eitaa logo
نعیم
28 دنبال‌کننده
191 عکس
211 ویدیو
2 فایل
ارتباط : @B_Shakoorzadeh
مشاهده در ایتا
دانلود
چشم و دل سیر یکی از نکاتی که رهبر انقلاب در دیدار اقشار مختلف بانوان بیان کردند این است که برخی تصورشان این بود که آزادیِ ارتباط زن و مرد باعث چشم و دل سیری مردان می شود. تصور اشتباهی که برخی از مردم به آن معتقد هستند. حقیقت این است که پوشش نامناسب و تعاملات ناصحیح بین زن و مرد ، نه تنها چشم و دل سیری نمی‌آورد؛ بلکه حرص و ولع مردان را نیز بیشتر می‌کند. تجربه عینی آنچه در غرب می‌گذرد به روشنی گویای این است. اخبار و آماری که خود غربی‌ها در این باره منتشر می‌کنند نشان می‌دهد که خبری از عادی و چشم و دل سیری نیست و زنان مصون از چشم بد و حتی تعرض نیستند. در حالی که اگر بی‌حجابی و تعاملات یله و رها، عادی‌سازی می‌کرد زنان باید از امنیت بالایی برخوردار بودند که به اذغان خود غربی‌ها اینگونه نیست و به قول معروف "چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است." اصولا امور جنسی از جمله تمایلاتی است که اگر انسان به آن قناعت نکند، چشم و دل را که سیر نمی‌کند، باعث می‌شود که شخص دنبال سوژ‌ه‌های دیگر نیز بگردد و مانند آب دریا می‌ماند که نه تنها انسان را سیراب نمی‌کند؛‌ بلکه او را تشنه‌تر نیز می‌کند. این نکته مهمی است که باید به آن توجه داشت و کسانی که چنین مطالبی را القا می‌کنند؛ یا واقعا نمی‌دانند که تبعات این کار چیست که البته بعید است و یا اینکه رسما به دنبال فاسد کردن جامعه هستند. به هر حال این نکته را باید در نظر داشته باشیم که ترویج ولنگاری و بی‌حجابی نه تنها عادی سازی نمی‌کند؛ بلکه باعث افزایش فساد و ناامنی برای زنان خواهد بود. https://eitaa.com/bshn60/21
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نقش مسجد در انسان‌سازی مسجد به عنوان خانه خدا و محبوب‌ترین مکان روی زمین نقش مهمی در تحکیم روابط دینی در جامعه اسلامی ایفا می‌کند. در عظمت مسجد همین بس، کسانی که زودتر از دیگران به مسجد می‌روند و دیرتر از آنجا بیرون می‌آیند، از محبوب‌ترینِ اهل زمین نزد خداوند هستند. به نماز خواندن در مسجد توصیه فراوانی شده؛ تا جایی که مکروه است همسایه مسجد، نماز را در مسجد نخواند و مستحب است با کسی که اهل مسجد نیست، معاشرت نشود و از ازدواج با چنین افرادی خودداری شود. امام صادق عليه‌السلام فرمود: هر كس پياده به سوى مسجد گام بردارد، پاهاى خود را بر هيچ تر و خشكى نمی‌گذارد، مگر آنكه تا طبقه هفتم زمين براى او تسبيح خداوند می‌گويند. (من لا يحضره الفقيه/ ج‏1/ ص235) از رسول خدا صلی الله علیه وآله نقل شده که فرمود: كسى كه مدام به  مسجد رفت و آمد داشته باشد[حداقل یکی از] هشت خصلت  نصیبش  می‌شود: 1- نشانه محكمى از نشانه‏ هاى‏ حق[ظاهراً آیات قرآن منظور است]  2- عمل واجبی که باید انجام شود.  3- سنتی از سنت‌های به پا شده[که ظاهراً سنتی از پیامبر و ائمه علیهم‌السلام است]. 4- علم و دانشی جدید.  5- برادری مفید که بتوان از او استفاده کرد.  6-کلامی که او را به هدایت راهنمایی کند. 7- کلامی که او را از گمراهی دور کند. 8- گناهى را یا از ترس خدا و يا از روى شرم و حيا ترك می‌کند.  (محاسن برقی/ج‏1/ ص48) معمولا افرادی که از حیث دینی و حماسی تاریخ‌ساز  و بعضا ضرب‌المثل پاکی و انسانیت شده‌اند، کسانی بوده‌اند که با مسجد انس جدی داشتند. عالمان دینی و شهدای گرانقدر ایران اسلامی از مصادیق بارز این موضوع هستند. اگر تاریخ زندگی این عزیزان را مشاهده کنیم، در می یابیم که یکی از شاخصه‌های اصلیِ اکثریتِ قریب به اتفاق آن‌ها، انس داشتن با مسجد بوده است. با این اوصاف باید کاری کرد که مسجد از ویژگی‌هایی برخوردار شود که هم قدرت جاذبه‌ای داشته باشد که مردم و به خصوص جوانان و نوجوانان از آن استقبال کنند و هم ثمرات معنوی بیشتری نصیب اهل مسجد شود.  فعالیت‌های مسجد نباید فقط به اقامه نماز محدود شود؛ هرچند که خود این مطلب امر بسیار مهم و با فضیلتی است و به هیچ عنوان نباید آن را کوچک شمرد. برای جذابیت  و پویایی فعالیت‌های فرهنگی مساجد کارهای مختلفی می‌توان انجام داد که کم و بیش در برخی از مساجد فعالیت‌هایی صورت می‌گیرد که آن‌را از سایر مساجد متمایز کرده و برتری خاصی به آن‌ها داده است. این طرح‌ها معمولا از یک دغدغه مندی، خلاقیت و خوش فکری از سوی امام جماعت بدست می‌آید. محوریت امام جماعت یکی از ارکان اصلی هر مسجد، امام جماعت است. بی تردید مسجد موفق، مسجدی است  که امام جماعت موفقی داشته باشد.  امام جماعتی موفق است که به کارکردها و ویژگی‌های مسجد و  وظایف امام جماعت آشنا باشد. علاوه بر اقامه نماز جماعت، یکی از وظایف مهم و اساسی امام جماعت بیان احکام و معارف دینی برای مردم است. شایسته است که امام جماعت با یک برنامه‌ریزی و جدول مشخص در تبیین معارف الهی فعال باشد؛ مثلاً یک شب احکام شرعی بیان کند، یک شب مباحث تفسیری  و یک شب مسائل اخلاقی را مطرح کند. و همینطور در طول هفته و زمان‌های مختلف مطالب متنوعی را در برنامه  خود داشته باشد.   ابعاد اجتماعی مسجد مسجد به عنوان یک پایگاه قوی دینی، می‌تواند تأثیرات مثبت فرهنگی- اجتماعی بر آحاد جامعه بگذارد. اگر مدیریت فرهنگی مسجد منسجم و اصولی باشد افراد غیر مسجدی نیز به آن متمایل و اهل مسجد می‌شوند.   رسیدگی به فقرا و ایجاد صندوق‌های قرض‌الحسنه در جهت گره گشایی از مشکلات مؤمنین، یکی دیگر از شاخصه‌های مسجد نمونه است که برکات زیادی را به دنبال خواهد داشت. به عنوان نمونه یکی از نتایج این عمل خداپسندانه می‌تواند تهیه جهیزیه برای دختران دم‌بخت باشد که بخشی از دغدغه آن‌ها را برطرف می‌کند.    برگزاری و آموزش کلاس‌های علمی و تفریحی برای نوجوانان، به خصوص برنامه‌هایی با محوریت مهارت آموزی که سیستمی متفاوت از مدرسه باشد از دیگر نکات مثبتی است که می‌تواند تأثیر بسزایی در شاخص بودن مسجد داشته باشد.   در ادامه همین روند می‌توان با ایجاد کلاس‌های فنی و هنری و آموزش مهارت‌هایی از این قبیل به جوانان و بانوان، اشتغال‌زایی کرد و در جهت رفع بیکاری نیز قدم مثبتی برداشته شود. البته در این میان، همکاری خیّرین و  ثروتمندان به عنوان حامی مالی چنین کارهایی بسیار راهگشا خواهد بود و در بعضی موارد بدون حمایت این افراد ممکن است که اصلا ایجاد چنین فعالیت‌هایی منتفی شود. @bshn60
فضیلتی فراموش شده برای برخی بانوان شرایط جامعه در این سال‌ها به سمت و سویی رفته که معمولا خانه‌داری بانوان امری ناچیز شمرده می‌شود و حتی برای بعضی کسر شأن نیز به حساب می‌آید. منظور از خانه‌داری هم صرفا رسیدگی به امور خانه نیست؛ بلکه شامل تربیت فرزند و شوهرداری نیز می‌شود. به گونه‌ای فرهنگ سازی شده که یک زن متمدن و فرهنگی یعنی زن شاغل و اگر زنی خانه‌دار باشد و کار بیرون از خانه نداشته باشد گویا چیزی کم دارد و یا عقب افتاده است. این تصور غلطی است که متأسفانه در خیلی از خانواده‌ها به صورت یک فرهنگ درآمده که معلول موارد مختلفی مثل مسائل اقتصادی، تبلیغات رسانه‌ای، تزریق فرهنگ غربی در افکار مردم و... می‌باشد. البته اشتغال بانوان در خارج از خانه به خودی خود چیز بدی نیست؛ چه بسا بعضی بانوان به دلایلی مثل معضلات اقتصادی مجبور باشند که در بیرون از منزل کار کنند و اصلا در برخی شغل‌ها نیاز است که حداقل عده‌ای از بانوان تخصص لازم را پیدا کنند و اشتغال خارج از منزل داشته باشند؛ مانند پزشکی و معلمی؛ ولی نکته این است که این اشتغال بعضاً به صورت یک ارزش درآمده و خانه‌داری برای برخی مساوی با اُمُل بودن است. اینجاست که مشکل ایجاد می‌کند و نظام خانواده را با مشکلاتی دچار می‌سازد. حالا سخن این است که آیا واقعاً‌ یک زن مسلمان باید این‌گونه باشد؟ آیا واقعاً خانه‌دار بودن، بچه‌داری و تربیت فرزند، کسر شأن و پایین آوردن مقام زن است؟ آیا ازدواج کردن و زیر بار زندگی مشترک رفتن، مادر شدن و تربیت فرزند صالح و شایسته، امری بی ارزش و بی فضیلت است؟ آیا در احادیث اسلامی نیامده که جهاد زن، خوب شوهرداری کردن اوست؟ آیا ذکر نشده که بهشت زیر پای مادران است؟ مگر ما الگوی بزرگ و عظیم الشأنی همچون حضرت زهرای مرضیه سلام الله علیها نداریم که در سن نه سالگی ازدواج کرد و در هجده سالگی صاحب پنج فرزند بود؟ آن‌هم چه فرزندانی! مگر رسول خدا صلی الله علیه و آله کار بیرون را به امیرالمؤمنین علیه‌السلام و کار منزل را به حضرت فاطمه سلام الله علیها محوّل نکرد؟ آیا ایشان الگوی ما نیستند؟! نقل شده که زنی خدمت امام صادق علیه‌السلام رسید و گفت من زنی "متبتّله" هستم. حضرت فرمود "تبتّل" نزد تو چیست؟ گفت: ازدواج نمی‌کنم. فرمود: چرا؟ آن زن گفت می‌خواهم فضیلتی کسب کنم . حضرت در جواب به او فرمود:"اِنْصَرِفی" که اگر عامیانه معنی کنیم، یعنی "بلند شو برو پی کارِت!" و در ادامه فرمود: اگر این کار فضیلتی داشت، فاطمه علیهاالسلام سزاوارتر از تو به این کار بود. هیچ احدی نسبت به فضیلتی بر او سبقت نمی‌گیرد.(کافی/ج5/ص509) در حدیث شریف دیگری ثواب عظیمی برای بارداری و شیردهی وارد شده که نشان می‌دهد این امور از چه جایگاهی برخوردار است. امام صادق علیه‌السلام از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل می‌کند که به ام‌سلمه فرمود: وقتی زنى باردار می‌شود به منزله‌ی روزه‏دار و به قیام برخاسته‌ای است که با خود و مالش در راه خدا مجاهده می‌کند. وقتی زایمان می‌کند، اجرى دارد كه كسی عظمت آن را نمی‌داند. وقتی طفل را شير می‌دهد، به ازای هر مكیدنی، ثواب آزاد كردن يک بنده از اولاد اسماعيل را دارد و زمانی که از شير دادن فارغ می‌شود، فرشته‏اى بر پهلويش می‌زند و ‌می‌گويد كار خود را از سر بگير كه آمرزيده شدى. (أمالی صدوق/ص411) @bshn60
زن؛ کرامت؛ عدالت برابری جنسیتی یکی از ظلم‌هایی بود که به اسم آزادی و عدالت، در حق زنان اعمال شد و کرامت زن را نیز به چالش کشید. عده‌ای هم کورکورانه همچنان دنبال این تفکر هستند، غافل از اینکه اصولا جنس زن و مرد، ذاتا و طبیعتا حداقل در بعضی از مسائل با هم تفاوت دارد و برابری جنسیتی نه تنها عدالت نیست؛ بلکه ظلمی آشکار در حق زنان است. جدای تفاوت‌های روحی روانی که معمولا میان زن و مرد وجود دارد، جنبه‌های جسمی هم هست که برای هیچکسی با هر دین و آئینی قابل انکار نیست؛ مثل قابلیت بارداری برای زن و عدم آن برای مرد. اینکه هر کاری مردان انجام می‌دهند، به زن‌ها نیز تحمیل شود و طوری وانمود گردد که اگر زنان از کارهایی که به قول معروف مردانه به حساب می‌آید، منع شوند در حقشان جفا شده، تصوری اشتباه هست. به هر حال تفاوت‌هایی میان زن و مرد وجود دارد که اگر قرار باشد هر کاری که یکی از آنها انجام می‌دهد، الزاما طرف دیگر هم باید انجام دهد وگرنه اجحاف صورت گرفته، خودش اجحافی در حق آن‌هاست. این مانند آن است که توقعی که از تراکتور یا کامیون داریم از یک ماشین سواری نیز داشته باشیم . طبیعتا کسی توقع ندارد که مثلا یک ماشین سواری بار چند تنی را حمل کند؛ چرا که طبیعتش چنین چیزی را اقتضا نمی‌کند و از این حیث ایرادی هم به سواری وارد نیست. در مورد زن و مرد هم این مسئله جاری است و نباید اینگونه تلقی شود که عدالت یعنی هر کاری که مرد انجام می‌دهد، زن هم الزاما همان کار را انجام دهد؛ بلکه عدالت این است که هر چیزی در جای خودش قرار گیرد. وقتی زن و مرد متناسبت با شرایط جسمی و روحی خودشان کاری را انجام دهند این می‌شود عدالت. @bshn60
🌺یا فاطمه الزهرا🌺 تبلور فضائل حضرت زهرا در اسامی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها دارای اسامی و القاب متفاوتی هستند و هر یک از آن‌ها شامل وجوهی از شخصیت این بانوی عظیم‌الشأن را می‌شود. مشهورترین این اسامی، نُه اسم است که در روایتی از امام صادق علیه‌السلام نقل شده‌اند. «قَالَ أَبُو عَبْدِاللَّهِ الصَّادِقُ علیه‌السلام لِفَاطِمَةَ علیها‌السلام تِسْعَةُ أَسْمَاءٍ عِنْدَاللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَاطِمَةُ وَ الصِّدِّیقَةُ وَ الْمُبَارَکَةُ وَ الطَّاهِرَةُ وَ الزَّکِیَّةُ وَ الرَّضِیَّةُ وَ الْمَرْضِیَّةُ وَ الْمُحَدَّثَةُ وَ الزَّهْرَاءُ... .» امام صادق علیه‌السلام بعد از بیان اسامی حضرت زهرا سلام الله علیها به یونس بن ضبیان فرمود: می‌دانی چرا فاطمه نامیده شد؟ یونس گفت مرا خبر ده مولای من! فرمود: فُطِمَتْ‏ مِنَ الشَّرِّ؛ از شر بریده شده است... . (أمالی صدوق/ص۵۹۲) ابن عباس خطاب به معاویه از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل می‌کند که حضرت فاطمه سلام الله علیها به این دلیل فاطمه نامیده شد که خودش و شیعیانش از آتش بریده و دور شده‌اند. (عیون أخبار الرضا علیه‌السلام/ ج۲/ص۷۳ ) در فرازی از حدیث مفصلی رسول خدا صلی الله علیه و آله از جبرئیل می‌پرسد: اى دوست من جبرئیل! چرا در آسمان «منصوره» و در زمین «فاطمه» است؟ گفت: بدین سبب در زمین «فاطمه» نامیده شده که شیعیان خود را از جهنّم رهائى مى‏بخشد و دشمنانش از محبّت وى بى‏بهره خواهند بود و در آسمان به این جهت«منصوره» است که خداوند فرموده: یَوْمَئِذٍ یَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ، بِنَصْرِ اللَّهِ یَنْصُرُ مَنْ یَشاءُ؛ یعنى در آن روز(قیامت) مؤمنان به جهت یارى خدا که هر فردى را بخواهد یارى دهد خرسند مى‏شوند. منظور از این یارى همان نصرتى است که حضرت فاطمه سلام اللَّه علیها به دوستان خویش خواهد کرد. (معانی الأخبار/ ص۳۹۶) جابر مى‏گوید محضر مبارک امام صادق علیه‌السّلام عرض کردم براى چه فاطمه زهراء سلام اللَّه علیها به زهراء نامیده شد؟حضرت فرمودند: زیرا حقّ عزّ و جلّ او را از نور عظمت خودش آفرید و هنگامى که نور وجود فاطمه سلام الله علیها درخشید، آسمان‌ها و زمین به نورش روشن شده و دیدگان فرشتگان از شدّت نورش بسته شد و تمام ملائکه حقّ تبارک و تعالى را سجده نموده و عرض کردند: اله و معبود ما! سرور و مولاى ما! این نور چه خصوصیتى دارد که این قدر تابان و روشن است؟خداوند متعال به آنها وحى فرمود: این نور از نور من است که در آسمان ساکنش کرده‏ام، آن را از عظمت خویش آفریدم، آن را از صلب پیامبرى از پیامبران که بر تمام انبیاء تفضیل و برتریش داده‏ام خارج نموده‏ام، از این نور پیشوایانى را که به امر من قیام مى‏کنند و مردم را به طرف من هدایت مى‏نمایند بیرون مى‏آورم، این پیشوایان را پس از انقطاع وحى، جانشینان خود در روى زمین قرار مى‏دهم. (علل الشرائع /ج‏۱/ص۱۸۰) نقل شده که از رسول خدا صلی الله علبه وآله پرسیده شد منظور از بتول چیست؟ از شما شنیده‌ایم که مریم و فاطمه سلام الله علیهما بتول هستند. حضرت فرمود: بتول زنی است که هیچ‌گاه سرخی نمی‌بیند، یعنی حیض نمی‌شود؛ چرا که حیض در دختران انبیاء ناپسند است. (معانی الاخبار/ص۶۴) دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله را به سبب پاک بودنش از هر ننگ و پلیدى، طاهره نامیدند و او هرگز حیض و نفاس ندید. (بحار/ج۴۳/ص۱۹) راوی می‌گوید از حضرت امام صادق علیه‌السلام شنیدم که مى‏فرمود: فاطمه سلام الله علیها را به خاطر این محدّثه نامیدند که فرشتگان از آسمان فرود مى‏آمدند و آن حضرت را مى‏خواندند، همان طورى که مریم دختر عمران را صدا مى‏زدند. آن‌ها مى‏گفتند: اى فاطمه! خدا تو را برگزید و پاکیزه‏ات نمود و بر تمام زنان عالم اختیارت کرد. اى فاطمه! پروردگارت را بخوان و سجده‏اش نما و با رکوع‏کنندگان رکوع کن و بدین ترتیب حضرتش با آنها سخن مى‏گفت و آنها نیز با جنابش حدیث و سخن مى‏گفتند.شبى فاطمه سلام الله علیها به فرشتگان فرمود: مگر مریم بنت عمران بر تمام زنان عالم برترى ندارد؟ فرشتگان عرضه داشتند: مریم بانو و سرور زنان عالم خودش بود و خداوند عزّ و جلّ تو را بانو و سرور زنان عالم خودت و عالم مریم قرار داده و بدین ترتیب تو سرور تمام زنان عالم هستى از اوّلین تا آخرین. (علل الشرائع/ج۱/ص۱۸۲) @bshn60
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠دلشون برای مجرم می‌سوزه، برای مظلوم نه!! 🔹ضد اعدام‌ترین جمله در تمام مکاتب و آیین ها در قرآن هست، اما اگر اعدام نباشد...
فاطمةُ الزَّهراءُ عليها‌السلام : مَن أصعَدَ إلى اللّه ِ خالصَ عبادَتِهِ أهبَطَ اللّه ُ عزّوجلّ له أفضَلَ مَصلَحَتِهِ . هر كه عبادت خالصانه خود را به درگاه خدا بالا ببرد ، خداوند عز و جل بهترين چيزى را كه به صلاح اوست برايش می‌فرستد .
شخصى به همسرش گفت نزد فاطمه زهرا عليها‌السلام برو و بپرس: آيا من از شيعيان اهل بيت هستم؟ زن آمد و پرسيد. حضرت زهرا عليها‌السلام در پاسخ گفت: به همسرت بگو: اگر به آنچه تو را فرمان داده‌ايم عمل مى‌كنى و از آنچه نهى كرده‌ايم پرهيز نموده‌اى از شيعيان خواهى بود و در غير اين صورت از شيعيان نيستى.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عاقبت جاسوسی علیرضا اکبری به جرم جاسوسی برای انگلیس اعدام شد. در اهمیت موارد جاسوسی همین بس که دولت انگلستان مواضع تندی نسبت به این اعدام داشته است. پرونده اکبری از لحاظ سیاسی و امنیتی شاید پیچیدگی‌های خاصی داشته باشد؛ کسی که پست‌های مختلفی در مراکز حساس حکومتی از جمله وزارت دفاع داشته و چه بسا همین مسئله باعث شد که شکار سرویس جاسوسی انگلیس خبیث شود و خواسته و ناخواسته تن به جاسوسی بدهد و پول‌های هنگفت کثیفی را از این راه به چنگ آورد. این یک بعد قضیه است؛ ولی نکته قابل تامل درباره این واقعه تلخ این است که وی از ابتدا که جاسوس نبوده و اتفاقا شخصیتی مذهبی و انقلابی داشته است. در کارنامه او ۷۰ ماه حضور در جبهه ثبت شده؛ یعنی چیزی حدود ۶ سال! چه بسا در این مدت خدماتی نیز داشته است. این بخشی از فعالیت‌های اوست و طبیعتا نقاط مثبت دیگری داشته است. همین شخصیت وقتی در دام سرویس جاسوسی می‌افتد به جایی می‌رسد که به یک ابرجاسوس تبدیل می‌شود و آگاهانه اطلاعات مهمی را در اختیار روباه پیر قرار می‌دهد و به عنوان یک نفوذی فعالیت می‌کند که سرانجام، اعدام نصیب او می‌شود. نکته عبرت‌آموز این است که انسان باید در همه حال به خدا پناه ببرد و از عاقبت خویش بترسد که مبادا سرنوشت ناگواری در انتظارش باشد. ما درصدد قضاوت کردن این شخص و امثال او نیستیم، ولی آنچه که از عاقبت این افراد متوجه می‌شویم این است که انسان در هر شرایطی که هست نباید مغرور شود و به عملکرد خود بنازد. تاریخ از این نمونه‌ها کم نداشته است؛ مثال معروفش طلحه و زبیر هستند که رشادت‌ها و خدمات آن چنانی در راه اسلام انجام دادند، ولی در نهایت مقابل امیرمومنان علیه‌السلام و جانشین بلا فصل رسول خدا صلی الله علیه و آله قد علم کردند. خلاصه اینکه عاقبت به خیری گوهر ارزشمندی است که امید است خداوند متعال نصیبمان گرداند. بیخود نیست که از برخی بزرگان نقل شده که اگر یک دعای مستجاب داشته باشند، عاقبت به خیری را انتخاب می‌کردند. https://eitaa.com/bshn60/258
حقیقت زهد 🔷️زُهد واژه‌ای است که بارها آن را شنیده‌ایم. برخی فقر را با زهد یکی می‌دانند؛ در حالی که اینگونه نیست. خلاصه‌ی تعریف زهد، عدم دلبستگی به دنیاست. 🔷️در بیان جامع و زیبایی از حضرت علی علیه‌السلام در نهج‌البلاغه، تمام زهد در این دو جمله از قرآن تبیین شده که خداوند می‌فرمايد: 《لكيلا تأسوا على ما فاتكم و لا تفرحوا بما آتاكم؛ نسبت به آن چه از دست می‌دهيد تأسف نخوريد و بر آن چه به دست مى‌آوريد شادمان نباشيد》 حضرت در ادامه می‌فرماید: كسى كه غم گذشته نخورد و از آينده خوشحال نشود، هر دو جانب زهد را در اختيار گرفته است. 🔷️طبیعی است که ناراحتی از آنچه که انسان از دست داده و خوشحالی نسبت به چیزی که به آن دست پیدا کرده، در واقع، همان عدم دلبستگی است. بنابراین ممکن است که کسی اموال زیادی داشته باشد، ولی به خاطر عدم دلبستگی و تعلق خاطر به آن‌ها، زاهد محسوب شود و از طرفی شخص فقیری که به مال ناچیز خود دلبستگی دارد، زاهد نیست. https://eitaa.com/bshn60/261
چیستی شانس در عرف، گاهی شانس به معنای فرصت، موقعیت و احتمال استعمال می‌شود؛ مثلاً گفته می‌شود که فلانی از شانس خوبی برای عالم شدن برخوردار است و این به خاطر این است که مثلاً آن شخص در خانواده‌ای از اهل علم رشد و نمو کرده و مأنوس با علم و دانش بوده است و قاعدتاً از موقعیت بهتری برای دانشمند شدن برخوردار است. این معنای از شانس صحیح است و مورد بحث نیست. اما معنای دیگری که اکثراً به این معنا استعمال می‌شود، امری تصادفی و بدون حساب و کتاب است که هیچ علتی ندارد و صرفاً به عنوان یک اتفاق از آن یاد می‌شود. شانس به این معنا با آموزه‌های دینی سازگار نیست ؛ چرا که استفاده کننده شانس در این معنا، عملاً معتقد به عدم علیّت در نظام هستی شده است و چنین چیزی قطعاً با واقعیت مخالفت دارد. اگر کسی شغل خوب و پر برکتی دارد، اگر کسی فرزند صالح دارد و...، به خاطر خوش شانسی نیست؛ اگر مثلاً در یک حادثه رانندگی کسی فوت می‌کند، دیگری به شدت مجروح می‌شود و دیگری جراحت سطحی می‌بیند، از روی شانس بد و خوب نیست؛ تمامش دلیل و حکمت دارد. این گونه نیست که صرفاً از روی اتفاق، ماشینی دچار سانحه شده و عده‌ای کشته و زخمی شده‌اند. حتماً بی‌دلیل نبوده؛ چرا که رابطه علیت در نظام هستی پابرجاست و هیچ حادثه‌ای بی‌حکمت نیست؛ عملکرد خود ما تأثیر به سزا دارد، امتحان الهی است و عوامل دیگری که می‌تواند در این امور اثرگذار باشد و علت محسوب شود. رابطه علیت مسئله «علیّت و معلولیّت» یکی از اصول و ضروریّات عقل است که وحی نیز آن را تأیید کرده است. معنای «علیّت» آن است که اگر هستی چیزی عین ذاتش نبود، یعنی به نحو ضرورت ازلی ضروری‌الوجود نبود، بلکه ممکن‌الوجود بود، چنین پدیده‏ای نه بی‌‏سبب وجود می‌‏یابد و نه بی‌‏سبب از بین می‌‏رود. «بخت»، «شانس» و «اتّفاق» در عالم هستی مستحیل است و هر پدیده‏ای‌، قطعاً علّتی دارد و معجزه نیز از این قانون عقلی استثنا نشده است. قرآن کریم بر اصل علیّت صحّه گذاشته و همه موجودات جهان را نیازمند علّت و مخلوق خدای سبحان می‌‏داند: «اللهُ خالقُ کلِّ شی‌‏ء.» (قرآن در قرآن/ص۹۵) از امام صادق سلام الله علیه روایتی نقل شده است که فرموده‏اند: «أبی الله أن یجریَ الأشیاء إلا بأسبابها فجعل لکلّ شی‏ء سبباً؛ خدای سبحان برای هر چیزی سببی قرار داده و سنّتش بر این است که اشیا و افعال را بر اساس اسباب خود و بر محور نظم و قانون علّت و معلول صورت دهد.» نتیجه آنکه قانون «علیّت» قانونی عقلی است که اساس وحی و کتاب و سنّت نیز بر آن نهاده شده است و از این رو، معجزه توان آن را ندارد که این قانون را نقض کند. (تفسیر تسنیم/ج۱۶/ص ۱۲۳) خود کرده را تدبیر نیست! علی علیه‌السلام می‌فرماید: به خدا قسم، رفاه و خوشی از امتی زایل نمی‌شود، مگر به واسطه کردار زشتی که انجام دادند؛ زیرا خداوند به بندگان ستم نمی‌کند. (نهج البلاغه/خطبه ۱۷۸) در جای دیگر می‌فرماید: از گناهان اجتناب کنید که هیچ بلا و کمبود روزی نیست، مگر به واسطه گناه کردن؛ حتی خراش بدن و زمین خوردن و مصیبت دیدن. خداوند می‌فرماید: «وَ ما أَصابَکُمْ مِنْ مُصیبَةٍ فَبِما کَسَبَتْ أَیْدیکُم‏؛ هر مصیبتی که به شما می‌رسد نتیجه و اعمال خود شماست.» (خصال صدوق/ج۲/ص۶۱۶) از امام صادق علیه‌السلام نقل شده است که انسان گناهی می‌کند و از نماز شب محروم می‌گردد؛ تأثیر عمل شر در صاحبش از تأثیر چاقو بر گوشت سریع‌تر است. (محاسن برقی/ج۱/ص ۱۱۵) امام رضا علیه‌السلام می‌فرماید: هر زمان بندگان گناهان تازه‌ای که قبلا انجام نمی‌دادند مرتکب شوند، خداوند بلاهای ناشناخته‌ای بر آن‌ها مسلط می‌کند. (کافی/ ج۲/ص۲۷۵) https://eitaa.com/bshn60/263
خود کرده را تدبیر نیست! علی علیه‌السلام می‌فرماید: به خدا قسم، رفاه و خوشی از امتی زایل نمی‌شود، مگر به واسطه کردار زشتی که انجام دادند؛ زیرا خداوند به بندگان ستم نمی‌کند. (نهج البلاغه/خطبه ۱۷۸) در جای دیگر می‌فرماید: از گناهان اجتناب کنید که هیچ بلا و کمبود روزی نیست، مگر به واسطه گناه کردن؛ حتی خراش بدن و زمین خوردن و مصیبت دیدن. خداوند می‌فرماید: «وَ ما أَصابَکُمْ مِنْ مُصیبَةٍ فَبِما کَسَبَتْ أَیْدیکُم‏؛ هر مصیبتی که به شما می‌رسد نتیجه و اعمال خود شماست.» (خصال صدوق/ج۲/ص۶۱۶) از امام صادق علیه‌السلام نقل شده است که انسان گناهی می‌کند و از نماز شب محروم می‌گردد؛ تأثیر عمل شر در صاحبش از تأثیر چاقو بر گوشت سریع‌تر است. (محاسن برقی/ج۱/ص ۱۱۵) امام رضا علیه‌السلام می‌فرماید: هر زمان بندگان گناهان تازه‌ای که قبلا انجام نمی‌دادند مرتکب شوند، خداوند بلاهای ناشناخته‌ای بر آن‌ها مسلط می‌کند. (کافی/ ج۲/ص۲۷۵)
ایمان در گرو عمل صالح است ایمان و عمل صالح دو بال پرواز به سوی کمالات و قرب الهی هستند که داشتن آن لازمه ‌انسان مؤمن است. این دو شاخصه، جدایی ناپذیر و مکمل یکدیگر هستند. ایمان اگر در اعماق جان نفوذ کند و انسان به باور قطعی برسد، حتماً عملکردش به سوی عمل صالح سوق پیدا می‌کند؛ در واقع زمانی که چراغ پرفروغ ایمان در قلب انسان روشن شود، شعاعش از چشم، گوش، زبان و سایر جوارح او آشکار مى‏شود.  اصولاً افرادی که اهل انجام عمل صالح نیستند، مشکل ایمان دارند و هر چه ایمان ضعیف‌تر و در سطح نازل‌تری باشد، عملکردی که رضای خدا در آن باشد هم ضعیف‌تر خواهد بود. قرآن کریم در آیات متعددی، هر جا سخن از ایمان به میان می‌آورد، عمل صالح را نیز در کنار آن به صورت جداناپذیر مطرح می‌کند. این گویای آن است که ایمان و عمل، همواره قرین یکدیگرند. وَ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِکَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمْ فیها خالِدُون؛ ‏و آنها که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام داده‏اند، آنان اهل بهشتند و همیشه در آن خواهند ماند.(بقره/ ۸۲)  وَ أَمَّا الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فَیُوَفِّیهِمْ أُجُورَهُمْ وَ اللَّهُ لا یُحِبُّ الظَّالِمین؛ امّا آنها که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند، خداوند پاداش آنان را به طور کامل خواهد داد و خداوند، ستمکاران را دوست نمى‏دارد.(آل عمران/ ۵۷)  علاوه بر آیات قرآن، احادیث زیادی هم در این رابطه وجود دارد که نشان می‌دهد ایمان بدون عمل، معنا ندارد.    حضرت علی علیه‌السلام در این باره فرمودند:  الْإِیمَانُ مَعْرِفَةٌ بِالْقَلْبِ وَ إِقْرَارٌ بِاللِّسَانِ وَ عَمَلٌ‏ بِالْأَرْکَان‏؛ ایمان، معرفت به قلب، اقرار با زبان و عمل کردن با جوارح است. (نهج البلاغة/حکمت۲۲۷) امام صادق علیه‌السلام در حدیثی می‌فرماید: ایمان، همه‏اش عمل است و اظهار زبانى جزئى از ایمان مى‏باشد که واجبی از خداوند بوده و آن را در کتاب خود بیان کرده است. نورش روشن و برهانش ثابت است، کتاب به آن ایمان گواهى مى‏دهد و او را به سوی عمل دعوت می‌کند.(کافی/ج‏۲/ص۳۳) بنابراین القای این مطلب که انسان باید دلش پاک باشد و عملش اهمیتی ندارد سخنی باطل و گمراه کننده است که به هیچ عنوان با اسلام سازگاری ندارد . البته این مبنای فکری چیز جدیدی نیست و در زمان ائمه علیهم‌السلام هم چنین تفکراتی بود که به "مرجئه" معروف بودند و ائمه علیهم‌السلام نیز مواضع محکمی در مبارزه با آن‌ها نشان می‌دادند.   https://eitaa.com/bshn60/265
‏نامه شهید «ذبیح‌الله عالی» به کارگزینی سپاه برای کم‌کردن حقوقش! بسمه تعالی اینجانب دارای چهار هكتار زمین زراعتی آبی و خشكی می‌باشم وحقوق من زیاد می‌باشد، لذا درخواست می‌نمایم كه در اسرع وقت از حقوق ماهیانه من حدود ۲۰۰۰ تومان كسر نمایید. خداوند همه ما را خدمتگزار اسلام و امام قرار بدهد. ذبیح‌الله عالی 💬 این نامه رو ‎حقوق‌نجومی‌بگیرها بخوانند و از خجالت بمیرند. 🆔 @Masaf
♦️شاه‌کلید حل مشکلات 🔷️سال‌ها پیش از برخی منبری‌ها نکته‌ای از آیت‌الله شاه‌آبادی( عارف و فیلسوف معاصر که استاد عرفان امام خمینی بود) شنیدم که مضمونش به این صورت است که ایشان مدت زیادی فقط درباره توحید صحبت می‌کرد و در نهایت مستمعین به ایشان معترض می‌شوند که چرا از موضوعات دیگر صحبت نمی‌کند. آقای شاه‌آبادی فرموده بود که همه مشکلات از همین توحید است؛ اگر توحید حل شود بقیه مشکلات هم برطرف می‌شود. 🔷️اخیرا هم از یکی از استادان اخلاق شنیدم که علامه طباطبایی راه علاج مشکلات اخلاقی را در توحید می‌دانستند. 🔷️با این اوصاف باید به این حقیقت برسیم که ریشه خیلی از اعمال ناشایست و نافرمانی‌ها در همین مشکل توحیدی است. 🔷️توحید ابعاد مختلفی دارد؛ توحید در عبادت، توحید در خالقیت، توحید در رازقیت و ..‌. . 🔷️برای نمونه یکی از مواردی که خیلی‌ها در آن لنگ می‌زنند توحید در رازقیت است. توحید در رازقیت به این معناست که به این باور برسیم که رزق، فقط و فقط به دست خداست و تا او نخواهد ارزنی عائد انسان نمی‌شود. اگر فقط در همین یک مورد موحد باشیم دیگر این همه شاهد حرص،کلاهبرداری، اختلاس و پایمال کردن حق‌الناس نخواهیم بود. اینها همه به این خاطر است که در واقع خدا را رازق مطلق نمی‌دانیم. 🔷️بنابراین اگر انسان به حقیقت توحید برسد و به آن پایبند باشد، حداقل بسیاری از مشکلات اعتقادی و اخلاقی او حل می‌شود. https://eitaa.com/bshn60/267
🌺🌺🌺🌺🌺 امام باقرعلیه‌السلام: اگر اراده کردی که بفهمی اهل بهشت هستی یا اهل جهنم، به قلبت مراجعه کن. اگر دیدی اهل طاعت را دوست داری اهل بهشت هستی و اگر اهل گناه را دوست داری اهل جهنم هستی و انسان در قیامت با کسی که او را دوست دارد محشور می‌شود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام هادى عليه‌السلام : حرام، افزايش نمى‌يابد و اگر افزايش يابد، بركتى ندارد و اگر انفاق شود، پاداشى ندارد و اگر بماند، توشه‌اى به سوى آتش خواهد بود. كافى/ ج 5/ص 125
پاسخ به شبهه‌ای تاریخی یحیی بن اکثم(قاضی القضات حکومت عباسی) در نامه‌ای سوالاتی را از امام هادی علیه‌السلام می‌پرسد که یکی از آنها این بود که چرا على علیه‌السلام در صفین دشمنان را کشت و فرمود: در حال هجوم و فرار آنان را بکشند و مجروحان را نیز تماماً کشت؛ در حالی‌که در جنگ جمل حکمش از این قرار بود که نه خود، فرارى و مجروحی را کشت و نه به کسى چنین حکمى داد که فرارى و مجروح را بکشد و فرمود: هر که به خانه خود رود در امان است و هر که سلاحش را بر زمین نهد در امان است؛ چرا چنین کرد؟  امام علیه‌السلام در پاسخ او فرمود: این حکم از آن جهت بود که رهبر و فرمانده اهل جمل کشته شده بود و پشتیبانى نداشتند که بدان باز گردند [و طبق دستور او جنگ را ادامه دهند] و در واقع مردم بدون آنکه قصد ادامه جنگ را داشته باشند، یا مخالفتى ورزند و یا اختلافى ایجاد نمایند، به خانه‏هایشان بازگشتند و همین قدر راضى بودند که شمشیر از آنها برداشته شود [در این شرایط، حکمِ‏] برداشتن شمشیر از آنان و خوددارى از آزارشان بود؛ زیرا آن‌ها هیچ گونه کمکى براى ادامه جنگ درخواست نکردند، ولى اهل صفّین به وسیله یک ستاد آماده و رهبرى که براى آنها سلاح و زره و نیزه و شمشیر مهیّا مى‏کرد، پشتیبانى مى‏شدند و مالى فراوان به آن‌ها مى‏بخشید و از آنها پذیرایى مى‏نمود و از بیمارانشان عیادت به عمل مى‏آورد و استخوان شکسته آنان را شکسته‏بندى مى‏کرد و مجروحان را درمان مى‏کرد و مرکب سوارى در اختیار پیادگانشان مى‏گذاشت و لباس براى برهنگانشان مى‏داد و آن‌ها را دوباره به جنگ و کشتار بر مى‏گردانید؛ پس بین این دو واقعه مساوات در حکم برقرار نیست؛ چون على علیه السلام عارف به حکم جنگ‏ با اهل توحید بود؛ لکن، این را براى ایشان توضیح مى‏داد و هر که آن را نمى‏پذیرفت کشته مى‏شد یا اینکه باید توبه مى‏کرد تا کشته نشود. (تحف العقول/ص477) https://eitaa.com/bshn60/272