❇️❇️❇️کمترین ظلمی که سیاستهای آقای رفسنجانی بر ملت ایران وارد کرد سیاست «فرزند کمتر زندگی بهتر » بود که متاسفانه جا افتاد
❇️و حال آنکه رهبر در یکی از سخنرانی هایشان فرمودند امام در دهه ۶۰ معتقد به جمعیت ۲۰۰ میلیونی بودند
👈 و ما همه می دانیم که رهبر دنبال منویات امام بود تا سیاستهای خسارت بار رفسنجانی ،
👈لکن چرا رهبر این اشتباه خسارت بار رفسنجانی را به عهده می گیرد ؟
👈پاسخ را با یک سوال بیان می کنیم : آیا صلاح بود رهبر جلوی رفسنجانی را بگیر و یک دو قطبی بزرگ و خطرناک در راس نظام ایجاد میکرد؟
👈آیا در داخل نمیگفتند رهبر هنوز نیامده با رئیس جمهور دعوا می کند در خارج چه نمودی پیدا می کرد؟
👈لذا رهبر مانند برخوردش با برجام خسارات بار ، با سیاست غلط رفسنجانی پدرانه و حکیمانه برخورد کرد و سعی کرد ضمن بر عهده گرفتن آن ، تا می تواند از خسارتش بکاهد.
May 11
7.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 ۱۰۰ تفاوت پادشاهان پهلوی و رهبران کنونی
حجتالاسلام والمسلمین راجی
گروه روشنگری و تبیین روایت ها 👈 گام دوم انقلاب 👇
https://eitaa.com/joinchat/1198194870Cc4637fb806
👇کانال گام دوم انقلاب👇
https://eitaa.com/joinchat/869073078C29271ed308
🔻جوانی موبایلش را که کنار قران گذاشته بود ... یادش رفت با خودش ببره و رفت بیرون از منزل " قران سوالی ازموبایل میکنه " چرا اینجا انداختنت ؟
📱موبایل: این اولین بار است که منو فراموش میکنه
📖قرآن : ولی من که همیشه فراموش میکنه
📱موبایل: من همیشه با اون حرف میزنم ،اونم با من
📖قرآن:منم همیشه بااون حرف میزنم ولی ان نه گوش میده ونه بامن حرف میزنه
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📱موبایل:آخه من خاصیت پیام دادن و پیام گرفتن دارم..
📖قرآن:منهم پیام و بشارتهای دارم و وعده های زیبا دادم ولی فراموشم میکنند
📱موبایل:از من امواج و مطالب زیادی خارج میشه که ممکنه به عقل انسان ضرر بزنه ولی با این همه ضررباز هم منو ترک نمیکنه
📖قرآن: ولی من طبیب روحها و نفسها و جسم "ها هستم با این همه درمان ،از من دوری میکنه
📱موبایل: از کیفیت من پیش دوستاش تعریف میکنه
📖قرآن: من بزرگترین مصدر کیفیت هستم ولی روش نمیشه از من پیش دوستاش تعریف کنه..
دراین بین صدای پا ی جوان امد که
" موبایلم یادم رفته "
📱موبایل: با اجازه شما ،اومد منو ببره،من که گفتم بدون من نمیتونه زندگی کنه....
📖 "" من هم قیامت به خدایم شکایت میکنم وعرضه میدارم "یارب ان قومی اتخذو هذا القران مهجورا " ای مسلمانان والله قرآن محجور مانده...
در نشر این پبام کوشا باشید 🙏🏻
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 امام خمینی از چه چیزی خوف داشت؟ امامی که گفت والله در طول عمرم از چیزی نترسیدم، از چه چیزی خوف داشت؟
مخاطبین #محبان_ولایت این کلیپ رهایی دارد اگر با جان بشنوید رهایتان میکند از بند نفس ..
اعوذبالله من نفسی
@moheban_velayatt313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من خرج امام میشم نه امام خرج من
میفهمن دارن اشتباه میکنن، دست برمیدارن ...
#محبان_ولایت
#بصیرت
#تفکر
#شهيدانه
#به_جمع_محبان_بپیوندید 👇👇
@moheban_velayatt313
اصالت مهم است یا تربیت؟
می گویند:
روزی شاه عبّاس در اصفهان به خدمت عالم زمانه، شيخ بهایی رسيد. پس از سلام و احوالپرسی، از شيخ پرسيد:
در برخورد با افراد اجتماع، اصالت ذاتیِ آن ها بهتر است يا تربيت خانوادگی شان؟ شيخ گفت:
هر چه نظر حضرت اشرف باشد، همان است. ولی، به نظر من "اصالت" ارجح است. و شاه بر خلاف او گفت: شک نکنيد که "تربيت" مهمتر است. بحث ميان آن دو بالا گرفت و هيچ يک نتوانستند يکديگر را قانع کنند. به ناچار شاه برای اثبات حقّانيّت خود، او را به کاخ دعوت کرد تا حرفش را به کرسی بنشاند.
فردای آن روز، هنگام غروب، شيخ به کاخ رسيد. بعد از تشريفات اوّليّه، وقت شام فرا رسيد. سفره ای بلند پهن کردند. ولی، چون چراغ و برقی نبود، مهمانخانه سخت تاريک بود. در اين لحظه، پادشاه دستی به کف زد و با اشاره ی او چهار گربه، شمع به دست حاضر شدند و آن جا را روشن کردند.
در هنگام شام، شاه دستی پشت شيخ زد و گفت ديدی گفتم: "تربيت" از "اصالت" مهمّ تر است.ما اين گربه های نااهل را اهل و رام کرديم. که اين نتيجه ی اهمّيّت "تربيت" است.
شيخ در عين اين که هاج و واج مانده بود، گفت: من فقط به يک شرط حرف شما را می پذيرم و آن، اين که فردا هم گربه ها مثل امروز چنين کنند. شاه که از حرف شيخ سخت تعجّب کرده بود، گفت: اين چه حرفی است. فردا مثل امروز و امروز هم مثل ديروز! کار آن ها اکتسابی است که با تربيت و ممارست و تمرين زياد انجام می شود. ولی، شيخ دست بردار نبود که نبود. تا جایی که، شاه عبّاس را مجبور کرد تا اين کار را فردا تکرار کند.
لذا، شيخ فکورانه به خانه رفت. او وقتی از کاخ برگشت، بی درنگ دست به کار شد. چهار جوراب برداشت و چهار موش در آن نهاد.
فردا او باز طبق قرار قبلی به کاخ رفت. تشريفات همان و سفره همان و گربه های بازيگر همان شاه که مغرورانه تکرار مراسم ديروز را تاکيدی بر صحّت حرف هايش می ديد. زير لب برای شيخ رجز می خواند. که در اين زمان، شيخ موش ها را رها کرد. در آن هنگام، هنگامه ای به پا شد؛ يک گربه به شرق، ديگری به غرب، آن يکی شمال، و اين يکی جنوب.....
اين بار شيخ دستی بر پشت شاه زد و گفت: شهريارا ! يادت باشد اصالت گربه، موش گرفتن است؛ گرچه "تربيت" هم بسيار مهمّ است. ولی، "اصالت" مهمّ تر است. يادت باشد با "تربيت" می توان گربه ی اهلی را رام و آرام کرد؛ ولی هرگاه گربه موش را ديد، به اصل و "اصالت" خود بر می گردد.
و اين است: حکايت بعضی تازه به دوران رسيده ها...
ﺁﻥ ﻧﺨﻞِ ﻧﺎﺧﻠﻒ ﮐﻪ ﺗﺒﺮ ﺷﺪ ﺯِ ﻣﺎ ﻧﺒﻮﺩ؛
ﻣﺎ ﺭﺍ ﺯﻣﺎﻧﻪ ﮔﺮ ﺷﮑﻨﺪ ﺳﺎﺯ ﻣﯽ ﺷﻮﯾﻢ.
یادخوبان و سخنان حکیمانه
https://eitaa.com/joinchat/3604538Cd838f28640
آدم و حوا در بهشت و میوه ممنوعه :
آدم و همسرش حوا، خوش و خرم در آن باغ زیبا قدم می زدند. زمان زیادی از خلقتشان نمی گذشت.[1]
تازه چند ساعتی بود که با هم آشنا شده بودند. آدم خوشحال بود. از رازهایی خبر داشت که فرشتگان هم از آنها خبر نداشتند و چیزهای مهمّی می دانست. به همین سبب، تمام فرشتگان به دستور خدا مأمور شدند به او سجده کنند. البتّه نه اینکه بخواهند او را بپرستند؛
بلکه آدم، نشانه ای از قدرت خدا شده بود که فرشتگان می بایست با احترام به او، خدا را خشنود می کردند؛ مانند کعبه که ما برای خشنودی خدا، به طرف آن سجده می کنیم. همه سجده کردند؛ جز ابلیس. او از جنّیان بود که با زحمت هزاران سال عبادت، به صف فرشتگان پیوسته بود و همراه آنان خدا را نیایش می کرد؛ ولی حاضر نشد به آدم احترام بگزارد. خودش را برتر از آدم می دانست و می گفت که چون من از آتش آفریده شده ام و آدم از خاک، و آتش از خاک بهتر است، من به آدم سجده نمی کنم.
خداوند از نافرمانی ابلیس خشمگین شد و او را از صف فرشتگان اخراج کرد. ابلیس هم سوگند خورد که تمام توانش را برای گمراه کردن آدم و فرزندانش به کار گیرد. خدا نیز آدم وحوا را از خطر دشمنی وفریب های او ابلیس آگاه کرد و هشدار داد که مراقب دشمنی ابلیس باشند .
آری، آدم و حوا قدم می زدند و از گل و گیاه و میوه های آن باغ لذّت می بردند. ناگهان خلوت آدم و حوا به هم خورد. ابلیس برای انتقام آمده بود. آدم از او پرسید:
ای شیطان رانده شده، با ما چه کار داری؟» ابلیس گفت:
«نگران نباشید. من خیرخواه شما هستم. آمده ام بگویم که می دانید چرا خداوند از میان تمام میوه های این باغ، میوه ی آن درخت را برایتان ممنوع کرده است؟» آدم گفت: «نه. چرا ؟»
شیطان گفت: «چون اگر شما میوه ی آن را بخورید، فرشته می شوید. شاید هم جاودانه شوید و دیگر نمی میرید.»
آدم به یاد سخن خدا افتاد که«اگر از میوه ی آن درخت بخوری، به زحمت می افتی.در این باغ، نه گرسنه می شوی و نه تشنه. نه گرمازده می شوی و نه بی لباس. اگر امّا از میوه ی آن درخت بخوری، دیگر از این نعمتها خبری نیست و باید به جایی بروی که گرما و گرسنگی و تشنگی و بی لباسی دارد».
شیطان، سخنش را تکرار کرد و آنقدر در ادعای باطلش اصرار کرد وسوگند خورد که راست می گوید و خیر آنها را می خواهد.
پس آدم و حوا به آن درخت نزدیک شدند، میوه اش را چیدند و از آن چشیدند، و سرانجام از آن باغ بیرون شدند و در زمین ساکن گشتند. آری، پدربزرگ ما که پیامبر و معصوم بود، گناه نکرد بلکه با بی توجّهی به توصیه خداوند، راه سخت تر را انتخاب کرد. باید توجه داشته باشیم که مجازات گناه، آتش دوزخ است،
نه فرستاده شدن به زمین. خدا هم به حضرت آدم نفرمود اگر از میوه درخت ممنوعه بخورد، دوزخی می شود؛ بلکه فرموده بود اگر چنین کاری کند، از باغ سرسبزی که در آن قرار دارد، بیرون خواهد رفت. بنابراین حضرت آدم وحوا، مرتکب نافرمانی وفریب شیطان شدند.
آری؛ هر چند آدم و حوا، فریب شیطان را خوردند، امّا از خدا خواستند که از اشتباه آنها چشم پوشی کند. خدا نیز آنها را بخشید و به آن دو و فرزندانشان وعده داد که اگر از دستورهای او اطاعت کنند، بهشتی هزاران مرتبه بهتر از باغ آدم و حوّا را به آنان هدیه می کند. [2]
[1] . اقتباس از تفسیر المیزان، ج 1، ص 147
[2] . متن فوق از آیات قرآن کریم در سوره های بقره ، اعراف و طه اقتباس شده است.
حکایت ها و نکات عبرت اموز
https://eitaa.com/joinchat/4225368364C2c42213dc4
کدام گناهان نعمت هارا به بلا تغییر میدهد؟
خداوند امور عالم را بر اساس قوانین و سنتهایی استوار کرده است و این سنتهای الهی طبق فرمان خداوند در قرآن نه تغییر میپذیرند و نه تبدیل میشوند. بر این اساس، هر عملی عکسالعملی در پی دارد. تأثیر عملکرد اقوام و ملتها در شکوفایی وپیشرفت یا سقوط و زوال تمدنها،
نزول عذاب بر اقوام در اثر گناه
رسول گرامی اسلام و اهلبیت(ع) از آنجایی که به اذن پروردگار عالم به این قوانین و سنتهای جاری در دنیا عالم و آگاه هستند، به معرفی برخی از آثار نیک و یا شوم هر عمل پرداختهاند. به عنوان مثال امیرالمؤمنین در اوایل دعای کمیل به ۵ نوع گناه اشاره کرده و از آنها درنزد خداوند طلب مغفرت میکنند.
برخی گناهانی که عصمت را میدرند، یا سبب نزول نقمت و سختی میشوند، یا گناهانی که سبب تغییر نعمت میشوند و یا گناهانی که دعا را حبس میکنند و یا سبب نزول بلاء میشوند و....
اللهم اغفر لی الذنوب التی تغییرالنعم و....
امام صادق (علیهالسلام)فرمود:
الذُّنُوبُ الَّتِی تُغَیِّرُ النِّعَمَ الْبَغْیُ وَ الذُّنُوبُ الَّتِی تُورِثُ النَّدَمَ الْقَتْلُ وَ الَّتِی تُنْزِلُ النِّقَمَ الظُّلْمُ وَ الَّتِی تَهْتِکُ السُّتُورَ شُرْبُ الْخَمْرِ وَ الَّتِی تَحْبِسُ الرِّزْقَ الزِّنَا وَ الَّتِی تُعَجِّلُ الْفَنَاءَ قَطِیعَهُ الرَّحِمِ وَ الَّتِی تَرُدُّ الدُّعَاءَ وَ تُظْلِمُ الْهَوَاءَ عُقُوقُ الْوَالِدَیْن؛
گناهانی که نعمت ها را تغییر مى دهند،
۱. ظلم وتجاوز به حقوق دیگران است.
۲. گناهانى که پشیمانى وندامت بدنبال دارند، قتل وادمکشی است.
۳. گناهانى که گرفتارى ایجاد مى کنند، ظلم است وحق الناس.
۴. گناهانى که آبرو مى بَرند، شرابخوارى است وفسق علنی.
۵. گناهانى که جلوى روزى را مى گیرد، زنا وگناهان جنسی است .
۶. گناهانى که مرگ را جلو می اندازد، قطع رابطه با خویشان است.
۷. گناهانى که مانع استجابت دعا مى شود و زندگى را تیره و تار مى کند، نافرمانى از پدر مادر است.
(علل الشرایع ج ۲، ص ۵۸۴ ، ح ۲۷)
کشکول معارف دینی سید
تلگرام :
t.me/kashkole_maaref
ایتا :
eitaa.com/joinchat/2494562380Cd290dc5f70
سروش:
splus.ir/kashkoleseyedd
گپ:
https://gap.im/kashkol_maaref
آی گپ:
iGap.net/kashkool_seyed
روبیکا:
rubika.ir/kashkole_maaref
بله
ble.ir/kashkole_maaref
پنجاه اصل همسرداری در اسلام
یکی از مبانی اخلاقی در اسلام، مبحث همسرداری است. همسرداری نیازمند به اجرای مباحث طرفینی بین زن و شوهر می باشد، بدین معنا که برای دست یابی به زندگی سالم و مومنانه، بهینه و اصولی، هم مرد نقش مهم و به سزایی دارد و هم زن. بر همین اساس، ما در این نوشتار برآنیم که اولاً نکات مهم واصول همسرداری را فهرست وار بیان کنیم تا هر یک از مرد و زن نسبت به یکدیگر را به صورت جداگانه با رعایت این اصول و مبانی ار بروز اختلافات بین زن و شوهر کاسته شود و کانون خانواده در صلح و آرامش برقرار بماند . انشاءالله
1. صداقت؛
2. انصاف؛
3. گذشت؛
4. مدارا؛
5. رازداری؛
6. عشق و محبت با یکدیگر؛
7. محکوم نکردن طرف مقابل؛
8. نظافت و خوش بویی؛
9. احترام به یکدیگر؛
10. عدم جابجایی نقش های یکدیگر؛
11. من و تو نداشتن؛
12. پرهیز از اهانت؛
13. تأمین نیازهای جنسی یکدیگر؛
14. درک ضرورت های یکدیگر؛
15. پذیرش اصل اختلاف سلیقه و تفاوت روش ها؛
16. داشتن روحیه عذرخواهی و اعتراف به اشتباه؛
17. یکپارچگی در امور مالی؛
18. همدیگر را خوشبخت و بهشتی کردن؛
19. مشورت با یکدیگر؛
20. تشکر از یکدیگر؛
21. پرهیز از امر و نهی کردن یکدیگر؛
22. اظهار علاقه وعشق به یکدیگر؛
23. خود را جای طرف مقابل قرار دادن؛
24. اعتماد داشتن به هم؛
25. وفاداری به هم؛
26. پرهیز از تحقیر و سرزنش یکدیگر
هم درخلوت ،هم در نزد دیگران؛
27. تعریف و تمجید از یکدیگر، به ویژه در غیاب هم؛
28. انتقاد طلبی؛
29. عدم تحریک حسادت و غیرت یکدیگر؛
30. تفکیک مسائل کار از مسائل منزل؛
31. رعایت عدالت در دید و بازدید از بستگان یکدیگر؛
32. غمخوار هم بودن؛
33. پرهیز از حل مشکلات زناشویی در حالت دعوا و خشم وعصبانیت؛
34. جلوگیری از انباشتن اختلافات و مشکلات؛
35. خوش رفتاری؛
36. ساده زیستی؛
37. خوب گوش دادن به سخنان یکدیگر
38. جلوگیری از دخالت های نابجای دیگران؛
39. داشتن مشاور خانواده؛
40. آشنایی با ویژگی های مردان و زنان
41. روحیه و امید دادن به هم؛
42. مطالعه کتاب های اخلاقی مربوط به اصول همسرداری؛
43. استفاده از تجربیات گذشتگان؛
44. توجه به نقاط قوت همسر؛
45. پرهیز از مخفی کاری؛
46. کاهش توقعات از یکدیگر؛
47. عیب پوشی همدیگر؛
48. احترام به خانواده یکدیگر؛
49. پرهیز از زندگی خشک قانونی و حقوقی؛
50. پرهیز از بزرگ نمایی اختلافات کوچک .
کشکول معارف دینی سید
تلگرام :
t.me/kashkole_maaref
ایتا :
eitaa.com/joinchat/2494562380Cd290dc5f70
سروش:
splus.ir/kashkoleseyedd
گپ:
https://gap.im/kashkol_maaref
آی گپ:
iGap.net/kashkool_seyed
روبیکا:
rubika.ir/kashkole_maaref
بله
ble.ir/kashkole_maaref
موانع بزرگ سعادت انسان
سعادت به عنوان هدف اصلی در زندگی برای همه انسانها مطرح است - و انسان به طور فطری و ذاتی میکوشد تا به آن برسد. یعنی همان خوشبختی و سعادتی که در سایه آسایش و آرامش فراهم میآید،
قرآن به عنوان بهترین راهنما و دستور عمل برای رسیدن به این نوع سعادت و بهره گیری از همه لذتهای مشروع دنیا و آخرت عوامل تحقق سعادت را برشمرده است .
عوامل بازدارنده و موانع رسیدن انسان به سعادت
قرآن کریم به این نوع افعال که مانع سعادت و عامل بدبختی فرد و جامعه است، راهنمایی کرده است.
1- اعراض از ذکر خدا
"و هر کس از یاد من روی گردان شود، زندگی (سخت و) تنگی خواهد داشت."( طه ، آیه 124)
از این آیه استفاده میشود که روی گردانی از یاد خدا زندگی سخت و پرمشقتی را به دنبال داشته و مانع از رسیدن انسان به سعادت و خوشبختی است.
در تفسیر نمونه ذیل آیه شریفه چنین آمده است:
گاه میشود درهای زندگی به روی انسان به کلی بسته میشود، و دست به هر کاری میزند با درهای بسته روبه رو میگردد، و گاهی به عکس به هر جا رو میآورد خود را در برابر درهای گشوده میبیند، مقدمات هر کار فراهم است و بن بست و گرهی در برابر او نیست. از این حال تعبیر به وسعت زندگی و از اولی به ضیق یا تنگی معیشت تعبیر میشود، منظور از "معیشت ضنک" که در [آیهی فوق] آمده نیز همین است.
گاهی تنگی معیشت به خاطر این نیست که درآمد کمی دارد، ای بسا پول و درآمدش هنگفت است، ولی بخل و حرص و آز، زندگی را بر او تنگ میکند نه تنها میل ندارد در خانهاش باز باشد و دیگران از زندگی او استفاده کنند، بلکه گوئی نمیخواهد آن را به روی خویش بگشاید.
به راستی چرا انسان گرفتار این تنگناها میشود؟
قرآن میگوید: عامل اصلیش اعراض از یاد خداوند خالق است. یاد خدا مایه آرامش جان، و تقوا و شهامت است و فراموش کردن او مایه اضطراب و ترس و نگرانی است.
2- عصیان و تمرد از احکام الهی
هر کس که نافرمانی خدا و پیامبرش را کند و از مرزهای دستورات اسلام تجاوز نماید، او را در آتشی وارد میکند که جاودانه در آن خواهد ماند، و برای او مجازات خوارکننده ای است." (نساء ، آیه 14)
هر که در مقام عصیان و تمرد برآید و از حدود اسلام خارج شود، سیرت آن تا ابد در شقاوت و شعله های آتشین است.
از آیه شریفه فوق استفاده میشود که یکی از موانع سعادت انسان و از عوامل شقاوت و بدبختی او این است که از دایره حدود و احکام الهی خارج شود و سر از عصیان و تمرد دربیاورد. بنابراین باید مراقب باشیم که از حدود الهی خارج نشویم و در غیر این صورت در گروه شقاوتمندان و تیره بختان قرار گرفته و از آتش ابدی دوزخ در امان نخواهیم ماند.
3- بدعت در دین
"نگویید: این حلال است و آن حرام... به یقین کسانی که به خدا دروغ میبندند، رستگار نخواهند شد." (نحل ، آیه 116)
از این آیه شریفه استفاده میشود که بدعت در دین و نسبت دادن احکام به خدا بدون دلیل، موجب محرومیت از رستگاری و سعادت ابدی است، زیرا ریشه بدعت گذاری در دین، گفته های بی اساس و دروغین است و این کار نزد خدا حرام و باعث محرومیت فرد از رستگاری و سعادت دنیا و آخرت خواهد بود
و شاهد بر این که بدعت گذاران رستگار نخواهند شد آیه بعدی است که میفرماید: "بهره کمی که در دنیا نصیبشان میشود و عذاب دردناکی در انتظار آنان است."( نحل ، آیه 117)
علامه شهید مطهری (ره)فرمود:
درباره بدعت فرموده است:
میتوان از آیات شریفه و از مطالب استاد شهید مطهری استفاده نمود که بدعت و نوآوری در دین حرام و سبب شقاوت و بدبختی، و موجب عذاب الهی خواهد بود.
4- معصیت و گناه
و آن کس که نفس خویش را با معصیت و گناه آلوده ساخته، نومید و محروم گشته است.(شمس، آیه 10)
از آیه شریفه استفاده میشود که معصیت و گناه، سبب محرومیت از رستگاری و سعادت، و عامل رسیدن به شقاوت و بدبختی است.
5- ظلم و بیدادگری
مسلما ظالمان، رستگار نخواهند شد.(انعام، آیه 21)
از این آیه برداشت میشود که ظالمان، بیدادگران و ستمگران از فلاح، رستگاری و سعادت بی بهرهاند و نصیبی نخواهند برد، و در گروه شقاوتمندان و تیره بختان قرار خواهند گرف
بنابراین هر نوع ستم و ظلم از سوی ستمگران، برای آنان اثر وضعی به جای خواهد گذاشت، اثر وضعی ظلم در دنیا این است که بالاخره انسان ستمگر، قوم ستمگر، در دنیا به نابودی و بدبختی خواهد رسید و در آخرت هرگز روی سعادت و رستگاری را نخواهد دید. بلکه او در دوزخ ابدی گرفتار خواهد شد.
کشکول معارف دینی سید
تلگرام :
t.me/kashkole_maaref
ایتا :
eitaa.com/joinchat/2494562380Cd290dc5f70
سروش:
splus.ir/kashkoleseyedd
گپ:
https://gap.im/kashkol_maaref
آی گپ:
iGap.net/kashkool_seyed
روبیکا:
rubika.ir/kashkole_maaref
بله
ble.ir/kashkole_maaref
هفت طبقه جهنم و ساکنین آنها در قرآن
طبق ایات قرآن و روایات معصومین(ع) جهنم هفت طبقه دارد و هر چه پایینتر، جای افراد بدتر میشود.
عذابهای جهنم هم روحی هستند هم جسمی. برخی جهنمیان همیشه در آنجا میمانند و برخی پس از مدتی بخشوده میشوند و به بهشت میروند.
همه اهل جهنم، از جن و انس، بر پایه اعمالشان، از جهت کیفر و مجازات در هفت طبقه قرار میگیرند که نوع و شدت عذابشان متفاوت است.مثلا در قرآن، به جایگاه منافقان تصریح شده که در پایینترین و پستترین مرتبه جهنم(دَرَک الاَسفَل) قرار دارند.این طبقات جهنم عبارتند از:
1)طبقۀ اول (دَرک) مخصوص منافقان است و اینان بدترین گروه از جهنمیان میباشند.
انّ المنافقین فی الدَّرکِ الأَسفَلِ مِنَ النّار
سوره نساء آیه۱۴۵
2)طبقۀ دوم (لَظا) نام دارد که جایگاه اشقیا میباشد.
کلّا اِنّه لَظی
سوره معارج آیه۱۵
3)طبقۀ سوم (حُطَمَه) است که تهمت زنندگان و عیب جویان و مال اندوزان را در خود جای داده است.
کلّا لَیُنبَذَنَّ فی الحُطَمَه
سوره همزه آیه۴
4)طبقۀ چهارم (سَقَر) نام دارد که جایگاه کافر و منکر و تارکین نماز و کسانی که از مساکین دستگیری نکردند است
و عموم جهنمیان از این درمیگذرند.
ما سَلَکَکُم فی سَقَر
سوره مُدَّثِّر۴۲
5)طبقه پنجم (جَحیم) است که در ان تجاوزکاران سکونت داده میشوند.
و وَقاهُم عذابَ الجَحیم
سوره دخان آیه۵۶
6)طبقۀ ششم (سَعیر) نام دارد وجایگاه سرپیچی کنندگان از خداوند است.
فعتَرَفو بِذَنبِهِم فَسُحقاً لِأَصحابِ السَّعیر
سوره ملک آیه۱۱
7)طبقۀ هفتم (هاویة) است و نصیب کسی میشود که میزان اعمال خیر او کم باشد و باید ۷۰ سال در جهنم توقف کند.
و اَمّا مَن خَفَّت مَوازینُه. فَأُمُّه هاویة
سوره قارعه آیه ۸و۹
منبع: قران کریم
کشکول معارف دینی سید
تلگرام :
t.me/kashkole_maaref
ایتا :
eitaa.com/joinchat/2494562380Cd290dc5f70
سروش:
splus.ir/kashkoleseyedd
گپ:
https://gap.im/kashkol_maaref
آی گپ:
iGap.net/kashkool_seyed
روبیکا:
rubika.ir/kashkole_maaref
بله
ble.ir/kashkole_maaref