فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟨🟢🟨 اعراب به پشتوانه دلارهای نفتی میتوانند نام خلیج فارس را تغییر دهند؟
چرا آمریکا که از همه نظر اعم از نظامی و اقتصادی و نفوذ بین المللی و حتی نفوذ در سازمان ملل قوی تر است نام خلیج مکزیک را تغییر نمی دهد؟ چرا کشورهای آفریقایی هیچ وقت درخواست نکرده اند که نام اقیانوس هند که بیشترین قرابت را با آنها دارد به اقیانوس آفریقا تغییر کند؟ دلایل دکتر بهرام امیراحمدیان کارشناس جغرافیای سیاسی برای نادرست بودن ادعای اعراب در خصوص نام خلیج فارس را ببینید. منبع: خبرآنلاین
🅾🔷🅾معارضه با حجاب و عفاف از کدام ستاد، فرماندهی میشود؟
۱
برخی ناهنجاریهای فعلی،محصول دو دهه غفلت یا تغافل در مقابل شبکه سازی دشمن در حوزه فرهنگ و هنر و رسانه و تعلیم تربیت است.دشمن برای نا امن کردن جامعه ما از طریق ترویج بیاخلاقی و بیعفتی،اتاق جنگ دارد.
به گزارش مشرق، محمد ایمانی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: برای فهم دقیق از موضوع حجاب و عفاف باید توجه داشت که:
اولا حجاب، صرفا حکم الزامآور اسلامی نیست، بلکه الزام انسانی و عقلی هم هست.
ثانیا، رواج بیحجابی (در دنیا و کشور ما)، یک فرآیند طبیعی اجتماعی نیست، بلکه حرکتی مهندسی شده و سازمانیافته است. کارفرمایان جهانی عفافزدایی، فقط با اسلام معارضه نمیکنند. آنها با کرامت انسان مسئله دارند و عبور از این خاکریز را لازمه سلطه بر جوامع میدانند.
اگر ماجرا از این چشمانداز مشاهده و بازنمایی شود، بخش مهمی از دوگانگی تحلیلی برطرف خواهد شد.
صیانت از حجاب و عفاف، همچنان که مسئولیت شرعی است، اولویت امنیت و اقتدار ملی هم هست.
ماتریالیستها به خاطر این که مبدا و معادی برای انسان نمیشناسند، فلسفه زندگی را «هرچه بیشتر لذت بردن و پروار شدن» تصور میکنند. میگویند انسان، حیوان برتری است که با ابزار عقل میتواند بیشتر کامجویی کند.
اما منطق پروار شدن و کامجویی نامحدود، نه شاخصه آزادی و آقایی انسان، بلکه مقدمه بردگی، طعمهشدن و بهرهکشی از اوست.
وقتی سودای پروار شدن و کامجویی نامحدود بر زندگی حاکم شد، گروهی گوسفند خواهند شد، و عدهای، گلهدار و پرواربند. و گروه نخست، از دومی نخواهند پرسید که چرا مجال فربه شدن را فراهم میکنند؟
در چنین زیستنی، دیدن آینده بردگی (پیامد زندگی بیبندوبار)، بیمعنا و ناممکن است. دیگر عقل انسان قد نمیدهد که برآیند روزگار و سرانجام خویشتن را ببیند، یا این که با استثمار کنندگان، چون و چرا کند.
کلام نورانی امیر مومنان(ع) در این باره تکان دهنده است:
«أَیُّهَا الْغَافِلُونَ غَیْرُ الْمَغْفُولِ عَنْهُمْ وَ التَّارِکُونَ الْمَأْخُوذُ مِنْهُمْ مَا لِی أَرَاکُمْ عَنِ اللَّهِ ذَاهِبِینَ وَ إِلَی غَیْرِهِ رَاغِبِینَ...ای بیخبرانی که از آنها غفلت نمیشود، و ای ترککنندگانی که بازخواست میشوند، شما را چه شده که از خداوند روگردانید و به غیر او گرایش دارید؟ چهارپایانی را مانید که چوپان، آنها را در کشتزاری وباخیز و دردانگیز بگرداند.
گوسفندی را مانید که بچرد تا فربه شود و زیر کارد رود و نداند از او چه خواهند و با او چه کنند؟
اگر به او خوبی کنند، آن روز را روزگار خویش پندارد و سیری اش را پایان کار». (خطبه ۱۷۴ نهجالبلاغه)
ترویج سازمان یافته بیحجابی و بیعفتی را باید درست فهمید و متناسب این فهم، با شبکه واسطه آن در داخل کشور با شدت عمل برخورد کرد. این ماجرا، صرفا نفی حکم ضروری اسلام نیست، بلکه «جنایت علیه بشریت» است.
اگر صدف حجاب بشکند، گوهر عفاف نیز شکسته یا ربوده خواهد شد.
شاید کسانی مدعی باشند که مراد از حجاب اختیاری، فقط نداشتن روسری است.
اما وقتی در ضرورت و الزام حجاب تشکیک شد، متعاقبا نمیتوان هیچ حدّی درباره نداشتن حجاب متصور شد.
این، گام اول مسیری است که در غرب، به قهقرای اخلاقی، روابط بیبندوبار، استثمار زنان، همجنسبازی و آمیزش با حیوانات، ارتکاب انواع جنایات، انهدام خانواده، بحران حرامزادگی و... انجامیده و در حال نابودی تمدن لیبرال است. خانواده، بنیان تربیت اجتماعی، مروّج هنجارهای برپا دارنده جامعه، و عامل اصلی اقتدار یا ضعف آن است.
از نگاه مستکبران، فروپاشاندن خانواده (از طریق تزریق بیحجابی و سپس، بیعفتی و روابط بیحد و مرز)، مقدمه سلطه است.
فرقی هم نمیکند ملت هدف، مردم خودشان باشد یا کشورهای دیگر. طبق این پروژه، افراد نباید رگ و ریشه و اصل و نسب داشته باشند.
باید با نابودی خانواده، مسخ و بیهویت شوند و بتوان در هر ظرف مطلوبی ریخت و شکلشان داد.
حجاب و عفاف، یک ارزش والاست، اما دشمنان میخواهند آن را به چالش و ضدارزش تبدیل کند.
این ارزش، نه فقط در جامعه انقلابی، بلکه از روزگار رژیم پهلوی، آماج حمله سرسپردگان غرب قرار گرفته، و در مقابل، سنگر مقاومت زن ایرانی بوده است.
این پویش ۹۰ ساله، مواجهه عمیق تمدن اسلامی- ایرانی با تمدن مهاجمی است که لازمه تسلط و توسعهاش را راهزنی و لخت و عور کردن انسان از همه سرمایه شرافتش میداند.
ادامه ص ۲
🅾🔷🅾
۲
بیدلیل نیست که آن مقام صهیونیست (نتانیاهو) ۲۰ سال قبل، به مقامات آمریکایی گفت برای براندازی در ایران، سریالهای مبتذل، اشرافی و تغییردهنده سبک زندگی را پخش کنید. آماج حمله دشمنان بشریت، فراتر از احکام اسلامی، «نظم و نسق اجتماعی، قاعدهمندی و احترام به قوانین» است.
هدف، از هم گسیختن شیرازه جامعه و فروپاشی اجتماعی، به عنوان مقدمه ویرانی «ایران قوی» است.
ایران، هنگامی که انقلابی و مستقل نبود، اهمیت راهبردی برای استعمارگران داشت؛ چنان که در جنگ جهانی دوم، پل پیروزی اشغالگران (متفقین) شد.
در مقابل، ایران مستقل فعلی، نقش منحصر به فردی در تحولات قدرت جهانی ایفا میکند و در حال شکل دادن به نظم جهانی متکثر است.
این برای نظام بردهداری غرب، حکم مرگ و زندگی را دارد.
اگر دشمن همین حالا مشغول عملیات سنگین علیه بنیانهای اخلاقی جامعه است، هیچ مسئول فرهنگی، رسانهای، اطلاعاتی، انتظامی و قضایی نمیتواند دفاع همهجانبه در برابر این قتلعام فرهنگی را به تصویب قانون مجدد و تدوین آئیننامه و اما و اگرهای مشابه موکول کند.
اگر مرزی مورد تعرض واقع شد، با هیچ توجیهی نمیشود تعلل کرد تا دشمن پیشروی کند و قربانی بگیرد. اگر دشمن جاگیر شد، عقب راندن او، صدها برابر هزینه و تلفات در پی دارد.
اگر پزشکان بیمارستان به جای مداوای بیمار اورژانسی، دنبال مصوبه و آییننامه و رضایت اولیای مصدوم بگردند، زمان طلایی برای جراحی و نجات را از دست خواهند داد.
قوانین اجتماعی و احکام اسلامی، یک بسته کامل اجرایی هستند که باید فلسفه و شان نزول آنها دائما با زبانی رسا و جذاب بیان گردد، و همزمان، با جدیت و قاطعیت به اجرا گذاشته شود.
همچنین، ناقضان قانون باید با شیوههای موثر مورد بازخواست قرار گیرند و مجازاتها و محرومیتهای بازدارنده درباره آنها اعمال شود. به ویژه ضروری است که درباره شبکه حمایتکننده از جُرم، معادله غلط «هنجار شکنی/ دریافت پاداش» ، به «مجازات و جریمه سنگین در صورت ارتکاب جرم» تغییر کند.
ترویج حجاب و ممانعت از بیعفتی، هم نیازمند روشنگری و کار تربیتی است، و هم مستلزم شدت عمل عبرتآموز و پشیمانکننده با مروّجان هنجارشکنی.
هر چند که نفس ارتکاب بیحجابی و بیعفتی جُرم است و مرتکب، مواخذه و مجازات میشود، اما شرط مبارزه موثرتر، از هم گسیختن نقاط اتصال «شبکه مروّجان متجاهر» است.
این شبکه شامل برخی احزاب و سیاسیون، رسانههای اجارهای (زنجیرهای)، هنرمندان و افراد مشهور، و همچنین برخی سفارشدهندگان و تولیدکنندگان و توزیعکنندگان میشود.
کسانی که در ترویج بیبند و باری سازمانیافته نقش ایفا کنند، در نقشه خصمانه دشمنان تاریخی ایران نقش ایفا میکنند و باید بر همین مبنا تفهیم اتهام شوند. همچنان که باید درباره نقشه دشمن روشنگری کرد، در مجازات سر شبکهها و مستخدمان میدانی آن هم نباید سر سوزنی کوتاهی روا داشت. مجازات مروجان بیعفتی، صرفا زندان و شلاق و اعدام (در صورت اقتضا) نیست، بلکه میتوان انواع محرومیتهای اجتماعی، اقتصادی و شغلی و یا انسداد حساب بانکی، و ممنوعیت انجام معاملات و.. را در نظر گرفت.
برخی ناهنجاریهای فعلی، محصول دو دهه غفلت یا تغافل در مقابل شبکه سازی دشمن در حوزه فرهنگ و هنر و رسانه و تعلیم تربیت است.
از مدارس و دانشگاهها گرفته تا خانوادهها و مساجد و هیئتها و حوزههای علمیه و رسانههای عمومی، در سازوکار انتقال هنجارها و ارزشها -و یا نابهنجارها و ضدارزشها- سهیمند.
هر نسلی نیازمند آن است که با معارف، هنجارها و ضدارزشها آشنا شود و ضمنا علفهای هرزی که میتوانند عرصه را بر رشد و تربیت تنگ کنند، از پیش پایشان زدوده شود.
در صورت غفلت، بدیهی است که معروف، فراموش یا منکر تلقی شود، و منکر، جای معروف بنشیند. بدین ترتیب، زبان مفاهمه از بین میرود و افراد کم توان معرفتی به پرتگاه رانده میشوند. هدف دشمنان بشریت از این انقطاع تربیتی، زامبیسازی و ضدجامعهسازی است.
رسانه درجهان امروز، فقط ابزار خبر رسانی و خبرگیری نیست؛ بلکه ظرف شکلبندی ادراکات، و دیگ پخت و پز شخصیت افراد است. رسانهها، فقط سبک زندگی نمیآموزند، بلکه خود زندگی هستند.
شخصیت کاربر را میکوبند و به دلخواه میسازند. فضای مجازی در شکل آنارشیک، قربانگاه ترکیبی کاملی است که از ابعاد گوناگون، کاربر کمتجربه و فاقد مهارت را مسحور میکند و به تسلیم درمیآورد.
رسانههای جدید در وضعیت بیضابطگی، دیگر شاهراهی برای تسریع فعالیتهای ضروری روزمره نیستند، بلکه جاده مرگی هستند فاقد خطکشی و علائم راهنما و حفاظ، که ناگهان به سر پایینی با پیچ تند میرسد.
ادامه ص ۳
🅾🔷🅾
۳
حرکت در چنین مسیر پر پیچ و خمی، مستلزم مهارت آموزی، تفکیک انواع کاربران، تعیین محدودههای مجاز قانونی، مواخذه قاطع متخلفان، و اهتمام به راهاندازی شبکه ملی اطلاعات و ارتباطات است.
دشمن برای نا امن کردن جامعه ما از طریق ترویج بیاخلاقی و بیعفتی، اتاق جنگ دارد. ما هم باید ستاد عملیاتی چابک و همافزا داشته باشیم که بهنگام رصد کند، و به مدیریت دفاع و حمله بپردازد.
در دسترس قرار دادن انواع مواد مخدرها، روانگردانها و مشروبات الکلی با کمترین هزینه، ترویج و توزیع لباسهای قبیح با نازلترین قیمت، استخدام اراذل برای مانور خیابانی و بازنمایی بیعفتی به مثابه امر خود جوش (!)، به بازی گرفتن برخی چهرهها برای حمایت از متخلفان، ذینفع کردن گروههای سیاسی ورشکسته در ایجاد دو قطبی فرهنگی، و اقلیتنمایی اکثریت قاطع مردم دیندار و اکثریتنمایی اقلیت هنجارشکن با جادوی رسانه، از جمله برنامههای اجرایی ناتوی فرهنگی- اطلاعاتی است.
نه باید با این تهاجم ترکیبی چند لایه که نگاهی هم به جنگ اقتصادی دارد، برخورد جزیرهای داشت؛ و نه به بهانه نفی برخوردهای جزیرهای و بخشی، دست روی دست گذاشت.
دستگاههای مسئول، حق ندارند مقابله فوریت دار با تهاجم دشمن را - به هر توجیهی که باشد- به تاخیر بیندازند. شناسایی دقیق صفآرایی دشمن، زدن مفاصل و نقاط پیوند پیاده و سواره آن، در کنار گزارش مستمر به مردم و تبلیغ هوشمندانه، مجموعه اقداماتی است که میتواند آخرین جنگ تحمیلی دشمن را مانند جنگهای تحمیلی قبلی مغلوبه کند و از تهدید موجود، فرصت ارتقای بینش و بصیرت و پیشرفت بسازد.
همان که شهید سلیمانی گفت: «من با تجربه میگویم میزان فرصتی که در بحرانها وجود دارد، در خود فرصتها نیست. اما شرط آن این است که نترسید و نترسیم و نترسانیم.».
میان تردید و انفعال، و یا واکنش هیجان زده مقطعی، حد اعتدالی وجود دارد و آن تیزبینی و تدبیر و تکاپوی مجاهدانه است.
ملت ما، نه فقط گروهکهای نفاق و صدام و داعش، بلکه آمریکا و انگلیس و اسرائیل را به برکت موقعیتشناسی مدافعان خدومش به زانو درآورد و این بار هم به شرط تشخیص و اقدام بهنگام، میتواند در «مصاف تمدنی سرنوشتساز» پیروز شود، انشاءالله.
پایان
⬛️⚪️⬛️ بحرین را دادیم، جزایر را گرفتیم!"/ ماجرای بازپسگیری جزایر سهگانه در
خاطرات اسدالله علم
۱
خاطرات اسدالله علم نشان میدهد که تفاهمنامه ۱۹۷۱ با شیخ شارجه درباره حاکمیت ایران بر جزایر سهگانه، پس از اطمینان از عملیات واگذاری بحرین صورت گرفت.
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم، بیانیه اخیر شورای همکاری خلیج فارس در روزهای گذشته و تکرار مجدد ادعای امارات متحده عربی بر سر جزایر سهگانه، موجب شد تا ماجرای بازپسگیری این جزایر در اوایل دهه پنجاه خورشیدی مجدداً مطرح شود. نگاهی به خاطرات اسدالله علم نخست وزیر و وزیر دربار دوره پهلوی نشان میدهد اگرچه حاکمیت ایران بر این سه جزیره در آن زمان تاحدودی تثبیت شد اما این حاکمیت مابهآزای دست کشیدن از حق بزرگی به نام بحرین بود!
بیشتر بخوانید
ماجرای حقآبه هیرمند و بخشش جبرانناپذیر شاه و هویدا
متن زیر یادداشت سید امیر مکّی پژوهشگر تاریخ معاصر درباره نحوه بازپسگیری جزایر سهگانه و اعلام حق حاکمیت ایران بر آنجاست که در ادامه میخوانید:
محمدرضا پهلوی در بخشی از مصاحبه مطبوعاتی و رادیو تلویزیونی معروف خود در
تاریخ 14 دیماه 1347 در دهلینو در پاسخ به سؤال یکی از خبرنگاران درباره مسأله بحرین اینچنین اظهار داشت:
«...این اولین بار است که من رسماً درباره این مسأله سخن میگویم...این جزیره[بحرین] صدوپنجاه سال پیش توسط انگلیسیها از وطن ما جدا شد و انگلیسیها یک امپراتوری با یک سیاست استعماری برپا کردند...باید اعتراف کنم که ما از انگلیسیها نخواستیم و یا به آنها نگفتیم که خلیج فارس را تخلیه کنند، آنها داوطلبانه عازم شدهاند...من میخواهم یکبار دیگر بیانی را که شخصاً در این زمینه گفتهام تکرار کنم و بگویم که اگر انگلیسیها از در جلو خارج میشوند نباید از در عقب وارد شوند. و نیز نمیتوانیم بپذیریم جزیرهای که توسط انگلیسیها از کشور ما جدا شده توسط ایشان ولی به حساب ما به کسانی دیگر داده شود. این اصلی است که ایران نمیتواند از آن صرفنظر کند. ایران از سوی دیگر پیوسته به این سیاست خود دلبستگی داشته است که هرگز برای به دست آوردن اراضی و امتیازات ارضی علیرغم تمایل مردم آن سامان به زور متوسل نشود.من میخواهم بگویم که اگر مردم بحرین مایل نباشند به کشور ما ملحق شوند ما هرگز به زور متوسل نخواهیم شد زیرا این خلاف اصول سیاست دولت ما است که برای گرفتن این سرزمین خود به زور متوسل شود[!]...سیاست و فلسفه ما این است که با اشغال و گرفتن سرزمینهای دیگر از طریق زور مخالف باشیم. این روشنترین چیزی است که من میتوانم در این زمینه به شما بگویم...».(روزنامه اطلاعات :15دی1347)
این موضعگیری از پیش
لازم شود با زور پس خواهیم گرفت، چون من نمیخواهم ناظر بر حراج رفتن کشورم باشم».(روزنامه اطلاعات 1اسفند1349)
استقبال محمد القاسمی، حاکم شارجه از فرماندهان ارتش شاهنشاهی
با رجوع به خاطرات اسدالله علم مشخص میشود که سناریوی از پیش تعیین شدهای در شرف ظهور بوده و مسلما تحلیل دیکته شدهای از زبان شاه ایران اعلام شد که از یک سو از حق حاکمیت بر بحرین بگذرد و از سوی دیگر جزایر را تحویل بگیرد!
در کتاب یادداشتهای علم، جلد اول صفحه 132-133 چنین آمده است: «....عصری دنیس رایت سفیر انگلیس به دیدنم آمد... یک مطلب خیلی محرمانه به من گفت که کار جزایر تنب تمام است و قطعا متعلق به ایران خواهد شد زیرا به شیخ راس الخیمه گفتهایم اگر با ایران کنار نیایی، چون جزایر بالای خط میانه واقع میشود ایران آن را قانونا و اگر قانونی نشد با زور، خواهد گرفت و شیخ حاضر به معامله است. گفتم ابوموسی چه طور؟ گفت این جزیره زیر خط میانه است. گفتم زور ما آنقدر هست که پا زیر خط بگذاریم و آن حکایت لر را برای او گفتم؛ قدری خندیدیم و باز جدی شدیم. گفت اگر به زور متوسل شوید روابط شما با اعراب هم به هم میخورد.
گفتم به جهنم! ما از
ما از اعراب چه گرفتهایم؟ مگر آن که حالا مخارج دفاع خلیج فارس را بدهند به شرطی که عمل دفاع در دست ما باشد. گفت میگویند آخر خلیج عربی است، چه گونه ریش و قیچی را دست شما بدهند. گفتم قرارداد دفاعی پنجاه ساله میبندیم، چنان که شما با آنها داشتید!»(29/11/1347)
همچنین در یادداشت مربوط به تاریخ 28/12/1347 در جلد اول، صفحه 150 آمده است: «... بعدازظهر با سفیر انگلیس ملاقات داشتم. در خصوص بحرین و جزایر خلیج فارس بود. خلاصه اینکه ما میگوییم اگر مسئله بحرین حل شود، باید جزایر ابوموسی و تنب که مال ماست به ما برگردد. سفیر میگفت این دو مطلب باهم بستگی ندارند. به عقیده او جزایر تنب را میتوانیم به آسانی بگیریم، ولی ابوموسی حرف دیگری است، زیرا خیلی به ساحل عربستان نزدیک است. گفتم نزدیکی به ساحل که تولید حق برای آنها و سلب حق از ما نمیکند و به هرحال شاهنشاه دست برنمیدارند.
⬛️⚪️⬛️
۲
گفت، در کادر طرفداری از فدراسیون، پس از حل مسئله بحرین، ممکن است به عنوان دفاع خلیج فارس آن جا را دردست بگیرید و ماهم در این راه کمک میکنیم.»
خاطرات علم، چنین برمیآید که قرار بر واگذاری جزایر به ایران مابهازای گذشتن از حق حاکمیت ایران بر بحرین بوده است. در یادداشت دیگری از خاطرات اسدالله علم و چهار روز پس از اعلام قبلی مطلب شگفت زدهای آمده است: «... سفیر انگلیس دیدنم آمد. بازهم راجع به جزایر صحبت کردم. گفتم، محال است ما مسئله بحرین را بدون آن که سرنوشت تنب و ابوموسی تعیین شود، حل کنیم. گفت پس همه کارها به هم میخورد. گفتم به جهنم! حالا چه عیب دارد؟
قبلا با شیخ شارجه مثل تماسی که با شیخ راس الخیمه گرفتید، تماس بگیرید، شاید خودش حاضر به معامله بشود، ما هم کمک میکنیم. گفتم، مطلب را به عرض خواهم رساند، ولی اجازه ندارم اظهار نظری بکنم.
امروز در خصوص اینکه اگر مسئله قبلا حل بشود، میتوانیم موضوع جزایر را در پیش بیاوریم، بیشتر از پریروز اظهار امیدواری و پیشنهاد کمک میکرد به این معنی که وقتی ایران فدراسیون را پس از حل قضیه بحرین پشتیبانی کند، این نقاط را حتی به عنوان دفاع از فدراسیون میتواند در دست بگیرد و عکسالعمل بدی هم پیش عربها نداشته باشد.
گفتم، حقیقت این است که من دیگر به حرفها و پیش بینیهای شما اعتماد نمیتوانم بکنم؛ شش سال پیش که خودم نخست وزیر بودم و همه جا در دست شما بود، من جزیره سیری را تصرف کردم... شما آمدید و یقهدرانی کردید و به من گفتید، چون تا بیست سال دیگر تعهد با شیوخ دارید، از خاک آن جا مثل خاک انگلیس دفاع میکنید وگرنه تعهدات شما از اعتبار ساقط میشود؛ هنوز پنج سال نگذشت، اعلان کردید که میخواهید بروید. وانگهی شما و به طور کلی غرب، جز حفظ خطّه نفت چه منافعی اینجا دارید؟ حفظ این منطقه از ما بر میآید.
خودش خجالت کشید ولی چیزی نگفت. من فکر میکنم ته دل خودشان از ما میترسند. به این جهت نمیتوانند نمیخواهند خلیج فارس یکسره در تحت سیطره ما باشد. به هرحال ببینیم چه میشود؛ سرشب، شرفیاب شدم و ضمن کارهای جاری این مطلب را هم عرض کردم. شاهنشاه به شدت متغییر شدند. عیب کار این است که من مطلب را صریح و بیپرده و بدون فکر این که شاه خوششان یا بدشان خواهد آمد، عرض میکنم و دیگران چنین کاری نمیکنند
چندی پیش یکی از مسئولان امر راجع به حل مسائلی که با عراق داریم آمد و وعدههایی داد. همان وقت نوشتم که از هوش شاه درعجبم که چه طور چنین مهملاتی را قبول میفرمایند. امروز معلوم شده که عراقیها هیچ حاضر به چنین معاملاتی نیستند؛ یعنی حتی رژیم متزلزلی هم جرات ندارد چنین معاملاتی بکنند و آن وقت مطلب را گوینده طوری آب و تاب میدهد که قبول میفرمایند. از هوش شاه عجیب است؛ گاهی واقعا دو روی سکه است، یک وقت فوقالعاده شکاک، یک وقت فوقالعاده ساده... .» (مورخ 3/1/1348- جلد اول – صفحه 155-156)
⬛️⚪️⬛️
۳
علم با ذکر خاطرهای از هوش پایین شاه در پذیرفتن مهملات اطرافیان مینویسد
حال بهتر آن است که خوانش یادداشتهای علم را بصورت پی در پی در ماههای پیش از سال 1350 و اعلام بازپس گیری موفقیت آمیز جزایر سه گانه از طرف محمدرضا پهلوی موجب واکاوی بیشتر قرار بگیرد:
سه شنبه 21/5/1348: «... از سفیر انگلیس خواسته بودم عصری به دیدنم بیاید. امر شاهنشاه را ابلاغ کردم. گفتم راجع به جزایر تنب و ابوموسی از اقدام شما و دولت شما شاهنشاه راضی هستند، و امیدواریم که این جزایر را بگیریم. ولی در خصوص بحرین و مراجعه به آرا عمومی، شما راه غلطی را پیشنهاد میکنید که قابل قبول نیست.
سفیر انگلیس گفت... این نظر را به شیخ بحرین قبولاندهایم،جانمان به لبمان رسیده است و اصولا این نظر را از اول قبول نداشت که باید به آرای مردم مراجعه کرد.
من جواب دادم ، گور پدر شیخ بحرین! شاهنشاه با نهایت بصیرت و مالاندیشی فکر فرمودند باید مسئله بحرین حل، و وضع ما هم در خلیج فارس تثبیث شود. راه حل مراجعه به آرا عمومی هم به نظرشان رسید و با نهایت جرات و شهامت اعلام فرمودند، که مورد تحسین و اعجاب جهانیان و حتی ملت ایران که حساسیت خاص نسبت به بحرین دارد، واقع شد. حالا شما میخواهید این راه حل را به کثافت بکشانید، غیر ممکن است. من که مشاور شاه و وزیر دربار شاه و مدافع منافع این سلسله سلطنت ایران هستم، محال است خود را به چنین راه حلی راضی کنم. " (جلد اول صفحه 239-240 )
در خاطرات دوشنبه 8/10/1348 آمده است: «.... بعدازظهر منزل ماندم، سفیر آمریکا دیدنم آمد...راجع به مسافرت شیخ صقر حاکم راسالخیمه پرسید. گفتم ما هیچ راضی نیستیم، زیرا در خصوص مالکیت جزایر تنب به توافق نرسیدیم. او حرف خودش را چسبیده بود که زمینهای عربی را نمیتواند به دیگران بدهد! در صورتی که این زمینها غصبی و از آن ایران است و میراث امپراتوری بریتانیاست که به آنها رسیده است.
سابقه تاریخی این جزایر را به او گفتم و گفتم که موقعی که من نخست وزیر بودم سعی کردم بر حسب اشاره شاهنشاه که اینها را یکی یکی یا به زور و یا با ایرانی کردن سکنه بگیرم؛ موفق شدم جزیره سیری را گرفتم، تنب را هم در شرف تصرف بودم که دولت من افتاد، ولی راجع به ایرانی کردن ابوموسی، انگلیسیها با کمال حمق از ما جلوگیری میکردند. آن جا را نمیشد به زور گرفت، چون در آن وقت انگلیسیها هم قوا در آنجا داشتند و میگفتند تا بیست سال دیگر در آنجا هستیم، اگر شل بدهیم وضع ما در کلیه شیخ نشینها متزلزل میشود...» (جلد اول – صفحه 338-
یکشنبه 19/11/1348: «صبح شرفیاب شدم... فرمودند مسئله بحرین دارد حل میشود. با کمال آقایی و بزرگواری فرمودند، حالا که من و تو هستیم آیا فکر میکنی در آینده ما را خائن خواهند گفت، یا چنان که معتقدم و اغلب سیاستمداران دنیا هم معتقدند، من که حاضر به حل مطلب بحرین شدم، خواهند گفت کار بزرگی انجام دادیم و این منطقه از دنیا را از شر کشمکشهای پوچ و بالنتیجه نفوذ کمونیسم نجات دادیم؟
من عرض کردم... که صرف ادعای ما بر این جزیره معلوم نبود و معلوم نیست که منتج به نتیجه میشد. بر فرض که آن را به تصرف میآوردیم، یک دردسر دائمی و کشمکش با جمعیت عرب آن جا، مضافا به یک خرج دائمی و همیشگی میبود، زیرا که دیگر نفت آن جا هم ته میکشد.
فرمول حل مسئله بحرین چنان که سابقا نوشتهام، این است که اوتانت چنانکه خودش میداند، به آرای عمومی مردم بحرین مراجعه میکند و نتیجه را به شورای امنیت سازمان ملل متحد میدهد و ما هم نتیجه را قبول میکنیم... .» (جلد اول – صفحه 376-377)
⬛️⚪️⬛️
۴
بیشتر بخوانید
روزی که محمدرضاشاه استان چهاردهم ایران را "شوهر" داد!
با بررسی موارد مذکور به عینه عملیات نفوذ دولتهای بیگانه به خصوص انگلستان و آمریکا را در تار و پود ماهیت تمامیت ارضی و استقلال ایران مشاهده میکنیم که خود باعث تزلزل در ساختار حکومتی و نیز عدم ثبات در نظام بین المللی شد؛ سر انجام در سال 1350 شمسی پس از توافق ایران و بریتانیا و پیش از خروجنیروهای نظامیانگلیس از منطقه و تأسیس کشورامارات متحده عربی، ابوموسی به همراهتنب بزرگوتنب کوچکپس از نزدیک به 70 سال شکایتهای مداوم دولت ایران علیه اشغالگری انگلیس سرانجام بهایرانبازگردانده شد.
در حقیقت، پس از اطمینان از عملیات واگذاری بحرین، حق جزایر سه گانه واگذار شد که متاسفانه در توافقنامه نیز بصورت اشغال از طرف ایرانی عبارتِ Occupation ذکر شد و اعراب خلیج فارس موافقتنامه ای را امضا میکنند و میپذیرند که ایران جزایر سه گانه را اشغال کرده است نه اینکه بر اساس حق قانونی ، آنجا را در دست گرفته است.
در سال 1371 و پس از خاتمهجنگ خلیج فارسامارات متحده عربی بر خلاف نظر شیخ شارجه و تفاهمنامه 1971 میلادی شارجه با ایران در خصوص ابوموسی، اقدام به طرح ادعاهای مالکیت بر جزایر سهگانه اقدام کرد که این عمل، واکنش دولتایرانرا برانگیخت و همزمان شورای عالی امنیت ملیایرانبا صدور بیانیهای هشت مادهای بر حق حاکمیت بی چون و چرای ایران بر جزایر سه گانه صحه گذاشت.
انتهای پیام/
🟥🔶🟥اعتراف هم میهن به کلاه بزرگی که اوباما سر روحانی گذاشت
روزنامه هم میهن بر خلاف دعاوی دولتمردان روحانی میگوید: «توافق هستهای عملاً نه توافقی میان دو کشور، که میان دو دولت روحانی و اوباما بود».
این روزنامه نوشت: «23 تیرماه سال 94، برجام به تصویب کشورهای 1+5 رسید و نشانههایی از تغییر راهبرد در سیاست خارجی ایران و آمریکا را نسبت به هم نمایان ساخت. مشکل اصلی از ابتدا، خوشبینی فزاینده طرفین به این توافق بود. طرف ایرانی به دلایلی همچون کسب پولهای بلوکهشده، خروج ایران از فصل هفتم منشور ملل متحد و فراهم شدن زمینه سرمایهگذاری خارجی، از امتیازات بهدستآمده خشنود بود و طرف آمریکایی به برجام بهعنوان پیشزمینهای جهت متفاوت شدن سیاست خارجی ایران نگاه میکرد. طرفین، قطعنامه ۲۲۳۱ را بهعنوان ضامنی قوی جهت ماندگاری برجام نگاه میکردند اما چالش موجود این بود که برجام توافقی میان دولت اوباما و روحانی بود و در هر دو کشور، اجماع قوی در مورد آن وجود نداشت. در ایران دولت روحانی بهدنبال بزرگترین دستاوردش در شرایط تحریمی بود که به آن دست یافت؛ اما برخی نهادهای قدرت با مفاد آن زاویه داشتند و در آمریکا نیز برجام با دور زدن مهمترین نهاد قانونگذاری آمریکا یعنی «سنا» به سرانجام رسید.
با تحول در دولت آمریکا و روی کارآمدن دونالد ترامپ، معنای این توافق برای آمریکای ترامپ بسیار کمرنگ بود. در برجام هیچ سود اقتصادی معناداری برای آمریکا دیده نشده بود و از سوی دیگر این موضوع از نگاه رئیسجمهوری با نگاه بیزنسمنگونه اصلاً مطلوبیت لازم را نداشت. این درحالی بود که برجام، تورم انتظاری را در ایران به پایینترین حد ممکن رساند و ایران را از خطر حمله نظامی برای مدتی دور نگه داشت و با بهرسمیت شناخته شدن غنیسازی تا حدود
چهار درصد، برای اولینبار آمریکا، به غنیسازی کشوری دیگر رسمیت میبخشید.
مفاد برجام طوری چیده شده بود که مظنون اصلی خروج از آن احتمالاً ایران خواهد بود، اما خروج رسمی از برجام از سوی آمریکای ترامپ صورت گرفت. خروج دولت ترامپ به امضاکنندگان برجام یادآور ساخت که صرف تایید یک دولت به پایداری توافق کمک نمیکند و تنها رای سنای آمریکا به توافق میتوانست «ضامن محکم» ماندگاری برجام باشد و از سوی دیگر خوشبینی طرف آمریکایی هم برای گسترش مذاکرات به فراتر از برجام نیز به محاق رفت.
آنالیز برجام با توجه به شرایط فعلی در دولت رئیسی، دولتی که به تعبیر اقتصاددانان برجسته بهعنوان تنها دولت در دو سال پیاپی تورم دورقمی بالای پنجاه درصد را از پایان جنگ جهانی دوم تاکنون به ملت ایران تحمیل کرده است، نشان از آن دارد که برجام آنچنان که دشمنانش در ایران بیان میکردند توافق بدی نبود و از سوی دیگر آمریکای بایدن و اسرائیل هم نتوانستند توافق جامعتری را به ایران بقبولانند و افزایش غنیسازی ایران به شصت درصد نشان از آن دارد که این توافق برای آنها نیز بدون مزیت نبوده است و حداقل از نظر امنیتی مؤثر بوده است.».
درباره این تحلیل باید یادآوری کرد که روحانی و تیم وی در دولت مدعی بودند برجام تضمین شده از سوی شورای امنیت سازمان ملل و یک توافق معتبر جهانی است و آمریکا نمیتواند آن را نقض کند. اما حالا هممیهن اذعان میکند توافقی میان روحانی و اوباما بوده است! اگر واقعیت این است چرا روحانی به صورت یکطرفه اعتماد کرد و بدون این که کوچکترین تضمینی بگیرد، با ادعای «امضای کری تضمین است»(!) همه امتیازات را یکجا قبل از فرا رسیدن روز اجرای برجام واگذار کرد و شش سال بعد را از موضع ضعف و التماس به دنبال دولتمردان آمریکایی و اروپایی دوید؟ این اعتماد در حالی است که مقامات اوباما بارها با صراحت گفتند هیچ اعتمادی به ایران ندارند و عدم توافق را بهتر از توافق بد میدانند. بدتر این که دولت روحانی تعبیه مکانیسم یکطرفه ماشه علیه ایران را هم به عنوان تهدید همیشگی بالای سر خود پذیرفت!
در حالی که روحانی اوباما را به خاطر یک ربع مکالمه تلفنی، مودب توصیف میکرد و به او اعتماد کامل کرده بود، دولت اوباما در اقدامی تحقیرآمیز، به حمید ابوطالبی (معاون سیاسی دفتر روحانی و نامزد وی برای نمایندگی دفتر ایران در سازمان ملل) ویزا نداد و او را با وقاحت تروریست خواند! پس از آن هم تحریمهای ویزایی و آیسا و سیسادا را به اجرا گذاشت و هیئتهای تهدید به کشورها گسیل داشت تا کسی جرأت سرمایهگذاری جدی با ایران را نداشته باشد. صرفا چند توافق روی کاغذ میان چند شرکت اروپایی و دولت روحانی انجام شد که صرفا تاریخ مصرف کوتاه (برای تاثیرگذاری بر انتخابات اسفند سال 94 مجلس و خرداد 96 ریاست جمهوری) داشت.
🟥🔶🟥
۲
نکته بعدی این است که برخلاف ادعای هممیهن، هدف آمریکا از برجام سود اقتصادی نبود بلکه دنبال ریلگذاری برای خلع قدرت از ایران بود و هنگامی که توانست ضربه اول را با برجام بزند، اقدام به گروگانگیری برجام در هر سه دولت اوباما و ترامپ و بایدن برای باجخواهی بیشتر کرد.
دیگر این که برجام، سازوکاری برای معتادسازی و شرطیسازی اقتصاد ایران بود، یعنی یک شیرینی موقت انتظاری و القایی را با کمک محافل غربگرا در داخل ارائه کرد تا سپس بتواند با تحمیل تورم 50-60 درصدی، تسلیم ایران را طلب کند و قبول این خدعه دشمن، خیانت بود و نه خدمت.
درباره غنی سازی هم گفتنی است که این حق تصریح شده ایران به عنوان عضو آژانس و معاهده NPT است و تنها هنر برجام این بود که اولا ایران را به عنوان یک استثنا و متهم ویژه آژانس مطرح کند، ثانیا محدودیتهای غیرقانونی مثل سقف غنیسازی 3/5 درصد، ممنوعیت به کارگیری سانتریفیوژهای پیشرفته، سقف 300 کیلویی برای مواد غنیسازی شده (و الزام خارج کردن 9700 کیلو گرم اورانیوم غنی شده از ایران)، بتنریزی در رآکتور اراک و... را تحمیل نماید و عجیب است که هممیهن همین خسارتها را به عنوان دستاورد جا میزند.
وقتی آینههای عبرت مدعی حکمرانی خوب میشوند
ارگان مطبوعاتی حزب کارگزاران میگوید عبدالناصر همتی از موضع نقد شیوه حکمرانی دولت رئیسی است و دولت باید فرصتهای از دست رفته را دریابد.
روزنامه سازندگی نوشت: در حالی که ماحصل و دستاورد سفر رئیسی به آفریقا «توافق بر سر تهاتر محصولات پتروشیمی با کالاهای اساسی» تبیین شده، اصولگرایان، حامیان دولت و رسانههای منتسب به این جریان به تمجید از این سفر پرداختند و خود رئیسی هم تعبیر «سرزمین فرصتها» را برای آن به کار برد و نقد برخی از کارشناسان و سیاسیون در این راستا را فاقد اهمیت خوانده بود.
رئیسی همچنین گفته بود «اراده ما بر تعامل با همه کشورهای جهان است، دنیا فقط به چند کشور غربی خلاصه نمیشـود که خودشان را جامعه جهانی میدانند. همانطور که قاره آمریکا و آسیا مهم است، آفریقا هم مهم اسـت و ظرفیتهای بسیاری دارد.» این سخنان رئیسی با واکنش «عبدالناصر همتی» استاد اقتصاد دانشگاه تهران و از کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ مواجه شد و در توئیتی در پاسخ به این سخنان رئیسدولت سیزدهم نوشت که «آقای رئیسی در آفریقا به درستی گفتهاند؛ دنیا فقط آمریکا و اروپا نیست. ولی ایران کشوری درحال توسعه و در کنار روابط با کشـورها، بیش از هر چیز، به سرمایه و تکنولوژی نیاز دارد. آمریکا و اروپا ۴۳ درصد و آفریقا ۳ درصد تولید دنیا را دارا هستند! استحقاق ملت ایران بیش از اینهاست. فرصتها را نباید از دست داد».
همتی در طول این دو سالی که رئیسی در مقـام رئیسجمهور امور اجرایی کشور را بر عهده گرفتـه، انتقادهای جدی به عملکرد و ارزیابیهای سیاسی رئیسی و دولت وی وارد کرده است. این اقتصاددان، دال محوری انتقادات خود به دولت رئیسی را ذیل اینکه نـحـوه حکمرانی بر مبنای «شـاخصهای کلان اقتصـاد» ارزیابی میشـود، متمرکز کرده و متذکر شده که «پیشرفتهای موردی و خرد» نمیتواند معیار مناسب و خردگرایانهای از اقتصاد کشور به دست دهد.»
درباره این تحلیل عوامانه روزنامه سازندگی گفتنی است که اولاً واردات کالاهای اساسی، به 15 میلیارد دلار ارز در هر سال نیاز دارد و بنابراین تأمین این نیاز بدون استفاده از درآمدهای ارزی، اتفاق مهمی است که از جهات متعدد میتواند تأثیرات مثبت در کاهش تورم حاصل از کمبود منابع ارزی داشته باشد.
ثانیاً این سفر صرفاً مربوط به امور فوق نبوده و موارد متعددی مانند کشت فراسرزمینی، صادرات محصولاتی مانند پهپاد و خودرو و محصولات پتروشیمی و همچنین صادرات فنی و... را شامل میشود و در میان مدت میتواند
تجارت 10 میلیارد دلاری و بیشتر را به همراه داشته باشد.
ثالثاً حتی کار و التماس دولت روحانی هم موجب آن نشد که در برجام و پسابرجام، حتی چیزی در حد 3-4 میلیارد دلار سرمایه از طرف غرب جذب ایران شود و معلوم نیست آقای همتی (رئیس کل بانک مرکزی روحانی) به عنوان رکورددار بیشترین آمار منفی اقتصادی، چگونه رویش میشود به جای اعتراض به کلاهبرداری و خیانتهای برجامی اروپا و آمریکا، مالکان سرمایهگذاری آنها در ایران و اروپا را برای افکار عمومی فاکتور کند. اگر قرار بود غربیها در جریان دیپلماسی عمومی مرتکب فریبکاری علیه مردم ما شوند، آیا غیر از ادبیات مذکور را به کار میبستند؟ آیا غرب در برجام و پسابرجام، سرمایه و کمک متناسب به ایران ارائه کرد؟
🟥🔶🟥
۳
رابعاً طرفهای غربی بالاترین سرمایهگذرایها و تجارتها را با کشورهای آفریقایی، به خاطر منابع غنی معدنی و کشاورزی آنها داشتهاند و عجیب است که غربگرایان در ایران، به تحقیر آفریقا میپردازند. کنایهگوییهای غربگرایان در حالی است که رئیس سازمان برنامه در سالهای پایانی برجام تصریح کرد: نمیتوانیم حتی یک قطره نفت بفروشیم.
خامساً حزب کارگزاران و امثال آقای همتی با کارنامه فاجعهبار دولت روحانی، حق ندارند درباره حکمرانی خوب، حرفهای از دست رفته و مسائلی از این دست حرف بزنند چه این که رکوردهای تاریخی سالانه رشد نقدینگی در همان دولت و بهطور خاص در دوره مسئولیت آقای همتی در بانک مرکزی ایجاد شده (رشد ۴۰.۶ درصدی نقدینگی در سال ۱۳۹۹) و ازاین حیث، لقب سلطان رشد نقدینگی برازنده وی است. همچنین است ثبت بالاترین رکوردهای تورمی و درصد جهش قیمت ارز و کسری بودجه 480 هزار میلیاردی در دولت روحانی.
جالب این که روزنامه سازندگی تیرماه پارسال، اظهارات همتی را پاس گل به منتقدان دولت روحانی خوانده و نوشته بود: اظهارنظرهای تکاندهنده همتی درباره چـاپ بیرویه پول در دولت روحانی به این زودیهـا از یاد مدافعان رئیسی و منتقدان روحانی نخواهد رفت. او در کلابهاوس بااشاره به مجموع چاپ پول در دولت روحانی گفت: « مجموع پولی که مـا به اصطلاح متـداول در چند دفعه چاپ کردیم ۲۰۰ هزار میلیارد تومان بود که برایش پشتوانه تعریف کردیم مثلا گفتیم ما از دولت، پول نفتی که سال آینده میفروشد را سلف خری کردیم، به دولت این رقم پول دادیم کارش راه بیفتد، گفتیم ما پولهای بلوکه شده در کره جنوبی یا بدهی گازی عراق را قبول میکنیم هر وقت دادند میگیریم، انگار چک گرفتیم به دولت پول دادیم که مجموع این نـوع پولها به اضافه اختیاراتی که داشتیم جمعا ۲۰۰ هزار میلیارد تومان بود. این مقدار نقدینگی اضافی است که ما وارد چرخه اقتصـاد کردیم که البته چون پشتوانه نداشت این پول تورم ایجاد کرد. من محاسباتی داشتم و انتظار داشتیم حداکثر تورم ما ۳۵ درصد شـود ولی وقتی گزارشهـا را میدیدم که وزارت صمـت یا مراکز اقتصادسنجی و پژوهشی تورم را بالای ۵۰ درصد یا ۶۰ درصد اعلام میکنند، دنبال علتها بودم. این اواخر متوجه شدم دولت حقوقها را بعضا دو برابر کرده یعنی ۱۰۰ درصد افزایش داده است. یا چند هزار میلیارد تومان به رفع مشکل ریزگردها اختصاص داد... آقای روحانی به نوبخت اختیـار داده یا الزام کـرده بود هر وزارتی یا هر سازمان دولتی هر قدر اعتبار خواسـت بدهد و کاری نداشته باشد این رقمها در بانک مرکزی پشتوانه دارد یا ندارد. یک روز که آقای نوبخت رقمی بالا برای یک پروژه حواله کرده بود، من نامه را با توضیح یکی از معاونان دریافت کردم که نوشته بود این پول خیلی زیاد اسـت، نداریم. من هم آن سـند را در کارتابل انداختم تا بعد با آقای نوبخت صحبت کنم. دو سـه روزی گذشت آقای روحانی تماس گرفت؛ بیمقدمه و احوالپرسی گفت چرا پول این پروژه را ندادهای؟ گفتم از کجا بدهم؟ گفت: رقم دادن که کجا ندارد. سـند بزن این عدد میلیارد داده شـد بـا بقیهاش کار نداشته باش...».
سازندگی آن زمان افزوده بود: با همه احترامی که برای آقای همتی قائل هستیم، اظهارات ایشان قرائت یک سویه و به نوعیشانه خالیکردن از زیر بار مسئولیت است، بر اساس قرائت همتی، مقصر همهاشتباهات آن دوران، دیگران هستند. همه «دروغ گفتند» اما او که سکان را در دست داشت و مسیر را اشتباه رفت به خاطر فشار دیگران بود
🟡🔹🟡معارضه با حجاب و عفاف از کدام ستاد، فرماندهی میشود؟(یادداشت روز)
۱
۱) برای فهم دقیق از موضوع حجاب و عفاف باید توجه داشت که اولا حجاب، صرفا حکم الزامآور اسلامی نیست، بلکه الزام انسانی و عقلی هم هست. ثانیا، رواج بیحجابی (در دنیا و کشور ما)، یک فرآیند طبیعی اجتماعی نیست، بلکه حرکتی مهندسی شده و سازمانیافته است. کارفرمایان جهانی عفافزدایی، فقط با اسلام معارضه نمیکنند. آنها با کرامت انسان مسئله دارند و عبور از این خاکریز را لازمه سلطه بر جوامع میدانند. اگر ماجرا از این چشمانداز مشاهده و بازنمایی شود، بخش مهمی از دوگانگی تحلیلی برطرف خواهد شد. صیانت از حجاب و عفاف، همچنان که مسئولیت شرعی است، اولویت امنیت و اقتدار ملی هم هست.
۲) ماتریالیستها به خاطر این که مبدا و معادی برای انسان نمیشناسند، فلسفه زندگی را «هرچه بیشتر لذت بردن و پروار شدن» تصور میکنند. میگویند انسان، حیوان برتری است که با ابزار عقل میتواند بیشتر کامجویی کند. اما منطق پروار شدن و کامجویی نامحدود، نه شاخصه آزادی و آقایی انسان، بلکه مقدمه بردگی، طعمهشدن و بهرهکشی از اوست. وقتی سودای پروار شدن و کامجویی نامحدود بر زندگی حاکم شد، گروهی گوسفند خواهند شد، و عدهای، گلهدار و پرواربند. و گروه نخست، از دومی نخواهند پرسید که چرا مجال فربه شدن را فراهم میکنند؟ در چنین زیستنی، دیدن آینده بردگی (پیامد زندگی بیبندوبار)، بیمعنا و ناممکن است. دیگر عقل انسان قد نمیدهد که برآیند روزگار و سرانجام خویشتن را ببیند، یا این که با استثمار کنندگان، چون و چرا کند.
۳) کلام نورانی امیر مومنان(ع) در این باره تکان دهنده است:
«أَيُّهَا الْغَافِلُونَ غَيْرُ الْمَغْفُولِ عَنْهُمْ وَ التَّارِكُونَ الْمَأْخُوذُ مِنْهُمْ مَا لِي أَرَاكُمْ عَنِ اللَّهِ ذَاهِبِينَ وَ إِلَى غَيْرِهِ رَاغِبِينَ...ای بیخبرانی که از آنها غفلت نمیشود، و ای ترککنندگانی که بازخواست میشوند، شما را چه شده که از خداوند روگردانید و به غیر او گرایش دارید؟ چهارپایانی را مانید که چوپان، آنها را در کشتزاری وباخیز و دردانگیز بگرداند. گوسفندی را مانید که بچرد تا فربه شود و زیر کارد رود و نداند از او چه خواهند و با او چه کنند؟ اگر به او خوبی کنند، آن روز را روزگار خویش پندارد و سیری اش را پایان کار». (خطبه ۱۷۴ نهجالبلاغه)
۴) ترویج سازمان یافته بیحجابی و بیعفتی را باید درست فهمید و متناسب این فهم، با شبکه واسطه آن در داخل کشور با شدت عمل برخورد کرد. این ماجرا، صرفا نفی حکم ضروری اسلام نیست، بلکه «جنایت علیه بشریت» است. اگر صدف حجاب بشکند، گوهر عفاف نیز شکسته یا ربوده خواهد شد. شاید کسانی مدعی باشند که مراد از حجاب اختیاری، فقط نداشتن روسری است. اما وقتی در ضرورت و الزام حجاب تشکیک شد، متعاقبا نمیتوان هیچ حدّی درباره نداشتن حجاب متصور شد. این، گام اول مسیری است که در غرب، به قهقرای اخلاقی، روابط بیبندوبار، استثمار زنان، همجنسبازی و آمیزش با حیوانات، ارتکاب انواع جنایات، انهدام خانواده، بحران حرامزادگی و... انجامیده و در حال نابودی تمدن لیبرال است. خانواده، بنیان تربیت اجتماعی، مروّج هنجارهای برپا دارنده جامعه، و عامل اصلی اقتدار یا ضعف آن است. از نگاه مستکبران، فروپاشاندن خانواده (از طریق تزریق بیحجابی و سپس، بیعفتی و روابط بیحد و مرز)، مقدمه سلطه است. فرقی هم نمیکند ملت هدف، مردم خودشان باشد یا کشورهای دیگر. طبق این پروژه، افراد نباید رگ و ریشه و اصل و نسب داشته باشند. باید با نابودی خانواده، مسخ و بیهویت شوند و بتوان در هر ظرف مطلوبی ریخت و شکلشان داد.
۵) حجاب و عفاف، یک ارزش والاست، اما دشمنان میخواهند آن را به چالش و ضدارزش تبدیل کند. این ارزش، نه فقط در جامعه انقلابی، بلکه از روزگار رژیم پهلوی، آماج حمله سرسپردگان غرب قرار گرفته، و در مقابل، سنگر مقاومت زن ایرانی بوده است. این پویش
۹۰ ساله، مواجهه عمیق تمدن اسلامی- ایرانی با تمدن مهاجمی است که لازمه تسلط و توسعهاش را راهزنی و لخت و عور کردن انسان از همه سرمایه شرافتش میداند. بیدلیل نیست که آن مقام صهیونیست (نتانیاهو) ۲۰ سال قبل، به مقامات آمریکایی گفت برای براندازی در ایران، سریالهای مبتذل، اشرافی و تغییردهنده سبک زندگی را پخش کنید. آماج حمله دشمنان بشریت، فراتر از احکام اسلامی،
«نظم و نسق اجتماعی، قاعدهمندی و احترام به قوانین» است. هدف،
🟡🔹🟡
۲
از هم گسیختن شیرازه جامعه و فروپاشی اجتماعی، به عنوان مقدمه ویرانی «ایران قوی» است. ایران، هنگامی که انقلابی و مستقل نبود، اهمیت راهبردی برای استعمارگران داشت؛ چنان که در جنگ جهانی دوم،
پل پیروزی اشغالگران (متفقین) شد. در مقابل، ایران مستقل فعلی، نقش منحصر به فردی در تحولات قدرت جهانی ایفا میکند و در حال شکل دادن به نظم جهانی متکثر است. این برای نظام بردهداری غرب، حکم مرگ و زندگی را دارد.
۶) اگر دشمن همین حالا مشغول عملیات سنگین علیه بنیانهای اخلاقی جامعه است، هیچ مسئول فرهنگی، رسانهای، اطلاعاتی، انتظامی و قضایی نمیتواند دفاع همهجانبه در برابر این قتلعام فرهنگی را به تصویب قانون مجدد و تدوین آئیننامه و اما و اگرهای مشابه موکول کند. اگر مرزی مورد تعرض واقع شد، با هیچ توجیهی نمیشود تعلل کرد تا دشمن پیشروی کند و قربانی بگیرد. اگر دشمن جاگیر شد، عقب راندن او، صدها برابر هزینه و تلفات در پی دارد. اگر پزشکان بیمارستان به جای مداوای بیمار اورژانسی، دنبال مصوبه و آییننامه و رضایت اولیای مصدوم بگردند، زمان طلایی برای جراحی و نجات را از دست خواهند داد.
۷) قوانین اجتماعی و احکام اسلامی، یک بسته کامل اجرایی هستند که باید فلسفه و شان نزول آنها دائما با زبانی رسا و جذاب بیان گردد، و همزمان، با جدیت و قاطعیت به اجرا گذاشته شود. همچنین، ناقضان قانون باید با شیوههای موثر مورد بازخواست قرار گیرند و مجازاتها و محرومیتهای بازدارنده درباره آنها اعمال شود. به ویژه ضروری است که درباره شبکه حمایتکننده از جُرم، معادله غلط «هنجار شکنی/ دریافت پاداش» ، به «مجازات و جریمه سنگین در صورت ارتکاب جرم» تغییر کند. ترویج حجاب و ممانعت از بیعفتی، هم نیازمند روشنگری و کار تربیتی است، و هم مستلزم شدت عمل عبرتآموز و پشیمانکننده با مروّجان هنجارشکنی. هر چند که نفس ارتکاب بیحجابی و بیعفتی جُرم است و مرتکب، مواخذه و مجازات میشود، اما شرط مبارزه موثرتر، از هم گسیختن نقاط اتصال
«شبکه مروّجان متجاهر» است. این شبکه شامل برخی احزاب و سیاسیون، رسانههای اجارهای (زنجیرهای)، هنرمندان و افراد مشهور، و همچنین برخی سفارشدهندگان و تولیدکنندگان و توزیعکنندگان میشود. کسانی که در ترویج بیبند و باری سازمانیافته نقش ایفا کنند، در نقشه خصمانه دشمنان تاریخی ایران نقش ایفا میکنند و باید
بر همین مبنا تفهیم اتهام شوند. همچنان که باید درباره نقشه دشمن روشنگری کرد، در مجازات سر شبکهها و مستخدمان میدانی آن هم نباید سر سوزنی کوتاهی روا داشت. مجازات مروجان بیعفتی، صرفا زندان و شلاق و اعدام (در صورت اقتضا) نیست، بلکه میتوان انواع محرومیتهای اجتماعی، اقتصادی و شغلی و یا انسداد حساب بانکی، و ممنوعیت انجام معاملات و.. را در نظر گرفت.
۸) برخی ناهنجاریهای فعلی، محصول دو دهه غفلت یا تغافل در مقابل شبکه سازی دشمن در حوزه فرهنگ و هنر و رسانه و تعلیم تربیت است. از مدارس و دانشگاهها گرفته تا خانوادهها و مساجد و هیئتها و حوزههای علمیه و رسانههای عمومی، در سازوکار انتقال هنجارها و ارزشها -و یا نابهنجارها و ضدارزشها- سهیمند. هر نسلی نیازمند آن است که با معارف، هنجارها و ضدارزشها آشنا شود و ضمنا علفهای هرزی که میتوانند عرصه را بر رشد و تربیت تنگ کنند، از پیش پایشان زدوده شود. در صورت غفلت، بدیهی است که معروف، فراموش یا منکر تلقی شود، و منکر، جای معروف بنشیند. بدین ترتیب، زبان مفاهمه از بین میرود و افراد کم توان معرفتی به پرتگاه رانده میشوند. هدف دشمنان بشریت از این انقطاع تربیتی، زامبیسازی و ضدجامعهسازی است.
۹) رسانه درجهان امروز، فقط ابزار خبر رسانی و خبرگیری نیست؛ بلکه ظرف شکلبندی ادراکات، و دیگ پخت و پز شخصیت افراد است. رسانهها، فقط سبک زندگی نمیآموزند، بلکه خود زندگی هستند. شخصیت کاربر را میکوبند و به دلخواه میسازند. فضای مجازی در شکل آنارشیک، قربانگاه ترکیبی کاملی است که از ابعاد گوناگون، کاربر کمتجربه و فاقد مهارت را مسحور میکند و به تسلیم
درمیآورد.
رسانههای جدید در وضعیت بیضابطگی، دیگر شاهراهی برای تسریع فعالیتهای ضروری روزمره نیستند، بلکه جاده مرگی هستند فاقد خطکشی و علائم راهنما و حفاظ، که ناگهان به سر پایینی با پیچ تند میرسد. حرکت در چنین مسیر پر پیچ و خمی، مستلزم مهارت آموزی، تفکیک انواع کاربران، تعیین محدودههای مجاز قانونی، مواخذه قاطع متخلفان، و اهتمام به راهاندازی شبکه ملی اطلاعات و ارتباطات است.
۱۰) دشمن برای نا امن کردن جامعه ما از طریق ترویج بیاخلاقی و بیعفتی، اتاق جنگ دارد. ما هم باید ستاد عملیاتی چابک و همافزا داشته باشیم که بهنگام رصد کند، و به مدیریت دفاع و حمله بپردازد.
🟡🔹🟡
۳
در دسترس قرار دادن انواع مواد مخدرها، روانگردانها و مشروبات الکلی با کمترین هزینه، ترویج و توزیع لباسهای قبیح با نازلترین قیمت، استخدام اراذل برای مانور خیابانی و بازنمایی بیعفتی به مثابه امر خود جوش (!)، به بازی گرفتن برخی چهرهها برای حمایت از متخلفان، ذینفع کردن گروههای سیاسی ورشکسته در ایجاد دو قطبی فرهنگی، و اقلیتنمایی اکثریت قاطع مردم دیندار و اکثریتنمایی اقلیت هنجارشکن با جادوی رسانه، از جمله برنامههای اجرایی ناتوی فرهنگی- اطلاعاتی است. نه باید با این تهاجم ترکیبی چند لایه که نگاهی هم به جنگ اقتصادی دارد، برخورد جزیرهای داشت؛ و نه به بهانه نفی برخوردهای جزیرهای و بخشی، دست روی دست گذاشت. دستگاههای مسئول، حق ندارند مقابله فوریت دار با تهاجم دشمن را - به هر توجیهی که باشد- به تاخیر بیندازند. شناسایی دقیق صفآرایی دشمن، زدن مفاصل و نقاط پیوند پیاده و سواره آن، در کنار گزارش مستمر به مردم و تبلیغ هوشمندانه، مجموعه اقداماتی است که میتواند آخرین جنگ تحمیلی دشمن را مانند جنگهای تحمیلی قبلی مغلوبه کند و از تهدید موجود، فرصت ارتقای بینش و بصیرت و پیشرفت بسازد. همان که شهید سلیمانی گفت: «من با تجربه میگویم میزان فرصتی که در بحرانها وجود دارد، در خود فرصتها نیست. اما شرط آن این است که نترسید و نترسیم و نترسانیم.». میان تردید و انفعال، و یا واکنش هیجان زده مقطعی، حد اعتدالی وجود دارد و آن تیزبینی و تدبیر و تکاپوی مجاهدانه است. ملت ما، نه فقط گروهکهای نفاق و صدام و داعش، بلکه آمریکا و انگلیس و اسرائیل را به برکت موقعیتشناسی مدافعان خدومش به زانو درآورد و این بار هم به شرط تشخیص و اقدام بهنگام، میتواند در «مصاف تمدنی سرنوشتساز» پیروز شود، انشاءالله.
🏴🏴مراسم عزاداران حسینی با حضور پرشور مردم شهرستان تاکستان
🏴🏴زمان : پنج شنبه مورخ ۱۴۰۲/۴/۲۹ همزمان با شب سوم محرم
🏴🏴مکان : شهرک خورهشت، مسجد حجت بن الحسن عج، بعد از نماز مغرب و عشا
🏴🏴این برنامه بصورت مستقیم از شبکه استانی قزوین و یکی از شبکه های سراسری پخش خواهد شد.
📝کانال #رسانه_بسیج↙️
➥ @bsjghaghazan1
◾️اَلسّلامُ عَلی الحُسَین وَ عَلی علی اِبن الحُسَین وَ عَلی اَولاد الحُسَین وَ عَلی اَصحاب الحُسَین
فرا رسیدن ماه محرم و ایام سوگواری سرور و سالار شهیدان، حضرت اباعبدالله الحسین(علیه السّلام) تسلیت و تعزیت باد.
📝کانال #رسانه_بسیج↙️
➥ @bsjghaghazan1
🏴 مراسم اولین سالگرد درگذشت
حاجیه خانم آخوندی ( همسر مکرمه شهید)
و یادبود شهیدان والامقام قنبر و اکبر آخوندی و رمضانعلی ملکی
🔸 زمان : پنجشنبه ۲۹ تیرماه از ساعت ۱۵ الی ۱۶.۳۰
🔸مکان : مسجد حضرت حجت ابن الحسن (عج) شهرک خورهشت
بیت شهیدان آخوندی و ملکی
📝کانال #رسانه_بسیج↙️
➥ @bsjghaghazan1
مراسم عزاداری و زنجیر زنی دهه اول محرم
زمان:از سه شنبه ۱۴۰۲/۴/۲۷
هرشب بعداز نماز مغرب و عشا
مکان: مقابل مسجد صاحب الزمان به سمت مسجد جامع
هیئت جوانان حضرت علی اصغر شهرک یحیی آباد
📝کانال #رسانه_بسیج↙️
➥ @bsjghaghazan1
بسمه تعالی
اجتماع عظیم عزداران حضرت سیدالشهد آقا اباعبدالله حسین علیه السلام
در شهرک یحیی آباد
پخش مستقیم(زنده) از شبکه استان قزوین و یکی از شبکه های سراسری کشور
باطلاع اهالی محترم ولایی و شهید پرور شهرک یحیی آباد میرساند
مراسم شب اول محرم چهارشنبه همزمان با نماز مغرب و عشا
مسجد جامع شهرک یحیی آباد
با مداحی مداحان استانی و مداحان یحیی اباد
پخش مستقیم(زنده) از صدا و سیمای استان قزوین
با حضور اهالی محترم شهرک یحیی آباد
فرماندار محترم شهرستان تاکستان
بخشدار محترم بخش مرکزی شهرستان تاکستان
رئیس اداره اوقاف و امور خیریه شهرستان تاکستان
رئیس محترم سازمان تبلیغات اسلامی
و رؤسای همه ادارت شهرستان تاکستان
و مسولین محترم شهرک یحیی آباد
و مسولین نظامی و انتظامی یحیی آباد
#فرماندار محترم شهرستان تاکستان
#بخشدار محترم بخش مرکزی
#ریس اداره اوقاف تاکستان
#ریس اداره تبلیغات اسلامی
#دهیاری و شورای اسلامی شهرک یحیی آباد
#هیت امنای مساجد
#هیات مذهبی
#کانون های فرهنگی و خادمیاری رضوی
#پایگاه مقاومت بسیج برادران و خواهران
#دفتر حفظ اثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس بخش مرکزی
#اهالی محترم یحیی آباد
#خانواده محترم شهدا
📝کانال #رسانه_بسیج↙️
➥ @bsjghaghazan1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قبل از شروع ماه #محرم این کلیپ رو ببینیم تا ان شاءالله بتونیم محرم رو واقعی و خوب درک کنیم
اگه اشکتون جاری شد برای سلامتی و تعجیل در ظهور صاحب عزا دعا کنید.
اللهم عجل لولیک الفرج
مستند زندگی پس از زندگی
تجربه گر خمینی شهری
📝کانال #رسانه_بسیج↙️
➥ @bsjghaghazan1
دیدم برخی نمایندگان مجددا خواستار پیگیری عزل معاون سیاسی وزیر کشور شدهاند. عجیب است؛ «رییس ستاد انتخابات کشور» را میخواهید با تهدید چند ماه مانده به #انتخابات عزل کنید؟
سلامت انتخابات مگر بازیچه است که برخی کاندیداها(نمایندگان) این بازی را تمام نمیکنند؟ شأن #مجلس را حفظ کنید
🗣محسن مقصودی
#📝کانال #رسانه_بسیج↙️
➥ @bsjghaghazan1
صمدی دادستان عمومی و انقلاب شهرستان تاکستان گفت؛
💠۸٠ هزار میلیارد تومان از پول مردم در جیب شرکتهای پیش فروش خودرو تاکستانی است
کانال خبری رادکان نیوز را در اینستاگرام دنبال کنید
#📝کانال #رسانه_بسیج↙️
➥ @bsjghaghazan1