✍خیلی عجیبه !
شیطان و نفس بدجور ما رو مشغول دنیا کرده
و طوری گناهان رو جلوه می ده که بهش افتخار کنیم
الان به یه پدر بگیم به دختر ۹ ساله ات بگو پوشش رو رعایت کنه ، بی کلاسی محسوب میشه بعد بگیم بفرستش فلان کلاسی که به درد آخرتش نمی خوره میشه با کلاسی !
حیف که خدا همه رو یبار نمیبره تو قبر و اون عوالم تا بفهمیم چه خبراست!
میگیم به هر کی رسیدی فامیل رفیق و همکار یه کلام بگو امام زمان هست شروع کن روزی یکبار دعای عهد بخون خودت متوجه میشی
میگه خجالت میکشم !!
خیلی عجیبه!
به ناخن کاشته که سراسر قطع ارتباط با خدا همراهشه فخر می فروشیم بعد به طرف بگیم وضو بگیر نماز بخون با پروردگارت صحبت کن میشه امل بودن!
لا اله الا الله!
به طرف میگیم یه کلام به همسرت بگو جای ماهواره تو خونه ی یه شیعه و محب اهل بیت نیست میگه می ترسم ! پس نماز استغاثه و توسل برای چیه؟دلت رو قوی کن و با علم و آگاهی و قول نرم و لین به جنگ جهالت برو!
طرف به گذاشتن یه سگ تو ماشینش مباهات میکنه
الله اکبر
یه چیزایی رو نمی شه گفت !
چقدرخدا و اهل بیت علیهم السلام مظلومند همه چیز به خاطر اونهاست وجود ما و هر چه که داریم و نجاتمون اونها هستن
بعد تو خونه هامون وسیله ی نقلیه مون محل کارمون گوشی مون نشانی از اونها نیست
بعد اسمش رو میزاریم با کلاسی
سبحان الله
چقدر شیطان و نفس همه چی رو وارونه جلوه میده
به بی نمازی شون افتخار میکنن !
به بی حجابی شون می بالن !
به کلاهبرداری و گرانفروشی و بخل و رشوه و ربا و نزول و حق دیگران رو ندادن و ....به چشم هنر زرنگ بودن نگاه می کنند !!
بعد به یکی که اهل مدارا و بخشش و انفاق و کنار اومدن با خلق الله هست میگن طرف ساده است!
و تلخ تر از همه ی اینها وقتی است که شیطان خودشو میکشه کنار میگه من فقط وسوسه ات کردم خودت بودی که انتخاب کردی اینطوری باشی
یه خورده به خودمون بیایم تا کی دنبال تایید یه مشت بی دین پیرو هوای نفس باید باشیم؟
حالا چون همه ماهواره دارن ما هم داشته باشیم!؟
چون همه سگ دارن ما هم سگ داشته باشیم؟
چون همه بی حجاب شدن و ناخن کاشتن ما هم مثل اونا شیم
حالا چون همه سر هم کلاه میزارن ما هم بزاریم؟
بعد امان از شب اول قبرمون!
هر موقع خواستیم دنبال شیطان و نفس راه بیفتیم
به چیزایی که میترسیم فکر کنیم
مثلا فکر کنیم تو یه تابوت در بسته ایم که توش کلی عقرب و ماره و کفن پوش و دست بسته توشیم و تو قعر یه دره ی بی انتها و دریایی از آتش پرتاب شدیم
برای چی خدا میگه نماز شب نشونه ی اخلاصه؟
چون همه خوابن بعد انسان به تنهاییش در عوالم آخرت فکر کنه و توشه ای سراسر آتش!
تا دیر نشده دست برداریم از هوای نفس و پیروی شیطان
بریم سمت خدا
بریم سمت قرآن و اهل بیت علیهم السلام
بریم سمت امام مهدی مان ارواحنا فدا که منتظر بازگشت و بیداری ماست تا دستمون رو بگیره هم در دنیا هم در آخرت
افتخار کنیم به یاری حضرتش به زنده کردن نامش به شناساندن امام به گمشدگان
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
#یا_ابا_صالح_المهدی_ادرکنی
#لبیک_یا_مهدی_عج
{🌹اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفࢪَج🌹}
❤️اَللّهمَّ اجعَل عَواقِبَ اُمورِنا خَیراً❤️
☫⊰⊹ کانال بصیرت سیاسی ⊹⊱☫
https://eitaa.com/Basiratsiyasi14
لطفابه دوستانتان معرفی کنید
🟢🟢🟢🟢کشف حجاب همزمان چند پلتفرم چه معنایی دارد؟ / پشت پرده به خط شدن سکوهای مجازی در آشوبهای پاییزی/ سازمان سیا چگونه کارآفرینان استارتاپی را جذب شبکه جاسوسی در ایران کرد؟ + اسناد
بخش اول
دوقطبیهایی چون اینترنت و فضای فیلترینگ، بیحجابی و گشت ارشاد برای آنکه انتخاباتی شوند نیاز به کاتالیزورهایی دارد که برخی پلتفرمها در فضای سالگرد اغتشاشات میتوانند آن را بالا بیاورند!
سرویس سیاست مشرق- هنجارشکنیهای برخی پلتفرمها در روزهای اخیر بازتاب گستردهای در افکار عمومی به دنبال داشته است.
انتشار تصاویر کشف حجاب دست جمعیِ و سازمانیافته کارکنان برخی پلتفرمهای شناختهشده مانند دیجیکالا، طاقچه و ازکی در محیط کار و دستبهدست شدن آن در شبکههای اجتماعی و رسانههای معاند معنا و تفسیری خاص دارد.
عجیب آنکه برخی از این پلتفرمهای کسبوکارشان در حوزه فرهنگی محسوب شده و بهطور قطعی کشف حجاب صورت گرفته از سوی عوامل فنی و اداری آنها مصداقی روشن برای تبلیغات ضد فرهنگی دارد.
البته تبلیغ گسترده کشف حجاب توسط سکوهای مجازی برای این شرکتهای استارتاپی بدون هزینه نیز نبوده است، پلمپ دفتر مرکزی شرکت دیجیکالا و همچنین تعلیق مجوز شرکت «از کی» که در حوزه بیمه فعال است و نیز قطع همکاری بسیاری از شرکتهای انتشاراتی معتبر با اپلیکشین طاقچه بخشی از هزینههای سنگین مالی است که سکوهای مجازی کشف حجاب آن را باید بپردازند.
سرنخ هنجارشکنی پلتفرمها در دانشگاه استنفورد! / ارباط سازمان سیا با کارآفرینان استارتاپی در ایران!
اما سؤال مهم آن است که چرا این چند پلتفرم خاص باوجودآنکه از نتیجه اقدام خودآگاهی داشتهاند برای تبلیغ کشف حجاب به خط شده و در نقش سکوی ترویج بیحجابی عمل کردهاند؟
پاسخ به این سؤال ساده، کوتاه اما با چند پیچیدگی است. سال گذشته همزمان با آغاز آشوبها در برخی محلات تهران تعدادی از پلتفرمها و شرکتهای استارتاپی در یک اقدام هماهنگ همگام با پروژههای ضد امنیتی شده تا مسئله اغتشاشات را در فضای مجازی داغ نگهداشته و به عبارتی بهعنوان شتابدهنده و بانی راهپیماییهای مجازی عمل کنند.
درواقع گرچه این شرکتها با تعریفی خاص در اکوسیستم فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی خود را جایدادهاند اما در روز موعود خطشکنی کرده و سرریز اقدامات تحریککننده خود را در آشوبها تخلیه کردهاند. این وضعیت نشانه آن است که این شرکتهای بهاصطلاح مادر تخصصی یک شرکت ساده باانگیزههای اقتصادی نبوده و پلتفرمهای تهیهشده توسط آنها انگیزههایی خارج از حدود مسئولیت خود نیز دارند.
هنجارشکنیهای صورت گرفته توسط این پلتفرمها نیز در همین شعاع تعریفشده و در آستانه سالگرد اغتشاشات سال ۱۴۰۱ این شرکتها در حال محک زدن اتمسفر مجازی هستند، درصورتیکه این خطشکنی با پاسخ مثبت از سوی بازوهای عملیاتی روبرو شود، شبکه اصلی آشوب میتواند دوباره به صحنه بازگشته و خود را برای دور جدیدی از اغتشاشات آماده کند، این بازی ساده اما پرحاشیه بخشی از مجموعه مسئولیتها است که بهار امسال از سوی دانشگاه استنفورد به مدیران این پلتفرمها ابلاغشده است.
اوایل فروردینماه امسال دانشگاه استنفورد میزبان برخی محافل ضدانقلاب ایرانی بود؛ در پنلهای این نشست که با هدف براندازی برگزار شد علاوه بر حضور برخی چهرههای معروف ضد ایرانی چون شیرین عبادی، عباس میلانی و اعضای گروه نایاک حضور برخی مؤسسین پلتفرمهای ایرانی نیز جلبتوجه میکرد،
ازجمله میتوان به سخنرانی مجید زمانی مدیر مؤسس و اولین مدیرعامل شرکت تأمین سرمایه کاردان اشاره کرد، زمانی بنیانگذار شرکت هماپی بوده که در سال ۱۳۹۷ به دیجی کالا فروختهشده است. مجید زمانی همچنین نقش مؤثری در تأسیس و شکلگیری هلدینگ سرآوا و نیز اولین سرمایهگذاریهای بزرگ استارتاپی آن ازجمله در کافه بازار داشته است.
این زنجیره گسسته از محافل، اشخاص و نیروهای ضد ایرانی و ارتباطات گسترده و متوازن با گروههای استارتاپی در داخل نشان میدهد که اقدامات هنجارشکن از سوی پلتفرمها امری اتفاقی نبوده و دارای یک طراحی و اتاق فرمان خاص در خارج از کشور است.
بررسی شبکه مدیریتی شرکت طاقچه که در ماجرای کشف حجاب اخیر نیز فعال بوده نشان میدهد برخلاف بیانیه تهیهشده توسط طاقچه کشف حجاب صورت گرفته نه یک اقدام شخصی از جانب برخی نیروهای سابق این مجموعه استارتاپی بلکه یک پروژه عمیق ضد فرهنگی است که بازوی اجراییاش در داخل و مغز تحریککننده و ادراکی آن در خارج از کشور قرار دارد.
یکی از نمونههای ملموس در ارتباطات نازنین دانشور است، بنیانگذار تخفیفان از جمله مدیران استارتاپی است که پروژه راه اندازی تخفیفان به این فرد سپرده شد، دانشور سال ۱۳۹۰ از برلین به تهران آمده و یک شبکه تبلیغاتی را راهاندازی کرد، اما به دلیل آنکه نتوانست با بازار ایران خود را هماهنگ کند خیلی زود به مرز ورشکستگی رسید.
🟢🟢🟢🟢
بخش دوم
سال ۱۳۹۵ مدیران تخفیفان به این نتیجه رسیدند که با توجه به حضور رقبا یا باید میدان را واگذار کرده و یا آنکه سرمایهگذاری برای خود دست و پا کند، دانشور در آن سال انتخاب دوم را انجام داده و به سراغ هلدینگ سرآوا میرود!
قابل توجه آنکه دانشور از طریق سفیر وقت سوئد در تهران به عماد شرقی (جاسوس نظامی) متصل شده و با این واسطه با سرآوا ارتباط برقرار میکند، استارتاپ تخفیفان با این ارتباط گیری مشکوک بخش قابل توجهی از اطلاعات کاربران خود را به آمریکاییها فروخته و مدتی بعد از دانشور از ایران خارج میشود! بعدها مشخص شد که سفارت سوئد در تهران نقش واسطه را برای آمریکایی ها بازی کرده و برخی گروههای استارتاپی را با پوشش کارآفرین به رابط سازمان سیا(عماد شرقی) وصل کرده است.
👈♦️بازهم پای وزیران دولت روحانی در میان است!
بر اساس آمارهای منتشرشده در حال حاضر بیش از ۴۰۰ شرکت استارتاپی بدون داشتن قواعد حرفهای خاص در کشور در حال فعالیت هستند، قانونگریزیهای گروهی بعضی از این سکوها، بهویژه در مقابله با مسئله قانونی عفاف و حجاب نشان از آن دارد که باید قدرت افزوده توسط آنها توسط دستگاههای قانونی کنترلشده تا افزوده اجتماعی آنها در بلندمدت تبدیل به گردنکشی در برابر قانون نشود. مسلماً نوع مواجهه کارشناسی با این اپیدمی میتواند زمینه کاهش یا افزایش این اقدامات غیرفرهنگی و ضد امنیتی را فراهم آورد.
اما در پشت پرده این پلتفرمها در داخل کشور چه کسانی نشستهاند؟
یک جستجوی ساده اینترنتی نشان میدهد که مالک بخش زیادی از این سکوهای مجازی یک گروه خاص است، بهعنوانمثال مالک پلتفرمهای پرحاشیه چون طاقچه، مایکت، مگنت، رادین، آلین و فخیم شرکت حصین است، این شبکه همگی در مالکیت شرکت حصین قرار داشته و با استفاده از یک رانت سازمانیافته بهصورت قارچی در اکوسیستم رشد کردهاند.
حصین در سال ۱۳۸۳ تأسیسشده و مالکان آن آنقدر بهصورت شبکهای شرکت استارتاپی راه انداختهاند که در روزمه خود را مالک آن خود را مؤسس گروه شرکتهای فناوری میخوانند البته حصین وابسته به یک سری شرکتهای بالادستی بوده و همگی بهصورت دورهمی اداره میشود. نکته جالبتوجه آنکه بسیاری از این شرکتها به دلایل روشن در مناطق آزاد چون کیش و قشم ثبتشدهاند.
عجیب آنکه برخی مدیران حصین بهصورت علنی دست به اقدامات ضد امنیتی زده و بهگونهای برخورد میکنند که گویی از مصونیت آهنین برخوردارند، ازجمله این افراد میتوان به مدیر توسعه حَصین که بهصورت همزمان مدیرعامل رادین نیز هست اشاره کرد که این فرد در آشوبهای سال گذشته نیز نقشی برجسته داشته است.
👈♦️مدیران حصین بیپرده در پروژه اغتشاشات فعال هستند.
برخی آگاهان اعتقاد دارند که روابط چندلایه مدیران این پلتفرمها با شرکت مادر تخصصی و ارتباطات پیچیده این افراد با وزرای دولت تدبیر و امید باعث این قدارهکشیهای مجازی شده است زیرا در سایه سازوکار رانت که در دوران قبلی وزارت ارتباطات پدید آمد اکوسیستم دیجیتال کشور قارچی شد.
شواهد مختلفی از نحوه رشد قارچی چنین پلتفرمهایی با پوشش استارتاپی و سردمداری شرکتی پرحاشیهای چون دیجیکالا در ماجرای کشف حجاب حکایت از آن دارد که پروژه اخیر با دو هدف خاص بالاآمده است؛ عادیسازی کشف حجاب در اماکن مختلف از سویی محتوای آشوبها را در آینده را تأمین میکند، اما بازی در زمین اغتشاشات تنها سویه بیرونی این تحولات است.
پشت پرده این پروژه خطوربطهای انتخاباتی نیز داشته و برخی اعضای ستاد انتخاباتی اصلاحطلبان و اعتدالیها آن را تحت کنترل خود دارند، از نگاه این مدیران شبه امنیتی دوقطبیهایی چون اینترنت و فضای فیلترینگ، بیحجابی و گشت ارشاد برای آنکه انتخاباتی شوند نیاز به کاتالیزورهایی دارد که برخی پلتفرمها در فضای سالگرد اغتشاشات میتوانند آن را بالا بیاورند! بازی کردن در این فضا برای پلتفرمها نیز عائدههایی خاص دارد و میتوانند با تکیهبر روش نامتعارف چون کشف حجاب به جبران زیاندهی کسبوکارش نیز بپردازند!
بازی در زمین بیحجابی اغتشاشات یا انتخابات؟
اغتشاشات کسب و کار من است!
درحالیکه پلتفرمهای قارچی باید در حوزه اکوسیستمی خود فعال شوند، ترجیح دادند در پلهای بالاتر در حوزه اغتشاشات و اثرگذاریهای پسازآن در انتخابات آینده فعال شوند، این بازی غیرحرفهای باعث شده است که برخی از آنها چون طاقچه با ریزشهای شدید روبرو شوند.
طاقچه پلتفرمی است برای دسترسی به نسخه دیجیتال و صوتی کتابها، درواقع پسازآنکه ناشر برای کتاب یا مجله خود مجوز انتشار و شابک بگیرد، میتواند نسخه الکترونیکی یا صوتی آن را از طریق «طاقچه» به دست مخاطبان خود برساند.
🟢🟢🟢🟢
بخش سوم و پایانی
کشف حجاب توسط کارکنان طاقچه باعث شد که در کمتر از یک روز بیش از ۵۰ ناشر با ارسال نامهای به همکاری خود با این پلتفرم پایان دهند، رفتار انتشاراتیها با طاقچه، رفتار کاملاً درست و یک واکنش حرفهای به رفتار خلاف قانون است که وزن و جایگاه این انتشارات را در بازار کتاب و نشر کشور نشان میدهد؛ چراکه اگر کتابهای این انتشاراتی مخاطب نداشت، قطع همکاری با طاقچه هم نمیتوانست چندان معنایی را در برداشته باشد.
اما این قطع همکاری پایان ماجرای طاقچه نبود زیرا مرکز توسعه فرهنگ و هنر در فضای مجازی اعلام کرد مجموعه طاقچه بهعنوان ارائهدهنده کتابهای دیجیتال مکلف است نسبت به دریافت مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اقدام کند، در صورتی که این دست پلتفرمها تمایلی به زیست قانونی ندارند، باید دسترسی آنان به محیط استارتاپی تا زمان تضمین پایندی به قوانین، قطع گردد، قاعده کلی درباره قارچهای سمی آن است که یا باید خود اصلاحی کنند یا آنکه برای اصلاح آنها باید از خاک بیرون کشید!
🟣🟣🟣🟣استراتژی جدید اصلاحطلبان در انتخابات پیشرو
۱
سیاست یک بام و دوهوای طیف اصلاحطلب در آستانه انتخابات به یکی از استراتژیهای همیشگی آنان مبدل شده است تا جایی که در هر دوره با سناریوی متفاوتی اجرا میشود.
به گزارش مشرق، سیاست یک بام و دوهوای طیف اصلاحطلب در آستانه انتخابات به یکی از استراتژیهای همیشگی آنان مبدل شده است تا جایی که در هر دوره با سناریوی متفاوتی اجرا میشود.
البته این سناریو پس از التهابات اجتماعی سال گذشته، شکل و شمایل جدیدی به خود گرفته است و انتخاب آذر منصوری بهعنوان ریاست جبهه اصلاحات عملا خطدهی آنان را در این حوزه بهخوبی آشکار کرده است.
با این وجود طیفی از آنان که نمیخواهند عرصه را بهطور یکجا به رقیب اصولگرای خود واگذار کنند با مدل متفاوتی برای فعالیت پررنگتر این جریان عمل میکنند. سلب حضوری که بخش عمدهای از آن به دلیل حمایت بی حد و حصر از روحانی عملا موجب شده است تا سرمایه اجتماعی آنان با ریزش شدیدی مواجه شود. طیف اصلاحات با برنامهریزی مشخصی در تلاش هستند از همه پتانسیل خود برای انتخابات پیشرو استفاده کنند.
موضوعی که صحبتهای اخیر جواد امام را در همین فضا میتوان تحلیل کرد و به نظر میرسد این فعال حزبی در کنار تندرویهای همطیفیهایش همچون آذر منصوری در تلاش است از خرابشدن پلهای پشت سر اصلاحطلبان جلوگیری کند.
انتخاب آذر منصوری بهعنوان ریاست تشکیلات اصلاحات در ماههای اخیر بهخوبی نشان داد جریان اصلاحات در سال منتهی به انتخابات چه برنامهای را در نظر دارد و طبیعی است که آنان مواضع تندی را نسبت به مسأله انتخابات در پیش بگیرند. رویهای که با توجه به مروری بر سابقه اتحاد ملتیها، امر دور از ذهنی نیست.
در واقعیت حزب اتحاد ملت بدیل از حزب مشارکت است که از ماهها پیش، خط و نشان برای شورای نگهبان را آغاز کرده و با تأکید بر حضور مشروط در انتخابات پیشرو، سعی دارد اصلاحات را دچار انزوا و بنبست کند. با اصلاح قانون انتخابات و تغییرات صورتگرفته در مسأله رد صلاحیتها طبیعتا بخشی از بهانههای این جریان منتفی میشود و به نظر میرسد این موضوع موجب شده است جواد امام، سخنگوی جبهه اصلاحات در مصاحبهای، از عدمتصمیمگیری این جریان در امور انتخاباتی صحبت کند.
زمانخریدن؛ استراتژی جدید در انتخابات پیشرو
در شرایطی که مواضع اکثریت طیف اصلاحطلبان بر شاخوشانه کشیدن برای نظام و اعلام تحریم پیش از موعد انتخابات پیشرو به دلیل بهانههای واهی همچون نداشتن نامزد مشخص متمرکز شده است، به نظر میرسد بخشی از این طیف، استراتژی جدیدی را برای زمانخریدن در اعلام تصمیم نهایی خود در نظر گرفتهاند تا جایی که بتوانند با تحلیل شرایط پیش آمده به اتخاذ تصمیم دقیقتری در عرصه انتخابات بپردازند.
مواضعی که با اصلاح قانون انتخابات اخیر هم غیرمرتبط نیست و آنان منتظرند جو رسانهای موجود در این زمینه را بهخوبی ارزیابی کنند. در همین رابطه جواد امام، سخنگوی جبهه اصلاحات گفت: «با توجه به مباحثی که امروز در جبهه اصلاحات مطرح شد و نظراتی که اعضای جبهه داشتند، جبهه اصلاحات ایران همچنان درباره انتخابات هیچ توصیهای ندارد.» امام در پاسخ به این سوال که با این نظر؛ یعنی اعضای جبهه در انتخابات شرکت میکنند یا خیر، گفت: «به هر حال اینکه شرکت میکنند یا نمیکنند، ما هنوز زمان داریم؛ اما درباره پیش ثبتنام، در حال حاضر جبهه هیچ توصیهای درباره ثبتنام ندارد.» البته امام در مواضعش بهصورت ریز انتقاداتی را در راستای همان مواضع همیشگی اصلاحطلبان هم بیان کرده و از صدور بیانیهای خبر داده است؛ اما در عین حال اعلام کرده که جبهه اصلاحات در خصوص ثبتنام هیچ توصیهای ندارد. البته در ادامه این مسأله را هم برای خاطرجمعی مطرح کرده است که این موضوع به تشتت آرای اصلاحطلبان مرتبط نیست و «اگرچه جمعبندی جبهه این است که درباره انتخابات توصیهای نمیکند؛ اما اگر شخصی برای خودش، تصمیمی میگیرد، متوجه جبهه نیست.»
شکست سرمایه اجتماعی؛ چالش اصلی اصلاحطلبان
در سالهای اخیر با وجود تأیید صلاحیت چهرههای سیاسی همچون اسحاق جهانگیری، محمدرضا عارف و دیگر نامزدهای منسوب به این جریان آنان این مساله را کنار گذاشته و در هر دوره با نادیدهگرفتن آن مدعی میشوند که ما در انتخاباتهای گذشته هیچ نامزد مشخصی نداشتیم. در نتیجه حمایت این طیف از روحانی، شرایط اجتنابناپذیری بود که به آن دچار شدیم. رویهای که عملا با واقعیت همخوانی ندارد و این طیف در ادوار مختلف انتخابات به دلیل ترس از شکست سبد رأی خود به سراغ چهرههایی معتدل و بعضا اصولگرای اصلاحطلب رفتهاند تا بتوانند بهصورت حداقلی در فضای سیاسی کشور حضور داشته باشند.
🟣🟣🟣🟣🟣
۲
در نتیجه این موضوع به تقسیم کاری در میان آنان منجر میشود که دسته اول با زیرپازدن به تمامی ساختارهای نظارتی در تأییدصلاحیتها مدعی بسته بودن فضای انتخاباتی و سلب فرصت از این طیف برای حضور در عرصههای انتخاباتی شده و با تعیین شرط و شروط برای نظام، خواستههای غیرقانونی خود را به نظام تحمیل میکنند. دسته دوم هم با ادبیات محافظهکارانه تلاش میکنند تا همچنان مسیر قانونی خود را برای حضور حداقلی این طیف فراهم کنند. هر چند که هدف دسته اول و دوم در نهایت به یک مقصد میرسد و این طیف علیرغم مساعدتهای صورتگرفته همواره معتقد است که عملا به آنان ظلم شده و نظام هیچ همراهی را با آنان در عرصههای انتخاباتی ندارد.
البته اتخاذ این سناریو در انتخابات جاری با چالش اساسیتری هم مواجه خواهد شد؛ چراکه در سالهای گذشته، افراد با پروندههای قضایی و نداشتن شرایط لازم تحصیلی، اقدام به ثبتنام میکردند و پس از رد صلاحیت، داعیه مظلومنمایی را در پیش میگرفتند.
با این وجود، این شرایط در انتخابات پیشرو در صورت نهایی شدن اصلاحات صورت گرفته در قانون انتخابات وجود ندارد و عملاً امکان ثبتنام برای نامزدهای فاقد شرایط لازم در کشور وجود ندارد.
موضوعی که با افزایش فرصت دستگاههای نظارتی بهخصوص شورای نگهبان برای بررسی صلاحیت نامزدها در کنار «تعیین سازوکارهای شفاف، زمانبندیشده و اطمینانبخش و فراهم کردن حضور داوطلبان یا نمایندگان آنها در تمام مراحل» و «پاسخگویی مکتوب در خصوص دلایل ابطال انتخابات و رد صلاحیت داوطلبان در صورت درخواست آنان» عملا میتواند به این چالش همیشگی پایان دهد و اصلاحطلبان بهانهای در این زمینه نداشته باشند.
باخت سیاسی و اشکالهایی که به طیف اصلاحات وارد است
شکی در این مسأله وجود ندارد که یکی از چالشهای اساسی اصلاحطلبان، نابودی سرمایه اجتماعی در پاسخگویی به مطالبات مردمی است که تصمیمگیریهای آنان در ادوار گذشته بر این موضوع تأثیر گذاشته است.
رهبران اصلاحات با حمایت حداکثری خود از حسن روحانی در دوره گذشته ریاستجمهوری، عملا سرمایه اجتماعی این طیف را سوزانده و در میان مردم با اقبالی مواجه نیستند. موضوعی که خود افراد منتسب به این جریان هم در موضوعات مختلف به این مسأله اشاره کردهاند و آن را مورد انتقاد قرار میدهند که اگر تصمیمگیری این طیف به نحو دیگری رقم خورده بود، اکنون این جریان سیاسی با وضعیت بهتری روبهرو بود.
آنچه در این موضوع دارای اهمیت بوده است به مدل رفتاری این طیف برمیگردد که عملا میان کنشهای افراطی و رادیکال در کنار مواضع انفعالی در گردش است. موضوعی که از آن میتوان به اشتباه راهبردی این جریان یاد کرد.
راهبردی که اگرچه عدم اقبال مردم به آنان به بحث عملکردی آنان برمیگردد؛ اما این طیف چشم خود را بر این واقعیت بسته و سعی در انکار کردن این ماجرا دارد. در کنار اینکه با نادیده گرفتن این مسأله در تلاش است تمامی تقصیرها را به گردن ساختارهای نظارتی بیندازد که عملا به وظایف قانونی خود میپردازند و در این مسأله تفاوتی را میان جریانهای سیاسی قائل نمیشوند.
از طرفی یکی از اشکالها دیگری که به این جریان وارد شده این است که هیچ مرزبندی روشنی را با براندازان انجام نمیدهند و در مواضعی مبهم در تلاش هستند هم ساختارهای قانونی و در عین حال همسویی را با جریان برانداز داشته باشند.
هر چند که سیاست متذبذبانه آنان در برابر اظهارات ساختارشکنانه موضوعی نیست که امروز شاهد آن باشیم و دو رویکرد انفعال و رادیکالیسم از جمله مؤلفههایی بوده که دولت اصلاحات از ابتدای روی کار آمدنش در سال ۷۶ با آن درگیر بوده است.
در نتیجه در این شرایط است که آنان یکی به نعل میزنند و یکی به میخ تا همه را برای خود داشته باشند و این موضوع، ناکارآمدی آنان را در این حوزه به تصویر میکشد.
تلاش جریان چپ برای اپوزیسیوننمایی
در پایان باید بر این مسأله تأکید کرد طیف چپ در سالهای اخیر و پس از التهابات اجتماعی سال گذشته، تلاشهای ویژهای در این راستا انجام داده است تا بتواند در ذهن عمومی، خود را هم جهت با مواضع اپوزیسیون نشان دهد.
موضعی که عملا پس از سالها حکومتداری و سابقه اداره کشور ممکن نیست و انتقادات آنان به ساختار کشور در حالی از سوی این طیف مطرح میشود که بخش مهمی از این اشکالها معطوف به عملکرد خود آنهاست.
در این شرایط شاید بهتر باشد که آنان مروری را بر سوابق کاری و عملکردی خود در زمینههای مختلف داشته باشند و راهبردی جدیدتری را برای بیان مطالبات خود پیدا کنند.
موضوعی که در صورت قبول اشتباهاتشان و تلاش برای جبران آن، میتواند به افزایش سرمایه اجتماعی آنان هم کمک کند. با این وجود این از جمله موضوعاتی است که آنان چندان به آن توجهی ندارند و بر مواضع اشتباه خود پافشاری میکنند.
منبع: روزنامه صبح نو
🔵⚪️🔵⚪️🔵امنیتی که اتفاقی نیست
۱
کارفرمایان جدید تروریستها را بشناسید
اقدامات تروریستها علیه دولت و مردم ایران در هر دوره ای گرچه به شیوه متفاوتی انجام میشود اما در چند محور مشخص مشترکند؛حامیان مدعی در غرب دارند،امنیت روانی و حق زندگی ایرانیان را باهم نشانه گرفته اند.
به گزارش مشرق، دوم مرداد ماه سال جاری و همزمان با ایام عزاداری شهادت امام حسین (ع)، وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران در بیانیهای از بازداشت اعضای بزرگترین شبکه تروریستی وابسته به رژیم صهیونیستی در ۶ استان کشور خبر داد. جزئیات منتشر شده از این اقدام و افراد دستگیر شده، حکایت از آن دارد که این گروه هم مانند دیگر گروههای تروریستی در راستای اهداف چهل ساله خود درصدد برهم زدن امنیت در ایران بودند که بار دیگر ناکام ماندند.
تهران، کرمان، اصفهان، کهگیلویه و بویر احمد، کردستان و مازندران، ۶ استان ایران بودند که در فهرست اهداف تروریستها قرار داشتند و هدف آنها، ایجاد انفجار در ایام محرم و در بخشهای مختلف این استانها بود. انفجار مزار سپهبد شهید «قاسم سلیمانی» بمبگذاری در برخی مراکز تجمعات مردمی، اماکن سوختگیری، انفجار دکلهای برق، ایستگاههای گاز به منظور اخلال در تأمین نیازهای داخلی و صادراتی از جمله این اهداف اعلامی بودند.
این عملیاتها قرار بود با ۴۳ بمب تخریبگر که قدرت انفجاری و قابلیت کنترل از راه دور داشتند، انجام شود، ۲۰ بمب از این تعداد ویژگی پرتابی داشتند که به تأکید بیانیه وزارت اطلاعات با انگیزه استفاده علیه هیئات و تکایا آماده شده بودند و قصد عملیات وسیع خرابکارانه را داشتند.
در خانههای تیمی شناسایی شده از این گروه انواع سازههای فلزی انفجاری، چاشنیهای مربوطه، انواع مواد شیمیایی صنعتی و مواد پیشساز انفجاری، کیتهای الکترونیکی، ریموتهای کنترلی برای هدایت انفجار از راه دور، فیتیلههای انفجاری، چندین قبضه کلت کمری، سلاحهای شکاری ساچمهزن و مقادیر فراوانی سلاح سرد و ابزارهایی صرفاً با کاربرد در اغتشاشات خیابانی، کشف و ضبط شد.
ترور، خط قرمز عقلانی و احساسی مردم ایران
با گذشت بیش از چهار دهه پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، سناریوها و اقدامات تروریستی علیه مردم ایران همچنان ادامه دارد و گویی برای آن هم پایانی نیست؛ گروهک های متنوع ترور درحالی در مسیر توطئه و ترور گام برمیدارند که مردم ایران با هر تفکر، قومیت، مذهب و اعتقادی در همه چهاردهه گذشته یک خط قرمز مشخص و مشترک داشته، دارند و خواهند داشت و آن مفهوم ترور است. بیزاری تاریخی ایرانیان از تروریستها، آشکارتر از آن است که کسی در مقام انکار آن بربیاید، نمونه مشخص و ملموس آن هم نحوه مواجهه با گروهک مجاهدین خلق (منافقین) است.
با وجود چنین تنفری از اینگونه اقدامات در میان عموم مردم ایران، واضح است که چنین اقداماتی با هر انگیزهای صورت گیرد، هرگز در راستای خواست و منافع مردم ایران نیست. ناامن سازی مراسمهای مذهبی و عزاداریهایی که در بطن تاریخ و جامعه ایران ریشه دوانده و به بخشی از ارزش و فرهنگ جمعی مردم در جغرافیای ایران تبدیل شدهاند، نه تنها مردم را نسبت به آنها دلسرد نمیکند بلکه تجربه چهار دهه عناد با این آیینها نشان داده که مردم در حراست از آیینهای خود عقب ننشستهاند.
واقعیت مشهود در جامعه امروز ایران، اشتراک نظر تمام ایرانیان درباره اهمیت امنیت درکشور، فارغ از تمام اختلاف سلایق، علایق و عقاید است و به نظر میرسد درک و پذیرش این اصل از سوی گروههای تروریستی و حامیان آنها روز به روز دشوارتر میشود. تهدید جان مردم درحالی به رویهای برای این گروهها تبدیل شده که در کشفیات وزارت اطلاعات مشخص شده است که آنها با طراحی انفجارهایی در دکل برق و گاز یا ایجاد اختلال در مسیرهای ارتباطی، درصدد آسیب به زیرساختهای کشور و دشوار ساختن دسترسی مردم بودند.
بومرنگ حمایت از تروریسم
تصور اینکه گروهکهای تروریستی که در کمین جان و مال مردم هستند، بدون هیچ پشتیبانی و حمایتی بتوانند به داخل مرزهای ایران وارد شده در پی عملیات باشند، چندان عقلایی نیست و سادهانگارانه خواهد بود اگر این گروهها را بدون پشتیبان در عملیاتهای خود تصور کنیم.
نکته قابل تأمل اما در مواجهه با این مهم آن است که حامیان این گروهکها کدام کشورها و دولتها هستند؟ با مرور بیانیه وزارت خارجه مشخص میشود که در تازهترین تحرکات گروهکهای تروریستی، کارفرمایان آنها در دانمارک و هلند مستقر هستند، کشورهایی که در کنار دیگر سرزمینهای قاره اروپا، همواره از مدعیان مبارزه با تروریسم و طرفداران حقوق بشر هستند. به همین دلیل است که وزارت اطلاعات تصریح کرده که جمهوری اسلامی حق خود را در تعقیب تروریستهای نیابتی در فراسوی مرزهای
🔵⚪️🔵⚪️🔵
۲
کشور، محفوظ دانسته و اقدامات مقتضی علیه حامیان تروریسم را همچنان در دستور کار خود خواهد داشت. همچنین به کشورهایی که با داعیه حمایت از حقوق بشر، آگاهانه به پایگاه و مأمن رسمی و آشکار تروریسم تبدیل شدهاند هشدار میدهد که تروریستها هیچ گاه به حامیان خود وفادار نماندهاند و میزبانی از جانیان حرفهای، همیشه هزینهبر بوده است.
ماهیت کارفرمایانِ تروریستها برای مردم و مسئولان سال هاست مشخص است و کسی در دخالت پیدا و پنهان رژیم صهیونیستی در این زمینه تردید ندارد اما آنچه دولتهای اروپایی باید مورد توجه و تأمل قرار دهند، این مهم است که حمایت از ترور و تروریسم، بومرنگی است که روزی، جایی و به نحوی به این دولتها باز میگردد و رویدادهای دوران اوجگیری داعش شاهد این مدعاست. دورانی، جنایات سیاهپوشان داعش گریبان قاره سبز را هم گرفت و این ذات ترور است که وقتی ابزار پیشبرد مقاصد گروهی شود، سرانجام به خود آنها هم آسیب خواهد رساند. ثبت شکایت حقوقی و قانونی از سوی جمهوری اسلامی ایران در سازمانهای بینالمللی و حقوق بشری میتواند دولتهای غربی را با تبعات چنین حمایتهایی روبرو کند و هزینه تحرکات تروریستها و اقدامات آنها را بالا ببرد.
امنیتی که اتفاقی نیست
چهار دهه نبرد سخت با ترور و تروریستها، چه از نوع دولتی و چه گروهکهای مزدور، توان امنیتی و دفاعی جمهوری اسلامی ایران را در برخورد با آنها افزایش محسوس و ملموسی داده است و نشانه مشخص آن هم ناکام ماندن سناریوهای انفجاری و تخریبی آنها در ماه محرم است. اشراف اطلاعاتی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران از یک سو نشانه اقتدار غیرقابل انکار این نهاد در بیحاصل گذاشتن طرحهای تروریستی است و از سوی دیگر نشان دهنده از بین رفتن اقتدار اطلاعاتی رژیم صهیونیستی. برای حراست از امنیت ایران با توجه به مجموع عوامل تاریخی، مذهبی، سیاسی و جغرافیایی این خاک، انرزی، توان و ارادهای بسیار متفاوت مورد نیاز است که این اراده را میتوان در چشمان بیدار سربازان نهادهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی به خوبی مشاهده کرد.
منبع: ایرنا
🟡⚪️🔵کشف حجاب عوامل «نیسان آبی» در رقابت با استارتآپها/ فیلیمو روی مدار اینترنشنال، پازل «هنر اعتراض» را تکمیل میکند؟
۱
این روزها عکسهای غیرضروری، اغلب دوستانه و دستهجمعی در محل فعالیت استارتآپها منتشر میشود که برخی کارکنان از حجاب عرفی و قانونی چشمپوشی کردهاند. آیا چنین رویهای هدفمند صورت میپذیرد؟
به گزارش مشرق، روز هفتم تیرماه ویدئویی در فضای مجازی منتشر شد که نشان میداد عوامل فصل دوم سریال «نیسانآبی» در اسلامشهر مشغول فیلمبرداری این مجموعه بدون استفاده از «حجابعرفی» در ملاعام هستند.
روز هشتم تیرماه عوامل انتظامی و پلیس فتا فرماندهی انتظامی اسلامشهر ضمن تذکر و اخطار جدی به عوامل سریال نیسان آبی، به آنها اعلام کردند در صورت تکرار و مشاهده تخلف بیحجابی؛ از ادامه ساخت آن جلوگیری به عمل خواهد شد.
بخشی از عملیات روانی شبکه ایران اینترنشنال درباره خبر کشف حجاب عوامل نیسان آبی
عوامل انتظامی و پلیس فتا فرماندهی انتظامی اسلامشهر با مراجعه به محل فیلمبرداری سریال نیسان آبی که تصاویر عوامل پشت صحنه آن بدون رعایت حجاب منتشر شده، ضمن تذکر و اخطار جدی به عوامل ساخت این سریال، به آنها اعلام شد در صورت تکرار و مشاهده تخلف؛ از ادامه ساخت آن جلوگیری به عمل خواهد شد.
در انتهای این گزارش اعلام شد، مجوز فیلمبرداری این سریال از بخش آفتاب اخذ شده و عمده سریال نیز در این بخش ضبط می شود و عوامل این سریال نیز تنها برای ضبط چند پلان کوتاه در چهاردانگه حضور یافته بودند.
بخشی از عملیات روانی شبکه بی بی سی فارسی درباره خبر کشف حجاب عوامل نیسان آبی
اعلام رسمی این هشدار به صورت رسمی و رسانهای زمینه را برای رسانههای فارسی زبان خارج از کشور فراهم کرد تا در مورد یک موضوع فرهنگی به صورت کاملا هماهنگ افکار عمومی نسبت را به این اتفاق حساس کنند و موضوع کشف حجاب سریالی سینماگران، طی یک عملیات روانی رسانهای دوباره برجسته شود.
از یک سو در این هشدار رسانهای فراجا قاطعیتی وجود دارد که اقتدار نهاد انتظامی را نمایان میکند؛ اما فرصتی فراهم میشود تا عملیات روانی معکوسی درباره نیروی انتظامی شکل بگیرد. نیرویی که طی ۲۰ سال گذشته با هنرمندان، برنامهسازان همکاری دوجانبه و کارنامه بسیار موفقی داشته است.
در این رابطه سرهنگ رامین پاشایی معاون اجتماعی پلیس فتا فراجا در گفتوگویی در رابطه با خبر هشدار پلیس فتا به حجاب عوامل سریال «نیسان آبی» گفت: در رابطه با موضوع عدم رعایت حجاب توسط برخی عوامل سریال نیسان آبی بررسیها حکایت از آن داشت که یک سری تصاویر که متأسفانه مغایر با قوانین حجاب و عفاف و شئونات اسلامی در جامعه بود در فضای مجازی منتشر شده است.
پاشایی در ادامه بیان داشت: با بررسی موضوع مشخص شد که فردی بدون اجازه عوامل تولید و ضبط سریال نیسان آبی وارد لوکیشن سریال میشود و بدون اجازه شروع به فیلمبرداری از صحنه میکند و آن فیلم را در فضای مجازی منتشر میکند که خیلی سریع هم پخش میشود.
معاون اجتماعی پلیس فتا فراجا همچنین گفت: پلیس فتا بر حسب وظایفی که دارد تذکرات لازم را به عوامل تولید این سریال داده و بنابر دستور مرجع قضائی فردی که اقدام به تصویربرداری و انتشار آن کرده بود احضار و از او تعهد مبنی بر عدم تکرار این کار گرفته شده است.
در فرآیند این موضوع یکی از نکات قابل اعتنا این است که دستگاه پلیس باید فردی که از این رویداد فیلمبرداری کرد را تشویق میکرد. تعهدگیری از این شهروند دلسوز موجب میشود که سایر شهروندان از خطاهای مشهود و علنی گسترده سلبریتیها که نقش پررنگی را در فتنه حجاب ایفا کردند، نادیده بگیرند.
احضار مدیر تولید نیسان آبی
روز نهم تیرماه سرهنگ محمدرضا علیزاده فرماندهی انتظامی اسلامشهر اظهار داشت: برابر گزارشات مردمی مبنی بر هنجارشکنی از سوی برخی عوامل تولید مجموعه سریال "نیسان آبی۲" در زمان ضبط و تولید مجموعه در محدوده شهرک صنعتی"چهاردانگه"اسلامشهر و فیلم منتشر شده در بستر کانالهای تلگرامی و اپلیکیشن اینستاگرام، برابر دستور واصله از سوی دادستانی شهرستان اسلامشهر، بلافاصله موضوع تحت رصد و پایش اطلاعاتی پلیس فتای شهرستان اسلامشهر قرار گرفت.
فرمانده انتظامی شهرستان اسلامشهر افزود: پس از اقدامات فنی، مدیر تولید آن مجموعه شناسایی و برابر دستور قضائی توسط پلیس فتا احضار و درباره هنجارشکنی برخی عوامل تولید این مجموعه، تذکر لازم به وی داده شد.
این مقام انتظامی بیان داشت: در بررسی مدارک تولید مجموعه مشخص شد مجوز فعالیت صادره برای عوامل این مجموعه در محدوده حوزه قضائی و انتظامی تهران بزرگ بوده و اقدام آنها در جهت ضبط در شهرستان اسلامشهر غیرقانونی و فاقد مجوز لازم بوده که در این خصوص با اخذ تعهد از عوامل تولید، فیلمبرداری این مجموعه در منطقه "شکرآباد" شهر تهران در حال اجراست.
بیشتر بخوانید:
🟡⚪️🔵
۲
تخریب نامحسوس پلیس زیر سایه خلافکاران/ پلتفرمها سیاست فراجا برای ساخت آثار پلیسی را به نفع ابرخلافکاران مصادره کردند +عکس
ژانر پلیسی-امنیتی گروگان مناسب برای دور زدن مجوزهای رسمی/ ضرورت ورود قاطع فراجا به آثار در حال تولید فیلیمو +عکس
سرهنگ علیزاده در مورد تخلف گروه تولید به نکتهای اشاره میکند که بسیار حائز اهمیت است. شهروند فیلمبردار این رویداد تنها فردی نبوده که این تخلف را به نیروی انتظامی گزارش داده، لذا موضوع تعهد گرفتن از «شهروند متعهد» که از سینماگران متخلف فیلمبرداری کرده نیاز به ارزیابی بیشتری از سوی فراجا دارد.
نکته مهم در این فرآیند این است که فرماندهی انتظامی اسلامشهر اشاره میکند گروه تولید نیسان آبی دارای مجوزهای رسمی نبودهاند و مشرق در دو گزارشی که پیشتر منتشر کرد، به فرآیند این مجموعه تخلفها اشاره کرده بود، تا ارگان فرهنگی ناجی هنر به صورت دغدغهمند تری مجوز فیلمبرداری در سطح شهر را برای تولیدات پلتفرمها صادر کند.
در فرآیند این تخلف مدیرتولید سریال احضار میشود در حالیکه افرادی که باید همزمان نسبت به تخلف پیش آمده پاسخگو باشند، پلتفرم حامی و توزیع کننده این سریال است و این سکوها نیز باید از اکران تولیدات افرادی که عامدانه هنجارشکنی میکنند منع شوند.
با این توصیفات ضروری است تا زمانی که فرآیند مجوزهای قانونی تولیدات شبکه نمایش خانگی توسط نهادناظر قانونی «ساترا» تائید نشده، موسسه ناجی هنر برای تولید کنندگان آثار نمایشی تحت قرارداد با فیلیمو مجوزی صادر نکند.
فیلیمو همچنان روی مدار اعتراض به سبک اینترنشنال
این روزها عکسهای غیرضروری، اغلب دوستانه و دستهجمعی در محل فعالیت استارتآپها منتشر میشود که برخی کارکنان از حجاب عرفی چشمپوشی کردهاند. انتشار این عکسها به مجموعه برخوردهای قضایی منجر شده و به نظر میرسد اجرای چنین نمایشی به صورت هدفمند و هماهنگ صورت میپذیرد.
این بخشی از همان پازل تبلیغاتی اینترنشنال تحت عنوان «هنر اعتراض» است که در مسیر فعالیتهای فرهنگی، رخدادهای فتنه سال گذشته در اذهان عمومی یادآوری کند و با دستاویز موضوع کشف حجاب یک دوقطبی وخیم در جامعه شکل بگیرد.
با این حال با اینکه این مجموعه برای پلتفرم یاغی فیلیمو تولید میشود باید منتظر ماند و دید آیا در مورد این پلتفرم تصمیم قاطعانهای اتخاذ میشود؟
⬛️⚪️⬛️محاکمه یک یکشان
۱
نام مسعود کشمیری، عامل انفجار دفتر نخستوزیری در سال 60 در فهرست محاکمه منافقین نیامده است؛ چند سال قبل اخباری درباره کشته شدن کشمیری در آلمان منتشر شده بود
علی عوضخواه: اغتشاشاتی که پاییز سال قبل به بهانه فوت مهسا امینی در برخی مناطق کشور به راه افتاد، محل رویارویی گروههای اپوزیسیون با مردم ایران بود؛ گروههایی که با تمام اختلافاتی که داشتند، با ائتلاف با یکدیگر و برگزاری نشستهای مشترک، ابتدا به دنبال پیشبرد پروژه براندازی جمهوری اسلامی و سپس تجزیه ایران و تقسیم غنائم بودند. سازمان منافقین، گروههای کرد تجزیهطلب، سلطنتطلبان و تازه به دوران رسیدههایی مثل حامد اسماعیلیون به رغم اختلافات موجود و طبق دستوری که از کارفرما رسیده بود، در اتحادی نانوشته علیه مردم ایران صفآرایی کردند. این افراد و گروهها به قدری در رویای شوم خود غرق شده و نسبت به نتیجه اغتشاشات زن، زندگی، آزادی امیدوار بودند که بهمنماه 1401 در دانشگاه جورج تاون شهر واشنگتن آمریکا گرد هم آمدند تا تشکیل شورای «مهسا» برای پیشبرد مقابله با جمهوری اسلامی و مضحکتر از آن، اداره امور در دوران گذار از نظام اسلامی را اعلام کنند. با این حال، اتحاد مضحک گروههای ضدایرانی چند صباحی بیشتر دوام نیاورد و هریک از آنها خود را رهبر بالقوه اپوزیسیون میدانستند. چنانکه شاهد بودیم دیکتاتورزاده پهلوی با به راه انداختن پویش «وکالت» از مردم ایران خواست برای پیشبرد امور در دوران پساجمهوری اسلامی، به او وکالت دهند. البته نیاز به توضیح ندارد که پویش ابلهانه «من وکالت میدهم» برخلاف تصور پهلوی و سلطنتطلبان حتی با استقبال سایر گروههای ضدایرانی نیز همراه نشد و بر عکس، واکنش انتقادآمیز این گروهها را در پی داشت. در مقابل سلطنتطلبان، سازمان تروریستی منافقین نیز با صدور بیانیهای اعلام کرد تنها عفریتهای به نام مریم رجوی رئیسجمهور مردم ایران است و رهبری اپوزیسیون برای پیشبرد امور در فردای براندازی جمهوری اسلامی نیز متعلق به منافقین است. اما این رویاپردازیها زودگذر بود و شرایط آنطور که در خیالبافیهای اپوزیسیون میگذشت، پیش نرفت.
پایان زودهنگام رؤیای شوم
به رغم تلاشهای همهجانبه اپوزیسیون ایرانی که با حمایت کشورهای خارجی از جمله آمریکا، انگلیس و فرانسه همراه بود، اغتشاشات 1401 که پروژه براندازی جمهوری اسلامی و تجزیه ایران را دنبال میکرد، زودتر از چیزی که اپوزیسیون انتظارش را داشت با شکست مواجه شد. عدم همراهی جامعه ایرانی با جریان آشوب از یک سو و زیر ضربه رفتن هستههای خرابکار این جریان از سوی نهادهای امنیتی و انتظامی کشور از سوی دیگر، پروژه براندازی جمهوری اسلامی را با بنبست روبهرو کرد. از همین رو جریان آشوب نیز برای خروج از بن بست و شکست زودهنگام، با کنار گذاشتن شعارهای ظاهری در ارتباط با آزادی و زندگی، رو به ترور و خشونت حداکثری آورد. با این حال تروریسم عریان نیز به نتیجهای نرسید و پس از چند ماه آشوب و خشونت، پروژه زن، زندگی، آزادی با شکست قطعی روبهرو شد؛ شکستی که حامیان غربی جریان آشوب را برای چندمین بار به این نتیجه رساند که رویای شوم براندازی جمهوری اسلامی و تجزیه ایران هیچ زمانی رنگ واقعیت به خود نخواهد گرفت. همین مساله باعث شد گروههای ضدایرانی اهمیت خود برای غرب را از دست بدهند و حمایت از این گروهها بلاموضوع شود و هر کدام از گروههای ضدایرانی، از تجزیهطلبان گرفته تا سلطنتطلبان، به پستوها بخزند و دیگر محلی از اعراب نداشته باشند.
آوارگی اپوزیسیون
روزهای پایانی خرداد امسال در حالی که چند ماه از پایان اغتشاشات زن، زندگی، آزادی در ایران میگذشت، پلیس آلبانی با حمله به مقر سازمان تروریستی منافقین، ضمن ضبط و توقیف تجهیزات موجود در کمپ اشرف 3، تعدادی از منافقین را دستگیر کرد. بنا بر اعلام منافقین، در جریان حمله پلیس پایتخت آلبانی، یکی از اعضای رده بالای سازمان به نام عبدالوهاب فرجینژاد به هلاکت رسید اما بدبیاری منافقین به همین جا ختم نشد و دولت آمریکا در واکنش به بیانیه منافقین که خواستار برخورد ایالات متحده با آلبانی شده بودند، جانب دولت آلبانی را گرفت. وزارت خارجه آمریکا در بیانیهای که در ارتباط با اتفاقات 30 خردادماه 1402 منتشر شد، اعلام کرد: «آمریکا آگاه است که پلیس آلبانی با حکم دادگاه وارد مجتمع مجاهدین خلق (منافقین) در شهر ساحلی دورس شد. ما از حق دولت آلبانی برای تحقیق درباره هرگونه فعالیت بالقوه غیرقانونی در داخل مرزهایش حمایت میکنیم. ایالاتمتحده از این گروه حمایت نمیکند».