🟢🟢🔷🟢🟢
بخش دوم
استراتژی اصلی میرهاشم در توئیتر این بوده که با جازدن خود به عنوان یک فرد بسیار مذهبی با عقاید تند دینی، علاوه بر اینکه تحریفهایی را در دین به طور خیلی جدی وارد کند، تلاش کند کلیت دین را امری خرافی، سلیقهای و حتی جنسی و حیوانی نشان دهد.
استراتژی میرهاشم در توئیتر این بوده که با جازدن خود به عنوان یک فرد بسیار مذهبی با عقاید تند دینی، علاوه بر تحریف در دین، تلاش کند کلیت دین را امری خرافی، سلیقهای و حتی جنسی و حیوانی نشان دهدعامل اصلی موفقیت او در گسترش این استراتژی، این بوده که این فرد تا حدی با الفاظ و اصلاحات دینی آشنا و حتی برخی موارد شبههزا در آیین اسلام را مطالعه کرده و از این جهت در نوشتارش کوشیده با لحنی جدی و البته مسلط به احکام و منش دینی، محتوای کاملا غیردینی را القا کند.
علاقه به رهبری، جهاد تبیین و حضور در جبهههای حق علیه باطل از جمله سوریه به عنوان مدافع حرم شدن از جمله موارد اعلامی مختار میرهاشم و برخی اعضای مذکر این شبکه جاعل توئیتری بوده است. این افراد با توسل به این ادبیات و رویکرد و استفاده از نام و جایگاه رهبر معظم انقلاب علاوه بر اینکه قصد حمایت به نزدیکی نظام را داشتند، در این تلاش بودند که علاوه بر مذهب، رهبری را نیز مورد تخریب، تمسخر و تحقیر قرار دهند.
این اکانت بعد از ماجرای جنجالی مدیرکل ارشاد گیلان، در توئیتی با یک تصویر از پشت از یک روحانی نوشته: «امروز در کلاس احکام آیتالله اسید رسول مجتهدی صحبت از آقای ثقتی شد.. فرمودن من فیلم رو چند بار دیدم و به عنوان کسی که ۴۰ سال در حوزه تحصیل و تدریس کرده، میگم ... در حدی نبوده که فعل لواط به آن اطلاق بشه و در حد یک ملاعبه ساده بوده که ممکنه برای هرکسی پیش بیاد.»
مشاهده این توئیت همراه با عکس و مشخصات گوینده و.. ، حتی مخاطبان توانمند را هم به اشتباه میاندازد تا باور کنند یک استاد سطح بالای حوزه چنین سخنانی گفته، در حالی که همه بخشهای این مطلب دروغ و ساختگی است.
از یک سو فردی به نام آیتالله رسول مجتهدی به عنوان استاد مطرح حوزه وجود ندارد و فقط با استفاده از تعابیر مرسوم علما و یک عکس از پشت، هویتی جعلی تراشیده شده است؛ از سوی دیگر یک فقهخوانده، اینچنین سخن نمیگوید. فقیهان نگاهکردن به جرایم جنسی ولو به قصد شهادت را حرام می دانند.
همچنین اینکه فلان عمل بوده یا نه، ربطی به ۴۰ سال حضور در حوزه ندارد؛ یک کار کارشناسی حقوقی است و البته جاعل مذکور به صورت تلویحی خواسته حرف دیگری بزند! فقیه تعبیر «یک ملاعبه ساده» را به کار نمیبرد؛ چنین کاری مجازاتش مجازات زنا، یعنی صد ضربه تازیانه است!
جمله «ممکن است برای هرکسی پیش بیاد» هم در کنار قرینه کارشناسی و ۴۰ سال حضور در حوزه، تائیدکننده این است که جاعل خواسته به حوزویان متلک بگوید و عنوان کند این موارد میانشان عادی است! با این حال نوع ادبیات و مطرحشدن آن از سوی فردی با این چهره، باورپذیری آن را افزایش میدهد.
🟥۲.سیده رعنا حسینی
رعنا حسینی دیگر عضو این شبکه است که با وجود اسم دخترانه، نمیتوان درباره جنسیتش نظر دقیقی داد زیرا محتوا و تصویری دال بر مذکر یا مونث بودن او منتشر نشده است. رصد تایملاین این فرد نیز به خوبی از نزدیکی فکری وی با مختار میرهاشم و ریحانه سرباز ولایت، دیگر عضو این شبکه حکایت دارد زیرا حجم زیادی از تایم لاین حسینی به بازنشر توئیتهای این دو نفر اختصاص داشته است.
تقابل و ایجاد دشمنی و اختلاف میان قشر مذهبی و غیرمذهبی یکی از اهداف این فرد در توئیتر است که تحلیل محتوای توئیتهایش به خوبی به این رویکرد اشاره دارد. حسینی با گرفتن مواضع رادیکال مذهبی و استفاده چندباره از احکام و هنجارهایی همچون امر به معروف و نهی از منکر و حجاب شرعی که در حال حاضر از مهمترین محورهای انتقادی گروههای ضد نظام و ضد دین در ایران است، تلاش خود را برای ایجاد دشمنی و اختلاف میان کشفحجاب کنندگان و محجبهها انجام داده است.
تقابل و ایجاد دشمنی و اختلاف میان قشر مذهبی و غیرمذهبی یکی از اهداف رعنا حسینی در توئیتر استابراز علاقه چند باره به رهبری، حاج قاسم و ادعای علاقهمندی شدید به شهادت، از دیگر مضامین و تمایلات این کاربر ناشناس و جعلی در توئیتر است که در تایملاین و بخش معرفی حساب توئیتری او(بیو) درج و مشخص است. کپیکردن و انتشار دوباره توئیتها به جای ریتوئیت کردن آنها، تمهید دیگری از این فرد و برخی دیگر از اعضای این شبکه در بستر توئیتر بوده که با هدف تولیدمحتوای جدید و تازه و عدم وابستگی به اشخاص دیگر انجام شده است.
🟢🟢🔷🟢🟢
بخش سوم
ادبیات جنسی و استفاده از تصاویر و محتوای رکیک جنسی نیز در این حساب به وفور قابل مشاهده است؛ با این توضیح که حسینی تلاش دارد با جنسیکردن محتواهایش، مخاطبان مخالف را جذب کند و در این مسیر محتوای جنسی و رکیک را همراستا و همرده دینِ اسلام و شیعه قرار میدهد.
خاطرهنگاری و نوشتن از تجربههای رومزه نیز در این اکانت بارها مشاهده شده؛ حسینی مدعی است با افراد خارجی از اروپا تا آمریکا در بستر شبکههای اجتماعی صحبت و آنها را به دین دعوت میکند؛ او همچنین از ابراز علاقه دختران غیرمسلمان خارجی به امام، رهبری و اسلام نیز بارها مطلب منتشر کرده است!
🟥۳.ریحانه سرباز ولایت
فعالترین عضو این شبکه، «ریحانه سرباز ولایت» است که در مدت چند ماههِ حضورش در توئیتر، بیش از ۵۰۰ محتوا شامل توئیت، ریتوئیت، ریپلای و کوت(نقلقول کردن) منتشر کرده است. نکته مهم و کلیدی درباره اعضای این شبکه این است که علاوه بر اینکه این ۴ نفر به طور عمده فقط محتوای اعضای خود را بازنشر کردند، این سیاست و استرانژی نیز در این شبکه قابل مشاهده بوده که به هیچ وجه در تقابل، تعامل و ارتباط با اعضای توئیتری در قالب گذاشتن ریپلای و پیام(کامنت) نرفتند.
ناگفته پیداست وارد بحث شدن با توئیتریها علاوه بر اینکه ادبیات واقعی این افراد را افشا خواهد کرد، باعث به چالش کشیده شدن هویت واقعی این افراد نیز میشود؛ برای نمونه این چهار نفر تجربهنگاریهایی را در قالب توئیت منتشر کردند که نخستین پرسش این است که این تجربهها تا چه اندازه واقعیت دارد و سوال درباره برخی جزئیات مکانی، زمانی و موقعیتی این رویدادها چالشی جدید برای این افراد برشمرده میشود؛ از این رو کمترین تعامل در این صفحهها با دیگر کاربران مشاهده شده است.
ارادت و علاقه به رهبری در توئیتها و معرفی بیوی(سرگذشت) ریحانه سرباز ولایت نیز به شدت قابل توجه است؛ ضمن آنکه این فرد خود را حوزوی خوانده و با استفاده از برخی اصطلاحات روحانیون و درسآموختگان فقهی، سعی در واقعی بودن خود و حقانیت توئیتهایش داشته است.
یکی از نقاط اوج فعالیت و جریانسازی این اکانت، در ماجرای فیلم منتشر شده از ثقتی بود که «ریحانه سرباز ولایت» با به کار بردن الفاظ و عبارات فقهی، علاوه بر وانمودکردن به تسلط به امور فقهی، در زیرلایههای محتواهایش به تمسخر، جعلی و فریبنده بودن احکام اسلامی اشاره کرده است.
در محتوای منتشرشده از توئیتهای او، موضعگیریهای رادیکال دینی، پرداخت به مسائل جنسی و ابراز علاقه به رهبر معظم انقلاب نیز به وفور قابل مشاهده است.
🟥۴.سیدنوحا
کم فالوئرترین و کم محتواترین عضو این شبکه سیدنوحا بود که در حال حاضر، اکانتش در توئیتر قابل دسترسی نیست اما این در دسترس نبودن نیز یکی از طراحیهای اعضای این شبکه است زیرا در یک دوره زمانی به دلایل نامعلوم از دسترس خارج و پس از مدتی با تغییر شناسه کاربری یا تغییرات دیگر به توئیتر برمیگردند؛ مختار میرهاشم نیز پیشتر، اراده به ترک توئیتر کرده بود اما در زمان نگارش این گزارش با آیدی جدیدی در این بستر در حال فعالیت است.
برای پیداکردن محتواهای شاد و هدفمند سیدنوحا، میتوانید اسم این فرد را در گوگل جستوجو و توئیتهای پربازدید و بازنشر شده او را مشاهده کنید.
تعامل سیدنوحا با دیگر اعضای این شبکه تا اندازهای متفاوت بوده و میبینیم محتواهای این اکانت بارها از سوی براندازها و مخالفان نظام با پاسخ روبرو میشود؛ در واقع، سیدنوحا با گرفتن مواضع رادیکال و حمایتهای عجیب و غریب از نظام، باعث واکنشبرانگیزی مخالفان نظام شده، این در حالی است که رصد کیفی محتوای این فرد و همچنین ارتباطاتش، از بیهویتی و جعلیبودن آن حکایت دارد.
گذاشتن نظرسنجی درباره عملکرد سپاه پاسداران، حمله به علی کریمی، حمایت از حجاب و گذاشتن توئیتهای تند و واکنشبرانگیز بر علیه حجاب در کنار برخی اظهارات مذهبینمایانه درباره حمایت از فلسطین، سوریه و غیرتمندی، از مهمترین محتواهای بازنشرشده از سوی این فرد است. او در چند توئیت، به دنبالکنندگانش پیشنهاد کرده برای جلوگیری از سواستفاده جنسی خود و خانوادهشان، تزریقات بیمارستانی خود را در خانه و به کمک آموزش آپارات انجام دهند!
به نظر میرسد تندروی و رادیکالبودن برخی کاربران موسوم به ارزشی و انقلابی در توئیتر باعث شکلگیری این افراد شده استتحلیل و جمعبندی
⬛️ ۱. هرچند برخی صاحبنظران فقهی و عقیدتی، خاستگاه فکری و سیاسی این افراد را به امثال «فرقه مریم رجوی» و حتی «صادق شیرازی» نسبت دادند اما تحلیل کیفی و بررسی شبکه انتشار مطالب این افراد ما را به جمعبندی نهایی و قطعی که این جاعلان توئیتری به کدام دیدگاه فکری و جناح سیاسی متصل است، نرسانده است.
🟢🟢🔷🟢🟢
بخش چهارم
⬛️ ۲. استراتژی دقیق این افراد در استفاده از واژگان و اصطلاحات فکری و همچنین لحن جدی و بدون اغراق این افراد که فقط رویکرد رادیکال و تندرو از آن برداشت میشود سببشده افراد زیادی در بستر توئیتر فارسی و دیگر پلتفرمها محتوای گسترش دادهشده از این افراد را باور و حتی نسبت به آن واکنش نشان دهند؛ حال آنکه تحلیل شبکه بازنشری و ارتباطی این افراد و گافهایی همچون تعلیق و تعویض چندباره اکانت و شناسه کاربری و همچنین عدم ارتباط و تعامل با کاربران دیگر، دلایل مهمی است که هویت شخصی و مذهبینمایی جعلی آنها را آشکار میکند.
⬛️ ۳. یکی از راهکارهای دیگر برای شناسایی این افراد مذهبینما و جاعل این است که محتوای تایملاین و مضمون توئیتهای آنها را با برخی کاربران ارزشی اصیل و معتبر در توئیتر مقایسه کرد تا میزان واقعینبودن و بیهویتی این افراد آشکار شود؛ از سوی دیگر به نظر میرسد تندروی و رادیکالبودن برخی کاربران موسوم به ارزشی و انقلابی در توئیتر باعث شکلگیری این افراد شده که به طور آشکار با حمایت جعلی از امام، رهبری و دین، کارکردی ضد دین و ضد نظام را در این بستر داشته و باعث انحراف و باورپذیری برخی از کاربران مجازی شدهاند.
در واقع، از بس سخنان نادرست یا غیرقابل پذیرش برای جامعه از سوی برخی امامان جمعه و روحانیون یا چهرههای خاص همچون رائفیپور و ... بیان و سپس دائم در رسانهها و شبکههای اجتماعی بازنشر شده که جامعه حتی برای باور این موارد کاملا جعلی نیز آماده میشود. به نظر میرسد برای اصلاح ذهنیت افکار عمومی لازم است برخی از این چهرهها مدتی کمتر صحبت و موضعگیری کنند.
نامردان منافق و مزدوران میدان را رسوا کنید.
بخاطر مشتی دلار و اقامت ذلت به سرزمین و وطن و فرهنگ ایران خیانت میکنند.
پایان پیام.
نشر دهید
هدایت شده از کانال قزوین سلام 💠
🔻جزئیات نحوه توزیع ۴۰ کرسی جدید نمایندگی
🔹طرح اصلاح جدول حوزههای انتخابیه و افزایش تعداد نمایندگان مجلس که اخیراً در کمیسیون امور داخلی و شوراهای مجلس به پایان رسیده، این روزها در دستور کار جلسات هفتگی مجلس قرار گرفته است.
🔹طبق این طرح قرار است ۴۰ کرسی به ۲۹۰ کرسی فعلی مجلس افزوده شود.
🇮🇷 🌐به کانال
🔷️قزوین سلام 🔷️
@qazvinsalam
┄┅┅❅🌸🌺🌸❅┅┅┄
بپیوندید☝️
🟪🟡🟪میدان رسانه و رسانههای میدان
فهم اینکه آیا ما جزء رسانههای میدان از باب صیانت از نظام با رویکرد امر به معروف و نهی از منکر هستیم یا نه! مهم است. باید دید در کجای انجام وظیفه مراقبت دائمی از انقلاب و مراقبت از وحدت ملی و انسجام اسلامی هستیم.
خبرگزاری فارس ـ محمدکاظم انبارلویی در یادداشتی تحت عنوان «میدان رسانه و رسانههای میدان» نوشت:
1- ابعاد و اکناف «میدان رسانه» دشمن در داخل و خارج وسیع و گسترده است. 100 ماهواره در آسمان ایران متکفل نمایش 9000 شبکه تلویزیونی است. 721 شبکه تلویزیونی، 694 شبکه مستند، 300 شبکه فیلم مستهجن، 342 شبکه سرگرمی و خنده، 229 شبکه فارسیزبان و ... در ایران قابل مشاهده است.
این فقط بخشی از فضای «میدان رسانه» دشمن علیه ملت ایران است.
سرویسهای جاسوسی دشمن و مرتبطین با احزاب و روزنامههای مرتبط با شبکه رسانهای دشمن شب گفتههای آنها را در روزنامههای تحت نفوذ خود در روز منتشر میکنند و روز را شب و شب را روز نشان میدهند.
بحرانآفرینی پیدرپی و اختلال در زندگی مردم ، دو راهبرد اساسی است که دشمن برای شخم زدن ذهن مردم در پیش گرفته و فضای میدان رسانه را پرکرده است.
در برابر این فضا ما چه داریم؟
2- رسانههای ما در میدان در برابر این فضا چه میکنند؟ صدا و سیما در صف اول این مقابله قرار دارد. احزاب، گروهها و نخبگان که تریبون و کرسی خطابه دارند، لایه دوم قرار دارند. رسانههای مکتوب و فعالان فضای مجازی لایه سوم هستند. اما لایه اصلی «رسانه منبر» و علما و دانشمندان حوزه و دانشگاه هستند که در مساجد سنگر اصلی را پر کردهاند. در مساجد نسلی تربیت شدهاند که طی چهار دهه گذشته هسته سخت رسانهای کشور ما را شکل دادهاند.
3- رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اعضای ستاد کنگره ملی بزرگداشت یاد 3400 شهید استان اردبیل نکته مهمی را فرمودند و از آن به سرعت رد شدند و آن این بود که ؛ «از شهادت شهید سلیمانی یک ملت تکان خورد، حرکت کرد و همه خطوط توهمی که بین ملت بود به هم ریخت و ملت یکپارچه راه افتاد.»
«خطوط توهمی» چیست؟ چگونه شکل میگیرد؟ نقش خطوط توهمی در ایجاد اختلاف بین ملت کدام است؟
ما یک ملت یکپارچه هستیم و بیش از 7 هزار سال در این سرزمین زندگی میکنیم. رنگ، نژاد،مذهب، زبان و ...نتوانسته است اتحاد ملت و انسجام ملی را مخدوش کند. اما در جنگ شناختی دشمن اولین هدف ایجاد «خطوط توهمی» و رودررو قرار دادن ملت برای ضربه زدن به اتحاد ملی است.
رهبری انقلاب در اینجا از یک رسانه مهم یاد میکنند که با رسانههای پیش گفته بسیار متفاوت است.
حاج قاسم سلیمانی خود یک رسانه است. پیام این رسانه آن است که ما ملت امام حسینیم. با نشستن در کشتی نجات امام حسین (ع) میتوان از همه خطوط توهمی و همه امواج سهمگین و طوفانهای رسانهای را که در جهت ایجاد اختلاف و چنددستگی رسانههای دشمن پدید میآورند به سلامت عبور کرد.
ملت ما با شهدای گلگونکفنی که جانشان را فدای استقلال ، عظمت و عزت کشور کردند، با شهدایی چون قاسم سلیمانی ، حججی ها و صدرزادهها و ... در صف اول رسانه های میدان در مقابله با «میدان رسانه» دشمن قرار دارند.
بزرگداشت شهدای ملت یعنی تجهیز «رسانههای میدان» به گونهای که پیام هر شهید یک رسانه مؤثر و مفید نقشآفرین باشد. این نقشآفرینی بزرگترین عامل مؤثر در خنثیکردن «خطوط توهمی» دشمن است.
4- فهم اینکه آیا ما جزء رسانههای میدان از باب صیانت از نظام با رویکرد امر به معروف و نهی از منکر هستیم یا نه! مهم است. باید دید در کجای انجام وظیفه مراقبت دائمی از انقلاب و مراقبت از وحدت ملی و انسجام اسلامی هستیم.
برای رسیدن به این قله لحظه به لحظه باید شوق و امید در حرکت ما ظهور داشته باشد. غلفت از یاد خدا ، مغرور شدن و خسته شدن از کار جهادی و بیتوجهی به نعمتهای الهی از عوامل خطرزایی است که رهبری معظم انقلاب در دیدار فرماندهان سپاه برای پرهیز از آنها هشدار دادند و شروط رسیدن به قله ها را یادآور شدند.
5- مردم انقلابی هم در عرصه «رسانه میدان» و هم در عرصه «میدان رسانه» حضور هوشمندانه خود را در فتنههای 78، 88 ، 98 و پاییز سال گذشته نشان دادند و جنگ نرم دشمن را نهتنها به شکست رساندند بلکه آن را صادر کردند به سرزمینهای اشغالی!
یک سؤال مهم و کلیدی وجود دارد و آن اینکه چرا پس از قیام 30 تیر که مردم در میدان حضور داشتند در 28 مرداد از نهضت ملی دفاع نکردند؟ چرا با آنکه مصدق هم رهبر نهضت ملی بود و هم فرمانده کل قوا ، از مردم و قوای نظامی برای سرکوب کودتا استفاده نکرد؟ حتی یک درخواست کمک از مردم توسط رادیو برای خنثی کردن کودتا نکرد؟ این سؤالات را حتی طرفداران مصدق دارند و کسی پاسخ آن را جز سرویسهای انگلیس و آمریکا نمی داند.
پایان پیام/
🇮🇷🇮🇷🇮🇷گزارش انجمن دانشآموختگان علوم اجتماعی دانشگاه تهران پاسخی به آدرس غلط غربگرایان
بخش اول
«واقعیتهای حجاب» در جامعه امروز ایران
اشاره: اوایل مرداد برخی اصلاحطلبان متنی را به نام «مسئله حجاب، واقعیتها و راهکارها» منتشر کردند که آن را «ارزیابی و جمعبندی جمعی از حقوقدانان، جامعهشناسان و حوزویان» معرفی کردند و محمد خاتمی هم بر آن مقدمه زد و تلاش برای تهیه لایحه حجاب را نوعی خودبراندازی عنوان کرد. در آن متن ادعا شده بود که با توجه به اینکه عرف جامعه ما روی چندان خوشی به حجاب نشان نمیدهد حکومت، دیگر نمیتواند در این زمینه هیچگونه الزام قانونیای داشته باشد. در پاسخ به این نوشته جمعی از دانـشآموختـگان علـوم اجتماعـی دانشـگاه تهـران بر اساس 6 پیمایش و مطالعـه کلان ملـی کـه 6 مـاه قبـل از حـوادث پاییـز سـال گذشـته تـا خـرداد 1402 انجام شـده اسـت ثابت میکنند آنطور که این تحلیل ادعا میکند اکثریت جامعه ما از حجاب رویگردان نیستند و در گزارشـی کوتـاه بـه بررسـی حقایـق جـاری پیرامون حجـاب در جامعـه ایرانـی مـیپـردازد.
سابقه تاریخی و تجربه زیسته جامعه ایرانی هرگونه تلاش به منظور ایجاد «اغتشاش مفهومی» حول عناصر ریشهدار فرهنگی را برنتابیده است؛ پاسخ نیروهای اجتماعی به این تلاشهای بیاصالت سیاسی، «مقاومت فرهنگی» بوده و یا «بیاعتنایی» مردم این اقدامات را پس زده است. حتی آنجا که برخی عناصر فرهنگی به تناسب مقتضیات خود دارای هویت ذوابعاد از جمله هویت سیاسی باشند باز هم جامعه ایران اجازه بهرهبرداری ناصادقانه جریانات سیاسی را نداده و واکنشی هوشمندانه، خلاقانه و مبتنی بر آفرینش فرصت فرهنگی جدید از درون تهدیدها داشته است.
در حالی که مسئله حجاب به عنوان یک میثاق فرهنگی، تاریخی و دینی مردم ایران محسوب میشود، جریانی سیاسی سعی دارد به اسم «واقعگرایی» برداشت اشتباه خود از نگرش مردم درباره حجاب را عمومیت بخشیده و بدون توجه به ابعاد جامعهشناختی حجاب با تحریف واقعیات حجاب در ایران، بر خاکستر منازعات سال گذشته بدمد و برای جامعه ایران بحران ایران بیافریند.
قابل تأمل اینکه، بخشی از جریان اصلاحات به عنوان نیروی مورد حمایت غرب در ایران که سابقه تلاش برای براندازی سیاسی و فرهنگی را در چندین مقطع به نام خود و در حافظه تاریخی ملت ایران ثبت کرده است حتی در دوران اوج نفوذ خود در ساختار حاکمیت - در نیمه دوم دهه 70 - هیچ وقت نتوانست با برآورد غلط از تصور اقلیت 15 درصدی از نیروهای اجتماعی مدافع سنت و دین در ساختار اجتماعی ایران و دفاع خود از لاابالیگری تحت پوشش دفاع از جوانان و زنان و نظایر آن، ظرفیت اجتماعی قابل توجهی را در تقابل با عناصر فرهنگی جامعه ایران بسیج کنند.
هیچ چیز بیش از این سابقه تاریخی شکست خورده نخواهد توانست دورافتادگی این جریان سکولار را از واقعیتهای اجتماعی ایران و عمق و وسعت خطای نظریهپردازان آن را نشان دهد. هر چند بخشی از ریشه این خطاهای محاسباتی به اتکای مطلق آنها بر نظریات علوم اجتماعی سکولار غرب و باور کردن تبلیغات رسانهای غرب به جای واقعیت و بخشی به نیازهای خاص ناشی از وضعیت اجتماعی آنها و غلبه این نیازها بر کل حرکت سیاسی این جریان بر میگردد.
از آنجا که به تعبیر «ریچارد کاتم» ظرفیت اجتماعی نیروهای تجددخواه و سکولاریست به طور طبیعی قابلیت رشد و جاگیری در ساخت سیاسی کشورهایی همچون ایران را ندارد تنها راه برای این نیروها -همانطور که او بیان کرده - این است که بتوانند مطالبات خود را به عنوان مطالبات تودهها بیان کنند. با توجه به این واقعیت است که هم اکنون بخشی از جریان اصلاحات سعی دارد در حالی که از پشتوانه نخبگی روشنفکران و نیروی جنبشی و انگیزهمند دانشگاهی تهی شده است مطالبات خود را تحت عنوان واقعیات حجاب و به نام توده مردم و از زبان جامعه بیان کند.
در مرحله بعدی نیروهای فکری و رسانهای مورد حمایت غرب سعی دارند با دامن زدن به «ناواقعیات» و جعل حقیقت، مسئله پوشش و حجاب را به عنوان یک مسئله اجتماعی وارد نقطه بحرانی کرده و از آن به عنوان یک پشتوانه دوقطبیساز و منازعهآفرین در حوزه سیاسی بهرهبرداری کنند. این واقعیات از آنجا بُعد نظری مییابد که مسائل اجتماعی (به تعبیر هانا آرنت) این قابلیت را دارد تا به عنوان یک ذخیره تحریکی جریانهای سیاسی عمل کند.
اگر به پیش نیازهای هر اقدام براندازانه یا ساختارشکنانه توجه شود اهتمام نظام سیاسی مستقر به اهداف اجتماعی و اقتصادی (از دید براندازان) نه تنها مثبت نمیباشد بلکه غربگرایان تا آنجا که میبایست وظیفه دارند با اغتشاشآفرینی جلوی حل مسائل اجتماعی و اقتصادی را گرفته و به آنها دامن بزنند.
🇮🇷🇮🇷🇮🇷
بخش دوم
چرا که حل مسائل اجتماعی و مشکلات اقتصادی و امنیت بخشی به این حوزهها، با رفع نارضایتیها به تثبیت سیستم سیاسی منجر شده و موجبات بیمعنایی حرکات اعتراضی را فراهم میسازد.
امروز فعال شدن بخش غربگرای جریان اصلاحات پیرامون مسئله حجاب و جعل و بزرگنمایی ناواقعیات این حوزه در این راستا تفسیر میشود و وظیفه نخبگانی ایجاب میکند همه آگاهان به عرصه اجتماعی در تبیین صحیح از واقعیات این عرصه پای در میدان بگذارند و در جهت انسجام اجتماعی کشور تلاش داشته باشند. از این رو انجمن دانش آموختگان علوم اجتماعی دانشگاه تهران بنا بر اهمیت موضوع «درک واقعی مسئله حجاب» در ابعاد اعتقادی، بینشی، اخلاقی و رفتاری در گزارشی کوتاه به بررسی حقایق جاری حجاب در جامعه ایرانی میپردازد.
آنچه در ادامه میآید نتایج تجمیعی 6 پیمایش و مطالعه کلان ملی است که از ابتدای سال 1401 (6 ماه قبل از حوادث پاییز سال گذشته) تا خرداد 1402 توسط مراکز پژوهشی، دانشگاهی، سیاستگذاری و رسانهای برگزار شده است که در قالب 8 بند کلی تشریح شده و تحت عنوان 10 واقعیت حجاب در قالب یک جدول عرضه میشود.
بُعد اعتقادی حجاب
1. درباره «اعتقاد به حجاب»، 81.7 درصد پاسخگویان (اعم از زن و مرد) به حجاب به عنوان یک حکم اسلامی، اعتقاد خود را ابراز داشتهاند. برش جنسیتی این پیمایش، میزان اعتقاد صرفاً بانوان را به حجاب به عنوان یک اصل اسلامی بیشتر نشان میدهد؛ به گونهای که 84.2 درصد بانوان، حجاب را به عنوان یک حکم اسلامی قبول دارند.
بُعد اخلاقی حجاب
2. درباره «گزارههای اخلاقی تأثیر حجاب»، توافق جامعه درباره مقیاس اخلاقی حجاب وزن بالایی دارد و دارای مقبولیت حداکثری است. به طوری که اکثریت افکارعمومی مسئله حجاب را به عفت و پاکدامنی مرتبط میدانند. در این باره 73 درصد جامعه معتقدند «حجاب باعث افزایش عفت و پاکدامنی زنان میشود».
همچنین 86.2 درصد بانوان در انتخاب رنگ لباس خود طوری دست به انتخاب میزنند که رنگ لباس برای دیگران جلب توجه نکند. 91 درصد طوری لباس میپوشند که تحریککننده نباشد و 94.9 درصد پوشش خود را طوری انتخاب میکنند که در امنیت باشند.
در ادامه 77.8 درصد مردم با این گزاره که «یکی از عوامل موثر بر تحکیم خانواده، رعایت حجاب است» موافق بودهاند. درباره اعتقاد بانوان به این گزاره، 82.4 درصد بانوان حجاب را در تحکیم خانواده موثر قلمداد میکنند.
بُعد فرهنگی حجاب
3. حجاب در جامعه ایران مقولهای اصالتاً فرهنگی است. درباره عوامل تعیینکننده در انتخاب پوشش، اکثر زنان نقش «فرهنگ» را در انتخاب پوشش بیشتر از نقش «قانون» میدانند. 76 درصد بانوان در انتخاب لباس خود به «فرهنگ» به عنوان اولین عامل اثرگذار توجه دارند و 32.3 درصد نیز «قانون» را اثرگذار دانستهاند. (پاسخگویان درباره هر دو عامل نظر جداگانه دادهاند) تأثیرگذاری از قانون لزوماً به معنی اجبار تحلیل نمیشود چرا که در این گزاره اثرگذاری تام و نهایی مورد سؤال واقع نشده، بلکه جنبه اجبار قانون در گزارهای دیگر و در حد 8.2 درصد (بند 5) بررسی شده است.
بُعد رفتاری حجاب و بیحجابی
4. درباره میزان شیوع بیحجابی، میانگین کسانی که بهصورت بدون حجاب (نداشتن شال یا روسری و بدون پوشاندن موی سر) در سطح معابر رفت و آمد دارند، 6.4 درصد کل بانوان متردد در معابر شهری (در سطح کشور) میباشند. این وضعیت در برخی کلانشهرها مثل تهران تا 9.3 درصد هم میرسد. بیحجابی به طور طبیعی در برخی مراکز مثل بعضی مراکز خرید و تفریحی بیشتر و در برخی معابر و اماکن عمومی کمتر از این مقدار قابل مشاهده است. با توجه به تعداد بیحجابان، بیش از 90 درصد بانوان در سطح کشور گونهای از حجاب سر را استفاده میکنند و اندازهای از موهای خود را میپوشانند که طیفی از اقسام حجاب کامل و شرعی یا ضعیفالحجابی را در بر میگیرد.
حجاب به عنوان یک الزام اجتماعی
5. سنجش نظر مردم درباره «لزوم داشتن حجاب در محیطهای عمومی» حاکی از آن است که 84.3 درصد پاسخگویان (زن و مرد) با الزام اجتماعی حجاب موافق هستند. میزان موافقت «بانوان» با الزام رعایت حجاب، بیشتر و برابر با 86.5 درصد میباشد. البته تلقی همه این افراد با نوع و میزان الزامبخشی یکسان نیست و شامل طیفی از الزام قانونی تا الزام فرهنگی و اخلاقی را در بر میگیرد. در حالی که بخشی از جامعه برای مقوله حجاب قائل به الزام قانونی و ایفای نقش دولت هستند (46 درصد) طیفی دیگر علاوه بر الزامی دانستن حجاب در محیط عمومی به مواجهه فرهنگی با این الزام موافق میباشند (49 درصد).
کمرنگی وجه اجباری حجاب
🇮🇷🇮🇷🇮🇷
بخش سوم
6. کسانی که حجاب خود را تابعی از «اجبار» میدانند در اقلیت هستند. به گونهای که 79 درصد بانوان هیچ نوعی از اجبار را در انتخاب پوشش خود احساس نمیکند. در کل 14.7 درصد بانوان نوعی از اجبار را در انتخاب پوشش خود اثرگذار میدانند که شامل اجبار قانونی (8.2 درصد)، اجبار شغلی (4.5) و اجبار از طرف خانواده (2 درصد) میباشد.
بر اساس مطالعه ارزشها و نگرشهای ایرانیان، لزوماً کسانی که نوعی از اجبار را در حجاب خود احساس میکنند متمایل به بیحجابی نیستند. بلکه تمایل به استفاده از لباس راحت تر، زیباتر و جذابتر، بخشی از تمایلات این افراد محسوب میشود. هر چند برخی نیز تمایل خود را به عدم رعایت حجاب ابراز داشتهاند؛ از میان کسانی که پوشش خود را تابعی از اجبار میدانند 4.6 درصد بانوان اظهار داشتهاند پوششان متأثر از اجبار است و در صورت برداشته شدن اجبار، تمایل به بیحجابی دارند. 10.1 درصد دیگر متمایل به استفاده از گونههای دیگر حجاب با مشخصههای راحتی، رنگیتر بودن، زیبایی و جذاب بودن هستند. (جمعاً 14.7 درصد)
سهم حجاب از وقایع پاییز 1401
7. تأثیر وقایع پاییز 1401 در کاهش حجاب بانوان یکی دیگر از گزارههای تبیینکننده واقعیات در جامعه ایران است. در این باره 11 درصد مردم خواسته اصلی معترضان را «آزادی حجاب» قلمداد میکنند و در کل 10 درصد بانوان اظهار داشتهاند «میزان یا نوع حجابشان متأثر از وقایع اعتراضی سال گذشته کمتر شده است». این کاهش اعم از «برداشتن روسری و شال» (5.3 درصد)، «تبدیل تبدیل چادر به مانتو» (2.5 درصد) و تبدیل «مانتوی بسته یا گشاد به مانتوی باز یا تنگ» (1.8 درصد) عنوان شده است. (جمعاً حدود 10 درصد)
تفکیک واقعیت حجاب از احساس واقعیت
8. از مهمترین یافتههای پیمایشهای انجام شده، تفاوت معنادار بین «واقعیت» و «احساس واقعیت» در ارزیابی از مولفههای اجتماعی است. یعنی برخی مسائل، بیشتر از آنچه وجود دارند احساس میشوند. در حالی که غالب مردم (بیش از 80 درصد) به حجاب اعتقاد داشته و به آن به عنوان یک الزام اجتماعی باور دارند اما اکثر مردم آنچه از باور جامعه درک و احساس میکنند بکلی متفاوت با این واقعیت است. در این باره 68 درصد مردم اینگونه احساس میکنند که اکثر مردم با حجاب مخالف هستند.
تفاوت بین واقعیت و احساس واقعیت، خود را در قالب تلقی از میزان بیحجابان نیز نشان میدهد. در واقعیت ملّی 6.4 درصد بانوان به کشف حجاب روی آوردهاند اما در یک ارزیابی وقتی از مردم پرسیده میشود به نظر شما میزان بیحجابی چقدر است؟ پاسخها تا 5 برابر واقعیت متفاوت میباشد و ارزیابی از بیحجابی توسط پاسخگویان تا 30 درصد برآورد میشود.
این مسئله گویای اهمیت جنگ شناختی و غلبه ذهنیت بر عینیت است و ناشی از بزرگنمایی و جعل واقعیت در رسانه تفسیر میشود و نقطه تمرکز جریان غربگرا در ایران بر بزرگنمایی این «ناواقعیت احساسی» به جای «حقیقت میدانی حجاب» و متعاقب آن مسئلهزایی از حجاب و بحرانآفرینی پیرامون آن شکل گرفته است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این کلیپ رشیدپور ! عااااالیه😄
دم تدوینگرش گرم😉
📝کانال #رسانه_بسیج در ایتا↙️
➥ @bsjghaghazan1
.
🔰مدیر فتنهگر؛ محبوب
مدیر انقلابی؛ مغضوب
🔸سکوت و انفعال دولت و مجلس درباره ابقای سلاحورزی/ چرا مجلس در این مورد به دولت فشار نمیآورد؟!
در ماجرای عزل معاون سیاسی وزیر کشور علاوه بر ضعف آشکار دولت در پذیرش فشار مجلس، سوال جدی از مجلس هم این است که چرا در حالی که مجلس نسبت به حضور فردی مثل سلاح ورزیِ حامی اغتشاشات گذشته، در یک جایگاه حساس و مهم مدیریت اقتصادی، هیچ دغدغه ای نداشته و حتی از وزیر صمت سوال هم نپرسیده است، چندین ماه است وقت و انرژی خود را روی رفتن یک مدیر انقلابی و جهادی و کاربلد از وزارت کشور متمرکز کرد؟ فشاری که در نهایت منجر به برکنارشدن این مدیر کارآمد شد.
🔹 در شرایطی که فردی مثل سلاح ورزی همچنان در مدیریت اتاق بازرگانی است و حتی نمایندگان با اجازه و تاکید رئیس مجلس به جلساتی که او حضور دارد می روند و به او رسمیت می بخشند. این اتفاق برملا کننده یک ضعف گفتمانی یا عملکردی در دولت و مجلس است.
🔹در نهایت محمدرضا غلامرضا در مقطع حساس پیش از انتخابات به دلیل صدور بخشنامه ای به استانداران و فرمانداران به منظور جلوگیری از دخالتهای بیجای بعضی نمایندگان در روند انتخابات و انتصابات، از کار برکنار شد.
🔻به کانال هفتهنامه ۹دی بپیوندید🔺
http://eitaa.com/joinchat/389742592Cfbd77cc21a
.
♻️ کاسبان تورم (۳)
🔰 حمید رسایی: در دوگانۀ «مردم – بانکها» تا این لحظه همه چیز بر وفق مراد بانکها بوده است.
🔸بانکها با استفاده از امتیاز رانتی و انحصاری خلق پول و جذب سپردههای مردم، در شهرها با برجسازیها، مالسازیها، سوداگری و گرانی مسکن جولان میدهند، مردم مستاصل از اجارۀ یک مسکن مناسب به عنوان حق طبیعی و اولیۀ خود هستند.
🔸وامگیری صدها هزار میلیارد تومانی بانکها از بانک مرکزی برای سوداگری، تورمزا نیست؛ اما اگر برای تامین مسکن مردم وامی پرداخت شود، تورمزا میشود!
🔸سهامداران و مالکان عمده بانکها به خاطر سودهای هنگفت از افزایش قیمت مسکن هر روز فربهتر میشوند، اما مردم سوگوار از گرانی مسکن هستند.
در دوگانۀ «مردم – بانکها»، تکلیف مجلس یازدهم که تقریبا مشخص است اما دولت سیزدهم و بانک مرکزی در کدام طرف ایستادهاند؟
🔸اگر امتیاز انحصاری خلق پول برای سوداگری توسط بانکها مجاز است، به همۀ مردم چنین امکانی داده بشود تا آنها هم برای خود دارایی تصاحب کنند، اگر این کارها مجاز نیست، بانک مرکزی با حمایت دولت باید برخورد بازدارنده با بانکها داشته باشد. چرا در مقابل چشمان بانک مرکزی، بانکها برجسازی میکنند؟
#مهار_بانکها #مهار_تورم
🔹این پست را هم بخوانید:
https://eitaa.com/rasaee/10092
👈 یادداشتهای حمید رسایی را اینجا بخوانید
.
🔴 بر اساس اعلام بانک مرکزی رشد اقتصادی دولت دوازدهم صفر بوده است
🔹 وزیر اقتصاد و امور دارایی درباره ادعای محمدباقر نوبخت مبنی بر مثبت بودن رشد اقتصادی در دولت قبل:
با نزدیک شدن به فصل انتخابات، برخی چهرههای سیاسی به جای ارائه تحلیلهای علمی و جدی، بدنبال کنشهای زرد رسانهای جهت دیده شدن و قرار گرفتن در مرکز توجه افکار عمومی هستند؛ به نحوی که با جعل واقعیت تلاش میکنند عملکردهای گذشته و حال را وارونه جلوه دهند. که نمونه بارز آن توئیت اخیر یکی از کاندیداهای انتخابات مجلس است.
🔹 البته از ایشان بعنوان فردی که سالها مسئولیتهای مهم اقتصادی برعهده داشته، چنین کنشهایی و استفاده گزینشی از آمار رسمی جهت وارونه جلوه دادن واقعیت و فریب افکار عمومی و مخاطبان انتظار نمیرفت.
🔹 به استناد گزارش رسمی موجود بر روی وبسایت بانک مرکزی، میانگین چهار ساله رشد اقتصادی در کارنامه دولت دوازدهم ۰.۰۵ درصد یعنی تقریبا صفر بوده است. که ریاست محترم جمهور هم در دیدار با مراجع عظام تقلید به همین موضوع اشاره کردند. اما آقای نوبخت در یک کُنش انتخاباتی، با ذکر یکی دو عدد مثبت تلاش کرده تا معدل صفر کارنامه دولت دوازدهم در حوزه رشد اقتصادی را بپوشاند.
🔹 از ایشان با توجه به سابقه اجرایی که در حوزه اقتصاد دارند انتظار میرفت که در فصل انتخابات اگر هم میخواهند کُنش انتخاباتی داشته باشند، مبتنی بر نقدی علمی، تخصصی و صادقانه باشد، نه از جنش کُنشهای زرد رسانهای برای فریب افکار عمومی.
#جبهه_انقلابی_جنوب👇🏻
┄┅┅┅┅❀jejonoob❀┅┅┅┅┄
https://eitaa.com/jejonoob
#ایتا ☝🏻
https://chat.whatsapp.com/K45jilSnCg03DBcGBGGncq
#واتساپ ☝🏻
📣اطلاعیه:
🔹تجمع مردمی-دانشجویی؛
در اعتراض به انتخابات غیرقانونی ریاست اتاق بازرگانی ایران #سلاح_ورزی
🕔 زمان:چهارشنبه ١ شهریورماه؛ ساعت ١٧:٣٠
📍مکان:خیابان طالقانی، روبروی اتاق بازرگانی ایران
🌹 حوزه انقلابی
╭┅───────────┅╮
🕌 @howzehenghelabi
╰┅───────────┅╯
❇️🟤❇️دستاوردسازی نوبخت با شکنجه آمار
۱
رئیس سازمان برنامه و بودجه در دولت روحانی با استنادبه آمار بانک مرکزی رشد اقتصادی سال 99 و بهار 1400 سعی در نشان دادن رشد اقتصادی مناسب در آن دوره داشته در حالی که آمارهای رسمی بانک مرکزی نشان میدهد متوسط رشد اقتصادی سالانه دولت روحانی در دوره 8 ساله حدود یک درصد و در دوره 4 سال دوم فقط فقط 5 صدم درصد بوده است.
به گزارش مشرق، با توجه به نزدیک شدن انتخابات مجلس شورای اسلامی، شاهد شکلگیری موج جدیدی از تحرکات رسانهای مدیران دولتهای یازدهم و دوازدهم هستیم.
محمدباقر نوبخت، بهعنوان ریاست سازمان برنامه و بودجه دولت سابق، یکی از آن داوطلبانی است که برای جلب نظر افکار عمومی، به هر روشی متوسل می شود تا عملکرد ۸ ساله دولت روحانی را مناسب و به نقد عملکرد دولت سیزدهم بپردازد. اولین قدم نوبخت در این زمینه، انتشار توئیتی درباره میزان انتشار اوراق بدهی در دولت سیزدهم و مقایسه آن با دولت روحانی بود.
این توئیت با واکنش کارشناسان مواجه شد. کارشناسان اقتصادی شیوه نوبخت در مقایسه آمار و ارقام را تعجب برانگیز خوانده بودند؛ حتی یکی از معروفترین کارشناسان اقتصادی کشور، ایراداتی به مدرک تحصیلی رئیس اسبق سازمان برنامه و بودجه وارد کرد.
اما نوبخت در توئیت خود دچار چه اشتباهی شد؟
در کمال تعجب، محمدباقر نوبخت که زمانی سکان سازمان برنامه و بودجه را در دست داشت، برای مقایسه انتشار اوراق بدهی، از ارزش اسمی آنها استفاده کرده بود. در واقع وی بصورت کاملا ابتدایی، اعداد را با یکدیگر جمع زده و آنها را با عملکرد دولت سیزدهم مقایسه کرده بود. در صورتی که اولین آموزه دانشجویان رشته اقتصاد این است که برای مقایسه متغیرها در طول زمان، نباید از ارزش اسمی آنها استفاده کرد.
همانطور که ارزش ۱۰۰۰ تومان در سال ۱۳۹۹ با ارزش ۱۰۰۰ تومان در سال ۱۴۰۱ برابر نیست، ارزش ریالی اوراق منتشر شده در طول چند سال نیز به روش ابتدایی یعنی صرفا مقایسه کمی دو عدد، قابل قیاس نیست. برای مقایسه این متغیرها، از شاخصها و نسبتهایی استفاده میشود که مهمترین آنها «نسبت اوراق بدهی به GDP» و «تعدیل ارزش ریالی اوراق با شاخصهای قیمت» است.
اما حتی اگر به صورت اسمی هم آمار فروش اوراق بدهی دولت قبل و دولت فعلی را مقایسه میکردیم، باز هم بهضوح مشخص بود که فروش اوراق بدهی دولت در سیزدهم بسیار کمتر از دولت قبل بوده است و علاوه بر رشد فروش اوراق بدهی که در دولت تدبیر و امید روندی بهشدت صعودی داشت، کاهش قابل توجهی پیدا کرده است. جالب اینکه بخش عمده اوراقی که دولت سیزدهم منتشر کرد بابت بازپرداخت اصل و سود اوراقی بوده که در دولت دوازدهم منتشر شده بود.
بر اساس نمودارهای بالا، اگر میزان اسمی اوراق منتشر شده در سال ۱۴۰۱ را به قیمتهای پایه سال ۹۵ تعدیل کنیم، دولت معادل ۳۴ هزار میلیارد تومان اوراق فروخته است.
در صورتی که بر اساس همان قیمت پایه، سال ۱۳۹۹ معادل ۶۷ هزار و ۷۰۰ میلیارد تومان اوراق توسط دولت دوازدهم چاپ شده است. به عبارت دیگر دولت دوازدهم در سال ۱۳۹۹ معادل ۲ برابر سال ۱۴۰۱ اوراق چاپ کرده است.
همچنین بر اساس نسبت اوراق به GDP نیز در تمام سالهای دولت دوازدهم نسبت مذکور افزایشی بوده و در سال ۱۳۹۹ به قله تاریخی خودش یعنی ۵ درصد رسیده است.
اما این نسبت پس از پایان دولت دوازدهم روند کاهشی خود را در دولت جدید آغاز کرد و در سال ۱۴۰۱ به عدد ۲.۱ درصد رسید.
البته تنها اشتباه نوبخت، شیوه مقایسه عملکرد دولتها در فروش اوراق نبود. او حتی در جمع و تفریق ارزش ریالی اوراق نیز دچار اشتباه شده بود و ادعا کرد که دولت سیزدهم از کل عملکرد دولتهای یازدهم و دوازدهم، اوراق بیشتری(از لحاظ ارزش ریالی) فروخته است.
با توجه به گزارش خزانه داری کل کشور، مجموع اوراق مالی منتشر شده در دولتهای یازدهم و دوازدهم معادل ۵۳۴ هزار و ۳۰۹ میلیارد تومان بوده است. این در حالی است که این عدد در دولت سیزدهم از ابتدای شهریور ۱۴۰۰ تا ابتدای مرداد امسال تنها ۳۰۰ هزار میلیارد تومان است. بنابراین حتی نوبخت در جمع و تفریق ساده خود نیز دچار اشتباه شده است.
*شکنجه آماری برای دستاوردسازی
اما این اشتباه فاحش نوبخت به توئیت اول خلاصه نشد. وی روز دوشنبه(۳۰مرداد) در یک موضع گیری جدید، به بهانه سخنان رئیس جمهوری در دیدار با مراجع تقلید تلاش کرد با ارائه آمار دست چین شده!، مخاطبان را درباره عملکرد دولت روحانی دچار خطا کند.
رئیس جمهور در دیدار مراجع گفته بود ما دولت را در شرایطی تحویل گرفتیم که رشد اقتصادی نزدیک به صفر درصد بود؛ به همین دلیل نوبخت در اقدامی عجیب، رشدهای منفی اقتصادی را نادیده گرفت و با سردست گرفتن رشدهای مثبت وانمود کرد سرجمع رشد اقتصادی در دولت روحانی مثبت بوده است.
❇️🟤❇️
۲
در صورتی که قضاوت در مورد عملکرد هر دولتی صرفا معطوف به سالهای مثبت و یا حتی منفی نیست، بلکه باید میانگین عملکرد مد نظر قرار بگیرد. نمیتوان با آمار فصل پایانی دولت خود یا سال پایانی نتیجه گرفت که عملکرد در زمینه رشد اقتصادی خوب بوده است. آنچه که روند را مشخص میکند، عملکرد یک دوره ۸ ساله است. این اقدام نوبخت را میتوان یکی از مصادیق شکنجه آماری دانست.
آمار دست چین نوبخت از رشد اقتصادی در حالی است که براساس گزارش رسمی و آمارهای نهایی شده بانک مرکزی، میانگین رشد اقتصادی در ۸ سال دولت یازدهم و دوازدهم حدود یک درصد و در چهارسال دولت دوازدهم، ۰.۰۵ درصد بوده است؛ یعنی همان صفری که رئیس جمهور به آن اشاره کرده بود.
عجیب است که نوبخت باوجود اینکه بارها از دهه ۹۰ بهعنوان دهه از دست رفته اقتصاد ایران یاد شده و اذعان شده رشد اقتصادی سالانه در این دوره بسیار اندک و نزدیک به صفر بوده است، به استناد به برخی سالها، سعی در تغییر نتیجه عملکرد اقتصادی دولت مطبوع خود بوده است.
به نظر می رسد با نزدیک شدن به انتخابات مجلس، کاندیداها به هر ترفندی متوسل می شوند تا توجه افکار عمومی را از عملکرد دهه ۹۰ که از سوی رهبر انقلاب بعنوان دهه از دست رفته اقتصاد ایران معرفی شده، منحرف کنند؛ خواه با «دست چین کردن» آمار رسمی، خواه با نادیده گرفتن اصول اولیه علم اقتصاد!
منبع: فارس
🟢⚪️🔴 مشارکت در روشنگری و تبیین روایت ها با عضویت در:
گروه 👈گام دوم انقلاب 👇
https://eitaa.com/joinchat/1198194870Cc4637fb806
و کانال 👈گام دوم انقلاب👇
https://eitaa.com/joinchat/869073078C29271ed308
عضو کانال و یا گروه (گام دوم انقلاب) متشکل از فعالان مخلص عرصه جنگ نرم از سراسر ایران شوید و ما را در جهاد و تبیین روایتها، روشنگری و افشای فتنه، نفاق و نفوذ یاری کنید. با تشکر
اسکندری
هدایت شده از کانال قزوین سلام 💠
💠 #حدیث روز 💠
🕌 سه توصیه برای پزشکان
🔻امام على عليهالسلام:
امام على عليه السلام مَن تَطَبَّبَ فَلْيَتَّقِ اللّه َ وَ لْيَنصَحْ وَليَجتَهِدْ
✳️ هر كه طبابت میكند بايد از خدا بترسد و خيرخواه باشد و سعى خود را به كاربرد.
📚 دعائم الاسلام، ج ۲، ص ۱۴۴
•┈┈••✾••┈┈•روز بزرگداشت ابوعلی سینا و روز پزشک مبارک و باد
🔷️قزوین سلام 🔷️
@qazvinsalam
┄┅┅❅🌸🌺🌸❅┅┅┄
🟢⚪️🔴گونه شناسی آتش بیاران اختلاف قوا
به گزارش مشرق، محسن مهدیان مدیرمسئول روزنامه همشهری طی یادداشتی در کانال تلگرامی خود نوشت:
دست هایی در جریان است که بین مجلس و دولت اختلاف بیاندازد. همیشه هم برای اختلاف بهانه وجود دارد. اما مهمتر از این بهانه ها یک خط راهبردی و کلیدی است و آن اینکه مردم بدون وفاق ملی حس کار و تلاش و خدمت را احساس نمی کنند و خلاص.
این حرف نیز هیچ دخلی به نقد و نظارت و استقلال و اختلاف سلیقه ها ندارد. این همه سرجای خود و لازم است و اما نفی همدلی و وحدت نمی کند؛ خلاصه تنها و تنها وفاق است که سرمایه اجتماعی می سازد.
اما خیلی وقت ها این سران قوا نیستند که در نقطه اختلافند و دامنه اختلاف عمدتا در جای دیگری است. این متن گونه شناسی هیزم آوران این آتش است. همان ها که از کاه کوه می سازند.
از دسته اول که ضدانقلاب است عبور کنیم؛ هیچ. جیره و مواجب می گیرند برای همین ماموریت. روشن است.
اما دسته دوم. ایندسته کاسبان حاشیه اند. اینها عمدتا در رسانه دنبال جلب توجه اند. هیچ هنری هم برای جذب مخاطب جز پرداختن به حواشی ندارند. سابقه اینها برمی گردد به زردنویسی رسانه ای.
دسته سوم کسانی اند که آنچه از سیاست می دانند صرفا یک گزاره ماکیاولی است که می گوید اختلاف بیانداز و غلبه کن. ایندسته تصور می کند اگر بین رقبای شان اختلاف ایجاد کنند مردم به آنها اقبال می کنند. جریان اقلیت سیاسی این روزها دنبال همین بازی است.
دسته چهارم بامزه اند. اینها فکر می کنند هر چی بزن بهادرتر باشند، وفادارتر اند و مدام برای بدنه تیم مقابل و رقیب شاخ و شانه می کشند. ظاهرا از کار حزبی فقط همین را یاد گرفتند . فضای مجازی را هم میدان مبارزه و رجز خوانی دیدند. اینها هم نمی دانند که ایندست وفاداری ها حداقل پیش بزرگان آنها یعنی رئیسی و قالیباف خریدار ندارد
اما دسته دوم. ایندسته کاسبان حاشیه اند. اینها عمدتا در رسانه دنبال جلب توجه اند. هیچ هنری هم برای جذب مخاطب جز پرداختن به حواشی ندارند. سابقه اینها برمی گردد به زردنویسی رسانه ای.
دسته سوم کسانی اند که آنچه از سیاست می دانند صرفا یک گزاره ماکیاولی است که می گوید اختلاف بیانداز و غلبه کن. ایندسته تصور می کند اگر بین رقبای شان اختلاف ایجاد کنند مردم به آنها اقبال می کنند. جریان اقلیت سیاسی این روزها دنبال همین بازی است.
دسته چهارم بامزه اند. اینها فکر می کنند هر چی بزن بهادرتر باشند، وفادارتر اند و مدام برای بدنه تیم مقابل و رقیب شاخ و شانه می کشند. ظاهرا از کار حزبی فقط همین را یاد گرفتند . فضای مجازی را هم میدان مبارزه و رجز خوانی دیدند. اینها هم نمی دانند که ایندست وفاداری ها حداقل پیش بزرگان آنها یعنی رئیسی و قالیباف خریدار ندارد
دسته پنجم متفاوت نما هستند. کسانی که تلاش می کنند بگویند ما نه اینیم و نه آن. هر دو طرف را تخریب می کنند و به جان هم می اندازند تا بگویند ما متفاوتیم و به ما اعتماد کنید. جالب اینکه هیچ وقت جریان سومی ها مورد اقبال و اعتماد قرار نگرفته اند.
دسته اخر هم کسانی اند که تلاش می کنند باا ختلاف افکنی از دو جریان اصلی انقدر بتراشند و حذف کنند تا جا برای آنها بالاخره در یک دسته باز شود و شاید هم به نان و نوائی برسند. البته تجربه نشان داده است که ایندسته هم همیشه اخر صف اند.
حالا چه باید کرد:
از این دسته ها عبور کنیم. اصل مخاطب است و نظاره گران صحنه. چشم باز کنیم و در این معرکه، هیزم آتش نشویم. خبری نیست جز جنگ زرگری. هیچ راهی نیست جز وفاق و فقط کار.کار. کار.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود
🟢⚪️🔴از "تنگه احد نظام" چه میدانیم؟
جهاد تبیین تکنفره در مهمترین سنگر اجرایی نظام
محمد کرمی، استاندار سیستان و بلوچستان طی سخنانی در نشست با فرمانداران شهرستان های شرقی این استان تأکید کرده است: القای لفظ محرومیت به استان نادرست است چرا که این منطقه ثروت فراوان و ظرفیتهای بینظیری دارد که به تنهایی می تواند توسعه اقتصادی را رقم بزند.
به گزارش ایرنا، وی همچنین خطاب به فرمانداران گفته است: به مدیرانی که کم کاری میکنند تذکر داده شود و در صورت ادامه کم کاری بلافاصله آنان را برکنار کنید.[4]
*استاندار سیستان و بلوچستان، پیش از این نیز بر همین معنا تأکید و تصریح کرده بود که این استان یک منطقه برخوردار و دارای ظرفیتهای فراوان است.
دقت شود که این معنای مورد تأکید آقای کرمی یک معنای دقیق و از مصادیق "جهاد تبیین" است زیرا سیستان و بلوچستان یکی از استانهای مهم و پیشرفته ایران اسلامی است که البته شاهد خدمات عمرانی و آبادنیهای وسیعی از سوی نظام نیز بوده است.
وضعیت امروز استان و توانمندیهای مردمی و مدیریتی این استان پهناور نیز همگی گویای آنست که سیستان و بلوچستان بر مسیر پیشرفت قرار دارد و مشکلاتش نیز همانند همهی دیگران استانهای کشور است. نه بیشتر و نه کمتر!
در مسئله محرومیت باید پذیرفت که این واژه به لقلقه زبانی یک عده کمدانِ کماطلاع تبدیل شده که هیچ چیز از سیستان و بلوچستان و سبک زندگی مردمان اصیل و شریف آن نمیدانند و با دیدن کپر یا طوفان شن یا نور شدید آفتاب بلافاصله از عبارت "محرومیت" استفاده میکنند!
گفتنیست، رهبر معظم انقلاب اسلامی از استان سیستان و بلوچستان بعنوان "تنگه احد نظام اسلامی" یاد کردهاند.
🟢⚪️🔴از پمپاژ ناامیدی تا زیر سؤال بردن دستاوردهای دیپلماسی
۱
روزنامه شرق یکی از رسانههای مکتوب جریان موسوم به اصلاحات در کشور است که در موضوعات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و... به نشر آرای این جریان میپردازد. در این مطلب با نگاهی کلان، عناوین صفحه اول این روزنامه در مردادماه 1402 را بررسی و تحلیل کردهایم.
سرویس سیاسی-
بررسی صفحه نخست این روزنامه وابسته به جریان مدعی اصلاحات در ماهی که گذشت نشان میدهد موضوعات مختلف سیاست داخلی، سیاست خارجی، اقتصادی و اجتماعی مورد توجه شرق قرار گرفته و در تیتر یکها و سرمقالههای مردادماه به آنها پرداخته است. در این میان نکتهای که در نگاه اول به چشم میآید، تمرکز بر سوژههای منفی و برجستهسازی مشکلات اقتصادی و اجتماعی در عین تنوع موضوعات است. در تیتر یکهای مردادماه شرق، تنها یک تیتر مثبت و امیدوارکننده - که توضیح آن در ادامه خواهد آمد - دیده میشود و مابقی همگی دارای روح ناامیدی و یا خنثی هستند.
«تهران در آستانه خفگی»، «شهرسازی ناهنجار»، «فغان دارو از نرخهای دولتی» و «طلسم فرسایشی بورس» از جمله تیترهایی است که در آن مشکلات اقتصادی و اجتماعی برجسته شده است. این روزنامه همچنین در انتقاد از دولت و مجلس، تیترهایی چون «ناترازیهای یک کابینه» و «رای به رای مخفی» (در مورد اصل هشتاد و پنجی شدن لایحه حجاب) را بهکار برده است.
شرق همچنین در سیاست خارجی نیز چندان روی خوشی به روابط ایران با کشورهای آسیایی و آمریکای لاتین نشان نداده و با عناوین «پوچبازی در ونزوئلا» و «اجماع یا دورهمی؟» (در خصوص نشست چهارجانبه ایران، روسیه، سوریه و ترکیه) به آنها اشاره کرده است. البته نگاه شرق به روابط با «غرب» به وضوح بهتر بوده و در مورد برخی گفتوگوهای غیرمستقیم و تبادل زندانیانی که میان ایران و آمریکا صورت گرفت، از الفاظی چون «فاز اجرایی آشتی» و «توافق در روزهای سخت» استفاده کرده است.
تنها تیتر مثبت شرق: ابقای حسین سلاحورزی!
اما تنها تیتر مثبت شرق در مردادماه امسال مربوط به اتاق بازرگانی و رئیس جدید حاشیهسازش مربوط میشود. حسین سلاحورزی که از حامیان اغتشاشات سال گذشته بود و گرچه استعلام نهادهای امنیتی درباره او منفی بود، همچنان بر مسند ریاست یکی از مهمترین نهادهای اقتصادی کشور تکیه زده است. روزنامه شرق نیز روز 19 مرداد پس از آنکه سلاحورزی در قامت رئیس اتاق بازرگانی ایران با رئیس مجلس ویتنام دیدار کرد، عبارت «اتاق رو به جلو» را برای تیتر یک انتخاب و در گزارش خود تلویحا از عدم موفقیت دولت برای ابطال انتخابات اتاق ابراز خرسندی کرده است.
چرا این را به آقای زنگنه و مجلس دهم نگفتید؟
روزنامه اعتماد در یادداشتی به قلم رضا امیدوار تجریشی با عنوان رفتار پوپوليستي در نگه داشتن فنر قيمتها به انتقاد از عدم افزایش قیمت حاملهای انرژی پرداخته است. در قسمتی از این یادداشت عنوان شده: «اما اين ضرورت به دليل گزارههاي سياسي و جناحي كمتر مورد توجه مجلس و دولت قرار ميگيرد. نمايندگان نگرانند هر نوع تصميمسازي در نرخ بنزين منجر به كاهش سبد راي آنها شود. اين در حالي است كه دستگاه قانونگذار بايد از رفتارهاي پوپوليستي دوري كرده و منافع كلان مردم و كشور را مدنظر قرار دهد. تداوم اين نوع سركوب قيمتها باعث وارد آمدن فشار بسيار زياد به فنر اقتصادي قيمتها شده و سرانجام روزي اين فنر در خواهد رفت. روند افزايش قيمت حاملهاي انرژي مانند مصوبه مجلس ششم بايد به صورت تدريجي و همراه با يك شيب ملايم صورت گيرد.»
آقایان احتمالا این بار نیز فراموش کردهاند که بدعت نگه داشتن فنر قیمت حاملهای انرژی را بیش از هر دولتی دولت آقای روحانی پایه گذاشت.جای سؤال و تعجب است که چرا اصلاحطلبان منکر نقش خود و دولت متبوع خود در بحران بنزین میشوند. وضع نامطلوب فعلی در حوزه بنزین و حاملهای انرژی و ایجاد ناترازی سنگین در تولید و مصرف حاملهای انرژی بیش از هر دولت و هر فرد دیگر بر عهده و ذمه دولت روحانی و ژنرالهای نفتی آن است. سیاست عدم احداث پالایشگاههای جدید و تعلل شش ساله در اتمام و بهرهبرداری پالایشگاه ستاره خلیج فارس، کنار گذاشتن طرح هوشمندانه سهمیهبندی سوخت، نگه داشتن فنر قیمت حاملهای انرژی برای چندین سال، کنار گذاشتن سیاست حمایت از تولید خودروهای گازسوز و برقی، رواج شایعه دروغ آلایندگی بنزین پتروشیمی به دلیل منافع شخصی مسئولین دولت یازدهم و اقدامات اشتباه و مثالهای بسیار زیاد دیگر از سوء مدیریت دولت وقت همه و همه باعث وضعیت اسفبار فعلی در مسئله حاملهای انرژی شده است.
🟢⚪️🔴از پمپاژ ناامیدی تا زیر سؤال بردن دستاوردهای دیپلماسی
۱
روزنامه شرق یکی از رسانههای مکتوب جریان موسوم به اصلاحات در کشور است که در موضوعات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و... به نشر آرای این جریان میپردازد. در این مطلب با نگاهی کلان، عناوین صفحه اول این روزنامه در مردادماه 1402 را بررسی و تحلیل کردهایم.
سرویس سیاسی-
بررسی صفحه نخست این روزنامه وابسته به جریان مدعی اصلاحات در ماهی که گذشت نشان میدهد موضوعات مختلف سیاست داخلی، سیاست خارجی، اقتصادی و اجتماعی مورد توجه شرق قرار گرفته و در تیتر یکها و سرمقالههای مردادماه به آنها پرداخته است. در این میان نکتهای که در نگاه اول به چشم میآید، تمرکز بر سوژههای منفی و برجستهسازی مشکلات اقتصادی و اجتماعی در عین تنوع موضوعات است. در تیتر یکهای مردادماه شرق، تنها یک تیتر مثبت و امیدوارکننده - که توضیح آن در ادامه خواهد آمد - دیده میشود و مابقی همگی دارای روح ناامیدی و یا خنثی هستند.
«تهران در آستانه خفگی»، «شهرسازی ناهنجار»، «فغان دارو از نرخهای دولتی» و «طلسم فرسایشی بورس» از جمله تیترهایی است که در آن مشکلات اقتصادی و اجتماعی برجسته شده است. این روزنامه همچنین در انتقاد از دولت و مجلس، تیترهایی چون «ناترازیهای یک کابینه» و «رای به رای مخفی» (در مورد اصل هشتاد و پنجی شدن لایحه حجاب) را بهکار برده است.
شرق همچنین در سیاست خارجی نیز چندان روی خوشی به روابط ایران با کشورهای آسیایی و آمریکای لاتین نشان نداده و با عناوین «پوچبازی در ونزوئلا» و «اجماع یا دورهمی؟» (در خصوص نشست چهارجانبه ایران، روسیه، سوریه و ترکیه) به آنها اشاره کرده است. البته نگاه شرق به روابط با «غرب» به وضوح بهتر بوده و در مورد برخی گفتوگوهای غیرمستقیم و تبادل زندانیانی که میان ایران و آمریکا صورت گرفت، از الفاظی چون «فاز اجرایی آشتی» و «توافق در روزهای سخت» استفاده کرده است.
تنها تیتر مثبت شرق: ابقای حسین سلاحورزی!
اما تنها تیتر مثبت شرق در مردادماه امسال مربوط به اتاق بازرگانی و رئیس جدید حاشیهسازش مربوط میشود. حسین سلاحورزی که از حامیان اغتشاشات سال گذشته بود و گرچه استعلام نهادهای امنیتی درباره او منفی بود، همچنان بر مسند ریاست یکی از مهمترین نهادهای اقتصادی کشور تکیه زده است. روزنامه شرق نیز روز 19 مرداد پس از آنکه سلاحورزی در قامت رئیس اتاق بازرگانی ایران با رئیس مجلس ویتنام دیدار کرد، عبارت «اتاق رو به جلو» را برای تیتر یک انتخاب و در گزارش خود تلویحا از عدم موفقیت دولت برای ابطال انتخابات اتاق ابراز خرسندی کرده است.
چرا این را به آقای زنگنه و مجلس دهم نگفتید؟
روزنامه اعتماد در یادداشتی به قلم رضا امیدوار تجریشی با عنوان رفتار پوپوليستي در نگه داشتن فنر قيمتها به انتقاد از عدم افزایش قیمت حاملهای انرژی پرداخته است. در قسمتی از این یادداشت عنوان شده: «اما اين ضرورت به دليل گزارههاي سياسي و جناحي كمتر مورد توجه مجلس و دولت قرار ميگيرد. نمايندگان نگرانند هر نوع تصميمسازي در نرخ بنزين منجر به كاهش سبد راي آنها شود. اين در حالي است كه دستگاه قانونگذار بايد از رفتارهاي پوپوليستي دوري كرده و منافع كلان مردم و كشور را مدنظر قرار دهد. تداوم اين نوع سركوب قيمتها باعث وارد آمدن فشار بسيار زياد به فنر اقتصادي قيمتها شده و سرانجام روزي اين فنر در خواهد رفت. روند افزايش قيمت حاملهاي انرژي مانند مصوبه مجلس ششم بايد به صورت تدريجي و همراه با يك شيب ملايم صورت گيرد.»
آقایان احتمالا این بار نیز فراموش کردهاند که بدعت نگه داشتن فنر قیمت حاملهای انرژی را بیش از هر دولتی دولت آقای روحانی پایه گذاشت.جای سؤال و تعجب است که چرا اصلاحطلبان منکر نقش خود و دولت متبوع خود در بحران بنزین میشوند. وضع نامطلوب فعلی در حوزه بنزین و حاملهای انرژی و ایجاد ناترازی سنگین در تولید و مصرف حاملهای انرژی بیش از هر دولت و هر فرد دیگر بر عهده و ذمه دولت روحانی و ژنرالهای نفتی آن است. سیاست عدم احداث پالایشگاههای جدید و تعلل شش ساله در اتمام و بهرهبرداری پالایشگاه ستاره خلیج فارس، کنار گذاشتن طرح هوشمندانه سهمیهبندی سوخت، نگه داشتن فنر قیمت حاملهای انرژی برای چندین سال، کنار گذاشتن سیاست حمایت از تولید خودروهای گازسوز و برقی، رواج شایعه دروغ آلایندگی بنزین پتروشیمی به دلیل منافع شخصی مسئولین دولت یازدهم و اقدامات اشتباه و مثالهای بسیار زیاد دیگر از سوء مدیریت دولت وقت همه و همه باعث وضعیت اسفبار فعلی در مسئله حاملهای انرژی شده است.
🟢⚪️🔴نوبخت باز هم برای اصلاحطلبان حاشیه آفرید
خودزنی معاون روحانی با انکار آمارهای زیرمجموعه
نوبخت، رئیسسازمان برنامه و بودجه دولت روحانی در حالی مدعی رشد بالای اقتصادی دولت دوازدهم شد که آمارهای همان دوره نشان میدهد این ادعا بیاساس است.
سید ابراهیم رئیسی اخیرا در اظهاراتی با اشاره به وضعیت کشور در زمان تحویل به دولت سیزدهم، 12 مشکل اساسی را بر شمرد که یکی از آنها رشد اقتصادی صفر درصدی بود که در این دو سال به چهار درصد افزایش یافت. این افشاگری بر مسئولان دولت قبل تا آنجا گران آمد که به اظهارات غیرواقع متوسل شدند. محمدباقر نوبخت؛ رئیسسازمان برنامه و بودجه و یار نزدیک حسن روحانی در توئیتی خطاب به رئیسجمهور ادعا کرد: «درخصوص گزارش امروز حضرتعالي، آيا التفات داريد كه طبق گزارش شماره ١١٠ بانك مركزي، رشد اقتصادي سال ١٣٩٩ معادل چهار و یک دهم درصد و در بهار سال ١٤٠٠ برابر شش و هفت دهم درصد و مستند به گزارش رسمي مركز آمار، رشد اقتصادي ١٣٩٦-١٣٩٢ بيش از چهار و هفت دهم درصد و در سال ١٣٩٥ برابر 14 و دو دهم درصد بود؟»!
تقریبا هیچ!
این توئیت خیلی زود با واکنش و اظهار تعجب گسترده کاربران و کارشناسان مواجه شد. در همین زمینه سید احسان خاندوزی؛ وزیر اقتصاد در پاسخ به این ادعاها و شروع زودهنگام اظهارات انتخاباتی اصلاحطلبان و اعتدالیها توئیت کرد: «کاندیدای محترم! صادق بودن با مردم شرط اول حکمرانی است. طبق گزارش رسمی بانک مرکزی میانگین رشد اقتصادی در چهارسال منتهی به دولت سیزدهم برابر پنج صدم درصد بوده است؛ و این یعنی هیچ». در پی تشکیک نوبخت رئیس سازمان برنامه و بودجه دولت روحانی در آمارهای رشد اقتصادی سالهای 1399 و 1400، سپهر خلجی؛ دبیر شورای اطلاعرسانی دولت هم با انتشار گزارشهای رسمی مرکز آمار نشان داد این گزارشها که در دوره مسئولیت نوبخت منتشر شده تأییدکننده آمارهای رئیسی است. او با اشاره به اینکه مرکز آمار زیر مجموعه سازمان برنامه و در واقع تحت مدیریت خود نوبخت بوده است، افزوده است که «مراقب باشید خشم از موفقیت دیگران منجر به انکار خودتان نشود».
آمارها میگویند اقتصاد ایران در سالهای 97 و 98 یعنی در دو سال پیاپی رشد اقتصادی منفی سنگینی را تجربه کرد. حتی اگر دوران کرونا یعنی سال 1399 را نادیده بگیریم، میانگین سالانه رشد اقتصادی طی سه سال 96 تا 98 معادل منفی یک و دو دهم درصد بوده است.
در ضمن مسئولان دولت تدبیر، در حالی نسبت به مقایسه رشد اقتصادی دو دولت برآشفته میشوند که در زمان روی کار آمدن در سال 92، دائما به نرخ رشد منفی سال 91 اشاره کرده و از رشد بالای سالهای قبل از آن حرفی نمیزدند. آنها در آن زمان مدعی بودند که تحریم عامل مشکلات نبوده و ضعف مدیریت دولت نهم و دهم باعث مشکلات شده ولی حالا کارنامه دولت خود را به تحریمها نسبت میدهند.
گفتنی است، یکی از عوامل شکست مرحوم هاشمی رفسنجانی در انتخابات ریاست جمهوری 1384، مناظرات نوبخت بود.
هدایت شده از 🔵#گام_دوم_انقلاب🔵
«بیتا دریاباری» یکی از اعضای کودتای دیپلماتیک علیه ایران کیست؟+عکس و سند
دریاباری سعی کرده است از نویسندگان و هنرمندانی که به هر نحو دچار مساله با کشور شدهاند و یا وابستگاه به فرقه بهاییت و یهودی تبارانی همچون بهرام بیضایی، هوشنگ سیحون، احسان یارشاطر و هما سرشار تقدیر به عمل آورد.
به گزارش مشرق، در سندی که روزنامه تهران تایمز دست به افشا آن زده و درباره پروژه آمریکایی کودتای دیپلماتیک در بحبوحه اغتشاشات سال ۱۴۰۱ است، نام یکی از این کودتاچیهای دیپلماتیک قابل توجه است، بیتاسادات دریاباری.
بیتاد دریاباری که تمام ثروت خود را از همسر سابق خود
امید کردستانی مدیر ارشد گوگل به ارث برده
از عناصر ضد ایرانیتبار مورد اعتماد هیئت حاکمه آمریکا است
برای شناخت این عنصر ضدایرانی کافی است به دو پروژه ضدایرانی که در طول این سالها اجرا کرده نگاه انداخته شود:
۱. تاسیس بنیاد برابری پارس که تبدیل به مرکز تجمع سلبریتیهای (دلقک های هنری) ایرانی به استخدام رژیم صهیونیستی درآمدهای همچون نوید نگهبان و شاون تاوب شده است.
تقدیر بیتا دریاباری در بنیاد برابری پارس از شاون تاوب و نوید نگهبان بازیگران
سریال «تهران» ساخته شده توسط موساد علیه ایران
تقدیر بیتا دریاباری از شیرین نشاط بهائی و شهره آغداشلو
سلطنت طلب به عنوان دو هنرمند ضداسلامی
۲. سرمایه گذاری و حمایت مالی از پروژه ایران ۲۰۴۰ عباس میلانی در مرکز مطالعات ایران حمید مقدم دانشگاه استنفورد آمریکا که مقام معظم رهبری درباره آن در سال ۱۳۹۸ از عبارت «پروژه مرکب از خباثت و خیانت» استفاده کرده اند.
بیتا دریاباری و عباس میلانی در کنار حمید مقدم سرمایه گذار اصلی مرکز برانداز مطالعات ایران دانشگاه استنفورد
حمید مقدم از دوستان قدیمی مراد موشه طاهباز جاسوس آمریکایی-اسرائیلی است
بیتاد دریاباری در این مرکز جایزه ای به نام خود (Bita Prize) تاسیس و هرساله سعی کرده است از نویسندگان و هنرمندانی که به هر نحو دچار مساله با کشور شدهاند و یا وابستگاه به فرقه بهاییت و یهودی تبارانی همچون بهرام بیضایی، هوشنگ سیحون، احسان یارشاطر و هما سرشار تقدیر به عمل آورد.
تقدیر بیتا دریاباری و عباس میلانی از محسن نامجو در مرکز مطالعات ایران استنفورد
تقدیر بیتا دریاباری و عباس میلانی از هوشنگ سیحون بهایی
عباس میلانی و خواهرش فرزانه میلانی از سخنرانان سالانه مشرق الاذکار بهائیان در شیکاگو آمریکا هستند
نکته جالب توجه اینکه کاوه مدنی به سفارش مراد موشه طاهباز (دوست قدیمی حمید مقدم)، پیش از آنکه توسط عیسی کلانتری معاون سازمان محیط زیست دولت روحانی شود مدتی را در بخش محیط زیست پروژه ایران ۲۰۴۰ مشغول به کار بوده است.
کاوه مدنی نویسنده بخش محیط زیستی پروژه ایران ۲۰۴۰ عباس میلانی در دانشگاه استنفورد
در سال ۱۳۹۶ معاون عیسی کلانتری در سازمان محیط زیست و پس از افشاء جاسوسی از کشور متواری شد
پس از خودکشی کاوس سیدامامی سرشبکه جاسوسان محیط زیستی در ایران و خروج
رامین سیدامامی ملقب به کینگ رام از ایران اولین کسی که از او در خارج از کشور استقبال کرد،
عباس میلانی در مرکز مطالعات ایران دانشگاه استنفورد بود
بیتا دریاباری با کاوس سیدامامی و عباس میلانی با مراد موشه طاهباز
شاهمهره جاسوسی آمریکا و اسرائیل در ایران نسبت خویشاوندی دارد
در نوروز سال جاری در این مرکز مطالعاتی ضدایرانی، عباس میلانی جمعی را ازجمله کاوه مدنی برای اجرای پروژه براندازی آکادمیک دورهم گردآورده بود که پیش از این، به بررسی آن پرداخته شده بود.
اما براندازی پروژه چندین ساله عباس میلانی در این مرکز بوده و از سالها پیش آن را با تحت هدایت دو عنصر اطلاعاتی ارشد آمریکایی یعنی مایکل مکفائول و لری دیاموند و با نظارت فرانسیس فوکویاما نظریه پرداز معروف سیاسی آمریکایی در این مرکز دنبال میکرده است که به عنوان نمونه می توان به نشست سال ۲۰۱۸ این مرکز که برای گذار از جمهوری اسلامی برگزار شده بود اشاره کرد.
مایکل مک فائول، فوکویاما، لری دیاموند و عباس میلانی در نشست با موضوع براندازی جمهوری اسلامی ایران در مرکز مطالعات ایران استنفورد
🟢⚪️🔴چند طنز خنک از کسی که اعتبار اصلاحطلبان را نابود کرد
بخش اول
یکی از سردمداران آشوب نیابتی علیه جمهوریت و اسلامیت در سال 1388، مدعی نگرانی برای انقلاب و حاکمیت شد.
خاتمی در دیدار عدهای از زندانیان قبل از انقلاب گفت: باید در کنار مردم ایستاد و دردهای آنها را شناخت و بیان کرد و به حاکمیت اعلام کنیم که به مردم بد میکند.
وی با بیان اینکه طبقه متوسط موتور حرکت جامعه به سمت پیشرفت است، گفت: طبقه متوسط کجاست؟ بخشی به طبقه فرودست هل داده شده و بخشی دیگر مهاجرت کردند و بخشی هم که ماندهاند گرفتار انواع مسائل هستند.
خاتمی ادامه داد: مردم که برده نیستند! آدمی را سرکار بیاورید که بتواند کار کند و جواب مردم را بدهد. اگر هم میگویید زور داریم و همین است که هست خب چرا به نام اسلام چنین میکنید؟
وی گفت: اگر آن روز که همهپرسی شد میگفتیم اسلامی که کنار این جمهوری مینشانیم، رای مردم و حق حاکمیت مردم و توسعه را قبول ندارد و برای مجلس هیچ اصالتی قائل نیست و...؛ آیا مردم به این رأی میدادند؟ این اسلامی که امروز وصف جمهوریت شده است اسلامی که در نوفللوشاتو مطرح شد، نیست. آیا جمهوری ما همان است که در دنیاست؟ آیا اسلام که از آن دم میزنند، همان اسلام سازگار با جمهوریت است؟ این اسلام با جمهوریت و با دموکراسی و مردمسالاری سازگار نیست، سبب اصلی ناکارآمدیها است.
وی گفت: نه از انقلاب پشیمانیم و نه جمهوری اسلامی را رد میکنم اما حرفمان این است که آنچه هست با جمهوری اسلامی فاصله بسیار زیادی دارد. برگردید به جمهوری اسلامی و خوداصلاحی کنید. حکومتی که هدف آن توسعه و رفاه و عدالت به معنای واقعی کلمه و امنیت نباشد، پایدار نخواهد بود. قبلا گفتهام اگر خوداصلاحی نکنید نابودیتان حتمی است.
خاتمی درباره انتخابات گفت: انتخابات برای مردم است؛ باید واقعا انتخابات صورت گیرد. نمیشود دست و پای کسی را ببندید و بگویید شنا کن! وقتی همه درها بسته میشود و بخشهای زیادی از مردم اصلا نامزد موردنظر خود را ندارند که بتوانند رأی دهند، به چه چیز رأی بدهند.
او همچنین گفته است: «باید مشخص شود که آیا اپوزیسیون مورد قبول حاکمیت است یا نه؟ اگر بگویید هرکس با روال و روش و رویکرد موجود مخالف است، او ضد است و باید نابود شود که این بدترین شکل دیکتاتوری است. اگر کسی بگوید با قانون شما و در چارچوب آن کار میکند ولو آن را قبول ندارد، چه؟ حال حرفهای جذاب پیش از انقلاب که کمونیستها و حتی خداناباوران هم شهروند و آزادند مگر اینکه توطئهآمیز دست به خشونت و بههم زدن نظم کنند، پیشکش! صاف بگویید اپوزیسیون و مخالف قانونی را قبول ندارید».
گوینده این سخنان، کسی است که اولا در پروژه القای دروغ تقلب در انتخابات 14 سال قبل و نابودی حماسه مشارکت 85 درصدی مردم، نقش بازیچه سرویسهای بیگانه را ایفا کرد و حال آنکه نهتنها کوچکترین سندی برای این دستمایه آشوبافکنی ارائه نکرده، بلکه در محافل خصوصی گفته که از ابتدا باور داشته تقلبی صورت نگرفته است(!) این در حالی است که ادعای تقلب، دستاویز کانونی سرویسهای جاسوسی غرب برای راهاندازی کودتاهای مخملی بوده و خاتمی به همین دلیل در خیانت موسوی و برخی عناصر اشرافی غربگرا (برخی اعضای دولت موسوم به اصلاحات) شریک است.
ثانیا او و برخی اطرافیانش، سرمایهگذار و موسس اصلی دولت روحانی بودند که موجب شکاف طبقاتی شدید در دوره مدیریت هشتساله شد و به زندگی طبقات متوسط و فرودست آسیبهای اساسی زد. در اینجا به نظر میرسد نقش خاتمی و همطیفانش مشابه نقش همان کسانی است که از دربار خلیفه سوم متنعم بودند اما هنگام شورش علیه امیر مومنان(ع) دم از عدالت و مردم میزدند؛ تا آنجا که امام فرمود «آنان حقی را مطالبه میکنند که خود واگذاشتند و خونی را میطلبند که خود ریختند»!
خاتمی در حالی از حرمت و معاش مردم دم میزند که حتی یکبار به صراحت به حسن روحانی یا وزرا و مدیران او بابت تحمیل تورم 60 درصدی، تورم بیش از 700 تا 1000 درصدی اقلام مختلف در طول هشت سال، حقوقهای گزاف نجومی، واگذاری فسادآلود و رانتی دهها شرکت بزرگ دولتی، حراج 18 میلیارد دلار ارز و 60 تن طلا و خالی کردن خزانه، سه برابر کردن ناگهانی بنزین و تسهیل برنامه دشمن برای آشوبافکنی در آبان 1388، تعطیلی برنامه هستهای و تعهد به غرب برای کاهش نیروگاهسازی، و دهها خسارت از این دست، یک کلمه اعتراض نکرد تا حتی ادای طرفداری از حقوق مردم را درآورده باشد. علت هم این بود که مدعیان اصلاحطلبی در انتخابات 96 گفته بودند ما تضمین وعدههای روحانی هستیم.
🟢⚪️🔴
بخش دوم
در حقیقت اگر نظام مواخذه و حسابرسی جامعی در کار بود، حالا باید امثال خاتمی نه فقط برای جنایت و وطنفروشی سال 88 بلکه به خاطر تلبیس انتخاباتی سال 92 و 96 و نابودی معیشت مردم محاکمه و مجازات میشدند. اما چون آزادی بیان- حتی در حد لافزنی و تحریف- برقرار است، متهم بدهکاری چون او میتواند ادا و اطوار طلبکاران را دربیاورد! از همه طنزها خنکتر هم این است که فرد بیکفایتی با هشتسال ریاستجمهوری و چندسال وزارت و نیز هشتسال حمایت از ناکارآمدترین دولت تاریخ چنددهه اخیر، با واژه اپوزیسیون بازی کند و خود ناچیزش را مثلا اپوزیسیون وانمود کند!!
یادآور میشود در نظامهای دموکراتیک غربی که قبله آماده غربگرایان هست، امکان ندارد به دار و دسته و گروهی اجازه بدهند که بعد از چندبار ارتکاب وطنفروشی و آشوبافکنی و بازی بهعنوان مهره پیاده سرویسهای خارجی در برنامه براندازی، مجال عرضاندام داشته باشد چه رسد به اینکه درباره انتخابات و دموکراسی و اپوزیسیون قانونی حرف بزند.
سرانجام اینکه برخلاف ادا و اطوار مخالفخوانی علیه انتخابات، خبرها حاکی از پیشثبتنام حداقل 800 نامزد اصلاحطلب برای انتخابات مجلس است که باز هم میزان صداقت برخی مدعیان را نشان میدهد.
یادآور میشود حجم خیانتهای خاتمی و برخی اطرافیان وی، موجب آسیب به اعتبار نامزدهای اصلاحطلب هم شده، چنانکه اولین نفر سه فهرست انتخاباتی آنها در انتخابات مجلس قبل در تهران فقط 67 هزار رأی کسب کرد. در انتخابات ریاستجمهوری نیز آقای همتی که مورد حمایت خاتمی و 16 حزب همسو بود نتوانست بیش از 2/4 میلیون را کسب کند.
قابلیت تدریس برجام به عنوان نمونه توافق بد در دانشگاههای دنیا رئیس مستعفی جبهه اصلاحات گفته است: در دولت روحانی احیای برجام در دسترس بود اما اجازه ندادند.
رسانههای اصلاحطلبان بخشی از اظهارات نبوی در گفتوگو با نشریه آگاهی نو را که در دفاع از برجام است، باز نشر کردند. این بازنشر در حالی است که چند روز قبل، بازنشر اظهارات انتقادی نبوی درباره عناصر تندرو در جبهه اصلاحات، موجب حملاتی علیه وی شده بود. نبوی در این زمینه با انتقاد از مرض تندروی بچهگانه افزوده بود: «من تفکر چپروانه را قبول ندارم. خیلی از کارهایی که انجام میشود چپروی است؛ چون وقتی کاری بکنیم که عاقبت آن را ندانیم چه میشود، همینطور دیمی حرکت کنیم، اسمش میشود چپروی... مرحوم شعاعیان را که با هم مبارزه مسلحانه میکردیم، در نقد چپروی در آن زمان میگفت «اینها چپ نیستند، لوچاند یعنی چشمهایشان تابهتا میبیند و نمیشود اسم اینها را چپ گذاشت». واقعا ما الان هم دچار مرض بچهگانه چپروی هستیم. یعنی کسانی که لوچاند... در مجموعه خودمان هم میبینیم، نه اینکه فکر کنید منظورم نیروهای بیرون از مجموعه است، به آنهایی که کف خیابان بودند کاری ندارم. در مجموعههای خودمان هم لوچ داریم... در جبهه اصلاحات یک زن که فعالیت سیاسی گستردهای هم از گذشته داشته، رئیس شده است که مبارک است ولی بعضی از دوستان تصورشان این است که با شعار جوانگرایی یا استفاده از خانمها، جوانهای کف خیابان به سمت ما خواهند آمد که من چنین تصوری ندارم».
حالا برخی رسانههای طیف اصلاحطلبان، اظهارات نبوی درباره برجام را بازنشر کردهاند تا احتمالا زهر ادبیات اعتراضی وی درباره اصلاحطلبان را بگیرد.
او در این بخش گفته است: «در دولت آقای روحانی امضای برجام کار سادهای نبود. ببینید الان دو سال است دنبال ایناند که برجام را به نتیجه برسانند، همان برجامی که به آن بد و بیراه میگفتند، اما هنوز نتوانستهاند. امضای برجام و در پی آن رفع تحریمها و خروج پرونده ایران از شورای امنیت، کارهایی بسیار مهم بود. شما ببینید در دوره بایدن نمیتوانند مذاکره کنند و کار بازگشت به برجام را به نتیجه برسانند. روحانی در دوره ترامپ توانست برجام را حفظ کند. اواخر دوره روحانی، احیای برجام کاملا در دسترس بود ولی اجازه ندادند. ظاهرا آقای روحانی گفته بود اجازه دهید دولت من توافق امضا کند و شما از ثمرهاش بهرهمند شوید که مقبول واقع نشد. من همیشه از عملکرد دولتهای اصلاحطلب و میانهرو و معتدل دفاع کرده و میکنم».
درباره این اظهارات برجامی، شایان ذکر است: 1) بخش عمدهای از برجام، دیکته طرف آمریکایی است به همین علت هم امتیازات مد نظر آمریکا و اروپا «مشخص، نقد، و واجبالاجرا پیش از فرا رسیدن روز اجرای برجام، و برگشتناپذیر» است، اما مطالبات ایران، «سرهمبندی» (تعبیر مجله تایم)، مبهم، نسیه، پس از انجام همه تعهدات ایران است. به بیان دیگر، تعهدات طرفین در برجام نا متوازن و ناهمزمان است و ضمنا هیچ تضمینی برای انجام تعهدات طرف غربی برای لغو تحریمها یا سازوکار شکایت و اخذ تضمین در صورت بدعهدی طرف غربی، پیشبینی نشده و به این معنا، برجام نه یک دستاورد حتی دمدستی، بلکه مالباختگی و
🟢⚪️🔴
بخش سوم
خسارتدیدگی است که باید به عنوان یک قرارداد و توافق افتضاح، در آکادمیهای حقوق بینالملل تدریس شود.
2) انجام چنین توافقی نه تنها هنر نیست بلکه بانیان مطلع آن به ویژه شخص آقای روحانی و برخی افراطیون غربگرا را در موضع اتهام قرار میدهد.
3) برجام احیا نشد، چون دولتهای ترامپ و بایدن حاضر نبودند دو هزار تحریم پدید آمده با برجام را لغو کنند و برای انتفاع پایدار ایران تضمین و تعهد بدهند، بلکه برجام را گروگانی برای اخذ باجهای بزرگتر میدانستند. با این وصف معلوم نیست مدعیان اصلاحات چگونه این دروغ بزرگ را تقلید و تکرار میکنند که برجام در اواخر دولت روحانی قابل احیا بود. بدون سند آوردن درباره تضمین لغو پایدار و موثر تحریمها از سوی غرب – که وجود خارجی هم ندارد- چگونه میتوان مسئولیت بدعهدی را از دوش غرب برداشت و بر دوش طرف ایرانی گذاشت؟!
در همین زمینه، یکی از کانالهای مجازی با مرور سرگذشت برجام نوشت: ۲۶ دی ۹۴، برجام اجرا شد اما ۲۸ فروردین ۹۵، آقای سیف، رئیسکل سابق بانک مرکزی دولت روحانی در مصاحبه با تلویزیون بلومبرگ گفت: عایدی ایران از برجام تقریباً «هیچچیز» بوده است. او در نشست شورای روابط خارجی آمریکا عنوان کرد: ما قادر نیستیم از پولهای خود در خارج استفاده کنیم؛ آمریکا به تعهداتش عمل نکرد. از سوی دیگر، اوباما 25 دی ۹۵ در حالی که کمتر از یک هفته به پایان دوره ریاستجمهوریاش باقی مانده است، فرمان وضعیت اضطرار ملی درباره ایران را تمدید کرد. قانون وضعیت اضطرار ملی درباره ایران یا همان تحریم داماتو، ایلسا و ایسا از سال ۱۹۹۵ و از زمان دولت هاشمی رفسنجانی، اعلام شده است. همچنین ۱۳ آبان ۹۶ آقای صالحی، معاون رئیسجمهور تاکید کرد: آمریکا از روز نخست، دبه را آغاز کرد و نه یک دبه بلکه چند بار دبه کرد. چند ماه بعد یعنی ۱۸ اردیبهشت ۹٧، ترامپ از برجام خارج شد.
گسترش اعضای بریکس وجهه ضد غربی آن را تشدید میکند.
با عضویت ایران و برخی کشورهای دیگر در بریکس، این پیمان وجهه ضدغربی و ضدآمریکایی بیشتری پیدا میکند.
دویچهوله وابسته به دولت آلمان در اینباره نوشت: نشست سهروزه سران پنج کشور گروه بریکس با حضور دهها تن از سران دیگر کشورها در ژوهانسبورگ، آفریقای جنوبی آغاز بهکار کرد. بریکس زمانی بهعنوان یک اتحاد اقتصادی در تقابل با گروه هفت غربی تشکیل شد. حال ایران، کوبا، بلاروس و ونزوئلا نامزد عضویت هستند. بریکس امروز خصلت سیاسی به خود گرفته و برخی کشورها با توسعه بحرانزای آن مشکل دارند.
با پایان نشست بریکس در ژوهانسبورگ در روزهای آینده، اتحادیه کشورهای در آستانه صنعتی میتواند ترکیب دیگری داشته باشد. در نشست سهروزه بریکس، سران پنج کشور عضو آن میخواهند بیش از هرچیز در مورد توسعه این اتحاد تصمیم بگیرند. پیش از این ۲۳ کشور خود را برای پیوستن به این اتحاد اعلام کردهاند. این فهرست نشان میدهد که بریکس با پذیرش آنها در چه مسیری حرکت میکند، زیرا نامزدها شامل ایران، کوبا، بلاروس و ونزوئلا هم میشود. این دولتهای نامزد عضویت، بیزاری خود را از «هژمونی» آمریکا و کشورهایی که آنها را دستنشاندگان غربی آن میدانند، پنهان نمیکنند و مایلند که این اتحاد هرچه بیشتر بهعنوان «سنگری در برابر سلطه غرب» برآمد کند.
گروه بریکس در سال ۲۰۰۹ با چهار عضو برزیل، روسیه، هند و چین تأسیس شد و یک سال بعد آفریقای جنوبی بهعنوان چرخ پنجم واگن به آن پیوست. در آن زمان یک بانکدار غربی به نام لرد جیم اونیل، اقتصاددان ارشد گلدمن ساکس، ایده چنین اتحادی را مطرح کرده بود.
کشورهای بریکس حتی پیش از توسعه آن ۴۲ درصد از جمعیت جهان (حدود ۳.۲ میلیارد نفر) و ۲۷ درصد از درآمد سرانه جهانی را تشکیل میدادند. اونیل در ابتدا بریکس را بهعنوان یک اتحاد اقتصادی در نظر داشت، زیرا در دهه اول هزاره جدید، چهار کشور بنیانگذار رشد اقتصادی سریعی داشتند. هیچیک از این کشورها در گروه هفت کشور توسعهیافته صنعتی (جی۷) حضور نداشتند و اونیل احساسی جز تحقیر برای این گروه نداشت. او معتقد بود که رویکرد متکبرانه گروه هفت برای زنده نگاه داشتن جهان مطابق خواست و منافع خود «خجالتآور» است. از سوی دیگر، نفوذ گروه جی۷ بهدلیل رکود طولانی مدت در ژاپن و ایتالیا نیز بهطور پیوسته در حال کاهش است، در حالی که کشورهای بریکس در حال سبقت از آنها هستند.
با تشدید جنگ قدرت میان آمریکا و چین، لحنها شدیدتر شد؛ و هنگامی که روسیه جنگ تهاجمی خود را علیه اوکراین به راه انداخت، ادعای بیطرفی و معصومیت سیاسی این اتحاد اقتصادی شکست خورد. جنگ روسیه علیه اوکراین سه عضو باقیمانده را در تنگنا قرار داد: برزیل خود را نقطه مقابل غرب نمیبیند و با گسترش بریکس بزرگترین مشکل را دارد.