5.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 اگر شما هم فارسی را میفهمید این فیلم را ۱۰ بار ببینید
🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حال و هوای منزل شهید پلیس
لالا کن دختر زیبای شبنم ........
#شهید_محمد_قنبری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📵هشدار
♻️اصلاح طلبایی که مشکل قلبی دارن
توصیه میکنم این کلیپ رو نبینند!
#زبان_دنیا
💠بچه حزب اللهی «ضد اسلام آمریکایی🇺🇸»
🏳 متفاوت در درج خبر وتحلیل 🇮🇷
@BACHE_HEZBOLLAHI
⭕️ مگه کوری؟!
(گفت و شنود)
گفت : چرا غربگراهای داخلی از سفر رئیسجمهور به ونزوئلا ، ماتم گرفته و اخمهایشان توی هم رفته و گروهکهای اپوزیسیون فراری ، از عصبانیت
مثل اسفند روی آتش جیلیز و ویلیز میکنند و بالا و پایین میپرند؟!
گفتم : چرا عصبانی نباشند؟! موفقیتهای رئیسی بدجوری
اعصاب آنها را به هم ریخته است.
گفت : حق دارند ! غربگراهای داخلی میگفتند دنیا در آمریکا و چند کشور اروپایی خلاصه میشود و منتظر بودند اجازه آب خوردن مردم هم از آنجا بیاید ! و حالا میبینند که دولت جدید بدون برجام و FATF از دهها سنگر
عبور کرده است.
و اپوزیسیون خارجنشین هم که زیر دُم آمریکا لانه کرده بودند حالا میبینند این حیوون زبونبسته از ترس رَم کرده است و...
گفتم : خبرگزاریهای غربی هم با وحشت نوشتهاند جمهوری اسلامی بعد از حضور نظامی در منطقه و روابط اقتصادی با همسایگان خود و شانگهای و بریکس حالا به پالایشگاهسازی فراسرزمینی در آن سوی دریاها در کوبا و نیکاراگوئه و ونزوئلا و... رسیده و میلیاردها دلار به ایران سرازیر میکند.
گفت : هفت پشت آمریکا و اروپا و پادوهای داخلی آنها هم به ذهنشان نمیرسید که از کجا ضربه میخورند!
گفتم : راهزنان به قلعهای حمله کرده بودند. یکی از بالای قلعه سنگی انداخت که به ملاج رئیس راهزنان خورد و او را نقش زمین کرد و درحالی که خون از سر و صورتش جاری بود به نگهبان قلعه گفت؛ مگه کوری ؟! سپر به این بزرگی رو نمیبینی که وسط مَلاجم
میزنی ؟!
به پایان سلام کن
سیدمحسن حسینی: هراس از پایان رژیم مجعول صهیونیستی در میان صهیونیستها از مرحله انکار به مرحله اعتراف رسیده است و ساکنان اراضی اشغالی بیش از پیش به این نتیجه رسیدهاند این رژیم موقت به دلایل مختلف از جمله ماهیت پوشالی و بحران هویتی و شخصیتی، هیچ آیندهای ندارد.
بسیاری این ایده که رژیم اسرائیل در ۳ دهه آینده وجود نخواهد داشت را یک پیشبینی صرف میخوانند اما هر روز که میگذرد تحلیلگران و سیاستمداران بیشتر به این نتیجه میرسند که نابودی رژیم صهیونیستی نه یک لفاظی یا پیشبینی بلکه یک تحلیل عمیق از درون حکومت پوسیده و موقت در فلسطین اشغالی است که تا امروز با ضرب و زور و خونریزی سرپا مانده است.
اسرائیل طی یک دهه اخیر با بحرانهای سیاسی - اجتماعی زیادی دست به گریبان بوده است؛ از بحران کنست و برگزاری 7 انتخابات طی ۱۰ سال گرفته تا فساد گسترده در میان مقامات ارشد از جمله زندانی شدن «ایهود اولمرت» نخستوزیر و اتهامات تجاوز و آزار جنسی علیه «موشه کاتساو» رئیس پیشین این رژیم و بحرانهای اجتماعی - امنیتی فزایندهای که شهرکنشینان صهیونیست را به فکر «بازکوچ» از سرزمینهای اشغالی انداخته است.
بازگشت دوباره بنیامین نتانیاهو به قدرت نه تنها به بحران سیاسی و شکاف در جامعه صهیونیستی پایان نداده است بلکه خود به یکی از مصادیق فروپاشی احتمالی این رژیم در آینده نزدیک تبدیل شده است. ساکنان اراضی اشغالی از ۶ ماه پیش هر روز و هر هفته در حال برگزاری تجمعات اعتراضی علیه دولت و سیاستهای دولتمردان این رژیم هستند. عدهای خوشخیال آن را دموکراسی در سرزمینهای اشغالی میدانند اما خود دولتمردان و سیاستمداران این رژیم از وخامت حکمرانی در اسرائیل باخبرند؛ آنقدر که نتانیاهو را نیز وادار به اعتراف کرده است.
نخست وزیر جلاد رژیم صهیونیستی در واکنش به تظاهرات گسترده ضددولتی در سرزمینهای اشغالی که هر هفته در جریان است، درباره پایان اسرائیل هشدار داده است. نتانیاهو در اظهاراتی بیسابقه با هراس از ادامه اعتراضات گفته، در یک دموکراسی اختلاف رای موضوعی طبیعی است اما جنگ داخلی نه و نباید وجود داشته باشد؛ جنگ داخلی به معنای «پایان کار اسرائیل» خواهد بود.
پیش از این ایهود باراک، نخستوزیر پیشین این رژیم در مقالهای نسبت به نابودی این رژیم در پایان دهه هشتم خود خبر داده بود. این مقاله که سر و صدای زیادی به راه انداخت با عنوان «نحسی هشتاد» براساس تحولات تاریخی استدلال کرده است رژیم اشغالگر دچار نفرین دهه هشتم میشود و قبل از پایان این دهه نابود خواهد شد.
اسحاق هرتزوگ، رئیس رژیم صهیونیستی هم با اشاره به بحرانهای فزاینده سیاسی - اجتماعی درباره فروپاشی جامعه صهیونیست از داخل هشدار داده و گفته شرایط به وجود آمده به خاطر بحران سیاسی ناشی از اصلاحات قضایی نتانیاهو، همانند بشکه باروتی است که هر لحظه ممکن است منفجر شود. با این حال اعتراف نتانیاهو به پایان اسرائیل، حکایت جدیدی است که بهسادگی نباید از آن گذشت. کسی که با پیروزی در انتخابات خود را ناجی رژیم صهیونیستی میدانست بعد از یک سال اکنون درباره پایان اسرائیل هشدار میدهد.
علاوه بر شکاف داخلی که رژیم صهیونیستی را به سمت یک جنگ داخلی تمامعیار پیش میبرد، تشدید فشارها علیه فلسطینیان در قدس اشغالی و کرانه باختری باعث شکلگیری نوعی انتفاضه جدید شده است.
همچنین تجاوزات مکرر ارتش این رژیم به نوار غزه باعث خشم روزافزون عربهای ساکن اراضی اشغالی شده و در آستانه شوراندن این نیروی اجتماعی عظیم علیه صهیونیستها است. صهیونیستها اکنون در یک باتلاق خودساخته گرفتار هستند، راهحلی برای معضلات بیپایان خود ندارند و ناامید از آینده هستند؛ اینها همگی نشان میدهد رژیم صهیونیستی در آینده نزدیک باید به پایان سلام کند.
🟢🟣علیه تثبیت سنت سبت
امید است نمایندگان بصیر و انقلابی این مجلس با درک حساسیت موضوع و ضرورت جهاد کبیر در مقابل نرمالیزاسیون تحمیلی دشمن، از هرگونه اقدامی که به ترویج سنتهای غلط و وارداتی صهیونیسم میانجامد، پرهیز کنند.
به گزارش مشرق، سبحان حافظی طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت:
سبت یا شَبّات (שבת) به معنای شنبه از سنتهای آیینی یهود است که اشاره به تعطیلی این روز در این دین دارد.
ادیان ابراهیمی هر یک برای خود یک روز تعطیلی در هفته دارند که برگرفته از آموزههایشان است.
یهودیان هم بر اساس کتابهای مقدس موجودشان معتقدند که خداوند جهان را در شش روز آفریده و روز هفتم به استراحت پرداخته است، لذا تعطیلی هفتگیشان، شنبه تعیین شده است. البته وجه تمایز جدی روز تعطیلی یهود با دیگر ادیان این است که یهودیان معتقدند که خداوند در این روز انسانها را از هرکاری جز عبادت نهی کرده و این در سایر ادیان از جمله اسلام نیست.
بر اساس شریعت شفاهی یهود (میشنا) بهطور مشخص انجام ۳۹ کار در شبات ممنوع است؛ از جمله شخم زدن، پاشیدن بذر، درو کردن، خوشه دسته کردن، خرمنکوبی، باد دادن به خرمن، انتخاب، غربال کردن، خرد کردن، خمیر کردن، آشپزی، برش، شستن، زدن پشم، رنگرزی، نخریسی، نخبافی، ساختن غربال، بافتن، تقسیم دو رشته، گره زدن، بازکردن، دوزندگی، پاره کردن، شکار، ذبح و قصابی، کندن پوست، نمک زدن به گوشت، ترسیم، صاف کردن، بریدن، نوشتن، فرستادن چیزی، ساختن مثلاً دیوار، خراب کردن، خاموش کردن آتش، افروختن آتش، کمک نهایی برای به پایان رساندن یک کار، جابهجا شدن به بیرون از محل سکونت.
همانگونه که میدانیم در اسلام صرفاً هنگامه اقامه نماز جمعه توصیه به تعطیلی کسبوکار شده و در سایر اوقات فعالیت ممنوع نیست.
از طرفی میدانیم که در قرآن کریم هم به خلقت آسمانها و زمین در شش روز اشارهشده، اما آموزههای اسلامی، ذات باریتعالی را از نیاز به «استراحت» و چیزهایی از این قبیل بینیاز میداند. معلوم نیست آنچه در عمل امروز یهود است، دقیقاً همان باشد که در زمان حضرت موسی (ع) تشریع شده باشد. ما تنها بر اساس آیات قرآن کریم میدانیم یهودیان از شکار در شنبه نهی شده بودند.
مشهور است که «طمع» و «ثروتاندوزی» از رذائل بنیاسرائیل بوده و پارهای از مفسران معتقدند تعطیلی شنبه در واقع ابزار تنبیهی شارع مقدس برای مهار طمعورزی یهود است تا حداقل یک روز هفته را از فعالیت اقتصادی دست بردارند و مشغول عبادت خداوند شوند.
بر این اساس حکم تعطیلی سبت بر ادیان دیگر تشریع نشده و بهخصوص در سنت اسلامی شنبه اولین روز کاری هفته قرار گرفته است.
هرچند بیشتر جمعیت کشورهای غربی را مسیحیان تشکیل میدادهاند، اما نفوذ سرمایهسالاران یهود در محافل سیاسی و اقتصادی غرب و بازارهای دنیا، باعث شد بهتدریج در برخی کشورهای غربی علاوه بر یکشنبه، شنبه نیز تعطیل شود و در حال حاضر در بسیاری از بازارهای دنیا و اقتصاد سرمایهداری تعطیلی آخر هفته (Weekend) دو روز شنبه و یکشنبه باشد. در واقع روز پول و ثروت یهود چربید و سنت اختصاصی یهود که در واقع مجازات طمعورزی آنان بود به سنت اقتصادی و حتی سیاسی دنیا تبدیل شد. نکته تأسفبارتر آن است که حتی در بسیاری از کشورهای اسلامی نیز از همین سنت تحمیلی غرب و یهود پیروی شده و تعطیلات هفته دو روز شنبه و یکشنبه است. جالب اینجاست که برخی کشورها حتی حاضر شدهاند تعطیلی مسیحیان (یکشنبه) را نپذیرند، اما تعطیلی یهود را به اسم همگامی با بازارهای جهانی پذیرفتهاند. به نظر میرسد جریان چراغ خاموش «آنوسی» در حاکم کردن تعطیلی شنبه در بسیاری از کشورهای اسلامی نقشآفرین بوده و بهطور مشخص سرپل جریان تطبیع (عادیسازی روابط با رژیمصهیونیستی) در امارات متحده عربی واسطه اصلی طرح این موضوع در کشورهای عربی و اسلامی بوده است.
در کشور ما نیز برخی بهطور مشکوکی هرچند سال یکبار در مجالس و دولتهای مختلف این ایده را مطرح کردهاند و عمدتاً هم بهانه این پیشنهاد را همگامی با بازارهای جهانی اعلام نمودهاند. البته جای این پرسش هست که آیا در حال حاضر بخش خصوصی ما -که بیشتر فعالیتهای بازرگانی خارجی ما را بر عهده دارد- منعی برای کار در روز پنج شنبه یا جمعه دارد که روز تعطیلی را باید جابهجا کنیم؟ از طرفی یک میلیون معلم و ۱۵ میلیون دانشآموز چه ارتباط تجاری با دنیا دارند که بگوییم شنبه سر کلاس نروید و بهجایش مثلاً پنج شنبه بروید؟ از اینها گذشته کشوری، چون چین بهعنوان دومین قدرت اقتصادی کنونی و اولین قدرت اقتصادی آینده جهان، وقتی ۱۲ ساعت با اروپا و امریکا فاصله زمانی دارد و درست زمانی که چینیها سر کارند، اروپایی در تختخواباند و برعکس، آیا این عدم همزمانی، چین را از
ادامه صفحه ۲ 👇
۲
پیشرفت اقتصادی بازداشته است؟
چه دلیلی دارد که نظام اسلامی و ساختارهای حکومتی آن مجبور به پذیرش تحمیل یک سنت یهودی بشوند و روز یکشنبه را آغاز هفته کاری خود قرار دهند؟ آیا جز این است که این بخشی از کلان پروژه صهیونیستها برای تحمیل نرمهای خود بر جهان است و متأسفانه برخی واسطه نرمالیزاسیون در این میان هستند. رهبر معظم انقلاب اسلامی چند سال پیش با هشدار به تبعیت از نرمهای تحمیلی دشمن، در ذیل مفهوم جهاد کبیر فرمودند: «دشمن را باید شناخت و در مقابل کارهای او باید حساسیت نشان داد؛ حتی اگر نسخه اقتصادی هم به ما میدهند، باید بااحتیاط برخورد کرد؛ مثل این است که دشمنی بیاید به انسان یک دارویی را بدهد و بگوید آقا، این دارو را بخور برای فلان بیماری؛ شما احتیاط میکنید؛ احتمال دارد در داخل این دارو زهر گذاشته باشد. نسخه سیاسی و نسخه اقتصادی دشمن هم باید بااحتیاط مورد توجه قرار بگیرد؛ حساسیت در مقابل دشمن این است. طبعاً این حساسیت وقتی بود، دیگر تبعیّت نخواهد بود، و عرض کردیم همان جهاد کبیر است.»
معالأسف عدهای در مجلس انقلابی –که چنین انتظاری از نمایندگان این مجلس هرگز نمیرفت- به دنبال تجویز نسخه تحمیلی سنت یهود به نام توسعه اقتصادی هستند و متأسفانه زمزمههایی از درون مجلس برای طرح مجدد این تصمیم کاملاً غلط مطرح شده است. امید است نمایندگان بصیر و انقلابی این مجلس با درک حساسیت موضوع و ضرورت جهاد کبیر در مقابل نرمالیزاسیون تحمیلی دشمن، از هرگونه اقدامی که به ترویج سنتهای غلط و وارداتی صهیونیسم میانجامد، پرهیز کنند. اگر بانیان این سیئه بزرگ از تداوم آن اجتناب کنند، اقدام صحیحی انجام دادهاند و در غیر این صورت باید در پیشگاه تاریخ و ملت ایران پاسخگو باشند.
پایان
🔶🔹🔶برسد به دست آقای خامنهای...
تملق نیست؛ چون چیزی برایم نمی ماسد ولی .....
ایرانیتر از همه ایرانیها در طول تاریخ پیدایش حکومت و مرز جغرافیایی در سرزمین پارس...
به بهانهی سالگشت انتخاب شما به رهبری ایران مینویسم...
قسمت اول
من، تاریخ خوانده هستم. و به اندازهی کوچک خودم، دنیا دیده.
من، تاریخ ایران را خواندهام. از زمان سرزمین مادها، پارسها و پارتها...
من، جز تاریخ جهان، تاریخ پادشاهان ایران را خواندهام؛ از کوروش و داریوش و انوشیروان و خسروپرویز تا نادرشاه و شاه عباس و کریم خان زند با لقب وکیل الرعایا!...
من، تاریخ دویست ساله اخیر ایران را خواندهام...
و آن سالهای پایانی نظام پادشاهی ایران...
من، آنچه در ایران در دوره رضاخان و پسرش گذشته خواندهام. در کتب مختلف به زبانهای مختلف...
و پس از آن...
من، زندگی امام خمینی را خواندهام و شیوه رهبری و حکومتداریاش و شأن و شخصیت و هویتش.
و بعد شما... من تاریخ زندگی شما را خواندهام. با تنوعی بالا...
من، بیست و چند سال سخنرانیهای شما پس از رهبری را گوش دادهام. با دقت و فکر خواندهام...
با جرأت و اعتماد به نفس و اتکا به اعتقاداتم میگویم: بعد از امام خمینی، ایرانیتر از همهی ایرانی ها شما هستید. پادشاه تر از همه پادشاهان ایران، شما هستید. خدماتی که شما به ایران کردهاید مثل و مثال دیگری جز امام خمینی ندارد.
آقای خامنهای، رهبر فرزانه ایران؛
فقط شما هستید که از قدرت خود سوء استفاده نکردهاید. فقط شما هستید که چون تمام پادشاهان ایران، برای قدرت و ثروت نجنگیدید. برای شهرت و محبوبیت دست به رفتارهای رایج، جهت عوام فریبی نزدید. فقط شما هستید که سفرهای تفریحی ندارید. فقط شما هستید که از همسر و دخترانتان استفاده ابزاری نکردید. فقط شما هستید که نگذاشتید فرزندانتان دیده شوند و صاحبان مقام و منصب و شهرت و قدرت. فقط شما هستید که دغدغه دین و دنیای مردم را با هم در عالی ترین درجات دارید. فقط شما هستید که به نحو احسن وظیفهای که به گردن دارید را هزاران بار بیش از حد انتظار به انجام رساندهاید. فقط شما هستید که مردم را تحقیر و تضعیف نکردید و هرگز از ایشان بدگویی ننمودید.
در این تمدن ۲۵۰۰ ساله تشکیل حکومت در ایران، بین تمام پادشاهان این سرزمین، فقط شما هستید که نظام طبقاتی را بی اعتقادید، حرم سرا ندارید و بدون کاخ و برج و مراکز تفریحی اختصاصی هستید. فقط شما هستید که بجای سر زدن و چشم درآوردن و زبان از حلقوم بیرون کشیدن که عرف تنبیهات و جنایات پادشاهان سرزمینم بوده، سالانه و بارها، آسیب زنندگان به حیثیت و آبروی فرهنگ و اقتصاد و سیاست یک کشور را شامل عفو عمومی کردید. فقط شما هستید که جنگهای متجاوزانه به سرزمینهای مجاور نداشتهاید که هیچ، برای استقلال آنها و افتادن حکومت دست مردم آن سرزمینها تلاش کردهاید. فقط شما هستید که در سرزمینهای مختلف همسایه و غیر آن، علاقهمند و معتقد و فدایی دارید...
در میان تمامی پادشاهان ایران، فقط شما هستید که در حوزههای مختلف علمی و معرفتی سرآمد علما و دانشمندان زیادی هستید. فقط شما هستید که آنقدر کتاب خواندهاید که از شماره خارج است.
فقط شما هستید که تحمل شکنجه و تبعید داشتید و خم به ابرو نیاوردید و هرجا رفتید منشا خیر برای ایران و ایرانی شدید. فقط شما هستید که اهل انتقام نبوده و نیستید. فقط شما هستید که خودتان را خرج ایران کردید نه ایران را خرج خودتان...
فقط شما هستید که هرگز از ما مردم ناامید نشدهاید. فقط شما هستید که معنای مقاومت را در کلام و عمل به ما ثابت کردید. فقط شما هستید که جانانه از زبان فارسی حمایت کردید. فقط شما هستید که دغدغه دارید و آرزو دارید که با همت همین جوانان ایرانی، روزی زبان علم دنیا، زبان فارسی باشد!...
ادامه دارد...
مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران
@ninfrance
حیف دیپلماسی التماسی نبود رفتید سراغ دیپلماسی اقتصادی؟!
یک دیپلمات سابق و غربگرا در نوشتهای عوامانه، به کوچکنمایی دستاوردهای دیپلماتیک دولت در دوره جدید پرداخت.
به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: قاسم محبعلی که سابقه سفارت و مدیرکلی در وزارت خارجه در دولتهای هاشمی و خاتمی را دارد، در یادداشتی نوشت:«سفر رئیسجمهور به کشورهای ونزوئلا، نیکاراگوئه و کوبا که در آمریکای جنوبی واقع هستند، هرچند که به گفته خود رئیسجمهور و برخی دیگر، برای ایران ارزش راهبردی دارد و حتما نیز برنامهریزیهایی در این خصوص صورت گرفته، اما اینکه چرا این دولت در سیاست خارجی خود چنین رویکردی را اتخاذ کرده که ارتباط با این کشورها را در دستور کار خود قرار دهد، به نظر میرسد ایران به واسطه شرایط تحریمی نمیتواند ارتباط موثر اقتصادی، تجاری و... با کشورهای تاثیرگذار داشته باشد به سمت برخی کشورهای کوچکتر میرود.
البته ارتباط با روسیه یا چین را میتوان برگ برندهای از این حیث در نظر گرفت. اما در شرایط حاضر، روسیه نیز با توجه به تحریمهایی که از سوی آمریکا و اتحادیه اروپا بر این کشور وضع شده، مدتهاست که رفت و آمدی به آن صورت انجام نمیدهد. لذا نه خود آقای پوتین میتواند سفری داشته باشد، نه مقامات دیگر کشورهای موثر به این کشور سفر میکنند. در حالی که آنها نیز خودشان مشکلاتی شبیه ایران دارند. لذا طبیعتا به سمت ایران گرویده میشوند.
به قول قدیمیها «بیا سوتهدلان گرد هم آییم.» یعنی کشورهایی که به لحاظ اقتصادی ضعیف و تحریم هستند و هم در سیاست خارجی خود با مشکلاتی مواجهند، کنار هم جمع میشوند. این مشکلی است که وجود دارد. منتها ایران در گذشته روابط گستردهتری با ترکیه داشت و هر ششماه یک بار سفرهایی در سطوح عالی به این کشور صورت میگرفت و کمیسیون مشترک دو کشور مرتب در سطوح وزرای خارجه، معاونین و کارشناسان برگزار میشد. درخصوص پاکستان، کشورهای حاشیه خلیجفارس، مالزی و برخی کشورهای اروپایی نیز همین رویکرد پیش میرفت. اما الان طبیعی است که آن شرایط وجود ندارد. هرچند که شاید اگر ایران این شرایط را نداشت و مثال تحریم نبود، شاید سیاست خارجی و روند سفرها به نحو دیگری پیش میرفت، اما اکنون نیز آنچه مطرح است، این نیست که تحریمهای ایران برداشته شود. چراکه تحریمهای ایران به دستههای مختلفی گسترش پیدا کرده و با مسائل پیرامون اوکراین و مسائل حقوق بشر، تحریمهای دیگری نیز بر ایران تحمیل شده و آن چیزی که امروز برای طرفهای مقابل مدنظر است اصطلاح توقف در برابر توقف است.
یعنی ایران، برنامههای غنیسازی خود را متوقف کند و در این سطح نگه دارد و از آن طرف نیز دیگر غربیها ایران را مورد تحریم مجدد قرار ندهند. لذا بدین معنی نیست که تحریمها برداشته میشود یا فروش نفت برای ایران به طور کامل آزاد خواهد شد. ایران اکنون در بهترین حالت میتواند یک میلیون بشکه نفت صادر کند در حالی که در گذشته چیزی در حدود دوونیم میلیون صادرات نفت داشتیم. لذا در توقف برابر توقف شرایط فعلی ادامه پیدا خواهد کرد و گشایشهایی مثل اینکه ایران مواد غذایی و دارویی وارد کند نیز مطرح میشود، اما از نظر سیاسی تغییری حاصل نخواهد شد. در مورداشتراک نوع رویکرد دولت سیزدهم با دولتهای نهم و دهم نیز باید گفت که نگاه، مشترک است، اما شاید به آن صراحت برخی از شعارهایی که در دوران آقای احمدینژاد به ویژه در دولت اول داده میشد مطرح نشود اما نگاه کلی یکسان است و درکی که از سیاست خارجی و جهان وجود دارد مشترک است».
تلاش این دیپلمات غربگرا برای کوچکنمایی دیپلماسی کشور در دوره جدید، در حالی است که اولا شمار تحریمها در بازی کلاهبردارانه غرب (برجام)، بیش از دو برابر شد و به جای لغو بدون بازگشت، به بیش از ۱۸۰۰ مورد رسید. رفتار آمریکا و اروپا با دولت روحانی به ویژه پس از انعقاد برجام و کارشکنی دولتهای اوباما و ترامپ و بایدن، به مراتب توهینآمیزتر از پیشا توافق بود. در همین روند صادرات نفت کشور به جایی رسیده بود که رئیسسازمان برنامه و بودجه دولت روحانی اعلام کرد « نمی توانیم حتی یک قطره نفت بفروشیم». اما امروز صادرات نفت کشور بدون برجام، از یک و نیم میلیون بشکه فراتر رفته و این غیر از صادرات غیر نفتی و گسترش چتر دیپلماسی اقتصادی در مناطق مختلف جهان، از شرق و جنوب آسیا تا آمریکای لاتین است. در این مسیر حتی دولت آلمان هم اخیرا مجبور به خرید نفت از ایران شد.
ادامه صفحه ۲ 👇👇👇🇮🇷
صفحه ۲
در موضوع آمریکای لاتین و کشوری مثل ونزوئلا که غربگراها معمولا با توهین و تحقیر درباره آن قضاوت میکنند، باید خاطرنشان کرد که تجارت ۸۵ هزار دلاری سال ۱۳۹۴ با ونزوئلا، اکنون به بیش از ۳ میلیارد دلار رسیده و برای مبادلات
۲۰ میلیارد دلاری هدفگذاری شده است. معاملات نفت و بنزین با این کشور، فروش کشتیهای بزرگ، احداث پالایشگاه فراسرزمینی در کاراکاس، کشت فراسرزمینی و مواردی از این دست، امکان ۹ تن طلا را در کنار مبادلات دلاری برای کشور فراهم کرد. این در حالی است که کل تجارت با اروپای متکبر در برخی سالها زیر ۹۰۰ میلیون دلار بوده است. در موضوع روسیه نیز، تمایل دو کشور برای عبور از تحریمها و گسترش تجارت، امکان گستردهای برای تبادل و تهاتر فراهم کرده است.
ضمنا باید عنایت داشت که تشکیل ائتلافهای قدرتمند در مقابل قلدری غرب، منحصر به سیاست خارجی ایران نیست و اکنون اتحادیهها و ائتلافهایی مانند بریکس و شانگهای در حال گسترش هستند منتها گویا خبر این تحولات بزرگ و جابهجایی در محور قدرت جهانی هنوز به امثال دیپلمات بازنشسته و غربزده نرسیده است!
پایان پیام/
علی اسکندری:
حیف دیپلماسی التماسی نبود رفتید سراغ دیپلماسی اقتصادی؟!
یک دیپلمات سابق و غربگرا در نوشتهای عوامانه، به کوچکنمایی دستاوردهای دیپلماتیک دولت در دوره جدید پرداخت.
به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: قاسم محبعلی که سابقه سفارت و مدیرکلی در وزارت خارجه در دولتهای هاشمی و خاتمی را دارد، در یادداشتی نوشت:«سفر رئیسجمهور به کشورهای ونزوئلا، نیکاراگوئه و کوبا که در آمریکای جنوبی واقع هستند، هرچند که به گفته خود رئیسجمهور و برخی دیگر، برای ایران ارزش راهبردی دارد و حتما نیز برنامهریزیهایی در این خصوص صورت گرفته، اما اینکه چرا این دولت در سیاست خارجی خود چنین رویکردی را اتخاذ کرده که ارتباط با این کشورها را در دستور کار خود قرار دهد، به نظر میرسد ایران به واسطه شرایط تحریمی نمیتواند ارتباط موثر اقتصادی، تجاری و... با کشورهای تاثیرگذار داشته باشد به سمت برخی کشورهای کوچکتر میرود.
البته ارتباط با روسیه یا چین را میتوان برگ برندهای از این حیث در نظر گرفت. اما در شرایط حاضر، روسیه نیز با توجه به تحریمهایی که از سوی آمریکا و اتحادیه اروپا بر این کشور وضع شده، مدتهاست که رفت و آمدی به آن صورت انجام نمیدهد. لذا نه خود آقای پوتین میتواند سفری داشته باشد، نه مقامات دیگر کشورهای موثر به این کشور سفر میکنند. در حالی که آنها نیز خودشان مشکلاتی شبیه ایران دارند. لذا طبیعتا به سمت ایران گرویده میشوند.
به قول قدیمیها «بیا سوتهدلان گرد هم آییم.» یعنی کشورهایی که به لحاظ اقتصادی ضعیف و تحریم هستند و هم در سیاست خارجی خود با مشکلاتی مواجهند، کنار هم جمع میشوند. این مشکلی است که وجود دارد. منتها ایران در گذشته روابط گستردهتری با ترکیه داشت و هر ششماه یک بار سفرهایی در سطوح عالی به این کشور صورت میگرفت و کمیسیون مشترک دو کشور مرتب در سطوح وزرای خارجه، معاونین و کارشناسان برگزار میشد. درخصوص پاکستان، کشورهای حاشیه خلیجفارس، مالزی و برخی کشورهای اروپایی نیز همین رویکرد پیش میرفت. اما الان طبیعی است که آن شرایط وجود ندارد. هرچند که شاید اگر ایران این شرایط را نداشت و مثال تحریم نبود، شاید سیاست خارجی و روند سفرها به نحو دیگری پیش میرفت، اما اکنون نیز آنچه مطرح است، این نیست که تحریمهای ایران برداشته شود. چراکه تحریمهای ایران به دستههای مختلفی گسترش پیدا کرده و با مسائل پیرامون اوکراین و مسائل حقوق بشر، تحریمهای دیگری نیز بر ایران تحمیل شده و آن چیزی که امروز برای طرفهای مقابل مدنظر است اصطلاح توقف در برابر توقف است.
یعنی ایران، برنامههای غنیسازی خود را متوقف کند و در این سطح نگه دارد و از آن طرف نیز دیگر غربیها ایران را مورد تحریم مجدد قرار ندهند. لذا بدین معنی نیست که تحریمها برداشته میشود یا فروش نفت برای ایران به طور کامل آزاد خواهد شد. ایران اکنون در بهترین حالت میتواند یک میلیون بشکه نفت صادر کند در حالی که در گذشته چیزی در حدود دوونیم میلیون صادرات نفت داشتیم. لذا در توقف برابر توقف شرایط فعلی ادامه پیدا خواهد کرد و گشایشهایی مثل اینکه ایران مواد غذایی و دارویی وارد کند نیز مطرح میشود، اما از نظر سیاسی تغییری حاصل نخواهد شد. در مورداشتراک نوع رویکرد دولت سیزدهم با دولتهای نهم و دهم نیز باید گفت که نگاه، مشترک است، اما شاید به آن صراحت برخی از شعارهایی که در دوران آقای احمدینژاد به ویژه در دولت اول داده میشد مطرح نشود اما نگاه کلی یکسان است و درکی که از سیاست خارجی و جهان وجود دارد مشترک است».
تلاش این دیپلمات غربگرا برای کوچکنمایی دیپلماسی کشور در دوره جدید، در حالی است که اولا شمار تحریمها در بازی کلاهبردارانه غرب (برجام)، بیش از دو برابر شد و به جای لغو بدون بازگشت، به بیش از ۱۸۰۰ مورد رسید. رفتار آمریکا و اروپا با دولت روحانی به ویژه پس از انعقاد برجام و کارشکنی دولتهای اوباما و ترامپ و بایدن، به مراتب توهینآمیزتر از پیشا توافق بود. در همین روند صادرات نفت کشور به جایی رسیده بود که رئیسسازمان برنامه و بودجه دولت روحانی اعلام کرد « نمی توانیم حتی یک قطره نفت بفروشیم». اما امروز صادرات نفت کشور بدون برجام، از یک و نیم میلیون بشکه فراتر رفته و این غیر از صادرات غیر نفتی و گسترش چتر دیپلماسی اقتصادی در مناطق مختلف جهان، از شرق و جنوب آسیا تا آمریکای لاتین است. در این مسیر حتی دولت آلمان هم اخیرا مجبور به خرید نفت از ایران شد.
ادامه صفحه ۲ 👇👇👇🇮🇷
صفحه ۲
در موضوع آمریکای لاتین و کشوری مثل ونزوئلا که غربگراها معمولا با توهین و تحقیر درباره آن قضاوت میکنند، باید خاطرنشان کرد که تجارت ۸۵ هزار دلاری سال ۱۳۹۴ با ونزوئلا، اکنون به بیش از ۳ میلیارد دلار رسیده و برای مبادلات
۲۰ میلیارد دلاری هدفگذاری شده است. معاملات نفت و بنزین با این کشور، فروش کشتیهای بزرگ، احداث پالایشگاه فراسرزمینی در کاراکاس، کشت فراسرزمینی و مواردی از این دست، امکان ۹ تن طلا را در کنار مبادلات دلاری برای کشور فراهم کرد. این در حالی است که کل تجارت با اروپای متکبر در برخی سالها زیر ۹۰۰ میلیون دلار بوده است. در موضوع روسیه نیز، تمایل دو کشور برای عبور از تحریمها و گسترش تجارت، امکان گستردهای برای تبادل و تهاتر فراهم کرده است.
ضمنا باید عنایت داشت که تشکیل ائتلافهای قدرتمند در مقابل قلدری غرب، منحصر به سیاست خارجی ایران نیست و اکنون اتحادیهها و ائتلافهایی مانند بریکس و شانگهای در حال گسترش هستند منتها گویا خبر این تحولات بزرگ و جابهجایی در محور قدرت جهانی هنوز به امثال دیپلمات بازنشسته و غربزده نرسیده است!
پایان پیام/