من نمی گویم ولی فقیه معصوم است،
اما ملتی که به امر خدا به امر ولی فقیه اعتماد می کنند،خدا اجازه اشتباه به آن رهبر را نمی دهد و به نوعی به او معصومیت می بخشد
#تخریب_چی
1:20به وقت حاج قاسم
@sarbazan313e
🛑 هفت روزنامه ای که امروز در صفحه اول خود هیچ خبری از تار و مار شدن منافقین در آلبانی منتشر نکردند؛ حتی در حد یک کلمه!
1. روزنامه شرق (طیف کارگزاران)
2. دنیای اقتصاد (طیف کارگزاران)
3. روزنامه سازندگی (طیف کارگزاران)
4. روزنامه آرمان ملی (طیف کارگزاران)
5. روزنامه رسالت (اصولگرا)
6. روزنامه آفتاب یزد (اصلاح طلب)
7. روزنامه شهروند (هلال احمر)
💠🤔🤔 بصیرت در نفوذ و خط نفاق در کشور ایران
⚠️ #عربستان در روابطش با #ایران تجدید نظر میکند و برخی دیگر هم در راه هستند، #مصر بعد از ۴۴ سال پالس عادیسازی روابطش با ایران را میفرستد، #آمریکا پیغام و پسغام #مذاکره میدهد، #فرانسه مانع برگزاری #تجمع منافقین میشود، پلیس #آلبانی به مقر #منافقین حمله میکند، رهبران گروههای مقاومت فلسطینی، جهاد اسلامی و حماس هم در ایران هستند، #موشک هایپرسونیک هم آزمایش میکنیم! غربزدههای داخلی هم همچنان در حال متر کردن میز و صندلیها، بود و نبود قابها و طول و عرض جغرافیایی کشورها هستند!!
❤️ اللهم صل علی محمد و آل محمد 🇮🇷
#ایران #اقتدار_شیعه #جمهوری_اسلامی
@sedaye_zohoor313 🏴🚩
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📍نماز شب یا شوهرت؟!
✍اگه میخوای ثابت کنی مرید امام زمان هستی از نماز شب شروع نکن!
اولویت با خانواده هست.
#همسرداری #اخلاق #نماز_شب
ı کانال پرتوی حق
ı 🔺عضویت🔺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴شهید چمران درباره درخواست انحلال ارتش خطاب به حسن روحانی:
موضع شما، موضع خطرناکی است
پن: روحانی، آخر و عاقبت روحانیت و مسئولین تندرویی است که امروز برای نهادینه کردن حجاب، نسخه بگیر و ببند را میپیچند
☫به جمع سربازان گمنام بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/3617980416C11748e2114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هدیه شهید کاظم رستگاری به مادرش از بهشت
حتما ببینید.
این مادر فاقد سواد خواندن و نوشتن در یک مکاشفه و رویت واقعی و به عنایت خداوند و دعای فرزند شهیدش حافظ کل قرآن شد.
واقعی واقعی
شهدا زنده اند و بین ما حضور فیزیکی دارند و به امر خدا نظام و انقلاب را محافظت میکنند تا به مقصد نهایی برسد.
آنها به امر خدا و در کنار ولی عصر عج حافظ نظام و انقلابی هستند که امام ره بنیان نهاد و با رهبری سید علی از چالشها، خطرات و موانع سخت و خطرناک عبور کرد؛ که منجر به ظهور خواهد شد.
ان شاالله ما هم از جمله خادمین و فدائیان آقا در این صحنه باشکوه باشیم.
☝️☝️
28.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شاعری که با شعر فوق العاده اش از ترسیم حادثه کربلا اشک رهبری را درآورد.
احسنت
محرم نزدیک است.
بگو یا حسین و دعا کنید عاقبت بخیر شویم. اربعین ما را هم دعا کنید..... دعای شهادت در رکاب امام زمان عج
🔸هفته ی قوه قضاییه یعنی تبلور یک سال تلاش و مجاهدت همه ی همکارانی که برای اعتلای دستگاه عدلیه صبح و شب نمی شناسند و مجاهدانه و از جان گذشته و فارغ از بُعد تکلیفی رابطه ی استخدامی با نیت خالصانه ی خدمت به مردم و ارتقاء حس امنیت و با عزمی جهادی پای کار هستند و با تمام سختی ها و فشار کار و کثرت مراجعین و پرونده های بی شمار؛ آنچه که آرامش بخش و تسلی دهنده این حجم کار آنان می باشد همانا رضایت صاحبان اصلی انقلاب و مردم شریف و مراجعین محترم به مجموعه است که قطعاً رضایت خداوند متعال در رضایت کسانی است که ملجأ و پناهگاهی بجز دستگاه عدلیه نداشته و برای احیاء حقوق خود به ما مراجعه کرده اند.
💠 بخشی از پیام رجبی دادستان مرکز استان قزوین به مناسبت آغاز هفته قوه قضائیه
🔺 روابط عمومی دادسرای عمومی و انقلاب مرکز استان قزوین
📝کانال #رسانه_بسیج↙️
➥ @bsjghaghazan1
خودسازی(شرایط مشاور)
پیامبر صلی الله علیه و آله:
اى على! با ترسو مشورت مکن ؛ زیرا راه حل مشکل را بر تو تنگ مى کند و با بخیل مشورت مکن؛ زیرا تو را از هدف باز مى دارد و با حریص مشورت مکن؛ زیرا آزمندى را در نظرت زینت مى دهد. علل الشرایع/ص559
#احادیث_روزانه
عضویت در سرویس های روزانه👇
pay.eitaa.com/v/p/
برای لغو عضویت از لینک بالا اقدام نمایید👆🏼
📝کانال #رسانه_بسیج↙️
➥ @bsjghaghazan1
🔰جلسه شورای اقامه نماز استان قزوین
🔹جلسه شورای اقامه نماز استان قزوین به ریاست محمدمهدی اعلایی استاندار و با حضور کاظمی سرپرست معاونت سیاسی، امنیتی و اجتماعی استانداری قزوین برگزار شد.
🔹گفتنی است؛ در این جلسه که تعدادی از مسئولان استانی نیز حضور داشتند؛ درخصوص راهکاری های جذب دانش آموزان به مساجد و ارزیابی وضعیت نمازخانه های بین راهی بحت و تبادل نظر شد.
@ostan_qz_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رهبر معظم انقلاب:
واقعأ نباید در انتصابات دخالت کنید
آقایان نماینده مجلس
🔸این فرمان صریح رهبری است
📝کانال #رسانه_بسیج↙️
➥ @bsjghaghazan1
🟢⚪️🔴در کدام باشگاه کباده میکشید؟!
۱
باید رخدادهای روز سهشنبه فرانسه و آلبانی را به وضوح از اقتدار مثالزدنی جمهوری اسلامی و ناامیدی غرب از تلاش ۴۴ ساله خود در مقابله با ایران دانست.
به گزارش مشرق، حسین شریعتمداری مدیر مسؤول روزنامه کیهان در یادداشتی تحت عنوان «در کدام باشگاه کباده میکشید؟!»
نوشت:
۱- رصد کانالهای تلگرامی وابسته به برخی از مدعیان اصلاحات و شماری از سلبریتیها و مشاهده تعداد مراجعهکنندگان به این کانالها و نظراتی (پستها و کامنتها) که در این کانال ثبت میکنند، نشان میدهد که تعداد مراجعهکنندگان سهشنبه -۳۰ خرداد- نسبت به روزهای قبل کاهش بسیار چشمگیری داشته است و این تعداد در برخی از کانالها به صفر رسیده است.
پرسش این است که چرا؟! مگر روز ۳۰ خرداد چه تفاوتی با روزهای قبل داشته است که تعداد مراجعهکنندگان به این کانالها و ثبت کامنتهای ضداسلامی و ضدانقلابی آنان تا این اندازه کاهش یافته و حتی در مواردی به صفر رسیده است؟!
۲- از سوی دیگر، تعداد قابل توجهی از کانالهای تلگرام و اینستاگرام که با نام و نشانهای ناشناخته علیه جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکردند نیز روز ۳۰ خرداد به طور کامل از فعالیت دست کشیدند و نه فقط هیچ کامنت و نظری را منتشر نکردند، بلکه در کانالهای مورد اشاره از اخبار و گزارشهای جعلی و سیاهی که همه روزه علیه ایران اسلامی و مسئولان نظام بارگزاری میکردند هم خبری نبود! و مگر برای افرادی که اعلام نظرات آنها در روزهای قبل صدها برابر دو روز قبل بود، چه اتفاقی افتاده است که کانالهای یاد شده را ترک کردهاند؟
برای افرادی که در روزهای قبل از روز ۳۰خرداد با انبوه کامنتها و نظرات ضدایرانی خود فضای کانالهای یاد شده را اشغال کرده بودند، چه اتفاقی افتاده بود که کانالهای مورد اشاره را ترک کرده بودند؟ شاید مانند روزهای قبل فرصت مراجعه نداشتهاند؟! در این صورت چرا؟! بخوانید!
۳- روز سهشنبه، پلیس فرانسه از برگزاری گردهمایی تروریستهای سازمان منافقین که همه ساله در روز ۳۰ خردادماه با حمایت پلیس برگزار میشد، جلوگیری کرد و تروریستهای این سازمان را که از مدتها قبل برای برگزاری این گردهمایی تدارک دیده بودند، با مانع جدی
رو به رو ساخت.
پلیس فرانسه با صدور بیانیهای اعلام کرد که پیشگیری از گردهمایی سازمان منافقین به علت مشکلات امنیتی و اخلال در نظم عمومی بوده است. این ادعا در حالی است که فرانسه طی ۴ دهه گذشته و مخصوصاً در دوران جنگ تحمیلی، یکی از کشورهای حامی تروریستهای سازمان منافقین بوده و همه ساله گردهمایی ۳۰ خرداد این سازمان تحت حمایت کامل دولت و پلیس فرانسه برگزار میشده است!
۴- در همان حال، یعنی روز سهشنبه ۳۰ خرداد، پلیس کشور آلبانی به مقر منافقین در این کشور که سالها با توصیه آمریکا در اختیار آنان قرار داده بود حمله کرد. در این حمله، تعداد زیادی از تروریستهای ساکن این پایگاه مجروح شده و به هلاکت یک تن از آنها نیز اشاره شده است. تعدادی از مجروحان شرایط بسیار وخیمی دارند و اعلام شده که هلاکت برخی از آنها دور از انتظار نیست.
«محمد رومبولاکو»، رئیسپلیس آلبانی در نشست خبری مشترک با «بلدی کوچی»، وزیر کشور آلبانی اعلام کرد « مطابق توافق ۲۰۱۴ بین ما و اعضای سازمان مجاهدین خلق (منافقین)، اعضای این سازمان صرفا به دلایل انساندوستانه(!) در کشور ما پناهنده شدند، اما آنها با انجام اقدامات تروریستی و سایبری، این توافق را نقض کردند. عملیات روز سهشنبه مطابق قوانین و براساس حکم دادگاه عالی مبارزه با تروریسم انجام شد».
پلیس آلبانی در بیانیه مستقل دیگری تاکید کرد که این اقدام را مطابق با حکم دادگاه این کشور و به دنبال نقض توافقات صورت گرفته از سوی این گروهک انجام داده است. این ادعا در حالی است که دولت آلبانی از هویت تروریستی سازمان منافقین باخبر بوده و اقدامات تروریستی این سازمان زیر نظر و تحت حمایت کامل پلیس آلبانی صورت میگرفته است.
گفتنی است که دولت آمریکا نیز با صدور بیانیهای اعلام کرد «آمریکا آگاه است که پلیس آلبانی با حکم دادگاه در این روز [۳۰ خرداد] وارد مجتمع مجاهدین خلق در شهر ساحلی دورِس شده است. ما از حق دولت آلبانی برای تحقیق درباره هرگونه فعالیت بالقوه غیرقانونی در داخل مرزهای خود حمایت میکنیم».
و اما، یادداشت پیشروی را با اشارهای گذرا به سه نکته، خاتمه میدهیم. بخوانید!
۵- اولین نکته، پرسشی است که از برخی مدعیان اصلاحات در میان است. آنها که کانالهای تلگرامی یاد شده در صدر این یادداشت را در اختیار دارند و همه روزه انبوهی از کامنتها با محتوای ضدایرانی، سیاهنمایی و حمایت از اغتشاشگران را دریافت میکردهاند و روز
ادامه صفحه ۲👇👇👇
۲
۳۰ خرداد، بعد از رخدادهای پاریس و آلبانی و مشکلاتی که برای سازمان منافقین پدید آمده بود، تعداد کامنتها و نظرات ثبت شده در کانالهای مورد اشاره به شدت کاهش یافته و در مواردی به صفر رسیده است و آن سؤال این است؛ آیا این واقعیت قابل انکار است که کامنتها و نظراتی که علیه جمهوری اسلامی ایران و در حمایت از اغتشاشگران در کانالهای تلگرامی تحت مدیریت شما نوشته میشد از تروریستهای سازمان منافقین بوده است؟! و برخلاف آنچه که ادعا میکردید و یا به غلط تصور میکردید(!) ارسالکننده این پیامها و کامنتها مردم شریف این مرز و بوم نبودهاند؟! اگر غیر از این است، چرا دیروز که تروریستهای سازمان منافقین با دو رخداد یاد شده در پاریس و آلبانی رو به رو شدند و فرصت و توان مراجعه به کانالهای شما را نداشتند، تعداد مراجعهکنندگان به کانالهای مورد اشاره تا مرز صفر نفر تنزل پیدا کرد؟!
خوشبینانهترین احتمال آن است که نمیدانستید در میدان سوءاستفاده تروریستهای منافق قرار گرفتهاید! اگرچه بسیار بعید است که از مفاد و محتویات کامنتها متوجه نشده باشید که مراجعهکنندگان شما یک مشت تروریست رذل و قاتل ۱۷ هزار تن از پاکترین انسانهای این دیار بودهاند! اگر این احتمال خوشبینانه را باور داشته باشیم -که باور آن آسان نیست- وقت آن است که به خود آئید و بیش از این در باشگاه دشمنان تابلودار نظام که تروریستهای منافق در اجاره آنها هستند، کباده نکشید!
۶- دومین نکته، این که تمامی اسناد و شواهد و قرائن موجود به وضوح حکایت از آن دارند که سازمان منافقین هویت مستقل ندارد بلکه یک سازمان تروریستی اجارهای است که از سوی آمریکا و متحدان اروپایی و صهیونیستی آن برای عملیات تروریستی و ایذایی علیه جمهوری اسلامی ایران به اجاره گرفته شده است.
این که بعضاً گفته میشود سازمان منافقین آلترناتیو جمهوری اسلامی است! قبل از آن که قابل توجه باشد، مسخره و خندهدار است. وقتی از آمریکا و متحدانش کاری علیه ایران اسلامی ساخته نیست از یک سازمان اجارهای چه کاری میتواند ساخته باشد؟! «جایی که عقاب پر بریزد، از پشه لاغری چه خیزد»؟! سازمان منافقین یک سازمان تروریستی و اجارهای است که دستش به خون دستکم، ۱۷ هزار انسان پاک این مرز و بوم و هزاران تن از مردم مظلوم عراق آغشته است.
از این روی سازمان منافقین برای قدرتهای اجارهکننده آن ارزشی بیش از یک مشت برده ندارد و جابجایی بردهها و دست به دست کردن آنها از سوی بردهداران مدرن! رخداد غیر منتظرهای نیست و رخدادهای دو روز پیش فرانسه و آلبانی، با این فرمول قابل توضیح است.
۷- سومین و آخرین نکته این که، مخالفت فرانسه با گردهمایی منافقین و حمله پلیس آلبانی به پایگاه این سازمان را نمیتوان و نباید با آنچه در بیانیههای دولتهای فرانسه و آلبانی و آمریکا آمده است به ارزیابی نشست. باید رخدادهای روز سهشنبه فرانسه و آلبانی را به وضوح از اقتدار مثالزدنی جمهوری اسلامی و ناامیدی غرب از تلاش ۴۴ ساله خود در مقابله با ایران دانست.
اقتدار ایران اسلامی و جایگاه برجسته و نقشآفرینش در جهان اسلام و منطقه و حتی در حیات خلوتهای آمریکا در کشورهای لاتین، دشمن را به این نتیجه قطعی رسانده است که برای مشکلآفرینی امنیتی و عملیات ایذایی نمیتواند به ابزار از رده خارجی نظیر اجاره یک سازمان تروریستی امیدی داشته باشد. و اما، در این سوی ماجرا، جمهوری اسلامی ایران نباید به اقدامات دو روز گذشته غرب علیه سازمان منافقین بسنده کند.
منافقین آنگونه که خود بارها اعتراف کردهاند قاتل دستکم ۱۷ هزار نفر از پاکترین انسانهای این مرز و بوم و صدها جنایت وحشیانه دیگر هستند. جمهوری اسلامی ایران باید اعلام کند تنها هنگامی برخورد غرب با تروریستهای سازمان منافقین را جدی تلقی میکند که این جرثومههای فساد و تباهی و آدمکشان حرفهای را برای محاکمه و مجازات به ایران تحویل بدهند.
پایان پیام
۳
من نیز آب داغ را آرام آرام روی پاهای محسن (محلی که اتو را چسبانده بود) ریختم، طوری که تمام تاولهای پایش ترکید و خون به راه افتاد و پوست پاها از بدن جدا میشد!»
در نهایت آنها را روی صندلی بستیم و چشمانشان را بستیم و با همان میلههای سربی آنها را بیهوش کردیم و سپس آمپول سیانور به بدنشان تزریق کردیم که بعد از تزریق سیانور، صدای خرخر از گلوی آنها خارج میشد و ما در حالی که هنوز زنده بودند و در حال جان دادن بودند، بدن آنها را طوری طنابپیچ کردیم که داخل صندوقعقب گذاشتیم و بهطرف خیابان نظامآباد به راه افتادیم تا ماشین را تحویل خسرو زندی بدهیم.»
در اعترافات خسرو زندی هم آمده: «من و جعفر جسدها را به بیابانی بردیم و اجساد را که بستهبندی شده بود، از صندوق عقب به پایین انداختیم و روی زمین کشاندیم. در حین انتقال بودیم که متوجه نفس کشیدن آنها شدیم و اینکه در حال جان کندن بودند و بدنشان گرم بود. همه اینها مبنی بر زندهبودن آنها بود. ما آنها را داخل گودال انداختیم و بعد از انداختن سنگهای بزرگ روی آنها، گودال را پر کردیم و برگشتیم.»
شهید طالب طاهری
علاوه بر این ها، یک عضو جدا شده سازمان منافقین به نام «حامد صرافپور» نیز در توئیتر مدعی شده که فرجی نژاد را میشناخته و در یک رشته توئیت، او را معرفی کرده است. صرلفپور مدعی شده که فرجی نژاد فرمانده عملیات های تهران در نیمه اول دهه ۶۰ بود و صدها عملیات تیمی را فرماندهی (نه اجرا) کرده بود.
سازمان منافقین که در این سال ها، نقش عبدالوهاب فرجی در جنایت عملیات معکوس سه پاسدار مخفی نگه داشته بود، اما خاطرات نزدیکان او و همچنین به هلاکت رسیدن در درگیری با پلیس آلبانی، پرده از عامل ناشناخته ترور شهیدان محسن میرجلیلی و طالب طاهری برداشته است.
این درحالی است که خانواده شهید طاهری در این سالها این جنایت را فراموش نکرده و همیچه داغدار شکنجه فرزند خود بوده اند. خواهر شهید عنوان میکند: «۳۰سال است که مادرمان از وقتی فهمیده پسرش را با اتو شکنجه کرده اند دست به اتو نزده».
حسین طاهری، پدر شهید طالبی که در بهمن ماه ۱۴۰۱ درگذشت، خاطرات شناسایی پیکر فرزندش را بازگو کرده است. ایشان اظهار کرده بود: «وقتی به کمیته انقلاب رفتم، پیکر ۳ شهید را دیدم. پاسداران از من خواستند تا فرزندم را از میان این سه شهید شناسایی کنم؛ اما به دلیل رفتارهای غیر انسانی و شکنجههای وحشیانه منافقین فرزندم قابل شناسایی نبود. برای شناسایی طالب عاجز شده بودم که به یاد جای ترکشی که در کمر داشت، افتادم؛ از پاسداران خواستم تا پیکرها را به پشت برگردانند تا مگر از روی ترکش بدنش شناسایی شود.»
پایان
🟢⚪️🔴شکنجهگر عملیات معکوس چه کسی بود؟ +عکس و فیلم
سازمان منافقین که در این سال ها، نقش عبدالوهاب فرجی در جنایت عملیات معکوس سه پاسدار مخفی نگه داشته بود، اما خاطرات نزدیکان او پرده از عامل ناشناخته ترور شهیدان محسن میرجلیلی و طالب طاهری برداشته است.
سرویس سیاست مشرق - مقر گروهک تروریستی منافقین موسوم در شهر بندری «دورس» آلبانی شاهد درگیری میان عناصر این فرقه با پلیس آلبانی بوده است. یکی از اعضای منافقین که در این درگیری به هلاکت رسید، «عبدالوهاب فرجی» بود. فردی که لازم است کمی بیشتر شناخته شده و جنایات او روایت شود.
در تابستان سال ۱۳۶۱ یکی از فجیعترین و وحشیانهترین جنایات سازمان منافقین علیه مردم ایران عیان شد. پاسداران، بهار و تابستان آن سال ضربات سهمگینی بر پیکره منافقین وارد کردند و آنها با کینهای عمیق به فکر انتقام افتاده بودند.
منافقین با طرح «عملیات مهندسی» از اوایل مرداد ماه سال ۶۱ تا ۲۵ همان ماه در مجموع سه پاسدار کمیته انقلاب اسلامی، یک کفاش، یک معلم و یک مهندس هوادار سازمان خود را به شدت شکنجه و در آخر قربانی کردند. شهیدان محسن میرجلیلی و طالب طاهری و شاهرخ طهماسبی نیز از قربانیان جنایت وحشتناک منافقین بودند.
در طول تاریخ انقلاب اسلامی و میان تمامی قربانیان «عملیات مهندسی»، بدون شک عجیبترین شکنجهها روی طالب طاهری و محسن میرجلیلی، دو پاسدار کمیته های انقلاب اسلامی صورت گرفته است.
عبدالوهاب فرجی
هادی شعبانی، یکی از اعضای سابق منافقین که در سالهای اخیر به ایران برگشت خاطراتی را شرح داده که نشان میدهد، عبدالوهاب فرجی، در عملیات مهندی سه پاسدار در سال ۱۳۶۱، نقش داشته است.
شعبانی بیان میکند که شنیده بودم که در اوائل دهه شصت اتفاقی به نام شبکه «عبدالله پیام» در سازمان افتاد و قضیه از این قرار بود که فردی از نیروهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی در سازمان نفوذ کرد و از طریق وی تعداد زیادی از خانههای تیمی لو رفت و افراد زیادی نیز دستگیر شدند. بعد از آن سازمان اعلام کرد هیچ رابطی در ایران ندارد. اما در مورد عملیاتهای مهندسی چیز زیادی نمیگفتند فقط در دوران آموزشی بود که یکی از افرادی که در قضیه سه پاسدار حضور داشت را دیدم.
اسم او «عبدالوهاب فرجی» معروف به «افشین» بود. البته خودش نگفت که چه کار کرده ولی مسئول آموزش ما (مهدی کتیرایی معروف به ساسان که در عملیات مرصاد کشته شد) جلوی بقیه بچهها از او پرسید مثلا مانند همان کاری که با سه تا پاسدار کردی انجام بدهند؟
ساسان بعدا برایمان توضیح داد که افشین در قضیه شکنجه و کشتن سه پاسدار حضور داشته و همیشه هم این موضوع را با افتخار تعریف میکرد. او گفت شما هم باید به جایی برسید که مانند افشین باشید. منظور او این بود که به حدی از قساوت برسیم که از کشتن و شکنجه افراد خصوصا پاسدارها کوچکترین ابایی نداشته باشیم.
اما جنایت شکنجه دو پاسدار خیابان بهار چه بود و افشین به چه قساوتی افتخار میکرد؟
درتاریخ ۲۴ مرداد سال ۱۳۶۱ سازمان تروریستی منافقین اقدام به ربایش وشکنجه ی سه تن از پاسداران کمیته انقلاب اسلامی میکند که یکی از آن افراد شهید طالب طاهری بود.
طالب ۱۷ سال بیشتر نداشت که زنده زنده گوش وبینی اش را بریدند و یک چشمش را از حدقه درآوردند؛ با اتو کل بدن طالب را داغ کردند وآب جوش روی تمام بدنش ریختند، وبا شیشه خرده پوستش را جدا کردند و در آخر هم گفته شده زنده به گورش کردند.
نحوه ربایش طالب طاهری و محسن میرجلیلی توسط منافقین
اصدقی یکی از فرماندهان این عملیات ویژه که مدتی بعد توسط پاسدران دستگیر شد، درباره چگونگی ربایش طالب طاهری و محسن میرجلیلی میگوید: «آنها (اعضای بخش ویژه) به خیابان میآیند و منتظر میمانند که آنها [دو پاسدار] از بالای پشت بام پایین بیایند. وقتی برادر طالب طاهری با محسن میرجلیلی به پایین می آیند، طاهر به همراه دو نفر دیگر با پیکان سریعاً جلوی آنها متوقف میشوند و بدون اینکه به آنها فرصت دهند، آنها را خلع سلاح میکنند و بیسیمشان را میگیرند و میگویند که ما از کمیته هستیم و آنها را کتک میزنند و به زور سوار ماشین میکنند و خمیده مینشانند و با خود میبرند.»
در شکنجهگاه سازمان مجاهدین خلق
پس از ربایش طالب طاهری و محسن میرجلیلی، اعضای بخش ویژه سازمان بلافاصله آنها را به شکنجهگاه خیابان بهار منتقل میکنند؛ پس از انتقال دو پاسدار به شکنجهگاه بخش ویژه، جریان بازجویی و شکنجه به سرعت آغاز میشود.
اصدقی در اینباره میگوید: «بچهها سریعاً آنها را جدا کردند و طالب را داخل اتاق و محسن را داخل حمام میبرند و طاهر شروع به شکنجه کردند؛ این شکنجهها گاهی با ضربههای متعدد و گاها با هویه داغ انجام میشد. عملیات فریب به سرعت جواب میدهد و شکنجه کنندهها پاسخ چند سوال را دریافت میکنند و در نهایت به اسمهای حقیقی این دو نفر میرسند.
ادامه صفحه ۲👇👇👇⚪️
۲
آن محل چه کار داشتهاید؟ ما عضو [کمیته] مواد مخدر هستیم.
روی پشت بام چه کار داشتید؟ یک قاچاقچی را زیرنظر داشتهایم و میخواستیم او را دستگیر کنیم.
در بازرسی از آنها تعدادی کارت و عکس و کاغذ ها به دست میآید که مشخص میکند آنها در کمیته شهربانی هستند و خانهای را زیرنظر داشتهاند.»
اوج جنایتگری در شکنجه ها
شکنجه های وحشیانه پیش از قتل این دو پاسدار در دو اتاق جداگانه آغاز میشود، مهران اصدقی جریان شکنجههای دو پاسدار را به صورت موازی روایت کرده و می گوید: «دست به کار شدیم. مسعود قربانی و من قرار شد بالای سر محسن میرجلیلی برویم و جواد محمدی و مصطفی معدنپیشه سراغ طالب طاهری بروند. قبل از هر چیز جواد گفت بگذارید ببینیم این میلههای سُربی که گفتهاند ضربه به آن بیهوش میکند درست کار میکند یا نه! سپس با میله دو بار به پشت گردن طالب زد که بیهوش نشد و گفت یا این میلهها قلابی است یا این (منظور طالب طاهری) خیلی پوستکلفت است.»
کار به همینجا ختم نمیشود، اصدقی ادامه شکنجهها را اینگونه روایت میکند: «سپس دست به کار شدیم. مسعود به من گفت اتو را بیاور. من اتو آوردم. مسعود اتو را به برق زد و اتو در حالی که چراغش روشن شده بود و داغ میشد، از فاصله بین تکیهگاه صندلی و محل نشستن آن به کمر محسن نزدیک کرد طوری که میرجلیلی شدت گرمای اتو را کاملا حس میکرد اما هیچ حرفی نمیزد و فقط به من خیره شده بود. مسعود مجدداً سؤال کرد حرف میزنی یا نه؟ و بلافاصله اتو را به کمر محسن میرجلیلی چسباند که محسن از شدت درد با حالت عجیبی دهانش را باز کرد، سپس از هوش رفت.
شهید محسن میرجلیلی
به موازات این اتفاق، طالب طاهری نیز در اتاق دیگری زیر فشار تهدید و شکنجه منافقین بود و اعضای بخش ویژه سازمان مجاهدین خلق، شکنجهها و جنایات وحشیانه خود را بر روی طالب طاهری که ۱۶ سال بیشتر نداشت نیز انجام میدادند.»
مهران اصدقی در ادامه فرایند گرفتن انتقام بهجای گرفتن اطلاعات را اینگونه روایت میکند: «مصطفی چاقو را آورد و به جواد داد. جواد دو بار چاقو را روی بازوی طالب کشید میخواست روح و روان او را بهم بریزد. بار سوم چاقو اما را محکم کشید؛ خون از بازوی طالب جاری شد. حالا میخواست حرف بزند اما جواد با تندی گفت: «خفه شو». دوباره خواست حرفی بزند، اما اینبار جواد جملهاش را تکرار کرد و با مشت توی دهان طالب کوبید طوری که دندانش شکست و دهانش پر از خون شد.
طالب باز که خواست حرفی بزند، که جواد با خشونت تمام گفت: الان حالیت میکنم و سپس میلهای سربی را برداشت و با شدت چنان به دهان و فک و چانه و دندانهای او زد که وقتی طالب دهانش را باز کرد دندانهای شکستهاش به همراه خون و آب دهان روی لباسش ریخت.»
اصدقی ادامه میدهد: «مصطفی نیز با میله سربی دیگری که در دستش بود به جاهای مختلف بدن طالب میزد و این ضربات آنقدر محکم بود که طالب از ناحیه دندههایش احساس درد شدیدی میکرد. پارچهای در دست مصطفی بود که هر وقت صدایی بلند میشد با پارچه دهان طالب را میگرفت و با کابل به سینه و پاهای طالب میزد... طالبِ بیهوش در حالی که خون در جاهای مختلف صورتش خشکیده بود روی صندلی همچنان در حال شکنجه شدن بود و جواد محمدی در حالی که انبردست در دستش بود مشغول کشیدن دندانهای طالب بود و خون از دهان طالب بیرون میریخت.»
او گوشه دیگری از این جنایت را اینگونه توصیف میکند: «من که بین اتاق شکنجه طالب و محسن در رفت و آمد بودم، از حمام خارج شدم و به اتاقی که جواد و مصطفی بودند، رفتم. با ورود به اتاق، صحنه دلخراشی را دیدم: پوست سمت راست سر طالب به همراه موهایش کنده شده بود و مصطفی حالت رنگپریده و ترسیدهای داشت. جواد محمدی هم در حالی که چاقوی خونی در دستش بود، بالای سر طالب که بیهوش شده بود، ایستاده بود.
وقتی طالب به هوش میآمد، نمیتوانست حرف بزند، فقط در حالی که دهانش را به سختی باز میکرد، نالههایی از او شنیده میشد و جواد که با حالت عصبانی از او میپرسید؛ چرا حرف نمیزنی؟ صدای ناله خود را شدیدتر میکرد و سر خود را به شدت تکان میداد.
شهید طالب طاهری
مصطفی سر او را محکم گرفته بود و جواد با عصبانیت چاقو را بالای گوش طالب گذاشت و آن را برید و بلافاصله چاقو را روی بینی طالب گذاشت و بینی او را برید؛ طوری که خون زیادی از سروصورت طالب جاری شد و تمام سروصورتش غرق در خون شد. »
اصدقی ادامه میدهد: «به حمام برگشتم دیدم محسن به هوش آمد. مسعود گفت که باید با آب داغ حال اینها را جا آورد. من آب داغ آوردم، مسعود از من خواست آب داغ را روی پاهای محسن بریزم. من میخواستم آب را یکدفعه خالی کنم که مسعود به من اشاره کرد آب داغ را آهسته آهسته بریز تا بیشتر زجر بکشد.
ادامه صفحه ۳⚪️👇👇👇
🟢⚪️🔴
نکته درباره حجاب و آیه لا اکراه فی الدین
وقتی میگوییم عدم اکراه در اصل دین است نه در فروعات آن به معنای نفی اختیار انسان در عمل به دین نیست انسان میتواند با اختیار و حتی با آگاهی خود خلاف دستور عقل و فطرت و دین عمل کند و البته با اختیارش به جهنم برود
گروه زنان و جوانان خبرگزاری فارس؛ یاسر طاهر رحیمی: به استناد آیه «لا اکراه فی الدین»، دلیل اینکه هیچ نوع اجباری در دین نیست این است که حقیقت از باطل نمایان و آشکار است یعنی آشکار است که اولا انسان محتاج دین و شریعت است و ثانیاً حقانیت کلیات دستورات دین نیز روشن است و با راهنمایی پیامبران روشنتر هم میشود پس نیازی به اجبار و اکراه برای قبول حقیقی که با تشخیص عقل و خواست فطری بشر همراه است نیست. نکته بعد اینکه اصلا امکان اکراه در پذیرش دین و هیچ امر قلبی دیگر وجود ندارد نه اینکه اکراه کار غلطی است و نکنید بلکه اصلا شدنی نیست. شما نهایتا می توانید در «رفتار» کسی جبر ایجاد کنید نمی توانید در قلب او هم اجبار و اکراه کنید(رجوع به المیزان)
«وجحدو بها واستیقنتها انفسهم ظلما و علّوا» ؛ اینکه انسان اختیار کاری را داشته باشد به این معنا نیست که عقلا یا شرعا، حق آن کار را هم دارد بنابراین اگر برای کسی حقیقتی واقعا آشکار شد چه اصل دین چه غیر آن، حق عدول از حق را ندارد و اگر با اختیارش خلاف حق حرکت کند سنت این عالم است که چوب میخورد و «فماذا بعدالحق الا الضّلال»، مگر اینکه جبران کند.
حال کسی که اصل حقانیت دینی را پذیرفته است آیا میتواند ادعا کند حکمت و حقانیت تمام جزئیات دین باید برایم روشن شود تا عقلا و شرعا موظف به عمل به آن شوم؟ خیر چون اگر عقل انسان می توانست حکمت همه احکام را درک کند اصلا نیازی به دین نبود پس بخش مهمی از دین تعبّد است البته تعبّدی مبنا دار و آن مبنا همان حقانیت اصل دین و اطمینان به عادلانه و حکیمانه بودن احکام خدا است.
پس عقلا و شرعا عمل به احکام دینی که اصلش با عقل و اختیار پذیرفته شد گزینشی و سلیقهای و من درآوری نیست.
عجیب است که مدعی شویم حکومت دینی حق هیچ نوع قانون گذاری مبتنی بر احکام دینی را ندارد!!
اولا روشن است که دین پر است از احکام و دستورات و قواعد اجتماعی ثانیا بدیهی است که نوع پوشش یک بعد فردی دارد و یک بعد اجتماعی ثالثا به لحاظ قواعد فقهی و اصولی، حاکم دینی درباره هر منکر دینی که نوعی اخلال سیاسی یا اقتصادی یا فرهنگی ایجاد کند مجاز است که «تعذیر» بگذارد حتی اگر آن تعذیر کلا جدید باشد:
«التعذیر بما یراه الحاکم.»
گذشته از این، حتی اگر موضوعی صرفا دارای مصلحت اجتماعی واقعی باشد باز حاکم شرعا و قانونا حق دارد برای آن وضع مقررات نماید مثلا حمل سلاح که قاعدتاً منعی در زمان پیامبر (ص) نداشته امروزه دارای یک مفسده اجتماعی است لذا حاکم می تواند آن را شرعا و قانونا منع کند چنانچه امام خمینی (ره) چنین کرد.
گفته میشود در جامعه دینی افراد عملا فرصت و امکان «انتخاب» حجاب ندارد. اولا حریم خصوصی و عمومی کاملا جداست کسی می تواند به حجاب یا اصلا به هیچ دستوری از دین پایبند نباشد اما در حریم شخصی اش اما در حریم خصوصی، چیزی وجود دارد به اسم «حق جامعه» و این حق جامعه را ظاهراً آن زن توریست که با شال در جامعه ایرانی ظاهر میشود و مشکلی هم با آن ندارد بهتر از ما درک کرده است! حجاب در جامعه ای که اغلب قریب به اتفاق افراد آنه مسلمانان هستند و حجاب را جزو دین میدانند و عرف کلی جامعه هم بر آن تاکید دارد و قانون مدنی هم آن را الزام میکند یک الزام حقوقی است نه یک الزام اعتقادی.
برای التزام اجتماعی فرد به حجاب اعتقاد فردی او به دین مطرح نیست بلکه التزام به قانون و احترام به عرف و ادب جمعی کافی است. در هیچ جای دنیا همه مردم همه قوانین آن جامعه را قبول ندارد اما همه باید خود را ملزم به آن بدانند و این نه خلاف دموکراسی است نه الزامی نامعقول. البته قاعدتاً در موضوعات مدنی باید حدودی از امکان و احتمال خطا را برای جامعه در نظر گرفت.
اگر خودمان را به آن راه نزنیم و قدری چشمانمان را باز کنیم به راحتی میفهمیم که موضوع حجاب و پوشش و برهنگی در زمانه ما به ویژه برای کشور ما معنا و اثر تازه ای بیش از آنچه در جوامع گذشته داشته است پیدا کرده و صرفا یک موضوع دینی عادی نیست. موضوع برهنگی امروزه یک پروژه جهتمند و عامدانه است نه یک پروسه عادی و فرهنگی با تطورات معمول زمان. یک گام است برای اهداف بالاتر، دقیقا مانند پروژه ترویج و عادی سازی همجنس بازی.
پایان پیام/