⚪️♦️⚪️علیه کشورت باش؛ با ما باش!
هم جایزه می گیری هم اقامت
بخش اول
درد عمیقی است، فرد اینجا زاده و چهره می شود، هزینه شهرتش را ایران می پردازد و او در سودای ویزای ینگه دنیا به میهن، زادگاه و سرزمین مادری اش می تازد.
به گزارش مشرق، هالیوود را شاید بتوان مادر اصلی پدیده ای به نام «سلبریتی» معرفی کرد. این مادر اما سخت گیرانه قوانینی برای فرزندانش وضع می کند. نظام آمریکا، نظام سرمایه داری است.
بنابراین صنایع مهم آن از جمله صنعت سینما هم متاثر از همین روحیه اند. هالیوود به عنوان یک غول تجاری و درآمدزا که در خدمت سرمایه داران است، قوانینی ویژه و جدی برای چهره هایی که به ستاره و چهره تبدیلشان می کند، در نظر می گیرد. قوانینی که دوام آوردن یا نیاوردن فرد در آن عرصه به رعایتشان گره می خورد.
هزینه شُهرت را بپرداز!
علاقمندان به اخبار تخصصی سینما به خصوص سینمای غرب حتماً خبرهای عجیب مانند حذف یا جریمه یک بازیگر یا مجری از پروژه سینمایی را به دلایل عجیبی مانند حضور بیش از حد در جامعه و خرید از سوپر مارکت! اظهارنظر شخصی مغایر با منافع ملی یا درگیری با تهیه کنندگان و عوامل صاحب سرمایه هالیوود و رسانه های تحت حمایت، در اخبار سینما شنیده یا خوانده اند. در غرب، چهره مشهور باید «هزینه شهرت» خود را به موقع و کامل در قالب مالیات پرداخت کند. فرار از مالیات برای او «نافرمانی مدنی» و نمره ای منفی در کارنامه اعتباری و اقتصادی لحاظ می شود. حتی خانم یا آقای چهره و مشهور علاوه بر پرداخت جریمه ممکن است، سر از زندان هم در بیاورد. قوانین کمپانی هایی که افراد را مشهور می کنند اعم از سینما، خوانندگی، ورزش و... در کنار مسئولیت های اجتماعی و قوانین کاملاً روشن و جدی حکومتی عوامل بازدارنده مهمی هستند که سلبریتی غربی را در خدمت منافع کشور و حکومت نگه می دارند.
ما اینجا برای تمکین چهره ها از قانون و خدمتشان به جامعه چه کرده ایم؟ در این تحقیق و بررسی به مباحث کمتر شنیده و خوانده شده در این زمینه می پردازیم.
سِیری که سلبریتی می سازد
برای بررسی زندگی سلبریتی، وظیفه و نقش آن در جامعه، نیازمند یک سیر مطالعه و بررسی هستیم. مسیری که علاوه بر تعیین مبدأ و تعریف مفهوم سلبریتی، درباره فرهنگ سلبریتی، نقش او بر هویت اجتماعی، قوانینی که برای او وضع شده و مفاهیمی مانند تجاری شدن چهره های مشهور را مشخص کند و توضیح دهد. در فرهنگ شرقی به خصوص کشور ما «شهرت» دست کم تا چند دهه قبل، آرمان و دغدغه اجتماعی به معنی فعلی آن نبود. «محبوبیت» ضرورت ارزشمندتری به شمار می رفت. این ناشی از روحیه «تواضع» و پرهیز از «خودنمایی» بود. حالا اما به دلیل تقویت رسانه ها، تولد و حرکت شتابان شبکه های اجتماعی و میل عمومی جوامع به سرمایه و سرگرمی که آن هم تحت نفوذ فرهنگ غرب ایجاد شده است، سلبریتی جایگاه ویژه ای دارد تا جایی که به مثابه یک رسانه، دولت ها از آنها برای تأمین منافع ملی و هدایت افکار عمومی استفاده می کنند.
گفتیم که سلبریتی، واژه بومی کشور ما نیست اما به هرحال حالا در جامعه ما برای خود جایگاهی پیدا کرده با این تفاوت که تدبیر قانونی لازم، چنان که باید برایش در نظر گرفته نشده است. این قانومندی نیاز به تعریف درست از این پدیده اجتماعی و رصد مسیری که در آن واقع می شود، دارد.
ستاره شدن در ۱۵ سالگی!
سلبریتی چیست؟
در تعریف تحت اللفظی، این واژه معادل معنایی شهرت دارد اعم از مثبت یا منفی؛ فردی که مشهور باشد چه خوشنام چه بدنام. چهره ها و ستاره هایی که یکی پس از دیگری متولد می شوند و بر افکار، فرهنگ و سلیقه عمومی جامعه اثر می گذارند.
از تاثیر بر مدل مو، تغذیه، پوشش و سبک زندگی افراد گرفته تا تفکر موثر. چند دهه قبل، مدت ها طول می کشید تا افراد به واسطه تلاش بی وقفه، تخصص و تجربیات منحصر بفرد به شخصی نام آوازه تبدیل شوند.
در واقع خاک صحنه می خوردند و مو سپید می کردند تا محبوب جامعه شوند. به مرور اما دنیای مدرن برای پاسخگویی به نیازی که داشت، به کارخانه ستاره سازی سریع تبدیل شد.
در گذشته افراد به سادگی محبوب و ستاره نمی شدند. اینطور به نظر می رسید که گویی بعد از مرگ یک ستاره جای او هرگز پر نمی شود. بعد از رونق صنعت سینما و سرمایه سالاری در غرب اما ماجرا تغییر کرد. کمپانی ها، ستاره های جوان را بعد از یک دوره استعدادیابی که زیبایی چهره و جذابیت از ملاک های مهم آن بود، شناسایی می کردند. دیگر نیازی نبود، فرد محبوب جامعه، متخصصی سالخورده باشد. گاهی وقت ها آن فرد مشهور فقط ۱۵ ساله بود مانند جاستین بیبر خواننده جوان اما مشهور!
شهرت؛ نمایش رویای جمعی
⚪️♦️⚪️
بخش دوم
هالیوود تا سال ۱۹۱۳ فیلم کوتاه می ساخت. به مرور اما با ساخت دهکده هالیوودی فیلم های بلند، یکی پس از دیگری متولد شدند.
اینجا بود که غول سینمایی آمریکا تبدیل شد به خاستگاه ستاره سازی جهان. سلبریتی محصول نظام سرمایه داری است که این نظام آن را به شیوه هایی که در بالا اشاره شده، تبدیل کرد به یک گروه دارای منزلت.
موقعیت و سرعت کسب درآمد سلبریتی به نحوی بود که با کار کمتر درآمدی بالاتر و لذتی بیشتر از زندگی را نمایش می گذاشت. در واقع به قله ای مشخص برای جامعه ی به دنبال سرمایه و سرگرمی تبدیل شد. انسان میلی ذاتی به آسایش و رفاه دارد.
تا پیش از جهان صنعتی، افراد نگاهشان به زندگی خودشان دوخته بود. برای آموختن هر حرفه به مرجع و متخصصان مراجعه می کردند. میزان آسایش هر فرد در زندگی نسبت واضح و مشخصی با میزان تلاش او داشت.
حالا اما وسوسه زرق و برق زندگی کسی که در جوانی به شهرت، ثروت و گاه قدرت هم می رسید، در روحیه جامعه اثر گذاشت. همین بود که زندگی او نمایشی از باز تولید رویای جمعی شد.
تشخیص سره از ناسره
اما چه چیزی درباره مفهوم سلبریتی در دنیای امروز برای سیاست گذاران و جامعه مهم است؟
در واقع بیش از اینکه چند نفر یک چهره را می شناسند این اهمیت دارد که او چه تأثیر و نقشی می تواند در جامعه داشته باشد. این درواقع همان تعریف «کارکرد» و «تأثیر فرهنگی» در جامعه است.
مفهومی که با هم مرور خواهیم کرد اما قبل از آن لازم است درباره «مفهوم» و «سِن» هویت در جامعه و زندگی افراد بدانیم. اما برای چه؟ برای اینکه وقتی از این تأثیر صحبت می شود، نقش آن را بهتر درک کنیم. از طرفی معمولاً سلبریتی اگر نگوییم مدعی، معتقد است که واکنش، اظهارنظر و رفتارهایش را برای مردم، در دفاع از مردم یا اصلاح جامعه مطرح می کند. این پیش آگاهی کمک می کند، تشخیص دهیم ادعای او در خدمت هویت فرد و جامعه است یا کذبی آراسته برای خدمت منافع خود؟
باسوادی، اگر تغییر کنی!
«هویت» مجموعه نگرش، ویژگی و روحیات فرد است که پس از خانواده، جامعه نقشی بسزا در شکل گیری آن دارد. در واقع به آن به نحوی «جامعه پذیری» اولیه و ثانویه هم گفته می شود. واژه هویت، از آن دسته واژگان طلایی در ادبیات و احوال نوجوانی است.
برخی مکتب های جامعه شناسی تعریفی نیم خطی اما بسیار مهمی پیرامون هویت دارند. با این تعبیر که تکلیف نوجوان در زندگی کسب هویت است.
نوجوان در بررسی احوال جامعه در سه بُعد زمانی گذشته، حال و آینده خود را تعریف و پیدا می کند. رسانه در این جامعه پذیری، نقشی جدی دارد. به عبارتی پلی میان زندگی فردی و اجتماعی است.
حالا البته باید سلبریتی را هم به آن افزود.
مهم است که این دو، از «گذشته» که نماد غرور، «حال» که مظهر امید به زندگی و «آینده» که افق دید، است چه تعریف و تصویری ارائه می دهند. با این تعریف می توانند در ساخت هویت او موثر باشند یا آن را مخدوش کنند. در واقع بیشترین سرمایه گذاری این دو قشر، روی این رده سنی به تعبیری دورخیز برای اداره جامعه فردا از همین امروز و تعیین هویت برای نسل آینده است. سال گذشته اعلام شد که مدتی است ملاک «رشدیافتگی» در جامعه بین المللی دیگر «سواد» نیست بلکه «قدرت تغییر» است. در واقع، افرادی مفید و کارآمد تلقی می شوند که تغییرپذیرتر باشند. در کنار دیگر ابزارها، رسانه و سلبریتی عامل مهمی برای تعیین و تغییر هستند.
فرهنگ سلبریتی یعنی چه؟!
«فرهنگ سلبریتی» به ساده ترین ادبیات، چیزی نیست جز همان توان، اراده و انگیزه سلبریتی برای تأثیر و تغییر در جامعه. سلبریتی در غرب، بخشی از فرهنگ و زندگی روزمره و جدایی ناپذیر جامعه است. اگر روزگاری تعداد افرادی که یک سلبریتی را می شناختند مهم بود حالا اما تعریف و کارکرد، چیز دیگری است. حالا مهم این است که آنها در زندگی چند نفر می توانند اثر بگذارند و تغییر ایجاد کنند. این موضوع به مرور جدی تر و گاه به «جدل رقابتی» سلبریتی ها با یکدیگر هم تبدیل می شود. بقای سلبریتی، درآمد و ضریب شهرت او حتماً روز به روز بیشتر به این مفهوم گره می خورد.
این اتفاق در غرب، حدود یکی، دو دهه است که آغاز شده در ایران هم پدیده سلبریتی به سرعت در حال طی کردن فضای فرهنگی-اجتماعی کشور است. تاثیر فرهنگی، تعریف فرهنگ و سبک زندگی خاصی که خواست سرمایه گذارانی که از سلبریتی انتظار دارند، نکته عمیقی است که بیش از آنکه ماهیت فرهنگی داشته باشد، ماهیت اقتصادی دارد. در واقع برای پیش بینی اینکه این کارکرد در آینده چه تغییری پیدا می کند و وظیفه سلبریتی چه خواهد بود یا اصلاً اینکه جامعه فردا، جامعه قدرت سلبریتی است یا حذف آن؟ مهم است که دانش و شمّ اقتصادی کارشناسان به میان بیاید تا با پیش بینی الگوی رفتاری صاحبان سرمایه به پاسخ این پرسش ها رسید.
سلبریتی مهم نیست؛ خلاء قانون مهم است
⚪️♦️⚪️
۳
بخش سوم
گفتیم که سلبریتی، ماهیت خود را مردم می داند اما این چقدر واقعی است و اصلاً چرا این را مطرح می کند؟
اگر نخواهیم قشر یا گروهی را پیش داورانه به دروغگویی یا منفعت طلبی متهم کنیم، در نگاهی منصفانه تر می توان گفت، فرد در مسیر چهره شدن، ابتدا با همین ارادت به مردم راه را آغاز می کند. الزام های جهان سلبریتی بودن و حکم دست های پس پرده و سرمایه دار اما او را «از»، «با» و «برای» مردم بودن دور می کند. به مرور سلبریتی باید هزینه شهرت خود را پرداخت و تغییری که از آن صحبت شد را فراهم کند. برای اینکه تشخیص دهیم ادعای سلبریتی برای مردمی بودن، چقدر درست یا دروغ است باید گفتار و رفتار آنها را بررسی کرد.
شاید یک مثال بد نباشد؛ «حمید فرخ نژاد» بازیگر سابق سینمای ایران که اکنون ادعای دغدغه مردمی بودن دارد در یک مصاحبه خود چند سال قبل به مردم گفت: «من چیزی دارم که شما ندارید؛ آن خانواده است.» و «۸۰ میلیون نفر ایرانی برای من مهم نیست مبادا خمی به ابروی بچه ام بیاید.» این ادبیات بیشتر تحقیر مردم بود یا حمایت؟!
عرصه تنگ قانون برای سلبریتی در غرب!
یک سؤوال؛ اگر یک سلبریتی که این جامعه هزینه شهرت او را پرداخته قانون و چارچوب مشخص و بازدارنده ای را در کار نبیند، تمکین خواهد کرد؟
این خلاء و پرکردن صحیح آن عمیقاً مهم است.
غرب به عنوان زادگاه پدیده سلبریتی، تمهید ویژه ای برای کنترل، تقویت، مهار و حتی حذف این پدیده اجتماعی دارد. هر سلبریتی ذاتاً ولع و شوق «سرمایه» و «شهرت» دارد. همین دو، مهمترین خمیرمایه قوانین وضع شده برای کنترل سلبریتی است.
بنابراین ستارگانی که کمپانی ها نقشی اصلی و غیرقابل انکار در بروز و ظهورشان دارند، باید هزینه شهرت خود را به کمپانی و جامعه پرداخت کنند.
تهیه کنندگان و سرمایه گذاران غربی در قراردادهای سفت و سخت برای یک ستاره مشخص می کنند که برای مثال در مدت مشخص حتی حق مراجعه شخصی به سوپرمارکت ندارد چون چهره اش دیده، عادی و تکراری می شود.
این، بازگشت سرمایه کمپانی را به خطر می اندازد. سمت قانون به خصوص قوانین رسانه هم مایل به سمت سرمایه گذار است.
بارها دیده شده بازیگر، خواننده یا ورزشکار به محض درگیری کوچک لفظی، فیزیکی یا تمرد از مفاد قرارداد، برای همیشه کنار گذاشته شده چون به اعتبار و سرمایه کمپانی یا رسانه آسیب زده است.
در موارد منافی امنیت و هویت ملی البته این شدت برخورد به مراتب، قهری و بیشتر است. تاریخ سینما و رسانه غرب، پر از خاطرات سلبریتی های ناکامی است که به خاطر یک اظهارنظر در آنتن زنده، صفحه شخصی اجتماعی خود یا رفتاری که مغایر با ارزش های اجتماعی باشد، کنار گذاشته شده اند.
حالا با این توصیف باید دید غرب با سلبریتی هایی که کوچکترین عمد از خود را برای تخریب امنیت ملی نشان دهند و کشور را با حرف، رفتار و اقدامشان تضعیف کنند چه برخوردی می کند؟
برکت فرزند خوانده؛ تخفیف در مالیات!
در غرب و کشورهایی که پدیده ای به نام سلبریتی دارند به خصوص کشورهای دارای صنعت سینمای قوی مانند هند که بالیوود را دارد، سلبریتی باید به همان میزان که سرمایه دارتر است، مالیات از درآمد، سود و سرمایه پرداخت کند. این قوانین کاملاً هم جدی هستند.
«آمیتا باچان» پادشاده سلبریتی های هندوستان بیشترین مالیات را بین اهالی هنر، پرداخت می کند.
«نیکولاس کیج»، بازیگر معروف نمی تواند از پرداخت مالیات فرار کند و بعد از مدتی سر دواندن قانون، ناچار مالیات و جریمه دیر کرد را پرداخت می کند.
«سوفیا لورن» همان ستاره ناپلی هالیوود به دلیل فرار مالیاتی ۱۷ روز به زندان می رود. «سیمونز» خواننده معروف آمریکایی هم علاوه بر جریمه مالیاتی، یک سال محکوم به حبس می شود و از این دست حکم ها در غرب کم نیست. رسانه های تخصصی فیلم و سینما در غرب هم درباره شگرد «آنجلینا جولی»، بازیگر معروف برای تخفیف و کاهش مالیات می نویسند. گویا طبق قوانین آنسوی دنیا، قبول فرزند خوانده در کاهش میزان مالیات پرداختی، قابل توجه است. از طرفی ایفای «مسئولیت های اجتماعی» هم در تخفیف قانونی مالیات نقش دارد.
برای همین است که بازیگران غربی چه در کشور خودشان چه دیگر کشورها به عنوان یک سرباز کوله با دوش فرهنگی، در قالب «سفیر» با عناوین و اهداف مختلف، انجام وظیفه می کنند تا نام نیک بیشتری بهم بزنند و مالیات کمتری هم بپردازند!
مدرک جشنواره برای تحریم جشنواره!
این مقدمه مفصل را گفتیم تا به جان کلام و پایان این گزارش برسیم؛ همان پرسش مهم که چرا چند سالی است سلبریتی های کشور بر خلاف منافع، امنیت و عزت ملّی اظهارنظر می کنند اما حاضر نیستند از تحریم و کشورهایی که ما را تحریم کرده اند در جشنواره های خارجی، صحبت کنند؟
⚪️♦️⚪️
بخش چهارم
ماجرا به برخی حمایت های عامدانه و منفعت طلبانه غرب و آمریکا بر می گردد.
مدتی است آمریکا با ارائه گرین کارتی مخصوص هنرمندان و ورزشکاران در قالب گرین کارتی که نخبگانی معرفی می شود، چهره های فرهنگی، سینمایی، ورزشی و... کشورها را جذب می کنند.
طنز تلخ ماجرا اینجاست؛ آن چهره باید برای تأیید صلاحیت خودش مدارکی ارائه دهد. برای مثال در مورد بازیگران ایرانی مدارکی که ثابت کند فرد در جشنواره های سینمایی از جمله جشنواره فجر، خانه سینما و... تجلیل شده است، مدارکی هم از گفتگوی خودش با رسانه ها و نشریات مختلف ایران را باید ضمیمه کند.
اینها برای این است که ثابت شود به اندازه کافی مشهور است. بعد، طبق قوانین سخت گیرانه ای که از سال ۲۰۱۷ در نظر گرفته شده فرد باید گزارشی از عملکرد ۵ سال اخیر خود در شبکه های اجتماعی همسو با قوانین آمریکا ارائه دهد.
ترجمه این جمله روشن است؛ تأمین منافع آمریکا، مدح غرب و خودتحقیری. سپس متقاضی می تواند از این امکان که در قالب امتیاز! به او ارائه می شود و برای دریافت آن نه تنها از خود که از کشورش و مردم زادگاهش مایه بگذارد و تخریب کند.
ماجراهای غریبه ای در وطن!
حال غریبی است، علیه زادگاهت باش تا با ما باشی! حالا به خوبی روشن می شود که چرا برخی چهره ها که برای گرین کارت خود باید مدارک جشنواره فجر را ضمیمه کنند، آن را تحریم می کنند! روشن می شود چرا این همه بدگویی از کشور به بهانه حمایت از مردم رونق گرفته است؟ درد عمیقی است، فرد اینجا زاده و چهره می شود، هزینه شهرتش را ایران می پردازد و او در سودای ویزای ینگه دنیا به میهن، زادگاه و سرزمین مادری اش می تازد... حالا که همه چیز چنین روشن است؛ آیا ضرورت نیست که قوانین ویژه ای برای چهره های مشهور کشور در نظر گرفته شود تا سرباز و فرزند نامی کشور خودشان باشند تا اینکه سلبریتی غربی، خودباخته وغریبه ای در وطن؟!
منبع: فارس
🟡🔷🟡 کنایه صریح ایران به جزایر اختلافی ژاپن و روسیه
چرا ایران با "روسیه و سوریه" ارتباط دیپلماتیک دارد!؟
فرشاد مؤمنی، اقتصاددان و از چهرههای نزدیک به جریان چپ؛ اخیراً طی اظهاراتی که سایت جماران آنها را منتشر کرد، گفته است:
"در همین روزهای اخیر دیدید که کسانی که از سر نادانی دلخوش کرده بودند به مثلا پشتیبانی پوچ، توخالی، فریبکارانه، ظالمانه و استثماری چین و روسیه در ایران؛ دیدند که هر کدام از این کشورها که بوی پول بیشتر از جای دیگری به مشامشان رسید، تمام آن ماجراها و تعهدات قبلی با شما را زیر پا گذاشتند. در همین جلسه شنیدید و برای شما توضیح داده شد که روسها در قرارداد ترکمنچای با همه جنایت ها و زورگویی ها و استثمار قول داده بودند پشتیبان بقای قاجار باشند، با این حال هر بار که تحت این عنوان می شد آشوب جدیدی در ایران راه انداخت و به روی مردم اسلحه کشید، آنها این را بهانه کرده و به شهرهای ما حمله می کردند. اما هر بار که قرار بود وفای به عهد باشد و پردداخت هزینه و نشان دادن شرافت؛ از آنها خبری نبود. نه از روس ها و نه انگلیسیها. "[۳]
این اظهارات و طعنهها در حالی است که رئیس شورای راهبردی روابط خارجی کشورمان به تازگی در دیدار با سفیر ژاپن به جزایر اختلافی روسیه و ژاپن اشاره کرده و از این گفته است که دو کشور باید در این زمینه با یکدیگر گفتگو داشته باشند.
یک اتفاق ضد پیشرفت در ایران این است که ذهن برخی خواص و مراجع اجتماعی در منتهای دوری از واقعیتها قرار دارد و تحلیلهای آنها بعضا در رخدادی در گذشته توقف کرده است.
برای چنین افرادی؛ رابطه دیپلماتیک به این معنی است که هر کشوری که با ایران مراوده دارد باید بلافاصله از کاخ حکومتی خود اذان پخش کند و به کتاب مقدس سوگند یاد کند که در قبال ایران مرتکب هیچ اشتباهی نخواهد شد وگرنه استعمار و دشمن ملت ایران است!
و البته این قاعده هرگز شامل آمریکا نیست و یا اگر هم باشد بسیار رقیقتر است!
این افراد متوجه نیستند که رابطه دیپلماتیک به معنی کرنش و تعظیم و یکی شدن نیست. همانطور که به معنی صفر شدن دشمنی و اشتباه هم نیست.
ایران اسلامی با روسیه رابطه دارد همانطور که با سوریه و سایر کشورها در مراوده است.
با این تفاوت که روسیه در سطح بالاتری از قدرت و اقتصاد است و بخشی از منافع بزرگش نیز با هژمونی ایران اسلامی در یک راستا قرار گرفته است.
و از همین رو ایران با روسیه و کشورهای همترازی مثل چین روابط گستردهتری دارد.
اما آیا این روابط گستردهتر به معنی کرنش و یکی شدن است؟
آیا روابط ما با روسیه به این معنیست که روسها ممکن نیست علیه ما اشتباه کنند!؟
حتما اینگونه نیست و طعنه و کنایههای امثال مؤمنی (که تأکید میشود اغلب شامل آمریکا نمیشود!) گاهی به دلیل برداشت اشتباه این افراد از مفهوم روابط دیپلماتیک، معاهدات راهبردی و همسویی مقطعی یا دائمی منافع بین دو کشور است.
دقت شود که در صورت وقوع اشتباه بین دو کشوری که با یکدیگر روابط دیپلماتیک دارند؛ پاسخ و تلافی هرگز به این صورت نیست که مثلا سفیر کشور مقابل را اعدام کنند یا سفارتخانه آتش بزنند و یا روابط را قطع کنند!
بلکه در عرف دیپلماتیک؛ از این قبیل است که سفیر کشور مقابل را احضار میکنند، در سطح مقامات بلندپایه و از پشت تریبون اعتراض رسمی خود را اعلام میدارند و گاهی هم اقدام همسطح انجام میدهند.
و البته انتظار دانستن این قبیل بدیهیات از امثال آقای مؤمنی انتظار زیادی نبوده و نیست!
مثالهای تاریخی نیز در این زمینه بسیار است و یک مطالعه ساده در این مثالها به هر مخاطبی نشان میدهد که روابط دیپلماتیک چگونه مزاجی دارد و در هنگام اشتباه طرف مقابل چگونه باید برخورد کرد!؟
گفتنیست، رئیس شورای راهبردی روابط خارجی کشورمان، روز دوشنبه گذشته با سفیر ژاپن دیدار کرد و بهترین راه برای حلوفصل اختلافات ارضی ژاپن و روسیه درباره چهار جزیره واقع در اقیانوس آرام را «مذاکره مستقیم بین دو کشور، به ویژه با توجه به شرایط کنونی و پرتنش منطقه شرق آسیا» دانست. [۴]
🔶♦️🔶 وقوع یک تراژدی در سیاست ایران!
ابراهیم نکو، از نمایندگان ادوار مجلس در بخشی از یک مصاحبه که سایت روزنامه آرمان ملی آنرا منتشر کرد، پیرامون انتخابات امسال، اظهار کرده است: وقتی دلجویی و اقناع صورت نمیگیرد، نمیتوان انتظار داشت آنها _اغتشاشگران- به مسیر مورد نظر برگردند. سوال این است که آیا اقتصاد در مسیر درست خودش قرار گرفته است؟ آیا مردم رضایت دارند از وضعیت؟ طبیعتا نه.
او میافزاید: هر روز شاهد افزایش سرسامآور قیمتها را شاهد هستیم، دولت برای کسری بودجه هر روز قوانین سختگیرانه از جمله نرخ مالیاتها را اعمال میکند.
نکو تصریح میکند: با توجه به شرایط موجود بعید است مشارکت مردم در انتخابات پیش رو به سمت ایدهآلی برود!
او همچنین اظهار میکند: اگر از چهرهها و جناحهای موثر و قابل قبول مردم اگر مانند گذشته مورد بیمهری قرار بگیرند، مردم نیز مشارکت نخواهند داشت لذا توصیه میشود که در بحث صلاحیتها، میدان را برای افراد باز بگذارید. حرفهای من بدبینانه نیست، شرایط واقعی جامعه است. واقعیت این است که مشارکت در حال حاضر از دوره گذشته بالاتر نخواهد بود و شاهد کاهش هم هستیم.[۲]
از مبانی غلطی که در گفتهها و تحلیل آقای نکو وجود دارد که بگذریم؛ بیان ۲ نکته درباره این قبیل اظهارات ضروریست:
اول: مخالفت کسانی از مردم با رویههای سیاسی یا اعتراض همه مردم به گرانی و سایر مخالفتها و اعتراضها نه تنها دلیلی بر قهر از صندوق رأی نیست که اتفاقا دلیل اقبال به صندوق رأی است.
چه اینکه منهای مخالفتها و اعتراضات غیر عقلانی اما مشکلات فعلی از قبیل گرانی و یا برخی رویههای سیاسی غلط بین برخی مسئولان مثل ناکارآمدی یا تبعیت از لایکها؛ جمله بر اثر "رأی بد" در انتخاباتها حادث شدهاند و اینک اگر کسی میخواهد با این رخدادها به مخالفت برخیزد یا به آنها اعتراض کند؛ راهش صرفا و فقط از صندوق رأی و "رأی خوب" میگذرد.
به سخن دیگر اینکه شاهد یکی از تراژیکترین رخدادهای سیاسی هستیم و آن اینکه عدهای با بددلی یا نفهمی قصد دارند اصلیترین انگیزه حضور مردم در انتخابات که همان اعتراض به مشکلات است را به عاملی برای قهر از صندوق تبدیل کنند و البته این توضیح را هم نمیدهند که وقتی کسی صندوق رأی را بر زمین میگذارد یعنی به برداشتن سلاح علیه نظام سیاسی کمک کرده است.
و دوم: مشارکت بالای انتخاباتی اگرچه یک امتیاز است لکن تعیینکننده چیزی نیست اما قانون کشور در صورت کوچکترین خدشهای؛ لرزهی ارکان حاکمیت را رقم خواهد زد.
لذاست که قوت و قوام یک نظام سیاسی در بحث مردمسالاری نیز در وهله اول منوط به رعایت قانون، برگزاری یک انتخابات قانونی و ایستادن پای رأی مردم به حکم قانون است.
حال اینکه بحث مشارکت حداکثری نیز به این امتیازات افزوده شود اگرچه یک امتیاز خواهد بود اما همانطور که بیان کردیم یک رکن نیست.
*گفتنیست برخی اصلاحطلبان ستادی تا این لحظه قصد دارند دست به "تحریم انتخابات" بزنند.
مسئله نبود نامزد دلخواه در انتخابات بعنوان بهانهای برای رأی ندادن نیز به لحاظ عقلانی یک حرف غلط است زیرا در منطق دموکراسی؛ در چنین شرایطی باید به نامزد نزدیک رأی داد. نظیر رفتاری که اصلاحطلبان در سال ۹۲ و پس از ردّ صلاحیت مرحوم هاشمی انجام دادند.
🟪🟡🟪 روایت ذلیلانه زُهریهای اصلاحات
۱
سید ضیاء مرتضوی ماه محرم ۱۴۰۱ علاقهمند بود نامه امام سجاد علیهالسلام در نقد «زهری» را شرح دهد و هر جا فرصت یافت، طعنهای به نظام و عالمان مؤیّد آن در حوزهها زد و به گونهای آنها را با زهری مقایسه کرد اما اگر دقیقتر مینگریست او خود همان زهری بود.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، سعید صلح میرزائی در یادداشتی با عنوان "روایت ذلیلانه زُهریهای اصلاحات" نوشت:
استادی داشتم که میگفت:
اگر چشم عبرتبین داشته باشی از ابلیس هم میتوانی درس بیاموزی. خطابم در این نوشتار، برادران و خواهران طلبه و دانشجویی است که دغدغهی انقلاب اسلامی دارند اگرچه که عامل برانگیزاننده برای نگارش این سطور، یادداشت سید ضیاء مرتضوی با عنوان «این «عزت» نیست؛ صدقه التماسی است!» میباشد که به انتقاد از سیاستهای موفّق دولت محترم پرداخته است.
🟢1- با آنکه اولویت آن است که محتوای کلام گویندگان، نقد شود و به گوینده نگاه نشود امّا برای دوستان جوان لازم است که گویندگان را نیز بشناسند تا در چالهی «کلمه حق با نیت باطل» نیفتند. اگرچه که به عقیدهی نگارنده، آقای مرتضوی در این یادداشت نامبرده به خطا رفته است و بدون دلیل آشکار، ادّعاهایی را مطرح کرده است.
🟢2- سید ضیاء مرتضوی از شاگردان آیتالله منتظری و از سالهای دور از مادحان جریانهای به ظاهر متضاد کارگزاران، اصلاحات و اعتدال بوده است. هم ابراز محبّت به منتظری دارد هم از حضرت امام به بزرگی یاد میکند. او از شیفتگان هاشمی رفسنجانی نیز هست. فربهی مادی و اعتباریاش را از عواید مؤسّسات منتسب به ولیّ فقیه یا حضرت امام به دست آورده است امّا به تئوریزه کردن نظرات مخالفان ایشان پرداخته است. در فتنهی 88 و 98 و 1401 یادداشتها و سخنرانیهایی به نفع فتنهگران در تضادّ با حرکت مردم انقلابی ما و تضعیف روحیه مردم داشت.
🟢3- جالب است که قلم و زبان سید ضیاء مرتضوی نسبت به دولتها و نهادهای انقلابی و مورد تأیید جریان انقلابی، روان و بیلکنت شده و شمشیر بر آنها کشیده و نسبت به دولتها و مجالس متمایل به غرب و زاویهدار با اهداف مردم انقلابی، سکوت کرده است. عجیب آنکه روزنامه جمهوری اسلامی که فرزند ناخلف جریان انقلابی حزب جمهوری شده است و روزنامه اطلاعات، علاقهمند به نشر یادداشتهای ژورنالیستی او هستند.
🟢4- مرتضوی در یادداشت اخیرش، در حالی تحرّکات مجاهدانهی دولت سیزدهم در عرصهی دیپلماسی را به سخره کشیده و عنوان «صدقه التماسی» را به آن داده است که هدف دولت، ایجاد گشایش در زندگی مردم با پس گرفتن پولهای صادرات ایران از دیگر کشورهایی است که تابع تحریمهای آمریکا هستند.
🟢5- مرتضوی در زمانی که وزیر خارجه دولت قبل، در مقابل امیر کشوری عربی، در حالت زانو زدن صحبت میکرد ساکت بود؛ زمانی که رئیس جمهور قبل در دیدار زن مکشّفه که با ظاهری نامناسب پا بر پا انداخته بود یا زیر سم مجسمه اسب قهرمان آن کشور غربی، عکس یادگاری میگرفت یادی از عزِّت نکرد. در آن زمان که شبیه امروز امّا با خفّت، پولهای صادرات به عراق، به صورت دینار به زائران اربعین داده شد دغدغه عزّت نداشت و حالا قلمش، فعّال شده است.
🟢6- دولت مردمی در راستای راهبردهای سیاست خارجی، با اولویت تقویت دیپلماسی همسایهمحور و با در نظر گرفتن داشتن نقش مؤثر در نظم نوین جهانی با محوریت آسیا و همچنین توسعه ارتباط با کشورهای مستقل از نظام سلطه، توانست دیپلماسی التماسی دولت قبل را تبدیل به دیپلماسی اقتداری کند. بهرهگیری از دیپلماسی برای تأمین واکسن و داروهای کرونا و همچنین سوآپ گازی برای گذران زمستان سرد بدون قطعی گاز، تقویت صنعت هستهای در کنار دفاع دیپلماتیک از حق استفاده صلحآمیز از آن، بهرهگیری از دیپلماسی سلامت، از سرگیری ارتباط با عربستان، سفرهای رئیس جمهور به سوریه، چین، عمان، ازبکستان، قزاقستان و سفر مقتدرانه و پربار ایشان به آمریکای جنوبی، سخنرانیهای مقتدرانه در سازمان ملل، متوقف کردن زیادهخواهیهای آژانس انرژی هستهای، حذف تدریجی دلار از تبادلات مالی با انعقاد پیمانهای دوجانبه، پیگیری سوآپ انرژی، تلاش برای ایفای نقش در حمل و نقل بینالمللی دریایی و ریلی، کسب کرسیهای مهم در مجمع عمومی سازمان ملل و کمیسیونهای مهم آن (آن هم پس از حماقتهای دولتهای غربی در طراحی و پشتیبانی جنگ ترکیبی پاییز 1401)، افزایش فروش نفت و فرآوردههای پتروشیمی بدون برجام و پیوستن به اِف.اِی.تی.اِف، پیروزیهای جبهه مقاومت در سوریه و فلسطین و یمن، برخورد حکیمانه نسبت به طالبان و مطالبه جدی حقابه هیرمند، تذکر جدی به عراق برای خلع سلاح ضد انقلاب در شمال عراق و کوبیدن مقتدرانه کوموله در اقلیم کردستان، حضور فعال در ائتلافهای اثرگذار همچون «سیکا»، «بریکس» و «شانگهای»، آزاد کردن اتباع و دیپلماتهای ایرانی گرفتار در کشورهای غربی و شرقی، سفر 14 تن از سران کشورهای جهان در بیست
🟪🟡🟪
۲
و دو ماه گذشته و دهها مورد مانند اینها نشان از تلاش دلسوزانه و مجاهدت مردان عرصه دیپلماسی دارد که فهمیدهاند میدان در کنار دیپلماسی و رشد اقتصادی و صادرات در کنار رشد علمی است که به شکوفایی ایران اسلامی میانجامد. و عجیب نیست که در زمانهایی که کشور به پیروزیهایی دست یابد، ماشینهای تولید ناامیدی بیشتر حمله کنند و عزت جمهوری اسلامی را تحریف کنند.
🟢7- اصول سیاست خارجه جمهوری اسلامی همانطور که او در ابتدای یادداشتش با پوزخند از آن یاد کرده است همان «حکمت، عزّت و مصلحت»ی است که توسّط محبوبان او در دولتهای سازندگی و اصلاحات و اعتدال، کمتر رعایت شد و یقیناً اگر دولت مردمی سیزدهم نیز ذرهای از این سه اصل، کوتاه بیاید مورد مؤاخذه جریان انقلابی قرار خواهد گرفت امّا نکته آن است که «زُهری»های جریانات متمایل به غرب، نباید به خود اجازه دهند که با نیش و کنایههای خود، و بدون اطّلاع از مجاهدتهای سربازان گمنام انقلاب و فعالیتهای عزتمندانه و البته همراه با تقیهی مسئولان دیپلماسی، زحمات آنها را خفیف کرده و مردم را ناامید کنند.
🟢8- ماه محرم سال قبل، وقتی که سید ضیاء به کانون به اصطلاح توحید دعوت شد، علاقهمند بود که نامه امام سجاد (علیهالسلام) در نقد «زهری» را شرح دهد و هر جای سخنرانیاش که فرصت یافت، نیش و طعنهای به نظام و عالمان مؤیّد و کمککار آن در حوزهها زد و به گونهای ایشان را با زهری مقایسه کرد اما اگر دقیقتر مینگریست او خود همان زهری بود که با ماسک مستقل از حکومت بودن، جادهصافکن جریان متمایل به غرب و بالمآل گردنش را پل عبور دشمنان انقلاب و اسلام کرده بود. (قبلاً عرض شد که زندگی او از حقوق مجموعههای منتسب به ولایت فقیه تأمین میشود.)
🟢9- در ابتدای این یادداشت عرض شد که انسان باید کار خوب را حتی از ابلیس نیز یاد بگیرد. درسی که میتوان از این رفتارهای متناقض سید ضیاء و جریانهایی که او در مقام بزک و تئوریزه کردن آنها است دریافت، آن است که در مسیر باطل خود به خوبی با تقسیم کار، به صورت جبههای عمل میکنند. از آخوند و پژوهشگر گرفته تا سلبریتی و شهرههای مجازی، از سیاستپیشگان تا دراویش، از عبدالحمید تا عبدالکریم و ... همه به کار خویش مشغولاند و آنجا که هستند را مرکز دنیا میدانند. البتّه مؤمنان حقیقی دل به آیه قرآن دادهاند که میگوید: «میپنداری آنها متحدند اما قلبهای ایشان متفرق است.» (سوره حشر، آیه 14)
انتهای پیام/؛
🔷🔷🔷فلاکت سیاسی اصلاحطلبان!
۱
اصلاحطلبان با شکست پروژه و پروسه برجام، بدنه اجتماعی خود را از دست دادهاند. آنها به دنبال سرمایه اجتماعی جدید هستند. انتخاب یک زن به عنوان رئیس جبهه اصلاحات و دارای پرونده محکومیت سیاسی با پرچمداری حجاب اختیاری معنایش این است که میخواهند از پیادهنظام غرب در آشوب پاییز سال گذشته سربازگیری کنند.
خبرگزاری فارس ـ محمدکاظم انبارلویی در یادداشتی تحت عنوان «فلاکت سیاسی اصلاحطلبان!» نوشت:
1- دیپلماسی خارجی کشور در دولت گذشته دچار بیماری بود. رهبر معظم انقلاب اسلامی سعی کرد با نسخه های شفابخش این بیماری را معالجه کند اما بیماران این حوزه حاضر به عمل کردن به نسخه نبودند.
اولین بیماری؛ خودناتوانپنداری و توهم بلامنازع بودن آمریکا بود.
رئیس دیپلماسی دولت در کسوت ریاست جمهوری و کارگزاران او در وزارت خارجه از تواناییهای جمهوری اسلامی و اقتدار ملی بیخبر بودند یا خود را به بیخبری میزدند. معتقد بودند آمریکا با یک بمب همه اقتدار نظامی و تواناییهای ما را نابود میکند.
آنها واقعیتهای روشن شکستهای آمریکا در غرب آسیا، فرسودگی ناتو در افغانستان و عراق را نمیخواستند بپذیرند.
با این باور غلط در مذاکرات شرکت میکردند. محصول آن مذاکرات چیزی جز خسارت محض نبود.
دومین بیماری فکری آنها این بود که ؛ میشود به آمریکا اعتماد کرد.
با آنکه سلوک آمریکا در روابط بینالملل سرشار از بدعهدی و بدگمانی و بدعملی بود.معلوم نبود این حضرات این اعتماد را از کجا آوردهاند؟رفتند و نشستند و برخاستند حتی به خودشان اجازه ندادند متنی را که آمریکاییها تهیه کردند روی برخی کلمات و واژگان تأمل کنند. معتقد بودند امضای کری سند است!
سومین بیماری آنها توهم دست به ماشه بودن آمریکا بود. آنها معتقد بودند با مذاکرات میتوانند دست آمریکا را از ماشه بردارند .
میگفتند مذاکره ، خشونت آمریکا را کاهش میدهد و آنها را نرم خواهد کرد!
با آنکه از «ماشه» میترسیدند «مکانیزم ماشه» را آمریکاییها با مهارت دیپلماتیک در برجام آوردند در حالی که ماشهای در کار نبود.
غلاف آمریکاییها اصلا شمشیر نداشت، آنها مشغول طراحی فرار از افغانستان بودند.
چهارمین بیماری دیپلماتهای ما این بود که نمیدانستند قصّه اجماع جهانی علیه ایران دروغ است. آمریکاییها با روسها و چینیها مشکلات زیادی دارند و بین آنها شکافهایی است که در مرز جنگ نظامی هستند. دیپلماتهای ما از این شکاف برای مذاکرات نتوانستند استفاده کنند از همه مهمتر از وضع نابسامان سیاست و اقتصاد و فضای اجتماعی داخل آمریکا هم بیخبر بودند. کارشناسان آمریکایی در جلسات پنتاگون ، سیا و وزارت خارجه اعتراف میکردند؛ طراحیهای آنها در غرب آسیا شکست خورده و رژیم صهیونیستی در محاصره نیروهای مقاومت است. جمهوری اسلامی در میدان حرف اول را میزند و ماندن در افغانستان خودکشی است! اما برخی دیپلماتهای ما روایت بیبیسی و سیانان را در چهرهپردازی اقتدار غرب و بهویژه آمریکا را قبول داشتند. به نقدهای مشفقانه رجال سیاسی، توجه نمیکردند نقد آنها را با فحش و ناسزا پاسخ میدادند و هیچ نظر کارشناسی برای رد نظریات منتقدین نداشتند، آنها رفتند تمام تخممرغهای خود و جبهه اصلاحات را در سبد برجام گذاشتند و به مردم، افقی را نشان دادند که واقعی نبود. مردم فهمیدند آنها صداقت ندارند یا حداقل در مسائل مربوط به روابط بینالملل و دیپلماسی خارجی جاهل هستند. اگر بخواهیم یک تعبیر درست از این وضعیت داشته باشیم می شود آن را در دو کلمه «فلاکت دیپلماتیک» نامگذاری کنیم!
وقتی مردم فهمیدند همه آنچه که آنها در مورد برجام گفتند سراب است و برخلاف قانون و شروط مجلس عمل کردند، برخلاف هدایتهای رهبری و شورای عالی امنیت ملی عمل کردند به آنها پشت کردند و در انتخابات 1400 به آنها رأی ندادند. آنها عوض پندآموزی از این کلاهبرداری غرب که سرمایه اجتماعی آنها را به باد داد، آمدند، شورای نگهبان را متهم به مهندسی انتخابات کردند.
برجام، دولت روحانی را به «فلاکت دیپلماتیک» و اصلاحطلبان را به «هلاکت سیاسی» انداخت.
2- اصلاحطلبان و اعتدالیون به جای پرسشهای مردم که چه شد آن سیب و گلابی که از باغ برجام وعده داده بودید؟ چرا به تعهدات برجامی خود عمل و میلیاردها دلار آب سنگین و غنیسازی 20 درصد را نابود کردید، در حالی که حتی یک تحریم هم برداشته نشد و بر حجم آنهم افزودید، رفتند دنبال پروژه «اصلاحات ساختاری» ! اصلاحات ساختاری، اسم رمز جریانی شد که جلوی پرسشهای بیپاسخ مردم را بگیرد!
🔷🔷🔷
۲
حرف اصلاحطلبان ساختارشکن چیست؟ میگویند رئیسی باید استعفا بدهد چون کشور را از «فلاکت دیپلماتیک» درآورده است و روابط جمهوری اسلامی را با 5 قاره تنظیم کرده است. او اثبات کرده است و ثابت کرد روابط خارجی را بدون اذن آمریکا و سه کشور شرور اروپایی می شود تنظیم کرد ، بدون اف ای تی اف ، تحریمها را دور زد و با جهان تعامل سازنده داشت.
رئیسی ثابت کرده است می توان با بهرهگیری از شکاف قدرتهای جهانی ، کشور را امن، مستقل و مقتدر با سامانه دفاعی مبتنی بر بازدارندگی همهجانبه نگه داشت.
3- اصلاحطلبان با شکست پروژه و پروسه برجام، بدنه اجتماعی خود را از دست دادهاند. آنها به دنبال سرمایه اجتماعی جدید هستند. انتخاب یک زن به عنوان رئیس جبهه اصلاحات و دارای پرونده محکومیت سیاسی با پرچمداری حجاب اختیاری معنایش این است که میخواهند از پیادهنظام غرب در آشوب پاییز سال گذشته سربازگیری کنند. البته این سربازگیری کمکی به احیای سرمایه اجتماعی آنها نمیکند!
اصلاحطلبان گرفتار بحران گفتمانی، اندیشگی، بیآیندگی و کارآمدی هستند. این بحران ها آنها را به ورشکستگی سیاسی رسانده است.
لاتبازی سیاسی حجاریان و تاجزاده مبنی بر شروط شرکت در انتخابات، یک شارلاتانبازی برای سرپوش گذاشتن روی بربادرفتن سرمایه اجتماعی اصلاح طلبان است!
یک مشت مجرم سیاسی باسابقه سربازی در پادگانهای جنگ نرم دشمن علیه ملت با توهم «خوداکثریت بینی» با سوءاستفاده از آزادی در کشور برای حضور در انتخابات شرط میگذارند. فهم آنها از دموکراسی و جمهوریت یک فهم فاشیستی است!
آنها هیچ اصلی جز اصول غیرقانونی خود قبول ندارند. اولا : امسال بهدلیل ورشکستگی سیاسی و بهانهجویی شروط، در انتخابات شرکت نمیکنند ثانیا : اگر شرکت کردند و شکست خوردند مثل سال 88 ادعا میکنند، تقلب شده، دموکراسی فقط به شرط چاقو مورد قبول است ما نتایج را قبول نداریم!
شما می توانید این مطلب را ویرایش نمایید
توجه توجه
۵۵درجه بالای صفر! تصوری سخت از گرما، که هموطنان مان در جنوب کشور، هر روز آنرا زندگی می کنند. بیاییم درست مصرف کنیم تا آنها هم نفس بکشند.
📝کانال #رسانه_بسیج↙️
➥ @bsjghaghazan1
تبیین اساس کار ما است. ما با ذهنها مواجهیم، با دلها مواجهیم؛ باید دلها قانع بشود. اگر دلها قانع نشد، بدنها به راه نمیافتد، جسمها بهکار نمیافتد؛ این فرقِ بین تفکّر اسلامی و تفکّرات غیر اسلامی است. ...
تفکّر اسلامی تبیین است. فَاِنَّما عَلَیکَ البَلاغ؛(۲۶) به پیغمبر خدا میگوید وظیفهی تو رساندن است، حرف را باید برسانی.
باید تبیین کنید؛ حرفهایتان را، نظراتتان را بگویید؛ در مسائل مهمّ کشور؛ در مسئلهی اقتصاد مقاومتی تبیین کنید، در مسئلهی پیشرفت علمی -اینها مسائل مهمّ کشور است- در مسئلهی ارتباط با آمریکا [تبیین کنید]؛ برای خیلیها روشن نیست. برای شما که مجموعههای دانشجویی هستید، اگر روشن نیست، بروید برای خودتان روشن کنید؛ اگر روشن است، برای مجموعهی دانشجویی تبیین کنید. ... خب، این ذهنی که فعّال است، بنشیند راجع به این قضیّه استدلالهای مناسب را پیدا کند، این را ترویج کند. ببینید! [این] یکی از چیزهای مورد تبیین است. مسئلهی سبک زندگی اسلامی ایرانی که ما مطرح کردیم، خب این درخور بررسی است، این را تبیین کنید، هم خودتان عملاً و هم تبیینی. مسئلهی فرهنگ، یکی از مسائل مهم است، این را تبیین کنید. ... البتّه تداوم کاری لازم دارد، استقامت لازم دارد، درست گفتن لازم دارد، تکرار لازم دارد، ممکن است یک زمانی هم طول بکشد.
۱۳۹۵/۰۴/۱۲ بیانات در دیدار جمعى از دانشجویان
#جهاد_تبیین
⁉️@p_shobahaat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱 پنج ویژگی عبادالرحمان 👇
🌱 ۱- تواضع و دوری از کبر و غرور
🌱 ۲- بگو مگو نکردن با جاهلان
🌱 ۳- عبادتهای شبانه
🌱 ۴- دعای خاضعانه برای دوری از جهنم
🌱 ۵- میانهروی و دوری از افراط و تفریط
فرقان۶۳-۶۷
#عمل_به_قرآن_سخت_نیست
@tadabbor_quran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
♻️ تنهایی سلیطههای دهن دریده
🔰 سلیطههای بد دهن و پرخاشگر دیگر مثل قبل نمیتوانند مظلومنمایی کنند و برخی از مردم را برای دفاع، دور خودشان جمع کنند. بعد از ۹ ماه آزاد گذاشتن این جماعت و تبدیل کشف حجاب سر به برهنگی شکم و سینه و دیگر قسمتهای بدن، مردم دیگر پی بردهاند که دعوا سر موی سر نیست و هدف اصلی از خط کشف حجاب، از بین بردن عفت، حیا، غیرت و در یک کلام بنیاد خانواده است. آفرین به این مردم فهیم.
در زیارت عاشورا، خیلی از این مقامها و خواستهها را بهصورت لامکان و لازمان میخواهیم.
یعنی درخواست خود را محدود به یک زمان و مکان خاص نمیکنیم.
⬅️ فی هذا الیوم و فی موقفی هذا و ایام حیاتی
(یعنی الآن و اینجا و همه روزهای عمرم)
⬅️ و لا جعله الله آخر العهد منی...
(یعنی الیالابد باشد و محدود به حال نباشد.)
در پایان این مطلب باید گفت که هدف خلقت ما انسانها، رشد نامحدود ما از طریق کسب معرفت و محبت و خشوع در برابر خدا و همچنین ولی خداست.
لذا این درخواستهایی که ما در زیارت عاشورا به درگاه خدا عرض میکنیم، کاملاً همسو با هدف خلقت ماست.
در زیارت عاشورا چیزی حدود هجده دعا
میکنیم که متناسب با آن، هجده مقام را از خدا میخواهیم.
درخواستهای انسان در زیارت عاشورا، دنیوی و مادی و فانی نیست، بلکه همگی معنوی است.
ما در زیارت عاشورا، همراه با این دعاها، هجده مقام را از خدا درخواست میکنیم که بعضی از آنها بهقدری بالاست که اگر زیارت عاشورا وجود نداشت، نمیتوانستیم باور کنیم که کسی جرأت درخواست آنها را از خدا داشته باشد.
اینها خیلی خواستههای بزرگی هست و انسان از آنها درجات سلوک را یاد میگیرد، چون از پایین شروع میشود و به بالا میرسد.
و اما آن مقامها:
۱- مقام خونخواهی امام حسین علیهالسلام
⬅️ ان یرزقنی طلب ثارک
اینکه کسی بخواهد خونخواهی امام حسین را بکند، مقام خیلی بالایی است، چون خونخواهِ اصلی ابیعبدالله، امام زمان است.
۲- مقام وجاهت عند الله
(آبرومندی نزد خدا)
⬅️ اللهم اجعلنی عندک وجیها
۳- مقام معِیَّت(همراهی) با معصوم
⬅️ ان یجعلنی معکم فی الدنیا و الآخرة
⬅️ مع امام منصور
(این درخواست، بسیار ویژه است، چون تمام
انبیا و اولیا آرزویش را داشتهاند).
۴- مقامی که درخواست میکنیم تمام مراحل زندگی ما، درهمتنیده با معصوم باشد.
⬅️ اللهم اجعل محیای محیا محمد و آل محمد...
۵- مقام شهادت
⬅️ و مماتی ممات محمد و آل محمد
چون مرگ همه معصومین از پیامبر تا امام حسن عسکری علیهمالسلام، با شهادت بوده.
۶- رسیدن به مقام محمود
⬅️ ان یُبِلِّغنی المقام المحمود
در قرآن آیهای داریم که به پیامبر میگوید: نماز شب بخوان تا به مقام محمود برسی. مقام محمود از نگاه بیشتر مفسران، یعنی مقام شفاعت.
خود شفاعت شدن، یک مقامی است که به هر کسی نمیرسد (لا یملکون الشفاعة... شفاعت به هر کس نمیرسد).
حالا یک مقامی هست که از شفاعتشدن بالاتر است و آن هم مقام شفاعتکردن است و ما در این فراز، این را از خدا میخواهیم.
۷- مقام مشارکت در مصیبت ولیّ معصوم
⬅️ لقد عظمت الرّزِیّة... بک علینا
⬅️ و اسئل الله بحقکم... ان یعطینی بمصابی بکم...
(یعنی مصیبت شما را، مصیبت خودم میدانم)
⬅️ الحمد لله علی عظیم رزِیّتی
(دقیقا در اینجاست که انسان مصیبت را برای خودش میداند)
این مقام، خیلی عظیم است و خیلی باید دربارهاش بحث کرد.
داستان زیارت عاشورا، داستانِ یکیشدن با اهلبیت است، قرار است از این طریق، به شجره حیات متصل شویم.
۸-مقام برائت
(برای دوری و تبرّیجستن از بعضی جریانها و افراد و نیز بعضی خصوصیتها)
⬅️ و بالبرائة من اعدائکم
۹- مقام لعن
این مقام، آنقدر مهم است که در زیارت عاشورا بر سلام اولویت دارد. اول صدتا لعن میدهیم و بعد صد سلام.
(جاروب کن خانه را، سپس میهمان طلب)
⬅️ اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد
نکته: چهره اصلی برائت و لعن، بعد از ظهور دیده میشود، چون ما مردم اصلا تا قبل از ظهور نمیفهمیم کسانی که باعث و بانی ماجرای کربلا بودهاند، ما را از چه نعمات زیاد و برکات بزرگی محروم کردهاند.
ما الآن از دنیای بعد از ظهور چیزی نمیدانیم و درک نمیکنیم. اصل برائت در آن زمان اتفاق میافتد.
یعنی وقتی ظهور انجام میشود و میفهمیم چه چیزی را از ما گرفتهاند، تازه حسّ واقعیِ برائت را درک خواهیم کرد.
۱۰- مقام سِلم
⬅️ انی سلم لمن سالمکم
⬅️ و ولیّ لمن والاکم
این مقام، عبارت است از مقام دوستی با دوستان و دوستداران اهلبیت، برای تشکیل یک شبکه متحد در راه تحقق منویّات این خاندان.
۱۱- مقام حَرب
⬅️ حرب لمن حاربکم
این مقام، یعنی مقام دشمنی با دشمنان اهلبیت، برای پالایش آن شبکه متحد و همچنین مبارزه با موانع رشد بشر.
آیا شما فکر میکنید هر کسی میتواند به مقام مجاهدت برسد؟
۱۲-مقام ایثار
ما در زیارت عاشورا این مقام را درخواست میکنیم و لااقل ادای آن را درمیآوریم.
ایثار یعنی بذل بهترینها، و ما زیارت عاشورا بهترین داشتههای خود را فدای امام میکنیم.
⬅️ بابی انت و امی
۱۳- مقام قربة الی الله
باید گفت: مقام قرب و نزدیکی به خدا، بالاترین مقام ممکن است، منتها مراتب بالای آن فقط به کمک و دستگیری ولیّخدا که در این مسیر پیشتاز است، ممکن میشود.
⬅️ انی اتقرب الی الله...
⬅️ اللهم انی اتقرب الیک...
۱۴- مقام دوستی و نزدیکی به اهلبیت
⬅️ انی اتقرب الی الله و الی رسوله و الی ...
این مقام نیز، امتداد مقام قربة الی الله است.
۱۵_مقام معرفت اهلبیت
(چرا که در حدیث داریم: من مات و لم یعرف امام زمانه، مات میتة جاهلیة)
⬅️ اکرمنی بمعرفتکم و معرفة اولیائکم...
۱۶- مقام ثبات قدم و اهل تزلزل نبودن
⬅️ ان یثبّت لی عندکم قدم صدق
⬅️ ثبّت لی قدم صدق عندک مع الحسین...
۱۷- مقام رجعت، که هرکسی قادر نیست به این مقام برسد و شخص باید خیلی کارها در این راه انجام دهد.
⬅️ و ان یرزقنی طلب ثارکم مع امام منصور
۱۸- مقامی که خدا به ما درود بفرستد
⬅️ اللهم اجعلنی فی مقامی هذا ممن تناله منک صلوات و رحمة و مغفرة
ما
گروه روشنگری و تبیین روایت ها 👈 گام دوم انقلاب 👇
https://eitaa.com/joinchat/1198194870Cc4637fb806
👇کانال گام دوم انقلاب👇
https://eitaa.com/joinchat/869073078C29271ed308
🙏نگاهی به ابعاد مختلف ساخت سد چمشیر
🔹️یکی از کاربران توئیتری در صفحه خود به بررسی ابعاد مختلف سد چمشیر که امروز توسط رئیس جمهور افتتاح شد پرداخت و نوشت:
سد چمشیر به عنوان پنجمین سد بزرگ ایران، امروز با حضور رئیسجمهور به صورت رسمی آبگیری شد و تهدید سیلاب و آب بیکیفیت برای مردم 2 استان کهگیلویه و بویراحمد و خوزستان از بین رفت.
ابعاد تازهای از این سازه مدیریت منابع آب را در رشتو بررسی میکنیم.
سالهای طولانی، متخصصان آب راهکارهایی رو بررسی کردند تا بشه از 2 میلیارد مترمکعب آب رودخانه زهره استفاده کرد. در نهایت مطالعات به این نتیجه رسید، تنها راه استفاده از رود زهره برای تحول حیات منطقه، احداث مخزن بزرگ و سده.
چند هزار سال پیش طبیعت در محل فعلی چمشیر یک دریاچه طبیعی ساخت اما طی این سالها آب تونسته یه تنگه برای ادامه مسیرش باز کنه. چمشیر دقیقا در محل این تنگه ساخته شده چون بستری محکم برای سده و از همه مهمتر سابقه وجود دریاچه پشت سد قبلا وجود داشته.
فرایند ساخت سد از 1367 شروع شد و در این مدت 27 پژوهش مختلف در حوزههای متفاوت از جمله اقلیمشناسی، زمین شناسی و رشتههای مختلف برای ساخت سد انجام شده. مجوز محیطزیست سد هم سال 1388 گرفته صادر شد و مطالعات زیست محیطی چمشیر از 25 جلد فراتر میره.
رودخانه زهره چیزی جز سیلاب و آب بی کیفیت برای مردم منطقه نداشته، حالا با این سد همین الان که صحبت میکنیم، کیفیت آب 40 درصد بهبود پیدا کرده و آبدهی هم 2 برابر شده، چرا چون سیلاب 3 ماهه در سد ذخیره و در طول سال رهاسازی میشه قبل از آبگیری سد سالانه 2 میلیارد متر مکعب آب رودخونه بدون هیچ استفادهای به دریا میریخته که شیرینسازی و انتقال این آب از دریا به سال 6 میلیارد دلار سرمایه نیاز داره، یعنی آب سد چمشیر سالی 6 میلیارد دلار ارزش داره. 👇👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 پاسخ به یک سوال /ما به روسیه احتیاج داریم یا روسیه به ما؟
#ایران_قوی
🔘این کانال یک اتاق تحلیلی و تبیینی است :
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/majmaehadianbasir
28.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 این فیلم ارزش صدبار دیدن رو دارد.
شعر خوانی عجیب و فوق العاده یک چوپان عزیز لک علیه اغتشاشگران و بی حجابان و جنبش ولنگاری و آمریکا و تبیین دقیق وضعیت کشور و جهان.
🔶 فقط ببینید چقدر بصیرت داره در کوه و دشت چطور با کلمات جادو می کنه و از نظام و انقلاب اسلامی دفاع می کنه...
کاش' برخی علما و بزرگان و مسئولان ما یک درصد از بصیرت و فهم سیاسی و دینی این برادر عزیز را داشتند.
این پنج دقیقه به اندازه صدها واحد درسی برای مسئولان پیام داره.
شنیدن این پنج دقیقه برای همه به خصوص مسئولان و بزرگان کشور واجب و ضروریست. به دقت گوش کنید و اون رو برای همه بخصوص مسئولان و نمایندگان بفرستید.
میشه یک چوپان ساده باشی اما مقام و منزلتت از چند تا عالم دینی و مسئول ارشد نظام بالاتر باشه.👌👌
#به_ویژه_ترین کانال خبری در ایتابپیوندید👇.
https://eitaa.com/joinchat/4073259207Cd2916ef4d3
گروه روشنگری و تبیین روایت ها 👈 گام دوم انقلاب 👇
https://eitaa.com/joinchat/1198194870Cc4637fb806
👇کانال گام دوم انقلاب👇
https://eitaa.com/joinchat/869073078C29271ed308
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ببینید آفریقاییه اسم بچه هاش رو چی گذاشته!
هشدار : قبل از تماشای ویدئو جارو برقی کنارتون بذارید که کرک و پرتون رو بعدش جمع کنید!
✍️ × سانی ×
@sarbazevelae
🔻توقع ناموجه
🖊 مهدی جمشیدی
۱. چرا برخی دوستان انتظار دارند که رهبر انقلاب در هر سخنرانی خویش، به حجاب اشاره کنند؟! این چه توقعی است؟! و اگر اشاره نکردند به این معنی است که حجاب، مهم نیست؟!
۲. در سخنرانی سال جدید هم بعضی دوستان اینچنین نتیجه گرفتند که چون ایشان به حجاب نپرداختند پس ما نیز نباید دربارهی حجاب سخن بگوییم، در حالی که ایشان در سخنرانی بعدی، صریح و مستقیم و قاطع دربارهی حجاب، موضعگیری کردند. در نمایشگاه کتاب هم تأکید کردند که با قوت به حجاب بپردازید. چندی پیش هم به جبههی انقلاب، پیام غیررسمی فرستادند که هرچه میتوانید دربارهی حجاب بنویسید و بگویید و گفتمانسازی و فضاپردازی اجتماعی کنید.
۳. گویا دنبال بهانه میگردیم برای گریختن از مسئولیت مواجهه با حرام شرعی و سیاسی. اما حداقل، رهبر انقلاب را دستمایهی توجیه سستی و تطهیر انفعال خویش قرار ندهیم. تحریف مواضع رهبر انقلاب، از جمله بزرگترین خطاهاست و موجبات انحراف جریان و جبههی انقلاب را فراهم میکند.
۴. متأسفانه مانند گذشته، باید بخشی از توان ما صرف برطرف کردن روایتهای نادرست خودیها از رهبر انقلاب شود. اینان، خواسته یا ناخواسته، جبههی انقلاب را از درون، دچار فرسایش میکنند و تزلزل و تردید میآفرینند.
۵. رهبر انقلاب دربارهی حجاب، دیگر چه باید بگویند؟! سخن ناگفتهای باقی مانده است؟! نظر حاکمیتی شان را گفتند و تصریح کردند که باید این مسأله را حل کرد. ایشان باید به کدام پرسش بیپاسخ بپردازند و چه گرهی را بگشایند؟! بهجای عمل، توقع تکرار از ایشان داریم.
#روبیکا خانهی امن هنجارشکنها‼️
▫️تصویر بالا نظرسنجی است که یک کانال مستهجن در روبیکا تنظیم کرده است و همانطور که میبینید اکثریت شرکتکنندگان در این نظرسنجی خواهان ادامهی فعالیت این کانال در روبیکا بوده اند و نه مهاجرت به لجنگرامی به نام تلگرام!
▫️پیامی که در پس این نظرسنجی وجود دارد کاملا مشخص است و ما همچنان منتظریم ببینیم مسئولین روبیکا چه زمانی پاسخگوی فضای یله و رهای این برنامه خواهند بود!
#نه_به_ولنگاری_مجازی
✍میلاد خورسندی
#یا_لثارات_الحسین 🏴
@yalesaraat
💙برای مجلس آدم انتخاب کنیم💙
مرحوم مدرس را به یاد آوریم که چرا نمی توانست لوایح و طرح های انقلابی را با کمک نمایندگان مجلس وقت به تصویب برساند که بنفع مردم باشد.
ملت ایران! نمایندگانی به مجلس بفرستید که آدم باشند
قصه:
یک روز شهید مدرس از مجلس به خانه بازگشت، عده ای از مردم به منزل او ریخته و با سر و صدای زیاد گفتند:
آقا! این چه لایحهای بود که امروز تصویب شد؟ خلاف مصلحت مردم است از شما انتظار نداشتیم.
مدرس پاسخ داد: اگر بیست راس اسب، الاغ و یک آدم را در مجلسی جمع کنند و از آنها بپرسند نهار چه میخورید، چه جواب خواهند داد؟!.
همه گفتند: جو و یونجه
مدرس گفت: آن یک نفر هم ناچار است سکوت کند، این وکلایی که شما انتخاب کردهاید همین قدرند، بروید آدم انتخاب کنید.
نکته: ما مردم ایران قریب ۴۴ سال حداقل بیش از ۲٠ انتخابات (سیزده رئیس جمهور و یازده نمایندگان مجلس و رفراندوم قانون اساسی و نظام جمهوری اسلامی) در کشور شرکت کردیم در واقع افراد بیش از ۵٠ سال سن شناسنامه ها جای مهر جدید ندارد!!.
به این نتیجه رسیدیم که تعدادی از نمایندگان مشمول سخنان گهر بار آن مرحومند.
اگر بی تدبیر نبودند، ما نباید این همه مشکل اقتصادی داشته باشیم.
اگر مجلس به وظیفه ی قانونی که نظارت است عمل می کرد، امروز این همه اختلاس، رشوه، انتصاب های رفیق یا فامیل سالاری نداشتیم، که شایسته سالاری بی مفهوم شود.
اگر مجلس تقوا داشت دنبال مدارک رانتی نمی رفت، با دیپلم و فوق دیپلم رفت مجلس بدون حضور مستمر در کلاس اکثرا دکترند و رانت را دانشگاه آزاد مهر تائید می زند، حتی فرزندانشان هم بله
📝کانال #رسانه_بسیج↙️
➥ @bsjghaghazan1