فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #فیلم | امام گذشته رو بعضیا برا حاجتشون میخوان ولی امام حاضر رو اطاعت نمیکنن
🎙حجت الاسلام عالی
📎 #امام
🌐 پایگاه حوزه نت
🆔 @hawzah_net
🟡🔵🟣«انقلاب» با ۱۲۴موشک کروز!
۱
همزمان با سالگرد اغتشاشات و بحرانسازیِ آمریکا در ایران تحت عنوان انقلاب، در لیبی سیلی جاری شد که عمق و اهداف زلزله سیاسی ۱۲سال قبل در این کشور تحت عنوان«انقلاب ۱۷فوریه» و هر انقلاب آمریکایی در هر کشور دیگری را آشکارتر میکند:
۱-قبل از سال ۲۰۱۱ آمریکاییها ابتدا با استفاده از حربه مذاکرات و برقراری رابطه، در لیبی نفوذ و با فریبکاری، برنامه هستهای این کشور را برچیدند و همراه با اسناد و سازههای مرتبط با برنامههای ساخت موشکهای بالستیک سوار بر کشتی به واشنگتن فرستادند و مؤلفههای اقتدار و قدرت لیبی را خنثی و تضعیف کردند و به این ترتیب هرگونه مانعی بر سر راه حمله به این کشور را برداشتند!
۲-سال ۲۰۱۱ آمریکا و کشورهای غربی بهخصوص فرانسه ابتدا با جنگ رسانهای به فکر و باورهای مردم لیبی که از مرفهترین کشورها در آفریقا بودند، حمله و به آنها القا کردند شما بدبختترین مردم روی زمین هستید و باید با سرنگونی نظام مستقر و اصلاحات داخلی آینده بهتری برای خود بسازید! رسانهها و شبکههای اجتماعی غربی نیز با تحریک مردم به اعتراضات خیابانی زمینه شورش و جنگ داخلی را تحت عنوان فریبنده«انقلاب» فراهم کردند. غربگرایان و عاملان اغتشاشات نیز در ظاهر فریبنده رهبران انقلاب، به مردم این کشور اطمينان میدادند که اگر به جاي قذافی بنشينند، لیبی آباد و آزاد میسازند و آمریکا متحدی قابل اتکا برای لیبی خواهند بود. اما در کمال تعجب با تشکیل دولت موقت در شهر بنغازی، براساس گزارش رویترز و نیویورکتایمز، اوباما در فرمانی سری به سیا توزیع گسترده سلاح در بین آشوبگران تروریست را آغاز و جنگهای شهری و بین شهری را در لیبی به راه انداخت. سپس به بهانه مبارزه با تروریسم خود ساخته، مصوبه منطقه پرواز ممنوع بر فراز آسمان لیبی را از شورای امنیت گرفت و با سوءاستفاده از این مصوبه و فریب اعضای سازمان ملل و افکار عمومی، حملات خود را به لیبی آغاز کرد. فقط در فاز اول حمله با شلیک ۱۲۴ موشک کروز از سوی زیردریاییهای آمریکا و بمبارانهای گسترده تمام زیرساختهای لیبی نابود و در نهایت در اکتبر ۲۰۱۱ نظام لیبی ساقط و قذافی کشته شد. نکته مهم و قابل تامل اینکه بوش پسر همان زمان بعد از مذاکرات و گرفتن تمام امتیازات از قذافی، روند عملیات طرح سرنگونی او را با این جمله آغاز کرد:«اگر لیبی در پی اصلاحات داخلی باشد، کشوری آزادتر و مرفهتر را میسازد». نکته مهمتر تحولات لیبی این است که تازمانی که قذافی در مقابل آمریکا ایستاده بود آنها نتوانستند سرنگونش کنند،اما همین که او وارد مذاکرات و به اصطلاح تعامل با جهان غربی و دادن همه گونه باجی به آنها شد و به امید نزدیکی با آمریکا روابط خود را با دیگر کشورها از جمله چین و روسیه به حداقل رساند، توانستند سرنگونش کنند، آن هم در زمان اوبامای مؤدب و دموکرات!
۳-«لیبی آزاد شد»،«آزادی بیان مردم لیبی تضمین شد»،
«امروز روز پرافتخاری برای مردم لیبی است»، «ساکنان طرابلس هنوز از فرط خشنودی سر از پا نمیشناسند»،... اینها بعضی از تیترهای رسانهها و تلویزیونهای غربی است که در همان ساعات اولیه سقوط دولت قذافی منتشر کردند. دبیرکل ناتو که نقش اصلی در وضعیت لیبی کنونی را داشت،گفت «زمان برپایی یک لیبی جدید با دولتی مبتنی بر آزادی و دموکراسی و نه ترس و دیکتاتوری فرا رسیده است».
اوباما رئیسجمهور وقت آمریکا هم در تلویزیون ظاهر شد و گفت: «اکنون آن لیبیای که استحقاقش را داشتید در دسترس شما قرار دارد»! فرانسه نیز در حرکتی فریبنده اجلاسی تحت عنوان «دوستان لیبی» با حضور سران ۶۰ کشور در پاریس برپا کرد و وعدههایی همچون کمک در تأمین بودجه را به مردم لیبی داد، در حالی که لیبی خود دارای بزرگترین ذخائر نفتی آفریقا است!
۴-اکنون قریب ۱۲ سال از آشوبها و اغتشاشات و آن تیترهای رسانههای غربی و وعدههای آمریکاییها برای اقتصاد بهتر و آزادی مردم لیبی میگذرد، اما متاسفانه تصاویر فاجعهبار سیل در این کشور بیش از هر زمانی برای لیبیاییها دردناک و برای مردم دیگر کشورها عبرتآموز است، چرا که جنگ داخلی و غارت نفت لیبی و انهدام کامل زیر ساختها و فقر و کشته شدن دهها هزار انسان تنها دستاورد«انقلاب آمریکایی ۱۷ فوریه» برای مردم لیبی است که فریب شعارها و وعدههای فریبنده را خوردند! حال سخنان «آن روز» بوش و اوباما را بگذارید کنار سخنان هیلاری کلینتون و توئیت تحقیرآمیز «امروز» اوباما در پی سیل لیبی که نوشتند و گفتند «اگر میخواهید به لیبی کمک کنید، پولهایتان را به بنیاد اوباما بدهید-
🟡🔵🟣
۲
از بابت وضع لیبی هیچ پشیمانی ندارم»! به روی خودشان هم نیاوردند که چه کسی دستور نابودی زیرساختهای این کشور و کشتن دهها هزار لیبیایی با شلیک ۱۲۴ موشک کروز تحت عنوان «انقلاب»را داد تا آن کشور مرفه و غنی در سیل امسال دست گداییاش دراز شود! این معنی کشور آباد و آزاد از نظر آمریکاییهاست!
۵-قذافی هرچه بود اما لیبی دوران سرهنگ هیچگاه آن جای سیاه و وحشتناکی نبود که رسانههای نظام سلطه جلوه میدادند، بلکه آن احساس در افکارعمومی عمدتا حاصل کارزار رسانهای-تبلیغاتی-سیاسی و «هیولاسازی» سنگین دولتهای غربی بود. سرهنگ هرکه بود ولی اکنون ملت لیبی در حسرت حکومت او هستند.
در دوران قذافی مردم وام بدون بهره و بیکاران حقوق دوران بیکاری و دانشجویانش ۲۵۰۰ یورو به اضافه هزینه اتومبیل و هر زنی که زایمان میکرد، ۵ هزار دلار از دولت هدیه میگرفتند. آموزش و بهداشت و قبض برق مردم رایگان بود و جوانانش زمان ازدواج صاحب یک آپارتمان با پرداخت نصف بهای آن از سوی دولت میشدند.
در دوره قذافی بزرگترین پروژه آبیاری جهان در بیابانهای لیبی پیاده شد؛ به گونهای که در هر جای صحرا آب در دسترس بود و نکته مهم این که لیبی به هیچ کشوری در دنیا یا دستگاهی بدهکار نبود حتی یک سنت و افزون بر آن دارای ۱۵۰ میلیارد دلار ذخیره ارزی بود و بخشی از درآمد فروش نفت را سالیانه به حساب بانکی هر شهروند لیبیایی واریز میکرد.
نکته مهمتر اینکه قذافی تمایلی برای دریافت وام از صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی که کشورها را به روز سیاه مینشاند، نداشت.
در زبان سادهتر لیبی تنها کشوری بود که قیمت نفت خود را نه به دلار آمریکا و نه به یورو دریافت میکرد، بلکه طلا را جایگزین آن کرده بود! اما هیچ کدام از این حقایق برای مردم لیبی بازگو نمیشد.
چرا؟؛ چون لیبی کشوری ثروتمند با مردمی مسلمان است که بهترین نفت جهان را در اختیار دارد و نظام سلطه به دنبال این نفت بود نه رفاه و آسایش مردم! و متاسفانه قذافی روی داشتههای کشور و ملت خود حساب باز نکرد و در مقابل فشارهای دشمن مردم لیبی تاب نیاورد و فریب مذاکره و رابطه با آمریکا را خورد!
۶- گاردین قبل از اغتشاشات سال قبل در ایران نوشت «دشمنان ایران در منطقه و خارج از منطقه، مانند کرکسهایی که در آسمان بیابانها چرخ میخورند، با چشمان باز انتظار طعمهای را میکشند و با دقت نظارهگر اعتراضات در ایران هستند»! «مردم کوتاه نمیآیند»، «تهران در آستانه سقوط»، «میلیونها ایرانی به خیابانها آمدند»، «شوک اقتصادی نزدیک است»، «مردم به بانکها هجوم بردند»، «ایران در آستانه تورم سه رقمی» و..... اینها نیز تیترهای دروغ یک روز رسانههای غربی و غربگراهای داخلی در بحرانآفرینی سال گذشته در ایران بود.
اما چرا انقلاب فضاحتبار آمریکایی زن، زندگی، آزادی در ایران مثل لیبی نشد و برعکس پولهای ایران آزاد و در تمام مجامع اقتصادی – سیاسی منطقهای و بینالمللی از او استقبال شد؟ چون ملت ایران فریب لبخندهای آمریکا را نمیخورد و با تکیه بر توانمندیها و جوانانش در مقابل هرگونه باجخواهی و زورگویی مقاومت میکند.
چون خود نه ۱۲۴ بلکه هزاران موشک کروز و بالستیک هایپرسونیک و نقطهزن دارد! و در یک کلام چون این سطح درک و فهم بالای ملت ایران از تحولات منطقهای و جهانی است که اجازه نمیدهد ایران لیبی و یا سوریه و یا افغانستان شود، چراکه «الناس علی دین ملوکهم» و «اَلنّاسُ بِأُمَرائِهِمْ اَشْبَهُ مِنْهُمْ بِآبائِهِمْ»، که میفرمایند«آمریکا شیطان بزرگ است و هیچ غلطی نمیتواند بکند»...«اگر مقاومت کنید قله را فتح خواهید کرد»...«در تحول جهانی آمریکا ضعیف شده و ضعیفتر هم میشود»... «آمریکا و تحریمها نمیتوانند ایران را متوقف کنند»...به قول آن افسر سیا که مجبور شد در مجله آمریکایی فارین افرز اذعان کند «️رهبر ایران با سیاست مستقلش توانسته بقای انقلاب را در برابر دشمن اصلی آن یعنی ایالات متحده تضمین و غرب آسیا را پس از ۴۴ سال تحریم به منطقه قدرت مسلط ایران تبدیل و با حضور در آسیا و آفریقا و آمریکای جنوبی اقتصاد ایران را شکوفا کند».
۷- به یک خبر توجه کنید: صندوق بینالمللی پول چند روز قبل اعلام کرد ژاپن و یونان بدهکارترین کشورهای جهان در سال ۲۰۲۲ و آمریکا با «33 تریلیون دلار هجدهمین دولت بدهکار جهان هستند و بدهی بینالمللی ایران از ۱۳۲ کشور کمتر و طی دو سال فعالیت دولت سیزدهم ۳۰ درصد کاهش داشته و رتبه ایران در ردهبندی جهانی بدهی دولتها ۹ پله بهبود داشته است. این اذعان خودشان است. اگر همین آمار را ملاک تحریک مردم و شورش و اغتشاش قرار دهیم آیا آمریکا و ۱۳۲ کشور دیگر از جمله فرانسه و انگلیس قبل از ایران سزاوارتر نیستند تا در آنها «انقلاب براندازی» صورت گیرد؟!
دکتر محمدحسین محترم
7.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚜هشدار جدی رهبر معظم انقلاب در رابطه با فرقه های جدید و ضاله
چرا مقام معظم رهبری این چنین مطالب حساسی را می فرمایند!!!؟؟؟
➖با مطالبهگری حزباللهیها دیوارنگاره میدان ولیعصر برگشت
آیا همین کافیست؟! به همین رضایت بدهیم؟! چرا بانکها تذکر در حد یک بنر هم را نمیتابند؟!
چه کسی مقصر است؟!
🔹️شاید بیش از همه کسانی مقصرند که در شهرهای مختلف هر کار کثیفی را مرتکب میشوند برای راهیابی به مجلس
نمایندهٔ آلودهای که با رأیهای آلودهتر از خودش نماینده مجلس میشود حتما شهامت ندارد مقابل حرامخواری بانکها بایستد و برای این کار قانون وضع کند و پای اجرای آن قانون بایستد...
#حجاب #امام_زمان
#هفته_دفاع_مقدس
🌏🌍🌎بازسازی دوباره گروهک تروریستی عبدالمالک ریگی در زاهدان/ متن سخنرانیهای هفتگی عبدالحمید را چه کسی مینویسد؟ + تصاویر
بخش اول
عبدالغفار نقشبندی سخنگوی غیررسمی گروهک تروریستی جیش العدل (شاخهای از گروهک ریگی) است، اما این شخص چگونه در عرض چند ماه تا این سطح تغییر جهت داده است؟
سرویس سیاست مشرق- اواسط تابستان سال ۱۳۸۷ یک خبر مهم مثل بمب در شهر زاهدان ترکید، در حالیکه کشور آرامآرام آماده میشد تا وارد فضای انتخاباتی شده و احزاب مختلف خود را برای آن گرم میکردند، دادستان شهر زاهدان در خبری مهم اعلام کرد که یکی از مهمترین رابطین عبدالمالک ریگی اعدام شده است، در این خبر آمده بود که یعقوب مهرنهاد به دلیل همکاری مستمر با تروریستها به سزای اعمال خود رسیده است.
باور این خبر سخت بود زیرا یعقوب مهرنهاد مدتها در پوشش خبرنگار فعالیت کرده و حتی توانسته بود در پوشش یک NGO برخی جوانان کماطلاع را نیز جذب شبکهای بانام «جوانان صدای عدالت» کند، در اساسنامه این موسسه آمده بود که رشد سیاسی و اجتماعی اقشار کمبضاعت از اهداف این سازمان مردمنهاد خواهد بود؛ اما در کمال تعجب مهرنهاد افرادی را که در پوشش خیریه دور خود جمع کرده بود را به گروهک تروریستی ریگی وصل میکرد، درواقع مهرنهاد برخی افراد را جذب یک سازمان تروریستی کرده بود بیآنکه آن افراد مطلع باشند که در چه دامی افتادهاند.
اعدام مهرنهاد سرفصلی جدید از مدل همکاریهای سهضلعی میان سازمانهای اطلاعاتی فرا منطقهای، گروهکهای تروریستی و گروههای مردمنهاد را به نمایش گذاشت. آن روزها عبدالمالک ریگی در پیامی صوتی که از شبکه العربیه پخش شد اعلام کرد که انتقام اعدام مهرنهاد را خواهد گرفت، سرکرده تروریستها در این پیام از یعقوب مهرنهاد با عنوان «امیر صلاحالدین» نام برد. رادیو فردا بهعنوان ارگان خبری سازمان سیا نیز بهصورت مرتب برای مهرنهاد رپورتاژ رفته و روی عنوان روزنامهنگار بودن این شخص مانور میداد.
عکس/ ابراهیم مهرنهاد(برادر یعقوب) مسئول شاخه سیاسی گروهک تروریستی جیشالنصر که بعدها معاون عبدالمالک ریگی شد.
چگونه تروریستها رنگبهرنگ میشوند؟
نماینده عبدالمالک ریگی در مسجد مکی چه کسی بود؟
اما مردم زاهدان معدوم یعقوب مهرنهاد را نه بهعنوان روزنامهنگار بلکه بهعنوان یکی از افراد نزدیک به مسجد مکی میشناختند زیرا این تروریست قهار پای ثبات سخنرانیهای پس از پایان نماز جمعه در مسجد مکی بود و اغلب سخنانی تند و گزنده را بر زبان میراند! مهرنهاد با کمک یکی از مولویهای نزدیک به رئیس مسجد مکی که مسئولیت عکاسی از مراسمهای مختلف را داشت توانسته بود درون شبکه عبدالحمید نفوذ کند، این ارتباط به معنای آن بود که نماینده عبدالمالک ریگی هر هفته در مسجد مکی سخنرانی کرده بدون آنکه این رابطه شوم برملا گردد.
پس از اعدام مهرنهاد یکی از وبلاگهای نزدیک به گروهک تروریستی ریگی با انتقادی رمزگونه از موساد و سازمان سیا نوشت که آنها وظیفه داشتند تا امیر صلاحالدین را برای شبکه حفظ کرده و جانش را نجات بدهند! زیرا جایگزین کردن فردی جدید با همان مأموریت و در پوشش سفید در شهر زاهدان عملاً غیرممکن شده و محفل اجتماعی تروریستها بهصورت کامل از بین رفته بود.
هدف انجمن صدای عدالت آن بود که با ترویج اسلام آمریکایی زمینه اختلافات مذهبی و قومی در استان بهشدت افزایش یابد و از دل آن گروهک تروریستی و خشنی چون گروهک ریگی بتوانند یارگیری کنند. معدوم مهرنهاد در اعترافات خود بهصراحت اعلام میکند که انجمن صدای عدالت پوششی برای جذب نیرو برای عبدالمالک ریگی بوده و تمامی عملیات آنها تحت پوشش دو شعبه سازمان سیا در افغانستان و شهر دبی بوده است.
بدل عبدالمالک ریگی به صحنه میآید!
اگر روزگاری تروریستها در پوشش فعال مدنی در مسجد مکی سخنرانیهای تندوتیز کرده و مردم شهر را دعوت به شورش کور میکردند، پس از آغاز اغتشاشات پاییزی در برخی شهرها، این نقش بهصورت مستقیم بر گردن عبدالحمید اسماعیل زهی رئیس این مسجد افتاده است. نکته قابلتوجه آنکه این بار پردهها نیز کنار رفته و صحنهگردان ماجرا بهجای تمسک به جملاتی که معنای دوپهلو داشت بهصورت علنی از تروریستها دفاع میکند.
ازجمله این افراد میتوان به شخصی چون «عبدالغفار نقشبندی» را نام برد که در ماههای اخیر لیدر جدید عملیات ضد امنیتی در سیستان و بلوچستان با نقاب یک چهره مذهبی مدافع اهل سنت و قوم بلوچ بوده و مورد وثوق عبدالحمید نیز میباشد، تا جایی که عبدالحمید در چند سخنرانی در نماز جمعه از سرکرده فراری تروریستها بهصورت علنی نامبرده است.
🌏🌍🌎
بخش ۲
عبدالغفار نقشبندی پیشازاین امامجمعه موقت راسک در استان سیستان و بلوچستان نیز بوده است، این فرد سال گذشته نقش مهمی در ایجاد بلوا در استان داشته و پس از صدور حکم دستگیری و از بیم افشا شدن ارتباطش با سرویسهای جاسوسی، پس از مدتی زندگی مخفیانه، به یکی از کشورهای همسایه منتقلشده است. در حال حاضر عبدالغفار نقشبندی سخنگوی غیررسمی گروهک تروریستی جیش العدل (شاخهای از گروهک ریگی) است.
هوشنگ نورایی، فعال بلوچ در آنتن زنده بیبیسی فارسی درباره این ارتباط خاص گفته است که پس از دستگیری مولوی نقشبندی، عبدالحمید برای حمله گروهک جیش العدل، چراغ سبز نشان داد؛ این اقدامات ورود گروههای رادیکال و جهادی به ایران را در پی دارد! گفتهشده که عملیات تروریستی منجر به شهادت مولوی جنگیزهی نیز توسط عبدالغفار نقشبندی تدارک دیدهشده است.
فیلم/ اعتراف یک تجزیه طلب درباره هماهنگی مسجد مکی با تروریستها
اما ارتباطات میان تروریستهای تکفیری با مسجد مکی دارای یک رابط ویژه نیز بوده است، پروموشن تبلیغاتی و مصنوعی عبدالحمید پس از آغاز اغتشاشات پاییزی حکایت از آن دارد که این همکاری نیمهرسمی با حمایت فرقه ضاله بهائیت شکلگرفته است. در همان روزهای اولیه جرقه خوردن آشوبها انتشار یک ویدئو کلیپ خاص در برخی کانالهای تلگرامی نزدیک به مسجد مکی جلبتوجه میکند.
در این نمایش خاص زنی با چادر مشکی، پشت به دوربین با قدمهایی تند بهسوی شعلههای آتشی کمرمق میرود که در نخلستان برافروخته شده است. این شخص نرسیده به آتش، چادرش را از سر برمیدارد تا لباس صورتیرنگ بلوچی او بهخوبی دیده شود! این شخص چادر از سر برداشته و آن را در آتش میاندازد تا بسوزد.
نکته قابلتوجه درباره این ویدئوی ۳۵ ثانیهای آن است که در خارج از کشور توسط گروهک تروریستی جیش العدل فیلمبرداری شده و به اسم زن بلوچ وایرال گردیده است، پس از انتشار این تصاویر مولوی عبدالحمید در نماز جمعه اعلام کرد که نباید حجاب را به زنان تحمیل کرد، این سخنان مورد استقبال وبسایت صدای آمریکا قرار گرفت.
ماجرای عجیبی در حال شکل گرفتن بود، جریانی تکفیری و تروریستی یک نمایش خاص را فیلمبرداری کرده و مونتاژ آن را به عبدالحمید سپرده و توسط آمریکاییها وایرال شده بود، بهطور طبیعی این هماهنگی نیاز به یک کارگردان ویژه داشت تا تمامی این ریاکشنها را به یکدیگر ارتباط دهد در این صحنه نقش فرقه ضاله بهائیت قابلتوجه است. این هماهنگی بهمراتب پیچیدهتر از شبکه تروریستی جوانان صدای عدالت در زاهدان بود!
نشانههایی از پروموشنهای مسجد مکی پس از اغتشاشات
بررسیها نشان میدهد که اولین بار این ویدئو پس از فیلمبرداری توسط تکفیریها در اختیار یک گروه سایبری بانام «بلوچ زالبولانی زرمبش» (جنبش زنان بلوچ) قرارگرفته و در اینستاگرام این گروه بارگذاری شده است. نکته جالبتوجه آنکه در متن آغازین این ویدئو به زبان انگلیسی نوشته بود: «این پیامی برای برداشتن حجاب نیست، پیامی برای حق انتخاب ما است».
در انتهای این کلیپ نیز به بلوچی، کردی و فارسی شعار «زن، زندگی، آزادی» را حک گردیده بود. این خط تحلیلی موبهمو با سخنرانی عبدالغفار نقشبندی و نیز عبدالحمید در آغازین روزهای پس از اغتشاشات با موضوع حجاب هماهنگ است. برخی اخبار حکایت از آن دارد که ضربآهنگهای اصلی متن سخنرانیهای عبدالحمید پس از اغتشاشات توسط یکی از رابطین فرقه ضاله بهائیت تهیهشده و از طریق یکی از عناصر گروهک نهضت آزادی در اختیار این شخص قرار میگیرد.
سه روز بعد از اعلام موجودیت این گروه مجهول در شبکههای اجتماعی گروهی دیگر نیز به نام «بلوچ زالبولانی زرمبش» اعلام موجودیت کرده که در پستهای متعدد خود به آموزش اقدامات تروریستی، نافرمانی مدنی و جنگ مسلحانه پرداخته است. این گروه جدید ادعا میکند که به دنبال تصویری جدید از بلوچستان بوده و تجزیهطلب است.
بسیاری از فراخوانهای تروریستی در شهر زاهدان توسط این دو صفحه برنامهریزیشده و سکوی آشوب بودهاند. «دسگوهاران» دریکی از بیانیههایش در صفحهٔ اینستاگرام خود نوشته بودند که در حال خلق و کشف شیوهها و امکانات جدید برای اغتشاشات است.
هر دو صفحه توسط «بنیاد تسلیمی» وابسته به فرقه ضاله بهائیت مدیریت و کنترل میشود، بنیاد تسلیمی با عنوان عبدالحسین تسلیمی توسط شورای ۹ نفره مدیران منتخب فرقه ضاله بهائیت در ایران که به نام محفل ملّی بهاییان ایران شناخته میشود تأسیسشده است.
شعار بنیاد تسلیمی در بلوچستان زنان بلوچستان در ایرانی جدید است که اشاره به تجزیه این استان دارد، در تحلیلی روشن از اغتشاشات در شهر زاهدان تروریستهای تکفیری خلق صحنه کرده، شبکه بهائیت سکوی نشر بوده و مسجد مکی آن را بازنشر کرده است. این همکاری مشترک سویه جدیدی از رشد و تکثیر تروریستها را نمایش داده و گواه اثرگذاری موساد و رژیم صهیونیستی روی آن است.
🌎🌍🌏
بخش ۳
مدیر صفحه «بلوچ زالبولانی زرمبش» درباره اهداف و مأموریتهای فرقه ضاله بهائیت در استان سیستان و بلوچستان گفته است که این شبکه گرچه بیشتر بر تبعیضهای جنسیتی متمرکز است اما دست بر موضوعاتی گذاشته که کمتر به آنها پرداخته میشود.
آنها در این چند ماه از افراد همجنس باز و دگرباش نوشتهاند، به مسائل زنان سیاهپوست بلوچ پرداختهاند، نسبت به «تصاحب فرهنگیِ» سوزندوزیِ زنان بلوچ هشدار دادهاند، «رابطهٔ عمیق بین ناسیونالیسم، مذهب و مردانگی» را نقد کردهاند، از «قتلهای ناموسی» و خشونت علیه زنان نوشتهاند و تلاش کردهاند تا به زنانی مثل فائزه براهویی، کبری هوتی و صنوبر، مادر خدانور لجهای، چهره بدهند.
درباره مأموریت ویژه موساد با ابتکار عمل فرقه ضاله بهائیت یک نکته قابلتأمل دیگر نیز وجود دارد، ازجمله آنکه شبکه طرحریزیشده به دلیل برخی کنشهای قومی نتوانسته است بهصورت علنی و گستره فعال باشد ازاینرو در پشت اسلحه تروریستهای تکفیری چون عبدالغفار نقشبندی و هیجانات عبدالحمید در مسجد مکی پنهان شده است.
دریکی از شعارهای آمده است که باید در دلسنگها روییده و درگذر از زمان پیچیده شد، این جمله اشاراتی خاص در خود دارد. وبسایت آسو متعلق به بنیاد تسلیمی نوشته است که در استان سیستان و بلوچستان باید شرایط معمولی را به اقدامات غیرمعمولی تبدیل کرد!
8.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کوروش نبودی ببینی الواحت برگشته
سید ابراهیم با لوح برگشته
🔴روانشنایان غربی درمان اختلالات روانی را در حجاب یافته اند.
ویرن سوامی روانشناس از دانشگاه وست مینستر لندن می گوید: «دلایل حجاب زنان به طرز باورنکردنی پیچیده است . آنها را نمی توان در یک یا دو چیز خلاصه کرد.» او میگوید: «سه یا چهار مطالعه قبلی وجود داشت که نشان میداد لباسهای سادهتر با تصویر بدنی سالمتر مرتبط است. او پژوهش روی زنان مسلمان را با دوگروه باحجاب، بی حجاب شروع کردند. اما در تمام پارامترها، زنانی که حجاب داشتند، به طور متوسط دیدگاه مثبت تری نسبت به بدن خود داشتند. قدر بدنشان را بیشتر می دانستند. و آنها به اندازه ی زیادی تحت تأثیر پیام های رسانه ای در مورد استانداردهای زیبایی قرار نگرفتند.زنان محجبه زندگی شادتری نسبت به زنان بیحجاب دارند و کمتر تحت تاثیر قضاوتهای دیگران قرار میگیرند.
منبع:
https://www.ncbi.nlm.nih.gov/pmc/articles/PMC6173384/
┏━━ °•🖌•°━━┓
@jahad_tabein
┗━━ °•🖌•°━━┛
و غربگراها اینگونه تحقیر شدند (یادداشت روز)
«از این چاه (صنعت هستهای) آبی برای ایران در نمیآید، مگر اینکه برای برخی افراد نانی درآید. از سال ۸۲ تاکنون دریغ از یک لیوان آب برای کشور»؛ «هیچکس در ایران نمیداند که ما به چه دلیلی به مسیر هستهایشدن پا گذاشتهایم و این امر دقیقاً به مانند ادامه جنگ بعد از آزادسازی خرمشهر بود»؛ «فعالیتهای هستهای دست کم از سال ۸۲ به این سو خیلی شیره گلوسوزی برای مملکت نبوده است، نه از نظر پیشرفت علمی خیلی خبری بوده و نه از لحاظ اقتصادی و چه بسا با مطالبی که مطرح شد به ضرر ما بوده است.»؛ «هیچگونه رابطه منطقی بین ملی کردن صنعت نفت و بحث هستهای وجود ندارد» و...
به نظر شما این اظهارات از سوی جریان اپوزیسیون و ضدانقلاب خارجنشین مطرح شده است؟! یا اینکه مقامات آمریکایی یا اسرائیلی آن را بیان کردهاند؟! اگر پاسختان مثبت است، سخت در اشتباهید، این اظهارات در سالهای گذشته توسط برخی فعالین مدعی اصلاحات در داخل کشور مطرح شده است! ناگفته نماند که اظهارات طیف تندرو مدعی اصلاحات، کاملا همراستا با مقامات آمریکایی و اسرائیلی و همچنین همصدا با رسانههای معاند است.
در میان کسانیکه این اظهارات را بیان کردهاند، هستند کسانیکه سالها صندلی «استادی دانشگاه» را تصاحب کرده و همین تفکر را به خورد دانشجویان میدادند، و در میان این افراد هستند کسانیکه چندین سال صندلیهای نمایندگی مجلس را تصاحب کردند و همچنین صندلیهای هیئت دولت و...
دیروز جناب آقای «محمد اسلامی» رئیسمحترم سازمان انرژی اتمی کشورمان طی سخنانی در شصت و هفتمین کنفرانس عمومی آژانس بینالمللی انرژی اتمی گفت:«جمهوری اسلامی ایران در راستای برنامههای راهبردی توسعه ملی خود مصمم است تا سال ۲۰۴۰ سهم برق هستهای در سبد انرژی کشور را به ۲۰ هزار مگاوات افزایش دهد.»
یک سؤال؛ آیا صنعت هستهای صرفا یک تکنولوژی پرهزینه و بیفایده است و فقط ایران است که اصرار دارد که در این صنعت پیشرفت کند؟! دولتهای غربی در صنعت هستهای چه کارنامهای دارند؟!
تجربه ثابت کرده است که اگر یک امری، هزینهبر و بیفایده باشد، قطعا در کشورهایی از جمله آمریکا، آلمان، فرانسه و انگلیس خریدار ندارد و این دولتها با بیاعتنایی از آن عبور میکنند و به دلیل مخاطرات و زیانهای پیشرو، دیگران را به داشتن آن ترغیب میکنند، و در سوی مقابل اگر یک امری، پرفایده و استراتژیک باشد، این دولتها زحمت آن را به جان خریده و هزینه هم میکنند و در ادامه در یک رویکرد «مافیایی» و «سلطهگرانه» آن تکنولوژی و صنعت را برای دیگر کشورها و ملتها ممنوع اعلام کرده و خود به صورت ویژه بر توسعه آن متمرکز میشوند.
مستندات حکایت از آن دارد که دانش و صنعت هستهای در «دسته دوم» جای دارد. به این موارد توجه کنید:
1- امانوئل ماکرون رئیسجمهور فرانسه- 18 آذر 1399- گفت: «صنعت هستهای اساس استقلال راهبردی فرانسه است.» آذرماه 1401 نیز وزیر انرژی فرانسه گفت: «ما به دنبال کاهش مصرف انرژی تا 40 درصد تا سال 2050 با کمک انرژی هستهای هستیم.»
در حال حاضر ناوگان هستهای به عنوان خط مقدم امنیت انرژی فرانسه طراحی شده است. برنامهریزی مقامات فرانسوی بر این پایه است که 70 درصد برق این کشور را از طریق صنعت هستهای تأمین کنند.
2- وزارت انرژی آمریکا- بهمن 1400- اعلام کرد که برنامه جدیدی را با تخصیص اعتباری ۶ میلیارد دلاری برای توسعه نیروگاههای هستهای این کشور و شرکتهای تابع صورت داده است.
اهمیت صنعت هستهای برای آمریکا تا جایی است که دولت این کشور اعلام کرده که به دنبال ساخت نیروگاههای هستهای است که بتواند در ماه و مریخ فعالیت کند. در مرداد 1399 خبرگزاری آسوشیتدپرس با اعلام این خبر اعلام کرد که وزارت انرژی آمریکا از بخشهای خصوصی دعوت کرده پیشنهاد خود را برای چگونگی اجرای چنین طرحی ارائه دهند.
14 اردیبهشت 1402، دولت جو بایدن اعلام کرد که «معتقد است که حفظ نیروگاههای هستهای موجود و توسعه رآکتورهای نسل بعدی برای هدف اقتصاد عاری از کربن تا سال ۲۰۵۰ حیاتی است.»
3- اکنون حدود ۶۵ سال است که انرژی هستهای بخش جداییناپذیر سامانه برق انگلیس است. چندی پیش وبگاه اویل پرایس در گزارشی نوشت: «براساس آمار، حدود ۱۵ درصد از کل برق تولید شده در انگلیس از انرژی هستهای تأمین میشود که در مقایسه با سال ۲۰۱۶ (که یکپنجم از کل برق تولید شده بود) کاهش یافته است. با توجه به اینکه تا سال ۲۰۳۰ میلادی، دوسوم از کل ظرفیت توان ارسالی، از جمله همه نیروگاههای هستهای کنونی این کشور (به جز یکی) مستهلک میشوند، باید نیروگاههای هستهای جدید جایگزین آن شود و گسترش یابد.»
دکتر «تیم استون» رئیسانجمن صنعت هستهای انگلیس
- اسفند 1401- گفت: «انگلیس بدون یک استراتژی هستهای روشن، چندان موفق به رقابت با سایر کشورهای جهان نخواهد بود.» چندی پیش دولت انگلیس ساخت یک
نیروگاه اتمی جدید ۲۰ میلیارد پوندی (برابر با ۲۴ میلیارد دلار)
در «سافولک» واقع در شرق انگلیس را تصویب کرد. یکی از مقامات انگلیسی این پروژه گفت که «ساخت این تاسیسات هستهای برای منطقه «خوب» خواهد بود و هزاران فرصت را برای مردم و مشاغل محلی ایجاد و تنوع زیستی محیطی را تقویت میکند.»
در حال حاضر ایران با تلاش و مجاهدت شهریاریها و فخریزادهها و علیمحمدیها و احمدیروشنها توانسته فناوری غنیسازی ۲۰درصد
و ۶۰ درصد را در کشور بومی کرده و همین امر، منشأ خدمات گستردهای برای مردم شده است. از تولید دارو برای بیماران خاص و از جمله کودکان عزیز کشورمان تا تأمین برق و بهکارگیری صنعت هستهای در کشاورزی و صنایع غذایی و...
این توانمندی افتخارآمیز و غرورآفرین در حالی است که در سال ۱۳۵۴ (در دوره رژیم منحوس پهلوی) قرارداد ساخت، نصب و تحویل ۲ واحد نیروگاه هستهای در بوشهر بین سازمان انرژی اتمی ایران و شرکت کرافت ورک یونیون آلمان (KWU) امضاء شد. شرکت آلمانی متعهد بود سوخت هستهای مورد نیاز نیروگاه را برای مدت۱۰ سال تأمین کند. شرکت KWU تا سال ۱۳۵۷ عملیات طراحی، احداث و تأمین تجهیزات پروژه را براساس مفاد قرارداد منعقده اجرا کرد و با پیروزی انقلاب اسلامی، با بیعملی و عهدشکنی از اجرای تعهدات خود سرپیچی کرد. ایران تا سال ۵۷ بیش از ۷۰ درصد از مبلغ مندرج در قرارداد را به شرکت آلمانی پرداخت کرده بود اما طرف آلمانی تنها ۴۰ درصد در پروژه پیشرفت داشت. نیروگاه اتمی بوشهر در دوران جنگ تحمیلی نیز
۲ بار توسط نیروی هوایی رژیم بعث و با حمایت ویژه آمریکا بمباران شد. روزها و ماهها و سالها گذشت. جوانان مؤمن، غیور و نخبه ایرانی آستینها را بالا زده و با مجاهدت شبانهروزی، ایران را به پیشرفتهای چشمگیر و خیرهکننده در صنعت هستهای رساندند. در حال حاضر همانطور که مقامات ارشد کشورمان تاکید کردند، با اینکه ایران دانش و توان فنی ساخت بمب اتم را دارد، ولیکن چنین برنامهای در دستورکار نیست.
در دولت قبل برخی مدیران ارشد دولتی همصدا با جریان مدعی اصلاحات، صنعت هستهای را امری تنشزا و هزینهساز جا زده و مدعی بودند که از این صنعت آبی برای مردم گرم نمیشود. کار به جایی رسید که ذیل توافق خسارت بار برجام، در قلب راکتور هستهای بتن ریخته شد. با اینکه در دولت قبل محدودیتهای گستردهای در صنعت هستهای ایجاد شد اما نه تنها تحریمها لغو نشده بلکه بر تعداد و گستره تحریمها نیز افزوده شده
و 2 برابر شد. در حقیقت افزایش تحریمها بهرغم بتنریزی در صنعت هستهای، از نتایج دیپلماسی التماسی بود.
رهبر معظم انقلاب- ۱۳ دی ۸۶- در دیدار دانشجویان دانشگاههای استان یزد فرمودند: «در داخل کشور خودمان جنجال راه انداختند که آقا انرژی هستهای هزینه بدون سود است؛ چرا دارید این کار را میکنید؟...
اول گفتند نمیشود، نمیتوانیم؛ بعد که دیدند توانستیم، گفتند آقا این هزینهای است که سود ندارد، فایدهای ندارد.»
خوشبختانه در دولت سیزدهم با تغییر رویکرد در این خصوص، شاهد موفقیتهای چشمگیر در صنعت هستهای هستیم. چندی پیش رئیسسازمان انرژی اتمی ایران اعلام کرد: «همکاران ما در سال ۱۴۰۱، یک سال پرنشاط و پرتحرک را تجربه کردند بهطوری که ما ۱۵۹ دستاورد دانشی، فناوری و صنعتی داشتیم که تعداد آنها کم نبوده است و به عبارت بهتر هر 1/5 روز کاری
یک دستاورد داشتهایم که حکایت از پویایی و نشاط یک سازمان دارد.»
وی در ادامه تصریح کرد: «خوشبختانه بیش از ۱۴۰ بخش صنعتی کشور نظیر صنایع فولاد، سیمان، پتروشیمی و آزمایشگاهی و سایر بخشهای گوناگون از دستاوردهای ما استفاده میکنند.»
رهبر معظم انقلاب- ۲۱ خرداد ۱۴۰۲- در دیدار دانشمندان، متخصصان، کارشناسان و مسئولان صنعت هستهای فرمودند: «امروز ملّت ایران، غربگراها را تحقیر میکند. امروز ملّت ما کسانی را که دارای آن فکر و آن توهّمات هستند، دارد تحقیر میکند... به عنوان مثال امروز امکانات و پیشرفت هستهای ما - یعنی موجودی هستهای ما - از صد برابرِ بیست سالِ پیش بیشتر است؛ یعنی امروز ما بیش از صد برابر سال ۸۲ که آغاز چالش هستهای ما با غرب است و تحریمهای پشت سر هم و مانند اینها موجودی هستهای داریم؛ آنهایی که اهل فنّند و مطّلعند، اینجوری قضاوت میکنند. این واقعیّت کشور ما است... این تحقیرِ غربگراها است؛ این نشان دادنِ خطای بزرگِ آنها است که میخواستند بباورانند که ملّت ایران توانایی ندارد.»
مسعود اکبری
اشتراک گذاری
نام