هدایت شده از 🇮🇷 ابوحسین / abuhossein
🟥 لاپید: اسرائیل در ۵ جبهه درگیر نبرد شده/ اینکه نتوانیم به شهرکنشینها بگوییم میتوانند به خانههای خود برگردند، به معنای «فروپاشی صهیونیسم» است
♦️المیادین به نقل از نخستوزیر پیشین و رهبر اپوزیسیون رژیم صهیونیستی نوشت:اگر مرزهای سوریه و آنچه از یمن به سمت سرزمینهای اشغالی شلیک میشود را اضافه کنیم، باید گفت اسرائیل درحال حاضر در ۵ جبهه درگیر نبرد شده و این وضعیت امنیتی درست نیست.
♦️اگر نتوانیم به ساکنان شهرک بئری(در نزدیکی نوار غزه) و کریات شمونه(شمال اراضی اشغالی) بگوییم که میتوانند به خانههای خود بازگردند به معنای «فروپاشی صهیونیسم» است.
@abuhossein
🌎🌏🌍اگر دولت اختیار نداشت چرا همیشه برای انتخابات سر و دست میشکستید؟!
۱
روزنامه هممیهن ادعا کرده که دولت و وزارت خارجه اختیاری در حوزه دیپلماسی ندارند.
این روزنامه در تحلیلی با عنوان «دستگاه دیپلماسی بی اختیار، ارزیابی تاریخی اعتراضات به کاهش اختیارات دولت در حوزه سیاست خارجی»، به نامه استعفای مهندس بازرگان، میرحسین موسوی و محمد جواد ظریف در سه مقطع مختلف استناد کرد و نوشت: نامه استعفای مهدی بازرگان، نخستوزیر دولت موقت، یک روز پس از اینکه جوانان خط امامی، سفارت آمریکا را در 13 آبان 58 تسخیر کردند؛ آن هم زمانی که فقط چند روز از انتشار اخباری مبنی بر دیدار مهدی بازرگان، ابراهیم یزدی و مصطفی چمران با نمایندگان آمریکا به ریاست زبیگنیو برژینسکی، مشاور امنیتی کارتر رئیسجمهور آمریکا در روز استقلال الجزایر منتشر شده بود.استعفای میرحسین موسوی، نخستوزیر دولت سوم و چهارم در 14 شهریور 1367 و مدتی پس از پایان جنگ 8 ساله با عراق است. متن سوم نیز سخنان محمدجواد ظریف، درباره علل استعفایش پس از بیاطلاعی از دعوت بشار اسد، رئیسجمهور سوریه است. متون استعفای فوق یک وجه اشتراک دارد و آنهم سخن از نگرانی درباره کاهش اختیارات دولت و بیاطلاعی از فعالیتهای برونمرزی نهادهای مختلف یا نهادهایی که به مرور به صورت موازی دولت در حوزه سیاست خارجی فعالیت کردهاند، بوده است.
در این راستا کوروش احمدی از دیپلماتهای سابق هم گفته است: هر اقدامی از سوی هر نهادی در ارتباط با سیاست خارجی باید پیوستهای توجیهی- تبلیغی، دیپلماتیک، سیاسی و حقوقی لازم را داشته باشد؛ اموری که هم در تخصص وزارت خارجه است و هم در حوزه صلاحیت این وزارت. عدم هماهنگی با وزارت خارجه قبل از اینکه برای این وزارت مشکلزا باشد، برای دیگر نهادها و کل کشور و مردم مشکلزاست. در همه دولتهای مدرن، بر مبنای منطق حکمرانی خوب و اصل وحدت رویههای اجرائی، همه نهادهای ملی در اقدامات خارجیشان مکلف به هماهنگی با وزارت خارجه هستند. در چنین شرایطی، معافیت نهادهای ذیربط از هماهنگی با وزارت خارجه، میتواند این وزارت را به چرخ پنجم گاری تبدیل کند.
با تاکید بر این موارد، نباید فراموش کرد که بسیاری از نارضایتیها در جامعه هم در پی همین بیاختیار شدنهای دولتها و عدم پاسخگویی و اقناع افکار عمومی در انجام فعالیتهاست. همان مسئلهای که بسیاری از اعتراضات معمولا در پی همین بیاطلاعیها رقم خورده است؛ بیاطلاعی و بیاختیاری دولتها دو روی سکه حوادث ناگوار برای کشورها خواهد بود؛ بهویژه آنجا که پاسخگویی و اقناع افکار عمومی هم به درستی صورت نمیگیرد و کمکم مردم به این نتیجه میرسند حاکمانشان بیتوجه به نظراتشان اقداماتی را مخفیانه کردهاند؛ و آنها را در تصمیمگیریها نادیده یا نامحرم دانستهاند.»
روزنامه هممیهن در این تحلیل مغالطهآمیز، سه استعفای متفاوت از هم در سه ظرف زمانی را با هم ادغام کرده تا مغالطه خود را پیش ببرد و حال آن که استعفای دولت موقت، عمدتا ناشی از انتشار اسناد لانه جاسوسی (دال بر همکاری برخی از اعضای دولت و نهضت آزادی با جاسوسخانه آمریکا) بود و در آن شرایط انقلابی و خشم و انزجار مردم نسبت به جنایات آمریکا، تداوم فعالیت دولت موقت نزد مردم زیر سؤال رفته بود. از این جهت عجیب است که روزنامه مذکور، اصلاحطلبان را با متهمان جاسوسی برای آمریکا در دولت موقت یکی میکند!
در موضوع استعفای موسوی هم وی بشدت مورد مذمت حضرت امام(ره) قرار گرفت که رعایت مصالح و اولویتهای کشور را نمیکند. اما اگر ادعای هممیهن درباره شخص موسوی درست بوده باشد (نداشتن اختیارات)، او نباید سال 1388 نامزد انتخابات میشد و حال آن که نامزد شد و برای برنده شدن به هر قیمت (ولو با 11 میلیون رای کمتر از نامزد پیروز انتخابات) به آشوبافکنی و زدن زیر میز تن داد. کسی که به ادعای هممیهن میداند دولت هیچ اختیاری ندارد، برای چه باید نامزد تصدی همان دولت شود؟!
همین ابهام باطلکننده ادعا را میتوان درباره دولت خاتمی مطرح کرد که وعدههای دهان پرکن و فریبنده به مردم دادند اما هنگامی که مردم از خلف وعدهها شاکی شدند و از تعهدات پرسیدند، پاسخ شنیدند که دولت هیچ اختیاری ندارد(!) طنز افزونتر آن است که همین جماعت دوباره در سال 1394 و 1396 با اشتیاق تمام وارد گود رقابت برای تصدی انتخابات شدند و در پایان کار همان بهانه همیشگی را برای از سر باز کردن مردم گفتند و ضمنا چهار سال بعد (سال 1402) خاتمی و 16 حزب اصلاحطلب به صف شدند تا همتی را رئیس دولت کنند و حال آن که مدعیاند دولت هیچ اختیاری ندارد! این چرخه، مسخره، و توهین به شعور مردم نیست؟!
🌎🌏🌍
۲
از سوی دیگر، مدعیان بیاختیاری دولت و وزارت خارجه، هیچ پاسخی به این پرسش ندارند که توافقات غلط و خسارتبار دولت خاتمی (به مدیریت روحانی دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی) حد فاصل سالهای 1382 تا 1384، و سپس توافق فاجعهبار برجام در دولت روحانی، از کجا نازل شد؟! دولتی که اختیار نداشته باشد، چگونه میتواند توافقی به اهمیت برجام (با همه خسارتهایش) را امضا و اجرا کند؟ یا کشور را به خاطر آویزان شدن از آمریکا و تروئیکای اروپایی، در سیاست جهانی چنان منزوی کند که حتی آقای ظریف در پایان راه (در آخرین گزارش برجامی به مجلس) اذعان کند: «اگر با خوش خیالی، دوستان دوران سختی را در سراب طمع سرازیر شدن شرکتهای غربی از خود نرنجانده بودیم، دوستانمان سرخورده نمیشدند و در دوران سختی، رهایمان نمیکردند.» البته یک احتمال دیگر هم میشود داد و آن این که لابد برخی حضرات، خود را در مقابل آمریکا و اروپا فاقد اختیار میدیدند که با وجود پایمال شدن حقوق ملت ایران و بدعهدی طرف مقابل، چندین سال دیگر هم بیگاری داده و به شکل یکطرفه و توهینآمیز به انجام تعهدات پرداختند.
اگر برخی مدعیان اعتدال و اصلاحات مورد بیاعتمادی نظام و مردم قرار گرفتهاند، باید علت را در عملکرد سیاسی و دیپلماتیک دو دهه گذشته خویش ببینند که به دشمنان اعتماد کردند، در پروژههای ضدامنیتی آنها نقشآفرینی کردند، بیاعتمادی در داخل را به موازات همرازی با دشمن ترویج کردند و دیپلماسی و منافع ملی را ابزار رقابتهای سیاسی و انتخاباتی قرار دادند، مانند سخنرانی موهن ظریف در شورای روابط خارجی آمریکا و هشدار درباره سرنوشت انتخاباتی همطیفانش در ایران، در صورت عدم توافق با دولت روحانی! یا ماجرای همکاری یکطرفه (و تا مدتی پنهانی) با fatf و لو رفتن برخی اسرار کشور به انحاء مختلف، و تنگتر شدن حصار تحریم به اسم رفع تحریمها و... طبیعی است که این رویکرد، موجب سلب اعتماد شود. در اینجا هم، مقصر کسی جز مرتکبان آن رفتارهای بیپروا و سؤالبرانگیز نیست.
بنیاد کارنگی: ایران و فلسطین خواب غرب برای منطقه را آشفته کردند
«جایگاه منطقهای ایران اکنون آنچنان ارتقا پیدا کرده و به چنان بازیگری مؤثر و قدرتمندی تبدیل شده است که دیگر نمیتوان او را در هیچ شرایطی نادیده گرفت.»
این تحلیل را بنیاد آمریکایی کارنگی، به قلم مدیر بخش خاورمیانه خود، «ماها یحیی» منتشر کرده و نوشت: حمله غافلگیران هفتم اکتبر حماس به اسرائیل، چندین پویش را که در سالهای اخیر، به شکل فزایندهای در حال تعریف سیاست در خاورمیانه بودند، از کار انداخت. نخستین و آشکارترینشان این مغلطه بود که مسئله فلسطین و فلسطینیان، دیگر اهمیتی ندارد و دستیابی به ثبات در منطقه ممکن است، حتی اگر فلسطینیها تحت ساختار خشونتبار اشغالگری اسرائیل باقی بمانند. یعنی اینکه کشورهای عربی میتوانند بیتوجه به موضوع فلسطین، توسعه یابند و روابط بینالمللی را گسترش دهند، حتی اگر فلسطین موضوع لاینحلی بماند و مردم آن تحت ستم باقی بمانند. واکنشهای مردمی نشان داد که فلسطینیها و بیعدالتیای که در حق آنان اعمال میشود، مسائل نمادین سیاسیای هستند که قادرند خشم جهان عرب را- بیش از دیگر مردمان گیتی- برانگیزند. حتی اگر رسانههای غربی که تلاش میکنند افکار عمومی جهانی را مدیریت کنند واقعیات را به گونه دیگری نشان دهند و جای ظالم و مظلوم را تغییر دهند.
خشم از رفتار اسرائیل با فلسطینیها، که حتی پیش از حمله هفتم اکتبر هم افکار عمومی عربی را فراگرفته بود، اکنون عمیقتر میشود. این وضعیت همچنین حال و هوای فزاینده ضدغربی را تقویت میکند چرا که ایالات متحده آمریکا و بسیاری از کشورهای اروپایی، حمایت بیقیدوشرطی از بمباران غزه توسط اسرائیل به عمل آوردند که بیمحابا مناطق مسکونی و شهروندان عادی را قتلعام میکند.
همچنین مسئله فلسطین را به کانون گفتمان عمومی بازگرداند و مطالبه یک راهحل برای مسئله فلسطین را دوباره زنده کرد. خشم عمومی در منطقه و اتهامات معیارهای دوگانه علیه کشورهای غربی، همچنین بیشتر تلاشهای دیپلماتیک برای کسب حمایت کشورهای کلیدی جهان جنوبی از اوکراین را هم زائل کرد. به این ترتیب فلسطین به موضوع اصلی جامعه جهانی تبدیل شده و توجه به حقوق فلسطینیان و بیتوجهی به سرنوشت آنها به دغدغه اصلی افکار عمومی جهان بهویژه جهان جنوبی تبدیل شده است. واکنشی که کشورهای مسیحی آمریکای لاتین در قبال این موضوع نشان دادهاند میتواند نقطه عطفی در توجه به حقوق فلسطینیان محسوب شود.
دیگر اینکه حمله هفتم اکتبر، روند عادیسازی میان شماری از کشورهای عربی و اسرائیل را عمیقا فریز کرد و حتی آنهائی که به عادیسازی روابط با اسرائیل پرداخته بودند را به تجدیدنظر در سیاستهایشان واداشت.
🌍🌎🌏
۳
بحرین که پیمان امنیتی با اسرائیل امضا کرده بود مجبور شد روابط خود را کاهش دهد و ترکیه که روابط خود را به این کشور مجددا احیا کرده بود و از رئیسجمهوری اسرائیل در آنکارا استقبال کرده بود مجددا به مرحله تعلیق روابط بازگشت.
به گزارش دیپلماسی ایرانی، در ادامه تحلیل بنیاد کارنگی آمده است: سومین ذهنیتی که آشفته شد، این بود که تلاشهای چنددههای ایران برای تحکیم نفوذ منطقهایاش، در حال میوه دادن است. اوایل سال جاری، آشتی عربستان سعودی و ایران، شناسایی ضمنی شبکه بازیگران غیردولتی منطقهای ایران توسط عربستان را در خود داشت. همزمان، پیشرفتی در کاهش تنش میان واشنگتن و تهران حاصل شد. ایران همچنین با کمک نیروهای نیابتیاش توانست اسرائیل را در احاطه بگیرد. امروز همه اینها، ناکار شده است. جایگاه ایران ارتقا یافته، قدرتش به رخ همگان کشیده شده و به بازیگری مؤثر تبدیل شده است که در هیچ حالتی نمیتوان آن را نادیده گرفت، حتی کشورهای غربی که تلاش داشتند آن را منزوی کنند و ارتباطاتش را محدود کنند و با تضعیف مستمر آن را وادار کنند تا به خواستههایشان عمل کند، اکنون شاهدند که همه برنامههایشان بههم خورده است و مجبورند با قدرت ایران کنار بیایند.
نظم 80 ساله که منافع آمریکا را تامین میکرد، از بین رفته است
اقتصاددان آمریکایی هشدار داد وضعیت روانپریشانه هشتاد سال گذشته که آمریکا در آن، از سیاست خارجی تهاجمی و حمایت از دیکتاتورها و مهندسی کودتاها استقبال کرده بود عملا فروپاشیده و سیاستگذاران آمریکایی باید تا دیر نشده به فکر جایگزین باشند.
نشریه «پروجکت سندیکیت» وابسته به اندیشکده کوئینسی، در تحلیلی به قلم «دارون عجم اوغلو» استاد دانشگاه MIT (مؤسسه فناوری ماساچوست(نوشت: وضع موجود در 8 دهه گذشته روانپریشانه بوده است. ایالات متحده یک سیاست خارجی تهاجمی و گاه بدبینانه را در حمایت از دیکتاتورها و گاهی مهندسی کودتاها توسط سیا در پیش داشته و همزمان از جهانی شدن، تجارت بینالمللی و یکپارچگی اقتصادی به نام ایجاد رفاه و دوستی جهان با منافع آمریکا استقبال کرده بود. اکنون این وضعیت عملا فروپاشیده و سیاستگذاران باید جایگزینی منسجم ارائه کنند. برای این منظور دو اصل جدید میتوانند اساس سیاستگذاری ایالات متحده را تشکیل دهند.
نخست آن که تجارت بینالمللی باید به گونهای ساختار یابد که نظم جهانی با ثبات را تشویق نماید. اگر گسترش تجارت، پول بیشتری به دست بنیادگرایان یا بدخواهان مستبد برساند ثبات جهانی و منافع ایالات متحده آسیب خواهد دید. دوم آن که توسل به «مزایای تجارت» انتزاعی دیگر کافی نیست. کارگران آمریکایی باید مزایای آن را ببینند و لمس کنند. هرگونه ترتیبات تجاری که کیفیت و کمیت مشاغل طبقه متوسط آمریکا را به میزان قابل توجهی تضعیف کند، برای آمریکا و مردم آن بد است و احتمالا واکنشهای سیاسی را بر میانگیزد.
استفاده از نیروی کار ارزان ممکن است با «قانون مزیت نسبی» مطابقت داشته باشد که بر این مبنا که اگر هر کشوری در آن چیزی که در آن خوب است تخصص داشته باشد به طور متوسط وضعیت همه بهتر خواهد بود. با این وجود، مشکلات زمانی به وجود میآیند که این نظریه کورکورانه اعمال شود. بله، با توجه به هزینههای کمتر نیروی کار چین قانون ریکاردو بر این باور است که چین باید در تولید کالاهای فشرده تخصص داشته باشد و آن کالاها را به ایالات متحده صادر کند. با این وجود، هنوز باید پرسید که این مزیت نسبی از کجا میآید، چه کسی از آن سود میبرد و چنین ترتیبات تجاریای برای آینده چه معنایی دارند.
چه کسی در برابر قانون از حقوق مالکیت و حمایتهای مطمئن برخوردار است و حقوق بشر چه کسانی میتواند یا نمیتواند پایمال شود؟ دلیل آن که جنوب ایالات متحده در دهه ۱۸۰۰ میلادی پنبه را به جهان عرضه کرد، صرفا داشتن شرایط کشاورزی خوب و «کار ارزان» نبود. این بردهداری بود که مزیت نسبی به جنوب ایالات متحده بخشید. با این وجود، این ترتیب پیامدهای بدی داشت. بردهداران جنوبی چنان قدرتی به دست آوردند که توانستند مرگبارترین درگیری اوایل دوران مدرن، یعنی جنگ داخلی ایالات متحده را آغاز کنند.
چین ممکن است در ابتدا متفاوت به نظر برسد زیرا مدل صادرات آن صدها میلیون نفر را از فقر نجات داده و طبقه متوسط عظیمی را ایجاد کرده. با این وجود، این وضعیت به جای آن که در نهایت به نفع همه باشد باعث شد سیاستهای چین به ضرر کارگران آمریکایی تمام شود که در مواجهه با افزایش کنترل نشده واردات چینی به بازار خود به ویژه پس از پیوستن چین به سازمان تجارت جهانی در سال ۲۰۰۱، به سرعت شغل خود را از دست بدهند. اقتصاد چین رشد کرد و چین میتوانست روی مجموعه پیچیدهتری از فناوریها سرمایهگذاری کند. ممکن است این کشور هنوز یک کشور یاغی قلمداد نشود اما رشد اقتصادی آن ممکن است ثبات جهانی و منافع ایالات متحده را تهدید کند.
🌎🌏🌍
۴
رؤسای شرکتهای سودجو تنها مقصران وضع موجود نیستند. سیاست خارجی ایالات متحده برای مدت زمانی طولانی مملو از تناقضات بوده، به گونهای که سیا، اغلب رژیمهای دموکراتیک که با منافع ما سازگاری نداشتند را تضعیف کرده بود. در این صورت، ادعای دفاع از دموکراسی یا حقوق بشر کماکان پوچ باقی خواهد ماند. دوم آن که ما باید گذار به یک اقتصاد عاری از آلایندههای کربنی را تسریع کنیم چرا که تنها راه برای از بین بردن قدرت دولتهای نفتی است که اتفاقا برای ایجاد شغل در ایالات متحده نیز خوب است. با این وجود، ما همچنین باید از هرگونه اتکای جدید به چین برای فرآوری مواد معدنی حیاتی یا سایر ورودیهای کلیدی برای گذار به سوی اقتصادی سبز خودداری ورزیم.
هدایت شده از کانال قزوین سلام 💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥هزار الله اكبر و هزار صلوات بر محمد و آل محمد براى اين نوجوان فلسطينى اهل غزه!
🔹مى گويد:
رابطه ما را با عالمين قطع كرده اند اما نمى توانند رابطه ما را با رب العالمين قطع كنند. نكته ها و بلاغت و عمق سخنان او شنيدنى أست. و انك باعيننا! عنايت خداوند أست كه مثل خورشيد لعل مى آفريند.
🟧 ⃟ٖٖٜٖ ⃟ٖٖٜٖ ⃟🔷️قزوین سلام 🔷️
@qazvinsalam
┄┅┅❅🌸🌺🌸❅┅┅┄
❇️❇️❇️نماینده اسرائیل در زندان اوین اعتصاب غذا کرده است؟+ سند
برخی معتقدند که نرگس محمدی به دلیل کمرنگ کردن اقدامات ضدحقوقبشری صهیونیستها پروژه دروغین اعتصاب غذا در زندان اوین را راه انداخته است!
سرویس سیاست مشرق- در دو روز گذشته رسانههای ضدانقلاب با تکرار یک خط عمیاتی تکراری ادعا کردهاند که نرگس محمدی برنده جایزه صلح نوبل اعتصاب غذا کرده است. دو بنیاد صهیونیستی اولاف پالمه و نیز کمیته نوبل نروژ نیز در دو نامه مجزا که در اختیار بیبیسی فارسی قرار گرفته روی همین ادعا مانور رسانهای کرده و از دولت ایران خواستهاند تا فورا برای نجات جان نرگس محمدی اقدام کند.
تقی رحمانی همسر سابق نرگس محمدی نیز که در یکی از آپارتمانهای متعلق به منافقین در پاریس ساکن است با گفتگوهای پیدرپی با رسانههای فارسی زبان ضدایرانی روی این خبر صحه گذاشته و حتی در ادعایی بزرگتر اعلام کرده است که برخی دیگر از زنانی که پرونده امنیتی داشته و اکنون در زندان اوین در حال طی کردن محکومیت خود هستند نیز با نرگس محمدی در این اعتصاب غذا همراه هستند، تقی رحمانی گفته بود که افرادی چون بهاره هدایت با نرگس محمدی در این اعتصاب غذا مشارکت دارند!
اما واقعیات چیست و چه میزان روی این دست اخبار سفارشی در میانه جنگ در غزه میتوان حساب کرد؟ شایعه، دروغ، بزرگنمایی و عملیات روانی، روندی است که رسانه های بیگانه برای افزایش فشارهای حقوق بشری و شدت دادن تحریم ها علیه مردم استفاده میکنند. یکی از بسترهایی که این رسانه برای عملیاتهای خود انتخاب کرده اند، زندانهاست. زندانها از این جهت که دسترسی سریعی به زندانیان و افرادی که درباره آنها ادعا میشود وجود ندارد و به دلیل نگرش منفی نسبت به محیط زندان (محل ندامت بزهکاران) وجود دارد، میتواند بستر مناسبی برای دروغ هایی باشد که هرچه بزرگتر هم باشند میتواند توجه بیشتری را جلب نماید.
خبر اعتصاب غذای نرگس محمدی نیز از همین دست اخباری است که خیلی زود منشا آن مشخص شده است، مهدی قلیان در یک استوری اینستاگرامی پشتپرده این اعتصاب غذا را برملا ساخته و گفته است که خواهرش سپیده قلیان و افرادی چون بهاره هدایت و زهرا توحیدی نه تنها در اعتصاب نیستند بلکه با پروژه جدید نرگس محمدی نیز همکاری نداشتهاند.
البته این بار اول نیست که نرگس محمدی با بیان چنین ادعاهایی سعی دارد فضاسازی رسانهای کند، محمدی سه سال قبل نیز ادعا کرد که بیمار است و در زندان اعتصاب غذا کرده است، تصاویر منتشر شده از او پس از آزادی این دروغ را برملا ساخت!
مازیار خسروی رونامهنگار اصلاحطلب پیش از این درباره این دست اقدامات دروغین از سوی برخی محکومان امنیتی نوشته است:
دو هفته پیش برای تهیه گزارش از تجمع بخاطر وضعیت سلامتی حسین رونقی به بیمارستان دی رفته بودم که به همراه همکارم بازداشت شدیم. روایت اتفاقات تلخی که پیش و در حین بازداشت شاهد بودم و بر من گذشت را به زمان دیگری موکول کردهام. اکنون اما گفتن چند نکته را ضروری میدانم. آنچه موجب شد احساسات و افکار عمومی نسبت به وضعیت حسین رونقی حساس و تحریک شود، خبرهای ناگواری بود که از وضعیت جسمی و سلامتی او منتشر میشد. خبرهایی مانند: لِه و خُرد شدن استخوان هر دو پا، از کار افتادن اندامهای داخلی بخاطر اعتصاب غذای طولانی مدت و…
در آن روزها رسانههای ضدانقلاب با انتشار اخبار جهتدار مدعی شده بودند که حسین رونقی در زندان پای خود را از دست داده و در اعتصاب غذا است، یکی از همبندیهای این شخص پس از آزادی فاش کرد که او در طول اعتصاب غذا شیره و ارده میخورده است!
برخی معتقدند که نرگس محمدی به دلیل کمرنگ کردن اقدامات ضدحقوقبشری صهیونیستها در غزه با هدایت شیرین عبادی از خارج از کشور طرح اعتصاب غذا را راهانداخته تا فضای داخلی را تحتتاثیر قرار بدهد، برنده صلح نوبل به دلیل گرفتن جایزه از دست رژیم صهیونیستی حاضر به محکومیت علنی جنایات آنها نیست!
کانال گام دوم انقلاب👇💐
https://eitaa.com/joinchat/869073078C29271ed308
گروه گام دوم انقلاب👇💐
https://eitaa.com/joinchat/1198194870Cc4637fb806
مشارکت در انتشار روشنگریها، جهاد و زمینه سازی منتهی به ظهور و اطاعت از امر ولایت است.
⚫️🟣🟤بیانیهنویسی را از سازمان ملل یاد بگیرید!
نوید مؤمن: در حالی که چند روز از فاجعه و مصیبت کشتار جمعی کودکان و زنان فلسطینی در اردوگاه جبالیا میگذرد، آنتونیو گوترش دبیر کل سازمان ملل متحد هنوز اقدامی در راستای محکومیت همهجانبه این اقدام وحشیانه صهیونیستها صورت نداده است. از سوی دیگر، کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل در بیانیهای مدعی شده است بمباران اردوگاه آوارگان فلسطینی در جبالیا در نوار غزه میتواند(!) جنایت جنگی باشد. این نهاد در مطلبی در شبکه ایکس نوشت: «با توجه به شمار بالای تلفات غیرنظامیان و مقیاس ویرانی در حملات هوایی اسرائیل به اردوگاه آوارگان جبالیا، بهطور جدی نگرانیم، این حملات نامتناسب هستند و میتواند جنایت جنگی محسوب شود».
در توصیف و تحلیل موضعگیری دبیرکل سازمان ملل متحد و کمیته حقوق بشر این سازمان، ۲ نکته اساسی را باید مدنظر قرار داد: نخست اینکه در زمان وقوع جنایت بمباران بیمارستان المعمدانی نوار غزه، مقامات ارشد سازمان ملل متحد با بیان این ادعا که باید تحقیقات لازم درباره این جنایت صورت گیرد، از موضعگیری به ضرر رژیم اشغالگر قدس اجتناب کردند تا ماجرا مشمول زمان و ابهام شود. حتی برخی محافل ظاهرا حقوقی و رسمی در سازمان ملل متحد، دروغپردازی چند رسانه صهیونیست، آمریکایی و اروپایی درباره اصابت اشتباه موشک جهاد اسلامی به بیمارستان را به صورت عامدانه به مبنای قضاوت و ارزیابی خود از قربانی شدن ۱۰۰۰ کودک و زن بیگناه در المعمدانی مبدل ساختند. پس از آنکه دروغپردازی رسانههای غربی در این باره محرز شد، مقامات سازمان ملل متحد ترجیح دادند کماکان گارد بسته خود را در برابر نهادهای مستقل حقوق بشری که خواستار ورود دبیرکل و کمیته حقوق بشر در صحنه اعلام جرم و مجازات صهیونیستها بودند، حفظ کنند. اکنون صهیونیستها صراحتا اعلام کردهاند اردوگاه جبالیا، بزرگترین محل اسکان ساکنان غزه را هدف قرار داده و آن را ویران ساختهاند. حتی مقامات ارشد رژیم اشغالگر قدس ابایی از اذعان به تلفات بالای انسانی در جبالیا، از جمله شهادت مظلومانه بسیاری از کودکان ندارند. با این حال نه خبری از بیانیههای آتشین آنتونیو گوترش است و نه خبری از تشکیل جلسات فوری در شورای امنیت یا حداقل کمیته حقوق بشر سازمان ملل متحد! البته جنایات بیحد و حصر صهیونیستها و آمریکا علیه فلسطینیان و جوامع بشری در سایه وجود چنین سازمان مللی رخ داده و تعجبی از این ماجرا وجود ندارد.
گوترش و همراهانش بهگونهای با کشتار اهالی غزه مواجه میشوند که گویا مشغول تماشای یک فیلم تراژیک و غمبار هستند و اساسا خبری از یک واقعیت هولناک و تکاندهنده در گوشهای از جهان نیست!
نکته دوم، مربوط به ماهیت و شکل بیانیهای بازمیگردد که کمیته حقوق بشر سازمان ملل متحد در قبال کشتار جمعی فلسطینیان در اردوگاه جبالیا منتشر کرده است. این بیانیه با لحنی بسیار نرم، این حادثه را به صورت بالقوه (و نه بالفعل) مصداق جنایت جنگی معرفی کرده و صرفا نگرانی مقامات ارشد سازمان ملل متحد درباره عدم تناسب اقدامات جنایتکارانه صهیونیستها با شرایط جاری در غزه بهگونهای کلی و نه مصداقی در آن ابراز شده است. همگان به یاد دارند در سالهای 2017 و 2018 میلادی، زمانی که شاهد وقوع ۲ عملیات تروریستی داعش در خاک اروپا بودیم، مقامات سازمان ملل متحد با تشکیل جلسات ویژه و فوری در شورای امنیت، این حوادث را محکوم و حتی به احترام قربانیان فرانسوی و بلژیکی حملات داعش در خاک اروپا یک دقیقه سکوت کردند. این در حالی بود که تعداد قربانیان آن حوادث به مراتب کمتر از نسلکشی تاکنون ۱۰ هزار نفره صهیونیستها در نوار غزه بود و البته کسی هم در کلیت تعلق خاطر داعش و گروههای تروریستی - تکفیری به دستگاههای امنیتی آمریکا و اروپا تردیدی نداشت! اکنون دبیرکل سازمان ملل متحد با وقاحت تمام نظارهگر حرکت ماشین نسلکشی صهیونیستها در غزه است و بنا بر توصیه پشت پردهای که مقامات کاخ سفید و اتحادیه اروپایی به وی کردهاند، کمترین گامی در دفاع از حقوق حداقلی و انسانی فلسطینیان بر نمیدارد. کمیته حقوق بشر سازمان ملل متحد نیز در چنین مقطع حساس و سرنوشتسازی رو به کلیگویی و تنظیم بیانیههای بیثمر آورده تا بلکه بتواند به اصلیترین مسؤولیت غیراعلامی خود، یعنی خرید زمان به سود جانیان صهیونیست عمل کند. گوترش و مقامات ارشد سازمان ملل متحد اطمینان داشته باشند شراکت آنها با رژیم تروریست صهیونیستی در کودککشی فلسطینیان هرگز از ذهن افکار عمومی دنیا و صفحات تاریخ روابط بینالملل پاک نخواهد شد.
🟢🟡🟠🔴گزارشگران گردنشکسته
چطوری اختاپوس؟!
درود به همه شما شنوندگان عزیز رادیو بیبیسی.
در کنار شما هستیم با یک گفتوگوی زنده دوستانه با پژمان، کارشناس و تحلیلگر سیاسی همیشگی و خوبمون.
- درود پژمان. نگرانی رو تو نگاه من قطعاً به وضوح میبینی. برامون از اوضاع دهشتناک کودکان اسرائیل بگو.
+ درود بر تو ژاله. همونطور که میدونی ارتباط ما تلفنی هست. من نگاهتو ندارم. ولی همیشه سگ چشماتو دوس داشتم. اوضاع کودکان اسرائیل اصلا خوب نیست ژاله. بیشتر ازم نپرس که بغض میکنم.
- باشه حتماً. اذیتت نمیکنم پژمان. فقط بهم بگو که تو هم شنیدی که بیشتر کشورهای خاورمیانه از فلسطین حمایت کردن؟ این شرایط رو چطور تحلیل میکنی؟
+ژاله سعی میکنم خیلی خلاصه موضعگیری کشورهای مختلف رو تشریح کنم برات.
ببین الان بیشتر کشورهای جهان رفتن سمت فلسطین و میخوان جنگ ادامه پیدا کنه تا بلکه غنیمت جنگی گیرشون بیاد. درحالیکه اگر منطقی نگاه کنن میبینن که اول فلسطین شروع کرد و همیشه به ما از بچگی میگفتن اونی که اول شروع کنه مقصره. یه عده هم میگن این اولین مبارزه جدی و قوی فلسطینه و اونی که اول شروع کرده اسرائیل بوده که ما خیلی سریع این فرضیه رو رد میکنیم چون مهمون حرمت داره. یادمه کوچیک بودیم مادرم میگفت اگه پسرعموت تو خونه ما زد تو سرت چون مهمونه تو نزنش ولی اگه تو خونه خودشون تو رو زد بزن پدرشو دربیار.
- نظرت بهطور خاص در مورد موضعگیری ایران چیه؟
+ موضع ایران رو با یه مثال برات توضیح میدم. تو خودت یه ایرانی هستی. موضع ایران با فرهنگ غنی و مهموندوستی ایرانی نمیخونه. یه زمانی اسرائیل اومد مهمون فلسطین شد. مهمونی خیلی قشنگ هست انرژیش خیلی مثبت هست. مهمون رو نباید راند. یک ایرانی در خونهاش همیشه بازه. ایران نباید چهره فرهنگی خودش رو در جهان با این موضعگیری خراب کنه.
- پژمان من با تو موافقم ولی به نظرم این مهمونی یه کم طولانی شده. بنده خودم اعتقادم این هست مهمون برکت هست اما این مهمونی منو یاد میزبانی از شوهرعمهام اردشیر میندازه. اینکه میدونستیم چه زمانی میاد خوب بود ولی اینکه نمیدونستیم کی گورشو گم میکنه یه کم اذیتمون میکرد.
خب بگذریم.
- پژمان بهنظرت این چرخش کشورهای جهان به سمت شرق نگرانکننده نیست؟
+ ببین این چرخش کوتاهمدت به سمت شرق بعد از سالها غربگرایی یک جور تنوع، تفریح یا حتی یک شوخی به حساب میآد. یادمه اون زمان که ایران بودم بچهها تو مدرسه به من میگفتن بگو دوچرخه و بعد از اینکه من میگفتم دوچرخه به من میگفتن سیبیل بابات میچرخه و خب این یک شوخی مرسوم بود و مهم نبود که سیبیل بابا به شرق میچرخد یا غرب. به هر حال رهبران باید حواسشون باشه که زیاد اونوری نچرخن که اگه زیاد بچرخن قولنج میکنن و اونموقع دیگه از کسی کاری برنمیآد.
- نظرت در مورد هند چیه؟ شنیدم از اسرائیل حمایت کرده.
+ بله درسته این حمایت اتفاق افتاد. واقعیت این هست که حمایت هند از اسرائیل یه نیروی ماورایی به صهیون میده ژاله. به فیلمهای هندی دقت کن. موزی که میتونه بعد از پرتاب تو هوا بچرخه و یک ارتش مسلح رو از پا دربیاره از قدرتنمایی هندیهاست. یا قلب پلاستیکی که از پنجره بیمارستان پرتاب میشه داخل اتاق عمل و تو قفسه سینه بیمار قرار میگیره و شروع به تپیدن میکنه، اسرائیل رو از هر تیم امدادگری بینیاز میکنه. پس ساده بهش نگاه نکن. هند یک کشور معمولی نیست. حمایت هند از اسرائیل دنیا رو تکون میده.
در واقع مهرههای حامی اسرائیل کمتعداد ولی پرقدرت هستند. یکسری کشورها با سکوت حمایت کردند. مثل مادری که با سکوت میخواد به بچههاش بگه بسه پدرسگها دیگه دعوا نکنید. اگر ادامه بدید شب به بابا میگم سیاه و کبودتون کنه. این سکوت به معنای دعوت به صلح و آشتی است.
یا ژاپنیها که رفتن جلوی سفارت اسرائیل در ژاپن دراز کشیدند روی آسفالت. خب این اصلاً چیز بدی نیست. ژاپنیها مردم پرتلاش و خستهای هستند. شاید این حرکت غیرارادی بوده و اونا دارن استراحت میکنند. یا شاید هم میخوان به اسرائیل بگن آنقدر پشت سر هم بمب نزنید کمی هم استراحت کنید تا بتوانید محکم تا آخر بایستید.
- نظرت در مورد اظهار نظرات مختلف سلبریتیهای ایران در فضای مجازی چیه؟
+ خب طبیعتاً سلبریتیهای صلحطلب استراتژی هوشمندانهای برای خاتمهدادن به جنگ پیش گرفتن. استوریکردن تبلیغات شامپو کافئینه و مام زیر بغل از ابتدای جنگ به معنی این هست که جنگ را تمام کنید و دوش بگیرید. خستگیها را از تن بیرون کنید و زندگی را از نو آغاز کنید. سلبریتیهای جنگطلب هم با انتشار تصاویر دلخراش خون و جنگ و مجروحان فلسطینی آتش جنگ رو شعلهورتر کردن. خب کی ضرر کرد؟ آفرین خودشون. چون خیلی از فالوئرهای دلنازک خودشون رو از دست دادن.
🔴🟠🟡🟢
۲
در آخر میخوام کل دنیا رو به آرامش دعوت کنم و به فلسطین و اسرائیل بگم دعوا نکنید و با هم دوست باشید و همدیگر را دوست بدارید. تا درودی دیگر بدرود.
8.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🟥 ستاد مشترک محمود عباس و جواد ظریف !
🔺️ببینید این دو بزدل چه ماهرانه فلسطینی ها و ایرانی ها را می ترسانند !
🇮🇷 کانال اساتید انقلابی و نخبگان علمی
@asatid_enghelabi ایتا و سروش
9.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷🇵🇸
🎥 چرا وقتی صهیونیستها غزه را به حملۀ اتمی تهدید کردند صدای غربیها بلند نشد؟
🍃🌹🍃
#فلسطین | #طوفان_الاقصی
🇮🇷 کانال اساتید انقلابی و نخبگان علمی
@asatid_enghelabi ایتا و سروش