⬛️⚪️⬛️محاکمه یک یکشان
۱
نام مسعود کشمیری، عامل انفجار دفتر نخستوزیری در سال 60 در فهرست محاکمه منافقین نیامده است؛ چند سال قبل اخباری درباره کشته شدن کشمیری در آلمان منتشر شده بود
علی عوضخواه: اغتشاشاتی که پاییز سال قبل به بهانه فوت مهسا امینی در برخی مناطق کشور به راه افتاد، محل رویارویی گروههای اپوزیسیون با مردم ایران بود؛ گروههایی که با تمام اختلافاتی که داشتند، با ائتلاف با یکدیگر و برگزاری نشستهای مشترک، ابتدا به دنبال پیشبرد پروژه براندازی جمهوری اسلامی و سپس تجزیه ایران و تقسیم غنائم بودند. سازمان منافقین، گروههای کرد تجزیهطلب، سلطنتطلبان و تازه به دوران رسیدههایی مثل حامد اسماعیلیون به رغم اختلافات موجود و طبق دستوری که از کارفرما رسیده بود، در اتحادی نانوشته علیه مردم ایران صفآرایی کردند. این افراد و گروهها به قدری در رویای شوم خود غرق شده و نسبت به نتیجه اغتشاشات زن، زندگی، آزادی امیدوار بودند که بهمنماه 1401 در دانشگاه جورج تاون شهر واشنگتن آمریکا گرد هم آمدند تا تشکیل شورای «مهسا» برای پیشبرد مقابله با جمهوری اسلامی و مضحکتر از آن، اداره امور در دوران گذار از نظام اسلامی را اعلام کنند. با این حال، اتحاد مضحک گروههای ضدایرانی چند صباحی بیشتر دوام نیاورد و هریک از آنها خود را رهبر بالقوه اپوزیسیون میدانستند. چنانکه شاهد بودیم دیکتاتورزاده پهلوی با به راه انداختن پویش «وکالت» از مردم ایران خواست برای پیشبرد امور در دوران پساجمهوری اسلامی، به او وکالت دهند. البته نیاز به توضیح ندارد که پویش ابلهانه «من وکالت میدهم» برخلاف تصور پهلوی و سلطنتطلبان حتی با استقبال سایر گروههای ضدایرانی نیز همراه نشد و بر عکس، واکنش انتقادآمیز این گروهها را در پی داشت. در مقابل سلطنتطلبان، سازمان تروریستی منافقین نیز با صدور بیانیهای اعلام کرد تنها عفریتهای به نام مریم رجوی رئیسجمهور مردم ایران است و رهبری اپوزیسیون برای پیشبرد امور در فردای براندازی جمهوری اسلامی نیز متعلق به منافقین است. اما این رویاپردازیها زودگذر بود و شرایط آنطور که در خیالبافیهای اپوزیسیون میگذشت، پیش نرفت.
پایان زودهنگام رؤیای شوم
به رغم تلاشهای همهجانبه اپوزیسیون ایرانی که با حمایت کشورهای خارجی از جمله آمریکا، انگلیس و فرانسه همراه بود، اغتشاشات 1401 که پروژه براندازی جمهوری اسلامی و تجزیه ایران را دنبال میکرد، زودتر از چیزی که اپوزیسیون انتظارش را داشت با شکست مواجه شد. عدم همراهی جامعه ایرانی با جریان آشوب از یک سو و زیر ضربه رفتن هستههای خرابکار این جریان از سوی نهادهای امنیتی و انتظامی کشور از سوی دیگر، پروژه براندازی جمهوری اسلامی را با بنبست روبهرو کرد. از همین رو جریان آشوب نیز برای خروج از بن بست و شکست زودهنگام، با کنار گذاشتن شعارهای ظاهری در ارتباط با آزادی و زندگی، رو به ترور و خشونت حداکثری آورد. با این حال تروریسم عریان نیز به نتیجهای نرسید و پس از چند ماه آشوب و خشونت، پروژه زن، زندگی، آزادی با شکست قطعی روبهرو شد؛ شکستی که حامیان غربی جریان آشوب را برای چندمین بار به این نتیجه رساند که رویای شوم براندازی جمهوری اسلامی و تجزیه ایران هیچ زمانی رنگ واقعیت به خود نخواهد گرفت. همین مساله باعث شد گروههای ضدایرانی اهمیت خود برای غرب را از دست بدهند و حمایت از این گروهها بلاموضوع شود و هر کدام از گروههای ضدایرانی، از تجزیهطلبان گرفته تا سلطنتطلبان، به پستوها بخزند و دیگر محلی از اعراب نداشته باشند.
آوارگی اپوزیسیون
روزهای پایانی خرداد امسال در حالی که چند ماه از پایان اغتشاشات زن، زندگی، آزادی در ایران میگذشت، پلیس آلبانی با حمله به مقر سازمان تروریستی منافقین، ضمن ضبط و توقیف تجهیزات موجود در کمپ اشرف 3، تعدادی از منافقین را دستگیر کرد. بنا بر اعلام منافقین، در جریان حمله پلیس پایتخت آلبانی، یکی از اعضای رده بالای سازمان به نام عبدالوهاب فرجینژاد به هلاکت رسید اما بدبیاری منافقین به همین جا ختم نشد و دولت آمریکا در واکنش به بیانیه منافقین که خواستار برخورد ایالات متحده با آلبانی شده بودند، جانب دولت آلبانی را گرفت. وزارت خارجه آمریکا در بیانیهای که در ارتباط با اتفاقات 30 خردادماه 1402 منتشر شد، اعلام کرد: «آمریکا آگاه است که پلیس آلبانی با حکم دادگاه وارد مجتمع مجاهدین خلق (منافقین) در شهر ساحلی دورس شد. ما از حق دولت آلبانی برای تحقیق درباره هرگونه فعالیت بالقوه غیرقانونی در داخل مرزهایش حمایت میکنیم. ایالاتمتحده از این گروه حمایت نمیکند».
⬛️⚪️⬛️
۲
چند روز بعد نیز ادی راما، نخستوزیر آلبانی در گفتوگویی با روزنامه اشپیگل آلمان، به صراحت اعلام کرد: گروهک تروریست منافقین اگر سودای جنگ و رویارویی با ایران را دارد، باید خاک آلبانی را ترک کند. اما بداقبالی منافقین دومینو وار ادامه یافت. در حالی که ۲ هفته از حمله پلیس آلبانی به مقر سازمان تروریستی منافقین میگذشت، مشخص شد بخشی از اطلاعات موجود در دستگاههای ضبطشده توسط آلبانی، به تهران انتقال پیدا کرده و دستگاههای اطلاعاتی ایران در حال تحلیل و بررسی این اطلاعات هستند. این خبری بود که سپهر خلجی، رئیس شورای اطلاعرسانی دولت با اعلام آن نوشت: بخشی از هارد و کیسها رسید؛ مشغول بازیابی اطلاعات، شناسایی رابطان و هستههای تخریب و نقاط کور هستند. نتایج تا الان امیدوارکننده است. وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی نیز در بیانیهای ضمن تقدیر از اقدام آلبانی علیه تروریستهای منافق، به سلسله اقدامات جنایتکارانه این سازمان در جریان اغتشاشات 1401 اشاره و تاکید کرد ایران تعقیب تروریستها را در خارج از مرزهای خود به صورت جدی دنبال میکند. پس از این بیانیه وزارت اطلاعات و اظهارات سپهر خلجی، گمانهزنیهایی شکل گرفت مبنی بر اینکه جمهوری اسلامی محاکمه جدی اعضای سازمان تروریستی منافقین را در دستور کار خود قرار داده و حمله پلیس آلبانی به مقر تروریستها در تیرانا، سرآغازی بر این اقدام است.
تشکیل پرونده برای 104 منافق
روز شنبه هفته جاری دادگاه کیفری یک استان تهران با انتشار یک آگهی عمومی، از 104 عضو متواری سازمان تروریستی منافقین خواست وکیل قانونی خود را به این دادگاه معرفی کنند تا در فرآیند رسیدگی به پروندهای که برای آنها تشکیل شده از این افراد دفاع کنند. مسعود رجوی، مریم رجوی، مهدی ابریشمچی، زهره اخیانی، فهیمه اروانی، علی خداییصفت، محمد طریقت منفرد، جمیله ابریشمچی و محمود قجرعضدانلو از جمله اعضای سازمان هستند که بنا بر اعلام دستگاه قضا، برای آنها پرونده تشکیل شده است.
شاید یکی از نکات قابل توجه در ارتباط با لیستی که دستگاه قضا از منافقینی که قرار است محاکمه شوند منتشر کرده، نبودن اسم مسعود کشمیری، عامل انفجار ساختمان نخستوزیری و شهادت شهیدان رجایی و باهنر و همچنین محمدرضا کلاهی عامل انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی است که به شهادت شهید بهشتی منجر شد. در ارتباط با این موضوع باید گفت چند سال قبل اخباری غیررسمی مبنی بر کشته شدن کشمیری در آلمان منتشر شد که هیچگاه از سوی سازمان منافقین تکذیب نشد. درباره کلاهی نیز باید گفت وی آذرماه سال 94 در شهر آلمیره هدف گلوله 2 مرد ناشناس قرار گرفت و به هلاکت رسید.
جدای از اقدامات دستگاههای امنیتی کشور در دهه 60 که منجر به هلاکت تعدادی از اعضای رده بالای سازمان و فروپاشی آن در داخل کشور شد و فارغ از عملیات مرصاد که مردادماه 67 یگانهای نظامی سازمان را نابود کرد، باید به این نکته اشاره کرد که محاکمه اعضای باقیمانده سازمان تروریستی منافقین اگرچه با چند دهه تأخیر آغاز شده اما اقدام مبارک و قابل تقدیری است که دستگاه قضا و نهادهای امنیتی کشور در دستور کار خود قرار دادهاند. آغاز فرآیند تعقیب و محاکمه منافقین میتواند آغازی بر محاکمه و پایان کار سایر گروهکها و افراد خائن به مردم ایران باشد که جنایتهای بسیاری را علیه مردم ایران انجام دادهاند. پس از منافقین، از تروریستهای تجزیهطلب و تحریککنندگان مردم ایران به ایجاد آشوب و ناامنی گرفته تا تروریستهای رسانهای که جوانان ایرانی را ترغیب به بیحجابی و فحشا میکنند و نمونه آن را در ایام عزاداری سیدالشهدا(ع) مشاهده کردیم نیز باید پاسخگوی جنایتها و اقدامات ضدایرانی خود باشند. چهرههای ضدایرانی مثل مسیح علینژاد، علی کریمی، حمید فرخنژاد و عبدالله مهتدی میتوانند جزو این گزینهها باشند. این موضوعی بود که حجتالاسلام محسنیاژهای، رئیس دستگاه قضا نیز در جریان نشست روز گذشته شورای عالی قوهقضائیه بر آن تاکید کرد.
یک به یک پای میز محاکمه میآیند
رئیس قوهقضاییه روز گذشته در نشست شورای عالی قوه قضاییه، با اشاره به اینکه رسیدگی به پروندههای گروهکهایی که اوایل انقلاب علیه مردم و کشور مرتکب جنایت شدند یکی از دستور کارهای این دوره قوهقضائیه است، اظهار کرد: گروه و ستادی را مامور و موظف کردهایم برخی پروندههای عقبمانده بویژه پروندههای گروهکهایی را که اوایل انقلاب همچنین در طول سالهای پس از انقلاب علیه اقشار و طبقات مختلف مردم و کشور دست به جنایت میزدند، به سرانجام برسانند.
⬛️⚪️⬛️
۳
حجتالاسلام غلامحسین محسنیاژهای تصریح کرد: به این گروه و ستاد تکلیف کردهایم که در رسیدگیهای خود ضمن رعایت قانون و اتخاذ تدبیر، درک درستی را در قبال جنایات این گروهکها داشته باشند و این قبیل موضوعات را لحاظ کنند که این گروهکها چه جنایاتی را علیه کودکان و زنان روا میداشتند و مردم عادی را هدف قرار میدادند و با دشمن متجاوز و متخاصم نیز همراهی و هماهنگی داشتند و به او اطلاعات میدادند. پس از اعلام دستگاه قضا مبنی بر اینکه اعضای منافقین پای میز محاکمه خواهند آمد، این هراس در میان گروههای اپوزیسیون ایجاد شده که پس از منافقین، نوبت به آنها برسد. در همین رابطه مجری شبکه ضدایرانی بیبیسی فارسی در گفتوگو با یکی از کارشناسان این شبکه در ارتباط با موضوع آغاز فرآیند محاکمه منافقین، میگوید این زنگ خطر است و پس از سازمان منافقین، نوبت ما و سایر اپوزیسیون میرسد. این شروع یک روند است.
🟥🔶🟨 درگیری منافقین و سلطنتطلبان بر سر هشتگ!
گروههای ضدانقلاب بر سر دو هشتگ «روز مهسا و مهسا امینی» به اختلاف افتادند.
سرویس سیاست مشرق- لیدرهای اغتشاشات بر سر هشتگ سالگرد فوت مهسا امینی و ایجاد آشوب در کشور دچار اختلاف شدهاند، گفته شده سلطنت طلبان و حامیان پهلوی، هشتگ «روز مهسا» را ترند کردند. بلافاصله پس از آن یک هشتگ دیگر با عنوان «سالگرد مهسا» در شبکههای اجتماعی منتشر و وایرال شد. هشتگ دوم در واقع از سوی سازمان منافقین و تجزیه طلبان، تولید و منتشر شده است.
اکنون این دو هشتگ، منشا اختلافات براندازان شده و بار دیگر دعوای گروههای ضدانقلاب با یکدیگر را به نمایش گذاشته است. رصد فضای مجازی نشان میدهد که این دو هشتگ باعث درگیریهای شدید میان حامیان منافقین و سلطنتطلبان شده است.
سال گذشته شدت اختلافات میان ضدانقلاب به حدی بود که در برخی تجمعات چند ده نفره در خارج از کشور عناصر گروهکی با کارد، چوب و چماق به جان یکدیگر افتادند.
اما درگیری جدید میان ضدانقلاب حقایق جالبی را نیز برملا کرده است، به عنوان نمونه شاهین زحمتکش(معروف به شاهینلو) خواننده آهنگهای مبتذل لسآنجلسی که در اغتشاشات پاییزی نیز فعال بوده از هشتگ منافقین یعنی «سالگرد مهسا» استفاده کرده است.
عموم فعالیت های او در ترویج خشونت و آموزش استفاده از تسلیحات گرم و آتشزا در آشوب های خیابانی بوده است.
شاهینلو در ظاهر خود را طرفدار رضا ربع پهلوی خوانده اما در عمل به سود گروهک تروریستی منافقین فعالیت میکند، نفاق این فرد در ماجرای هشتگ اغتشاشات مورد توجه کاربران شبکههای اجتماعی قرار گرفته است.
شاهین زحمتکش معروف به شاهینلو
نکته قابل توجه نسبت به شاهینلو این است که روز دوشنبه ۲ مرداد اطلاعیه مهمی از سوی وزارت اطلاعات منتشر شد که از بازداشت اعضای یک شبکه که «بزرگترین شبکه تروریستی ۲۰ سال گذشته فعال داخل کشور» عنوان شده، خبرداد.
شاهین لو در سال ۶۲ در زندان اوین متولد شده و ۵ سال اول زندگیاش را به همراه مادرش که به جرم هواداری از منافقین بازداشت شده بود، در زندان سپری کرده است. پدرش نیز از منافقینی بود که در سال ۱۳۶۱ اعدام شد.
یک مقام امنیتی درباره شاهینلو گفته است که: «شاهین لو سال ۱۳۹۵ به دانمارک رفت و از آنجا تلاش کرد با سازماندهی برخی افراد در داخل و هدایت آنها در اقدامات تروریستی موثر واقع شود. البته ابتدای فعالیت این جریان چندان موثر نبود و در حد نصب پرچم و آتش زدن عابر بانک و ... بود که همان ها هم از ابتدا تحت ضربه سربازان گمنام امام زمان قرار گرفت. جالب اینکه در میان پرچم های نصب شده پرچم رژیم صهیونیستی و پرچم سلطنت طلبان مورد تاکید این جریان بود. اما آنچه باعث شد این شبکه تحت ضربه برود این بود که از یک بازه ای به بعد اینها وارد فاز تروریستی شدند که اولین اقدامشان تلاش برای بمب گذاری در مزار حاج قاسم بود. علت این مسئله هم اهمیت خود حاج قاسم به عنوان نماد مبارزه با رژیم صهیونیستی است و این جریانات می خواستند یک نماد مهم را سر دست بگیرند و با آن عملیات روانی خود را پیش ببرند. »
اکنون این پازل ها در کنار یکدیگر سبب شده تا احتمال پیوستن شاهینلو به منافقین را تقویت کند. به خصوص اینکه برای سالگرد فوت مهسا امینی نیز بار دیگر فعالیت خود را به سمت ایجاد هیجان و خشونت با آموزش مواد منفجره، کشانده است. رویکردی که بیشتر از جریان های فعال نفاق و یا همان «کانونهای شورشی» منافقین در کشور بارها دیده شده است.
🟨🟤🟨 اگر میدان و دیپلماسی سرتان میشد که آمریکا تحقیرتان نمیکرد
معاون سیاسی دفتر روحانی مدعی شد: الان دیگر چیزی به نام دیپلماسی نداریم.
به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: حمید ابوطالبی به خبرآنلاین گفت: وقتی با بحران ماهیت در سیاست خارجی، وارد حوزههای دیگر میشویم سردرگمی استراتژیک به وجود میآید و در مسیر اجرائی نیز با بحران روش روبهرو میشویم.
وی افزود: دیپلماسی و میدان را با هم درآمیختند و الان دیگر چیزی به نام دیپلماسی نداریم. دیپلماسی افکار عمومی و دیپلماسی خبر نیز وجود ندارد و تلفیق دیپلماسی و میدان برای حل مسائلی چون افغانستان دیگر کارساز نیست. نمیدانم چرا نمیتوانند با میدان، معضل افغانستان را حل کنند.
این اظهارات، متعلق به مشاور ارشد دولتی است که طی هشت سال، جز دست و پا زدن در باتلاق بستن با کدخدا -آن هم به هر قیمت- کار دیگری در حوزه دیپلماسی بلد نبود و خروجی کار به قدری فاجعهآمیز بود که وزیر خارجه در گزارش برجامی تصریح کرد: «اگر با خوشخیالی، دوستان دوران سختی را در سراب طمع سرازیرشدن شرکتهای غربی از خود نرنجانده بودیم، دوستانمان سرخورده نمیشدند و در دوران سختی رهایمان نمیکردند».
این دورهای است که در آن دیپلماسی با بسیاری از کشورها -غیر از آمریکا و تروئیکای اروپایی- تعطیل شده بود و دولت روحانی از غرب حتی در حد عدول از برجام و اجرای بستههای فریبنده و نازلی مثل اینستکس التماس میکرد.
از آن بدتر این همان دورهای است که از سوی دولت روحانی به عنوان ماه عسل روابط با دولت اوباما تصور میشد اما دولت اوباما ضمن اعمال تحریمهای ویزا و سیسادا و آیسا، شخص آقای ابوطالبی را تروریست معرفی و از صدور ویزا برای وی به عنوان نامزد دولت روحانی برای تصدی نمایندگی ایران در سازمان ملل (نیویورک) امتناع کرد؛ دولت روحانی و شخص ابوطالبی هم این توهین و تحقیر را پذیرفتند. جالب اینکه ابوطالبی میگفت جزو تسخیرکنندگان لانه جاسوسی نبوده و فقط کار مترجمی میکرده است. با اینهمه آمریکاییها از توهین و تحقیر و گروکشی کوتاه نیامدند.
با اینحال آقای ابوطالبی از موضع یک دیپلمات کار بلد و متخصص چنان لفاظی میکند که کس نداند، خیال میکند او و همطیفانش فاتحان قلههای دیپلماسی بودهاند!
نکته دوم این است که اگر موفقیتهای میدان نبود، آمریکاییها همان خرده امتیازات برجامی را هم برای یکی دو سال، به دولت روحانی نمیدادند، چه اینکه تیم روحانی برنامه هستهای را واگذار یا تعطیل کرده بود و چیز دیگری برای چانهزنی نداشت.
سوم؛ حتی اگر آمریکا و انگلیس و فرانسه و امثال آنها الگوی دیپلماسی برای آقای ابوطالبی بودند و او شخصیت مستقل داشت، باید میفهمید که میدان و دیپلماسی از نگاه غرب کاملا در هم تنیدهاند و مثلا میان سازمان سیا و پنتاگون و وزارت خارجه و خزانهداری آمریکا کمترین فاصلهای وجود ندارد. به عنوان مثال تعامل بسیار بالایی میان سیا و وزارت خارجه و پنتاگون در موضوعاتی مانند عراق و افغانستان و خاورمیانه و حتی سیاستگذاری حوزههای فناوری و فضای مجازی وجود دارد و همینطور است ارتباط امآی سیکس و وزارت خارجه و وزارت دفاع آمریکا. با این وصف معلوم نیست ایده مسموم جدایی میدان و دیپلماسی را چه کسانی در مغز آقای ابوطالبی نشا کردهاند؟
🟥🟡🟨 ژانر پلیسی-امنیتی گروگان مناسب برای دور زدن مجوزهای رسمی/ ضرورت ورود قاطع فراجا به آثار در حال تولید فیلیمو +عکس
تولیدات فیلیمو مجوز ساخت از نهاد قانونی ندارند، و نیروی انتظامی موظف و مکلف است، هر گونه گروه فیلمسازی وابسته به این سامانه را در سطح شهر یا روستاهای مختلف متوقف کند.
سرویس فرهنگ و هنر مشرق - فضای تبلیغاتی درباره سریالهای پلیسی و امنیتی شبکه نمایش خانگی نسبت به سایر گونههای نمایشی پلتفرمها طی ماههای اخیر ابعاد گستردهتری یافته است.
در تولیدات خاص ماههای گذشته پلتفرمها، پروپاگاندای رسانهای- خبری، حول سریال پوست شیر،خونسرد، سقوط، سرگیجه و... ،در فضای مجازی توجهات را به خود جلب میکند.
این سریالها برخلاف بازتابهای رسانهای حقالعملکارانه و به دلیل رخوت تولید و نمایش گونه جنایی - پلیسی در سیمای ملی، بشدت مورد توجه قرار گرفته و نشانههای تبلیغاتی هماهنگ حول این آثار در فضای مجازی، یک هدفگذاری معین و مشخص را در قالب سیاست تازه پلتفرمها به نمایش میگذارد.
تشدید تبلیغات در فضای مجازی و تحلیلهای هماهنگ و مشابه که درباره این آثار امنیتی - پلیسی منتشر میشود، به دنبال موفق جلوه دادن گونههای مذکور در خارج از چهارچوب صدا و سیماست.
رسانههای وابسته به این سامانهها برای موفق نشان دادن این عرصه، همپوشانی رسانهای را به صورت هماهنگ گستردهای دنبال میکنند.
به عنوان مثال ، سریال تحت عنوان پوستشیر محصولی از فیلمنت است اما برای دست یافتن به مقصود ذکر شده، حتی درگاه «فیلیموشات» وابسته به «فیلیمو» از این سریال تمجید میکند.
بیشتر بخوانید:
چرا چهرهپلیس در سریالها نامناسب است؟
یکی از دلایلی که تبلیغات گستردهای برای سریال پوست شیر و سایر آثار پلیسی منتشر شده میشود، تقویت تعاملات مستقیم پلتفرمها با موسسه ناجی هنر است. در حالیکه بر اساس قانون بدون مجوز ساترا یا وزارت ارشاد، موسسه ناجی هنر نمیتواند برای ساخت سریالهای شبکه نمایش خانگی مجوز فیلمبرداری صادر کند.
ژانر پلیسی -امنیتی گروگان مناسبی برای دور زدن مجوزهای رسمی
روند ساخته شدن آثار پلیسی -امنیتی با توجه به مخاطبسنجی کارشناسی و نیاز کاربران پلتفرمها ناگهان سیر جهشی به خود گرفت،با این شرح و تفسیر که مسئولان فرهنگی نهادهای مرتبط با گونههای ذکر شده تصور میکنند که این آثار در جهت تبلیغ سازمانهای پلیسی- امنیتی ساخته میشود.
با تبرئه شدن فیلیمو و فیلمنت و اصرار به ادامه فعالیت بدون پروانه ساخت پلتفرمها، این سامانهها در اخد مجوزهای رسمی تحت عنوان "فیلمبرداری در اماکن عمومی" از موسسه ناجی هنر با مشکلات عدیدهای مواجه خواهند بود.
به طور معمول هر گروه فیلمسازی با دریافت پروانه ساخت از ساترا و یا سازمان سینمایی، با ارائه پروانه مذکور به موسسه ناجی هنر امکان فیلمبرداری در اماکن و معابر عمومی را خواهد یافت .
حالا مدیران پلتفرمها تصور میکنند با ساخت و توزیع چند سریال پلیسی - امنیتی میتوانند بدون اخذ پروانه ساخت {از هر نهادی} فعالیتهای خود را دنبال کنند و با ساخت و انتشار آثاری با محوریت پلیس و کاراکترهای امنیتی سطح تعاملات خود را با ناجی هنر یا نهادی موازی گسترش دهند و به صورت مستقیم از این موسسه پروانه قانونی تصویربرداری در اماکن عمومی را دریافت کنند.
یکی از دلایل تبلیغات گسترده برای سریالهای پلیسی - امنیتی اخیر، تقویت تعاملات مستقیم پلتفرمها با موسسه ناجی هنر است.
در حالیکه بر اساس قانون بدون مجوز ساترا یا وزارت ارشاد{نهاد حاکمیتی مرجع}، موسسه ناجی هنر نمیتواند برای ساخت سریالهای شبکه نمایش خانگی مجوز فیلمبرداری صادر کند.
تصویری از نمونه مجوز موسسه ناجی هنر با امضای معاونت سابق /در صورت عدم صدور مجوز پروانه ساخت توسط نهادهای نظارتی ناجی هنر نمیتواند برای تولید و ساخت به گروههای سینمایی مجوز فیلمبرداری و عکس برداری در مرکز یا اطراف شهرهای بزرگ را صادر کند.
متاسفانه مدیران فرهنگی دستگاههای پلیسی تصور میکنند سریالهای شبکه نمایش خانگی جنبه تبلیغاتی فراوانی برایشان به ارمغان خواهد آورد در حالیکه بررسی جزئیات این آثار نشان میدهد، این آثار بیشتر از آنکه جنبه تبلیغی برای دستگاه پلیسی و قضایی کشور به ارمغان آورد، ضد تبلیغی کاملا برنامه ریزی شده است.
با این حساب به صورت سرانگشتی اگر سریالهایی اخیر که با مضمون پلیس ساخته شدهاند یا شخصیتهای فرعی پلیس در آن حضور دارند را برررسی کنیم درخواهیم یافت که این تعداد آثار با هدف جلب حمایت ناجی هنر، در خلاء مجوزهای قانونی توزیع میشوند تا مسیر دریافت مجوزهای قانونی از نهاد پلیسی ناجی هنر مسدود نشود.
🟤⚪️🟤 احتمال حمله فرانسه به نیجر به بهانه آزادی رئیس دولت وابسته به پاریس
۱
استعمار به دنبال سرکوب
نیجر صادرات اورانیوم و طلا به فرانسه را ممنوع کرد
گروه بینالملل: بعد از کودتای نظامی ضد رئیسجمهور وابسته به فرانسه در نیجر و حمله مردم به سفارت فرانسه در این کشور، زمزمههایی از دخالت نظامی فرانسه در کشور آفریقایی نیجر به گوش میرسد؛ موضوعی که نشاندهنده تکرار مدل استعماری فرانسویهای برای خاموش کردن صدای مردم آفریقاست. در همین رابطه مقامهای جدید نیجر در اقدامی پیش دستانه، صادرات اورانیوم و طلا به فرانسه را ممنوع اعلام کردند. نیجر هفتمین تولیدکننده اورانیوم در جهان به شمار میرود. رسانههای این کشور آفریقایی گزارش کردند ۱۵ تا ۱۷ درصد از این اورانیوم برای تولید برق در فرانسه به کار برده میشود. در همین حال اخیرا آلمان و اسپانیا نیز تصمیم گرفتند همکاری با نیجر را در پی کودتا در این کشور به حالت تعلیق درآورند. بر اساس اعلام وزارت خارجه فرانسه، پاریس نیز برنامههای حمایت مالی از نیجر را تا زمانی که نظم قانون اساسی در این کشور برقرار نشود، به حالت تعلیق درآورده است. چهارشنبه گذشته بخشهایی از گارد ریاستجمهوری نیجر با محاصره کاخ ریاستجمهوری در نیامی، پایتخت این کشور و مسدود کردن دفتر و اقامتگاه «محمد بازوم» رئیسجمهور نیجر، شورش و کودتای نظامی را آغاز کردند. دیروز سخنگوی گروه «شورای ملی حفاظت از میهن» نیجر وابسته به فرانسه اعلام کرد «حسومی مسعودو»، نخستوزیر موقت نیجر قانونی را امضا کرده که به فرانسه اجازه میدهد به بهانه آزادی محمد بازوم، به کاخ ریاستجمهوری نیجر حمله کند. از سوی دیگر معترضان به دخالتهای خارجی برای دومین روز متوالی مقابل سفارت فرانسه در نیجر تجمع کردند. هزاران نفر با پلاکاردهای ضد فرانسوی مقابل سفارت فرانسه در نیامی گرد آمده و شعارهایی در حمایت از حاکمان نظامی جدید نیجر سر دادند.
نظامیان نیجر میگویند فرانسه در حال برنامهریزی برای آزادی محمد بازوم، رئیسجمهور سرنگون شده است. حکومت نظامی نیجر میگوید دولت سرنگون شده به فرانسه اجازه داده است به منظور تلاش برای آزادی بازوم، حملاتی را به کاخ ریاستجمهوری انجام دهد. حکومت نظامی که از چهارشنبه بازوم را در کاخ ریاستجمهوری محصور کرده است، قبلاً نسبت به تلاشهای خارجی برای بیرون کشیدن او هشدار داده و گفته بود این اقدام منجر به خونریزی و هرجومرج خواهد شد. معترضان روز گذشته خواستار بسته شدن تمام پایگاههای خارجی و تعطیلی نمایندگی دیپلماتیک فرانسه در این کشور آفریقایی شدند. در پی انتشار گزارشهایی درباره طرح فرانسه و «جامعه اقتصادی کشورهای غرب آفریقا» موسوم به اکُواس برای حمله به نیجر، مردم نیجر در حمایت از رهبری نظامی این کشور به خیابانها آمدند؛ حکومتی که در پی کودتای اخیر و بازداشت محمد بازوم، رئیسجمهور نیجر که مواضعی نزدیک به فرانسه داشت، روی کار آمد.
از سویی ریاستجمهوری فرانسه هشدار داد هرگونه حمله به شهروندان فرانسوی، سربازان یا دیپلماتهای آن در نیجر با واکنش فوری مواجه خواهد شد. همچنین پاریس خشونت در مقابل سفارت خود در نیجر را محکوم کرده و از مقامات نیجر خواست امنیت آن را تضمین کنند. در این میان سخنگوی گروه «شورای ملی حفاظت از میهن» نیجر دیروز اعلام کرد حسومی مسعودو، نخستوزیر موقت نیجر قانونی را امضا کرده که به فرانسه اجازه میدهد به بهانه آزادی محمد بازوم، رئیسجمهور نیجر، به کاخ ریاستجمهوری حمله کند.
خبرگزاری اسپوتنیک نوشت در فرمان نخستوزیر موقت آمده است: من، حسومی مسعودو، وزیر خارجه و نخستوزیر موقت نیجر این قانون را امضا کردهام و به موجب آن به فرانسه، کشور شریک اجازه میدهم برای آزادی محمد بازوم که گروگان گرفته شده است، به کاخ ریاستجمهوری نیجر حمله کند.
وزارت خارجه فرانسه گفت امانوئل مکرون، رئیسجمهوری این کشور روز جمعه با بازوم صحبت کرده و پاریس همچنان او را به عنوان رهبر قانونی و مشروع نیجر به رسمیت میشناسد. در همین حال منابعی در ریاست جمهوری فرانسه اعلام کردند هرگونه حمله به شهروندان فرانسوی، سربازان یا دیپلماتهای آن در نیجر با واکنش فوری مواجه خواهد شد. پاریس خشونت در مقابل سفارت خود در نیجر را محکوم کرده و از مقامات نیجر خواست امنیت آن را تضمین کنند. این وزارتخانه همچنین افزود در صورت هرگونه حمله به اتباع یا سفارت فرانسه در نیجر، دولت فرانسه فورا تلافی خواهد کرد.
در همین حال پوسترهایی علیه فرانسه و در حمایت از نیجر و روسیه در دست تظاهراتکنندگان دیده شده است. آنها با قصد احتمالی فرانسه برای حمله به کشورشان و سرنگونی حاکمان فعلی مخالفند. و در تجمع خود فریاد «زندهباد پوتین» و «زندهباد روسیه» و «مرگ بر فرانسه» سر دادند.
🟤⚪️🟤
۲
ژنرال «عمر چیانی»، فرمانده گارد ریاستجمهوری نیجر روز گذشته به عنوان رئیس «شورای ملی دفاع» در تلویزیون این کشور ظاهر شد. چیانی پس از آن به این عنوان منصوب شد که محمد بازوم، رئیسجمهوری نیجر در پی کودتای مسلحانه از قدرت کنار زده شد. در همین حال «آمادو عبدالرحمان» سخنگوی شورای نظامی نیجر گفت: «هدف از نشست اکواس موافقت با طرحی برای تجاوز به نیجر از طریق مداخله نظامی قریبالوقوع در نیامی با همکاری کشورهای آفریقایی غیر عضو در اکواس و برخی کشورهای غربی است. ما بار دیگر به گروه اقتصادی کشورهای غرب آفریقا یا هر ماجراجوی دیگری میگوییم برای دفاع از وطنمان اراده راسخ داریم». شورای نظامی شامگاه شنبه از شهروندان در پایتخت خواست وارد خیابانها شده و به اکواس اعتراض کرده و حمایت خود را از رهبران نظامی جدید اعلام کنند. کودتای نظامی در نیجر با محکومیت گستردهای از سوی همسایگان و شرکای بینالمللی این کشور مواجه شده که با به رسمیت شناختن رهبران جدید مخالف و خواهان بازگشت بازوم به قدرت هستند. نیجر یکی از فقیرترین کشورهای جهان است که سالانه کمکهایی را به ارزش 2 میلیارد دلار دریافت میکند. همچنین شریک امنیتی اصلی برای برخی کشورهای غربی مثل فرانسه و آمریکاست که از آن به عنوان پایگاهی برای مهار خشونت افراد مسلح در منطقه ساحل غرب و مرکز آفریقا استفاده میکنند.
🟪🔹🟪عایدی ایران از تجارت با ونزوئلا را غرب فهمید، شرق نفهمید!
۱
برخلاف ادعای روزنامه شرق، مبادلات تجاری ایران و ونزوئلا به 4 میلیارد دلار رسیده است.
اخیرا این روزنامه غربگرا در تیتری با عنوان «پوچبازی در ونزوئلا» مدعی شده بود که روابط و رفت و آمدها با ونزوئلا هیچ و پوچ است و هیچ دستاوردی برای کشور نداشته است. شرق همان روزنامهای است که با دروغ امضای کری تضمین است، از بانیان خسارات انبوه برجام به کشور است و مدیرمسئول آن، بعدها به اغراق و بلوف و خلافگویی درباره برجام برای جا انداختن برجام اعتراف کرد.
در پاسخ به ادعای شرق درباره پوچ بودن روابط و تعاملات با ونزوئلا، وزارت نفت ضمن ارائه توضیحات تاکید کرد: دولت در راستای توسعه دیپلماسی انرژی و حضور فعال در کشورهای حوزه آمریکای لاتین، سال گذشته مذاکراتی برای نوسازی و توسعه 2 پالایشگاه در ونزوئلا را آغاز کرد که قرارداد تعمیرات اولیه و تأمین تجهیزات نهایی انجام شد و براساس آن ظرفیت پالایش نفت خام پالایشگاه الپالیتو 90 هزار بشکه در روز افزایش یافت.
برای اجرای این طرح بیش از دو میلیون و 800 هزار قطعه فنی از طریق
1600 شرکت تولیدکننده داخلی تهیه و به موقعیت این پروژه حمل و نصب شد. با توجه به اینکه هماکنون فصل اوج تقاضای بنزین در ونزوئلاست و برای ادامه نوسازی این پالایشگاه و انجام تعمیرات اساسی باقیمانده با هدف افزایش ظرفیت پالایش تا 140 هزار بشکه در روز نیاز به توقف کامل فرآیند تولید (SHOT DOWN) در این پالایشگاه است، هماکنون ضمن تأمین آمادگی لازم برای انجام این بخش از پروژه توسط کارشناسان ایرانی در کمترین زمان، در انتظار اعلام زمان اجرای آن از سوی طرف ونزوئلایی هستیم؛ بنابراین هرگونه اخباری مبنی بر اجرایینشدن کار نوسازی پالایشگاه الپالیتو و یا عدم موفقیت آن تکذیب میشود.
یکی از اهداف حضور در پروژه نوسازی پالایشگاههای ونزوئلا امکان پالایش نفت خام و میعانات گازی صادراتی ایران در این کشور است که بخش عمدهای از تراز تجاری 4 میلیارد دلاری دو کشور نیز مربوط به همین موضوع است. درخصوص پروژه دوم ایران برای نوسازی پالایشگاه پاراگوانا، با توجه به اهمیت این قرارداد، مذاکرات فنی جهت نهاییشدن آن ادامه دارد و امید است در آینده نزدیک نهایی و اجرایی شود. نگارنده گزارش شرق توجه داشته باشد که کارهایی که هماکنون شرکتهای ایرانی با اعتمادبهنفس کامل برای حضور در آن مذاکره میکنند همگی برای نخستینبار است که تجربه میشود و برخی از آنها رؤیای چندینساله دولتهای گذشته است که اکنون با توسعه دیپلماسی انرژی در دولت محقق شده است. این امر یک افتخار ملی است که نام ایران عزیز، در ردیف کشورهای صاحب نام و تجربه صنعت نفت در جهان در خارج از مرزهای کشور بهعنوان یک بازیگر جدید عرصه توسعه شنیده شود.
در سفر اخیر رئیسجمهور به ونزوئلا سه قرارداد دیگر با این کشور در بخش نفت و انرژی نهایی و امضا شد. از جمله قرارداد نوسازی بندر خوزه در ونزوئلا بهعنوان یکی از بنادر مبادلات نفتی این کشور با عاملیت شرکت پتروپارس نهایی و امضا شده است و براساس آن پتروپارس بهعنوان نخستین شرکت ایرانی با عقد یک قرارداد EPC که تأمین مالی آن به عهده طرف ونزوئلایی است، بهزودی کار توسعه این بندر نفتی را آغاز خواهد کرد. همچنین یک قرارداد دیگر جهت نوسازی یک مجتمع پتروشیمیایی در ونزوئلا توسط بخش خصوصی ایران نهایی و امضا شده که براساس آن پس از پایان کار توسعه و نوسازی، طرف ایرانی در محصولات تولیدی این شرکت شریک خواهد شد.
توسعه حضور جمهوری اسلامی ایران در حوزه کشورهای آمریکای لاتین و افزایش مبادلات با این کشورها شاهد افزایش خیرهکنندهای است تا جایی که حتی رسانههای خارجی که اخبار مربوط به ایران را عموما بعضا معوج و مغرضانه مخابره میکنند نتوانستهاند این موضوع را نادیده بگیرند و به توسعه حضور ایران در این منطقه معترفاند، حال جای شگفتی و البته تأمل است که برخی از رسانههای داخلی برای منافع جناحی، چگونه حاضرند علیرغم تکذیب رسمی شایعات دروغین و اخبار مغلوط، منافع ملی و واقعیتها را نادیده گرفته و مطالبی کاملا خلاف واقع منتشر کنند.
مورخ صهیونیست: نتانیاهو اسرائیل را به جنگ داخلی میکشاند
مورخ و فیلسوف معروف صهیونیست پیشبینی کرد نتانیاهو اسرائیل را به کام جنگ داخلی میکشاند.
یووال نوح هراری در یادداشتی در هفتهنامۀ فرانسوی اکسپرس، ضمن بررسی تلاش دولت ائتلافی بنیامین نتانیاهو برای نابود کردن دیوان عالی هشدار داد این تلاش فقط برای نابودی دموکراسی در اسرائیل نیست، بلکه بیم آن میرود که کل اسرائیل را به ورطۀ جنگ داخلی سوق دهد.
وی مینویسد: برای فهمیدن بحران سیاسی بیسابقۀ اسرائیل، طرح یک پرسش ضروری و کافی است: چه چیزی قدرت دولتی را مهار و محدود میکند؟ همۀ دموکراسیها بر نظام مهار قدرت استوار هستند. در اسرائیل که نه قانون اساسی دارد، نه مجلس سنا، نه نظام فدرالی و یا هرگونه نظم کنترلکنندۀ قدرت دولتی، تنها دیوان عالی نقش مهار را ایفاء می کند.
اگر ائتلاف کنونی حاکم بر اسرائیل با تصویب لایحه تصمیم بگیرد شهروندان عرب اسرائیلی را از حقوق شهروندیشان محروم کند تنها دیوان عالی اسرائیل میتواند مانع از تصویب این طرح ضدموکراتیک و تبدیل شدن آن به قانون بشود اگر همین ائتلاف تصمیم بگیرد که سندیکاهای کارگری را ممنوع کند، زنان را از حوزۀ عمومی بیرون براند و اسرائیلیهای لائیک را به دادگاههای یهودیان بسپارد، تنها سازوکاری که میتواند مانع شود دیوان عالی اسرائیل است. دولت ائتلافی نتانیاهو میکوشد دیوان عالی را خنثی و با تصویب لایحهای در کنیسا، به نام اصلاح قضایی، تمام اقتدار و استقلال آن را نابود کند. و اگر در این اقدام خود پیروز شود دیگر با هیچ مانع و مهار و محدودیتی روبهرو نخواهد بود.
نتانیاهو پیش از این اعلام کرده بود که قصد دارد قوانین و سیاستهای تبعیضآمیزی علیه عربها، زنان، دگرباشان و شهروندان لائیک تصویب کند. اگر او بتواند دیوان عالی اسرائیل را به حاشیه براند، دیگر هیچچیز جلودار ائتلاف کنونی در قدرت نخواهد بود.
اگر دیوان عالی اسرائیل خنثی و منفعل شود، دولت به سهولت میتواند انتخاباتهای آتی را با تقلب و تخلف برگزار کند.
دولت کنونی اسرائیل چیزی از دموکراسی نمیفهمد.
استقرار دیکتاتوری در اسرائیل نتایج خطرناکی برای همه- و نه فقط اتباع اسرائیل- خواهد داشت. هدایت حکومت ائتلاف کنونی در اسرائیل را متعصبان مدافع ایدئولوژی برتری طلبی یهودی برعهده دارند. این ایدئولوژی خواستار الحاق اراضی فلسطینی به اسرائیل بدون اعطای شهروندی به فلسطینیان است و رؤیای نهایی آن نابود کردن مسجدالاقصی و احداث یک معبد جدید یهودی به جای آن است.
نباید قدرت ایدئولوژی برتری طلب یهودی را دست کم گرفت، زیرا نمایندگان این ایدئولوژی در دولت ائتلافی حاضر در اسرائیل حزب «نیروی یهودی» و حزب «صهیونیستی مذهبی» هستند. وزیر مالیه این دولت، بزالل اسموتریچ اخیراً خواستار نابودی یک شهر فلسطینی شد. افرادی نظیر بزالل اسموتریچ امروز فرماندهی یکی از قدرتمندترین ماشینهای نظامی را دارند که مجهز به سلاح اتمی است. یک دیکتاتوری بنیادگرا در اسرائیل میتواند کل خاورمیانه را به آتش بکشد و نتایج چنین خطری کل جهان را بیآسیب نخواهد گذاشت.
با این حال، یوال نوح ابراز خشنودی کرده که طی ماههای گذشته یک جنبش مقاومت قدرتمند در مقابل نتانیاهو سربرآورده است. صدها هزار نفر علیه ایدئولوژی برتری طلبانۀ او بهپاخاسته و به خیابانها سرازیر شدهاند. دهها هزار نیروی ذخیرۀ ارتش از جمله صدها خلبان نیروی هوایی، کارشناسان جنگ سایبری و فرماندهان واحدهای ضربت علناً اعلام کردهاند که در خدمت یک دیکتاتوری کار نخواهند کرد و اگر باصطلاح اصلاح نظام قضایی کشور ادامه یابد فعالیتهای خود را به حال تعلیق درخواهند آورد.
در حکومتی که موجودیت آن در خطر دائمی است، ارتش اسرائیل نقشی حیاتی دارد و به همین خاطر هم هرگز وارد مجادلات سیاسی نشده است. اما، برای اولین بار این خویشتنداری خاتمه یافته است. فرماندهان قدیمی ارتش اسرائیل، نیروی هوایی و خدمات امنیتی صریحاً سربازان را به ترک خدمت فراخواندهاند. کهنه سربازان ارتش اسرائیل نبرد سیاسی جاری در این کشور را علیه دولت ائتلافی نتانیاهو مهمترین نبرد زندگی خود دانستهاند. در حالی که قرارداد اجتماعی در اسرائیل هماکنون در هم شکسته، ترس و تنفر از این پس
بر مناسبات میان بخشهای مختلف جامعۀ اسرائیل حکفرما شده است. اعضای دولت نتانیاهو معترضان و نیروهای ذخیرۀ ارتش اسرائیل را «خائن» نامیده و خواستار سرکوب شدید مخالفان شدهاند. اسرائیلیها اکنون نگرانند که اسرائیل در آستانۀ جنگ داخلی قرار گرفته است.
تأمین مالی رسانههای معاند از طریق همراه اول را متوقف کنید!
تداوم انتشار آگهیهای تبلیغاتی «همراه اول» در رسانههای خط تحریف و جریان معارض با اصول انقلاب و نظام، تعجب ناظران رسانهای و سیاسی را برانگیخته است.
طی روزها و هفتههای اخیر، آگهیهای همراه اول در صفحات اول و داخلی روزنامههای زنجیرهای مثل اعتماد و هممیهن و خبرگزاری ایلنا به تواتر منتشر شده و این غیر از آگهیهای تبلیغاتی است که مکرراً به اسم همراه اول در کانالهای مجازی اعتماد و انتخاب و عصر ایران و جماران و... منتشر شده است. عجیب اینکه پیش از این و در سالنامه روزنامه اعتماد با موضوع حمایت از اغتشاشات شرارتآمیز سال گذشته نیز، آگهی رنگی همراه اول در صفحه دوم آن ویژهنامه منتشر شده بود. سالنامه روزنامههای شرق و سازندگی نیز از جمله نشریاتی بودند که متولیان امر آگهی و تبلیغات در همراه اول، برایشان تامین آگهی تمام صفحه کردند!
تیمار و فربهسازی نشریات زنجیرهای در حالی است که این نشریات بهطور پیوسته در زمین جریان معارض با اصول نظام بازی میکنند و یکی از کارکردهای ثابتشان، تولید محتوا برای رسانههای ضدانقلاب خارجی است. و به همین دلیل هم منطقاً باید از همان طرف تغذیه مالی شوند و نه از طرف شرکتها و سازمانیهای داخل نظام، که طبیعتاً امکانات بیتالمال، نزد آنها امانت است.
جا دارد هم مدیران و هیئتمدیره همراه اول بهعنوان امانتداران نظام و مردم و هم مراجع حسابرسی و قضایی و امنیتی، بررسی کنند کدام دست نفوذ است که اصرار دارد رسانههای زنجیرهای معاند و معارض و فعال در خط تحریف را در پوشش آگهی تامین مالی کند؟
🟢🟣🟡 اگر میدان و دیپلماسی سرتان میشد که آمریکا تحقیرتان نمیکرد!!!
معاون سیاسی دفتر روحانی مدعی شد: الان دیگر چیزی به نام دیپلماسی نداریم.
حمید ابوطالبی به خبرآنلاین گفت: وقتی با بحران ماهیت در سیاست خارجی، وارد حوزههای دیگر میشویم سردرگمی استراتژیک به وجود میآید و در مسیر اجرائی نیز با بحران روش روبهرو میشویم.
وی افزود: دیپلماسی و میدان را با هم درآمیختند و الان دیگر چیزی به نام دیپلماسی نداریم. دیپلماسی افکار عمومی و دیپلماسی خبر نیز وجود ندارد و تلفیق دیپلماسی و میدان برای حل مسائلی چون افغانستان دیگر کارساز نیست. نمیدانم چرا نمیتوانند با میدان، معضل افغانستان را حل کنند.
این اظهارات، متعلق به مشاور ارشد دولتی است که طی هشت سال، جز دست و پا زدن در باتلاق بستن با کدخدا -آن هم به هر قیمت- کار دیگری در حوزه دیپلماسی بلد نبود و خروجی کار به قدری فاجعهآمیز بود که وزیر خارجه در گزارش برجامی تصریح کرد: «اگر با خوشخیالی، دوستان دوران سختی را در سراب طمع سرازیرشدن شرکتهای غربی از خود نرنجانده بودیم، دوستانمان سرخورده نمیشدند و در دوران سختی رهایمان نمیکردند».
این دورهای است که در آن دیپلماسی با بسیاری از کشورها -غیر از آمریکا و تروئیکای اروپایی- تعطیل شده بود و دولت روحانی از غرب حتی در حد عدول از برجام و اجرای بستههای فریبنده و نازلی مثل اینستکس التماس میکرد.
از آن بدتر این همان دورهای است که از سوی دولت روحانی به عنوان ماه عسل روابط با دولت اوباما تصور میشد اما دولت اوباما ضمن اعمال تحریمهای ویزا و سیسادا و آیسا، شخص آقای ابوطالبی را تروریست معرفی و از صدور ویزا برای وی به عنوان نامزد دولت روحانی برای تصدی نمایندگی ایران در سازمان ملل (نیویورک) امتناع کرد؛ دولت روحانی و شخص ابوطالبی هم این توهین و تحقیر را پذیرفتند. جالب اینکه ابوطالبی میگفت جزو تسخیرکنندگان لانه جاسوسی نبوده و فقط کار مترجمی میکرده است. با اینهمه آمریکاییها از توهین و تحقیر و گروکشی کوتاه نیامدند.
با اینحال آقای ابوطالبی از موضع یک دیپلمات کار بلد و متخصص چنان لفاظی میکند که کس نداند، خیال میکند او و همطیفانش فاتحان قلههای دیپلماسی بودهاند!
نکته دوم این است که اگر موفقیتهای میدان نبود، آمریکاییها همان خرده امتیازات برجامی را هم برای یکی دو سال، به دولت روحانی نمیدادند، چه اینکه تیم روحانی برنامه هستهای را واگذار یا تعطیل کرده بود و چیز دیگری برای چانهزنی نداشت.
سوم؛ حتی اگر آمریکا و انگلیس و فرانسه و امثال آنها الگوی دیپلماسی برای آقای ابوطالبی بودند و او شخصیت مستقل داشت، باید میفهمید که میدان و دیپلماسی از نگاه غرب کاملا در هم تنیدهاند و مثلا میان سازمان سیا و پنتاگون و وزارت خارجه و خزانهداری آمریکا کمترین فاصلهای وجود ندارد. به عنوان مثال تعامل بسیار بالایی میان سیا و وزارت خارجه و پنتاگون در موضوعاتی مانند عراق و افغانستان و خاورمیانه و حتی سیاستگذاری حوزههای فناوری و فضای مجازی وجود دارد و همینطور است ارتباط امآی سیکس و وزارت خارجه و وزارت دفاع آمریکا. با این وصف معلوم نیست ایده مسموم جدایی میدان و دیپلماسی را چه کسانی در مغز آقای ابوطالبی نشا کردهاند؟
❇️ ❇️ ❇️ چه کسانی از ضابطهمندشدن استارتآپها زیان میبینند؟
در اغتشاشات سال گذشته که جریان معاند نظام اسلامی در خارج با حمایت سرویسهای جاسوسی غربی، به همراه مدعیان اصلاحات در مقام شبکه تأمین منافع آمریکا در ایران و پیادهنظام رسانهای دشمن دست به شرارت زدند اما راه به جایی نبردند و از مردم تودهنی خوردند، افراطیون مدعی اصلاحطلبی از اعتصاب حمایت کردند و اغتشاشگران و تخریبگران بانکها و مغازههای مردم را معترض مدنی نامیدند اما اکنون خود را حامی اقتصاد کشور و کسب و کارهای اینترنتی نشان میدهند!
سرویس سیاسی ـ
اخیرا انتشار تصاویری از کشف حجاب کارمندان برخی کسب و کارهای آنلاین با واکنشهای وسیعی مواجه شد. دستگاههای متولی برخوردهای قانونی را آغاز کردند، شماری از مجموعههای مرتبط با یکی از این کسب و کارها طی نامههایی، همکاری خود را قطع کردند، مردم و فعالان فضای مجازی نیز واکنشهای اعتراضی بسیاری داشتند.
در آن سو، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا، در پاسخ به سؤالی درباره واکنش آمریکا به برخورد قانونی با یکی از کسب و کارهای مرتکب ناهنجاری، علیه برخورد مطابق قانون به فضاسازی پرداخت و همزمان روزنامههای مدعی اصلاحطلبی نیز به عنوان امتداد داخلی دشمن همین رویه را پیش گرفتند.
روزنامه سازندگی تیتر «تحدید استارتآپها»(!) زد، روزنامه اعتماد هم با روتیتر» مجوز «ازکی» لغو شد، «دیجی کالا» پلمپ است و «طاقچه» پرونده قضایی دارد» تیتر زد: «استارتآپها زیر فشار» (!)
مدعیان اصلاحات
سال گذشته حمایت از شرارت، اعتصاب و اغتشاش، امسال دلسوز کسب و کارهای اینترنتی!
مدعیان اصلاحات با این تیترها ژست حساسیت و نگرانی برای اقتصاد کشور گرفتهاند، آیا آنها واقعا دلسوز و نگرانند؟ برگردیم به سال قبل. در اغتشاشات سال گذشته که جریان معاند نظام اسلامی در خارج با حمایت سرویسهای جاسوسی غربی، به همراه مدعیان اصلاحات در مقام شبکه تأمین منافع آمریکا در ایران و پیادهنظام رسانهای دشمن دست به شرارت زدند اما راه به جایی نبردند و از مردم تو دهنی خوردند، افراطیون مدعی اصلاحطلبی از اعتصاب حمایت کردند و اغتشاشگران و تخریبگران بانکها و مغازههای مردم را معترض مدنی نامیدند اما اکنون خود را حامی اقتصاد کشور و کسب و کارها نشان میدهند! این دغلکاری نشان میدهد طیف مدعی اصلاحات مانند همیشه علاقهمند به هنجارشکنی، ناامنی و بیقانونی در کشور است و حمایت از اشتغال یکی نقابهایی است که به صورتش میزند.
معلوم میشود همین طیف است که از تدوین قوانین و مقررات لازم در این عرصه و ضابطهمند شدن کسب و کارهای اینترنتی لطمه میخورد.
ماهیت دیکتاتورمآبانه معارضان انقلاب اسلامی
باید یادآور شد که در جریان سفر آیتالله رئیسی به کردستان و حضور وی در بازار سنندج، پس از اینکه یکی از کسبه با شکلات از رئیسجمهور پذیرایی کرد، جریان معاند و مدعیان اصلاحات تأکید کردند که وی باید تحریم شود! پس از آن فعالان فضای مجازی هشتگ انقلاب اجباری را طراحی و ترند کردند و ماهیت دیکتاتورمآبانه معارضان انقلاب اسلامی را افشا کردند.
دستمزد خیانت
پاییز سال قبل، برخی کسب و کارهای اینترنتی که از حمایتها و تسهیلات گسترده برخوردارند، در اقدامی خیانتبار و ضد امنیت ملی، به طرز آشکار از اغتشاشات حمایت کردند و در آتش تخریبگری و شرارت دمیدند. جریان معارض انقلاب اسلامی اما سپس تأکید کرد که باید تحریم شوند و دستمزدشان را تقدیمشان کرد. رویه برخی کسب و کارهای مجازی که همزمان با فعالیت اقتصادی خود، علیه امنیت کشور که نبود آن به ضرر اقتصاد کشور است، اقدام کردند مستلزم برخورد قانونی بود.
اقدام خلاف قانون برخی استارتآپها
علیرغم دریافت تسهیلات و امکانات گسترده
اقدامات خلاف قانون استارتآپهای متخلف در حالی است که آنها تسهیلات و امکانات گستردهای دریافت کردهاند و بخش قابل توجهی از موفقیتشان به دلیل همین حمایتها بوده است.
شایان ذکر است، بیقانونی و هنجارشکنی چند استارتآپ مجموعه زحمتکش جوانان نخبه در استارتآپهای متعدد در کشور را بدنام و زحمات آنها را خدشه دار میکنند.
لزوم ضابطهمندسازی
و نظارت بر استارتآپها
اتفاقات خلاف قانون اخیر از انتخابات غیرقانونی اتاق بازرگانی تا هنجارشکنیهای گسترده در شبکه نمایش خانگی و برخی استارتآپها نشان از یک هجمه ترکیبی است که مستلزم مواجهه ترکیبی است و لزوم ضابطهمندسازی و نظارت بر استارتآپها را بیش از پیش نمایان میکند.
عدم تنظیمگری مناسب نسبت به استارتآپها در دولت مدعیان اصلاحات ـ اعتدال و نیز عدم شفافیت مالی و... میبایست با تدوین سازوکار و قانون دقیق و جامع کسب و کارهای مجازی مرتفع شود، چنانکه هر فعالیت اقتصادی باید در چارچوبی از قوانین و مقررات انجام شود.