🟢🟡🔴نگاهی به عوامل شکست پروژه آشوبهای خیابانی 1401؛ شیشه توهم شکست
۱
پادشاه براندازی لخت بود
گروه سیاسی: آغاز پاییز 1402 را باید پایانی بر یکی از بزرگترین توهمات براندازان جمهوری اسلامی ایران دانست؛ توهم پرهزینهای که پاییز سال گذشته را به یکی از نقاط دشوار و در عین حال عبرتآموز تاریخ معاصر تبدیل کرد. ساماندهی بیسابقه یک آشوب خیابانی بزرگ که با قصد آغاز یک جنگ داخلی تنظیم شده بود، بسیار زودتر از تصورات کودکانه ضدانقلاب خارجنشین تبدیل به یک برگ سوخته از کتاب آرزوهای بدخواهان ایران شد. ماهها تمرکز تبلیغاتی برای روشن نگه داشتن آتش اغتشاش و ناامنی و دهها فراخوان و کمپین مجازی برای شلوغ کردن خیابانهای تهران سرانجامی جز شکست و بیآبرویی برای مهندسان خود نداشت. این رسوایی البته محدود به خیابانهای ایران نماند تا براندازان خارجنشین در سامان دادن یک تجمع واحد در خارج از کشور نیز ناکام بمانند. با این حال مجموعه حوادث سال گذشته که به رسوایی ضدانقلاب در سالگرد اغتشاشات ختم شد را از جهات مختلف میتوان به عنوان یک سوژه سیاسی و اجتماعی مورد بحث و ارزیابی قرار داد. سوژهای که یکسوی آن را تنظیمکنندگان اصلی ناامنیها یعنی دولتهای خارجی و جریانات ضدانقلاب تشکیل میدادند و سوی دیگر آن مردم ایران و نظام جمهوری اسلامی قرار داشتند. به بیان سادهتر از خواب آتش زدن ایران در پاییز سال گذشته تا خواب زمستانی امسال در سالگرد اغتشاشات باید به دنبال شناسایی و فهم یک تک و پاتک حسابشده بود؛ تکی که دولتهای غربی با یک جنگ ترکیبی به موجودیت ایران زدند و پاتکی که متقابلا با تدبیر نظام دریافت کردند. هدف اصلی دولتهای غربی وارد کردن یک ضربه اساسی به ایران با نیت وارد کردن کشور به یک موقعیت بیثبات داخلی و خارجی بود؛ موقعیتی که هم ایران را ضعیف میکرد و هم این امکان را به آنها میداد تا ایران را وادار به پذیرش خواستههای خود کنند. پاتک متقابل اما با نیت حفظ ثبات سیاسی و اجتماعی ایران و حفظ بنیادهای قدرتآفرین کشور بود. عمده حوادث و تغییرات را در کشاکش این تک و پاتک میتوان فهم کرد. حوادث تلخی که بر ایران و ایرانیان گذشت به رغم خسارتهای غیرقابل انکارش، آغاز یک فصل جدید در تاریخ کشور به حساب میآید؛ فصلی که نیروهای ضدانقلاب را به تاریخیترین رسوایی رساند و از جماعتی که سرمایهگذاری زیادی رویشان صورت گرفته بود چیزی جز یک برگ سوخته مشمئزکننده باقی نگذاشت.
به گزارش «وطن امروز»، واپسین روزهای تابستان 1401 و در گرمای شهریور موج جدیدی از آشوبهای خیابانی به بهانه درگذشت مهسا امینی آغاز شد؛ موجی که هرچند در فرم مخرب خود وامدار و مشابه آشوبهای پیشین بود اما تفاوتهای محسوسی نیز داشت. بهگونهای که پس از آغاز فاز مسلحانه سازمان منافقین در 30 خرداد60، کمتر بحران سیاسی و امنیتیای را میشد پیدا کرد که تا این سطح چشمانداز خونینی داشته باشد اما این چشمانداز نه در خلأ شکل گرفته بود و نه قرار بود به شکل مستقیم به مردم عرضه شود.
* تله تجزیهطلبی در نقاب شورش زنانه
بافت تبلیغاتی در آشوبهای خیابانی حول شعار قدیمی یکی از احزاب تجزیهطلب یعنی «زن، زندگی، آزادی» شکل گرفته بود؛ بافتی که البته تنها روی مساله جنسیت یا اصطلاحا شورش زنانه بند نبود و 2 متغیر دیگر یعنی قومیت و مذهب نیز به شکل عیانی در آن حضور داشت.
به عبارت دیگر در نقشه میدانی آشوبها 3 حاشیه در برابر متن تعریف شده بود که تلاش میشد بر مبنای آنها موتور سوخت اغتشاشات تامین شود، نماد و معنا شکل بگیرد و بدنه را با خود همراه سازد. نخستین مورد «زن» بود. درگذشت یک دختر جوان این فرصت را به براندازان داده بود تا سوژه «زن» را بهعنوان نقطه کانونی اقداماتشان به میدان آورند. این سوژه از چند جهت برای آنها واجد فرصت بود:
1- زنان نیمی از جامعه را تشکیل میدهند. دست گذاشتن روی سوژهای که چنین گسترهای را شامل شود در هیچ پوشش دیگری امکانپذیر نیست.
2- به میدان آوردن زنان ناخودآگاه مردان را نیز با خود به همراه میآورد.
3- امکان جلب احساسات عمومی و توجهات خارجی را دارد.
4- دایره کنشگری شورش زنانه بشدت روزمره میشود.
5- قابلیت نمادسازی قوی دارد؛ آنچنان که فعل «بیحجابی» را بهعنوان پروسه رفتاری زنان نشانهگذاری کردند.
۹ مهر ۱۴۰۲
🟢🟡🔴
۲
در این فضا طبیعی بود حرکت به سمت بیحجابی در کشوری که حجاب جزء قوانین آن است با واکنش سختی مواجه میشود که مانع توقف درگیریها خواهد شد.
دومین حاشیهای که در برابر متن تعریف شد عنصر «قومیت» بود. تحریک اقوام برای به خیابان آمدن، تاکید بر اینکه ایران موجودیت چندملیتی(!) است که ملیتهای غیرفارس را سرکوب میکند و نهایتا میدان دادن به گروهها و چهرههای تجزیهطلب برای تهدید انسجام و تمامیت سرزمینی ایران. این چالش اما یک مشکل بزرگ داشت و آن هم این بود که قومیتهای ایرانی قرنهای متمادی به مودت و برادری با یکدیگر رسیدهاند. پس در این مورد بیشترین فعالیت به جریانهای خارج از کشور سپرده شد. شبکه تلویزیونی اینترنشنال بیشترین تریبون ممکن را به سرکردههای گروههای تجزیهطلب داد تا با نرمالیزه کردن صورت مساله تجزیه سرزمینی ایران و ترمیم چهره گروههای تروریستی، آنها را به مرجع اقوام ایران تبدیل کند؛ تجمعات خارج از کشور نیز تبدیل به سیرک هزارپرچمی شد که در آن هر قومیتی با بلند کردن پرچم یک جریان تجزیهطلب به دنبال ضریب دادن به یک جریان تروریستی بود. این مساله تا جایی پیش رفت که حتی برخی مجریان شبکههای خارج از کشور را نیز به اعتراف واداشت و پرده نهایی این نمایش را عَلَم کردن جریانهای تجزیهطلب و هموار کردن مسیری دانستند که در آن تجزیهطلبی تبدیل به یک صورت مساله سیاسی شود. در این میان ائتلاف مضحکی که در آغاز سال نو میلادی با حضور چند چهره خارج از کشور رونمایی شد یک عضو آشنا داشت. عبدالله مهتدی، رهبر گروهک تروریست کومله با خاستگاه تجزیهطلبانه بهعنوان یکی از رهبران آشوبهای خیابانی معرفی شده بود که نمیتوانست بیشتر از یک معنا داشته باشد.
سومین حاشیهای که ضدانقلاب خارجنشین و دولتهای خارجی روی آن تمرکز ویژهای کرده بودند «مذهب» بود. حاشیهای که از قضا میتوانست با حاشیه «قومیت» همپوشانی پیدا کند. در این فضا اهل سنت به عنوان اقلیت مذهبی مورد توجه ویژهای قرار گرفت تا با عنوان قربانی تبعیض(!) تبدیل به بخشی از نیروی میدانی براندازان شود. در این فضا یکی از کمیکترین بخشهای پروژه عیان شد و عبدالحمید به عنوان جدیترین و شناختهشدهترین شخص حامی طالبان در ایران، در جایگاه لیدری شورشی قرار گرفت که مدعی دفاع از حقوق زنان بود!
حاصل جمع این 3 شکاف که البته هنوز نیز در دستور کار است به دنبال تعریف 3 حاشیه در معرض تبعیض بود: زنان، اقوام و اقلیت مذهبی؛ 3 بخشی که باید همدیگر را تقویت میکردند و آتش آشوب خیابانی را روشن نگه میداشتند. در بیش از 4 دههای که از پیروزی انقلاب اسلامی ایران میگذرد، گروهکها و جریانهای مختلف با دست گذاشتن روی هرکدام از این 3 مؤلفه به دنبال ایجاد بحران سیاسی و امنیتی بودهاند اما پاییز 1401 فصلی بود که هر 3 مؤلفه با حمایت از سوی یک شبکه تنظیمگر خارجی همدیگر را پوشش میدادند. به همین خاطر زنان که عمدتا سوژه طبقه متوسطی شناخته میشدند در کنار سوژه قومیت و مذهب که تجزیهطلبان و تکفیریها به سمتشان میرفتند قرار گرفت تا به صورت شبکهای گزاره تبعیض را برجسته کنند.
* پاتک اصولی و خردمندانه در سیاست داخلی و خارجی
اگر به شکل اختصاری سرمایهگذاری روی این 3 بخش را بهعنوان تک خارجنشینان در نظر بگیریم، به شکل آسانتری میشود به پاتکی داخلی در این بحران امنیتی توجه داشت.
الگوی کلان نظام در مواجهه با این 3 تله مبتنی بر جلوگیری از تقویت شکافها بود. تصور و سناریوی خارجنشینان از اقدامات موردی کشف حجاب در شهرهای بزرگ این بود که نظام را به برخورد شتابزده میرساند و در شرایطی که مساله درگذشت یک دختر جوان هنوز روی احساسات عمومی سوار است، یک نارضایتی گستردهتر و به شکل انباشته به وجود میآید.
با این حال سیاستگذاران و قانونگذاران مشی رفتاری و رویه قانونی خود را به سمتی بردند که از سویی در برابر قانون حجاب عقبنشینی نکنند و از سوی دیگر به سمت عکسالعملهایی که فضا را رادیکال کند حرکت نکنند. از سوی دیگر در مواجهه با خشم متدینینی که اقدامات ناهنجار صورت گرفته را برنمیتابیدند معطوف به تثبیت این گزاره بودند که مواجهه صحیح با موضوع حجاب مواجهه تنبیهی سخت نیست.
در مواجهه با تحرکات قومی و مذهبی نیز ضدانقلاب انتظار برخوردهایی را داشت که جنگ قومی و بویژه مذهبی را گریزناپذیر کند. با این حال بیشترین گزارهای که از سوی نظام روی آن پافشاری شد مساله انسجام ملی و صیانت سرزمینی ایران بود. از قضا یکی از نقاط عطفی که بدنه همسو با آشوبگران را به تردید جدی انداخت دوگانهای بود که در یکسوی آن براندازان خارجنشین حتی در کلام از حفظ تمامیت ارضی ایران استنکاف میورزیدند و در سوی دیگر نظام جمهوری اسلامی که با تمام قوا حافظ تمامیت ارضی و انسجام سرزمینی ایران بود.
۹ مهر ۱۴۰۲
🟢🟡🔴
۳
در یکسو براندازانی بودند که هر المان مقوم هویت و یکپارچگی ملی ایران را بر نمیتافتند و حتی ورزشکاران ملی ایران را نیز آماج حمله قرار میدادند و در سوی دیگر جمهوری اسلامی بود که نمادی از «یک پرچم، یک کشور و یک ملت» به حساب میآمد. اعزام فرستاده ویژه رهبر انقلاب به استان سیستانوبلوچستان برای دلجویی از خانوادههای عزادار که در نماز جمعه زاهدان عزیزان خود را از دست داده بودند، پیگیری جدی بحران آب در این منطقه، کلید خوردن پروژههای اقتصادی مثل راهآهن زاهدان و... از دیگر مواردی بود که در میدان عمل نیز نشان از برخورد خردمندانه در برابر نقشه جنگ داخلی داشت.
به سرچشمه خارجی تحرکهای مذهبی و قومیتی نیز با دیپلماسی فعال پاسخ داده شد. ایران از روز نخست ناآرامیهای غرب کشور، گروهکهای تروریستی حاضر در اقلیم کردستان عراق را تحت فشار قرار داد. برخورد قاطع با این گروهکها که نهایتا به توافق امنیتی با بغداد منتهی شد در نهایت این جریانها را محدودتر از گذشته کرد. از سوی دیگر بهبود روابط با کشورهای حاشیه خلیج فارس و از سرگیری مجدد رابطه تهران و ریاض باعث شد ضدانقلاب که سالیان سال از کیسه سعودی ارتزاق میکرد یکی از مهمترین حامیان خود را از دست بدهد. این مساله بیش از همه در امکان محدود کردن جریانهایی خود را هویدا ساخت که سرمایهگذاریشان معطوف به شکافهای مذهبی بود.
شیشه توهماتی که شکست
به حداکثر رساندن خطای شناختی آشوبگران برای در میدان نگهداشتن بدنهای که به دنبال ناامنسازی کشور بود تا جایی پیش رفت که بخشی از این بدنه دروغهای شاخداری همچون فرار مسؤولان به ونزوئلا، شکاف میان نیروهای نظامی و احتمال کودتای برخی نظامیان علیه جمهوری اسلامی و مواردی از این دست را هم باور کردند. در هفتههای گذشته برخی چهرههای شناخته شده در رسانههای فارسیزبان خارج کشور زبان به اعتراف گشودند و عملا به کذب بودن این اخبار اشاره کردند.
یقینا یکی از نکات برجسته در آشوبهای سال گذشته میزان بیسابقه خطای ادراکی بود که این رسانهها برای مخاطبانشان به وجود آوردند. تا جایی که بدون اشراف نسبت به این متغیر نمیتوان رفتارهای از سر استیصال آشوبگران را در سنجه نقد و بررسی قرار داد. اهم کلیشههایی را که در این جنگ شناختی طرح میشد میتوان در این موارد ذکر کرد.
الف- جمهوری اسلامی در یک انزوای بینالمللی قرار گرفته است: بر اساس این کلیشه تمام دولتهای غربی با قطع رابطه با تهران منتظر پیروزی انقلابی بودند که ضدانقلاب خارجنشین از مهمترین بازیگرانش به حساب میآمد. تکرار دائمی این گزاره اما جایی تبدیل به برگ رسوایی براندازان شد که با آرام شدن تدریجی خیابانها، نهتنها دولتهای غربی روابط مرسوم دیپلماتیک را با تهران از سر گرفتند که طرد و محدودیت ضدانقلاب را نیز در دستور کار قرار دادند. تحت فشار قرار دادن آلبانی که منجر به ماجرای ورود پلیس این کشور به کمپ «اشرف ۳» و تهدید منافقین و ارسال برخی تجهیزات آنها به ایران شد، مبادله زندانی با آمریکا، آزادسازی منابع بلوکه شده ایران در کرهجنوبی، آزادی اسدالله اسدی، برقراری روابط با عربستان و برخی دیگر از کشورهای منطقه، حضور بیحاشیه رئیسجمهور در سازمان ملل، برقراری تماسهای دیپلماتیک با دولتهای اروپایی، طرد ضمنی مسیح علینژاد از سوی دولت آمریکا، فعال شدن واسطهها برای تبادل پیام مذاکراتی میان ایران و آمریکا، عضویت در بریکس به عنوان یکی از مهمترین دستاوردهای سیاست خارجی کشور و دهها مورد مشابه دیگر در کمتر از 6 ماه گذشته نشان از عمق توهمی داشت که ضدانقلاب در آن دست و پا میزد. جریانات بیهویتی که یک سال پیش مدعی پلمب شدن سفارتخانههای ایران بودند، اکنون شاهدند با به سنگ اصابت کردن تیرشان، تبدیل به مهره کم اعتبار و سوختهای برای دولتهای غربی شدهاند.
ب- پایگاه مردمی نظام جمهوری اسلامی از بین رفته و مردم دیگر تمایلی به دینداری ندارند: بر اساس این کلیشه نظام فاقد هرگونه حامی است و توانایی بسیج عمومی در دفاع از خود را ندارد، از سوی دیگر با عدم تمایل مردم به دین و شریعت، عملا گفتمان دینی انقلاب اسلامی نیز وجاهت خود را در جامعه از دست داده است. این کلیشه که تاثیر زیادی در ایجاد توهم سهلالوصول بودن براندازی داشت، در ماههای نخست آشوبها بارها از سوی چهرههای خارج از کشور و رسانههای ضدانقلاب تکرار میشد. با این حال 22 بهمن 1401 به گواه تمام مستندات یکی از کمسابقهترین راهپیماییهای تاریخ انقلاب به حساب میآمد؛ حضوری که نشان از پایگاه عظیم حامیان انقلاب اسلامی داشت. تکرار حضور این جمعیت در نماز عید سعید فطر، جشن میلیونی غدیر در سراسر کشور، مراسم اربعین حسینی در کربلا و... مثال نقض غیرقابل تردیدی بر گزاره تهی شدن فضای اجتماعی و سیاسی کشور از گفتمان دینی بود.
۹ مهر ۱۴۰۲
🟢🟡🔴
۴
ایران پساآشوب 1401
اما با شکست پروژه آشوب و جنگ داخلی در پاییز 1401 چه مولفههایی برجسته شد؟
1- پادشاه براندازی لخت است: در آشوب 1401 برای نخستینبار با هدایت غرب یک ائتلاف کامل از ضدانقلاب شکل گرفت؛ ائتلافی که در آن سلطنتطلب، مدعی لیبرال - دموکراسی، تجزیهطلب و... در کنار هم قرار گرفتند تا ظرفیت حداکثری براندازان را عیان کنند. در این مسیر نیز رسانههای فارسیزبان خارج از کشور عملیات تبلیغی گستردهای برای منجیسازی از برخی چهرهها همچون فرزند شاه مخلوع را در دستور کار قرار دادند. ائتلافی که شاهزاده، سلبریتی، تروریست و... را در یک قاب نشانده بود، بسیار سریعتر از هر پیشبینی بدبینانهای، خالی بودن دست مدعیان براندازی را نمایان کرد. مردم با چشمان خود دیدند برجستهترین چهرههای مدعی براندازی نه ادراکی از واقعیات دارند، نه اختیاری در برابر دولتهای بیگانه و نه حتی آنقدر سیاستورزی دارند که به دعوت تحقیرآمیز صهیونیستها نه بگویند. عیان شدن وزن پهلوان پنبهای اپوزیسیون بیش از هر وجه دیگری در شکست آشوب 1401 به براندازان ضربه زد.
2- توطئه، توهم نیست: حوادث یک سال گذشته یکی از باورهای غلط موجود در جامعه را بیاعتبار کرد. اگر تا قبل از پاییز 1401 کسی حرف از ایده تجزیه سرزمینی ایران میزد، بسیاری آن را یک توهم میپنداشتند. حوادث پارسال اما برای لایههای معترضی که فاصله زیادی نیز با نظام دارند، این واقعیت را عیان کرد که توطئه تجزیه ایران نه یک توهم؛ که از قضا یک سناریوی برنامهریزی شده است. مولفه امنیت که بسیاری معتقد بودند به خودی خود حفظ میشود در پس حوادث سال گذشته تبدیل به یک موضوع عینی شد. مرجعیت یافتن گروههایی که عملا نتیجه نسخه تجویزیشان برای ایران همچون نسخه منافقین در خرداد 60 و مخالفان دولت سوریه در دهه90 بود، پرده از رخسار خونخوار ضدانقلاب کنار زد. یقینا در ایران پساآشوب 1401 راحتتر میتوان از مولفه امنیت و ضرورت آن در پس هر اقدامی سخن گفت.
3- نظام اسلامی، پاسدار دینداری مردم است: در سالهای اخیر برخی جریانات به ظاهر دینی نیز همراستا با ضدانقلاب با ارائه یک روایت سکولار از دینداری سعی داشتند این تصویر را تثبیت کنند که بدون قانونگذاری شریعتمحور، دینداری آسانتر است. با این حال عیان شدن وجه ضددینی براندازانی که مدعی تساهل مذهبی هستند، این واقعیت را هویدا کرد که نظام اسلامی، پاسدار اصلی دینداری مردم در برابر جریاناتی است که با هر نماد و نشان دینی سر ناسازگاری و جنگ دارند. کمپینهای ضدانقلاب علیه ماه محرم، تشویق به توهین به مقدسات دینی، هجمه به بانوان محجبه و مصادیقی از این دست میزان بیاعتباری این قرائت سکولار را عیان کرد.
۹ مهر ۱۴۰۲
🟣🟡🟣راز نمایش سیاسی محسن آرمین
محسن آرمین، از چپهای ستادی و از دستگیر شدگان فتنه 88 به تازگی پیرامون انتخابات امسال اظهار کرده است: اگر تا یک سال پیش گفتمانهای آوانگارد و رادیکال رقیب جذابیتی داشتند تجربه سال ۱۴۰۱ نشان داد این راهکارها چقدر ناممکن و نامفیدند و حاملان و رهبران آن تا چه اندازه انبانشان خالی و درکشان از موازنه قوا در داخل ایران ناصواب و در اداره و رهبری آن ناتوانند. اکنون دستکم بخش اعظم جامعه در عین اعتراض و نارضایتی از وضع موجود نه امیدی به صاحبان و حاملان گفتمان رادیکال و آوانگارد دارد و نه قدرتهای خارجی را دلسوز و حامی خود میداند. از این رو فکر میکنم گوش جامعه به گفتمان اصلاح طلبی شنواتر شده است.
به گزارش جماران، او می افزاید: در این شرایط اصلاح طلبان باید ارتباط خود را با جامعه تقویت کنند. با آنها بیشتر صحبت کنند، پیشنهادها و طرحهای خود را در عرصه عمومی به گفت و گو و نقد بگذارند، با صراحت و شفافیت بیش از گذشته به نقد حاکمیت و دفاع از حقوق اقشار مختلف بپردازند، بدون آن که به دام تضاد کاذب صندوق محوری و جامعه محوری بیفتند، با جلب اعتماد افکار عمومی و تقویت پایگاه اجتماعی خود و تغییر موازنه قوا حاکمیت را به برگزاری انتخاباتی معنی دار قانع یا وادار سازند. این نه به معنای خارج کردن انتخابات از برنامه اصلاحات است و نه به معنای شرکت غیر مشروط در هر انتخاباتی. [2]
*قضیه وقتی جالب می شود که بدانیم این اظهارات ظاهرالصلاح (بخش اول اظهارات) را یکی از "چپهای تحریمی" و یکی از حامیان تحریم انتخابات مطرح کرده است.
اکنون باید با این پارادوکس چه کرد و چگونه می توان اظهارات یک رجل سیاسی اصلاح طلب مبنی بر اینکه هم حرکت رادیکال خوب نیست و هم حضور در انتخابات مشروط است (بخوانید انتخابات باید تحریم شود!) را با هم منطبق کرد!؟
پاسخ اینست که آرمین در حال انجام یک "عملیات فریب" است.
او به مردم و ناظران اظهاراتش نمی گوید که مشارکت مشروط یا همان تحریم انتخابات به معنای انتخاب راه مسلحانه -به جای صندوق رأی- برای اصلاح است. و فریب از اینجا شروع می شود که پس از عبور آهسته از این نکته مهم؛ آرمین اصرار دارد که انتخابات قانونی فعلی هم غیر قابل قبول است و بایستی تحریم شود. (مشارکت مشروط به این معنی است که انتخابات فعلی برای ما قابل قبول نیست مگر اینکه نظام؛ شرایط تحمیلی ما را بپذیرد)
و آنچه در این بین رخ می دهد این است که تکه نمایشی آرمین مبنی بر اینکه حرکت رادیکال خوب نیست؛ مثل حرفی که باد هواست در یاد کسی نمی ماند اما فعلی که اجرا می شود؛ تصمیم آرمین و سایر چپهای تحریمی برای تحریم انتخابات است.
اینکه آرمین و امثال آرمین بعنوان چپهای تحریمی و بانیان آشوب چرا دست به این نمایش می زنند و حقیقت "دو راهی حرکت مسلحانه یا صندوق رای" را کتمان می کنند نیز ساده است.
آنها به این نمایش نیاز دارند تا از کمند برخورد امنیتی نظام با قصابان مردمسالاری و بانیان آشوب بگریزند و برای همین در ظاهر ماجرا، هم کلمه تحریم انتخابات را به کار نمی برند و هم با لفاظی از این می گویند که حرکت رادیکال قابل قبول نیست!
درباره حرکت خیانتبار تحریم انتخابات و عبارت مشارکت مشروط می توانید یکی دیگر از گزارش های وبلاگ مشرق را نیز در اینجا بخوانید.
گفتنیست، غلامحسین کرباسچی، از رجال مبرّز حزب کارگزاران به تازگی درباره تز خیانتبار تحریم انتخابات گفته بود: ما اگر انتخابات را هم کنار بگذاریم چه باید بکنیم؟ یا باید از کار سیاست کنارهگیری کنیم یا باید به یک شیوهای حرف خودمان را بزنیم. اگر بخواهیم متوسل به تظاهرات و خیابان شویم که این کار سیاسی نمیشود. +
۹ مهر ۱۴۰۲
🟤🟢⚪️خادم و خائن زاهدان در پیشگاه قضاوت مردم
محمد کرمی، استاندار سیستان و بلوچستان، روز جمعه گذشته در دیدار با تعدادی از طلاب سیستان و بلوچستان با بیان اینکه امروز در جنگ شناختی قرار داریم و دشمن با وجود ظرفیت های فراوان سعی در ناامید کردن مردم دارد، گفته است: در این جنگی که دشمن راه انداخته به دنبال شکستن اراده جوانان است و با ایجاد یاس و ناامیدی در دل آنها به دنبال رسیدن به اهداف خود هستند.
وی در ادامه با اشاره به ظرفیت ها و استعدادهای اقتصادی استان سیستان و بلوچستان تصریح کرد: سیستان و بلوچستان جوان تاجر ندارد و باید برای آموزش جوانان به عنوان تجار آینده برنامه ریزی دقیق صورت گیرد، البته در حال حاضر نیز آموزش تعدادی از جوانان در حال پیگیری است.
به گزارش ایرنا، کرمی می افزاید: در حال حاضر در سیستان و بلوچستان اقداماتی برای صادرات در حوزه های مختلف انجام میشود که اینها نشان دهنده ثروتمند بودن این استان است، بر این اساس نباید از کلمه محرومیت برای آن استفاده کرد. [3]
*سخنان کارشناسانه و البته دلسوزانه استاندار محترم سیستان و بلوچستان که منبعث از واقعیت هستند؛ شاقول قضاوتی است در مقابل آنها که جوان عزیز بلوچ و سیستانی را صرفا برای سنگ پرانی، شنفتن تحلیلهای غلط سیاسی، شعار دادن و ترویج نفرت می خواهند.
همان ها که احساسات مردم را مشوش می کنند، شرمشان می آید از ثروت سیستان حرف بزنند و به جای اینکه "جوان" را تاجر و مرد کار و تلاش بخواهند؛ سیاست زده و سنگ به دست می خواهند.
همه باید بدانیم که "گزینه خیابان" هیچ مشکلی را حل نمی کند و صرفا به ناامنی و درازدامن شدن مسائل منتج خواهد شد. از این گذشته مردم و جوانان عزیز همچنین باید خادم و خائن را با عقلانیت تشخیص بدهند وگرنه دشمنان از منبر رسول خدا بالا خواهند رفت و جامعه از مسیر حق منحرف می شود.
۹ مهر ۱۴۰۲
🟢⚪️🔵پشت پرده دستگیری فرزندان یکی از مقامات ارشد قوه قضائیه/ چرا کسی به دستگاه قضایی اعلان جنگ نداده است؟
۱
مبارزه با فساد در اندرونی دستگاه قضایی با دستور مستقیم قاضیالقضات نشانههایی روشن دارد؛ این بار کسی علیه نظام اعلان جنگ نداده است!
سرویس سیاست مشرق- پنجم آبان ماه سال ۹۸، درست کمتر از بیست روز قبل از روی دادن فاجعه غمانگیز فتنه بنزینی، حسن روحانی رئیسجمهور وقت در سخنانی عجیب به فعالیتهای ضد فساد دستگاه قضایی کشور که اتفاقاً آن روزها نشانه امیدآفرینی در خود داشته و بهصورت چشمگیری با استقبال مردم و حتی جریانهای مختلف سیاسی روبهرو شده است واکنش منفی نشان داد. روحانی در آن نطق قابلتوجه در پایان جلسه هیئت دولت گفته بود که این فعالیتها نمایشی بوده و در جهت انتخابات صورت گرفته است.
حاضران در آن نشست گفتهاند که رئیسجمهور در آن جلسه بهشدت برافروخته بوده و گفته بود: «سه لایحه شفافیت، مبارزه با فساد و تعارض منافع در این راستا، تدوین و به تصویب رسیده است و معتقدیم تا زمانی که در کشور شفافیت نباشد، بقیه امور در مسیر مبارزه با فساد جنبه نمایشی دارد و به درد مردم نمیخورد. البته اگر اینگونه اقدامات برای انتخابات است، حرفی در آن نیست اما اگر واقعاً به دنبال از بین بردن فساد هستید، باید شفافیت، رقابت سالم و صادرات غیرنفتی توسعه پیدا کند.»
روحانی ادامه داده بود که چنانچه صاحب هر شرکت بزرگی به دلایل مختلف روانه دادگاه شود، قطعاً تقاضایی شکل نخواهد گرفت، البته باید با فساد مبارزه کرد، اما نباید شرکتها تعطیل شود. رئیس دولت تدبیر و امید بار دیگر کلمه انتخاباتی بودن را برای فعالیتهای دستگاه قضایی کشور انتخاب کرد و مدعی شده بود که اینگونه اقدامات به هر دلیلی ازجمله اینکه بخواهید در انتخابات شعاری را مطرح کنید به ضررتان تمام خواهد شد و در فردا روزی خواهم گفت که چه کسی کشور را تعطیل کرده است؛ لذا باید از شرکتهای خصوصی حمایت کنیم.
به برادرم دست بزنید اعلان جنگ میکنم!
یک روز پس از انتشار سخنان روحانی و انتقاد او از مبارزه با فساد، جهانگیری معاون اول دولت نیز در گفتگویی به انتقاد از این موضوع پرداخت و اقدامات اخیر را جناحی و تبعیضآمیز خوانده و در ادعایی عجیب گفته بود که دولت در مبارزه با فساد تمام توان خود را گذاشته است.
آن روزها پوری حسینی رئیس سازمان خصوصیسازی به دلیل اتهامات فراوان درزمینهٔ فساد دستگیرشده بود، این دستگیری باعث شده بود تا رئیس دولت و معاون اولش با نیش و کنایه شدید علیه مبارزه با فساد موضع گرفته و با جناحی کردن ماجرا سعی کنند پای دولت را از این پرونده بزرگ بیرون بکشند. روایتشده است که پس از دستگیری پوری حسینی، حسن روحانی گفته بود که دولت بعدی یا داعشی (لقبی که روحانی به مخالفانش میدهد) است که همهتان را حذف میکند و یا همراه که برای بودنتان التماس میکند؛ پس بایستید و اعتراض کنید!
البته این اولین بار نبود که حسن روحانی به سیم آخر زده و تلاش کرده بود پروندههای فساد منتسب به نزدیکانش را با جاروجنجال سیاسی حل کند، مقاومت حسن روحانی در برابر مفاسد نزدیکان خودش به مناظرات تلویزیونی نامزدهای ریاست جمهوری سال ۹۶ بازمیگردد، در آن مناظرات طوفانی سید ابراهیم رئیسی به مقاومت روحانی برای برخورد با تخلفات برادرش اشارهکرده و گفته بود که فساد اگر در زیر عمامه آقای روحانی هم باشد، باید با آن برخورد شود. وی همچنین گفت اگر جای شما بودم اجازه مجازات آنها را میدادم.
روایت است که پس از شایعه شدن خبر دستگیری حسین فریدون برادر رئیسجمهور توسط نهادهای امنیتی، روحانی در پیغامی خاص گفته بود که اگر برادرم دستگیر شود اعلام جنگ خواهم کرد، حجتالاسلام محسنی اژهای همان زمان در حاشیه سمینار حفاظت اطلاعات قوه قضائیه در جمع خبرنگاران با اشاره به تحتفشار قرار گرفتن قوه قضائیه به خاطر جدیت این قوه در دستگیری فریدون، گفته بود که کسانی گفتند که اگر فلان کس را قبل از انتخابات احضار کنید، ما اعلانجنگ میکنیم؛ ولی ما تسلیم نشدیم. برخی که خودشان قائل بودند که باید افراد علنی مجازات شوند، امروز حرفهای دیگری را مطرح میکنند.
مبارزه با فساد یک نمایش سیاسی نیست
جناحی نبودن مبارزه با فساد در دستگاه قضایی باعث شده است که پروندههای دانهدرشتها روی میز قرارگرفته و افکار عمومی از آن مطلع باشند، آخرین پرونده ازایندست مربوط به ماجرای دستگیری فرزندان یکی از مقامات ارشد دستگاه قضایی است که در فضای رسانهای نیز پرسروصدا بوده است، اما این بار برخلاف گذشته نه در درون دستگاه قضایی و نه در بیرون از آن هیچ مقامی مانع از رسیدگی تمامعیار به این شبکه فساد نشده و علیه آن اعلام جنگ نکرده است.
۹ مهر ۱۴۰۲
🟢⚪️🔵
۲
اواخر هفته گذشته مسعود ستایشی، سخنگوی قوه قضاییه در جمع خبرنگاران و در پاسخ به سؤالی درباره ادعای بازداشت یا احضار فرزندان یکی از مقامات ارشد دستگاه قضایی اعلام کرد که پروندهای در این زمینه تشکیلشده و با جدیت و بدون هیچگونه تبعیضی به پرونده رسیدگی خواهد شد، سخنگوی قوه قضائیه گفته بود که هرزمانی که به لحاظ قانونی اجازه اطلاعرسانی داشتیم، اطلاعرسانی خواهد شد.
البته پیشازاین و از گوشه و کنار شایعاتی درباره دستگیری یک شبکه فساد منتشر و در آن اشاراتی به عضویت فرزندان یکی از مقامات فضایی در این باند شده بود، در آن زمان به دلیل حساسیت بالای پرونده و انتساب برخی افراد به آن اخبار درباره روند رسیدگی به پرونده بهصورت قطرهچکانی منتشرشده و حالا سخنگوی دستگاه قضایی بر وجود این پرونده صحه گذاشته است.
اما ماجرای این پرونده جنجالی چیست و چرا اطلاعرسانی درباره آن در این بازه زمانی خاص صورت گرفته است؟
اوایل تابستان امسال گزارش مقدماتی درباره یک شبکه فساد بهصورت ویژه روی میز رئیس دستگاه قضایی قرار میگیرد؛ اما این پرونده با سایر موارد مشابه با خود یک تفاوت چشمگیر دارد، در بخشی از این پرونده که مرتبط با پرونده بزرگترین بدهکار بخش غیردولتی نظام بانکی بوده به این نکته اشارهشده بود که ردپای دو تن از فرزندان یکی از مقامات دستگاه قضایی نیز دیده شده است.
در متن این پرونده به این موضوع اشارهشده بود که یک باند تبهکار با تأسیس چندین شرکت میلیونها یورو، درهم، دلار و ین از بانکهای مختلف اعتبار گرفته و آن را پس ندادهاند، در این سوژه خاص فقط در یک قالب اعتبار اسنادی ۲ میلیارد ین ژاپن اخذشده و ۶۵ هزار میلیارد ریال تسهیلات در دهه ۸۰ گرفتهشده که ایفای تعهد نشده است.
این اعداد و ارقام نجومی باعث شده بود که قوه قضائیه و ضابطین مرتبط با آن در سازمان اطلاعات سپاه با حساسیت ویژه ورق به ورق اسناد را موردبررسی موشکافانه قرار دهند. رسیدن به نام دو تن از فرزندان مقام ارشد قضایی در میانه این پرونده باعث شد تا رئیس دستگاه قضایی یک کارگروه ویژه برای این پرونده تشکیل داده و به دستور مستقیم قاضی القضات این شبکه مورد بررسی صریح و دقیق قرار بگیرد.
البته قبل از این نام این دو شخص در موارد مشابهی نیز در دورههای گذشته توسط ضابطین گزارش شده بود اما به دلایلی ازجمله نیاز به بررسی و تحقیق بیشتر، روسای وقت قوه قضائیه به آن رسیدگی نکردهاند.
دستور مستقیم اژهای برای رسیدگی به این پرونده باعث شد تا برخی گروههای سیاسی نیز دستبهکار شده و با راه انداختن بازار داغ شایعات روی قوه قضائیه اعمال فشار کنند. ازجمله دادن اطلاعات مخدوش به یک رسانه ضدانقلاب و نیز بازنشر آن در برخی کانالهای تلگرامی بخشی از پروژه در ماههای اخیر بوده است. بااینوجود رئیس دستگاه قضایی زیر بار اعمالنفوذهای مکرر سیاسی نرفته و دستور بررسی و ارسال گزارش نهایی را داده است.
از پرونده جنجالی فرزندان مقام ارشد قضایی چه میدانیم؟
پرونده رسیدگی به این شبکه فساد با هدایت فرزندان یک مقام ارشد قضایی در چند مرحله مورد بررسی قرار گرفته است. بنا بر اطلاعات و گزارشات تائید شده پس از دستور رئیس دستگاه قضایی در رسیدگی منصفانه به این سوژه خاص، در ابتدا دستور ورود به منزل و بازرسی از اماکن موردنظر از سوی شخص رییس قوه قضاییه صادرشده و در مرحله اول نیز هشت نفر از افرادی که در این فساد دخیل بودهاند دستگیر شدند.
نکته قابلتوجه درباره روند رسیدگی به این پرونده جنجالی آن است که بهمنظور افزایش دقت در رسیدگی بهتمامی ابعاد ریزودرشت این شبکه سازمان اطلاعات سپاه و حفاظت قوه قضائیه بصورت مشترک به ابعاد مختلف آن رسیدگی میکنند.
بر اساس گزارشی که ضابطین این پرونده جمعآوری کردهاند اتهامات اصلی دستگیرشدگان این شبکه مربوط به مواردی چون پولشویی، کارچاقکنی و تحصیل مال نامشروع بوده است.
این پرونده در حال حاضر در مرحله تکمیل کیفرخواست قرار گرفته و بهزودی به دادگاه ارسال خواهد شد.در روزهای اخیر شایعاتی چون ماده ۴۷۷ از سوی برخی رسانهها شایعه شده بود که از اساس کذب بوده است زیرا پرونده هنوز در مرحله تکمیل تحقیقات بوده و به دادگاه ارسال نشده است! همچنین عدم اطلاعرسانی دستگاه قضایی در مرحله تحقیقات به دلیل حساسیتهای موجود در آن بوده است، اکنون پس از تکمیل پرونده اطلاعات مرتبط با آن از سوی دادگاه به اطلاع عموم خواهد رسید.
اما نکته قابلتوجه درباره این پرونده نحوه مواجهه یکی از منتسبین به آن در دستگاه قضایی بوده است که شایان تقدیر است، باوجودآنکه فرزندان یک مقام قضایی با عناوین اتهامی مهمی روبهرو شدهاند اما پرونده در دستگاه قضایی فاقد ذینفع است به این معنا که مقام قضایی ارشدی که فرزندانش مورد اتهام هستند برخلاف روال رایج سیاسی نهتنها سعی در اعمالنفوذ در پرونده نکرده است بلکه با همکاریهای واجد وصفی سعی کرده است
۹ مهر ۱۴۰۲
🟢⚪️🔵
۳
که به باز کردن گرههای موجود در پرونده نیز کمک کند. به عبارتی ساده این بار برای مبارزه با فساد کسی علیه دستگاه قضایی اعلام جنگ نکرده است.
بنا بر اطلاعات رسیده به «مشرق» در این پرونده مقام ارشد قضایی نهتنها اخلالی در برخورد با فرزندانش ایجاد نکرده است، بلکه نقش به سزایی نیز در بررسی تمام و کمال آن نیز داشته و هیچ ابهام مستندی درباره دست داشتن ایشان در نقاطی کمپیدا از پرونده وجود ندارد. ایشان از همان روزهای ابتدایی در جریان جزئیات این پرونده قرار داشته و نظام را سپر بلای فرزندانش در مبارزه با فساد نکرده است.
این روحیه از جانب ایشان نشانه «مبارزه سیستماتیک با فساد» در دستگاه قضایی است، درحالیکه رسانههای ضدانقلاب با ضریب گروههای خاص سیاسی در داخل تلاش میکردند تا مسئله مبارزه با فساد را امری طبقاتی و همراه با رانت نشان دهند، رسیدگی بهتمامی ابعاد این شبکه حکایت از آن دارد که عزم مبارزه با فساد در کشور جدی بوده و خط قرمزی برای آن تعریفنشده است.
روایت است که در دهه شصت و در جریان پاکسازی گروهکهای تروریستی مرحوم آیتالله حسنی پس از مطلع شدن از اقدامات فرزندش در همکاری با یکی از گروهکها خود به صحنه آمده و او را تحویل دادستانی داده بود، ایشان بعدها این اقدام را «فوقالعاده سخت» خوانده اما در بیانی شیوا گفته بودند که اگر در تربیت آنها بیشتر تلاش میکردم امکان داشت که جذب تروریستها نشوند، البته آن اقدام درخشان در تاریخ معاصر سیاسی ایران برای همیشه ثبتشده و جایگاهی ویژه به ایشان بخشید. بهطورقطع اقدامات اخیر قوه قضائیه در برخورد قاطع با اندرونی به همان اندازه شجاعانه و قابلتقدیر بوده است.
۹ مهر ۱۴۰۲
🔶🔷🔶تیر دویچهوله آلمان در یزد به سنگ خورد+ عکس
درحالی دویچهوله مدعی محکومیت یکی از فعالان رسانهای یزد به دو سال زندان شده که وی هفت ماه است که آزاد شده است.
به گزارش مشرق، دویچهوله آلمان که پس از بیاعتبار شدن شبکههای فارسی زبان معاند در اغتشاشات سال ۱۴۰۱، فعالیتهای خود را علیه ایران افزایش داده است. در یکی از دروغهای این رسانه اروپایی، مدعی شده است که منیره منتظری به دلیل یک توییت به دوسال حبس محکوم شده است.
اما جالب این جاست که منیره منتظری خودش در ذیل همین پست دویچهوله کامنت گذاشته و دروغ آنها را برملا کرده است. منتظری با کنایه در این باره نوشت: «وی در بهمن ۱۴۰۱ شامل عفو رهبری شد و الان ۷-۸ ماهی است که بیرون از زندان است و حتی الان داره براتون کامنت میذاره.»
کامنت منیره منتظری پای پست دویچهوله
منیره منتظری تصاویری از آزادیاش را همان زمان در صفحه شخصیاش منتشر کرده بود.
پست منیره منتظری در ۸ اکتبر (۱۹ بهمن)
در اغتشاشات سال ۱۴۰۱، تنها ۵ رسانه فارسی زبان (بی بی سی فارسی، ایران اینترنشنال، رادیو فردا، منوتو، صدای آمریکا) در ۴۶ روز ۳۸۰۰۰ دروغ منتشر کردند. از شایعه کشتن مهسا امینی و متعاقب او دهها دختر دیگر گرفته تا دروغ شکنجه و آزار جنسی آرمیتا عباسی، شایعه شکستن پاهای حسین رونقی، دروغ شکستن گردن توما صالحی و دروغ بزرگ شکنجه حسن فیروزی زندانی ادعایی که اصلاً بازداشت هم نشده بود!
منبع: فارس
۹ مهر ۱۴۰۲
🟦🔶🟦چرا کاریکاتور درعا در زاهدان کشیده نشد؟+ عکس
جریان ضدانقلاب از هفته گذشته برای سالگرد حوادث تروریستی ۸ مهر ۱۴۰۱ در زاهدان، فراخوان تجمع منتشر کرده بودند. پس از بی اعتنایی مردم به این فراخوان، معاندین برای توجیه شکست خود، متوسل به دروغ شدند.
سرویس سیاست مشرق- پس از حادثه تروریستی زاهدان در ۸ مهر ۱۴۰۱، رسانههای ضدانقلاب در شبکه های اجتماعی تلاش کردند تا وضعیت سیستان و بلوچستان را بحرانی به نمایش گذاشته و با کمک برخی عناصر فریب خورده چون عبدالحمید این استان را به مرز آشوب بکشند.
هدف از این اقدام تبدیل زاهدان به شهری جنگ زده چون درعا و مشابهت سازیهای تاریخی با سوریه بود!
در آستانه سالگرد آشوبها در این استان ضدانقلاب بار دیگر تلاش کرد با برنامهریزی دقیق دوباره فراخوان زده و پروژه جنگ شهری را استارت بزند که اینبار هم مردم به فراخوان های آنها بی اعتنایی کردند.
بررسی رسانههای معناد نشان میدهد که جریان ضدانقلاب از هفته گذشته برای سالگرد حوادث تروریستی ۸ مهر ۱۴۰۱ در زاهدان، فراخوان تجمع منتشر کرده بودند.
عبدالغفار نقشبندی هم که پیشتر از کشور متواری شده بود و اکنون مشغول لیدری یک کروهک تروریستی از خارج از مرزها میباشد، با انتشار یک ویدیو مردم زاهدان را تحریک به تجمع اعتراضی در روز جمعه کرده بود.
ارتش سایبری نیز در فضای مجازی هم با هشتگ زنی، مردم سیستان و بلوچستان را دعوت به حضور در این تجمعات کردند، معاندین در این راستا از هشتگهایی نظیر «بلوچستان اشغالی» استفاده میکردند.
طراحی سالگرد اغتشاش در زاهدان با ایام میلاد پیامبر (ص) و هفته وحدت هم زمان شد؛ واکنش مثبت مردم در مناطقی چون استان کردستان و سیستان و بلوچستان به جشنهای هفته وحد و بی تفاوتی به فراخوان ضدانقلاب باعث شد تا نمایشی دروغین بدون هیچ تماشاگری اکران شود.
گزارشات حکایت از آن دارد که پس از برگزاری نمازهای جمعه اهل سنت در زاهدان، گروههایی با معدل جمعیتی ۳۰ تا ۱۰۰ نفره تجمع کردند و ضمن شعاردهی به سمت ماموران سنگپرانی کردند؛ اما در نهایت تیر این تحرکات به سنگ خورده و دقایقی بعد وضعیت شهر زاهدان آرام گزارش شد.
اما براندازان با انتشار و بازتاب ویدیوهای قدیمی به این تجمعات ضریب دروغین داده و تلاش کردند تا موج اعتراضات به سایر شهرها کشیده شود.
به عنوان مثال روز پنجشنبه در یک انفجار تروریستی منطقه بلوچستان پاکستان، حداقل ۵۲ نفر کشته و دهها تن زخمی شدند. معاندین حتی تصاویر مجروحان این انفجار را به جای تجمعات روز جمعه زاهدان جا زده و به دروغ مدعی شلیک مستقیم به کودکان زاهدانی شدند.
اما انتشار تصاویر مختلف از شهر زاهدان حاکایت از وضعیت عادی و آرام داشت، وضعیت کاریکاتوری، میان واقعیت میدانی روز گذشته زاهدان و فضاسازی دروغین بی بی سی و اینترنشنال و رادیو فردا و صدای آمریکا، به شکل مقایسه ای و تصویری مستند سازی شده و نشان داد چگونه میتوان با مهندسی روانی اذهان عمومی را دچار تردید کرد.
در شرایطی که دشمن سعی داشت شهر زاهدان را به موقعیت استراتژیک برای تروریستها تبدیل کند، شجاعت مرصادگونه نیروهای مدافع امنیت و نیز هوشیاری مردم این شهر باعث شد تا آرامشی مثال زدنی در این استان شکل بگیرد.
۹ مهر ۱۴۰۲
هدایت شده از حسن کریمی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۹ مهر ۱۴۰۲
هدایت شده از حسن کریمی
🔰 #اطلاعیه
🌸 مراسم جشن ولادت پیامبر اکرم (صلی الله علیهوآله وسلم) و امام جعفر صادق (علیهالسلام)
همه دعوتید
📆 دوشنبه ۱۰ مهرماه ۱۴۰۲
⏰ بعد نماز مغرب و عشاء
📍قمیک بزرگ مسجد چهارده معصوم (ع)
╭┈┈┈┈┈┈─────
╰┈➤ @qomyekebozorg
۹ مهر ۱۴۰۲
سرشکستگی آشوبافکنان و تقلا برای مصادره به مطلوب
روزنامه غربگرای شرق نوشت مردم ایران معمولا قابل پیشبینی نیستند، اما پیشبینی درباره اینکه مردم در سالگرد اغتشاشات با دعوتکنندگان به آشوب همراهی نخواهند کرد، درست از آب درآمد.
این روزنامه که از تحریککنندگان اغتشاشات پارسال بود و خبرنگارش به جرم همکاری با سرویسهای جاسوسی آمریکا در زمینه آموزشهای براندازی در بازداشت به سر میبرد، در یادداشتی نوشت: بسیاری از تحلیلگران سیاسی، چهرههای رسانهای و طیفهایی از مردم با قاطعیت میگفتند در تاریخ 25 شهریور، یعنی سالگرد مرگ مهسا امینی، اعتراضات جدی صورت نخواهد گرفت. این پیشبینی به وقوع پیوست و آنگونه که انتظار میرفت، اعتراضات خیابانی احیا نشد. بسیار شنیدهایم که مردم ایران پیشبینیناپذیرند. تاکنون نیز چنین بوده؛ اما این بار برخلاف همیشه پیشبینیها درست از آب درآمد. چه اتفاقی افتاده که محافظهکارترین تحلیلگران نیز از اینکه با صراحت آینده را پیشبینی و اعلام نظر کنند، تردیدی به خود راه نمیدهند. بهراستی مردم ایران پیشبینیپذیر شدهاند؟
شرق در ادامه با رندی، شکست خود و دیگر بانیان آشوب در عدم همراهی مردم را به انتخابات پیش رو تعمیم میدهد و مینویسد: نکته دیگری که بر پیشبینیپذیر شدن مردم ایران صحه میگذارد، اعلام نظر درباره حضور نداشتن مردم در دوازدهمین دوره انتخابات مجلس است. بسیاری با صراحت میگویند تا آیندهای نهچندان نزدیک با انتخابات گسترده و پرشوری روبهرو نخواهیم بود. بهندرت کسی را میتوان یافت که باوری خلاف این پیشبینی داشته باشد؛ مگر کسانی که تلاش میکنند به انحای مختلف به قدرت بازگردند. در میان جناحهای سیاسی، کارگزاران سازندگی با علم به اینکه انتخابات پرشوری در راه نیست، تمایل به حضور در انتخابات دارد و در پی اعلام نامزدهای نهایی خود برای رقابت در این انتخابات است. در میان احزاب دیگر اصلاحطلب، حزب اتحاد ملت است که همواره مواضع رادیکالتری نسبت به دیگران داشته؛ اما در میان برخی از چهرههای این حزب نیز صداهایی به گوش میرسد که از شرکت در انتخابات خبر میدهد.
البته موضوع این یادداشت انتخابات و دلایل شرکت کردن و شرکت نکردن مردم نیست؛ بلکه موضوع این است که آیا مردم پیشبینیپذیر شدهاند؟ چرا این روزها تحلیلگران سیاسی و رسانهها با صراحت آینده را پیشبینی میکنند؟ یکی از موارد پیشبینیپذیر شدن مردم این است که بسیاری بر این باورند که اگر در وضعیت اقتصادی مردم تغییری صورت نگیرد، بیشک باید منتظر اعتراضات جدیتری از اعتراضات گذشته بود.
این دست اظهارنظرها و تحلیلهای اقتصادی صرفا محدود به چهرههای سیاسی منتقد و معارض نمیشود. بسیاری از کسانی که حتی در دولت رئیسی حضور دارند و برخی که همواره بیچونوچرا از نهادهای رسمی دفاع کردهاند، نیز بر این باورند که باید در وضعیت اقتصادی مردم تغییری صورت بگیرد تا این تغییر مانع سوءاستفاده جناحهای سیاسی داخلی و خارجی از مردم شود. چرا مردم اینگونه پیشبینیپذیر شدهاند؟ آیا این خصیصه همچنان ادامه خواهد داشت و به یک رویه تاریخی بدل خواهد شد؟
برای اینکه ابعاد موضوع عیان شود، میتوان سراغ واکنش مردم نسبت به برجام در دولت رئیسی رفت. آیا احیای برجام و مذاکره مستقیم با آمریکا در رویکرد سیاسی مردم تغییری خواهد داد؟ آنچه همگان در آن متفقالقولاند، این است که احیای برجام و مذاکره مستقیم با آمریکا هیچگونه انگیزه سیاسی برنخواهد انگیخت.
زمانی بهزاد نبوی، چهره پرنفوذ در میان اصلاحطلبان، پیشبینی کرده بود اگر در وضعیت اقتصادی مردم تغییری صورت بگیرد، آنان به سمت اصلاحطلبان بازخواهند گشت؛ اما امروز بسیاری و حتی خود اصلاحطلبان نیز میدانند که این پیشبینی بیش از حد به خوشبینی سیاسی متکی بوده است. آیا ما در وضعیتی قرار داریم که میتوانیم عملکرد مردم را پیشبینی کنیم یا اینکه این وضعیت صرفا حاصل یک انفعال سیاسی است؟
آنچه انکارکردنی نیست، این است که ما با غیاب مردم در عرصههای اجتماعی و سیاسی روبهرو هستیم. در عرصههای اقتصادی نیز شکاف عمیقی بین طبقات فرودست و فرادست وجود دارد و در شرایط انفعال سیاسی به دشواری میتوان طبقهای بهعنوان طبقه واسط (متوسط) را برای رخدادهای سیاسی با دیگر طبقات همگرا کرد.
تلاش روزنامه شرق برای تعمیم شکست سنگین غربگرایان و آشوبطلبان و تجزیهطلبان در حالی است که ملت ایران اتفاق رفتار سیاسی و اجتماعی و اقتصادی فعالی در مقابل ویرانیطلبان ایران داشتهاند: از راهپیماییهای پرشکوه و دشمنشکن 13 آبان و 22 بهمن و روز قدس تا راهپیمایی بزرگ اربعین، نه گفتن به ترویجکنندگان اعتصاب و تعطیلی بازار و کسب و کار، تا دست رد زدن به سینه رسانههای دشمن که خواستار تحریم ورزش ایران، ممنوعیت شادی و خوشحالی و سفر و تحریم عزاداری محرم و سفر و پوشیدن لباس مشکی و... بودند.
۹ مهر ۱۴۰۲
گاردین: کنارهگیری بایدن و ترامپ به نفع نظام رو به زوال آمریکاست
روزنامه گاردین با انتقاد از وضعیت قهقرای سیاسی در آمریکا نوشت: کنارهگیری بایدن و ترامپ با هم برای آمریکا حیاتی است. هر سیستم حکومتی که در آن یک کلاهبردار انتقامجو مثل ترامپ، در برابر یک کهنهکار رو به زوال مانند بایدن قرار گیرد به خوبی کار نخواهد کرد.
سایمون تیسدال دستیار سردبیر گاردین مینویسد: جو بایدن باید خوشحال باشد که عضوی از حزب حاکم بریتانیا یعنی حزب محافظهکار نیست. زمانی که نخستوزیری محافظهکار از اقبال عمومی اعضای حزب برخوردار نیست یا خسته به نظر میرسد و یا در معرض خطر تبدیل شدن به یک شوخی قرار میگیرد، رؤسای حزب، سرهایشان را نزدیک هم قرار داده با هم به آرامی حرف میزنند و آن نخستوزیر که زمانی مورد تحسین همگان قرار گرفته بود باید کنارهگیری کند و به زباله دان تاریخ خانه شماره ده داونینگ استریت (دفتر نخستوزیری) بپیوندد. با این وجود، سیاست ریاست جمهوری در ایالات متحده به این شکل کار نمیکند بلکه به شکلی محترمانهتر و کمتر بیرحمانه است. جابهجایی رؤسای جمهور در آمریکا دشوار است. سه استیضاح ناموفق در دهههای اخیر (با چهارمین استیضاح بایدن که اکنون در انتظار است) این نکته را نشان میدهد.
بایدن متعهد شده که سال آینده به دنبال تمدید دوره ریاست جمهوری خود باشد و نامزد انتخابات شده است. با این وجود، نتیجه نظرسنجیها نشان میدهند که از هر سه دموکرات دو نفر میخواهند یک نفر یا هر شخص دیگری را به عنوان نامزد خود انتخاب کنند. محبوبیت ملی بایدن ۴۰ درصد است. اکثر رای دهندگان بر این باورند که او برای نامزدی مجدد در انتخابات زیادی پیر است.
بایدن در سال ۲۰۲۴ میلادی ۸۱ ساله خواهد شد. این موضوع تازهای نیست. با این وجود، کنفرانس مطبوعاتی هفته گذشته درهانوی در ویتنام به طرز بیرحمانهای این مسئله را فاش ساخت. بایدن بارها فراموش کرد که چه میگوید و در نهایت دستیاراناش او را از صحنه دور کردند. اکنون همه میپرسند که این چهره متزلزل چگونه از مبارزات انتخاباتی سخت جانسالم بهدر خواهد برد چه برسد به آن که بخواهد چهار سال دیگر در منصب ریاست جمهوری به کار ادامه دهد.
پروندهای که برای بایدن مطرح میشود شبیه پرونده هیلاری کلینتون در آن زمان است. زمانی که فشار وارد شد استراتژیستهای حزبی با تحقیر پیشنهاد کنارهگیری او از عرصه انتخابات را مطرح کردند. با این وجود، رایدهندگان مرد دیوانه را رد کردند و از نامزدی که واقعا دوستاش نداشتند حمایت نمودند.
«برت استفنز» ستون نویس محافظهکار دلایل اساسی را برای عدم صلاحیت بایدن به منظور نامزدی مجدد در انتخابات اینگونه فهرستبندی کرده است: قیمت کالاهای اساسی مانند نان، تخم مرغ و مرغ بسیار افزایش یافته است. قیمت بنزین از زمان روی کار آمدن بایدن ۶۳ درصد افزایش یافته است. برخی از آمریکاییها بیش از آنکه نگران حمله روسیه به اوکراین باشند دغدغهشان «تهاجم» مهاجران به مرزهای آمریکاست.
واقعیت آن است که بایدن خسته است. ممکن است بیماری او را مجبور به ترک زودهنگام قدرت و حضور در رقابت کند. با این وجود، واقعیت آن است که «کامالا هریس» معاون بایدن از محبوبیت کمتری در مقایسه با او برخوردار است. معضل بایدن مرد سالخوردهای که علائم غیر قابل انکار زوال روحی و جسمانی را از خود نشان میدهد یک روی سکه مشکل انتخاباتی آمریکاست در روی دیگر سکه مشکل دیگری وجود دارد: یک دروغگو، کلاهبردار و محاکمه شده به اتهام تجاوز به عنف که تنها سه سال از بایدن جوانتر است ممکن است در روز برگزار انتخابات نامزد انتخاباتی، اما از درون زندان باشد.
همانطور که به نظر میرسد دموکراتها گرفتار بایدن شدهاند و جمهوریخواهان میانهرو و مستقلها نیز در کنار ترامپ به عنوان نامزد احتمالی جمهوریخواه قرار گرفتهاند. ترامپ با ۹۱ اتهام کیفری مواجه شده است. تمام این موارد اشاره به پرسشی بزرگتر و اساسیتر دارند که بر انتخابات ۲۰۲۴ سایه انداخته است: آیا قانون اساسی ایالات متحده هنوز برای هدف مناسب است؟ این نوع عجیبی از دموکراسی است که در آن برنده بیشترین آرا از پیروزی محروم میشود همانطور که کلینتون و ال گور با چنین وضعیتی مواجه شدند. واقعیت آن است که از دید یک ناظر بیرونی مطمئنا سیستم حکومتی محترم و در عین حال کهنهای همچون سیستم آمریکا که در آن یک پیرمرد کهنه کار، اما
رو به زوال در برابر یک کلاهبردار انتقام جوی بیبند و بار برای کسب منصبی با قدرت اجرایی بیبدیل قرار میگیرد به خوبی کار نمیکند.
با توجه به آن چیزهایی که در معرض خطر قرار دارند بایدن و ترامپ هر دو باید کنارهگیری کنند. کنارهگیری آنان از عرصه رقابت به نفع بدنه رو به زوال نظام سیاسی آمریکا خواهد شد.
۹ مهر ۱۴۰۲
گفتنی است مقدمه تحلیل بایدن در تمجید از نظام سیاسی انگلیس در حالی است که ملکه الیزابت به مدت 70 سال و تا زمان مرگ یعنی 96 سالگی در انگلیس حکومت میکرد و انبوهی از اختیارات را داشت.
فرار گروهکها از مرز کردستان در پی تهدید قاطع ایران
رادیو فردا ارگان رسمی سازمان سیا گزارش داد که بسیاری از مقرهای گروهکهای معارض ایران در کردستان عراق تخلیه شدند
وبسایت رادیو فردا نوشت: اطلاعات رسیده از منابع آگاه حاکی است بر پایه توافقنامه امنیتی میان ایران و عراق، بسیاری از مقرهای احزاب کرد مخالف جمهوری اسلامی در اقلیم کردستان عراق تخلیه شدهاند. این موضوع در دیدار هفته گذشته وزیران خارجه عراق و ایران در تهران مورد اشاره قرار گرفته بود.
رادیوفردا در پیگیریهای خود در مورد میزان عملیاتی شدن مفاد توافقنامه مشترک بین ایران و عراق، توانست از منابع آگاه به اطلاعاتی دراینباره دست پیدا کند. بر اساس اطلاعات رسیده از افراد نزدیک به حزب [گروهک تروریستی] دموکرات، مقرهای احزاب کُرد در مناطق مرزی به طور کامل تخلیه شدهاند. این مقرها توسط خود نیروهای این احزاب منفجر شدهاند. به گفته افراد مطلع، نیروهایی که در مقرهای مرزی مستقر بودند، اکنون به پایگاههای نیروهای مرزبانی عراق رفتهاند و قرار است به اردوگاههایی تحت نظارت سازمان ملل متحد انتقال داده شوند.
رسانههای محلی در کردستان عراق از استقرار دائمی نیروهای گارد مرزی عراق در این مناطق و برافراشتن پرچم عراق در محل مقرهای تخلیهشده خبر دادند. این گزارشها همچنین از کارگذاشتن دوربینهای حرارتی برای نظارت بر این مناطق توسط نیروهای مرزبانی عراق خبر میدهند.
سه منبع مطلع نزدیک به حزب دموکرات در گفتوگو با رادیوفردا تخلیه اردوگاههای این حزب را تأیید کردند. بر اساس اطلاعات بهدست آمده از آنها، اردوگاه «گردهچال» در اربیل به طور کامل تخلیه شده است.
از سوی دیگر، بنا به درخواست حزب دموکرات کردستان (حزب بارزانی) و دستگاههای امنیتی اربیل، نیمی از اردوگاه «جژنهکان» اربیل که در اختیار نیروهای حزب دموکرات کردستان ایران بود، تخلیه شد و قرار است نیم دیگر آن هم طی روزهای آینده تخلیه شود.
افراد مطلع در پاسخ به سؤال رادیوفردا در مورد مکان جدید استقرار این نیروها و خانوادههایشان، گفتند: «نیروهای حزب دموکرات که در این اردوگاهها مستقر بودند فعلاً به شهر اربیل رفتهاند و هنوز اردوگاه جدیدی برای آنها برپا نشده است».
این منابع ضمن اشاره به تخلیه کامل اردوگاه «آزادی» و اردوگاه «زویهاسپی» در کوی سنجق که در اختیار حزب دموکرات بودند، از تخلیه کامل قلعه دموکرات در کوی سنجق نیز خبر دادند. قلعه دموکرات تاکنون دوبار هدف حملات موشکی سپاه پاسداران جمهوری اسلامی قرار گرفته است.
این پایگاه به اتحادیه میهنی کردستان (حاکم بر استان سلیمانیه) تحویل داده شده. براساس اطلاعات رسیده به رادیوفردا، نیروها و خانوادههایی که در این سه پایگاه بودند فعلاً به شهر سلیمانیه منتقل شدهاند.
یک منبع مطلع که نخواست نامش فاش شود، در این باره به رادیوفردا گفته بود: «پروسه خروج و انتقال این احزاب از مرزهای مشترک اقلیم کردستان عراق با ایران در حال عملیاتی شدن است و این احزاب مقرهای خود در مرزها را به طور کامل تخلیه کردهاند».
این منبع در پاسخ به سؤال رادیوفردا در مورد خلع سلاح احزاب، به این مسئله اشاره کرد که «در زمان بروز اختلاف میان دو جریان کومله در شهریور ماه امسال که به اعلام شکست اتحاد میان دو جریان کومله و اعلام جدایی مجدد حزب کومله زحمتکشان کردستان انجامید، نیروهای امنیتی اقلیم کردستان، وسایل این احزاب را با خود بردند اما مشخص نیست اینکه این وسایل شامل سلاحهای آنها نیز باشد».
نوید مهرآور، عضو کمیته مرکزی حزب کومله گفت: «در مورد خلع سلاح تاکنون به طور رسمی چیزی به احزاب کرد اعلام نشده و این مسئله هنوز مشخص نیست. اما در مورد خروج نیروهای اپوزسیون مخالف جمهوری اسلامی از نقاط مرزی، رسماً این مسئله به ما ابلاغ شده و در حال عملیاتی شدن است».
وبسایت رادیو فردا در پایان نوشت: پیشتر وزارت خارجه ایران اعلام کرده بود که در توافقنامه امضا شده بین تهران و بغداد، عراق متعهد شده است تا گروههای کرد مخالف که در اقلیم کردستان عراق مستقر هستند را خلع سلاح کرده، پایگاههای آنها را ببندد و آنها را قبل از ۲۸ شهریور به کمپهای دیگری منتقل کند. مقامات جمهوری اسلامی ایران ضمن تأکید بر عدم تمدید ضربالاجل، تهدید کرده بودند که در صورت عدم اجرای مفاد توافقنامه تا این تاریخ، حملات زمینی و هوایی به خاک اقلیم کردستان و پایگاههای این احزاب را از سر خواهند گرفت. از سویی مشاهده ویدئوهایی مبنی بر انتقال سلاحهای سنگین به مرزهای کردستان، نگرانیها در این باره را افزایش داده است.
۹ مهر ۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️🎞 #اربعین که میشود، این کلیپ سردار حاج سعید قاسمی قابل توجه است ...
📌ما در طول #دفاع مقدس، با مدل جنگیدن #امام_خمینی مشکل داشتیم!
۹ مهر ۱۴۰۲
يك نفر میگفت اربعین قیامت است ، ازدحام است ، نمیشود زیارت بکنی...
و من با خود فکر می کردم
اولا که می رویم که شلوغش کنیم و بعد کسانی که قیامت به سمت حسین(ع) می روند بی گمان اهل بهشتند
اگر قیامت هم به ما اجازه دهند به سمت حسین(ع)حرکت کنیم بهشت را حسینیه می کنیم.
کاش قیامتمان اربعین باشد و اربعینمان قیامت.
يك نفر میگفت اربعین را به یک پیاده روی زنانه تبدیل نکنید، شکوه اربعین به یک حرکت مردانه است.
و من با خود فکر میکردم حرکت اربعین به دست زنانی جاری شد که مردانه حرکت کردند و مردانه شکوه حسین را در دل اربعین برافراشتند
🌹اربعین حرکت انسان به سمت انسان است فارغ از جنسیت و سن و رنگ و...
يك نفر میگفت اربعین همین جاست اربعین در خانه های فقراست بروید خانه فقرا موکب بزنید.
و من رفتم و دیدم فقرا خانههایشان را به عشق حسین رها میکنند و می روند کربلا تا پرچم اربعین را به پا کنند چگونه اربعین درخانه های فقراست؟ در اربعین هم اصل ضیافت دادن ها مال فقراست ...
يك نفر میگفت اسرای کربلا با اسب به کربلا بازگشتند پیاده نروید ، عصر تکنولوژی ست!
و من با خود فکر می کردم یا از کربلا پیاده می روی تا حسین (ع) را در کوفه و شام زنده کنی یا باید پیاده به کربلا برگردی تا حسین (ع) را درقلبت زنده کنی ،با این پیاده رفتن هاست که گستره حسین(ع) قدم قدم عالم را فرامی گیرد
برای ما که سوار دنیا شده ایم و از حسین (ع) فاصله گرفته ایم لازم است تا پیاده شویم و قدم به قدم به اصل خویش باز گردیم
🌹عشق حسین قلب هارا آرام فتح می کند
یک نفر میگفت عراق یک روز دشمن ما بود ، نروید خون شهیدان پایمال نشود.
و من با خود فکر می کنم خون کدام شهید پایمال می شود؟ همان که پشت لباسش می نوشت : اللهم ارزقنا زياره کربلا؟
جنگ ما با بعثی ها و صدام بود نه با محبين حسین ع. ما در این خاک یک عزیز دردانه گذاشته ایم و به عشق او پا و دست و سر می دهیم و می رویم تا جگر گوشه مان را ببینیم.
يك نفر بود می گفت عراق یک کشور در حال جنگ است و ضعیف است و این هزینه ها برای یک کشور جنگ زده روا نیست...
من با خود فکر می کنم چه کسی این کشور جنگ زده را مجبور میکند هزینه کند؟
عراق از اربعین قدرت می گیرد عراق با نیروی حسین است که هرسال قوی تر میدرخشد .
عراقیها فهمیده اند حسین(ع) یک قدمشان را هزار قدم جبران می کند
حسین(ع)زیر دِین هیچ کس نمی ماند...
يك نفر میگفت پیاده روی اربعین را حکومتی ها ساختند...
و من با خود فکر می کنم زینب(س)به کدام حکومت متصل بود که از شام تا کربلا را پیاده آمد
جابر بن عبدالله انصاری اهل کدام حکومت بود که پیرمرد مجبور بود پیاده به سمت حسین بشتابد.
علمای بزرگ شیعه،مردانی که اسمشان کافیست برای استناد، وابسته به کدام حکومت بودند که راه میافتادند پیاده، شبانه، از نخلستان ها پنهانی خود را به حسین (ع) میرساندند.
راست می گویند اربعین یک حرکت حکومتیست و آن هم حکومت حسین (ع)است که زن و مرد و پیر و جوان را از سرتاسر دنیا جمع می کند و به کربلا میرساند.
خيلي ها خیلی چیز ها می گویند ...
بگذار بگویند این ها یا نمک گیر نشده اند یا اهل نمک خوردن و نمکدان شکستن هستند
🌿نذر فرج آخرین ذخیره الهی حضرت صاحب الزّمان🌿
صلوات
اللهم صلّ علی محمد وآل محمد وعجّل فرجهم
ارسالی : خانم جبل عاملی زائر اربعین
۹ مهر ۱۴۰۲
✍حمایت برخی از رسانه ها و چهره های سیاسی جریانات سکولار از ترویج و آموزش ترانه های مبتذل در مدارس:
مواظب مدارس غیر دولتی باشید.... موسیقی مبتذل، حجاب و فضای مجازی و بکار بردن الفاظ رکیک و دهن کجی به قوانین کشور و ....
این روزها شاهد یک سناریوی مشترک با شیوههای دانش آموزمحور و لجبازی سیاسی در دفاع از ترویج و آموزش ترانههای مبتذل دررسانه ها و مدارس هستیم.
مهر تایید این طیف بر اجرا و تکرار یک ترانه مبتذل نشان میدهد که برای رسیدن به اهداف سیاسی، از هیچ عملی فروگذار نخواهند کرد.
سال گذشته در ۱۱خرداد ۱۴۰۲ اتفاق بزرگی در مصلی کرمان باحضور هزاران دانش آموز دهه هشتادی و نودی دیار #حاج_قاسم برای خواندن سرود #سلام_فرمانده رخ داد که در حقیقت روح غالب نوجوانان کرمانی بود، که خناثان برای تحت شعاع قراردادن این سرود و کمرنگ کردن تاثیرات آن پروژه سخیف تجاری #دافی که به نظر میرسد ریشه خطرناک امنیتی_فرهنگی دارد را ساختند که بتوانند فضای آموزش و پرورش و به طور خاص دانش آموزان کرمانی را لکه دار کنند که با هوشیاری و بصیرت مدیران متعهد و توانمند دست آنها را خواندند و نقشه پلید آنها را خنثی نمودند و از اجرای گسترده آن جلوگیری کردند.
ولی متاسفانه مجددا امسال در برخی مدارس که مدیران سست عنصر و ضعیف و ناکارآمدی دارند؛ به بهانه نشاط و شادی شروع به اجرای سرودهای مبتذل نمودند که می طلبد دولت انقلابی تکلیف این مدیران سکولار را در سراسر کشور روشن نماید و مدیریت مدارس را به انسانهای متعهد و دلسوز بسپارند که نسل های آینده سازان کشور در اختیار آنها است و با #تغییر چندهزار مدیر در مدارس سراسر کشور در سال جدید تحصیلی تحول بزرگ و خوبی در فضای فرهنگی آموزش و پرورش کشور ایجاد خواهد نمود.
ان شاءالله
۹ مهر ۱۴۰۲
48.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 چرا باید به آینده نظام امیدوار بود؟!
⁉️ پر تکرارترین آیه از لسان مقام معظم رهبری از ابتدا تا به الان؟!
‼️ در کدام زمان انقلابیون به بالاترین حد ناامیدی رسیدن؟
⁉️ ماجرای دستور #ترور ۳۰۰۰ نفر!
‼️ عادی سازی افول اسرائیل در پر خرج ترین فیلم تاریخ
جهاد تبیین
وظیفه ما جهاد تبیین وروشنگری
انگیزه وعشق به وطن نیاز به جهاد تبیین است
در هر زمانی جبهه حق وباطل وجود دارد
آتش به اختیارسربازان ولایت:
ble.ir/join/OGQwMGEyN2
👆
بزنید روی لینک ابر گروه نرم افزار بله وحتما عضو شوید اخبار و حقایق لحظه به لحظه سیاست ایران و جهان مطالعه کنید
لینک گروه مهمات جنگ نرم آتش به اختیارسربازان ولایت درنرم افزار بله که تشکیل شده و فعالیت جهاد تبیین روشنگری همگانی شروع شده است
ان شاء الله مارا یاری کنید
https://splus.ir/joingroup/AEC9Dw4Pb1VIvPLIqnLoXw
لینک نرم افزار ابر گروه درسروش است 👆
لینک گروه مهمات جنگ نرم آتش به اختیاران سربازان ولایت در برنامه سروش میباشد
بزنید روی لینک فوق وارد گروه شوید
درروشنگری و بصیرت افزایی درفضای مجازی فعالیت داشته باشید
ارسال کنید برای دوستان و اشنایان نشر حداکثری دهید قطع کننده زنجیره نشر نباشید یاعلی مدد
☝️
https://rubika.ir/joing/DAFCIGFA0SZFCOKSLIQNQGMMAZNUKQYH
لینک ابر گروه نرم افزار روبیکا
به گروه مهمات جنگ نرم آتش به اختیاران سربازان ولایت در روبیکا ملحق شوید
خرمشهرها درپیش داریم
https://eitaa.com/joinchat/1443495965Cb45609f8b4
☝️
لینک گروه مهمات جنگ نرم
به اتحاد مردمی درایتا
آتش به اختیاران سربازان ولایت در ایتا
بپیوندید همراه مردم شوید 👆🏻
۱۰ مهر ۱۴۰۲
🟨🔶🟨 آیا اتباع افغانستانی تهدیدی علیه امنیت ایران هستند؟
۱
تروریسم رسانهای در حوزه مسائل افغانستان و تبعات امنیتی خطرناک آن
موج خطرناکی از مهاجرستیزی به ویژه افغان ستیزی همراه با مجموعه اخبار و تحلیلهای ناصحیح در مورد وقایع افغانستان، فضای مجازی ایران و برخی روزنامه های ایران را پر کرده است.
سرویس سیاست مشرق.
چندین هفته است که موج بسیار سهمگین افغان هراسی فضای مجازی ایران را در می نوردد و هر روز فیلمی قدیمی با توضیحی جدید و البته مملو از دروغ و اتهام در تلفنهای همراه دست به دست می شود. حضور مهاجرین و مدیریت صحیح این امر حتما نیازمند پایش دقیق و علمی و توجه همزمان به فرصتها و تهدیدهای این امر است اما ساده اندیشی است که امواج دروغ و شایعه در هفته های اخیر را بدون یک عقبه امنیتی و تنها حاصل دغدغهمندی مردم از مشاهده کارگران و مهاجران افغان در کوی و برزن بدانیم.
بی شک با شکست پروژه فتنه سال ۱۴۰۱ (که مرگ کامل این فتنه در ۲۵ شهریور سال جاری اثبات شد) دشمن به دنبال مستمسک جدیدی برای ایجاد بلوا و آشوب در ایران و حتی پیشبرد آن تا راه اندازی یک فتنه خطرناک منطقه ای است.
فتنه جدید ابعاد و لایه های محتلفی دارد که در این نوشتار سعی می کنیم در حد امکان بدان اشاره کنیم.
رکن رکین این فتنه دروغ پراکنی در فضای مجازی برای ایجاد اختلال در فضای ذهنی و روانی مردم و حتی مسئولین است.
🟨لایه اول: دیوسازی از مهاجرین افغان
سالهاست که رسانه های ضدانقلاب –خصوصا رسانه های فارسی زبان- به مسأله دیوسازی یا demonization مباردت ورزیده و این حوزه کاملا متبحر شده اند.
روزگاری از خود انقلاب اسلامی و حضرت امام ره و رزمندگان اسلام و ... و سالها و دهه های بعدی دیوسازی از فلان مقام مسئول و دلبرسازی از چهره یا جناح مقابل او (که این دیو و دلبرسازی سیالیت زیادی هم داشته و ممکن است جا به جایی در آن صورت بگیرد) ادامه داشته است.
در همین زمینه شاهد پردازش چهره بسیار مخوف از مهاجرین افغان در فروردین ۱۴۰۱ بودیم که می رفت مشکلات زیادی برای کشور ایجاد کند که خوشبختانه با درایت کافی آن موج خنثی شد.
در مهر ۱۴۰۲ نیز به یکباره شاهد استفاده از زرادخانه فیلمهای آرشیوی مختلف برای ملتهب کردن فضا و ترساندن مردم از مهاجرین هستیم و متأسفانه برخی روزنامه های رسمی و خبرنگاران نیز آتش تهیه این امر را فراهم می کنند و امنیتی سازی پدیده مهاجرین را دامن می زنند.
حرفهای شوخی گونه ای مانند اینکه مهاجرین می خواهند نماینده در مجلس داشته باشند در حالیکه این افراد معمولا برای تهیه یک سیم کارت و یک کارت بانکی هم با مشکلات عدیده ای رو به رو هستند جای پرسش دارد.
هیچکس منکر این نیست که حجم انبوه مهاجرین نیازمند یک مدیریت صحیح و برنامه ریزی راهبردی است اما پرسش بر سر این است که چرا یکباره و به این شکل آتشین و التهاب زا، موجی مملو از شایعه و دروغ و فیلمهای قدیمی و ... به وجود آمده است؟ و چه کسانی و چرا این کار را می کنند؟
🟨 لایه دوم: انتقال فتنه به مرزها
پیشبرد پروژه های ضد انقلاب اسلامی نیازمند ایجاد مشکل در حوزه درون و بیرون کشور است و دشمن دریافته است که جمهوری اسلامی ایران مستحم تر از آن است که با ایجاد مشکل در یک ناحیه خم به ابرو بیاورد لذا دنبالکردنِ پروژه درگیرسازی در داخل (که در صورت ایجاد بحران میان جامعه مهاجر و جامعه میزبان ابعاد وسیعی خواهد داشت) و در خارج (خصوصا در مرزها) را دنبال می کنند و البته می دانند که چنین مشکلاتی نیز تنها به مشغولسازی جمهوری اسلامی ایران خواهد انجامید و به نظر می رسد که خیال خامِ براندازی و خوابِ «لف لف خوردن پنبه دانه» از سر ایشان -بالاجبار و ناشی از اقتدار ایران اسلامی- دور شده است.
اما ایجاد بحران در زمینه مسائل افغانستان -فراتر از مسأله مهاجرین- نیازمند دو کار دیگر نیز هست.
دیوسازی از طالبان و ترسیم چهره مشابه داعش از ایشان و دلبرسازی از مخالفان و معارضان ایشان.
در مورد اولی با کمال تأسف باید گفت که رسانه ها و کانالهای مدعی بصیرت و انقلابی گری هم بدون نزدیک شدن به حاقّ مسأله و استفاده از ظرفیت کسانی که سالها از نزدیک درگیر مسائل افغانستان بوده اند، هر خبر کذب و شایعه و تحلیل غلطی را منتشر میکنند وبا علاقه ای وصف ناپذیر به تئوری های توطئه با انکار شکست امریکا در افغانستان (که بارها مورد تأکید مقام معظم رهبری بوده است) همچنان امریکا را فعال مایشاء افغانستان می دانند و از طالبان تصویر نیروی نیابتی امریکا را ترسیم می کنند! (بی توجه به هزاران کشته از طرفین جنگ طی بیست سال) این کار علاوه بر اینکه مبتنی بر داده های غلط است تکمیل کننده سیاست امریکا مبنی بر دور کردن افغانستان از کشورهای همسایه آن نیز هست (این کار چه از روی جهالت باشد و چه از روی خیانت، نتیجه آن در خدمت منافع امریکا خواهد بود و نیازمند برخورد صحیح).
۱۰ مهر ۱۴۰۲
🟨🔶🟨
۲
ژنرال مارک میلی، رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا با اعتراف به اینکه خروج از افغانستان یک شکست استراتژیک بود، تصریح کرد جنگ ۲۰ ساله آمریکا نیز در افغانستان با شکست واشنگتن پایان یافت.
یک کانال به نام «فتن ۲» تیتری زده است که برای اهل پیگیری دقیق مسائل افغانستان، بسیار مضحک است اما متأسفانه همین تیترها و همین اشتباهات بچه گانه، عامه جامعه را تحت تأثیر قرار می دهد: «حمایت رسمی اینترنشنال از طالبان»! وقتی شبکه افغانستان اینترنشنالی که مملو از چهره های نزدیک به حکومت پیشین افغانستان است و صدها بار و به انحاء مختلف هر دروغی را برای تخریب طالبان پخش کرده است از سوی یک کانال مدعی بصیرت چنین معرفی می شود، باید عمق فاجعه را دریافت.
اما چرا چنین خطاهایی رخ می دهد؟
بی شک به دلیل دوری از پیگیری دقیق و جزئی مسائل و بسنده کردن به اخبار زردی که در فضا پر شده است؛ و پیامد آن چیست؟
ایجاد نفرت در دو طرف مرز، مرزبانی های دو طرف، نیروهای نظامی و انتظامی دو طرف و اهل قلم و خبرنگاران دو طرف و ... از یکدیگر و آماده شدن برای انفجار خشم در یک لحظه حساس که می تواند آتش طولانی مدتی را در منطقه روشن کند و روشن نگه دارد و هدف غرب از همه این قیل و قالها و جنجالها و «الم شنگه ها» ی رسانه ای را حاصل کند.
دیوید لوین، استاد مطالعات جنگ کالج سلطنتی لندن
از سوی دیگر روزنامه ها و رسانه های عمدتا نزدیک به طیف اصلاح طلب دلبرسازی از مخالفان طالبان و خصوصا جبهه نزدیک به احمد مسعود را در دستور کار خود قرار داده اند. روزنامه هم میهن با تیتر کردن مقاله دیوید لوین (استاد مطالعات جنگ کالج سلطنتی لندن؛ همان دانشگاه و گروهی که احمد مسعود جوان در آن درس خوانده است)، شعار «لزوم حمایت از اپوزیسیون طالبان» را سر می دهد، بی توجه به پیامدهای آن برای کشور و منطقه و بی توجه به تمام ارتباطاتی که میان این اپوزیسیون و سرویسهای غربی وجود دارد و بی توجه به هماهنگی کامل این اپوزیسیون با دیگر به اصطلاح اپوزیسیون فارسی زبان یعنی عناصر ضدانقلاب اسلامی در خارج از کشور (نقش محوری برنارد لوی و مصی علی نژاد در این ارتباطات را می توانید در یادداشت دیگری ببینید).
اعتصاب غذای همزمان تمنا زریاب پریانی در آلمان، مهره فابی (فعال حقوق دگرباشان جنسی) در سوئد، هدا خموش (شاعر هرزه سرا) و مینه رفیق در نروژ، اعلام مهناز افشار بر اینکه صدای دختران افغان است، فعالیتهای هدربار (بخش زنان دیدبان حقوق بشر)، اعتراض نماینده رژیم صهیونیستی در سازمان ملل به حاکمیت کابل و فعالیتهای نرگس نهان در اتریش و شهرزاد اکبر در لندن، خانواده ملاله یوسف زی و ... تنها بخش کوچکی از همراهی و هم آوایی و شبکه سازی غرب در این حوزه هستند.
در مورد احمد مسعود جوان هم باید گفت که علاوه بر اینکه امثال لئون پا نه تا (رئیس سابق سیا) بر نقش اساسی فارغ التحصیلان کالج سلطنتی لندن بر اداره آینده جهان توسط رهبران جوان یا همان فارغ التحصیلان این دانشگاه تصریح کرده اند و ده ها نشانه دیگر از ارتباط پیدا و پنهان او با کسانی که نباید، ملاحظه می شود اما اساسا نقش او در میان همراهان و همکاران یک نقش نمایشی است و همه کاره واقعی جبهه آنها امرالله صالح رئیس پیشین دستگاه امنیتی افغانستان و چهره نزدیک به سیا است.
لئون پانه تا، رئیس ساق سیا در کالج سلطنتی لندن
🟨 لایه سوم: مأمن جلوه دادن ایران برای اپوزیسیون مسلح
لایه سوم این حرکت خزنده رسانه ای و در واقع تروریسم رسانه ای مشوّه کردن چهره ایران در کابل است به این معنی که هر روز اخباری دروغین از عضوگیری و یارگیری مخالفان طالبان در ایران منتشر کنند (در صفحات مجازی اپوزیسیون افغان خصوصا اپوزیسیون علاقه مند به کار مسلحانه) فیلم کوتاهی از ورزش کردن اسماعیل خان!! سندی شده است بر اینکه اسماعیل خان در حال نیروگیری است و این نتیجه گیری که ای اپوزیسیون، ناامید نشوید!!). اخبار جعلی جبهه آزادی و مقاومت و ببرهای ترکستان و ده ها نام و نشان دیگر مبنی بر اینکه در فلان نقطه افغانستان ده طالب را کشتیم و در جای دیگر صد طالب را (عمدتا دروغ محض) نیز علاوه بر اینکه باعث گردش اخبار ناصحیح در میان توده های افغان در خارج و داخل این کشور می شود می تواند به التهاب فضا خصوصا در میان مهاجرین منجر شود. اینجاست که معاون سفیر جمهوری اسلامی ایران در کابل بسیار هوشمندانه اعلام کرد «ایران هرگز جای امنی برای مخالفان افغانستان نیست» و با این حرف از دامن زدن به این فتنه خطرناک جلوگیری کرد.
۱۰ مهر ۱۴۰۲
🟨🔶🟨
۳
همچنین نباید از یاد برد همه اتفاقات در شرایطی رخ می دهد که یک همکاری جدی و بسیار مفید میان جمهوری اسلامی ایران و طالبان در قضیه خنثی سازی خطر تروریسم در منطقه صورت پذیرفته است، امری که وزیر محترم اطلاعات، حجت الاسلام و المسلمین خطیب نیز در صحبتهای خود به آن اشاره کرد و بی شک تلاش دشمنان در تخریب روابط تهران-کابل، چنین امری را نیز هدف گرفته است.
نتیجه گیری:
موج خطرناکی از مهاجرستیزی به ویژه افغان ستیزی همراه با مجموعه اخبار و تحلیلهای ناصحیح در مورد وقایع افغانستان، فضای مجازی ایران و برخی روزنامه های ایران را پر کرده است.
مدیریت صحیح مسأله مهاجرین امری است عقلانی و ضروی که حتما بایستی انجام پذیرد اما جوسازی رسانه ای مسموم اخیر، مسأله دیگری است که دشمن روی تبعات امنیتی آن حساب کرده است. عدم رسیدگی به این شایعه پراکنی و دیوسازی از مهاجرین و حاکمیت کنونی افغانستان، وضعیت فضای ذهنی و روانی جامعه و حتی مسئولین امر را تحت الشعاع قرار خواهد داد.
در هیاهوی اخبار کذب، واقعیاتی از قبیل در هم تنیدگی فعالیتهای غربگرایان ایرانی و افغان دیده نخواهد شد یا کمتر دیده خواهد شد. در صورت کنترل نشدن این وضعیت پیامدهای این فتنه می تواند موجب ایجاد برخی تنشها در داخل، کاهش سطح همکاریهای بسیار ضروری تهران-کابل و حتی ایجاد یک فتنه منطقه ای شود. راه مقابله با این فتنه جدید و این تروریسم رسانه ای اولا هزینه زا کردن پخش اخبار دروغ و شایعه پراکنی و ثانیا دعوت هر چه سریع تر از چهره های فرهیخته روحانی و دانشگاهی و... و. ایرانی و مهاجر در صدا و سیما و ... برای پرداختن به مسأله و آرام کردن ذهن جامعه است. در انتها آرزومندم که حداقل رسانه های مختلفی که دغدغه انقلاب اسلامی و مسلمانان جهان را دارند در رابطه با مسائل افغانستان قدری دقیق تر و عمیق تر عمل کنند و هر مطلب و شایعه ای را به عنوان خبر و تحلیل منتش
دکتر بهرام زاهدی کارشناس ارشد مسائل افغانستان
۱۰ مهر ۱۴۰۲
🔴🔶🔴امام راحل ما از کجا میدانست؟
امام راحل ما(ره) میفرمود: «از هیاهوی قدرتمندان نهراسید که این قرن به خواست خداوند قادر، قرن غلبه مستضعفان بر مستکبران و حق بر باطل است» .
به گزارش مشرق، حسین شریعتمداری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:
۱- این سخن از امام راحل - رضوانالله تعالی علیه - است که در آذرماه سال ۶۴ و در سالروز میلاد رسول اکرم(ص) و امام صادق(ع) بیان فرمودهاند.
«آن چیزی که میخواستم امروز عرض کنم این است که در ولادت حضرت رسول-صلیالله علیه وآله- قضایایی واقع شده است، قضایای نادری به حسب روایات ما و روایات اهل سنت وارد شده است که این قضایا باید بررسی بشود که چیست؟
از جمله قضیه شکست خوردن طاق کسری و فرو ریختن چهارده کنگره از آن قصر و از آن جمله خاموش شدن آتشکدههای فارس و ریختن بتها به روی زمین... اینکه چهارده کنگره از کنگرههای قصر ظلم خراب شد، به نظر شما نمیآید که یعنی در قرن چهاردهم این کار میشود، یا چهارده قرن بعد این کار میشود»؟
۲- ماجرای شکست چهارده کنگره طاق کسری، خاموشی آتشکده فارس و فرو ریختن بتها به هنگام ولادت رسول خدا(ص)، از آن هنگام تاکنون، بارها در نگارش و گویش مورخان آمده است اما، تفسیر امام راحل از این رخداد و خبر دادن از فروپاشی نظام سلطه در قرن چهاردهم (قرن حاضر)، تنها بر زبان حضرت امام جاری شده است.
او چه میدید که دیگران نمیدیدند؟! چه کسی به او خبر داده بود؟! پیشبینی
امام راحل مربوط به آذر ماه سال ۶۴ است، در اوج جنگ تحمیلی و هجوم همهجانبه قدرتهای ریز و درشت جهانی به انقلاب نوپای اسلامی.
همه شواهد از فروپاشی نظام خبر میداد ولی امام عزیز ما در ورای آتش و دود آن معرکه از فروپاشی نظام سلطه بینالملل خبر میدهند! به قول حافظ:
سرّ خدا که عارف سالک به کس نگفت
در حیرتم که باده فروش از کجا شنید؟
۳- نیم نگاهی به اطراف خود بیندازید! نظام سلطه را در حال فروپاشی نمیبینید؟
«پیچ بزرگ تاریخ» که بارها بر زبان حضرت آقا جاری شده است در حال وقوع نیست؟
دشمنان تابلودار ایران اسلامی نیز با نگرانی از همین پیچ بزرگ خبر میدهند.
بنیامین نتانیاهو طی سخنانی در کنگره آمریکا (خرداد ۱۳۹۰ / می۲۰۱۱) با اضطراب میگوید: «۶ ماه قبل که پشت همین تریبون ایستاده بودم درباره خطر ایران هستهای هشدار دادم. اکنون زمان دیگری است. امروز از تنگه خیبر در عربستان تا تنگه جبلالطارق در مراکش، تحول و دگرگونی عمیقی در حال وقوع است و همهجا به لرزه افتاده است.
این لرزه، کشورها را متلاطم و دولتها را متلاشی کرده است و همه ما همچنان شاهد این نوسانات هستیم.
باید قبول کنیم نیروی قدرتمندی وجود دارد که با الگوی مورد نظر ما برای اداره جهان مخالف است.
در رأس این نیروی قدرتمند، ایران خمینی و خامنهای قرار دارد. من هشدار میدهم که لولای تاریخ -HISTORY HINGE- در حال چرخیدن است. کسانی که ایران و خطر آن را نادیده میگیرند، سر خود را در شن(!) فرو کردهاند». برژینسکی، در اجلاس سالانه «آتلانتیک» -کشورهای دو سوی اقیانوس اطلس- که با حضور جیمز جونز و اسکوکرافت مشاوران امنیت ملی دولتهای کارتر، فورد، بوش و اوباما تشکیل شده است و در آن دیوید پترائوس(رئیسسازمان سیا)، تامیر پاردو(رئیسموساد)، جان ساورز(رئیسMI۶) نیز در آن حضور دارند، میگوید: «جهان در یک نقطه عطف تاریخی بعد از فروپاشی شوروی سابق قرار دارد که تحولات فراگیر خاورمیانه و شمال آفریقا و رخدادهای غیرمنتظره در آمریکا و اروپا نشانههای آن است. ما با چالش پیچیدهای روبهرو هستیم و تاریخ در حال تغییر مسیر است... ایران در این چالش نقش برجستهای دارد و حمله نظامی به این کشور فاجعهآمیز است»... و صدها سند گویای دیگر که شرح آن به درازا میکشد.
۴- امام راحل ما(ره) میفرمود: «من با جرأت مدعی هستم که ملت ایران و توده میلیونی آن، در عصر حاضر بهتر از ملت حجاز در عهد رسولالله -صلیالله علیه و آله- و کوفه و عراق در عهد امیرالمؤمنین و حسین بن علی -صلواتالله و سلامه علیهما- میباشند» و هم ایشان تاکید میفرمایند که «از هیاهوی قدرتمندان نهراسید که این قرن به خواست خداوند قادر، قرن غلبه مستضعفان بر مستکبران و حق بر باطل است» و در پیام دیگری اطمینان میدهند که «اسلام سنگرهای کلیدی جهان را یکی پس از دیگری فتح خواهد کرد». حالا به سه نمونه از دهها نمونه که تأییدکننده نظر حضرت امام درباره مردم شریف ایران است توجه کنید! این نمونهها را پیش از این نیز در برخی از یادداشتهای کیهان آورده بودیم. بخوانید!
۱۰ مهر ۱۴۰۲
🔴🔶🔴
۲
اول: هزار و چهارصد و چند ده سال قبل -رسول خدا(ص) به خطبه نماز جمعه ایستاده بودند که ناگهان جارچی با صدای بلند از ورود کاروان تجاری یمن به مدینه خبر داد. بسیاری از نمازگزاران، نماز جمعه به امامت رسول خدا(ص) را ترک کردند و به سوی کاروان دویدند. این آیه از سوره مبارکه جمعه در اینباره است «وَإِذَا رَأَوْا تِجَارَهًْ أَوْ لَهْوًا انْفَضُّوا إِلَیْهَا وَتَرَکُوکَ قَائِمًا قُلْ مَا عِنْدَاللهِ خَیْرٌ مِنَ اللَّهْوِ وَ مِنَ التِّجَارَهًِْ وَالله خَیْرُ الرَّازِقِینَ... [آنها] چون تجارت و بازیچهای ببینند به سوی آن میشتابند و تو را در نماز تنها میگذارند. بگو آنچه نزد خداست بهتر از لهو و تجارت است و خدا بهترین روزیدهندگان است».
دوم: باز هم روز جمعه است -۲۴ اسفند سال ۱۳۶۳- و این بار در تهران. صدام از چند روز قبل اعلام کرده بود که نماز جمعه تهران را بمباران خواهد کرد. مردم، اما انبوهتر از همیشه در نماز جمعه حاضر شده بودند. کودکان را نیز با خود آورده بودند. رهبر معظم انقلاب (رئیسجمهور وقت) خطبه دوم نماز را میخواند. ناگهان بمبی در میان جمعیت منفجر میشود و گوشت و پوست و خون شهدا به اطراف میپاشد. بلافاصله فریاد اللهاکبر جمعیت در فضا طنینانداز میشود و شعار حسین، حسین شعار ماست، شهادت افتخار ماست به آسمان برمیخیزد. امام جمعه، با صلابت در جای میایستد و مرحوم مرتضائیفر دست ایشان را میکشد که از تریبون جدا کند ولی امام جمعه تریبون را ترک نمیکند. هیچکس از جای خود تکان نمیخورد (جز تعدادی که به انتقال شهدا و مجروحان میروند) در قنوت نماز عصر، هواپیماهای عراقی از راه میرسند، صدای مهیب بمبها و شلیک ضدهواییها در فضا میپیچد. ولی انگار نه انگار که واقعهای در پیش است... همان شب، حضرت امام(ره) ایستادگی و شجاعت مردم و صلابت امام جمعه تهران، حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای را میستایند.
• سوم: مالک غمزده است، علی را در اوج اقتدار، مظلوم میبیند. قطره اشکی را که از چشمانش بهگونه دویده است پاک میکند. آرام به سوی عمار میرود. «کاش میتوانستیم علی(ع) را به عصری ببریم که مردم قدرش را بدانند و راه و رسمش را بر صدر بنشانند».
عمار به مالک دلداری میدهد؛ «آن روزها که آرزو میکنی در راه است. از رسول خدا(ص) وصف مردمی را شنیدهام که در صلب پدران و رحِم مادران خویشند و چون آن عصر که تو آرزو کردهای فرا رسد، لبیکگویان از راه میرسند، مردمانی که از «من» و «ما» گذشتهاند. نه در سر سودای سود دارند و نه در دل، غم بود و نبود، دل در گرو اسلام ناب محمدی(ص) دارند. علی(ع) را امام و مولا و مقتدای خود میدانند. آنان سقف تاریک نظام سلطه را میشکافند و طرحی نو در میاندازند. در آن هنگام که پیشروی است و رسول خدا(ص) وعده داده است، حرامیان که پایان عمر این دنیایی علی را پایان اسلام میدانستند، وحشتزده به مقابله با یاران آخرالزمانی علی برمیخیزند و به مصداق «الکفر ملهًًْ واحده» همه یاران خود را فرا میخوانند و از هر سو به آنها میتازند. بار دیگر جمل و صفین و نهروان به تکرار مینشیند اما، این بار نه مانند جمل، ناکثین را توان ایستادن است و نه مانند صفین از نیزه فریب
زخم برمیدارند و نه با فتنه نهروانیان از راه باز میمانند. شیطان سراسیمه نعره میزند و بر سر لشکریان انس و جن خود فریاد میکشد که: «چه نشستهاید؟! اسلام بار دیگر و بعد از هزار و چهارصد و دهها سال، حصار تاریخ را شکافته و بار دیگر به میدان آمده است».
۵- این نیز بخشی از بیانات رهبر معظم انقلاب است. نگاهی برخاسته از واقعیات که فروپاشی نظام سلطه را نوید میدهد. بخوانید! « امروز در دنیا از دو قطب سیاسی و اقتصادی عالم -قطب شرق و قطب غرب- قطب شرق تقریباً متلاشی شد و چیزی به نام بلوک شرق، امروز در دنیا دیگر نیست. کسی این را باور نمیکرد. من میگویم دایره گسترش و نفوذ اسلام از این خیلی بیشتر خواهد رفت و بشریّت در آینده نهچندان دوری شاهد خواهد بود که حاکمیّت غرب و حاکمیّت فرهنگ سلطه و حاکمیّت ضدّارزشهای حاکم بر بشر، متلاشی خواهد شد؛ و آن چیزی که امروز به نام بلوک غرب بر دنیا ظلم و جفا میکند هم متلاشی خواهد شد و از بین خواهد رفت. و این از برکات اسلام است».
۱۰ مهر ۱۴۰۲
🟦🔹🟦ژیلا صادقی: بعضی سلبریتیها به دنبال جداکردن همسرم از من بودند.
ژیلا صادقی گفت: در شلوغیها برخی از هنرمندان روسری خود را درآوردند، مگر با در آوردن روسری چیزی درست میشود؟
به گزارش مشرق، ژیلا صادقی مجری و بازیگر سینما و تلویزیون درباره حمله و تهدید علیه وی به دلیل اظهارات متفاوت با آنچه گروه های ضدایرانی می گویند، گفت: اراذل و اوباش در فضای مجازی و حقیقی همیشه وجود دارند. این که صفحه شخصی من عمومی است و همه افراد به راحتی میتوانند کامنت و پیام دهند یعنی من مشکلی با این اتفاقها ندارم. من در یکی از استوریهای خود بعد از فحاشیهایی که به بنده شد نوشتم یعنی مملکت من دست امثال شما خواهد افتاد؟ وا مصیبتا!
وی افزود: من را تهدید به سلاخی میکردند مگر شهر هرت است؟ حتی آدرس هم دادم اما کسی جرات این کار را ندارد. مگه شعار اینها آزادی بیان نیست، چرا پس خلاف آن را ثابت کردند؟
صادقی تصریح کرد: مردم ما هرچقدر هم که مشکل اقتصادی داشته باشند پای اعتقادات خود هستند. شما زمانی که به اصولی معتقد هستید، هیچچیزی نمیتواند آن را تغییر دهد.
این مجری با اشاره به اقدامات ضدایرانی و منفعت طلبی برخی سلبریتی ها که از کشور خارج شده اند ادامه داد: آقای فرخ نژاد قرارداد فیلم میبندد، پولش را هم میگیرد و در انتها یک ایران را فدای تار موی بچه خود میکند! از طرفی همسر مهناز افشار شیرخشک خراب به مردم میفروشد و بچههای مردم را بیمار میکند! آیا اینها می توانند دلسوز مردم ایران باشند؟!
وی خاطرنشان کرد: در شلوغیها برخی از هنرمندان روسری خود را درآوردند، مگر با در آوردن روسری چیزی درست میشود؟ در همان زمان بنده با اعتبار جایگاه اجتماعی خودم، بدون هیاهو ۱۶ زندانی جوان را آزاد کردم.
صادقی یادآور شد: چرا امسال روز ۲۵ شهریور خبری نشد؟ این ترسوها میخواهند مملکت من را بالا پایین کنند؟
وی در پاسخ به سوالی درباره شایعاتی که درباره زندگی شخصی او مطرح میشود، تاکید کرد: من در حال زندگی با همسرم هستم اما مینویسند همسر سابق ژیلا صادقی! بعضی سلبریتی ها که فعلا نمیخواهم اسم ببرم، به صورت پنهانی به دنبال جدا کردن همسرم از من بودند اما من ایستادم و زندگی ام را حفظ کردم.
این مجری در خصوص کار در تلویزیون خبر داد: کارهایی از جمله دکتر سلام و صبح بخیر ایران به من پیشنهاد شده است. البته قبل از این فحاشیها این پیشنهادات مطرح شده بود.
منبع: فارس
۱۰ مهر ۱۴۰۲
🔷🟣🔷ادعای حضور زلنسکی در یک مهمانی و انحرافات اخلاقی او+عکس
به گفته یانگ، این ویدئو در سپتامبر 2023 در اوکراین فیلمبرداری شده است و این دو دختر در اظهارات خود اشاره میکنند که زلنسکی و افراد معتمدش اغلب پس از برگزاری جلسات رسمی، اسکورت سرویس را خبر می کنند.
به گزارش سرویس جهان مشرق، جیمز یانگ، خبرنگار و فیلمساز آزادی که در اوکراین گزارش می دهد، اخیرا گزارشی منتشر کرده نه تنها در اوکراین بلکه در کل جهان غرب غوغا به پا کرده است. هفته گذشته جیمز یانگ مکالمه خود را با دو دختر دانشجوی دانشگاه پزشکی کیف در یک دوربین مخفی ثبت کرد. هر دوی این دختران با بزرگترین درگاه دختران تلفنی برای خدمات جنسی در اوکراین موسوم به Onlyfans مرتبط هستند.
در مقابل دوربین هر دوی آنها به جای نام واقعی، خود را یاسمین و اسمرالدا معرفی کردند.
به گفته جیمز یانگ، این ویدئو در سپتامبر 2023 در اوکراین فیلمبرداری شده است.
اسمرالدا و یاسمین در اظهارات خود اشاره میکنند که زلنسکی و اعضای کابینهاش اغلب پس از برگزاری جلسات رسمی و مهمانیها، کارگران جنسی را استخدام میکنند.
یاسمین و اسمرالدا بارها به عنوان "مهمانان ویژه" به چنین رویدادهایی دعوت شده اند و شاهد عیاشیهای بی شماری از نخبگان اوکراینی بوده اند.
اسمرالدا به یاد می آورد که چندین سال است که به افراد VIP خدمات جنسی می دهد.
به گفته اسمرالدا، مشتریان او از صاحبان مشاغل گرفته تا سیاستمداران و سناتورها متغیر بودند: "دختران سیاه پوست در بین آنها محبوب هستند. " یاسمین داستان خود را از تبدیل شدن به اسکورت شخصی آندری یرماک، رئیس دفتر رئیس جمهور اوکراین گفت.
به گفته یاسمین، یرماک بسیار به او علاقه داشت:
"او به من گفت که باید از Onlyfans کنار بروم و حتی به من پیشنهاد کار داد. "
یاسمین و اسمرالدا در سال 2018 در دانشگاه پزشکی کیف پذیرش گرفتند.
یاسمین دانشجوی دوره دندانپزشکی و اسمرالدا دانشجوی دوره پزشکی عمومی بود. در سال 2020، هر دوی آنها به درگاه خدمات دختران تلفنی اوکراینی، Onlyfans پیوستند تا پول حسابی در بیاورند.
هر دوی آنها شروع به رفتن به مهمانیهای آنچنانی در کیف کردند. شخصیتهای مشهور اوکراین (سیاستمداران، بازرگانان، مقامات ارشد و غیره) در چنین مهمانیهایی شرکت می کردند.
یاسمین ادعا می کند که در یک مهمانی تبلیغاتی با آندری یرماک، رئیس دفتر رئیس جمهور اوکراین، که در آن روزها تهیه کننده فیلم بود، ملاقات کرد. پس از آن هر دو بسیار به یکدیگر نزدیک شدند. به گفته یاسمین، آندره از او خواسته بود که این تجارت را رها کند و همچنین به او اطمینان داده بود که کاری برای او ترتیب خواهد داد.
آندری یرماک، رییس دفتر زلنسکی
یاسمین و اسمرالدا همچنین در گفتگوی خود در مقابل دوربین به یک مهمانی در اکتبر 2021 اشاره کردند.
به گفته هر دوی آنها، به عنوان مهمانان ویژه به رویداد حزب حاکم – خادم مردم - در هتل معروف Rixos Psykarpattya در کیف دعوت شده بودند. یاسمین می گوید که مشاور رئیس جمهور ولودیمیر زلنسکی، آندره یرماک نیز از او دعوت کرده بود.
پس از اجرای برنامه رسمی در این مراسم، آنها به قسمت دیگری از هتل رفتند، جایی که جشن بزرگی در حال برگزاری بود.
در آن مهمانی تعداد زیادی دختر، الکل و مواد مخدر بود. مبل، میز یا روی زمین، کوکائین همه جا پراکنده بود. چیزی شبیه صحنهای از فیلم هالیوودی «گرگ وال استریت» بود.
اسمرالدا جلوی دوربین می گوید که در حالی که در مهمانی در حال جستجوی یاسمین از گوشه ای به گوشه دیگر نگاه می کرد، چشمش به اتاقی افتاد که در آن زلنسکی رئیس جمهور اوکراین را در موقعیتی رسواکننده دید. به ادعای او، زلنسکی با مردی رابطه داشت.
وقتی روزنامه نگار جیمز یانگ از اسمرالدا پرسید که آیا او واقعا زلنسکی بود، اسمرالدا با اطمینان پاسخ مثبت داد. هر دو دختر می گویند که به زودی کیف را ترک می کنند و به پاریس می روند.
در حالی که همجنسگرایی در روسیه یک جرم جدی است، این نوع رابطه در اوکراین به طور قانونی به رسمیت شناخته شده است. زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین نیز آشکارا از حقوق همجنسگرایان حمایت کرده است.
با این حال، او هرگز نگفت که آیا خودش در زندگی شخصی همجنسگرا است یا خیر. بسیاری از شخصیت های شناخته شده کشورهای غربی نیز در مورد مصرف مواد مخدر توسط زلنسکی اظهار نظر کرده اند.
اتفاق عجیبی است که از یک طرف عملیات گزنده ای در مورد مهمانی رنگارنگ زلنسکی و نزدیکانش فاش شده است و از طرف دیگر بلافاصله پس از تور آمریکا، همسر زلنسکی، النا زلنسکا، گفته است که اگر همسرش حمایت مردم اوکراین را به دست نیاورد، به کشورهای دیگر خواهد رفت.
به گفتهی النا زلنسکا، رئیس جمهور ممکن است تصمیم بگیرد که برای این دوره در انتخابات شرکت نکند.
۱۰ مهر ۱۴۰۲
🟣🟡🟣حمایت مجدد شبکه تروریستی از خبرنگاران بازداشتی روزنامههای غربگرا
رسانههای اپوزیسیون ازجمله بیبیسی فارسی، اینترنشنال، رادیو فردا، صدای آمریکا و... در اخبار و گزارشهای متعددی نسبت به دستگیری دو خبرنگار اصلاحطلب اعتراض کرده و خواستار آزادی هرچه سریعتر آنان شدند.
به گزارش مشرق، شبکه ایترنشنال برای چندمین بار از خبرنگاران روزنامه های غربگرا که به دلایل امنیتی بازداشت شده اند حمایت کرده و نسبت به بازداشت آنها اعتراض کرد.
استناد این شبکه ضدایرانی به مطلب روزنامه هم میهن به قلم عباس عبدی بود. در این مطلب آمده است:« یک سال از بازداشت دو همکار روزنامهنگار ما یعنی خانمها الهه محمدی و نیلوفر حامدی میگذرد. بنده معمولاً درباره اقدامات قضایی و امنیتی بهجای رد و تخطئه اصل چنین اقداماتی، از زاویه حقوقی و منطقی خواهان پاسخگویی و توضیح میشوم و هنگامی که از چنین زاویهای پاسخ مناسب دریافت نشود، میتوان به اصل اقدام نیز معترض بود.»
در بخش دیگری از این مطلب آمده است:« در هر حال، حکومتها هنگامی میتوانند از مردم بخواهند که براساس قانون عمل کنند که خودشان بدون قید و شرط ملتزم به رعایت آن باشند. در غیر این صورت شرایط تعلیق سیاسی و حقوقی بر جامعه حاکم میشود که به زیان همه است. امیدوارم که مسئولین محترم قضایی بهویژه سخنگوی محترم آن پاسخی حقوقی و مستدل برای این رفتار بیان دارند.»
سال گذشته وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه پاسداران در بخشی از بیانیه مشترک تبیینی خود پیرامون اغتشاشات تصریح کردند که برخی خبرنگاران شاغل در رسانههای اصلاحطلب از جمله نیلوفر حامدی و الهه محمدی در دورههایی که با عنوان «جنگ ترکیبی و براندازی نرم» توسط سازمان جاسوسی آمریکا (سیا) برگزارشده بود، شرکت کرده بودند.
در واقع این بیانیه از چرایی نگرانی رسانههای معاند برای این خبرنگاران پرده برداشت، چرا که در بخشی از آن تصریح شده بود، الهه محمدی و نیلوفر حامدی خبرنگاران اصلاحطلب دستگیر شده در دورههای آموزشی سازمان جاسوسی آمریکا شرکت داشته و هر دو نفر آنها نقش منابع اولیه خبرسازی برای رسانههای بیگانه را ایفا کردهاند. خبرنگارانی که با اخبار جعلی و جهتدار پیرامون خبر درگذشت مهسا امینی، به ایجاد پروژه آشوب در ایران کمک کردند.
پس از انتشار این بیانیه فعالین رسانهای و روزنامههای اصلاحطلب در اقدامی هماهنگ سعی کردند با تخطئه گزارش دو نهاد امنیتی و اطلاعاتی رسمی کشور، این افراد را خبرنگارانی جا بزنند که تنها به وظیفه خبرنگاری خود عمل کردهاند.
همزمان با رسانه ها و فعالین اصلاحطلب، رسانههای اپوزیسیون ازجمله بیبیسی فارسی، اینترنشنال، رادیو فردا، صدای آمریکا و... در اخبار و گزارشهای متعددی نسبت به دستگیری این دو خبرنگار اعتراض کرده و خواستار آزادی هرچه سریعتر آنان شدند. این دستپاچگی برای چیست؟!
همصدایی آشکار در سانسور اقدامات مثبت دولت
دیروز اجرای مرحله دوم انتقال آب از دریای عمان به اصفهان و بهرهبرداری از فاز اول نیروگاه برق خودتأمین فولاد مبارکه با حضور رئیس جمهور در اصفهان برگزار شد.
انتقال آب از دریای عمان بخشی از طرح احیای زایندهرود است که با اجرای مرحله نخست، برداشت آب از زایندهرود توسط صنایع قطع خواهد شد و در مرحله دوم علاوهبر آب صنایع، مازاد آب در بخش آشامیدنی، کشاورزی و حقابه محیط زیست صرف خواهد شد.
از جمله ویژگی های پروژه نیروگاه برق خودتأمین فولاد مبارکه می توان به دارا بودن بالاترین استانداردهای موجود در نیروگاه ها، کاهش میزان مصرف گاز و آب مصرفی و بومی سازی بیش از ۷۰ درصد تجهیزات اشاره کرد. با بهره برداری از این پروژه برای ۴۰۰ نفر به صورت مستقیم و غیر مستقیم اشتغالزایی می شود.
همچنین دیروز عملیات اجراییشدن تولیــد بنزیــن و پروپیــلنِ هلدینگ پتروپالایش اصفهان با حضور رئیسجمهور به بهرهبرداری رسید. ۸۰ درصد تجهیزات این پروژه بهدست ســــازندگان داخلی ساخته شدهاست. کاهش گوگرد در گازوئیل تولیدی و جلوگیری از انتشار ۳۰۰ تن گوگرد در روز از اهداف تولیــد بنزیــن و پروپیــلنِ هلدینگ پتروپالایش اصفهان است.
به عقیده کارشناسان، دولت سیزدهم دولت کار و تلاش است. اما نکته قابل تأمل اینجاست که رسانه های منتسب به جریان غربگرا، به صورت هماهنگ، این اقدامات مثبت و امیدآفرین را سانسور می کنند، دقیقا مشابه عملکرد رسانه های معاند.
منبع: فارس
۱۰ مهر ۱۴۰۲
🟢🔴🟡چپهای تحریمی راهبردهای تازهتری اتخاذ کردهاند!
گزارش یک خیانت
محمد نعیمی پور، از فعالان ستادی اصلاح طلب اخیراً در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری ایلنا پیرامون تز "تحریم انتخابات" که از سوی برخی اصلاح طلبان ستادی و چپهای تحریمی پیگیری می شود، گفته است: اکنون دو دسته اصلی وجود دارد.
یکی خواهان شرکت در انتخابات و دیگری خواهان عدم شرکت در انتخابات هستند، برخی از -رجال حزب- کارگزاران معتقدند باید در انتخابات شرکت کرده ولی برخی دیگر موافق نیستند. معتقدند دعوا نکنیم به آنچه هستیم و داریم بسنده کنیم زیرا میخواهیم در این کشور زندگی کنیم.
یکسری می گویند، باید مقاومت کنیم تا گزینهای به ما تحمیل نشود. آنهایی که پیش ثبت نام هم نکردهاند، اگر تا اسفند ماه در این موضع باقی بمانند، باید استدلالی قوی ارائه کنند.
او می افزاید: "معتقدم اگر کسانی فکر میکنند از صندوق انتخابات به طور معکوس هم میتوان سیاستورزانه استفاده کرد باید بتوانند مخاطبین خود را متقاعد کنند که اگر تحریم صندوق را مد نظر قرار دهیم کمتر از ۲۰ درصد مردم در کل کشور پای صندوق رای خواهند آمد."
نعیمی پور با بیان اینکه این ۲۰ درصد معنا دارد؛ به تحریمی ها اشاره می کند و می گوید: اگر تحلیل، توان سیاسی و نفوذ کلام آنان به گونهای باشد که درصد مشارکت در انتخابات را به نازلترین سطح برسانند، مشابه آنچه در زمان پهلوی بود، آنگاه سیاست ورزی آنان با استفاده از صندوق رای نتیجه بخش است!
او گفته است: البته باید برنامه داشته باشند تا در برابر فشارهای سیاسی- امنیتی مقاومت کند و تا روز انتخابات تاثیرگذاری خود را از دست ندهند. شاه اصلا برایش مهم نبود که یک درصد رای دهندگان در انتخابات شرکت میکنند یا بیشتر، مهم این بود که افراد مورد نظرش را در مجلس ببیند، با ۱۰ رای یا ۱۰۰ رای، کمتر یا بیشتر اهیمتی نداشت. برای حاکمیت کنونی هنوز درصد شرکت در انتخابات مهم است و لذا تمایل دارد نفر اول منتخبین در تهران حداقل ۵۰۰ هزار رای داشته باشد، آیا با روش قهر با صندوق، میتوان رای نفر اول تهران را به ۵۰ هزار نفر رساند؟ بنابراین کسانی که این روش را برمیگزینند، پاسخ سوالات مهمی را باید به خودشان و دیگران بدهند.[3]
اظهارات این فرد با وضوح بسیار بالایی نشان می دهد که چرا برخی محافل تحلیلی تأکید دارند پروژه تحریم انتخابات یک خیانت آشکار است و چرا صحنه گردانان این پروژه جملگی از "بانیان آشوب" هستند که قصد دارند با ذبح صندوق رأی به سمت خیابان عزیمت کنند.
فرد مذکور به راحتی در حال تشریح یک نقشه عملیاتی خیانت علیه نظام و مردم است و علنا شرح میدهد که راه تقلیل دادن مشارکت چیست و چپهای تحریمی چطور و از کدام طریق باید جلو بروند.
در اشاره به پروژه چپهای تحریمی بیان این نکته ضروریست که مشارکت بالای انتخاباتی اگرچه یک امتیاز است لکن تعیین کننده چیزی نیست و نتیجه یک انتخابات با هر میزان مشارکتی؛ لازم الاتباع است.
تأکید نظام اسلامی بر مشارکت حداکثری نیز بخاطر دفاع از حق مشارکت مردم و اهمیت دادن به نقش آنها در افزایش سرعت حل مشکلات کشور است وگرنه شأن اصلی حاکمیت در یک انتخابات صرفا اجرای قانون و صیانت از آرای مردم است.
امری که نتیجه انتخابات را چه با مشارکت 20 درصدی و چه با مشارکت 80 درصدی لازم الاتباع برای همه می سازد.
۱۰ مهر ۱۴۰۲
♦️🔷♦️کنایه آیتالله نوری همدانی به گزارشهای غلط اقتصادی
آیت ا... نوری همدانی، از مراجع عظام تقلید اخیرا در بیاناتی راهبردی ضمن تأکید بر حمایت از ولایت فقیه، نظام و انقلاب اسلامی تأکید کرد: استاد عزیز و بزرگوار ما مرحوم علامه طباطبایی که بعد از عمری در کنار قرآن بودند، فرمود «دو گناه را در قرآن بالاترین گناه دیدم؛ یکی دوستی کفار و دیگری ربا را» امروز در کشور ما بعضی از بانکها و مؤسسات با عناوین مختلف در حال دریافت ربا هستند و مردم را بیچاره کردند؛ هرچه هم میگویم توجه نمی کنند؛ مردم به ما نامه مینویسند و استفتائی به ما می رسد ما هم میگوییم حرام است؛ اما گوش شنوایی نیست؛ البته گزارش میدهند ما درست کردیم؛ ولی در عمل در حال انجام است و شاید هم علتش عدم نظارت باشد.
به گزارش رسا، وی با بیان این که قرآن با فقر و جهل و بی عدالتی به شدت مخالف است بیان داشت: انتظار این است که مسئولان کشور این موارد را رسیدگی کنند و نگذارند به این انقلاب و نظام آسیب برسد.[4]
*بیانات آیت ا... نوری همدانی در بانک مرکزی مخاطب مستقیم دارد و باید منتظر بود و دید که آقایان چه ترتیب اثری به فتاوای مراجع تقلید می دهند.
در مباحث رعایت شرع در فعالیت های بانکی؛ استدلالهای مختلفی وجود دارد و انتظار آنست که دولت محترم تکلیف این قضایا را یکبار برای همیشه روشن کند.
اگر دولت و بانک مرکزی حرف برخی مراجع را درست می دانند پس محکم و قاطع به آن عمل کنند و اگر استدلالهای دیگر را صحیح می دانند؛ پس دست به اقناع عمومی بزنند و با ارائه گزارش به مراجع محترم؛ ختم ماجرا را اعلام کنند.
بدترین کار در این زمینه، سکوت و سپردن امور به دست زمان است.
دقت شود که البته مقوله "فقر" شامل قضایای فوق الذکر نیست و دولت حتما باید برای کاستن از مشکلات اقتصادی مردم اهتمام داشته باشد.
۱۰ مهر ۱۴۰۲