🔵🔵🟠🔵🔵میان فقیر و غنی فاصله ایجاد مکن!
میخواهیم بگوییم اگر دست روی دست بگذاریم، از دل معضل «نابرابریهای آموزشی» معضلات دیگری خارج خواهد شد «عقبماندگی» و «توسعه نیافتگی» فقط یکی از آنهاست.
به گزارش مشرق، جعفر بلوری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:
۱- فصل امتحانات دانشآموزان است. مدارس دولتی و غیردولتی و انواع دیگر مدارس، سخت مشغولند و دانشآموزان نیز- بسته به سطحی که در آن درس میخوانند- یا مشغول امتحانات پایان نوبت دوم هستند، یا از امتحانات فارغ و وارد تعطیلات شدهاند. این ایام علاوه بر امتحانات، فصل سَوا کردن و جذب دانشآموزان از سوی برخی مدارس هم هست! مدارسی که بعضا با دریافت شهریههای نجومی تلاش میکنند، شرایط آموزشی را برای دانشآموزان فراهم کنند که شاید برای ما دهه پنجاهیها که از دبستان تا دیپلممان را در مدارس دولتی درس خواندهایم، شبیه به یک رویاست.
شهریهها از حدود ۲۰ میلیون تومان شروع میشود تا... و بهترین معلمها و بهترین دانشآموزان با آزمونهای ورودی و شرط معدل جذب میشوند. خلاصه این که، بهترین معلمها، بهترین محیط آموزشی، بهترین همکلاسیها و بهترین امکانات آموزشی برای طیفی از دانشآموزان «سَوا» میشود و طبیعی است نتیجه جمع و مهیا شدن این «بهترین» ها برای این طیف از دانشآموزان میشود، وارد شدن به بهترین دانشگاهها، انتخاب بهترین رشتههای تحصیلی و رسیدن به بهترین آینده شغلی.
حالا کمی حال و روز دانشآموزان و اولیایی را تصور کنید که، وضعیت اقتصادیشان طوری نیست که بتوانند، برای یک سال تحصیلی دهها میلیون تومان بدهند. یا اگر میتوانند مثلا، ۲ یا ۳ فرزند محصل دارند! آنها میمانند و مدارسی که از بهترین معلمها و بهترین دانشآموزان تُهی شده چرا که همه آن «بهترین» ها با مشوقهای مالی و غیر مالی و ترفندهای تبلیغاتی و تجاری جذب مدارس پولی شده است.
۲- اینجا نه قصد جسارت به مدارس دولتی و معلمان زحمتکش و دانشآموزان عزیز را داریم و نه میخواهیم نان مدارس غیردولتی و پولی را آجر کنیم. اینجا صرفا در حال تحلیل «واقعیتی» هستیم که در سیستم آموزشیمان جریان دارد و تا این «واقعیت» پذیرفته نشود و تا وجود این «آسیب» به رسمیت شناخته نشود، نمیتوان راهحلی برای آن یافت.
ما به دنبال تبیین شرایطی هستیم که «نابرابری آموزشی» را موجب شده و صدای خانوادههای زیادی را هم در آورده است. برای درک اهمیت این مسئله همین بس که بدانیم، یکی از مهمترین نقاطی که به طور مستقیم با توسعه و پیشرفت همهجانبه و پایدار یک کشور در ارتباط است، همین مدارس و همین مبحث مهم آموزش و پرورش و همین دانشآموزان عزیز است.
بله! مبحث توسعه و پیشرفت ارتباط مستقیمی با آموزش و پرورش دارد و نمیتوان نقش آموزش و پرورش را در این حوزه، ندید یا کم شمرد. میخواهیم بگوییم اگر دست روی دست بگذاریم، از دل معضل «نابرابریهای آموزشی» معضلات دیگری خارج خواهد شد «عقبماندگی» و «توسعه نیافتگی» فقط یکی از آنهاست: «به نظر بنده بعضی هنوز قادر نیستند نقش آموزش و پرورش را در پیشرفت همهجانبه کشور درک کنند. یک خطای راهبردی در بین برخی از مسئولین در گذشته وجود داشته که خسارتهایی هم وارد آورده و آن کوچکانگاری این دستگاه حیاتی است. بعضی آن را به صورت یک مزاحم نگاه کردند. اینها را من که عرض میکنم، چون حرفهایی را از خود افراد شنیدهام. به صورت یک مجموعه مصرفی نگاه میکردند و به بنده میگفتند که مثلاً فرض کنید فلان قدر از بودجه کشور صرف آموزش و پرورش میشود. دنبالهاش چیست؟ دنبالهاش برونسپاری است یعنی به چشم یک مزاحم به آموزش و پرورش نگاه میکردند.به نظر بنده عبور از گردنههای دشوار پیشرفت که ما دنبال پیشرفت همهجانبه کشور هستیم، در این مسیر گردنههای دشواری وجود دارد، بدون کمک آموزش و پرورش عبور از این گردنهها ممکن نیست.» (سه شنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۲، روزمعلم، دیدار معلمان)
پیش از این به یکی دیگر از معضلات خطرناک عدم اصلاح این شرایط، تحت یادداشتی با عنوان «بله ما مافیا هستیم!» پرداخته بودیم و اینجا به دلیل اهمیت و ارتباط آن با موضوع این یادداشت، مجبوریم تکرارش کنیم. بخوانید:
۳- ما مهدکودکهای لاکچری با شهریههای سرسامآور داریم که در آن انواع آموزشها را به کودکان زیر ۶ سال میدهند و در مقابل مهدکودکهایی هم داریم که در آن فقط از کودکان با یک وعده غذای ساده، صرفا «نگهداری» میشود. همه این دو گروه کودک هم که وارد مدرسه ابتدایی و متوسطه میشوند، بسته به شرایط مالی والدینشان، از یکدیگر جدا میشوند (سَوا میشوند) ثروتمندها و مُتِمَوِلین وارد مدارس خاص و بقیه وارد مدارس معمولی و دولتی میشوند.
مرحله بعد ورود به دانشگاه است...با وجود امر غیرمنطقی «کنکور» و ساختار آموزشی که برشمردیم، صرفا و صرفا کسانی میتوانند وارد رشته- شهرهای پرطرفدار و اصطلاحا «پولساز» شوند که، در طول تحصیلشان (از مهدکودک تا دبیرستان) پول بیشتری خرج کردهاند. این یعنی، «هُل» دادن والدین به سمت مدارس پولی چرا که والدین میبینند، اگر وارد چنین مدارسی نشوند و اگر در این حوزه، هزینههای سنگین نکنند، امکان قبول شدن فرزندانشان در دانشگاهها و رشتههای پرطرفدار تقریبا محال است. به عبارت دیگر با توجه به نحوه ورود به دانشگاهها و رقابتی بودن این مسئله (کنکور) امروز بدون حضور در مدارس پولی و خاص و بدون صرف هزینههای سنگین کلاسهای کنکور، امکان قبولی در رشته-شهرهای پرطرفدار تقریبا هیچ است.
۴- چند پاراگراف بالا را دوباره مروری کنید. نقش «پول» خیلی برجسته است، نیست!؟... وقتی آن کارشناس ما، استاد دانشگاه ما، مهندس ساختمان و پزشک ما، در دوران آموزش و از همان دوران مهدکودک تا ورود به دانشگاه، «هزینه» میکند به این امید که در رشتههای پر طرفدار و پولساز قبول شود، به این هم فکر میکند که پس از فارغالتحصیلی، هزینهها خود به خود جبران خواهند شد! این یعنی ما در کنار پرورش کارشناس و نخبه و استاد، آنها را «تاجر» هم بار میآوریم.
اینجاست که گاهی با مهندسان ساختمانی مواجه میشویم که به خاطر پول، به ساخت ساختمان غیراستاندارد، مهر تایید میزند. یا با پزشکی مواجه میشویم که جان بیمار برایش در اولویت نیست و تا هزینه درمان را ندهی، بیمارت را عمل نمیکند! اینجاست که فاجعههایی از جنس متروپل رخ میدهد و...
۵- یکی از ویژگیهای مدارس دولتی دهه پنجاه و شصت این بود که، معلمهای عالی، خوب و متوسط همینطور دانشآموزان قوی، متوسط و ضعیف و سایر امکانات آموزشی در کنار هم بودند و همین مسئله به کمک همه دانشآموزان میآمد.
چون امکانات آموزشی برای متمولین و ثروتمندان مثل امروز «سَوا» نمیشد و ثروتمند و غیر ثروتمند از امکانات آموزشی برابر استفاده میکردند، امکان موفقیت و رسیدن به آینده بهتر، برای «همه دانشآموزان» به طور مساوی مهیا بود.
از آن سو کارشناس و نخبه «تاجر مسلک» هم کمتر بود. کارشناس و نخبهای که «پول» اولویت اول و آخرش باشد، کمک زیادی به توسعه کشور نخواهد کرد و به احتمال زیاد برای کسب پول بیشتر، مهاجرت خواهد نمود. خلاصه این که باید به کمک مدارس دولتی رفت ضعفها را جبران و آن ذهنیتی که میگوید «مدارس دولتی ضعیف است» را اصلاح کرد. باید به قول رهبر انقلاب در دیدار معلمان «نباید جوری باشد در کشور که وقتی گفته میشود مدرسه دولتی اولین چیزی که مقابل انسان نقش میبندد، ضعف مدرسه است.
وقتی به مدرسه دولتی کم اعتنایی کنیم، معنایش این است که اگر کسی بنیه مالیاش آنقدر نبود که بتواند در مدرسهای که شهریه میگیرد ثبتنام کند، ناچار است که تن به ضعف بدهد؛ یعنی کسی که بنیه مالی ندارد، بنیه علمی هم نداشته باشد. این بیعدالتی محض است و به هیچ وجه قابل قبول نیست.» (همان)
۶- بخش پایانی یادداشت پیش روی را به نقل حکایتی درسآموز از حضرت امیر علیهالسلام زینت میدهیم. حکایتی که میتواند و باید الگوی عمل همگان و مخصوصاً مسئولان و دستاندرکاران محترم امور کشورمان باشد.
آوردهاند، روزی حضرت امیر علیهالسلام، میثم را دید که طبقی از خرما پیش روی نهاده و به فروش آن مشغول است. جناب میثم، خرماهای مرغوب را از خرمای نامرغوب جدا کرده بود! امیرالمومنین علیهالسلام علت را پرسید و میثم گفت؛ مولای من بدیهی است که خرمای مرغوب از نامرغوب گرانبهاتر است، از این روی هرکدام را به تناسب میزان مرغوبیت آن میفروشم. حضرت، صدا به اعتراض بلند کرده و فرمود ای وای من! میثم که از یاران باوفای امیر مومنان و از دلدادگان جان برکف حضرتش بود، سراسیمه میشود و بر خود میلرزد که مگر چه خطایی از من سر زده است؟ و حضرت زبان به ملامت میگشایند که با این کار در جامعه مسلمین شکاف میاندازی و مردم را به فقیر و غنی تقسیم میکنی... و نقل کردهاند که با دستهای مبارک خود، خرماها را درهم آمیخته و فرمودند؛ میثم! خرماها را درهم بفروش و میان فقیر و غنی فاصله ایجاد مکن!
پایان پیام🇮🇷
🟢🟢🟢🟣🟢🟢🟢
تقلای جریان تحریف اینبار درباره تغییر دبیر «شعام»
تغییر دبیر شورای عالی امنیت ملی پس از ده سال با فضاسازیهای نامتعارف نشریات زنجیرهای مواجه شد.
به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: روزنامه اعتماد در این زمینه نوشت: «ناگهانی و با سرعتی بالا رخ داد؛ دستبهدست شدن صندلی دبیری شورای عالی امنیت ملی از علی شمخانی به علیاکبر احمدیان، روندی عجیب داشت؛ هم به لحاظ نحوه اطلاعرسانی، هم به لحاظ سرعت جابهجایی و مهمتر به لحاظ زمان این تغییر».
اعتماد همچنین مدعی شد پشتپرده خداحافظی شمخانی از شورای عالی امنیت ملی(شعام)، ترس تندروها از احیای برجام بود. پس از نقشآفرینی شمخانی در توافق با عربستان بوده است(!)
از سوی دیگر روزنامه شرق برخلاف اعتماد که تغییر دبیر شعام را ناگهانی خوانده بود، نوشت: «اتفاقی که خیلی قبلتر از این منتظر بودیم، رخ داد، سرانجام سردار احمدیان با حکم رهبری به عضویت در شورای عالی امنیت ملی درآمد و با حکم رئیسجمهور دبیر شورا شد که به معنای پایان حضور ۱۰ ساله در پایان شمخانی است. سیدجلال ساداتیان سفیر اسبق ایران در لندن اعتقاد دارد دلیل اصلی برکناری شمخانی، میتواند بهدلیل فشارها، جریانسازیها، هجمهها و تخریبهای جبهه پایداری باشد. میشود گفت پای جبهه پایداری در برکناری شمخانی در میان است. به هر حال برخی گروههای تندرو در دوره جدید سعی دارند همه سطوح و ابعاد قدرت را از اقتصادی و معیشتی گرفته تا سیاسی، دیپلماتیک و امنیتی در اختیار خود بگیرد؛ بهخصوص آنکه شمخانی در ماههای اخیر سعی کرد روابط منطقهای را به نحوی حلوفصل کند که بسترهای احیای برجام هم حفظ شود. اگرچه این اقدامات بیاذن مقامات انجام نمیشود، اما به هر حال چندان به مذاق جبهه پایداری خوش نیامده است؛ چون احساس کردند که پختوپزهایی در منطقه و برجام بدون حضور آنها در حال انجام است. کمااینکه در موضوع احیای روابط ایران و عربستان و دیگر مسائل سیاست خارجی منطقهای و برجام، تقریبا وزارت امور خارجه و شخص باقری کنی در ماههای گذشته به سایه رفت و عملکرد شمخانی پررنگتر شد».
درباره فضاسازی نشریات زنجیرهای گفتنی است که تغییرات اینچنینی، اولا طبیعی است. آقای شمخانی به مدت ۱۰ سال در دبیری شورای عالی امنیت ملی حضور داشت، این در حالی است که دو دبیر قبلی یعنی آقایان جلیلی و لاریجانی، به ترتیب ۶ سال و ۲ سال، در این سمت حضور داشتند. ثانیا روند غالب متعارف این است، با تغییر دولتها و قرار گرفتن رؤسایجمهور جدید در مسند ریاستجمهوری شورای عالی امنیت ملی، دبیر شورا هم تغییر میکند. اما آقای شمخانی در دولت جدید، همچنان به مدت ۱۹ ماه در این سمت حضور داشت و آخرینبار بیشتر با هماهنگی دولت و در مدار راهبرد دولت آقای رئیسی، توافق با عربستان را که مذاکرات آن چندین دور به طول انجامید، نهایی کرد.
در اینجا نیز فارغ از نگرش احزاب و گروههای سیاسی به اشخاص، سیاستهای کلان نظام و دولت است که روند تصمیماتی مانند توافق دوجانبه با عربستان را تعیین میکند. به بیان دیگر مضحک است که نشریهای ادعا کند ترس فلان گروه یا تندروها از احیای برجام، علت تغییر شمخانی بوده است! در عین حال، ارتقای مذاکرات منتهی، توافق دوجانبه عربستان، به سطحی فراتر از مذاکرات وزارت خارجه طرفین، به درخواست طرف سعودی انجام گرفته بود.
موضوع بعدی، تلاش افراطیون غربگرا برای مصادره آقای شمخانی برای مطلوب خویش است و حال آنکه وی، مرزبندیهای جدی با این جریان داشت. بهعنوان مثال در ماجرای برجام، او هر چند در ابتدا (و در کلیت ماجرا) نگاه خوشبینانه داشت، اما بعدها به منتقد جدی روند توافق و خسارات آن تبدیل شد و فراتر از آن، در دبیرخانه شورا نقش مؤثری در هماهنگی سه قوه برای تصویب نهایی قانون اقدام متقابل مجلس ایفا کرد؛ در حالی که روحانی و برخی اطرافیانش بیاعتنا به عبرتها و خسارتهای برجام، مجدداً دنبال توافق به هر قیمت با آمریکا بودند و اگر همکاری مجلس و دبیرخانه شورا نبود، قطعاً خسارتهای اقتصادی و سیاسی و امنیتی به مراتب بزرگتری برای کشور رقم خورد.
در همین زمینه روزنامه سازندگی وابسته به حزب کارگزاران، هر چند ادعا کرد دو سال تحمل و تأخیر رئیسی در عدم تغییر شمخانی، نبود فرد مناسب بوده(!)، اما در ادامه اذعان کرد: «هرچند شمخانی تا پایان دولت روحانی بر سر کار خود ماند اما همان زمان هم اختلافاتی میان دولت و شمخانی در مقام دبیری شورای عالی امنیت ملی وجود داشت. ریشه این اختلافات معمولاً به توافق هستهای ایران و گروه کشورهای ۵+۱ برمیگشت. جایی که شمخانی با امضای این توافق مخالف بود. او همچنین چندینبار بهصورت علنی در اظهارات خود امضای برجام را یک اشتباه خواند.
همچنین در زمانی که گفتوگوهای احیای برجام با حضور عباس عراقچی به عنوان معاون وزیر امور خارجه در وین در جریان بود، نورنیوز به عنوان رسانه وابسته به شورای عالی امنیت ملی همواره خبرهایی را به نقل از منابع آگاه منتشر میکرد که نشان میداد، گفتوگوها یا در مسیر توافق نیست یا متن توافق روی میز خواستههای ایران را تأمین نمیکند. روندی که نشان میداد شمخانی با احیای برجام دستکم با آن شرایطی که دولت روحانی بر سر جزئیات آن به توافق رسیده، موافق نیست».
یادآور میشود آقای شمخانی مرداد ۱۳۹۸ در گفتوگو با شبکه انبیسینیوز «امضای برجام اشتباه بود؛ ما نباید آن را امضا میکردیم. مذاکره با آمریکا بیفایده است. ما بیش از این اجازه نداریم که فرصت ملت ایران را صرف روندهای بیحاصل کنیم. اروپاییها از ما خواستند از برجام خارج نشویم. ما پذیرفتیم تا به اروپا فرصت بدهیم که نشان دهد توان تصمیمگیری مستقل را دارد. اروپا اگر در پرداخت هزینههای حفظ برجام مردد است، باید بداند که ایران معطل آنها نخواهد ماند».
او همچنین تأکید کرده بود: «هدف تحریمها، مذاکره نیست بلکه وادار کردن ایران به تسلیم است و مادام که آمریکا این رویکرد را در پیش بگیرد، ایران هرگز بهدنبال مذاکره نخواهد بود».
این موضع شمخانی در آن زمان با عصبانیت و پرخاشگری محافل غربگرایی روبهرو شد که امروز ضمن تحریف واقعیات مسلم، ادعا میکند شمخانی چون میخواست برجام را احیا کند، برکنار شد! این جریان در کنار روحانی، بهدنبال مسئولیتزدایی از آمریکای عهدشکن و متهم کردن طرف ایرانی است.
رزمایش دیدار با خانواده های معظم شهدا و ایثارگران روستاهای قاقازان شرقی با حضور شورای فرماندهی حوزه های مقاومت بسیج خواهران و برادران یحیی آباد.
رزمایش دیدار با خانواده های معظم شهدا و ایثارگران روستاهای قاقازان شرقی با حضور شورای فرماندهی حوزه های مقاومت بسیج خواهران و برادران یحیی آباد.
🔰 قیمت جدید نان در استان قزوین
🔸این افزایش قیمت متناسب با استانهای همجوار و در راستای حمایت از هزینههای جاری نانوایان صورت پذیرفته است.
📝کانال #رسانه_بسیج↙️
➥ @bsjghaghazan1
طی حکمی از سوی استاندار قزوین؛
سرپرست فرمانداری شهرستان آبیک منصوب شد
طی حکمی از سوی محمدمهدی اعلایی استاندار قزوین، حجت اله مددخانی به عنوان سرپرست فرمانداری شهرستان آبیک منصوب شد.
متن این حکم به شرح ذیل می باشد؛
جناب آقای حجت اله مددخانی
سلام عليكم
نظر به مراتب تعهد و سوابق ارزشمند جنابعالی و باتوجه به تایید سرپرست محترم معاونت سیاسی، امنیتی و اجتماعی، به موجب این ابلاغ جنابعالی را به عنوان سرپرست فرمانداری شهرستان آبیک منصوب می نمایم.
امید است ضمن تلاش در جهت ایجاد تعامل، نظارت و هماهنگی با کلیه نهادها، سازمان ها و دستگاه های کشوری و لشگری در سطح آن شهرستان و استان و با بهره گیری از استعداد و توانمندی نیروهای لایق، دلسوز و کارآمد، توجه به توسعه پایدار شهرستان در حوزه های مختلف، در پیشبرد اهداف نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و پیروی از منویات مقام معظم رهبری حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مدظله العالی) و اجرای برنامه های دولت مردمی و خدمتگزار، در خدمت رسانی هرچه بیشتر به مردم شریف شریف آن شهرستان موفق باشید.
محمد مهدی اعلایی
@ostan_qz_ir
باسلام واحترام
کارگاه آموزشی خدمات صندوق ذخیره بسیجیان دو حوزه خواهران نرجس خاتون و ریحانه النبی ناحیه امام علی (ع) شهرستان تاکستان