#داستان ماجرای یک مسجد (ضرار) # مجموعه های موازی قسمت اول ظلمت شب حجاب خود را بر سر مدینه گسترد و سکوت و آرامش همه جا را فرا گرفت، ترس و هراس بر کوچه ها و معابر حاکم بود و ساکنین شهر همه در خواب عمیقی فرورفته بودند و تنها یک خانه بود که اهالی آن به دلیل تشویش و اضطرابی که در دل داشتند، خواب در چشمشان نفوذ نمی کرد. اهل این منزل شب هنگام دور هم جمع می شدند و با درد دل و تبادل غم و اندوه خود، یکدیگر را تسلی می دادند و مطمئن بودند که در این تاریکی شب کسی از راز آنها باخبر نمی شود. در این خانه معتب بن قشیر با یاران منافق خود تبادل نظر می کرد، او که در ظاهر خود را مسلمان نشان می داد به حاضرین در مجلس می گوید: این چه مصیبتی است که وجود مرا فراگرفته و مرا از درون متلاشی می سازد و این چه شعله ای است که شراره های آن تمام اعضاء و جوارح مرا می سوزاند و تسکین آن ممکن نیست. به خدا سوگند هرگاه در مسیر خود چشمم به مکانی که قبیله بنی عوف به خود اختصاص داده اند و بر آن نام مسجد قبا نهاده اند، می افتد و به یاد می آورم که ایشان ادعا دارند محمد دیوارهای آن را بنا نهاده، گویا بر خاری پلک می زنم و طاقت دیدن آن را ندارم، مگر ما چه تفاوتی با آنها داریم که تمامی اهل مدینه نام بنی عمرو بن عوف را بر زبان می رانند و در مورد مسجد قبا سخن می گویند، مگر ما با آنها در شرایط مساوی نبودیم، آنها بر ما چه مزیتی دارند؟ ما و ایشان از یک ریشه و پسر عموهای یکدیگریم، من نمی توانم درد درونی و عقده دلم را کتمان کنم، آتش بخل و حسد در وجود من شعله ور است ولی چاره ای به نظرم نمی رسد و درمانی برای درد خود نمی یابم، مگر اینکه روزی شاهد ویرانی و تخریب این مسجد باشم تا اقتدار و شوکت آنها پایمال شود اما چگونه چنین کاری ممکن است، ما که یار و یاوری نداریم تا بتوانیم در مقابل انبوه مسلمانان بایستیم، پس امید به شکست آنها آرزویی واهی است. ثعلبة بن حاطب برخاست و خود را جابجا کرد و گفت: نگرانی تو در مورد عموزاده هایت چندان موردی ندارد و چاره آن آسان است، مصیبت واقعی ما که درد و داغ گذشته ما را تازه می کند، توسعه و گسترش روزافزون این دینی است که امروز همه گیر شده و لحظه ای از حرکت نمی ایستد و هر روز بر هواداران و معتقدانش افزوده می شود. تو که خود مسلمانان را دیده ای و شاهد بوده ای که وقتی بلال حبشی با آن صدای ناهنجار و ناموزونش که پرده گوش را می خراشد، به اذان گفتن می ایستد، تمام مردم با رغبت و اشتیاق تمام بسوی مسجد می شتابند و در آنجا ضمن عبادت خدا به تقویت ارتباط و صفا و صمیمیت بین خود می پردازند و بدین ترتیب هر روز تازه مسلمانی به جمع آنها افزوده می شود. اعتقاد من بر این است که اگر وضع بهمین صورت ادامه یابد، پیروان محمد روز به روز افزایش می یابند و موجب حسرت و تأثر روزافزون ما می شوند. بسیج دانشجویی دانشگاه بین‌المللی امام رضا علیه السلام @bsoiru_ir

#داستان بنای مسجد براساس نفاق و نیرنگ قسمت دوم ودیعة بن عامر برخاست و گفت: آه و ناله را کنار بگذارید و غمهای گذشته را تداعی نکنید، باید فکر چاره کرد و من در این مورد طرحی دارم. حاضرین با اظهار تعجب و اشتیاق گفتند: طرح و نقشه تو چیست؟ بگو بدانیم. گفت: امروز نامه ای از ابو عامر راهب به دستم رسید، همان طور که می دانید او از مخالفین سرسخت محمد بشمار می رود و از شوکت و اقتدار او و گسترش دینش سخت ناراحت و متأسف است. او در نامه خود نوشته است، «زمانی که مدینه را ترک کردم، مدتها در کوه و بیابان سرگردان و حیران بودم تا اینکه پس از مدتی به پایتخت روم رفتم و به هر ترتیب خود را به قیصر روم که مردی مسیحی و متعصب است رساندم و ماجرای ظهور محمد و گسترش روزافزون دین او را برایش بازگو کردم و نسبت به خطری که از جانب اسلام و محمد او را تهدید می کند، هشدارش دادم و در پایان به او گفتم که اگر به دین و آیین خود علاقمندی، باید هرچه زودتر مانع پیشرفت و توسعه دین محمد شوی و اگر غفلت کنی، بزودی مسیحیت منقرض و نابود می شود. او در ادامه نامه خود نوشته: من از قیصر روم درخواست کمک کردم و او خواهش مرا پذیرفت و به من وعده کمک و همراهی داد، ولی برای تحقق اهداف خود نیاز به یک مرکز و پایگاهی دارد تا از طریق آن نقشه های خود را عملی سازد و قول داده که در آینده نزدیک از مدینه دیداری داشته باشد» با این اوصاف نظر شما چیست؟ و ما چگونه می توانیم راه را برای تحقق اهداف او و مبارزه پنهان با محمد باز کنیم و اکنون که ابو عامر راهب و قیصر روم ما را حمایت می کنند، بهترین فرصت است، من خود در این مورد بسیار فکر کرده ام و طرحی به نظرم رسیده که آن را برای شما بیان می کنم، اگر آن را مناسب دانستید، بپذیرید. حاضرین در مجلس با عجله و شتاب به او گفتند: آنچه در نظر داری بگو تا بدانیم به چه نتیجه ای رسیده ای؟ ودیعه گفت: شما بخوبی می دانید که محمد در مدینه از قدرت و توان فوق العاده ای برخوردار است و ما نمی توانیم به طور مستقیم و آشکار با او وارد جنگ شویم و از طرفی وضع حاضر نیز برای ما قابل تحمل نیست، پس باید با نفاق و تملق به محمد نزدیک شویم و در باطن بر علیه او عمل کنیم و هدف خود را دنبال کنیم. گرچه همه می دانیم که محمد به تجربه به نفاق و دورویی ما بخوبی آگاه است و اغلب به اعمال ما مظنون و مشکوک است. به هر حال نظر من این است که زمین مناسب و بزرگی را اختیار و در آن مسجدی بنا کنیم و به مسلمانان وانمود کنیم که ما در این مسجد مشغول عبادت و راز و نیاز هستیم، سپس از بین خود امامی انتخاب و از محمد خواهش می کنیم برای رسمیت مسجد و تأیید امامت آن به اینجا بیاید و آن را افتتاح کند. اگر این نیرنگ و سوگندهای دروغین ما مؤثر افتد، آنگاه به دو هدف مهم خود دست یافته ایم، یکی اینکه بین مسلمانان تفرقه می افتد و وحدت آنها مختل می گردد و دوم اینکه ما در مسجد پناهی برای خود و پایگاهی برای ابی عامر خواهیم داشت تا با ورود او اهداف خود را دنبال کنیم. بعلاوه من برای امامت مسجد نیز مورد مناسبی پیدا کرده ام، مجمع ابن جاریه [چ برای این کار به صلاح است زیرا او هم قرآن را به خوبی تلاوت می کند و هم به واجبات دین محمد آشناست. چون سخنان ودیعه پایان پذیرفت، حاضران در مجلس رای و نظر او را پسندیدند و وی را تحسین کردند، سپس به اتفاق برای تهیه زمین مناسب و اقدام به بنای آن از جای برخاستند. بزودی مقدمات بنای مسجد آماده شد و ستونهای آن استوار گردید، در این حال هرچه ساختمان مسجد رو به تکمیل می رفت، ایشان به تحقق اهداف پلید خود بیشتر امیدوار می شدند و شیطان آرزوهای فریبنده را در نظر آنها مجسم می ساخت و ایشان را به ادامه کار ترغیب می کرد. بسیج دانشجویی دانشگاه بین‌المللی امام رضا علیه السلام @bsoiru_ir

#داستان مسجدی که به آتش کشیده شد قسمت سوم مسجدی که در اصل مقر و پایگاه منافقین بود، آماده شد، پس به خدمت آن حضرت آمده و گفتند: یا رسول اللّه، مسجدی بنا کرده ایم برای بیماران و پیران و شبهای سرد و بارانی زمستان، تا در آن به عبادت و نماز و نیایش، و تعظیم شعائر الهی بپردازیم، برای امامت آن مجمع بن جاریه را برگزیده ایم که او از حافظین قرآن به شمار می رود و به احکام اسلام نیز بخوبی آگاه و بصیر است. ای رسول خدا، اکنون تمنا داریم که به مسجد ما بیایی و نمازگزاری و موجب برکت آن گردی، اگر دعوت ما را بپذیری بر ما منت نهادی و ما را سرافراز نموده ای. رسول خدا صلّی اللّه علیه و اله و سلّم فرمود: اکنون من عازم سفرم، آنگاه که بازگشتم، به خواست خدا دعوت شما را اجابت می کنم، پس چون حضرت از غزوه تبوک به مدینه مراجعت می کرد و هنوز دو روز راه به مدینه باقی مانده بود که حق تعالی این آیات را در شأن مسجد ایشان فرستاد: «و آن گروه منافقی که مسجدی به زیان اسلام برپا کردند (که خلق به مسجد پیغمبر و نماز او حاضر نشوند) و مقصودشان کفر و عناد و ایجاد تفرقه کلمه بین مسلمانان و مساعدت با دشمنان دیرینه خدا و رسول او بود و با این همه، قسمهای مؤکد یاد می کنند که در بنای این مسجد جز قصد خیر و توسعه اسلام نداریم و خدا گواهی می دهد که بی تردید دروغ می گویند» «تو ای رسول ما هرگز در مسجد آنها قدم مگذار، همان مسجد که بنایش از اول بر پایه تقوای محکم بنا گردیده، شایسته و سزاوار است که در همان اقامه نماز کنی که در آن مسجد مردان پاکی که مشتاق تهذیب نفوس خود هستند، درآیند و خدا مردان پاک و مهذب را دوست دارد» «آیا کسی که مسجدی به غرض تقوی و خداپرستی تأسیس کرده و رضای حق را طالب است مانند کسی است که بنایی (به غرض کفر و نفاق و تفرقه کلمه در اسلام) سازد، بر پایه سستی در کنار سیل که زود به ویرانی کشد و عاقبت آن بنا از پایه به آتش دوزخ افتد (و این حال بنای نفاق و ستم است) و خدا هرگز ستمکاران را هدایت نخواهد کرد. بنایی که آنها بر کفر و نفاق بنا کردند، دلهای ایشان را همیشه به حیرت و ریب افکند تا آنکه یا به مرگ یا توبه دل برکنند که خدا به اسرار خلق دانا و به دقایق امور عالم آگاه است» سپس چون این آیات نازل شد، رسول خدا صلّی اللّه علیه و اله و سلّم مسلمانان را از نقشه شوم و نیرنگ شیطانی منافقین آگاه ساخت و مسلمانان دریافتند که در پس تملق و سوگندهای دروغین ایشان چه دامی گسترده بود. سپس حضرت رسول صلّی اللّه علیه و اله و سلّم عمار بن یاسر و وحشی را فرستاد تا آن مسجد را تخریب کرده و بسوزانند و از اساس برآورند. صبح روز بعد چون معتب بن قشیر از خواب برخاست، متوجه شد که مسجدشان تخریب و بنایش درهم فروریخته است، و بزودی دریافت که طرح شوم آنها فاش و او و همراهانش رسوا گشته اند. سرانجام او و همراهانش گرد هم جمع و شریک غم و اندوه یکدیگر شدند. «آری اگر ایشان با تو مکر کنند، خدا هم به آنها مکر می کند که خدا بهتر از هرکس مکر تواند کرد بسیج دانشجویی دانشگاه بین‌المللی امام رضا علیه السلام @bsoiru_ir

🔰برگزاری دوره مهارتی،تشکیلاتی (برادران) با حضور اساتید: آقای سبزی کار آقای روشن دل آقای سلطانی آقای جوانشیر #معاونت_رشد_و_کادرسازی ❇️ اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 💠 بسیج دانشجویی دانشگاه بین المللی امام رضا علیه‌السلام 🔗 با ما در ارتباط بمانید @bsoiru_ir

🔰برگزاری دوره مهارتی،تشکیلاتی (خواهران) با حضور اساتید: آقای سبزی کار آقای روشن دل آقای سلطانی آقای جوانشیر #معاونت_رشد_و_کادرسازی ❇️ اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 💠 بسیج دانشجویی دانشگاه بین المللی امام رضا علیه‌السلام 🔗 با ما در ارتباط بمانید @bsoiru_ir

🔰حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «آن طلبه‌ی جوان ــ طلبه‌ی شهید جوان در تهران، آرمان عزیز ــ چه گناهی کرده بود؟ یک طلبه‌ی جوان؛ دانشجو بوده، آمده طلبه شده؛ متدیّن، مؤمن، متعبّد، حزب‌اللهی. [اینکه او را] شکنجه کنند، زیر شکنجه او را بکشند، جسدش را بیندازند در خیابان. اینها کارهای کوچکی است؟ اینها چه کسانی‌اند؟ باید فکر کرد. اینها چه کسانی‌اند؟ اینها بچّه‌های ما که نیستند، اینها جوانهای ما که نیستند؛ ‌اینها چه کسانی‌اند؟ از کجا دستور میگیرند؟ چرا این کسانی که مدّعیِ حقوق بشرند اینها را محکوم نکردند؟» ۱۴۰۱/۰۸/۱۱ 🛑سالگرد شهادت شهید آرمان علی وردی ❇️ اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 💠 بسیج دانشجویی دانشگاه بین المللی امام رضا علیه‌السلام 🔗 با ما در ارتباط بمانید @bsoiru_ir

#گزارش_تصویری آرمان یعنی ولای بوتراب آرمان یعنی دفاع از انقلاب آرمان یعنی که نه بر فتنه‌ها آرمان یعنی حیا، یعنی حجاب 🥀سالروز شهادت شهید مدافع امنیت آرمان علی وردی ❇️ اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 💠 بسیج دانشجویی دانشگاه بین المللی امام رضا علیه‌السلام 🔗 با ما در ارتباط بمانید @bsoiru_ir

🔰برگزاری مسابقه فوتسال بین دو تیم بسیج دانشجویی دانشگاه امام رضا علیه‌السلام و بسیج دانشجویی دانشگاه حکیم طوس به مناسبت هفته تربیت بدنی⚽️ 🔹در این دیدار تیم بسیج دانشجویی دانشگاه امام رضا علیه‌السلام ۸ بر ۵ پیروز شد. 🔸برای حضور در تیم فوتسال بسیج دانشجویی برادران به شناسه @Milad14alizade پیام دهید‌‌. #کانون_تربیت_بدنی ❇️ اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 💠 بسیج دانشجویی دانشگاه بین المللی امام رضا علیه‌السلام 🔗 با ما در ارتباط بمانید @bsoiru_ir

🛑پویش طرحی برای لبخند طرح بزرگ جمع آوری و اهدای کتب کمک آموزشی و کنکوری برای دانش آموزان کم بضاعت و انواع کتاب جهت تجهيز كتابخانه های محروم محلات حاشيه نشين و روستاهای ضعیف اطراف مشهد 🔷جهت مشارکت در این پویش و کسب اطلاعات بیشتر با شناسه کاربری مسئول مربوطه ذیل ارتباط بگیرید: ▫️مسئول برادران:@Amirh_zz_2 ▫️مسؤل خواهران:@jahadibasij #طرحی_برای_لبخند #لبخند_ایران🇮🇷 #کانون_جهاد_و_خدمت_رسانی ❇️ اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 💠 بسیج دانشجویی دانشگاه بین المللی امام رضا علیه‌السلام 🔗 با ما در ارتباط بمانید @bsoiru_ir

⛰️کوهپیمایی دانشجویی 🔸اولویت با دانشجویان جدید الورود ❌ظرفیت محدود 🧕🏻ویژه خواهران ⏰زمان : جمعه ۱۲ آبان ماه ، ساعت ۷ صبح 💰هزینه : رایگان 🔻جهت ثبت نام به آیدی زیر مراجعه کنید : @kohnavardibasij #کانون_اردویی ❇️ اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 💠 بسیج دانشجویی دانشگاه بین المللی امام رضا علیه‌السلام 🔗 با ما در ارتباط بمانید @bsoiru_ir

💢 لایو استاد معماریانی 🔆 زندگی بدون پشیمانی ❓چگونه تفکری منظم و خودآگاهانه داشته باشیم؟ 🔸موضوع: رابطۀ نظم فکری و زندگیِ آگاهانه 📆 چهارشنبه ۱۰ آبان ساعت ۱۹:۳۰ 🔸در کانال نظم فکری در ایتا: 🆔 @nazmefekri ⚠️ گوشی‌تون رو کوک کنید ⏱اگر شما هم دنبال این هستید که در لحظه زندگی کردن رو تجربه کنید این برنامه رو از دست ندید ⌛️ .