🇮🇷 آیه های خودمانی 🇮🇷
چشمهای خیره
بعضی فیلمها این قدر ترسناکن که چشمهای آدم از حدقه میزنه بیرون و چار چشمی خیره میشه به فیلم. داستان این فیلمها اکثرا تو یه کره دیگه اتفاق میفته یا مربوط به اون دنیاست. با این که میدونیم اینا فیلم هستن ولی باز از تعجب چشمامون گرد میشه. خدا قبل از این که این فیلمها باشه خیلی عالی اون دنیا و قیامتو تصویر کرده و گفته روز قیامت چشماتون خیره میشه:
یَوْمٍ تَشْخَصُ فیهِ الْأَبْصارُ
روزی که چشمها در آن خیره میماند
(بخشی از آیه 42 ابراهیم)
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
😊 لبخند شهدایی 😊
💠 سلامتی راننده
▫️صدا به صدا نمیرسید، همه مهیای رفتن و پیوستن به برادران مستقر در خط بودند.
▫️راه طولانی، تعداد نیروها زیاد و هوا بسیار گرم بود. راننده خوش انصاف هم در کمال خونسردی آینه را میزان کرده و به سر و وضعش میرسید.😂
▫️بچهها پشت سر هم صلوات📿 میفرستادند، برای سلامتی امام، بعضی مسئولین و فرمانده لشگر و ... اما باز هم ماشین راه نیفتاد.🚎
▫️بالاخره سر و صدای بعضی درآمد: «چرا معطلی برادر؟ لابد صلوات میخواهی. اینکه خجالت نداره. چیزی که زیاد است صلوات.»
▫️سپس رو به جمع ادامه داد: «برای سلامتی بنده! گیر نکردن دنده، کمتر شدن خنده یک صلوات راننده پسند! بفرستید.»😂😂😂
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 #پایی_که_جا_ماند 🇮🇷
✫⇠قسمت :5⃣6⃣
✍ به روایت سید ناصرحسینی پور
پنجشنبه ۵ مرداد ۱۳۶۸ ـ تکریت ـ کمپ ملحق
یک هفتهای بود که گال گرفته بودم. مرض بدی بود. واگیر بود. به علت نبود امکانات بهداشتی، کمبود آب، مشکل حمام و وجود توالت های سیار که عامل پرورش انواع و اقسام میکروبها و امراض ناشناخته بود، خیلی ها به این بیماری مبتلا شدند. تا هفتهی قبل تعدادمان کم بود؛ اما در این یک هفته تعداد گالیها دو برابر شد.
روز قبل دکتر جمال در جمع گالیها گفته بود با اسرای سالم دست ندهید. با آنها غذا نخورید و با افراد گالی همخرج شوید. تمام بدنم را جوشهای سرخ و چرکین گرفته بود. این جوشها به گونهای بود که فقط باید آن را خاراند. بر اثر خاراندن زیاد برای لحظاتی از سوزش آن کم میشد، اما این دانهها زخم که میشدند، عفونت میکردند. با کسی دست نمیدادم و روبوسی هم نمیکردم.
به دستور دکتر جمال همهی گالیها جلوی در سوله جمع شدند. میخواستند ما را ببرند، کجا خدا میداند. توی یک ستون راه افتادیم و از محوطهی سولهها بیرون رفتیم. دقایقی بعد جلوی در کمپ ملحق به ردیف نشستیم.
این کمپ را به گالیها اختصاص داده بودند. دیگر ملحق حال و هوای قبل را نداشت. دیروز کمپ را تخلیه کرده بودند؛ تعدادی از آنها را به سولهها، تعدادی را به اردوگاه بعقوبه و بعضیها را به اردوگاه نهروان برده بودند. از اینکه از دوستانم جدا شده بودم، دلم گرفته بود. این دلبستگیهای عاطفی هنگام جدایی خودش را نشان میداد. وقتی میخواستیم از هم جدا شویم، دل کندن کار سختی بود.
وارد حیاط ملحق شدیم. امجد ما را تقسیم بندی کرد. من بازداشتگاهِ نُه بودم. از همان بعدازظهر کار درمان شروع شد. دکتر جمال در جمعمان حاضر شد و گفت: باید لخت شوید و بدون شورت مقابل نور آفتاب بنشینید! تعجب کردم. بچهها زیر بار نرفتند. گویا در سرزمین بینالنهرین تنها علاج بیماری گال، لخت شدن، استفاده از پماد مخصوص و نشستن زیر گرمای سوزان بود. پمادی که باید استفاده میکردیم، بدبو و چرب بود؛ چیزی شبیه گیریس. پماد را باید به محل جوشهای چرکین میمالیدیم و روزی پنج ساعت جلوی نور آفتاب مینشستیم. بعد از استفادهی پماد باید حمام میکردیم، آن روزها در کمآبیِ مطلق به سر میبردیم. چاه آبی که تانکرها از آن آب میآوردند، خشک شده بود. کشاورزی تکریت با کمبود آب مواجه شده بود، تانکرهای آبرسانی به جای روزی سه بار، دوبار آب میآوردند. بیشتر وقتها آب برای شستن دستهایمان نبود، چه برسد به حمام. آن روزها با همان تانکر آبی که فاضلاب اردوگاه را تخلیه میکرد، آب میآوردند!
از اینکه مجبورمان کرده بودند لخت و عریان شویم، ناراحت و گرفته بودیم. حُجب و حیا اجازه نمیداد لخت شویم. آرزو میکردم بمیرم ولی لخت نشوم. بچهها زیر بار نمیرفتند. دکتر جمال و دیگر نگهبانهای کمپ با کابل و باتوم بالای سرمان مثل عزرائیل ایستاده بودند.
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
°•{مدافـــــع حـــــرم
#شهید_محمدرضا_دهقانامیری🌹}•°
《کسی رو دوست داشته باش
که ارزش دوســـــت داشتنو داشته باشه..❤ 》
🌸 امام رضا(علیه السلام) فرمودند :
هرکس هرچی رو دوست داشته باشه روز قیامت با همون محشـــور میشه....
#بهترین_حس_دنیایعنی⇩⇩ #باشهدا_رفیق_باشی☺ 😍
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
@ostad_aali110.mp3
2.15M
🔊فایل صوتی #کوتاه
🔰مثل ساروقی باش...❗️🔰
#استاد_مسعود_عالی
🌷حداقل برای یک نفر ارسال کنید
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 سیره شهدا 🇮🇷
هر کس به اتاقش میآمد از پشت میز بلند میشد و در جلو فرد مینشست و کارهایشان را انجام میداد !
یک روز از او پرسیدم که چرا پشت میز ، کارهایش را انجام نمیدهد؟
با لبخند همیشگیاش گفت ،
برادر من ! ، میز ریاست یک حال و هوای خاصی دارد که آدم را میگیرد ، پشت آن میز من رئیسم و مخاطبم ارباب رجوع هست.
من میآیم این طرف و کنار مردم مینشینم ، تا توی آن حال و هوای خاص با آنها برخورد نکنم !
این طرف میز من برادر مردم هستم و مثل یک برادر به مشکلاتشان رسیدگی میکنم....
#سردارشهیدمحمد_بروجردی
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 آیه های خودمانی 🇮🇷
مال مردم
چشم ساخته شده برای نگاه کردن، اما نه نگاه کردن به هر کسی و هرچیزی. یکی از چیزهایی که چشم نگاه میکنه مال و اموال مردمه. یه ماشین مدل بالا میاد رد میشه، طرف بدون این که متوجه بشه بهش خیره میشه و افسوس میخوره. یا خونههای آن چنانی رو میبینه و غصه میخوره. نمیدونه خودش خیلی چیزها داره که به چشم نمیاد، خوش قلبه، مهربونه، اهل کار خلاف نیست. خدا میگه به مال مردم خیره نشو!
لا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلی ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ
به چیزهایی که به گروههایی از آنها دادیم چشم ندوز
(بخشی از آیه 88 حجر)
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
😊 لبخند شهدایی 😊
سر به سر عراقی ها
هوس کردم با بی سیم عراقی ها را اذیت کنم. گوشی بی سیم را گرفتم، روی فرکانس یک عراقی که از قبل به دست آورده بودم، چند بار صدا زدم: صفر من واحد. اسمعونی اجب بعد از چند بار تکرار صدایی جواب داد: الموت لصدام
تعجب کردم و خنده بچه ها بالا رفت. از رو نرفتم و گفتم: بچه ها، انگار این ها از یگان های خودمان هستند، بگذارید سر به سرشان بگذاریم. به همین خاطر در گوشی بی سیم گفتم:انت جیش الخمینی
طرف مقابل که فقط الموت بلد بود گفت: الموت بر تو و همه اقوامت
همین که دیدم هوا پس است، عقب نشینی کرده، گفتم: بابا ما ایرانی هستیم و شما را سر کار گذاشته بودیم. ولی او عکس العمل جدی نشان داد و اینبار گفت:مرگ بر منافق! بالاخره شما را هم نابود می کنیم. نوکران صدام، خود فروخته ها..." دیدم اوضاع قمر در عقرب شد، بی سیم را خاموش کرده و دیگر هوس سر به سر گذاشتن عراقی ها نکردیم.
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
⚠️ نهایت تبرج...
#پویش_حجاب_فاطمے
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 #پایی_که_جا_ماند 🇮🇷
✫⇠قسمت :6⃣6⃣
✍ به روایت سید ناصرحسینی پور
مقاومت که کردیم با کابل و باتوم به جانمان افتادند. مقاومت بیفایده بود. تعداد کمی لخت شدند. وقتی دکتر مؤید گفت: تنها راه علاجتون لخت شدن و نشستن زیر نور خورشید است، باور کردیم. دکتر مؤید آدم راستگو و باصداقتی بود. مؤید گفت: شما فکر میکنید من دوست دارم شما لخت بشید، من اصلاً دلم نمیخواد شما را عریان ببینم، انسان شخصیت و کرامت داره. بعد با شوخی و جدی گفت: تو این یه قلم دکتر جمال راست میگه، حرفشو باور کنین! بچهها از من خواستند به اتاق سرنگهبان بروم و از دکتر جمال بخواهم مدتی را که مجبوریم در حیاط کمپ لخت باشیم، آنها از اتاقشان بیرون نیایند. رفتم. دکتر مؤید هم تشویقم کرد. وارد اتاق سرنگهبان شدم. دکتر جمال و دیگر نگهبانهای کمپ مشغول میوه خوردن بودند. با احترام به دکتر جمال گفتم: دکتر! من از طرف بچهها یه خواهشی داشتم! هیچ راهی نداره ما لخت نشیم؟ دکتر گفت: مگه عیبی داره لخت بشید؟! از لحنش معلوم بود حرفهایم برایش اهمیتی ندارد. با تکبر و غرور با اسرا برخورد میکرد. حرفم را ادامه دادم؛ دکتر ! عیب که داره، بالاخره ما هم شخصیت داریم، این طوری شخصیتمون له میشه! دکتر گفت: ناصر استخباراتی یه سؤالی ازت میپرسم، راستشو بگو؛ اگه میدونستی میای جنگ، روزی اسیر میشی و تو اردوگاه اسرای جنگی مجبور میشی لخت بشی، میاومدی جبهه؟ گفتم: دکتر! ما این جا اسیر شما هستیم، شما هم تو ایران اسیر دارید، جنگ که تموم شده، به نظرم تو ایران خواهش وخواستهی یه اسیر عراقی اهمیت داره! گفت: حاشیه نرو، دلم میخواد جواب سؤالم رو بدی. با خودم گفتم این دکتر جمال آدم بد قول و دمدمی مزاجی است. روی حرفش نمیشد زیاد حساب کرد. برای این که لخت نشوم، حاضر بودم در جواب سؤالش بگویم دکتر! من اگه میدونستم تو اسارت مجبور میشم لخت شم صد سال جبهه نمیآمدم. حتی اگر به او میگفتم آقای دکتر! من غلط کردم اومدم جبهه، اما اجازه بدید لخت نشم؛ دکتر جمال فقط میگفت: گال دارید، باید لخت بشید و جلوی خورشید بنشینید!
سعی کردم از این سؤالش طفره بروم. جوابش را ندادم. دکتر جمال خواست به بازداشتگاه برگردم. به عنوان آخرین خواسته به او گفتم:
دکتر! اگه ناراحت نمیشی، یه خواهش دیگهای داشتم! حالا که میفرمایید باید حتماً لخت بشیم، باشه، چون زوره لخت میشیم، ولی خواهش میکنم به نگهبانهای کمپ بگید تو این پنج ساعتی که ما مجبوریم لخت باشیم، نیان تو حیاط کمپ. از حرفم خندهاش گرفت و گفت: نگهبانهای این کمپ باید تو هر شرایطی مواظب اسرا باشند تا فرار نکنن!
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 فــــرازےازوصیتنـــــامہ 🇮🇷
خدایـــــا؛
از تو بےاندازه ممنونم
ڪہ در دلــــــــــ❤️ ما
محبت "سیــدعلیخامنهای"
را انداختے
تا بیاموزیـــــم⇩⇩
درس ایستادگے را
درس اینڪہ یزیدهاے
دوران را بشنـــــاسیــــــــــم
و جلوے آنها ســـــرخـــــم نڪنیم..
▫️مدافـــــع حـــــرم▫️
#شهیـد_مصطفی_صدرزاده
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ : قاعده مهم الهی در ازدواج
⬅️ چیکار کنم تا یک همسر خوب نصیبم بشه ؟
👤 #حجت_الاسلام_سعیدی
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 سیره شهدا 🇮🇷
بارها به او میگفتم ،
میخواهی کاری کنيم که برگردی تهران و در رأس هرم سپاه ، با توجه به ویژگی هایی که داری ، از تو استفاده شود؟
می گفت ، می خواهی مرا هدر دهي؟ ، مگر چه اشکالی دارد که اینجا کار کنم ؟ ، ديگران در تهران هستند و کارشان را انجام میدهند.
گفتم ، خوب ، تو اگر بیایی تهران ، به عنوان الگوی مقاومت ، الگوی تقوا ، الگوی خاص مديريت مطرح می شوی.
ميگفت ، اینجا هم با برادرها کار میکنم ، جمعی هستيم که مشغول فعاليتيم ، هر جا باشی ، اگر برای رضای خدا کار کنی ، همان جا الگو خواهی بود....
#سردارشهیدمحمد_بروجردی
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 آیه های خودمانی 🇮🇷
مال مردم
چشم ساخته شده برای نگاه کردن، اما نه نگاه کردن به هر کسی و هرچیزی. یکی از چیزهایی که چشم نگاه میکنه مال و اموال مردمه. یه ماشین مدل بالا میاد رد میشه، طرف بدون این که متوجه بشه بهش خیره میشه و افسوس میخوره. یا خونههای آن چنانی رو میبینه و غصه میخوره. نمیدونه خودش خیلی چیزها داره که به چشم نمیاد، خوش قلبه، مهربونه، اهل کار خلاف نیست. خدا میگه به مال مردم خیره نشو!
لا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلی ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ
به چیزهایی که به گروههایی از آنها دادیم چشم ندوز
(بخشی از آیه 88 حجر)
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 #پایی_که_جا_ماند 🇮🇷
✫⇠قسمت :7⃣6⃣
✍ به روایت سید ناصرحسینی پور
ناراحت بودم. هیچ وقت به لخت شدن در اسارت فکر نکرده بودم. حاضر بودم کابل بخورم، اما با لخت شدن این طوری تحقیر نشوم. عذاب آور بود که لخت مادر زاد در برابر ایرانی و عراقی قرار بگیریم. با این که میدانستم بیهوده آب در هاون میکوبم، به دکتر جمال گفتم: دکتر! شما مطمئن باشید، اگر در این زندان باز بشه، نگهبانی هم نداشته باشه، هیچ آدم لختی حاضر نمیشه فرار کنه! از قیافه دکتر مؤید پیدا بود از این صحبتم خوشش آمده. جمال در حالی که انگور میخورد، گفت: من دارم میرم بغداد، ولی این انتقام خداست که دشمنان عراقی باید لخت و ذلیل و خار بشن! گفتم: دکتر آدم پیش خدا خار و ذلیل نشه! با ناراحتی و بدون خداحافظی به بازداشتگاه برگشتم. بچهها فکر میکردند دکتر جمال و نگهبانها قبول کردهاند یا لخت نشویم یا اگر شدیم آنها در جمع اسرای گالی حاضر نشوند. صحبتهایی را که بین من و دکتر جمال رد و بدل شده بود، برای بچهها گفتم. زور بود و هیچ راهی جز اجرای دستور نبود. وقتی همگی لخت مادر زاد در حیاط کمپ زیر گرما نشستیم، احساس کردم صحرای محشر است. آن صحنه نزدیکترین صحنه به قیامت بود. توی دنیا هیچ چیز به اندازهی این صحنه قیامت را جلوی چشمانم مجسم نکرد. همه از یکدیگر خجالت میکشیدیم، تنها چیزی که باعث شده بود، کمتر خجالت بکشیم، این بود که همه لخت بودیم! حسن بهشتی پور به بچهها گفت: این هم یک نوع امتحانه، مهم اینه که تو این امتحان ناشکری خدا رو نکنیم، شاید با این لخت شدن خدا بخواد تابلویی از محشر رو نشونمون بده تا همیشه به یاد قیامت باشیم؛ روزی که همه بندگان خدا به امر خدا لخت و عریان محشور میشن! بهشتی پور به کسانی که به خاطر عریان شدن ناشکری میکردند و به مسؤلین ایران بد و بیراه میگفتند، گفت: اگه این لخت شدن و این تحقیر شدن یه ذره باورها و اعتقادمون رو به خدا و روز قیامت بیش تر کنه، باید به فال نیک بگیریمش.
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 وصیتنـــــامہ 🇮🇷
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
《ایاک و نعبد و ایاک نستعین》
◽️تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم، ای خداوند متعال سرنوشت من فقط در دستان توست پس ای خداوند سرنوشتم را به گونهای رقم بزن تا در پیشگاه تو و اهل بیت (ع) شرمنده نباشم.
◽️ای مردم پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیب نرسد.
◽️اخلاق نیکو در پیش گیرید که پسندیده ترین رفتار در نزد خدا است. ببخشید تا خداوند ببخشد شما را، بپوشانید گناهان یک دیگر را تا خداوند بپوشاند گناهان شما را.
《والسلام علیکم و رحمه الله برکاته》
#شھید_حســـــن_رجاییفر
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
@ostad_aali110.mp3
1.62M
🔊فایل صوتی #کوتاه
🔰شروع ولایت شیطان...❗️🔰
#استاد_مسعود_عالی
🌷حداقل برای یک نفر ارسال کنید
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🔻اهمیت نماز اول وقت نزد شهید جوانی
◽️سعی میکرد نمازهایش را اول وقت بخواند و روی واجبات شدیدا حساس بود.
◽️گاهی که به خانه میآمد میگفت که خیلی گرسنه است.
میگفتم: پسرم بیرون که قحطی نیست, هر وقت گرسنه شدی چیزی بخر و بخور تا گرسنه نمانی!
میگفت: مامان گشنه بمونم بهتر از اینکه که نمازمو دیر بخونم.
◽️پول غذا رو میدم پارکبان تا ماشینم و پارک کنم و نمازم و تو نزدیکترین مسجد بخونم.
مـــــدافــــــع حـــــرم
#شھید_حامــــد_جوانـــــی
راوی 👈 مادر شهید
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 آیه های خودمانی 🇮🇷
سربلند
معلم به شاگرد تنبل میگه: اینو که ننوشتی، اینم که نصفه حل کردی، سراغ این درسم که اصلاً نرفتی، حالا خودت بگو چی کارت کنم!؟ این جور وقتها شاگرد سرشو میندازه پایین و هر چی معلم بگه قبول میکنه. اون دنیا هم خدا یه کتاب میده دستمون و میگه اینا کارایی که باید میکردی ولی نکردی، اینا هم کارایی که نباید میکردی ولی کردی، حالا خودت بگو چه کارت کنم؟ ما هم مثل شاگرد تنبل کلاس سرمونو میندازیم پاییم. خدایا مارو تو اون دنیا سربلند کن.
اقْرَأْ کِتابَکَ کَفی بِنَفْسِکَ الْیَوْمَ عَلَیْکَ حَسیباً
و به او میگوییم کتابت را بخوان، خودت امروز برای حسابرسی کافی هستی
(14 اسراء)
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷🔹🔹
#ڪلیپ
📌اگر لایق شهـــ🕊ــادت باشی
شهادت خودش پیدایت میکند
شهـــــادت زمان دارد....
هر که با خدا باشد ،خدا با اوست....
#هدایت_تا_شهادت
#مهر_شهادت_پای_دلاتون
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
#پویش_حجاب_فاطمے
مرد شوید تا زن خوبی باشید😏....
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆