eitaa logo
🌷به یاد شهدا🌷
687 دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
1.6هزار ویدیو
21 فایل
امروزفضیلت زنده نگهداشتن یادوخاطره ی #شهدا کمتراز #شهادت نیست. کپی مطالب با ذکر صلوات آزاد است. ارتباط باخادم الشهدا👇 @Mehrabani1364 🔽تبادل داریم
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷 زلال سخن 🇮🇷 ✍یک جوان از عالمی پرسيد: من جوان هستم و نمی توانم خود را از نگاه به نامحرم منع كنم، چاره ام چيست؟ ✅عالم نيز كوزه ای پر از شير به او داد و به او توصيه كرد كه كوزه را سالم به جایی ببرد و هيچ چيز از كوزه بیرون نريزد و از شخصی درخواست كرد او را همراهی كند و اگر شير را ريخت جلوی همه ی مردم او را كتك بزند! جوان کوزه را سالم به مقصد رساند و چيزی بیرون نريخت. عالم از او پرسيد: سر راهت چند دختر دیدی!؟! جوان جواب داد: هيچ!؛ فقط به فكر آن بودم كه شير را نريزم كه مبادا در جلوی مردم كتك بخورم و خوار و خفيف شوم. عالم گفت: اين حكايت مؤمنی است كه هميشه خدا را ناظر بر كارهايش می بيند و از روز قيامت و حساب و كتابش که مبادا در منظر مردم خوار و خفیف شودبیم دارد 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 کلام شهدا 🇮🇷 بدانيد! اين دنيا جاي مؤمن نيست. اين دنيا قفس مؤمن و بهشت كافر ميباشد. مؤمن در اين دنيا بايد سختي بكشد. بايد خودمان را براي سراي هميشگي آماده كنيم. هر كس در اين دنيا اعمال شايسته داشته باشد و پيرو ولايت فقيه باشد، پيروز است. بايد حسينگونه جان را فدا كنيم و يا زينبگونه پيام شهيدان و حسينيان را به گوش عالم برسانيم. شهيد موسي اخروي 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 آیه های خودمانی 🇮🇷 چرا مردی؟ همه یه روزی می‌میرن! بعضی‌ها که می‌میرن آدم تا یه مدت زیادی پکره، همش خوبی‌های بنده خدا یاد آدم میفته. اما بعضی‌ها که می‌میرن آدم یه خدا رحمتش کنه می‌گه ولی هر کاری می‌کنه اون اذیت‌ها و آزارها و کلک‌ها و حقه‌های طرف یادش نمی‌ره. این موقع‌هاست که آدم دوست داره بره بالای جنازه و بگه: تو که خدایی می‌کردی، تو که خدا رو بنده نبودی، تو که خون همه رو تو شیشه کرده بودی، حالا اگه می‌تونی: فَادْرَؤُا عَنْ أَنْفُسِکُمُ الْمَوْتَ إِنْ کُنْتُمْ صادِقینَ اگر راست می‌گویید مرگ را از خودتان دور کنید (بخشی از آیه 168 آل‌عمران) (صفحه 40) 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 حرف های غیر عادی امام خامنه ای در ایام اخیر ✍ اگر میخواهید بدانید منبع اصلی این حرف ها از کجاست و دلیل این همه اطمینان رهبری چیست پاسخش را علامه عظیم شان حسن‌زاده آملی میدهند: گوش‌تان به دهان رهبری باشد چون ايشان گوششان به دهان حجت‌بن‌الحسن(عج) است. اين جملات وقتي بيشتر معنا پيدا مي‌كند كه بدانيم صاحب تفسير الميزان، علامه طباطبايي ره درباره علامه حسن‌زاده فرموده‌اند: حسن‌زاده را كسي نشناخت جز امام زمان(عج) 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
#خصوصیاٺ_اخلاقی_شهید 💢 عبدالله علی‌رغم مؤدب بودنش شیطنت‌های مخصوص به خودش را داشت، عبدالله کودکی نبود که مثل بقیه هم سن و سالهایش از دیوار راست بالا برود یا شیشه همسایه‌ها را بشکند. اما عاشق چوب کبریت بوده، کافی بود دورش را خلوت ببیند، قوطی کبریت را می‌برد به کوچه و همه چوب‌ها را آتش می‌زند، اما از همان کودکی تا زمان شهادت هر بار که پدر و یا مادرش وارد خانه می‌شدند تمام قد جلویشان می‌ایستاد و دست پدر و یا مادرش را می‌بوسید.  ▫️مدافـــع حــــرم▫️ #شهیــد_عبـــــدالله_باقـــــری🌷 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
هدایت شده از افتخارات جمهوری اسلامی
در روزگاری که تن پرستان، زن را به " تن" می شناسند ... بد دلان، غیرت را به "بددلی" می نامند ... و کوردلان، باحجاب را "امل" می دانند ... تو با حجابت همچنان فرشته بمان . . . بانوی سرزمین من ...
🇮🇷 🇮🇷 ✫⇠قسمت :7⃣ ✍ به روایت سید ناصرحسینی پور چند راه بیشتر پیش رویمان نبود. یا باید دست روی دست می‌گذاشتیم تا عراقی‌ها جلو بیایند و اسیرمان کنند، یا با همان مقداری گلوله‌ای که داشتیم می‌جنگیدیم و یا خودمان را درون آب‌های کنار جاده انداخته و شانسمان را برای زنده ماندن امتحان میکردیم ولی با چه دلی می‌خواستیم برگردیم، همه‌ی آنهایی که شهید شدند می‌توانستند برگردند و زندگی خوبی داشته باشند. در قسمت راست جاده راحت‌تر می‌شد به عراقی‌ها که از کانال رو‌به‌رو جلو می‌آمدند، تیراندازی کرد. به سالار گفتم: می‌رم اون‌ور جاده، از تو کانال منو نزنن، مواظبم باش ! - تو جاده می‌زننت ! - از سنگر بلند نشو. بین سنگر و نی‌ها تیراندازی کن. قناسه‌چی‌هاشون می‌زننت! برای اینکه به راست جاده بروم، چند متری سینه‌خیز رفتم، دشمن از کنار نیزارها و کانال رو‌به‌رویم هر جنبنده‌ای را هدف قرار می‌داد. به وسط جاده که رسیدم،بلند شدم و به طرف تیرباری که ده، دوازده متر جلوترم بود، لنگان لنگان دویدم. عراقی‌ها به طرفم تیرانداری کردند. یک لحظه احساس کردم از سمت راست بدنم کوتاه‌تر شده‌ام ! به زمین افتادم،نگاه کردم ببینم چه شده، از اتفاقی که برایم افتاده بود، شوکه شدم ! استخوان ساق پای راستم خُرد شده بود گلوله‌ به بالای قوزک پای راستم اصابت کرده بود، پاشنه و مفصل مچ پایم سالم بود، اما گوشت‌های ساق پایم تکه تکه شده بود، حدود هفت، هشت سانتی‌متر از بالای مفصل مچ پایم استخوان‌هایش خُرد شده بود. پاشنه پایم از مقداری پوست و رگ آویزان بود ! استخوان‌های ساق پایم چنان خُرد شده بود که پاشنه پایم به هر طرفی می‌چرخید. خونم بند نمی‌آمد، فکر میکنم وقتی به زمین افتادم، عراقی‌ها خیال کردند کشته شده‌ام، به همین دلیل کمتر به طرفم تیراندازی شد. خودم را روی زمین کشیدم و به گودال سمت چپ جاده رساندم. باروم نمی‌شد در چنین شرایطی پایم را از دست داده باشم. امروز بیشتر از هر زمان دیگر به پایم نیاز داشتم.در همان لحظه اول که تیر خوردم، خون از پایم فواره زد. افکار درهم و برهمی داشتم. ذهنم سراغ همه می‌رفت، پدرم، برادرانم، خواهرانم، رفقایم، ساکم، دوربینم و دوچرخه‌ام ! دلم نمی‌خواست بدون پا و با این وضعیت گیر دشمن بیفتم، هیچ راهی نبود بتوانم خودم را از این معرکه نجات دهم، در این فکر بودم که چند لحظه‌ی دیگر عراقی‌ها سر می‌رسند. ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
چراغ از خنده ات گيرم ڪہ راه صبح بگشايم ... هر زمان فالے گرفتم #غم_مخور آمد ، ولے این امید واهے حافظ مرا بیچاره ڪرد.. #شهید_جاویدالأثر_هادی_شریفی #صبحتون_شهدایی🌷 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 زلال سخن 🇮🇷 ✳️حجت الاسلام 🔺ما یکی از وظایف مهم و بسیار بسیار مهم منتظر را تجدید عهد با حضرت ولی عصر علیه السلام و وفای به آن عهد دانستیم که این وظیفه یک وظیفه ای است که نسبت به همه‌ی اهل بیت شیعیان دارند همه‌ی شیعیان نسبت به امام‌شان عهدی دارند که به هر حال با آن عهد باید ثابت قدم و پابرجا باشند «وَأَلَّوِ اسْتَقَامُوا عَلَی الطَّرِیقَةِ لَأَسْقَیْنَاهُم مَّاء غَدَقًا» (جن/16) ‌ 🔺خدای متعال در سوره‌ی جن می‌فرماید اگر کسی بر آن صراط و طریق مستقیم استقامت داشته باشد آب فراوانی را به او می‌چشانیم آن آب فراوان هم می‌تواند آب ظاهری باشد و نعمت‌ها باشد و هم می‌تواند علوم اهل بیت باشد در روایات است که به آن‌ها داده می‌شود . 🔺نعمت‌ها و برکات فراوان منتها به شرط استقامت بر آن راه و صراط . 🔺بعضی‌ها ممکن است خوب راه بیفتند اما خوب ادامه نمی‌دهند در ادامه‌ی راه کم می‌آورند حافظ گفت که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها داستان سیمرغ عطار که برای رسیدن به قله‌ی قاف تعداد زیادی بودند ولی وقتی رسیدند تعداد اندکی ماندند یک واقعیتی است که این مسیر مشکلات و سختی‌هایی دارد که ماندن اش خیلی هنر است و استقامت بر آن عهدی که با اهل بیت داشتیم . 🔺ما عهد با امام‌مان داریم با ائمه داریم با امام زمان داریم خوش به حال آن کسانی که بر این عهد ثابت قدم‌اند این یکی از وظایفی بود که گفتیم و مصادیقی را بیان کردیم مثلا عهد با حضرت یک مصداق اش زیارت اهل بیت و زیارت امام زمان یکی از مصادیق وفای به عهد است. 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 کلام شهدا 🇮🇷 انسان با عمر كوتاهش بايد از اين دنيا توشه و آذوقه اي براي آخرت بردارد كه در غير اين صورت هلاك خواهد شد. شهيد خليل واحدي 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 آیه های خودمانی 🇮🇷 سوپر جی پی اس تا همین چند سال پیش بود که جی پی اس نیومده بود خیلی‌ها باور نمی‌کردن که بشه از راه دور حرکات کسی یا چیزی رو زیر نظر داشت و ثبت کرد. الان هم که این دستگاه اومده باز خیلی‌ها باور نمی‌کنن خدا که خالق همه موجوداته بتونه همه کارها و حرف‌های ماهارو ثبت کنه و تو اون دنیا نشونمون بده. مثل این که یادشون رفته خدا مخترع دستگاه «جی پی اس» رو خلق کرده، پس براش کاری نداره کارها و حرف‌های مارو با همه ریزه کاری‌هاش بنویسه. خودش گفته: سَنَکْتُبُ ما قالُوا حرفی که می‌زنند خواهیم نوشت (بخشی از آیه 181 آل‌عمران) (صفحه 41) 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 سیره شهدا 🇮🇷 ✍ اوایل ازدواجمون بود ... برا خرید با سید مجتبے رفتیم بازارچه ... بین راه با پدر و مادر آقا سید برخورد کردیم. سید به محض اینکه پدر و مادرش رو دید ، در نهایت تواضع و فروتنے خم شد روے زمین زانو زد و پاهاے والدینش رو بوسید ... آقا سید با اون قامت رشید و هیکل تنومند در مقابل والدینش اینطور فروتن بود ... این صحنه برا من بسیار دیدنے بود 🌷 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥دختر شهید صیاد شیرازی:پدرم پشت سر کسی بدگویی نمیکرد. 🔹به بهانه‌ی انتشار تقریظ رهبر انقلاب اسلامی بر کتاب در کمین گل سرخ 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
✅می‌دانید رعایت خودش احترام به آزادی است؟ 💯همه حق دارند بدون هیچ مزاحمت فکری و برانگیختن ولع جنسی، آزادانه در جامعه رفت و آمد کنند و به کار و زندگی‌ خود برسند ...♻️ ☝️کسی که حجاب خود را رعایت نمی‌کند، در واقع جلوی آزادی دیگران را می‌گیرد⚡️ 👈بیایید مزاحم آزادی دیگران نشویم. 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 🇮🇷 ✫⇠قسمت :8⃣ ✍ به روایت سید ناصرحسینی پور دیگر نه گلوله‌ای مانده بود و نه رمقی. سالار بهم گفت : چه کارت کنم،عقب که نمی‌تونم ببرمت ؟! - می‌دونم کاری ازت بر نمی‌آد همه جارو عراقی‌ها گرفتن. - همین جوری که نمی‌تونم بزارمت برم. - الان عراقی‌ها سر می‌رسن، نری اسیر می‌شی. - تو با این وضعیت چی به روزت می‌آد ؟! - گلوله ندارم، جَدم رو که دارم. - وجدانم قبول نمی‌کنه ولت کنم. صدای عراقی‌ها را از پشت سنگر می‌شنیدم.صدای هلهه و شادی عراقی‌ها هر لحظه بیشتر می‌شد.به سالار گفتم : اینجا نمون، تو را به جدم قسم زود از اینجا برو ! سالار خودش می‌دانست که راهی جز رفتن ندارد.سالار کنار نیزار رفت، برمی‌گشت نگاهم می‌کرد،دو دل و مردد بود که بماند یا برود. این نرفتن او خیلی حرصم می‌داد.خودش را که از میان نیزارها به درون آبراه انداخت، نفس راحتی کشیدم! تنها نبودم، شهدا کنارم بودند. نمی‌دانم چرا با بودن کنار شهدا آن‌همه احساس آرامش داشتم! صدای فرمانده‌ای که از پشت خط با بی‌سیم ما را صدا می‌زد و کسی نبود جوابش را بدهد، شنيده می‌شد. بعضی از صحبت‌های او توی بی‌سیم در ذهنم مانده : «چرا جواب نمیدی، حرف بزن قاسم، تو جاده چی شده ؟! قاسم، قاسم، طالب ! بعد با صدای بغض‌آلودی از پشت بی‌سیم می‌گفت : یعنی همه شهید شدن...کسی صدای منو می‌شنوه...خاک بر سر ما که زنده‌ایم.برگردیم بگیم همه شهید شدند و ما زنده برگشتیم...قاسم... !» لحظات آخر فقط صدای گریه‌اش را از پشت بی‌سیم شنیدم و دیگر آن ارتباط یک‌طرفه قطع شد. باید به خودم می‌قبولاندم دارم اسیر می‌شوم. سعی کردم همان لحظه، از تمام دلبستگی‌ها‌یم دل بکنم.دل بریدن از خانواده و تعلقات دنیایی سخت بود. نگاهم بالای سنگر و جاده بود ببینم کی سر می‌رسند. لباس‌هایم خون‌آلود و خاکی بود. از بس لباس‌هایم خونی بود که رنگ تیره گرفته و مثل چوب خشک شده بود. شدت درد کلافه‌ام کرده بود و انتظار اینکه بالاخر چه خواهد شد، عذابم می‌داد. از تشنگی نا نداشتم،دهانم خشک شده بود، نم دهانم را به زور قورت می‌دادم.از بس تشنه بودم سعی کردم از آبراه کناری آب بخورم. درد پایم را تحمل کردم و سینه‌خیز خودم را روی زمین کشیدم، پای مجروحم که از ساق به هیچ استخوانی وصل نبود، دنبالم کشیده می‌شد. کلاه آهنی یکی از شهدا را از لا‌به‌لای نی‌ها توی آب جزیره فرو بردم، دستم به آب نرسید. با سختی دور گرفتم و برگشتم. عراقی‌ها چند متری پشت سنگر روبه‌رویم بودند.چشمانم رو‌به‌رو را می‌پاییدند. دو دستم را از پشت روی زمین قرار دادم تا تکیه‌گاهم باشند.چشمم به نوک سنگر بود که ناگهان سه، چهار نظامی عراقی از سنگر بالا آمدند . . ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
بگذار بمیرم کہ طرفدار نداری آقایی و ارباب ولے یـار نداری جز نیمه شعبان کہ پراز جشن وسرور است تنـهایـے و در شـهر خریـدار نـــدارے... #غریب_آقا #اللهم_عجل_لولیک_الفرج #عاشقان_عیدتان_مبارک🌸🍃 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
4_302648190522360569.mp3
7.08M
🎧 #بشنوید🎧 #مولودی_امام_زمان 🍁سرود تو نامہ نوشتہ از معشوق بہ عاشق #حاج_محمود_کریمی #عاشقان_عیدتان_مبارک🌸🍃 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
درد دل پیرمرد ساده دل قمی با امام زمان بیت آخر علت طولانی شدن غیبتو در قالب طنز میگه #عاشقان_عیدتان_مبارک🌸🍃 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 کلام شهدا 🇮🇷 همیشه با توکل به خدا و توجه به ائمه معصومین علیهم السلام و اطاعت از دستورات رهبر عزیز و عالیقدر مان بر دشمنان بتازید تا آنها را از صفحه روزگار بردارید و هیچ وقت بر پیروزیهایتان مغرور نشوید. شهید عباس کریمی 🌸🍃 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
بهار... هـــــوا را تازه میڪند تـــــو #جانـــــم را براے مـــــن تـــــو از هر بهارے بهارے تـــــری... #شهید_ابراهیم_هادی #تولدت_مبارک_قهرمان_کمیل💞 #عاشقان_عیدتان_مبارک🌸🍃 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 سیره شهدا 🇮🇷 دوروز تاسوعا وعاشوراکه می شدازصبح باپدرم درپخت غذای نذری کمک میکردیموبعدازنمازظهروعصرهم مشغول پخش غذای نذری می شدیم ولی اوهیچ وقت ازغذای نذری نمی خورداگرهم کسی تعارف میکردبه نیت تبرک چند قاشقی میخوردیکبارکه ازپدرم پرسیدم باباجون چراشماازغذای نذری نمی خوریدحتی صبح تاحالا هم آب نخوردین پدرم درحالی که اشک درچشمانش حلقه زده بودبالبخندملیحی گفت هرچی فک میکنم دلم نمیاددراین روز چیزی بخورم درصورتی که امام حسین(علیه السلام) بالب تشنه به شهادت رسید چه خوبه ماشیعیان دراین روزکم غذابخوریم وتامیشه آب هم ننوشیم #شهید_سید_یحیی_براتی🌷 #عاشقان_عیدتان_مبارک🌸🍃 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 🇮🇷 ✫⇠قسمت :9⃣ ✍ به روایت سید ناصرحسینی پور سه، چهار نظامی عراقی از سنگر بالا آمدند . . . از نگاهشان فهمیدم از این طرف سنگر،یعنی جایی که من بودم،می‌ترسیدند. چند نارنجک در فاصله‌ی ده، دوازمتری‌ام پرتاب کردند. ترکش یکی از نارنجک‌ها به دست راستم خورد.یکی از آن‌ها چشمش به من افتاد، تیربارش را به طرفم نشانه رفت و با صدای بلند گفت : لاتتحرک!تکان نخور! نگاهم به نگاهش بود که ادامه داد: ارفع یدیک،دست‌هاتو ببر بالا! دست‌هایم را بالا بردم با صدای بلند گفت: ارمی سلاحک،سلاحتو بنذاز. دیگرنظامی کنارش پرچم عراق را روی نوک سنگر به زمین کوبید.تصویری از اولین نظامی عراقی که اسیرم کرد، در ذهنم نقش بسته است،آدم لاغراندام با چشمان ریز و صورت سبزه که لباس پلنگی پوشیده بود و خال سیاهی روی پیشانی‌اش بود. وقتی دست‌هایم را بالای سرم بردم، سخت‌ترین لحظه برای هر سربازی در هر گوشه‌ای از جهان است.در آن لحظه بدجوری پیش خودم و عراقی‌ها شکستم. به دلیل خونریزی، عطش و شدت گرمای سوزان ضعف شدیدی پیدا کرده بودم.شرجی هوا اذیتم می‌کرد.تنگی نفس و خفگی بهم دست داده بود.پشه‌ها و مورچه‌ها دور زخم پایم جمع شده بودند و خونم را می‌مکیدند.دیگر در هیچ نقطه‌ای صدای تیراندازی به گوش نمی‌رسید. یکی از عراقی‌ها نزدیکم شد و با اسلحه به سینه‌ام کوبید. از پشت به زمین افتادم. همه‌ی حواسم به پایم بود که ضربه نبیند. یکی‌شان دستم را با سیم تلفن صحرایی از پشت بست. سی، چهل نظامی دور تا دورم ایستاده بودند. آن‌ها ساعت مچی، انگشتر، تسبیح، پول، و سایل شخصی شهدا را بر‌می‌داشتند. دو نفرشان سر تقسیم وسایل شهدا دعوایشان شده بود. تعدادی از آن‌ها وسایل شهدا را که برمی‌داشتند، به جنازه مطهرشان گلوله می‌زدند. سرم گیج می‌رفت. ضعف شدیدی داشتم. یکی از آن‌ها که جثه‌ی لاغر و قد نسبتا کوتاهی داشت، گلنگدن کشید و در حالی که به طرفم نشانه رفته بود، گفت: اقتلک؟، بکشمت؟! ترجیح دادم نگاهم به طرف نیزار‌های جزیره باشید تا چشمم به صورتشان نیفتد. موهایم را می‌کشیدند تا بهشان نگاه کنم. آرنجم از ضربه پوتین یکی از عراقی‌ها بدجوری درد می‌کرد. یکی‌شان به طرفم اسلحه کشید. فکر کردم جدی جدی قصد کُشتنم را دارد. به عربی فحش ‌میداد.چشمانم را به انتظار تیر خلاص بستم و شهادتین را گفتم. ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 🌸🍃 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
ای شهــید دعا کن ، که مااز خستگی و غفلت خوابمان نَبَـرد و از قافله ی حضرت مهدی فاطمه جا نمانیم ... شهید مدافع حرم #محمدرضا_دهقان_امیری❤️ #صبحتون_شهدایی 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
سه_اصل_اساسی_در_بسترسازی_برای_ظهور.mp3
1.96M
🔊 حجت‌الاسلام #ماندگاری ✨ سه اصل اساسی در بسترسازی برای #ظهور. #امام_زمان_عج #انتظار 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 کلام شهدا 🇮🇷 چه خوبست از خود گذشتن و به ملکوت پيوستن، چه خوبست از هيچ به همه چيز رسيدن و چه خوبست از فنائى به جاودانه رسيدن و چه زيباست شهادت. 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆