🇮🇷 #خاکریز_اسارت 🇮🇷
✍نویسنده: طلبه آزاده رحمان سلطانی
#قسمت_دویست_و_سیوچهارم
💢مرگ بر ضد خمینی
یه روز دیگه بازفرمانده اردوگاه (زندان قلعه) بهمراه تعدادی از نگهبانا بچهها رو توی محوطه بخط کرد و از همه خواست که علیه امام شعار بدیم. تعدادی امتناع کردن و حاضر شدن کتک بخورن و شعار ندن. یکی از اونا نوجون ۱۵ ساله ای بود که چثه کوچک و ریزی هم داشت. بهش گفتن بگو مرگ بر ..... با شهامت و جسارتِ بی نظیری فریاد کشید مرگ بر ضد خمینی. فرمانده هاج و واج شده بود. گفت: شیگول های؟ یعنی این چی میگه؟ زیاده. یه چیزی اضافه گفت. خوب متوجه نشدن دقیقاً چی گفت؟ دوباره بهشون گفتن: تکرار کن. باز با صدای بلند گفت: مرگ بر ضد خمینی. یکشیون متوجه شد و به فرمانده گفت: سیدی «های یگول الموت لضد الخمینی». قربان این میگه مرگ بر ضد خمینی. فرمانده داشت منفجر می شد و دستور داد بریزن رو سرش و تا تونستن اون نوجوون رو کوبیدن. به اندازهای به این بچه زدن که حالت روانی بهش دست داد و تا روز آزادی همون جور بود و دیگه نفهمیدم بعد از آزادی خوب شد و شفا پیدا کرد یا نه.
چند روز دیگه این وضعیت ادامه پیدا کرد و قضیه لوث شده و بچهها زیر بار نمیرفتن، آخرش تسلیم شدن و دست از این برنامه مسخرۀ شعارگویی کشیدن. اینم از ثمره های شیرین استقامت و تسلیم نشدن در برابر خواسته ناحق بعثیا بود. بعد از چند روزی که تو خودمون بودیم ، بچه های شاخص که قبلا مسئولیتهایی در کارای علمی، فرهنگی داشتن، ارتباطاتی با هم برقرار کردن و با همفکری و مشورت قرار شد کم کم و بصورت نامحسوس، دوباره برنامه ریزیهایی صورت بگیره که بچهها از دست نرن و دچار یأس و افسردگی نشن. حفظ روحیه بچهها در همه اردوگاهها جزو اولویت های اول ما بود. از اونجایی که ایمان و اعتقادات بچهها واقعا قوی بود و بعد از یه مدت کوتاه رخوت و سردرگمی ، دوباره و خیلی زود خودمون روجمع و جور کردیم و با شرایط موجود وفق پیدا کردیم و سعیِ مون بر این بود که الآن و با این شرایط باید بهترین کار ممکن رو انجام بدیم. در واقع نوعی بازسازی روحی، روانی صورت گرفت ، خصوصا اینکه تجربیات بسیار با ارزشی هم از شرایط سخت گذشته بدست آورده بودیم. همۀ اونا ذخیره و اندوختهای ارزشمند در اختیارمون قرار داده بود که بتونیم بر شرایط جدیدِ پیش اومده فایق بیایم.
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
6.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📲#استوری_شهید
#اختصاصی
💠بی حجاب و با حجاب در کلام حاج قاسم ...
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
هدایت شده از 🌷به یاد شهدا🌷
🔸شهید مهدی زین الدین :
🌹هر گاه شب جمعه #شهدا را یاد کردید، آنها شما را نزد "اباعبدالله" (ع) یاد میکنند.
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
❣ #سلام_امام_زمانم❣
عشق آن دارم که تا آید #نفس
از #جمال دلبرم گویم فقط
حق پرستم، مقتدایم #مهدی است
تا ابد از #سرورم گویم فقط ☝️
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌸🍃
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
1_589583891.mp3
2.54M
سلام به امام عصر عج
#علی_فانی
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا عَیْنَ اللَّهِ فِی خَلْقِهِ
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا نُورَ اللَّهِ الَّذِی یَهْتَدِی بِهِ الْمُهْتَدُونَ
وَ یُفَرَّجُ بِهِ عَنِ الْمُؤْمِنِینَ
السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْمُهَذَّبُ الْخَائِفُ
السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْوَلِیُّ النَّاصِحُ
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا سَفِینَةَ النَّجَاةِ
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا عَیْنَ الْحَیَاةِ
#اللهم_عجل_لولیک_االفرج
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
﷽
🔴 توییت جالب بن نورتون، روزنامهنگار آمریکایی:
🔹عکسسمت چپ متروی تهران در ایران است درحالیکه در شرایط تحریم های وحشیانه و مجرمانه اقتصادی توسط امپراتوری آمریکاست.
🔸عکس سمت راست اما متروی نیویورک در ثروتمندترین کشور جهان بر روی زمین است. و من می توانم تصدیق کنم که از این جا بارها رد شده ام و این ایستگاه واقعا همین شکلی است!
5.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 دوستی صادقانه
🎙به روایت: حاج حسین یکتا
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🔴اللهم عجل لولیک الفرج
📍وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ
(سوره انبیا آیه ۱۰۵)
📍ﻭ ﻫﻤﺎﻧﺎ ﻣﺎ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺗﻮﺭﺍﺕ ﺩﺭ ﺯﺑﻮﺭ ﻧﻮﺷﺘﻴﻢ ﻛﻪ ﺯﻣﻴﻦ ﺭﺍ ﺑﻨﺪﮔﺎﻥ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﻣﺎ ﺑﻪ ﻣﻴﺮﺍﺙ ﻣﻰ ﺑﺮﻧﺪ .✳✳✳
📍 ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻛﻠﻤﻪ" ﺻﺎﻟﺤﻮﻥ" ﻛﻪ ﻣﻌﻨﻰ ﮔﺴﺘﺮﺩﻩ ﻭ ﻭﺳﻴﻌﻰ ﺩﺍﺭﺩ، ﻫﻤﻪ ﺷﺎﻳﺴﺘﮕﻴﻬﺎ ﺑﻪ ﺫﻫﻦ ﻣﻰ ﺁﻳﺪ؛ هنگاﻣﻰ که ﺑﻨﺪﮔﺎﻥ ﺑﺎ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺍﻳﻦ ﺷﺎﻳﺴﺘﮕﻴﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻯ ﺧﻮﺩ ﻓﺮﺍﻫﻢ ﺳﺎﺯﻧﺪ، ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻧﻴﺰ ﻛﻤﻚ ﻭ ﻳﺎﺭﻯ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ ﺗﺎ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﻴﻨﻰ ﻣﺴﺘﻜﺒﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺎﻙ ﺑﻤﺎﻟﻨﺪ، ﺩﺳﺘﻬﺎﻯ ﺁﻟﻮﺩﻩ ﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺣﻜﻮﻣﺖ ﺯﻣﻴﻦ ﻛﻮﺗﺎﻩ ﻛﻨﻨﺪ، ﻭ ﻭﺍﺭﺙ ﻣﻴﺮﺍﺛﻬﺎﻯ ﺁﻧﻬﺎ ﮔﺮﺩﻧﺪ.
ﺑﻨﺎ ﺑﺮ ﺍﻳﻦ ﺗﻨﻬﺎ" ﻣﺴﺘﻀﻌﻒ ﺑﻮﺩﻥ" ﺩﻟﻴﻞ ﺑﺮ ﭘﻴﺮﻭﺯﻯ ﺑﺮ ﺩﺷﻤﻨﺎﻥ ﻭ ﺣﻜﻮﻣﺖ ﺭﻭﻯ ﺯﻣﻴﻦ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ، ﺑﻠﻜﻪ ﺍﺯ ﻳﻚ ﺳﻮ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﻟﺎﺯم ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﺯ ﺳﻮﻯ ﺩﻳﮕﺮ ﻛﺴﺐ ﺷﺎﻳﺴﺘﮕﻴﻬﺎ، ﻭ ﻣﺴﺘﻀﻌﻔﺎﻥ ﺟﻬﺎﻥ ﻣﺎ ﺩﺍم ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﺩﻭ ﺍﺻﻞ ﺭﺍ ﺯﻧﺪﻩ ﻧﻜﻨﻨﺪ ﺑﻪ ﺣﻜﻮﻣﺖ ﺭﻭﻯ ﺯﻣﻴﻦ ﻧﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﺭﺳﻴﺪ. ✴✴✴
#کلام_وحی
🇮🇷 #خاکریز_اسارت 🇮🇷
✍نویسنده: طلبه آزاده رحمان سلطانی
#قسمت_دویست_و_سیوپنجم
💢یادِ سیلی خوردن زهرای اطهر میکنیم
یه روز بعثیا ریختن توی آسایشگاهها و شروع کردن به تفتیش وسایل بچهها. از داخل یه آسایشگاه ۱۵ نفره تکه کاغذی پیدا شد و نوشتهای روی آن نوشته بود که توجه بعثیا رو به خودش جلب کرد.
شعری بود که به زبان فارسی نوشته شده بود. بسیار زیبا و پر محتوا و بگونهای زبان حال ما در اسارت بود. احمد چلداوی رو صدا زدن و بهش گفتن که اون شعر رو بخونه. احمد هم شروع کردن به خوندن شعر:
بسم رب العالمین دل را منور میکنیم*
صبر در رنج و الم را این چنین سر میکنیم*
گر نصیب ما نشد آن مرگِ سرخ با شرف*
در اسارت این چنین غوغا و محشر میکنیم*
گر به زیر چکمه دشمن شویم آزرده جان*
یادی از آن دردِ دندان پیامبر میکنیم*
گر دل ما را برنجانند به درد روزگار*
سر به چاه صبر چون سلطان حیدر میکنیم*
گر شود از ضربت سیلی کبود رخسار ما*
یاد سیلی خوردن زهرای اطهر میکنیم.*
بقیه ما رو فرستادن داخل آسایشگاه و اون ۱۵ نفر رو نگه داشتن وکابل بدست آماده کتک کاریشون شدن. یکی از نگهبانای بعثی گفته بود: اگه نویسنده خودش رو معرفی کنه با بقیه کاری نداریم و الّا همه شکنجه میشن. حتی تهدید کرده بود که می تونیم تعدادی از شما رو بکشیم. نادر دشتی پور که اون وقت مسؤل بند بود، مهلت خواسته بود تا با هم مشورتی بکنن. نادر به بچه های اون اتاق گفته بود یکی باید بلند بشه و به گردن بگیره ولی هر کسی که این کارو بکنه بدونه که احتمال داره زنده بر نمیگرده و زیر شکنجه شهید بشه.
🔅 حماسه ی علی ناصح فر قزوینی
یکی از بچه های قزوین بنام علی ناصح فر یه جوون ۲۰ ساله و پاسدار بود، سریع بلند شد و گفت من گردن میگیرم. علی بسیار آروم و صبور و خوش اخلاق بود. بچهها بهش میگفتن علی قزوینی. این فداکاری در واقع نوعی عملیات شهادت طلبانه برای نجات دادن بقیه بود. با برگشتن بعثیا برای گرفتن پاسخ، علی قزوینی مسئولیت رو به گردن گرفت و گفت من نوشتم.
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
✨“یکبار تلویزیون، تصاویر یکی از شهدای مدافع حرم را نشان میداد، بلند شد و گفت میخواهم بروم برای اعزام به سوریه.
✨به شوخی گفتم: «ول کن تو رو خدا مرتضی! حوصله داری؟» اما او جدی گفت: «نه باید بروم.»
✨یک شب هم گفت: «خواب دیدم که بی بی زینب(س) گفت: “در باز شده بیا”» گفتم: «مرتضی! تو دوباره خواب دیدی؟» خواب زیاد میدید و خوابهایش هم بیشتر صحت داشت.
✨هر وقت برای بچهها خواب میدید محال بود چیزی غیر از آن که میبیند، تعبیر بشود. چون رزمنده هم بود وقتی تلویزیون عکس شهدای دفاع مقدس را نشان میداد، همیشه گریه میکرد و میگفت: «ما جاماندیم. هر وقت دوباره دری باز شود من اولین نفر خواهم بود.»
✨من به او میگفتم: «خدا را شکر دیگر در ایران جنگی نیست که تو اولین نفر باشی.» از دنیا بیخبر بودم که سوریه و عراق جنگ است. ۱۱ ماه این در و آن در زد تا برود سوریه.
✍ راوی: همسر شهید
#ما_ملت_امام_حسینیم
#شهید_مهدی_بیدی🌷
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
﷽
مقایسه بودجه #حوزه و #دانشگاه
❌ هر سال موقع اعلام ردیف بودجهها، یک عده اعتراض میکنن که فلان بنیاد یا حوزه چرا انقدر بودجه میگیره
❗️اما یه حساب کتاب ساده ما رو به نتیجه متفاوتی میرسونه!😐☝️
#پاسخ_به_شبهات
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆