💢اولین تجربه #حجاب به من آموخت که عاشق #حجابم باشم
💬از زبان دختر تازه مسلمان ایتالیایی
🔻وقتی من در سال ۲۰۰۲ مسلمان شدم فک می کردم می تونم یه مسلمان کامل باشم حتی بدون #حجاب
🔻من هنوز نمی دونستم خدا از ما خواسته موها و انداممون رو از نامحرم بپوشونیم.هنوز اعتقادات مسیحیت در من وجود داشت.در مسیحیت فقط کافی ایمان در قلبت❤️ باشه ینی همون "دلت پاک باشه"
🔻من کم کم سعی کردم اطلاعاتم رو در مورد دین اسلام بالا ببرم و از تنها مرکز کتب اسلامی "میلان" کتاب هایی راجع به دین اسلام می گرفتم .مسئول کتابخونه دختری مسلمان و #محجبه بود
یک روز ازش خواستم که به من روسری سر کردن رو یاد بده. اون هم به من یاد داد که چجوری روسری سرم کنم و با هم دوست شدیم و من رو دعوت کرد تا با هم به مسجد🕌 بریم
🔻اینجوری شد که من کم کم #حجاب رو پذیرفتم و الان وقتی می خوام از خونه بیرون برم همونطوری که هیچ وقت کفش 👞پوشیدن رو فراموش نمی کنم روسری سر کردن رو هم فراموش نمی کنم
🌐منبع:
https://aboutislam.net/reading-islam/living-islam/first-day-with-hijab-learning-to-love-the-scarf
#پویش_حجاب_فاطمے
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 #خاکریز_اسارت 🇮🇷
✍نویسنده: طلبه آزاده رحمان سلطانی
#قسمت_دویست_و_پنجاهوچهارم
💢فرار دانشجوئی (۵)
بالاخره بعد از مشورت به این نتیجه رسیدیم که سه نفره نقشه عملیاتِ فرار رو عملی کنیم. روز ۲۱ بهمن ۶۸ رو برای فرار انتخاب کردیم. شبها نگهبانا دستمون رو با دستبند به تخت قفل میکردن. ما هم مرتب نگهبانو صدا می زدیم و از خواب بیدار می کردیم و برای دستشویی باز میکردن. دیگه نگهبانا عاصی شده بودن و تصمیم گرفتن که برای راحتی خودشون دستامون رو باز بگذارن تا هر وقت نیاز به دستشویی داشتیم خودمون بریم و مزاحم خواب اونا نشیم. این فرصت خوبی رو برامون فراهم کرد تا بدون ور رفتن برای باز کردن دستبند بتونیم راحتتر نقشه فرار رو ادامه بدیم.
مقداری خوابیدم و منتظر موندیم تا نگهبانا و سایر بچههای بستری شده خواب برن. بعد از اینکه کاملا مطمئن شدیم همه خوابن پا شدیم ، غافل از اینکه نزدیک صبح شده بود و چون ما ساعت در اختیار نداشتیم نمیدونستیم چه ساعتی از شبه. هنوز مردد بودم و بین موندن در اسارت یا آزادی و در صورت گیر افتادن اعدام، باید یکی رو انتخاب می کردم. هاشم گفت منتظر چی هستی راه بیفت بالاخره تصمیممو گرفتم و بسم الله گفتیم و از اتاق زدیم بیرون . هنوز چند قدمی نرفته بودیم که دستهای از سربازا سرِ راهمون سبز شدن. سریع رفتیم کنار یه درخت و در تاریکی قایم شدیم تا نگهبانا رد شدن و به راهمون ادامه دادیم. از سیم خاردارای انتهای بیمارستان به هر زحمتی بود رد شدیم. کمی زخمی شدیم، ولی اصلا برامون مهم نبود شوق آزادی زخما رو التیام میداد. از سیم خاردار که رد شدیم تازه متوجه شدیم وسط یه پادگان بزرگ نظامی هستیم.
از مسیری که حدس می زدیم بسمت بعقوبه هست راه افتادیم و حدسمون درست بود. چیزی نگذشت که یه گله سگ دنبالمون کردن. پا به فرار گذاشتیم ولی دست بردار نبودن و پارس میکردن و چیزی نمونده بود لو بریم. بهناچار با سنگ دنبال سگها دویدیم و اونا ترسیدن و فرار کردن. به یه ردیف سیم خاردار دیگه رسیدیم و با چه مصیبتی از اون رد شدیم.
از دور جاده ای رو دیدیم که ماشینا در حال رفت و اومد بودن و مطمئن شدیم راه رو درست اومدیم. از عرض جاده عبور کردیم و کمی صبر کردیم تا یه اتومبیل اومد. دست بلند کردیم و اونم وایساد. من چون عرب بودم جلو نشستم و هاشم و مسعود هم نشستن ردیف عقب. سلام کردم و با عربی از راننده خواستم که ما رو به شهر مندلی ببره. نگاهی به ساعت ماشین کردم دیدم حدود ساعت ۴ یا ۵ صبح بود. مغزم سوت کشید. کمتر از یه ساعت به طلوع آفتاب مونده بود. سرم رو برگردوندم عقب هاشم یه تیغ جراحی رو نشونم داد و اشاره به راننده کرد، یعنی بزنمش؟. با اشاره ابرو گفتم نه.
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
ما سینہ زدیم بے صدا باریدن
ازهرچه که دم زدیم انها دیدن
ما مدعیان صف اول بودیم
از اخر #مجلس_شهدا راچیدن
#شهید_علی_صیاد_شیرازی
#صبحتون_بخیـــــر
#دلاتـــــون_شھـــــدایـــــے
#روزتون_معطر_با_عطر_و_بوی_شهدا
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
﷽
⭕️ در حالی که خود صاحب شرکت فایزر گفته که من مسئولیتی در قبال عوارض واکسن نمی پذیرم، و در حالی که گفته من خودم از این واکسن تزریق نمی کنم، نابخردانی چون زیباکلام، حجاریان، تاجزاده و...، مدام برای آن تبلیغ می کنند که مصداق بارز پاچه لیسی مفرط کدخدا و #خودتحقیری هستند!‼️
#واکسن_ایرانی
#واکسن_خارجی_آلوده
#پاسخ_به_شبهات
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نخستین انتشار...
🔺حاج قاسم سلیمانی پیامی را که برای شهروند سوری در بوکمال (البوکمال) گذاشت می خواند.
#حاج_قاسم
#مرد_میدان
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🔴اهمیت انفاق
📍وَالَّذِينَ فِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَّعْلُومٌ * لِّلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ
(سوره معارج آیات 24 و 25 )
📍 آنها كه در اموالشان حق معلومى است * براى تقاضاكننده و محروم .✳✳✳
📍داشتن برنامه ای مشخص برای انفاق مال به نیازمندان، از ویژگی های انسان های شایسته و بهشتیان است. پس در هر شرایط اقتصادی که باشیم لازم است بر خود واجب بدانیم مقادیر مشخصی از دارایی های مان را انفاق کنیم. انجام اين كار از يك سو اثر اجتماعى دارد، و با فقر و محروميت مبارزه مى كند، و از سـوى ديـگـر اثـر اخـلاقـى روى كـسـانـى كـه بـه آن عـمـل مـى كـنـنـد مـى گـذارد، و قـلب و جـانـشـان را از حـرص و بخل و دنيا پرستى مى شويد.✴✴✴
#کلام_وحی
🛑 شاه اهمیتی به فساد نمیداد!
🔹 «حسین فردوست» رئیس دفتر ویژه اطلاعات شاه در خاطراتش نوشته: “... همه میچاپیدند ... از سال ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۷ تنها در بازرسی (قسمت تحقیق آن) ۳۷۵۰ پرونده سواستفاده بالای ۱۰۰ میلیون تومان، تشکیل شد که عموما به دادگستری ارجاع گردید. اما همه پروندهها بهدستور هویدا بایگانی میشد و شاه نیز اهمیتی به این امر نمیداد و این کار از نظرش بیایراد بود!”
منبع: «ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، جلد اول، ص۲۶۶
#واقعیت_های_عصر_پهلوی
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 #خاکریز_اسارت 🇮🇷
✍نویسنده: طلبه آزاده رحمان سلطانی
#قسمت_دویست_و_پنجاهوپنجم
💢فرار دانشجوئی (6)
سوتی که کار رو خراب کرد
هوا سرد بود و شیشۀ درای عقب پایین بود راننده گفت : «ارفعوا الجام» یعنی شیشهها رو بالا بکشید. حواسم نبود اینو به فارسی ترجمه کردم و به بچه ها گفتم میگه شیشهها رو بالا بکشید.!! راننده چشماش گِرد شد و ترسید و شروع کرد به التماس کردن که من عیالوارم، بدبختم به من رحم کنید. به سه راهی مندلی خانقین رسیدیم. راننده با التماس گفت اگه میشه همینجا پیاده بشید من از یه مسیر دیگه میرم. چند تا نورافکن سه راه رو روشن کرده بود و یه نگهبان هم اونجا وایساده بود. نگهبان مشکوک شد و کمی به ما نزدیک شد. به راننده گفتم جلوتر برو. اون قدر جلو رفت که دیگه مطمئن شدیم نگهبان بی خیالمون شده و دنبالمون نمیاد. به راننده گفتم اوگف یعنی بایست. به بچه ها هم گفتم پیاده شید. پیاده شدیم و ماشین رفت. نگهبانی که دم سه راه بود مقداری دنبالمون اومد و حتی ایست هم داد اما محل نذاشتیم و فاصله مون رو بیشتر کردیم.
برنامه این بود که هیچگونه درگیری فیزیکی نداشته باشیم.از بیراهه بسمت مندلی راه افتادیم. بارون مسیر حرکتمون رو کاملا گِلی کرده بود و امکان حرکتِ سریع رو ازمون گرفته بود. دیگه هوا داشت روشن میشد. همین طور که از کنار جاده می دویدیم بازم یه گله سگ بهمون حمله کردن. پا به فرار گذاشتیم ولی وِلکن نبودن. به بچهها گفتم تنها راهش اینه که ما بهشون حمله کنیم با سنگ و کلوخ دنبالشون کردیم و اونا هم ترسیدن و در رفتن. مدتی راه رفتیم تا رسیدیم یه زیرگذر.
نماز صبح رو همونجا خوندیم و کمی استراحت کردیم. دیگه نمیشد از کنار جاده رفت. بیابون هم گِلی بود و حرکتمون رو حسابی کُند میکرد. مشورت کردیم و هاشم یه استخاره انداخت و گفت بریم سرِ جاده و تا مندلی با ماشین بریم. رفتیم سر جاده. هوا روشن شده بود و همه ی لباسامون گِلی بود. تا اینجا حدود ۱۵ کیلومتر از بیمارستان فاصله گرفته بودیم و تازه رسیده بودیم نزدیک سیم خاردارای اردوگاه ۱۸ بعقوبه. برای اولین بار بعد از سه سال و خوردهای از بیرون به اردوگاه نیگاه میکردیم و این خیلی باشکوه بود. اولش یه ماشین نظامی رد شد ما سینه ی جاده خوابیدیم تا ما رو نبینه.
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
✍حاج قاسـم هـیچگاہ از سختیهـاے عراق و سـوریہ سـخـن نمیگفت و در پاسخ بہ هـر سـؤالے در ایـن خصوص، میگفت هـمہ چیز خوب اسـت؛ هـمہ چیز خوب اسـت.
🔹حاجی(سـردار سـلیمانی) بـسـیار زیرڪ وباهـوش بود. یڪ وقت در یڪ جلـسـہ خصوصی، فردے بہ ایشان اظهـار ارادت و نزدیڪے ڪرد و اظهـار مداشت ڪہ شما دارید ایـن هـمہ زحمت میڪشید اما قدر شما را نمیدانند و فلان و چنان.اما حاج قاسـم گفت:
🔸«شما چرا ناراحتید؟ مـن یڪ سـربازم، نهـایتش میگویند برو جاے دیگرے نگهـبانے بدہ و مـن هـم میگویم چشم. اینڪہ ناراحتے ندارد.»
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
💉 #آمریکا ماسک و #دارو را دریغ کرد، واکسن سالم بدهد❓
🔹وزیر بهداشت: وقتی میخواستیم تست #کرونا را از کره که پول ما آنجا بلوکه شده بیاوریم ۱۰ بار ما را سرکار گذاشتند، امروز و فردا کردند.
🔹آمریکایی که برای بیمار ما اجازه واردات و گردش پول برای دارو نمیداد امروز میخواهد برای مردم سالم ما واکسن اهدا کند! کدام عقل سلیمی باور میکند❓
fna.ir/f1wyr2
#پاسخ_به_شبهات
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🔴 اختلاف بین همسران را سریع تر حل کنید..
📍وَإِنْ خِفْتُمْ شِقَاقَ بَيْنِهِمَا فَابْعَثُوا حَكَمًا مِّنْ أَهْلِهِ وَحَكَمًا مِّنْ أَهْلِهَا إِن يُرِيدَا إِصْلَاحًا يُوَفِّقِ اللَّهُ بَيْنَهُمَا إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا خَبِيرًا
(سوره نساء آیه۳۵)
📍ﻭ [ ﺷﻤﺎ ﺍﻱ ﺣﺎﻛﻤﺎﻥ ﺷﺮﻉ ﻭ ﻋُﻘﻠﺎ ﻭ ﺑﺰﺭﮔﺎﻥ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ! ] ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﺟﺪﺍﻳﻲ ﻭ ﻧﺎﺳﺎﺯﮔﺎﺭﻱ ﻣﻴﺎﻥ ﺯﻥ ﻭ ﺷﻮﻫﺮ ﺑﻴﻢ ﺩﺍﺷﺘﻴﺪ ، ﭘﺲ ﺩﺍﻭﺭﻱ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻣﺮﺩ ، ﻭ ﺩﺍﻭﺭﻱ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺯﻥ [ ﺑﺮﺍﻱ ﺭﻓﻊ ﺍﺧﺘﻠﺎﻑ ] ﺑﺮﺍﻧﮕﻴﺰﻳﺪ ﻛﻪ ﺍﮔﺮ ﻫﺮ ﺩﻭ ﺩﺍﻭﺭ ﻗﺼﺪ ﺍﺻﻠﺎﺡ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ ، ﺧﺪﺍ ﻣﻴﺎﻥ ﺩﻭ ﺩﺍﻭﺭ ﺗﻮﺍﻓﻖ ﻭ ﺳﺎﺯﮔﺎﺭﻱ ﺍﻳﺠﺎﺩ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ [ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺻﻠﺎﺡ ﺯﻥ ﻭ ﺷﻮﻫﺮ ﺣﻜﻢ ﻛﻨﻨﺪ ] ; ﻳﻘﻴﻨﺎً ﺧﺪﺍ [ ﺑﻪ ﻧﻴّﺎﺕ ﻭ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺷﻤﺎ ] ﺩﺍﻧﺎ ﻭ ﺁﮔﺎﻩ ﺍﺳﺖ .✳✳✳
📍ﺍﻳﻦ ﺁﻳﻪ، ﺑﺮﺍﻱ ﺭﻓﻊ ﺍﺧﺘﻠﺎﻑ ﻣﻴﺎﻥ ﺯﻥ ﻭ ﺷﻮﻫﺮ، ﻭ ﭘﻴﺸﮕﻴﺮﻱ ﺍﺯ ﻭﻗﻮﻉ ﻃﻠﺎﻕ، ﻳﻚ ﺩﺍﺩﮔﺎﻩ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﮔﻲ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺍﻣﺘﻴﺎﺯﺍﺕ ﺯﻳﺮ ﻣﻄﺮﺡ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ:
١- ﺩﺍﻭﺭﺍﻥ، ﺍﺯ ﻫﺮﺩﻭ ﻓﺎﻣﻴﻞ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﺗﺎ ﺳﻮﺯ، ﺗﻌﻬّﺪ ﻭﺧﻴﺮﺧﻮﺍﻫﻲ ﺑﻴﺸﺘﺮﻱ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ.
٢- ﺍﻳﻦ ﺩﺍﺩﮔﺎﻩ، ﻧﻴﺎﺯ ﺑﻪ ﺑﻮﺩﺟﻪ ﻧﺪﺍﺭﺩ.
٣- ﺭﺳﻴﺪﮔﻲ ﺑﻪ ﺍﺧﺘﻠﺎﻓﺎﺕ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺩﺍﺩﮔﺎﻩ، ﺳﺮﻳﻊ، ﺑﺪﻭﻥ ﺗﺮﺍﻛﻢ ﭘﺮﻭﻧﺪﻩ ﻭﻣﺸﻜﻠﺎﺕ ﻛﺎﺭِ ﺍﺩﺍﺭﻱ ﺍﺳﺖ.
٤- ﺍﺳﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﮔﺎﻩ ﺑﻪ ﻏﺮﻳﺒﻪ ﻫﺎ ﻧﻤﻲ ﺭﺳﺪ ﻭﻣﺴﺎﺋﻞ ﺍﺧﺘﻠﺎﻓﻲ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﻣﻲ ﻣﺎﻧﺪ.
٥ - ﭼﻮﻥ ﺩﺍﻭﺭﺍﻥ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﻓﺎﻣﻴﻠﻨﺪ، ﻣﻮﺭﺩ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﻃﺮﻓﻴﻦ ﻣﻲ ﺑﺎﺷﻨﺪ.
#کلام_وحی
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🤔 حجاب مهمتره یا نماز ⁉️
مطمئنا نماز.☝️
پس چرا نماز در سطح جامعه اجباری نیست؟ مگر ارزشش بالاتر از حجاب نیست؟😳
بله ارزش نماز بالاتره👌
ولی☝️
فردیه√
اما حجاب عمومیه☝️
پس به حجاب سعی کنید که به عنوان یک کار ارزشی نگاه نکنید.⛔️
حجاب برای این است که
⬅️ جامعه امنیت داشته باشه
پس باید الزامی باشه.☝️☺️
چون عمومیه ولی نماز فردی هست
حتی اگر ما یک کشور مسلمان نبودیم. باز هم باید حجاب در کشورمان الزامی می بود و هرکس با هر تفکری باید به آن عمل کند.☺️ چون نفعش به همه میرسه.
#حجاب
#پویش_حجاب_فاطمے
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆