🛑 شاه اهمیتی به فساد نمیداد!
🔹 «حسین فردوست» رئیس دفتر ویژه اطلاعات شاه در خاطراتش نوشته: “... همه میچاپیدند ... از سال ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۷ تنها در بازرسی (قسمت تحقیق آن) ۳۷۵۰ پرونده سواستفاده بالای ۱۰۰ میلیون تومان، تشکیل شد که عموما به دادگستری ارجاع گردید. اما همه پروندهها بهدستور هویدا بایگانی میشد و شاه نیز اهمیتی به این امر نمیداد و این کار از نظرش بیایراد بود!”
منبع: «ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، جلد اول، ص۲۶۶
#واقعیت_های_عصر_پهلوی
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 #خاکریز_اسارت 🇮🇷
✍نویسنده: طلبه آزاده رحمان سلطانی
#قسمت_دویست_و_پنجاهوپنجم
💢فرار دانشجوئی (6)
سوتی که کار رو خراب کرد
هوا سرد بود و شیشۀ درای عقب پایین بود راننده گفت : «ارفعوا الجام» یعنی شیشهها رو بالا بکشید. حواسم نبود اینو به فارسی ترجمه کردم و به بچه ها گفتم میگه شیشهها رو بالا بکشید.!! راننده چشماش گِرد شد و ترسید و شروع کرد به التماس کردن که من عیالوارم، بدبختم به من رحم کنید. به سه راهی مندلی خانقین رسیدیم. راننده با التماس گفت اگه میشه همینجا پیاده بشید من از یه مسیر دیگه میرم. چند تا نورافکن سه راه رو روشن کرده بود و یه نگهبان هم اونجا وایساده بود. نگهبان مشکوک شد و کمی به ما نزدیک شد. به راننده گفتم جلوتر برو. اون قدر جلو رفت که دیگه مطمئن شدیم نگهبان بی خیالمون شده و دنبالمون نمیاد. به راننده گفتم اوگف یعنی بایست. به بچه ها هم گفتم پیاده شید. پیاده شدیم و ماشین رفت. نگهبانی که دم سه راه بود مقداری دنبالمون اومد و حتی ایست هم داد اما محل نذاشتیم و فاصله مون رو بیشتر کردیم.
برنامه این بود که هیچگونه درگیری فیزیکی نداشته باشیم.از بیراهه بسمت مندلی راه افتادیم. بارون مسیر حرکتمون رو کاملا گِلی کرده بود و امکان حرکتِ سریع رو ازمون گرفته بود. دیگه هوا داشت روشن میشد. همین طور که از کنار جاده می دویدیم بازم یه گله سگ بهمون حمله کردن. پا به فرار گذاشتیم ولی وِلکن نبودن. به بچهها گفتم تنها راهش اینه که ما بهشون حمله کنیم با سنگ و کلوخ دنبالشون کردیم و اونا هم ترسیدن و در رفتن. مدتی راه رفتیم تا رسیدیم یه زیرگذر.
نماز صبح رو همونجا خوندیم و کمی استراحت کردیم. دیگه نمیشد از کنار جاده رفت. بیابون هم گِلی بود و حرکتمون رو حسابی کُند میکرد. مشورت کردیم و هاشم یه استخاره انداخت و گفت بریم سرِ جاده و تا مندلی با ماشین بریم. رفتیم سر جاده. هوا روشن شده بود و همه ی لباسامون گِلی بود. تا اینجا حدود ۱۵ کیلومتر از بیمارستان فاصله گرفته بودیم و تازه رسیده بودیم نزدیک سیم خاردارای اردوگاه ۱۸ بعقوبه. برای اولین بار بعد از سه سال و خوردهای از بیرون به اردوگاه نیگاه میکردیم و این خیلی باشکوه بود. اولش یه ماشین نظامی رد شد ما سینه ی جاده خوابیدیم تا ما رو نبینه.
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
✍حاج قاسـم هـیچگاہ از سختیهـاے عراق و سـوریہ سـخـن نمیگفت و در پاسخ بہ هـر سـؤالے در ایـن خصوص، میگفت هـمہ چیز خوب اسـت؛ هـمہ چیز خوب اسـت.
🔹حاجی(سـردار سـلیمانی) بـسـیار زیرڪ وباهـوش بود. یڪ وقت در یڪ جلـسـہ خصوصی، فردے بہ ایشان اظهـار ارادت و نزدیڪے ڪرد و اظهـار مداشت ڪہ شما دارید ایـن هـمہ زحمت میڪشید اما قدر شما را نمیدانند و فلان و چنان.اما حاج قاسـم گفت:
🔸«شما چرا ناراحتید؟ مـن یڪ سـربازم، نهـایتش میگویند برو جاے دیگرے نگهـبانے بدہ و مـن هـم میگویم چشم. اینڪہ ناراحتے ندارد.»
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
💉 #آمریکا ماسک و #دارو را دریغ کرد، واکسن سالم بدهد❓
🔹وزیر بهداشت: وقتی میخواستیم تست #کرونا را از کره که پول ما آنجا بلوکه شده بیاوریم ۱۰ بار ما را سرکار گذاشتند، امروز و فردا کردند.
🔹آمریکایی که برای بیمار ما اجازه واردات و گردش پول برای دارو نمیداد امروز میخواهد برای مردم سالم ما واکسن اهدا کند! کدام عقل سلیمی باور میکند❓
fna.ir/f1wyr2
#پاسخ_به_شبهات
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🔴 اختلاف بین همسران را سریع تر حل کنید..
📍وَإِنْ خِفْتُمْ شِقَاقَ بَيْنِهِمَا فَابْعَثُوا حَكَمًا مِّنْ أَهْلِهِ وَحَكَمًا مِّنْ أَهْلِهَا إِن يُرِيدَا إِصْلَاحًا يُوَفِّقِ اللَّهُ بَيْنَهُمَا إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا خَبِيرًا
(سوره نساء آیه۳۵)
📍ﻭ [ ﺷﻤﺎ ﺍﻱ ﺣﺎﻛﻤﺎﻥ ﺷﺮﻉ ﻭ ﻋُﻘﻠﺎ ﻭ ﺑﺰﺭﮔﺎﻥ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ! ] ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﺟﺪﺍﻳﻲ ﻭ ﻧﺎﺳﺎﺯﮔﺎﺭﻱ ﻣﻴﺎﻥ ﺯﻥ ﻭ ﺷﻮﻫﺮ ﺑﻴﻢ ﺩﺍﺷﺘﻴﺪ ، ﭘﺲ ﺩﺍﻭﺭﻱ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻣﺮﺩ ، ﻭ ﺩﺍﻭﺭﻱ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺯﻥ [ ﺑﺮﺍﻱ ﺭﻓﻊ ﺍﺧﺘﻠﺎﻑ ] ﺑﺮﺍﻧﮕﻴﺰﻳﺪ ﻛﻪ ﺍﮔﺮ ﻫﺮ ﺩﻭ ﺩﺍﻭﺭ ﻗﺼﺪ ﺍﺻﻠﺎﺡ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ ، ﺧﺪﺍ ﻣﻴﺎﻥ ﺩﻭ ﺩﺍﻭﺭ ﺗﻮﺍﻓﻖ ﻭ ﺳﺎﺯﮔﺎﺭﻱ ﺍﻳﺠﺎﺩ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ [ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺻﻠﺎﺡ ﺯﻥ ﻭ ﺷﻮﻫﺮ ﺣﻜﻢ ﻛﻨﻨﺪ ] ; ﻳﻘﻴﻨﺎً ﺧﺪﺍ [ ﺑﻪ ﻧﻴّﺎﺕ ﻭ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺷﻤﺎ ] ﺩﺍﻧﺎ ﻭ ﺁﮔﺎﻩ ﺍﺳﺖ .✳✳✳
📍ﺍﻳﻦ ﺁﻳﻪ، ﺑﺮﺍﻱ ﺭﻓﻊ ﺍﺧﺘﻠﺎﻑ ﻣﻴﺎﻥ ﺯﻥ ﻭ ﺷﻮﻫﺮ، ﻭ ﭘﻴﺸﮕﻴﺮﻱ ﺍﺯ ﻭﻗﻮﻉ ﻃﻠﺎﻕ، ﻳﻚ ﺩﺍﺩﮔﺎﻩ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﮔﻲ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺍﻣﺘﻴﺎﺯﺍﺕ ﺯﻳﺮ ﻣﻄﺮﺡ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ:
١- ﺩﺍﻭﺭﺍﻥ، ﺍﺯ ﻫﺮﺩﻭ ﻓﺎﻣﻴﻞ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﺗﺎ ﺳﻮﺯ، ﺗﻌﻬّﺪ ﻭﺧﻴﺮﺧﻮﺍﻫﻲ ﺑﻴﺸﺘﺮﻱ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ.
٢- ﺍﻳﻦ ﺩﺍﺩﮔﺎﻩ، ﻧﻴﺎﺯ ﺑﻪ ﺑﻮﺩﺟﻪ ﻧﺪﺍﺭﺩ.
٣- ﺭﺳﻴﺪﮔﻲ ﺑﻪ ﺍﺧﺘﻠﺎﻓﺎﺕ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺩﺍﺩﮔﺎﻩ، ﺳﺮﻳﻊ، ﺑﺪﻭﻥ ﺗﺮﺍﻛﻢ ﭘﺮﻭﻧﺪﻩ ﻭﻣﺸﻜﻠﺎﺕ ﻛﺎﺭِ ﺍﺩﺍﺭﻱ ﺍﺳﺖ.
٤- ﺍﺳﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﮔﺎﻩ ﺑﻪ ﻏﺮﻳﺒﻪ ﻫﺎ ﻧﻤﻲ ﺭﺳﺪ ﻭﻣﺴﺎﺋﻞ ﺍﺧﺘﻠﺎﻓﻲ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﻣﻲ ﻣﺎﻧﺪ.
٥ - ﭼﻮﻥ ﺩﺍﻭﺭﺍﻥ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﻓﺎﻣﻴﻠﻨﺪ، ﻣﻮﺭﺩ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﻃﺮﻓﻴﻦ ﻣﻲ ﺑﺎﺷﻨﺪ.
#کلام_وحی
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🤔 حجاب مهمتره یا نماز ⁉️
مطمئنا نماز.☝️
پس چرا نماز در سطح جامعه اجباری نیست؟ مگر ارزشش بالاتر از حجاب نیست؟😳
بله ارزش نماز بالاتره👌
ولی☝️
فردیه√
اما حجاب عمومیه☝️
پس به حجاب سعی کنید که به عنوان یک کار ارزشی نگاه نکنید.⛔️
حجاب برای این است که
⬅️ جامعه امنیت داشته باشه
پس باید الزامی باشه.☝️☺️
چون عمومیه ولی نماز فردی هست
حتی اگر ما یک کشور مسلمان نبودیم. باز هم باید حجاب در کشورمان الزامی می بود و هرکس با هر تفکری باید به آن عمل کند.☺️ چون نفعش به همه میرسه.
#حجاب
#پویش_حجاب_فاطمے
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
#زندگی_به_رنگ_شهدا
🌷 قبل ازشروع عملیات والفجرچهار عازم منطقه شدیم شبی برادر زین الدین با یکی دوتای دیگر برای شناسایی منطقه آمده بودند توی چادر ما استراحت
میکردند من خواب بودم که رسیدند ساعت دو تا چهار پست من بود بیدار شده و پست رفتم ساعت چهار رفتم سراغ ناصری که باید پست بعدی را تحویل میگرفت تکانش دادم بیدار که شد گفتم ناصری نوبت توست برو سر پست بعد اسلحه را روی پایش گذاشتم او هم بدون اینکه چیزی بگوید پا شد رفت و من هم گرفتم خوابیدم چشمم تازه گرم شده بود که یکهو دیدم یکی به شدت تکانم می دهد ناصری بود به زحمت چشم باز کردم ها چیه ؟ کی سرِ پسته ؟ مگه خودت نیستی ؟ نه تو که بیدارم نکردی با تعجب گفتم پس اون کی بود که بیدارش کردم ؟ ناصری نگاهی به جای خالی آقا مهدی کرد و گفت فرمانده لشکر حسابی گیج شده بودم بلند شدم نشستم جدی می گی؟! آره چشمانم به شدت
می سوخت و با ناباوری از چادر بیرون زدیم راست می گفت خود آقا مهدی بود یک دستش اسلحه بود و دست دیگرش تسبیح و ذکر می گفت تا متوجه مان شد سلام کرد زبانمان از خجالت بند آمده بود ناصری اصرار کرد اسلحه را از دستش بگیرد نپذیرفت گفت من کار دارم
می خواهم اینجا باشم .
مثل پدری مهربان به ما محبت می کرد و ما را فرستاد سمت چادر بعد خودش تا اذان صبح به جای ناصری پست داد.
#شھیدمهدیزین_الدّین
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
﷽
⛔️شبهه
ﺍﻭﻟﻴﻦ ﻗﺎﺋﻢ ﻣﻘﺎﻡ ﺭﻫﺒﺮﻱ ﺿﺪ ﺍﻧﻘﻼﺏ ﺑﻮﺩ (ﻣﻨﺘﻈﺮﻱ)
ﺍﻭﻟﻴﻦ ﺍﻣﺎﻡ ﺟﻤﻌﻪ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺣﺎﻣﻲ ﻣﻨﺎﻓﻘﻴﻦ ﺑﻮﺩ (ﻃﺎﻟﻘﺎﻧﻲ)
ﻣﻌﻠﻢ ﺍﻧﻘﻼﺏ ﺍﻟﺘﻘﺎﻃﻲ ﺑﻮﺩ (ﺷﺮﻳﻌﺘﻲ)
ﺍﻭﻟﯿﻦ ﻧﺨﺴﺖ ﻭﺯﯾﺮ ﻣﻤﻠﮑﺖ ﮐﻪ ﺟﺎﺳﻮﺱ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﺑﻮﺩ! (ﺑﺎﺯﺭﮔﺎﻥ)
ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺭﺋﯿﺲ ﺟﻤﻬﻮﺭ ﻣﻤﻠﮑﺖ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺟﺎﺳﻮﺱ ﻣﻨﺎﻓﻘﯿﻦ ﺑﻮﺩ! (ﺑﻨﯽ ﺻﺪﺭ)
ﻧﺨﺴﺖ ﻭﺯﯾﺮ ﻫﺸﺖ ﺳﺎﻟﻪ ﺟﻨﮓ ﮐﻪ ﺍﺻﻞ ﻓﺘﻨﻪ ﺍﺳﺖ (ﻣﻮﺳﻮﯼ)
ﺭﺋﯿﺲ ﺟﻤﻬﻮﺭ ﺍﺻﻼﺡ ﻃﻠﺐ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺣﺎﻣﯽ ﻓﺘﻨﻪ ﺍﺳﺖ (ﻣﺤﻤﺪﺧﺎﺗﻤﯽ)
ﺭﺋﯿﺲ ﺟﻤﻬﻮﺭ ﺳﺎﺯﻧﺪﮔﯽ ﻭ ﻣﺠﻤﻊ ﺗﺸﺨﯿﺺ ﻣﺼﻠﺤﺖ ﻧﻈﺎﻡ ﺳﺎﮐﺖ ﻓﺘﻨﻪ ﺍﺳﺖ! (ﻫﺎﺷﻤﯽ)
ﺍﯾﻦ ﺁﺧﺮﯾﻪ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺟﺮﯾﺎﻥ ﺍﻧﺤﺮﺍﻓﯿﻪ! (ﺍﺣﻤﺪﯼ ﻧﮋﺍﺩ)
ﺭﺋﯿﺲ ﺩﻭ ﺩﻭﺭﻩ ﻣﺠﻠﺴﻤﻮﻧﻢ ﮐﻪ ﻓﺘﻨﻪ ﮔﺮ ﻭ ﻋﺎﻣﻞ ﺍﺳﺘﮑﺒﺎﺭ ﺍﺯ ﺁﺏ ﺩﺭﺍوﻣﺪ (ﻣﻬﺪﯼ ﮐﺮﻭﺑﯽ)
ﻭ ﺳﻮﺍﻝ ﻣﻄﺮﺡ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺍﻧﻘﻼﺑﯽ ﺭﻭ ﮐﻪ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﻢ ﺩﺳﺖ ﻧﺎ ﺍﻫﻼﻥ ﺑﯿﻔﺘﻪ، ﺍﺳﺎﺳﺎ ﮐﯽ ﺩﺳﺖ ﺍﻫﻠﺶ ﺑﻮﺩﻩ ﮐﻪ ﻣﺎ ﻧﮕﻬﺶ ﺩﺍﺭﯾﻢ؟ !
❇️پاسخ
1️⃣مطرح شدن آقای منتظری به عنوان "قائم مقام رهبری"، از سوی امام (ره) نبود. ایشان از همان ابتدا وی را شایسته این مسئولیت بزرگ نمیدانستند .
ضمن اینکه انقلاب در دستان ایشان نبود !
🔹نامه به اقاى منتظرى(عدم صلاحیت وى براى رهبرى نظام) [صحیفه نور ج21 ص331]
2️⃣مرحوم آیتالله طالقانی، به هیچ وجه حامی منافقین نبودند و اتفاقا نگاه بسیار منفی در خصوص آنها داشتند .
lish.ir/1NRM
3️⃣لقب معلم انقلاب برای مرحوم دکتر شریعتی در افواه عمومی رایج گردید و شناخت و ارزیابی ایشان کار دشواریست. وجه غالب تفکرات و آثار ایشان جنبه اسلامی آن بوده و اقبال مردم به ایشان نیز از همین رو بوده است .
lish.ir/1NRL
4️⃣بر اساس کدام سند آقاى بازرگان جاسوس آمریکا معرفی شده است ؟ ایشان صرفا فردى ملى گرای مذهبی و غربزده غرب گرا بودند.
lish.ir/1NRK
5️⃣در خصوص روابط بنی صدر با منافقین و سایر خیانتهای او لینک زیر را مطالعه نمایید .
lish.ir/1NRJ
6️⃣نخست وزیری میرحسین موسوی در سایه ریاست جمهوری مقام معظم رهبری قرار دارد و اصولا موسوی در همان زمان نیز صرفا در مسیر جنگ و انقلاب کارشکنی می نمود .
lish.ir/1NRI
7️⃣انقلاب رویشها و ریزشهایی دارد .
لذا گذشته افراد نمی تواند ملاک ارزیابی آنها قرار گیرد.
چه بسا برخی از عناصر دخیل در انقلاب با تغییر مواضع و مسیر از قطار انقلاب پیاده شوند و چه بسا افرادی با سوابق غیر همسو سوار بر این قطار گردند .
چنانچه امام (ره) فرموند: "ملاک حال فعلى افراد است."
8️⃣عمده تحرکات جریان انحرافی به دولت دوم آقاى احمدى نژاد باز می گردد .
این مطلب از نقاط ضعف ایشان بود اما باید توجه داشت که دولتهای نهم و دهم نقاط قوت زیادی نیز داشته اند .
lish.ir/1NRH
9️⃣مواضع آقای کروبی تا پیش از فتنه 88 معتدل و در مخالفت با جریانهای برانداز بود. اما متاسفانه دنباله روی از میرحسین موسوی موجب انحراف اساسی وی از خط انقلاب گردید .
lish.ir/1NRG
❇️✅این انقلاب متعلق به امام زمان (عج) است و سکان آن در دستان با کفایت رهبر انقلاب می باشد. صاحبان آن نیز مردم هستند که با حضور در عرصه های مختلف مانند انتخاباتها ، راهپیمایی ها و ... انشاالله مراقبند انقلاب چونان گذشته به دست نااهلان و نامحرمان نیفتد.
#پاسخ_به_شبهات
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴شعر خوانی جانسوز مادر ۲ شهید که پس از سالها پیکر فرزندش پیدا شد
🔹مادر شهید محمد حسین لطفی نزدیک به ۳۵ سال منتظر بازگشت پیکر فرزندش بود و در نهایت سه روز پیش این چشم انتظاری برایش به پایان رسید و با آزمایشهای DNA مشخص شد که فرزند شهیدش به همراه تعدادی ازشهدای گمنام در میدان امام حسین علیه السلام دفن شده است.
🔹حالا این مادر شهید دروصف شهید شدن فرزندش شعری سروده که مشاهده می کنید
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🔴 به گفته ات عمل کن
📍كَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ أَن تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ
(سوره صف آیه۳)
📍ﻧﺰﺩ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﺷﺪﺕ ﻣﻮﺟﺐ ﺧﺸﻢ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﭼﻴﺰﻱ ﺭﺍ ﺑﮕﻮﻳﻴﺪ ﻛﻪ ﺧﻮﺩ ﻋﻤﻞ ﻧﻤﻰ ﻛﻨﻴﺪ .✳✳✳
📍ﺩﺭ ﻣﺠﺎﻟﺲ ﺍﻧﺲ ﻣﻰ ﻧﺸﻴﻨﻴﺪ ﻭ ﺩﺍﺩ ﺳﺨﻦ ﻣﻰ ﺩﻫﻴﺪ، ﺍﻣﺎ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﻣﻴﺪﺍﻥ ﻋﻤﻞ ﻓﺮﺍ ﻣﻰ ﺭﺳﺪ ﻫﺮ ﻛﺲ ﺑﻪ ﮔﻮﺷﻪ ﺍﻯ ﻓﺮﺍﺭ ﻛﻨﺪ.
ﺍﺯ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻫﺎﻯ ﻣﻬﻢ ﻣﺆﻣﻨﺎﻥ ﺭﺍﺳﺘﻴﻦ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﮔﻔﺘﺎﺭ ﻭ ﻛﺮﺩﺍﺭﺷﺎﻥ ﺻﺪ ﺩﺭ ﺻﺪ ﻫﻤﺎﻫﻨﮓ ﺑﺎﺷﺪ، ﻭ ﻫﺮ ﻗﺪﺭ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺍﺻﻞ ﺩﻭﺭ ﺷﻮﺩ ﺍﺯ ﺣﻘﻴﻘﺖ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺩﻭﺭ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ.
" ﻣﻘﺖ" ﺩﺭ ﺍﺻﻞ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﻰ" ﺑﻐﺾ ﺷﺪﻳﺪ ﺍﺳﺖ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻛﺴﻰ ﻛﻪ ﻛﺎﺭ ﻗﺒﻴﺤﻰ ﺍﻧﺠﺎم ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ" ﻭ ﻟﺬﺍ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﻋﺮﺏ ﺟﺎﻫﻠﻰ ﻛﺴﻰ ﻛﻪ ﻫﻤﺴﺮ ﭘﺪﺭﺵ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻧﻜﺎﺡ ﺧﻮﺩ ﺩﺭ ﻣﻰ ﺁﻭﺭﺩ" ﻧﻜﺎﺡ ﻣﻘﺖ" ﻣﻰ ﮔﻔﺘﻨﺪ، ﺩﺭ ﺟﻤﻠﻪ" ﻛَﺒُﺮَ ﻣَﻘْﺘﺎً" ﻭﺍژﻩ" ﻣﻘﺖ" ﺑﺎ" ﻛﺒﺮ" ﻛﻪ ﺁﻥ ﻧﻴﺰ ﺩﻟﻴﻞ ﺑﺮ ﺷﺪﺕ ﻭ ﻋﻈﻤﺖ ﺍﺳﺖ ﺗﻮﺍم ﺷﺪﻩ ﻭ ﺩﻟﻴﻞ ﺑﺮ ﺧﺸﻢ ﻋﻈﻴﻢ ﺧﺪﺍ ﺍﺳﺖ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﮔﻔﺘﺎﺭ ﺧﺎﻟﻰ ﺍﺯ ﻋﻤﻞ
#کلام_وحی
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
#فریاد_فطرت💫
یکی از زن های هندی، که مدیر موسسه مهم بین المللی آگهی های تجارتی بود، بعد از رها کردن شغلش گفته بود:
" خدا را شکر که دوران ارتجاعی و پر از شکنجه طرفداری از برابری زنان به سر آمده، چرا که الان مجبور نیستم کارهایی را که مردها انجام می دهند، انجام بدهیم تا شرایط زن آزاد را داشته باشیم. مهم ترین ارزش برای من، داشتن هویت زنانه است."
📘دختران آفتاب، ص ٣١٢
هویت زنانه
#پویش_حجاب_فاطمے
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 #خاکریز_اسارت 🇮🇷
✍نویسنده: طلبه آزاده رحمان سلطانی
#قسمت_دویست_و_پنجاهوششم
💢فرار دانشجوئی(۷)
ماشین بعدی یه تاکسی بود که با اشاره دست من ایستاد. دوباره جلو نشستم و بچه ها عقب. تاکسی وارد یه پمپ بنزین شد مقداری از سر و وضع ما مشکوک شده بود و چون هوا هنوز گرگ و میش بود اومده بود زیر نور چراغای پمپ بنزین تا ماها رو ورنداز کنه. با دیدن سر و وضع گِلیِمون شکش به یقین مبدل شد. راننده سریع ما رو به شهر بلدروز نزدیک مندلی رسوند و وارد یه ترمینال شد. به عربی گفت «کروه» یعنی کرایه. فکر اینجاش رو نکرده بودیم و هیچ پولی همراهمون نبود. پیاده شدیم و راه افتادیم. دنبالمون کرد و وِل نمیکرد و شروع کرد به دعوا و سر و صدا. بقیه راننده های ترمینال هم با دیدن سر و وضعمون بهمون مشکوک شدن .گفتم ما کارمندای بیمارستان بعقوبه هستیم که وسط راه آمبولانسمون چپ کرده و باید بریم از گِل درش بیاریم. یکی از راننده ها گفت من شما رو می رسونم مندلی ما هم سوار ماشینش شدیم. دور و برمون پر شده بود از رانندههای ترمینال و منتظر مسافر بودن. تو اون شلوغی راننده تاکسی غیبش زد. ما با ماشین دوم راه افتادیم. کمی بعد جلوی دژبانی وایساد. نگاه کردم دیدم راننده تاکسی خودمون هم اونجاست. فهمیدیم که اونا با هم دست به یکی کردن و میخوان ما رو لو بِدن. دژبان دستور داد پیاده شیم. راننده تاکسی هنوز هم غر میزد و کرایه میخواست. منم مرتب میگفتم ما کارمندای بیمارستان بعقوبه هستیم، برید تلفن بزنید. هاشم و مسعود ساکت بودن و این شک اونا رو بیشتر میکرد. ما رو به اتاقی بردن. بیرون اومدیم که ببینیم اوضاع چطوره. چند نگهبان با کابل افتادن به جونمون. بازم سایه سنگین اسارت رو احساس میکردیم. بلا فاصله تو یه لحظه تصمیمم رو گرفتم و با یه یا علی فرار کردم. هاشم هم از طرفی دیگه در رفت و پرید داخل یه نخلستان ولی یه لنگه کفشش که لیست بچه ها توش بود به سیم خاردار گیرکرد و جاموند. نگهبان پشت سر من داد میزد «اذبحک» یعنی سرتو می بُرّم. دژبان بسمتم شلیک کرد ولی تیرها بهم نخورد. در طول جاده روی شونه خاکی میدویدم. به یه تاکسی رسیدم که چند تا مسافر داشت و راننده در ماشین رو باز گذاشته بود. راننده رو هُل دادم و نشستم پشت فرمان ولی از بدشانسی من سویچ دست راننده بود. از اتومبیل پیاده شدم و با سرعت از دیوار نخلستانی که کنار جاده بود پریدم داخل باغ.
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆