eitaa logo
بین الحرمین
1.7هزار دنبال‌کننده
15.8هزار عکس
5.4هزار ویدیو
54 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
من ولے خداوندقادرم همنام مصطفے وملقب بہ گنجینهٔ علوم الهے است سینہ ام از نسل سفره دارڪریم مدینہ ام بانے روضہ های غروب منا منم پرچم بہ دوش ماتم منم من بودمُ دیدم دریا را «لب تشنه» کنار سقا را من پای به پای ، بودم، دیدم «بر روی » «تلألو » را @bynolharamyn
السلام علیک یا قمر بنی هاشم یا ابالفضل العباس عطر #مدینہ می وزد از سمـتِ #عـلـقـمـہ گـویـا قــدم گذاشتـہ #زهــراء بہ #کربلـا فـردا کہ شعـلہ #آب رساند بہ #خیـمـہ ها خالیـسـت جای حضرت #ســقــا بہ #کربلـا @bynolharamyn
«دست بر سینه رو به کرب و بلا السلام علیک یا سقا قمر خانواده خورشید صدقه دارد این قد و بالا پسر چهارمِ امیر حُنین دست بر سینه بنی الزهرا چشم و ابروی تو سپاه حسین کاشف الکرب سیزده ساله فاتح صفین سومین بچهْ شیرِ، شیرِ خدا ارمنی‌ها مُرید نام تواند شاهدم سفره‌های نامِ تو هم ردیف یا فَتّاح چشمهایت مُفَرِّجُ الغَمّاء تو که هستی، حسین هم آخر شد پناهنده بر تو سایبانِ مُخَدّراتِ حرم پشتْ گرمیِّ کُبری إعطِنی یا کریم، انا سائل مستجیرٌ بِکَ دست گیرِ همه خدایِ ادب دست پرورده امیر عرب نسلْ در نسلْ خاک پایِ توایم به تو دادیم دلْ نَسَبْ به نسبْ سفره ات بهر سائلان پهن است صورتت شیر و خالِ تو، چو رطب ‌ می‌کند زنده یاد را چین پیشانی ات به وقت غضب اسدالله ، عباس بِنِشین با وقار بر مرکب قد کشیدی همینکه روی اسب لشکر کوفیان کشید عقب ‌ می‌شود روضه را تجسم کرد با کمی فکر، رویِ این مطلب تا تو بودی سفر به خیر گذشت‌ ای نگهبان محمل زینب تا تو بودی داشت غرق بوسه سپیدی غب غب تا تو بودی ندید یک مادر طفلش از تشنگی کند لب لب تا تو بودی معجر داشت روی دوش تو خواب بود هر شب تا تو بودی کسی اجازه نداشت بزند چوب خیزران بر لب رفتی بر غرور‌ها برخورد دست نامحرمان به معجر خورد وای از لحظه‌ای که غوغا شد رفتی و در خیام بلوا شد دختری آب دستت داد بر دعا دست عمه بالا شد سایه ات بین نخل‌ها گم شد پسر چه تنها شد تا رسیدی کنار نهر فرات در مقابلت پا شد تا قیامت خجل ز لبهایت خنکی‌های آب دریا شد جانب خیمه راه افتادی فکر و ذکرت لبان آقا شد در کمینت چهار هزار نفر تیر‌ها در کمان مهیّا شد قدُّ و بالات کار دستت داد چند صد تیر در تنت جا شد بی هوا دستِ راستت افتاد دست چپ هم شکارِ اعدا شد حرمله در شکارِ چشم آمد هدفش چشم‌های شهلا شد نوکِ تیر از سرِ تو بیرون زد تا پرش بین دیده ات جا شد خواستی تیر را برون بکِشی گردنت خم به سوی پا‌ها شد از سرِ تو کلاه خود افتاد یک نفر با پیدا شد آنچنان ضربه زد به فرقِ سرت تا سر چینِ ابرویت وا شد وای بی دست بر زمین خوردی سجده گاه تو خاکِ صحرا شد تیرهایِ کمی فرو رفته خوب بر جسمِ اطهرت جا شد بعدِ سی سال گفتی عاقبت مادر تو زهرا شد دورتر از تنت افتاد همه دیدند قامتش تا شد گفت: خیز و کاری کن رویِ لشگر به خواهرم وا شد دَمِ خیمه زمان غارت‌ها سرِ یک دعوا شد سند ارث بُردن از با کف پا به چادر امضا شد پاسخ اَیْنَ عمّیَ العباس سیلی چند بی سر و پا شد…» «قاسم نعمتی» @bynolharamyn
باید که در این همهمه ها تاب بگیریم تصویر شب را قاب بگیریم ای کاش که در روز قیامت لب از آب بگیریم 🏴 وفات حضرت بانوی ادب و ایثار تسلیت باد @bynolharamyn
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر چه مادر تو، دختر پیمبر نیست کسی علی را چنین برادر نیست حسین، پیش تو انگار در کنار ست کسی چنان که تو، هرگز شبیه حیدر نیست زلال ، در حسرت تو می‌سوزد کنار آبی و لب‌های تفته ‌ات، تر نیست به زیر سایه ‌ی دست تو می‌نشست، حسین چه سایه‌ ای و چه دستی! شگفت‌آور نیست؟ حدیث غیرتت آری شگفت‌آور بود که گفته ‌است که دست تو، آب‌آور نیست؟ شکست، بعد تو پشت حسین ، آه! حسین مانده و مقتل، نیست حسین مانده و قنداقه‌ ی حسین مانده و شش ماهه ‌ای که دیگر نیست نمانده است به دست حسین از گل‌ها گلی پس از تو، دریغا! گلی که پرپر نیست هزار سال از آن ظهر داغ می‌گذرد هنوز روضه‌ی جانبازیَت، مکرّر نیست قسم به مادرت ! امامی تو اگر چه مادر تو، دختر پیمبر نیست @bynolharamyn
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وَ اللهِ اِنْ قَطَعْتُموا يَميني اِنّي اُحامي اَبَداً عَنْ ديني 🔴 منظور حضرت علیه السلام از این رجز 💠حجت الاسلام و المسلمین 💠محمود ما از تو به غیر تو نداریم تمنا حلوا به کسی ده که محبت نچشیده صد بار اگر علقمه را فتح کنم هر بار دوباره تشنه برمیگردم کس پیش تو دم ز زور بازو نزند کو آنکه مقابل او زانو نزند لب تشنه ز گذشتی آری دریا به رودخانه رو نزند صد بار اگر علقمه را فتح کنم هر بار دوباره تشنه برمیگردم @bynolharamyn
ای مستجار حضرت ارباب، زیبا ، پناه برادر دو دست توست ای مسجدی که وقف شدی بر حسینیه گلدسته های نذری مادر دو دست توست مشکی که داد بر تو گواه ماست لب دو دست توست شمشیر زن بیا و به نیزه بسنده کن چون حضرت دو دست توست معجر نمی کشد احدی از سر کسی وقتی دخیل گوشه معجر دو دست توست حتماً در پدر مشک می شوی با لشگری همیشه برابر دو دست توست مشکت به دست راست و نیزه به دست چپ مبهوت کار جنگی ات آخر دو دست توست وقتی که از بدن شود این دست ها جدا باید که خواند فاتحه طفل خیمه را @bynolharamyn