من #پنجمین ولے خداوندقادرم
همنام مصطفے وملقب بہ #باقرم
گنجینهٔ علوم الهے است سینہ ام
از نسل سفره دارڪریم مدینہ ام
بانے روضہ های غروب منا منم
پرچم بہ دوش ماتم #ڪرببلا منم
من بودمُ دیدم #عطشِ دریا را
«لب تشنه» کنار #علقمه سقا را
من پای به پای #عمه، بودم، دیدم
«بر روی #سنان» «تلألو #سرها» را
@bynolharamyn
«دست بر سینه رو به کرب و بلا
السلام علیک یا سقا
قمر خانواده خورشید
صدقه دارد این قد و بالا
پسر چهارمِ امیر حُنین
دست بر سینه بنی الزهرا
چشم و ابروی تو سپاه حسین
کاشف الکرب #سیدالشهدا
سیزده ساله فاتح صفین
سومین بچهْ شیرِ، شیرِ خدا
ارمنیها مُرید نام تواند
شاهدم سفرههای #تاسوعا
نامِ تو هم ردیف یا فَتّاح
چشمهایت مُفَرِّجُ الغَمّاء
تو که هستی، حسین هم آخر
شد پناهنده بر تو #عاشورا
سایبانِ مُخَدّراتِ حرم
پشتْ گرمیِّ #زینب کُبری
إعطِنی یا کریم، انا سائل
مستجیرٌ بِکَ #ابوفاضل
دست گیرِ همه خدایِ ادب
دست پرورده امیر عرب
نسلْ در نسلْ خاک پایِ توایم
به تو دادیم دلْ نَسَبْ به نسبْ
سفره ات بهر سائلان پهن است
صورتت شیر و خالِ تو، چو رطب
میکند زنده یاد #حیدر را
چین پیشانی ات به وقت غضب
اسدالله #کربلا، عباس
بِنِشین با وقار بر مرکب
قد کشیدی همینکه روی اسب
لشکر کوفیان کشید عقب
میشود روضه را تجسم کرد
با کمی فکر، رویِ این مطلب
تا تو بودی سفر به خیر گذشت
ای نگهبان محمل زینب
تا تو بودی #رباب #اصغر داشت
غرق بوسه سپیدی غب غب
تا تو بودی ندید یک مادر
طفلش از تشنگی کند لب لب
تا تو بودی #رقیه معجر داشت
روی دوش تو خواب بود هر شب
تا تو بودی کسی اجازه نداشت
بزند چوب خیزران بر لب
رفتی بر غرورها برخورد
دست نامحرمان به معجر خورد
وای از لحظهای که غوغا شد
رفتی و در خیام بلوا شد
دختری #مشک آب دستت داد
بر دعا دست عمه بالا شد
سایه ات بین نخلها گم شد
پسر #فاطمه چه تنها شد
تا رسیدی کنار نهر فرات
#علقمه در مقابلت پا شد
تا قیامت خجل ز لبهایت
خنکیهای آب دریا شد
جانب خیمه راه افتادی
فکر و ذکرت لبان آقا شد
در کمینت چهار هزار نفر
تیرها در کمان مهیّا شد
قدُّ و بالات کار دستت داد
چند صد تیر در تنت جا شد
بی هوا دستِ راستت افتاد
دست چپ هم شکارِ اعدا شد
حرمله در شکارِ چشم آمد
هدفش چشمهای شهلا شد
نوکِ تیر از سرِ تو بیرون زد
تا پرش بین دیده ات جا شد
خواستی تیر را برون بکِشی
گردنت خم به سوی پاها شد
از سرِ تو کلاه خود افتاد
یک نفر با #عمود پیدا شد
آنچنان ضربه زد به فرقِ سرت
تا سر چینِ ابرویت وا شد
وای بی دست بر زمین خوردی
سجده گاه تو خاکِ صحرا شد
تیرهایِ کمی فرو رفته
خوب بر جسمِ اطهرت جا شد
بعدِ سی سال #یااخا گفتی
عاقبت مادر تو زهرا شد
دورتر از تنت #حسین افتاد
همه دیدند قامتش تا شد
گفت: #عباس خیز و کاری کن
رویِ لشگر به خواهرم وا شد
دَمِ خیمه زمان غارتها
سرِ یک #گوشواره دعوا شد
سند ارث بُردن از #زهرا
با کف پا به چادر امضا شد
پاسخ اَیْنَ عمّیَ العباس
سیلی چند بی سر و پا شد…»
«قاسم نعمتی»
@bynolharamyn
باید که در این همهمه ها تاب بگیریم
تصویر شب #علقمه را قاب بگیریم
ای کاش که در روز قیامت لب #کوثر
از #مادر #سقای_حرم آب بگیریم
🏴 وفات حضرت #امالبنین بانوی ادب و ایثار تسلیت باد
@bynolharamyn
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر چه مادر تو، دختر پیمبر نیست
کسی #حسینِ علی را چنین برادر نیست
حسین، پیش تو انگار در کنار #علی ست
کسی چنان که تو، هرگز شبیه حیدر نیست
زلال #علقمه، در حسرت تو میسوزد
کنار آبی و لبهای تفته ات، تر نیست
به زیر سایه ی دست تو مینشست، حسین
چه سایه ای و چه دستی! شگفتآور نیست؟
حدیث غیرتت آری شگفتآور بود
که گفته است که دست تو، آبآور نیست؟
شکست، بعد تو پشت حسین #فاطمه، آه!
حسین مانده و مقتل، #علیاکبر نیست
حسین مانده و قنداقه ی #علیاصغر
حسین مانده و شش ماهه ای که دیگر نیست
نمانده است به دست حسین از گلها
گلی پس از تو، دریغا! گلی که پرپر نیست
هزار سال از آن ظهر داغ میگذرد
هنوز روضهی جانبازیَت، مکرّر نیست
قسم به مادرت #امّالبنین! امامی تو
اگر چه مادر تو، دختر پیمبر نیست
#تاسوعا
#حضرت_ابالفضل_العباس_علیه_السلام
#مرتضی_امیری_اسفندقه
#یاعباسبنامیرالمومنین
#یابابالحوائجادرکنی
@bynolharamyn
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وَ اللهِ اِنْ قَطَعْتُموا يَميني
اِنّي اُحامي اَبَداً عَنْ ديني
🔴 منظور حضرت #عباس علیه السلام از این رجز
💠حجت الاسلام و المسلمین #رفیعی
💠محمود #کریمی
ما از تو به غیر تو نداریم تمنا
حلوا به کسی ده که محبت نچشیده
صد بار اگر علقمه را فتح کنم
هر بار دوباره تشنه برمیگردم
کس پیش تو دم ز زور بازو نزند
کو آنکه مقابل او زانو نزند
لب تشنه ز #علقمه گذشتی
آری دریا به رودخانه رو نزند
صد بار اگر علقمه را فتح کنم
هر بار دوباره تشنه برمیگردم
@bynolharamyn
ای مستجار حضرت ارباب، #الدّخیل
زیبا #قمر، پناه برادر دو دست توست
ای مسجدی که وقف شدی بر حسینیه
گلدسته های نذری مادر دو دست توست
مشکی که داد بر تو #سکینه گواه ماست
#بابالحوائج لب #اصغر دو دست توست
شمشیر زن بیا و به نیزه بسنده کن
چون #ذوالفقار حضرت #حیدر دو دست توست
معجر نمی کشد احدی از سر کسی
وقتی دخیل گوشه معجر دو دست توست
حتماً در #علقمه پدر مشک می شوی
با لشگری همیشه برابر دو دست توست
مشکت به دست راست و نیزه به دست چپ
مبهوت کار جنگی ات آخر دو دست توست
وقتی که از بدن شود این دست ها جدا
باید که خواند فاتحه طفل خیمه را
#سعیدتوفیقی
#یابابالحوائجادرکنی
#یاقمربنیهاشمادرکنی
#یاابالفضلالعباسادرکنی
@bynolharamyn