علامه طباطبائی؛ معمار فکری برای انقلاب اسلامی 🔻یکی از کلیدواژه‌های که معمولا در ایام رحلت علامه طباطبایی از سوی جریان نواندیشی و سکولار مطرح می‌شود، انتساب سخنی به مرحوم علامه است که ایشان فرموده‌اند «اولین شهید در این انقلاب، اسلام است». از این جمله به عنوان یک ابزار برای نشان دادن مخالفت علامه با اصل و اصول انقلاب از سوی این طیف به کار گرفته می‌شود. افرادی چون محسن کدیور و سیدحسین نصر به فراوانی از این نقل قول استفاده کرده و تلاش کرده‌اند تا تصویر منفی از علامه به نمایش بگذارند. ▪️کدیور در آثار خود این ادعا را مطرح کرده که علامه طباطبایی با امام خمینی (ره) و دیگر شخصیت‌های انقلابی زاویه داشته و حتی به نوعی مخالف جریان انقلاب بوده است. او همچنین اشاره می‌کند که برخی از علمای فلسفه، به ویژه علامه، به دلیل مواضع تحت الشعاع قرار گرفتن این علم، نقدهایی به انقلاب داشتند. در این بین، به نقل قول مرحوم حکیمی نیز ارجاع داده می‌شود که از علامه به عنوان کسی که گفته «اولین شهید در این انقلاب، اسلام است» یاد می‌کند. ▫️با بررسی زندگی و فعالیت‌های علامه طباطبائی پیش و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی اهمیت و تأثیرگذاری ایشان در جریان‌های اجتماعی و سیاسی آن دوران را بیشتر پی خواهیم برد. به ویژه رابطه ویژه‌ای که بین ایشان و حضرت امام خمینی (ره) وجود داشت، گواهی بر همسویی فکری و نظری این دو شخصیت در زمینه‌های دینی، سیاسی و اجتماعی می‌باشد. ▪️علامه طباطبائی توانست با تولید آثار علمی غنی و تربیت شاگردان اندیشمند، نقش بی‌بدیلی در ترویج فلسفه و تفسیر قرآن در حوزه‌های علمیه ایفا کند. این تلاش‌ها به منظور ایجاد مبانی فکری مستحکم برای حرکت انقلاب اسلامی، در برابر چالش‌های فکری و فرهنگی دوره پهلوی که خود مروج این فرهنگ غربی بود، صورت می‌گرفت. تألیف کتاب راجع به حکومت اسلامی به فارسی و عربی بیانگر دغدغه‌مند بودن ایشان در خصوص مباحث تئوریک اسلام سیاسی است. 🔻علاوه بر فعالیت‌های علمی، علامه طباطبائی در عرصه‌های اجتماعی و سیاسی نیز حضور فعالی داشت. حمایت صریح ایشان از آرمان فلسطین و امضای اعلامیه‌هایی که به شکل‌گیری نظرات عمومی در مورد انقلاب اسلامی کمک کرد، نشان‌دهنده موضع‌گیری روشن و قاطع ایشان در این زمینه است. به عبارت دیگر، علامه دفاع از مرزهای ایدئولوژیک اسلام و ترویج مبارزه فرهنگی و علمی را به عنوان بخشی از مسؤولیت‌های خود می‌دانست. ▫️علامه از جمله علمای بود که به مبارزه فرهنگی به عنوان یک عامل اثرگذار در ایجاد تغییرات سیاسی اعتقاد داشتند. به تعبیر مرحوم آیت‌الله مهدوی‌کنی: «حرکت انقلاب که در حوزه علمیه قم به راه افتاد و به پیروزی انقلاب اسلامی منتهی شد، دو رکن و دو مبدأ سیاسی ـ فرهنگی داشت: یکی از این دو، شخصیت و آموزش‌های حضرت امام بود و دیگری مرحوم علامه طباطبائی که یکی صبغه سیاسی و دیگری صبغه فرهنگی داشت و هر دو مکمل یکدیگر بودند.» ✍️ دانیال بصیر @rahamedia @cafe_fekr

آقای مدّاح، آقای منبری، آقای هیئتی! خواندن روضه‌ی در و دیوار در این ایّام، واجب است؛ امّا کافی نیست... باید بگویی چه شد که دشمن جرأت کرد، چنین جسارتی به دختر پیامبر(ص) روا دارد؟! باید بگویی که حضرت زهرا(س)، چهل شب به همراه امیرالمؤمنین(ع) و حسنین(ع)، در خانه‌ی مهاجرین و انصار رفت و از آن‌ها خواست که حق را بگویند! تا به آنچه در روز غدیر دیده بودند عمل کنند؛ تا سکوت‌شان را بشکنند و با بی‌طرفی، دشمن را یاری نکنند... امّا چه شد؟! جز چهار پنج نفر، بقیه پای کار نیامدند و در لانه‌هایشان خزیدند... پس جرأت نانجیب‌ها، از بی‌جرأتی خواص بود، از بی‌جرأتی کسانی بود که غدیر را دیدند، اما سکوت کردند! این چنین شد که زور لگد دشمن قوت گرفت و دخت نبی را اینچنین بین در و دیوار... بگذریم! آری گریه کن پای این روضه‌ها، امّا بدان که در این بزم، جایی برای «بی‌طرفی» نیست... #فاطمیه @cafe_fekr

هتک حرمت حضرت زهرا سلام الله علیها در منابع زیدیه یکی از کتب و منابع زیدی، کتاب «تثبیت الامامة»، تألیف الهادی الی الحق یحیی بن حسین بن قاسم رسّی بن ابراهیم طباطبا (۲۴۵-۲۹۸ قمری) است. این اثر یکی از آثار مهم و تأثیرگذار در تاریخ اندیشه‌های اسلامی به ویژه در مکتب زیدیه است. این کتاب نه تنها مرجعیتی برای تحلیل‌های تاریخی درباره‌ی ساختار سیاسی اولیه اسلام فراهم می‌آورد، بلکه به عنوان سندی معتبر، در خصوص حق امامت و تبعات آن در تاریخ اسلام به شمار می‌آید. الهادی الی الحق در تثبیت الامامة به روایت حوادث بعد از پیامبر و خدعه اهل سقیفه پرداخته است. در این رساله مختصر جزئیات مربوط به حوادث تلخی از جمله حمله به خانه حضرت فاطمه زهرا علیها السلام و رفتار خلیفه اول و دوم با حضرت را شاهد هستیم. الهادی الی الحق در بخشی از این کتاب آورده است: ثم نهض أبوبكر وعمر وأبوعبيدة بن الجراح ومن نهض معهم من أهل السقيفة محتزمين بالازر، معهم المخاصر، لا يمرون بأحد ولا يلقونه إلا خبطوه، وقالوا: بايع! من غير أن يشاور أو يعلم خبرا، فأين الاجماع من هذا الفعل؟ وأين الاجماع وعمر بن الخطاب يقول على المنبر: إن بيعة أبي بكر كانت فلتة وقي الله شرها، فمن عاد لمثلها فاقتلوه؟ والفلتة: فهي النهزة والخلسة والاغترار والمبادرة. فكيف يكون الاجماع على شئ انتهز وبودر واختلس من أهله اختلاسا. ثم يوجب على فاعل ذلك القتل! فلا يجب إلا على أحد ثلاثة إما كافر بعد إيمان، أو زان بعد إحصان، أو قاتل النفس بغير حق؟ ولم يكن في هذا الفعل شئ من الخصلتين الاخيرتين، وإنما أوجب القتل على من كانت بيعته مثل بيعة أبي بكر، لانه عنده قد كفر وخرج من الاسلام بفعله. فأوجب بهذا القول - على نفسه وعلى صاحبه - الكفر بالله تعالى والقتل لانهما أصل هذا الفعل وفرعه. در بخشی دیگر از کتاب به روایت هجوم به خانه فاطمه(س) پرداخته می نویسد: فقال أبو بكر لعمر: انهض في جماعة واكسر باب هذا الرجل وجئنا به يدخل في ما دخل فيه الناس! فنهض عمر ومن معه إلى باب علي عليه السلام. فدقوا الباب، فدافعته فاطمة صلوات الله عليها فدفعها، وطرحها! فصاحت: يا عمر! أحرجك بحرج الله أن لا تدخل علي بيتي، فإني مكشوفة الشعر، مبتذلة! فقال لها: خذي ثوبك! فقالت: ما لي ولك؟ ثم قال لها: خذي ثوبك فإني داخل! فأعادت عليه البتول، فدفعها، ودخل هو وأصحابه. فحالت بينهم وبين البيت الذي فيه علي عليه السلام... @cafe_fekr

اگر حزب الهی هستید، با این فیلم گریه خواهید کرد این اتفاق در حاشیه یکی از سخنرانی های حاج حسین یکتا رخ داد. کودکی سیزده ساله اصرار داشت که مرا به لبنان بفرستید. ترکیب اصرارهای نوجوان با صحنه‌هایی از مستند روایت فتح یک خروجی شگفت‌انگیز را خلق کرده است. حتما تماشا کنید. @cafe_fekr

كان لعلي قميص من غزل فاطمة ع يتقي به نفسه في الحروب علی علیه السلام پیراهنی داشت که فاطمه سلام الله علیها برای حفظ او (امیرالمومنین) در جنگ ها بافته بود. مناقب آل أبي طالب، ابن شهرآشوب ،جلد : 3 صفحه : 246 @cafe_fekr

تارو پود چادرِ تو تارو پود زندگیمه.. فاطمیه شب و روزش خاطرات بچگیمه.. #فاطمیه #خط_مقدم_شیعه_فاطمیه @cafe_fekr

آیا حمایت‌ها ادامه خواهد داشت؟ این مطالب صرفا تحلیل است. تحلیل شماره یک ایران از آغاز بحران داعش در منطقه به‌عنوان حامی اصلی جبهه مقاومت، موضعی استراتژیک و محاسبه‌شده را اتخاذ کرده و می‌کند. این حمایت عمدتاً بر اساس درخواست‌های رسمی و نیازهای سیاسی دولت‌ها و ازجمله دمشق شکل گرفته است. تعهد جمهوری اسلامی به حفظ دولت بشار اسد در برابر تهدیدات داخلی و خارجی در این ۱۲ سال گویا این ادعاست. با توجه به پیشروی‌ها نیروهای تروریستی و نیابتی نیز حضور ایران منوط چراغ سبز از سوی دولت سوریه است. جمهوری اسلامی ایران به‌وضوح تمایل دارد که حضور خود را در این کشور به‌عنوان یک نیروی حمایتی و مشاوره‌ای ادامه دهد اما بشرط‌ها و شروط‌ها. تهدیدات از سوی گروه‌های مخالف و سایر کشورها، به‌ویژه رژیم صهیونی، امنیت سوریه را تحت فشار قرار داده است. به همین دلیل، جمهوری اسلامی ایران برای افزایش سطح حمایت‌های نظامی و فنی خود در صورت نیاز دمشق آمادگی دارد. این وضعیت نشان می‌دهد که تهران همچنان به‌دنبال تقویت موقعیت خود در سوریه و جلوگیری از سقوط رژیم بشار اسد است. تحلیل شماره دو بشار اسد، در سوی دیگر، با چالش‌های بسیاری در عرصه داخلی و بین‌المللی دست و پنجه نرم می‌کند. احساس خستگی عمومی در میان شهروندان سوری و نارضایتی‌های روزافزون، می‌تواند او را به سمت بازنگری در سیاست‌ها و استراتژی‌های خود سوق دهد. این چالش‌ها ممکن است به اسد فشار وارد کند تا به فکر راه‌حل‌های جدیدی برای حفظ قدرت و حاکمیت خود باشد. او ممکن است تحت تأثیر این شرایط، به تجدیدنظر در روابطش با ایران و دیگر بازیگران منطقه‌ای بپردازد. احتمال دارد که اسد به جای تغییر در سیاست‌های خود، آرامش شخصی‌اش را بر اولویت‌های ملی ترجیح دهد و در نتیجه از حیات سیاسی خود فاصله بگیرد. شماره سه نکته دیگر این است که ایران به‌هیچ‌وجه در زمینه بحران سوریه هیچ‌گونه معامله‌ای پنهانی انجام نداده و اقداماتی برای به حاشیه راندن بشار اسد و دولت سوریه نیز نکرده است. اخبار منتشر شده در شبکه‌های اجتماعی پیرامون این موضوع، دارای بی‌اساسی و نادرستی هستند. ایران از طریق سکوت و کنارگیری خود، پیامی را به بازیگران جهانی و منطقه‌ای، به‌ویژه بشار اسد و مشاوران عرب‌گرای او، منتقل می‌کند: نجات سوریه از چنگ داعش و دیگر گروه‌های بنیادگرا نه‌تنها به‌واسطه ارتش سوریه و جنگنده‌های روسی بلکه با محور مقاومت به رهبری ایران ممکن شده است. این سکوت ایران به‌نوعی هشدار محسوب می‌شود؛ به بشار اسد و مشاورانش توصیه می‌کند فریب پیشنهادهای وسوسه‌انگیز کشورهای حاشیه خلیج فارس را نخورند. دولت سوری باید بداند بدون حمایت ایران، حتی امیدی به بهبود اوضاع نخواهند داشت و این امر می‌تواند تبعات جدی برای حاکمیت آنها داشته باشد. @cafe_fekr

تمام شخصیت ام البنین علیها السلام در این کلام نهفته است: «أخبِرنی عَن أبِی عَبدالله الحُسَین، …أولادی وَمَن تَحتَ الخَضراء کُلُّهُم فداءُ لأبی عَبدِاللهِ الحُسین؛ از ابا عبدالله الحسین (ع) به من خبر بده! …فرزندانم و تمام کسانی که زیر آسمان کبودند، همه به فدای ابا عبدالله الحسین (ع) باد!» (منتهی المقال، ج 2، ص 70؛ تذکره الشهداء، ص 443) @cafe_fekr

زیباترین مدح امیرالمومنین علیه السلام از استاد نصرت فاتح علی خان #غدیر #امیرالمومنین @cafe_fekr

نماد عقل، تدبیر و شجاعت در تاریخ اسلام ▪️لقب «عقیل» به معنای صاحب عقل و تدبیر است و «عقیله» مؤنث آن بوده و به همان مفهوم اشاره دارد. انتخاب این لقب برای حضرت زینب سلام‌الله علیها به ویژگی‌های بارز ایشان در زمینه عقلانیت و تدبیر مرتبط است. حضرت زینب به واسطه درایت، حلم و بردباری خود، موقعیت ویژه‌ای در میان زنان قریش و بنی‌هاشم پیدا کرده و به عنوان عاقله و عقیله النساء شناخته می‌شود. ▫️تحمل حوادث سخت پس از وقوع واقعه عاشورا و مدیریت شرایط دشوار، نشان‌دهنده عقل و شجاعت ایشان است. به عنوان مثال، ابن عباس هنگامی که به نقل اقوال حضرت زینب می‌پردازد، بیان می‌دارد: «حَدَّثَتنی عَقیلتُنا زینبُ(س) بنتُ علی(ع)..» (معالی السبطین، ج۲،ص۱۰۹). این جمله بر جایگاه ویژه ایشان در نزد دیگران تأکید دارد. 🔻علاوه بر این، در مجلس یزید، زمانی که آن مرد سرخ‌رنگ شامی به جناب سکینه سلام‌الله علیها اشاره می‌کند و از یزید می‌خواهد که او را به وی ببخشد، فاطمه (س) می‌گوید: «ما به زینب پناه بردیم چرا که او بزرگتر و عاقل‌تر از ما بود.» این جمله نیز بر محبوبیت و اعتبار حضرت زینب در میان اهل بیت و خانواده تأکید دارد. ▪️حضرت زینب با رهبری و سخنوری خود توانست پیام عاشورا را به نسل‌های بعدی منتقل کند و به عنوان الگویی از عقلانیت و ایثار در تاریخ اسلام باقی بماند. بررسی شخصیت ایشان و تأثیرات اجتماعی و فرهنگی آن، از موضوعات مهم در مطالعات تاریخی اسلام به شمار می‌آید. منابع مختلفی وجود دارد که به تحلیل شخصیت و زندگانی حضرت زینب پرداخته و ابعاد مختلف ایشان را مورد بررسی قرار داده‌اند که از جمله می توانید به کتاب «زینب(س) پیامبر عاشورا» شرح تاریخ زندگانی حضرت زینب(س) از ولادت تا وفات؛ اثرمرحوم استاد محمدی اشتهاردی(ره) مراجعه کنید. ▫️در آخر سخنم را با کلام حضرت سجاد به پایان می‌برم که در حق ایشان فرمودند: «اَنْتِ بِحَمدِ اللّهِ عالِمَةٌ غَیرَ مُعَلَّمَة وَ فَهِمَةٌ غَیرَ مُفَهَّمَة» ای عمّه! شما الحمد للّه بانوی دانشمندی هستید که تعلیم ندیده، و بانوی فهمیده ای هستی که بشری تو را تفهیم ننموده است» ✍️ دانیال بصیر @cafe_fekr