ســــــــــــــــــــلام😍 از دوشنبه ای که هوا یه دفعه‌ خیلــــــی اَخمو شده🌥🌧 فکر کنم اونم مثل من ناراحته🥲 آخه میدونید ...👇

ناراحتیم از اینه کــــــــــه قراره دفعه بعدی مسابقمون سخت‌تر بشه🥲 چــــــــــون انـــــرژی‌هاتون خیللللی کم بود🤦‍♀ پ.ن: دیگه خودتون خواستید🙃

ما همیشه سعی می‌کنیم مسابقه هارو آســـــون طوری که همه‌ی مخاطبینمون بتونن شرکت کنن ، طرح کنیم ...🌱 بعد حالا شما !!!🥲 @Caffeerahtab

من برم دنبال طناب دار مناسب بگردم🦥 اگه تا امشب جبران نشه خبری از مسابقه راحت و آسون نیست🙊🤦‍♀ @Caffeerahtab

تا شما انرژی‌های قشنگتون‌و بفرستید ، یه کلیپ خوشگل دلے♥️ ببینیم😍👇

•••📙🍊 حس زیبایی که این کلیپ داره ...☺️😍 حتــــــــــما صدای گوشی‌و زیاد کن و ببین🎧🌱 #ریلز_انگیزشی #کافه_کتاب_رهتاب @Caffeerahtab

خیالـــــمون راحت شد😍❤️ پـــــس حالا با انگیزه و پُر انرژی🤩 بریم برای قسمت جدید رمانک ...📚

💟امشب قبل از اینکه بخوابیم چند دقیقه وقت بزاریم برای مطالعه کتاب😍 اگه قسمت های قبلی رمانک رو نخوندی بزن روی متن آبی🌱

📚رویای نیمه شب 6⃣2⃣قسمت بیست و ششم این فاصله بیش از همیشه ناراحتم می کرد. کاش آنها به مذهب ما درمی آمدند، آن وقت دیگر هیچ مانعی در میان نبود. ولی چطور چنین چیزی ممکن بود؟ ابوراجح مردی آگاه و اهل مطالعه بود. در اوقات فراغتش کتاب می خواند و یادداشت برمی داشت. ریحانه در خانه او تربیت شده بود. لابد او هم مانند پدرش به مذهب شان علاقه مند بود. به دوراهی رسیدم. یک طرف، بازار با وسعت و هیاهو و شلوغی اش ادامه پیدا می کرد. طرف دیگر ،کوچه تنگ و مارپیچی بود با خانه های دو طبقه و سه طبقه . حمام ابوراجح میان این دوراهی جا خوش کرده بود. معلوم نمی شد جزیی از بازار است یا قسمتی از کوچه. در دو طرف در حمام، حوله ای آویزان بود. وارد حمام که می شدی، بوی خوشی به استقبالت می آمد. پس از راهرویی کوتاه، از چند پله پایین می رفتی و به رختکن بزرگ و زیبایی می رسیدی... #رمانک #کافه_کتاب_رهتاب @Caffeerahtab

•••🌌 شَبِـــتون بِخیــــࢪ ...😴 وسَرشــآرازآࢪامِــش‌آسِـــمونــے🌱 #شبانہ✨ #کافه_کتاب_رهتاب @Caffeerahtab

•••☕️ بـــہ‌خــودِت‌اَهَمـــیت بـِــده بـــہ‌چیزےکـــہ‌حالـــِــتوخـــوب میکنه♥️🌱 عصر قشنگتون بخیر رفقا😍 #عصرانہ🌤 #کافه_کتاب_رهتاب @Caffeerahtab ‌ ‎‎‎‎‎‌‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‌‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‌‎‎‌‌‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌ ‎‎‎‎‎‌‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‌‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‌‎‎‌‌‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‎‎‌‌‎‌‌‎‎‎‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‌ ‎‎‎‎‎‌

💟چند روز پیش داشتیم با یکی از مخاطبین فعال و پُرانرژی کانال گـــــــپ میزدیم🗣 کـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه رسیدیم به مباحث زیبای درسی و امتحانات و ...😜😁

نظرشون درمورد امتحانات🌱 ✅شمام موافقید ...؟؟🤔 اینجا بهم بگو👇👇❤️ 💌 https://b2n.ir/f46848

و از روزهای طاقت فرسایی که اصلا انگار امتحانات تمومی نداره برام گفتن🥲🤦‍♀🌱 💟ولی شما تلاشتونو بکنید ، خدا بزرگه😍❤️ ان‌شاءالله بهترین نتیجه رو میگیرید🤩💪

اینم انـــــــرژی مثــــبت بنده😌😎❤️

حالا تو این هوای گرم روزهای پایانی خرداد🔥 بریم یه نوشیدنی خــــــــــنک🧊🌱 بزنیم و کِیــــــــــفشو ببریم ...😃🥰

•••🧋 #آیــــس_لتـــــه مثل یه تابلوی نقاشیه🎨 با ترکیب بی‌نظیر شیر و قهوه😋😍 #کافی_شاپ #کافه_کتاب_رهتاب @Caffeerahtab

•••❤️ میتوان ساده زندگی کرد ...🍃 سآده زیســـت و از شادیهای کوچک لذت برد☺️ فقط کافیست باورداشته باشیم لــــذتِ شـــــادی در داشتن چیزهای بزرگ نیست ..🌱 آخَࢪهَفتَـــتون بِخــیرونیـــــکے🦋 بہ‌امید‌حال‌خوب‌:)✨ #انگیزشی #دلے♥️ #عصرانہ🌤#کافه_کتاب_رهتاب @Caffeerahtab

امروز داشتم کتابی مطالعه میکردم📚 که یه جمله خیلــی زیـــبا🌱 نظرمو جلب کرد🥰 گفتم با شماهم به اشتراک بزارم ...❤️