#تلنگر
با آنان که نا امیدت نموده بودند چگونه تا کردی؟
_ هیچ، گذشتم. انگار که هرگز نبودهاند.🌿
حلدلتونسبز🌱
امیدوارم تعطیلات حسابی بهتون
خوش گذشته باشه😍
📌خبر خوب اینکه ...🤩👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قراره از امـــــروز
رویِماه شما عزیزان رو ببینیم😍👇
📚
کافــــــــــه کتــــــــــاب رهتــــــــــاب
درماه مبــــــارک رمـــــضان🌙
📆همــــــــه روزه
(بهجزروزهایتعطیل)
⏰از ساعت ۱۶:۳۰ الی ۱۷:۳۰
درخدمت شما عزیزان هست🌱
منتظرتونـــــیم ...❤️
☕️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•••📖
وَقتـــےتَنــهآیــے
یـــاخَســـتہهَســتــے ...✨
#ریلز_انگیزشی🌱 #کافه_کتاب📚
#کافه_کتاب_رهتاب
@Caffeerahtab
ســــــــــلام رفقاےرهتابـے🙋♀
طاعات و عباداتتون قبول باشه🤲
امیدوارم رزق و روزی امسالمون رو
از این شبهای عزیز گرفته باشیم ...
_انشاءالله🌱
کافه کتاب رهتاب📚☕️
●|😍🌱✨|● محصولات خوشگل کافه که کلـــــی طرفدار داره🤩 ✅نظرتو بهم بگو😍 💌 https://b2n.ir/f46848 #محصو
خداراشکر😍
استقبالتون از محصولات فوقالعاده بود🌱
با نظرات قشنگی که برامون فرستادید🤩
📌الان که کافه باز هست،
میتونید حضوری تشریف بیارید و خرید کنید❤️
اینم بِگــــــَــــــــــــــم کــــــــــه🤓👇
•••📒
این دفترهای جینگولی کافه😍
جلد پُشتِشون همینقدر ناز و خوشگل🦋
همراه با این جملات حالخوبکن🌱
طراحی شده ...✔️
آدم لـــِـــــــذَت میـــــبره🤩💛
#محصولات_فرهنگی #کافه_کتاب_رهتاب
@Caffeerahtab
📚رویای نیمه شب
3⃣1⃣قسمت سیزدهم
پدر بزرگ با دست مال ابریشمی، اشکش را پاک کرد.
بله، راست گفتید. همان طور که سایه ها در غروب قد می کشند، این بچه ها هم زود بزرگ می شوند. بعد ازدواج می کنند و دنبال زندگی شان می روند. انگار ساعتی پیش بود که آن حلوا فروش دوره گرد دست هاشم را گرفته بود و به دنبال خودش می کشید و می آورد. ریحانه همراهشان می دوید و گریه می کرد. مردک آمد و گفت: 《این پسربچه به اندازه یک درهم از من حلوا گرفته و با خواهرش خورده .حالا که پولم را می خواهم می گوید برو از ابونعیم بگیر.》 خیال می کرد هاشم و ریحانه از این بچه های بی سرو پا هستند که در عمرشان حلوا نخورده اند.
مادر ریحانه آهسته خندید و گفت: 《امان از دست این بچه ها ! پس بی خود نبود که ریحانه، هر روز صبح پایش را توی یک کفش می کرد که می خواهم بروم با هاشم بازی کنم.》
من هم بی صدا خندیدم. این بار مواظب بودم به ریحانه نگاه نکنم تا
مبادا باز نگاهمان به هم بیفتد.
می دانید به آن مردک حلوافروش چه گفتم؟ گفتم: 《همۀ ظرف حلوایت را چند می فروشی؟》 گفت: 《اگر همه را بخرید پنج درهم.》 پولش را دادم و گفتم:《 برو این حلوا را بین بچه های دست فروش قسمت کن و دعاگوی این مشتری های
کوچولو باش!》...
#رمانک #کافه_کتاب_رهتاب
@Caffeerahtab
•••🌼
گآهےخـــدآتــوࢪوعَقَبمےکِشہ
تامســـیࢪبَراےاِدامہدادَناَمنوهَمـواࢪبشہ...🌱
#عصرانہ🌤
#کافه_کتاب_رهتاب
@Caffeerahtab
ســـــــــــــــلام و نور✨
آخرهفتهیخوبیداشتهباشید ...😍
امروز میخوایم قسمت زیبایی از کتاب
آرزوهایدستساز رو باهم بخونیم📘
هدفـــــ🎧ـــــون تو بیار🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•••🎧
باهم بشــــ👂🏻ــنویم و
لــــــــذت ببریم ...😍🌱
📌به نظرت
کتابصوتی بعدی چی باشه؟!🧐
💌 https://b2n.ir/f46848
#کتاب_صوتی
#کافه_کتاب_رهتاب
@Caffeerahtab
•••🇵🇸🕊
رسیدجمعهٔآخر؛
ســلام قُدس شَریف✨
ســلام قبلهٔ صَبــࢪ و قیــام،🌱
ســلام بَر دِل پُرخون مسجدالاقصے🥀
#قدس #طوفان_الاحرار #روز_قدس
#کافه_کتاب_رهتاب
@Caffeerahtab
•••🌱
⿻❨خانهیِدلتسبز،جانِمن💚❩
#دلے♥️
سلاااام مهربونا☺️
عصر اولین روز هفتهتون بخیر🌱
امیـــــدواࢪم ...
امروزت پرازاتفاقهای خوب باشه😍
•••🎼
جُࢪعـــــہاےشِعــــــــــࢪ ...🌱
📙کتـاب اقلیّت
از فاضـــل نظـــری✍
#شعر #کافه_کتاب_رهتاب
@Caffeerahtab
کیا تا الان با طرح #رمانک همراهمون هستند؟؟🤩
یه ❤️ بفرستید ببینیمتون👇👇👇
💌 @admin_rahtab
💟شانسی یک نفر 🎁 داره😍👆
📚رویای نیمه شب
4⃣1⃣ قسمت چهاردهم
پدر بزرگ از ته دل خندید.
باید بودید و قیافه اش را می دیدید. همین طور چهارشاخ
مانده بود. بعد هم تعظیم کنان راهش را کشید و رفت.
برایم جالب بود که پدر بزرگ، همه چیز را به آن روشنی به یاد داشت.
این پسر خیلی بازیگوش بود. حالا هم خیلی یک دندگی
می کند. مراعات من پیرمرد را نمی کند. مثل دخترها خجالتی است. دلش می خواهد یا توی زیرزمین با کوره و بوته ور برود و یا آن بالا بنشیند و گوشواره و النگو بسازد. به زور دستش را گرفتم و آوردمش کنار خودم. ببینید هنوز هم این کاغذها را سیاه می کند. هر روز با این طرح ها مخم را می خورد. ابوراجح خیلی نصیحتش می کند، اما کو گوش شنوا؟!
احساس کرد زیاد حرف زده است.
ببخشید! آدم پیر که می شود، به زبانش استراحت نمی دهد. آن قدر از دیدن شما خوشحال شدم که نمی دانم دارم چه می گویم. خدایا تو را سپاس!
مادر ریحانه به گوشواره ای اشاره کرد.
آمده ایم گوشواره ای برای ریحانه بگیریم. البته او با قناعت آشناست و برای زینت آلات لَه لَه نمی زند. اما ما هم وظیفه ای داریم. آن جفت گوشواره ارزان را بیرون آوردم و روی مخملی صورتی که
حاشیه ای گل دوزی شده داشت ،گذاشتم. حال خودم را نمی فهمیدم. گیج
شده بودم.
باور نمی کردم که پس از سال ها باز ریحانه را می بینم...
#رمانک #کافه_کتاب_رهتاب
@Caffeerahtab
•••🏞
کـــہاُمــــید🌱
پیچشِنــوࢪاست
درعُمــــق تـاࢪیــــکے ...✨
#عصرانہ🌤 #کافه_کتاب_رهتاب
@Caffeerahtab
کافه کتاب رهتاب📚☕️
•••🎼 جُࢪعـــــہاےشِعــــــــــࢪ ...🌱 📙کتـاب اقلیّت از فاضـــل نظـــری✍ #شعر #کافه_کتاب_رهتاب @C
رفقای جان😍
دیروز بازخورد خیلی خوبی از این شعر گرفتیم و
دیدم چقدر علاقتون به شعروشاعری زیاده🤩
✅بیاین که از این کتاب براتون بگم🥰👇