انسان در هیچ موردی به اندازه عشق شایسته برخورداری نیست و در هیچ موردی به این اندازه خود را محروم نکرده است.
_درحالوهوایجوانی،شاهرخمسکوب
_کافکا بیرون چه میبینی؟
از پنجره پشت سرش به بیرون نگاه میکنم.
+درختها آسمان و قدری ابر را میبینم.
و چند پرنده روی شاخههای درخت.
_هیچ چیز غیر عادی نیست، درست؟
+درست است.
_ولی اگر میدانستی فردا صبح دیگر نمیتوانی اینهارا ببینی، همه چیز ناگهان در نظرت جلوه میکرد و ارزشمند میشد، نه؟
_کافکادرکرانه،هاروکیموراکامی
درآن کوش که خود را از مشغلهی دنیای شوم واستانی که آنرا آخری نخواهد بود الا حسرت بینهایت.
_نامهسیودوم،عینالقضاتهمدانی
اگه کفشت پاتو میزد و از ترس قضاوت مردم پابرهنه نشدی و درد رو به پات تحمل کردی؛ دیگه درمورد آزادی شعار نده.
_آلبرکامو
من باب مهربونی خدا باید خدمتتون عارض بشم که:
خداوند خطاب به مامورانی که اعمال انسان را مینویسند میفرماید:
هرگاه بندهام تصمیم به انجام کار نیکی گرفت و آنرا انجام نداد،
ثواب یک کار نیک را برایش بنویس
واگر آنرا انجام داد،
ثواب آنرا ده تا هفتصد برابر برایش بنویس
و هرگاه بندهام تصمیم به انجام کار بدی گرفت
آنرا برایش ننویس تا انجامش دهد
واگر انجام داد، دقیقا همان را بنویس
و اگر بخاطر من آنرا ترک کرد
برایش نیکی بنویس:)
_حدیثقدسی،کتابالتوحید،بابیریدونانیبدلو کلامالله
پدرم در زندگیاش فیلم عاشقانه نگاه نکرد
هیچگاه اشعار غزل نخواند
و یک آهنگ احساسی حفط نکرد
زمانیکه مادر بسیار مذهبیام با او قهر میکرد
هیچ کاری انجام نمیداد
غیر از اینکه با تسبیح بلند او
قلبی عاشقانه میساخت
سپس برای او رها میکرد بر روی سجادهی نماز...
_میثمراضی