هدایت شده از ڪافونھ🇵🇸
شب جمعه مشغول مطالعه بودم،
به این دعا رسیدم:
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله مِن اَول الدنیا اِلی فَنائها
و مِن الاخرهِ اِلی بقائِها
الحمدلله عَلی کُل نِعمه
استغفرالله مِن کُل ذَنب و اَتوبُ اِلیه
وهُوَ اَرحمُ الراحمین.
بعد یک هفته مجدد خواستم آنرا بخوانم
که درحالت مکاشفه از ملائکه ندایی شنیدم که:
ماهنوز از نوشتن ثواب قرائت قبلی فارغ نشدهایم...
_علامهمجلسی
اردیبهشت:
[اسم]
ماهی که شروع میکنی به گند زدن به تمام هدفهایی که واسه سال جدید تو عید واسه خودت نوشته بودی.
ترسناکترین آیهای که خوندم:
لا تکلمون: با من حرف نزنید...
خطاب به گناهکاران.
_سوره مومنونآیه۲۳
مردی شبی را در خانهای روستایی میگذراند.
پنجره های اتاق باز نمیشد.
نیمه شب احساس خفگی کرد
و در تاریکی به سوی پنجره رفت
اما نمیتوانست آنرا باز کند.
با مشت به شیشهی پنجره کوبید،
هجوم هوای تازه را احساس کرد
و سراسر شب را راحت خوابید.
صبح روز بعد فهمید که
شیشهی کمد کتابخانه را شکسته است
و همهی شب، پنجره بسته بوده است!
او تنها با فکر اکسیژن،
اکسیژن لازم را به خود رسانده بود...
افکار از جنس انرژی هستند
و انرژی، کار انجام میدهد.
_فلورانساسکاویلشین
ما هر شب زندگیهایمان را توی ترازو وزن میکردیم و هر شب میدیدیم وزنشان کم میشود.
_گفتوگوبامرگ،آرتورکوستلر
ای بنده در تغییر حالات قلب خود از من یاری خواه.
_محمدبنعبدالجبارنفری،مواقفومخاطبات