کسی در آستانهی در ایستاده بود و در گوشِ ما که در نوبت تردید برای ورود به این جهان بودیم زمزمه میکرد:
نترسید و محزون نباشید!
این راه اگرچه خار بسیار دارد،
ولی به گلزار میرسد...
این دریا اگرچه طوفانیست،
ولی کشتی شما بی ناخدا نیست.
شما اگرچه در معرض هجوم حرامیانید،
ولی در پناه نجات بخش جهانید.
مبادا که آشفته و پریشان بمانید!
و این راهیست که ما آمدهایم...
نه روی بازگشت داریم و نه راه برگشت...
پس بر این بیچارگی، رحمت بیاور، و بیا.
_سیدمهدیشجاعی
دلم میخواهد نامه در حفظ عشقمان یاریات کند و تو در آن متوجه محبت و احترامی بشوی که به تو احساس میکنم. احترامی گاه بیش از شور عشق.
_ازمیاننامههایآلبرکاموبهماریاکاسارس
کسی نوشت و خوب هم نوشت:
از ارتباط با زنِ قوی نهراس. شاید روزی برسد که او تنها ارتشِ تو باشد.
چرا نوع زندگی و بلاهای وارده بر افراد
با یکدیگر متفاوت است؟
زیرا هر کسیکه به چیزی گیر و مبتلاست
با همان درس میدهند.
ابتلا و امتحان کسیکه گیر قدرت و ثروت است
با همان خواهد بود.
امتحان هرکس با نقطه ضعف های اوست
و این بلاست که نشان میدهد
ما کجاییم و قدر و اندازه های ما چیست!
》
بلای ابراهیم سلاماللهعلیه
به این نیست که اموالش را در راه خدا بدهد،
که این برای ابراهیم مشکلی نیست!
بلکه به ابراهیم سلاماللهعلیه میگویند:فرزندت را؛
آن هم نه اینکه بگذار تا برود شهید شود،
که با دست خودت در راه خدا بگذار
و ذبح کن.
و آنجایی که کاردت هم نبرید،
اگر دل خوش شده باشی باخته ای!
اگر کسی بگوید: بچهام را در راه خدا دادهام،
ولی الحمدلله برگشت،
اینطور نیست برده باشد،
که باخته است.
چراکه؛ امتحان هرکس به نقطه ضعفهای اوست.
》
این بلاست که ما را تمحیص میکند
و جاهایی را تمیز میکند که دست ما نمیرسد.
علی علیهالسلام غیرت خداست،
فاطمهاش را زدند،
مال و جان، اصلا بلای علی نیست
به او میگویند: شمشیرت را غلاف کن.
ساکت باش.
به آتش میگویند: نسوز!
به نسیم میگویند: بایست!
و این رنج کسیاست که تمرینی نکرده باشد...
_فوزسالک
چند وقته کاریزمای شخصیت حضرت خدیجه بدجوری منو گرفته، شما تصور کن:
یه دختر از قبیلهی بچه مایه دارای قریش،
از اون زنهاییکه یه تارموش معتبرتر از
ریش و پشم همهی گنده لاتای جاهلیت بوده،
معتمد تو راستای بازار،
تاجر موفق،
دارای هوشی اقتصادی درحد بانو،
با اعتماد به نفس،
فِیمِس،
ریچ کید،
باجربزهتر از همهی دخترای فیس فیسی دورش،
معروف به کویین آف عرب،
دارایِ تکنولوژیِ:
خودم گلیم خودمو از آب میکشم بیرون و
من و خدا شما و همه...
》
صورتی اما قوی،
تکپر و تکپرست،
مبدع خواستگاری معکوس،
نمونهی یک زن کاربلد و همه چیز تموم،
با اصل و نسب،
ضد خرافه، جهانگرد و چریک.
یه لیدی سرتا پا کمالات...
و در گریز از هرچی نامرده!
و تو یک کلام بینظیر و اعلاء!
تموم چیزیکه دختر امروز ما لازم داره
و داره براش میجنگه رو یه جا داره...
و دقیقا همونجاییکه عشق آمد و
آتش به همه عالم زد
قشنگترین قسمت قصه شروع شد،
خدیجه عاشق شد و
موضوع تازه از اینجا به بعد
شیرین و فرهادی تر از قصه ها میشه...
》
حضرت خدیجه از "کثیر" گذشت
که خدا بهش "کوثر" داد.
تموم دار و ندارش رو به پای باوری ریخت
که محمد رو محمد کرده بود.
بهترین مشاور، تراپیست و نِرس برای پیامبر،
مصداق بارز: پول خوشبختی نمیاره
و اینکه دخترا!
تو شوهر کردن دنبال اخلاق خوب باشین.
اولین فالوورِ علی(ع)
مامان حضرت زهرا(س)
بهترین مامان،
بهترین همسر،
و از همه مهمتر عاشق ترین زن شرقی
تو تموم دوران ها...
و این فقط عشق یک زنه که میتونه مقابل زمان،
منطق و تموم اتفاقات ایستادگی کنه.
》
اون کسیکه میگه این مادر و دختر برای آدمای ۱۴۰۰ پیش الگو بودن نه واسه دخترای مدرن امروز،
هنوز این سوپرومن های جهان اسلام رو نشناخته...
فقط یه آدمی مثل شما میتونه بهم ثابت کنه
که یه زن درکنار تموم لطافت هاش و گوگولیت هاش،
میتونه چقدر عجیب و غیرمنتظره و قهرمان باشه.
اونیکه بهم میفهمونه حق واقعی من،
اینهکه بدونم دخترا پتانسیل اعجوبه شدن رو دارن
و نباید خودشونو با حواشی مسخره تلف کنن...
خلاصه که خیلی رفتم تو نخ مرامت،
شمایی مبارز، خفن و عاشق ترین زنیکه
تو زندگیم شناختم...
بهترین بچه مسلمونی که
تیم بانوان اسلام به خودش دیده!
حالا که انقدر ماهی
بیا و مارو هم مثل خودت قوی و محکم کن...
بیا و از همسرت بخواه دست عافیت به سرمون بکشه بانوی من.
_سنجاقک
-🥲
"ریحانه ابراهیمی "
هدایت شده از ڪافونھ🇵🇸
شب جمعه مشغول مطالعه بودم،
به این دعا رسیدم:
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله مِن اَول الدنیا اِلی فَنائها
و مِن الاخرهِ اِلی بقائِها
الحمدلله عَلی کُل نِعمه
استغفرالله مِن کُل ذَنب و اَتوبُ اِلیه
وهُوَ اَرحمُ الراحمین.
بعد یک هفته مجدد خواستم آنرا بخوانم
که درحالت مکاشفه از ملائکه ندایی شنیدم که:
ماهنوز از نوشتن ثواب قرائت قبلی فارغ نشدهایم...
_علامهمجلسی