امشب ؟ جسمی در اینجا ، قلبي در آنجا ،
و رسیدن به آن خیالی دور ؛ کربلا،شارعالقبله را میگویم .
امشب با معرفت اونیه که آروزهای خودشو غلاف کنه و همه دعاشو بزاره پای #آرزویحضرتِزهرا ؛ ربّنا آتِنا امامِزمان ⁵⁹ .
•بَچّهِهِیئَتی•
یه #شبجمعهی دور از کربلای دیگه ..💔(:¹⁸
یه #شبجمعهی دور از کربلای دیگه ..💔(:¹⁹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شبِ آرزو هاست اما نه !
آرزو نیست ، رجز نیست ، منآخر روزی
#وسطِصحنِحَسَن¹¹⁸ سینه زنی خواهم کرد :))
•بَچّهِهِیئَتی•
شبِ آرزو هاست اما نه ! آرزو نیست ، رجز نیست ، منآخر روزی #وسطِصحنِحَسَن¹¹⁸ سینه زنی خواهم کرد
- سوزِ صدایِ حاجمهدی.. >>
#امامِزمانَم ⁵⁹
مــــانده روحم ، برود از تن این جــــان غمین
یا به امـــــید وصالت ، بکند صبــــر برین ننــگِ زمین . .
[ Tin✍ ]
یه شخصی با ترس و لرز رفت پیش #امامهادی گفت: زن و بچم رو به شما میسپارم ، میخوام ازین شهر برم .
امام تبسمی کردن گفتن : چی شده ؟ کجا؟
گفت: یکی از مقامات حکومت بهم یه نگین داد که روش نقشی رو حک کنم ولی موقع کار نصف شد . حالا فردا قراره تحویلش بدم یا تازیانم میزنن یا منو میکشن .
#امامهادی فرمودند برو منزلت خیالتم راحت باشه که فردا جز خیر چیزی نمیبینی .
فردا شد و دوباره با ترس رفت پیش امام ، گفت : مامور اومده نگین رو میخواد ، بهش چی بگم؟
امام خندید و گفت هر چی گفت گوش کن جز خیر برات چیزی نداره .
رفت و بعد از مدتی خوشحال برگشت و گفت : مامور بهم گفت کنیزانش با هم اختلاف دارن نگین رو میتونی دو قسمت کنی تا بی نیازت کنم؟
#امامهادی هم شکر خدا رو بجا اوردن بعد این اتفاق .
•بَچّهِهِیئَتی•
یه شخصی با ترس و لرز رفت پیش #امامهادی گفت: زن و بچم رو به شما میسپارم ، میخوام ازین شهر برم . اما
حین خوندن همین روایت داشتم فکر میکردم
چقدر ماها بیچاره ایم ؛
که تو چه کنم چه کنمهای زندگیمون #امامزمان رو نداریم...💔(:!