آقایامامحُسین !
به گمون غمِ تو ؛ تنها غمیِ که این آدمیزاد برای به سینه کشیدنش مُشتاقِ (؛!
•بَچّهِهِیئَتی•
آقایامامحُسین ! به گمون غمِ تو ؛ تنها غمیِ که این آدمیزاد برای به سینه کشیدنش مُشتاقِ (؛!
و تو ؛
مَحبوبترین #غُصه در این دِل شدی (؛!
خوابیدن تو این لوکیشن رو ؛
با بهترین هتلِ شونصد ستاره در بهترین کشور جهان هم معاوضه نمیکنم .
@calbe118
واقعاََ زندگی اونایی که اهلِبیت رو
ندارن درک نمیکنم ..
مثلاََ من خودم اگه #امامحَسَنُ نداشتم
تا الان هزاربار دق کرده بودم .
خدایا ولایتِ حیدرُ اولادش
بهترین نعمتی بود که میتونستی بهم بدی
و خب..
دمتگرم خیلی مشتی هسی اوسکریم ؛
قول میدم تو نمیام.mp3
3.41M
تو همونی که
من از تهِ قَلبَم میخوامش(؛!
@calbe118
دور تا دورِ صحنِ انقلاب راه میرفتم
تو مغزم اِکو میشد
"مادرت نبینه که تنِ تو پا مالِ "💔🚶♂
وارد حرم شدم
انگار پا تو #کربلا گذاشتهَم .
همون وسط ، کفِ صحن نشستم ...
https://eitaa.com/hazine69/91
گوش دادنِ این امشب
برا من دردسر شده ..💔🚶♂
تو اون گرما ...
یه بچه ...
اشکاشو با آستین پاک میکنه ..
"اِرحَموا هذا الطِفل "
#آهرُباب💔
مشد اینجوریِ که اگه تا قبلِ ساعتِ یک
خوابیدی ؛ اوکی
اگه نه باید تا نماز صب بیدار بمونی 🤌🏽🧑🦯
از اولِ بازار قصابها میدید آخرِ بازار
دارن گوسفند قربانی میکنن ؛
باعجله خودشو میرسوند میفرمود:
دستنگهدار مرد قصاب ، بگو ببینم به این حیوان آب دادی یا نه ؟!
گفت آقاجان؛
این چه حرفیه ما مُسلمانیم میدونیم قبل از ذبحِ گوسفند باید بهش آب بدیم ؛
چشماش پرِ اشک شد،
مردِ قصاب بابامو همین مسلمونا با لبِ تشنه بین دو نحر #سَربُریدن .🥀
نمیدونم چرا هرچی میشه دلم میخاد
گُریزِ روضه رو بکِشونم سمتِ
مدینه ؛
وصلش کنم به روضه #امامحَسَن¹¹⁸
عاشِقیدیگه ..
عاشق از معشوق نگه عجیبِ (:
هر دو دردِ جِسارت کشیدن ...
یکی بینِ #درُدیوار
یکی بین ازدحامُ #مجلسِشراب..💔
میگفت این درد را کُجا بَرَم که
ما گرسنه جلو جمع نشستیمُ یزید
سر دق دادن ما ؛
مجلسِ اطعام گرفت ....🥀