ی سالِ دارم با اینا دَووم میارم ..

‌ امشب بدتر بودم .

یه سوال.. این تیر های #حرمله چرا هدر نمیروَد؟

#سیدے‌عبــاس¹³³ هـدر نرفت؛ ز پـرتاب چله ها تیری.. امیرِعلقمه از بس که قدّ و بالا داشت🥀 #آجرک‌الله‌یابقیة‌الله

- ماه؟ +خلق‌ شده جهتِ تسکینِ دلتنگی‌، برایِ‌عباس!✨🌙

گاهی بین علی اکبر و #عموجون‌ میمونی وقتی که بغل میخای کی تورو بیاد برداره ..🥺🫀 @calbe118

‌ ترکیب #شورِ حضرت رقیه و حضرت عَبّاس میشه #روضه ..

. روضہ یعنی چشم‌های عبـّاس وقتی تیر بہ مشک خورد فَوَقفَ العبّـاس #مُتَحیِّرا....🌘🥀 همه آبروُ اعتبارش به زمین ریخت 💔 .

بمیرم برا دلِ #رقیه‌سادات چجوری دلش طاقت آورد ببینه #بابا با آستین اشکاشو پاک میکنه وقتی از کنار #علقمه میاد..... هی ناباورانه میپرسه یا ابتاه‌ #أينَ‌عَمیَ‌العَباس...؟!🥀

آب میخواهد چه کار؟ آب آورش را پس دهید.. آی مردم ! زود عموی دخترش را پس دهید دست هایش را چرا در زیر پا انداختید؟ زودتر آن سایه بان خواهرش را پس دهید..

جوابشو بده #عَبّآس @calbe118

شب عاشورا شده شبِ جمعه ؟ :) وای من .. 💔 :)

آجرکَ للّه یا صاحب الزمان؛

آبروی دو عالم ؛ بی آبرو ها زدنت.......🥀

ای به قربان‌ آن‌ #ذبیح‌؛ که‌ احکام‌ ذبح‌ را دانه‌ دانه‌ بر سـر او نقض کرده اند...💔

خورده بهم نظمِ تنت 🥀 @calbe118

عذاب کردنت ...

منعِ #آب کردنت ..

شبیهِ گندمِ رِی آسیاب کردنت ...💔

#بُنَیَّ.. امشب بہ زینب‌ و حرم‌ و دخترش ڪه هیچ؛ باید بہ حال #مادرِ سادات گریہ ڪرد ....🥀

حوالی همین ساعتا بود ؛ #عمه‌سادات اومده بالای تل .. هی به سرش میزنه میگه : این چه بساطیه ؟! انگاری اعضای تنِ تو صلواتیه .💔

زینتِ‌دوشِ‌نبی .. @calbe118

میره آروم آروم میره سمتِ خیمه‌اش.. پرده رو کنار میزنه داره تو تَب آب میشه ... میشینه کنارش +سجادم؛تنها مردِ غافله‌ای بابا وصیتی دارم بهت ... #صَبر رو در آغوش بگیر بابا تو مثلِ حیدری .. باید ببینی دستِ عَمه رو میبندن باید میبینی خواهراتو میزنن ولی صبر کن پسرم #صبر‌کُن.....💔

از خیمه که اومد بیرون ؛ دید #زینب داره بی‌صدا مثلِ ابرِ بهار گریه میکنه ... +چیشده خواهرم؟! _ #حسین ! نمیشه باورم که وقتِ رفتنه ....🥀

دمِ غروب #کُشتنت .. تو جنگ نداشتی با کسی؛ از سرِ قعر #کشتنت با تیغُ با نیزه حتی با سنگُ با چوب #کشتنت آخ بمیرم . رقاصه آوردنُ با بزن بکوب #کشتنت💔💔