eitaa logo
کانال کمیل🏴
1.5هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
2.1هزار ویدیو
2 فایل
🏴🏴🏴 کانال کمیل شبیه ترین نقطه به کربلاست🍃 👈کپی مطالب جهت نشر معارف دینی و سیره شهدایی موجب خوشحالی است!🍃 مطالب کانال #شهدایی #اخبار_مقاومت #جهاد_تبیین 🚫 تبلیغ و تبادل نداریم ارتباط: @az_tabare_soleimani
مشاهده در ایتا
دانلود
بعد از 13 سال جنگ تمام عیار در سوریه برای عوض کردم نظام حاکم و مستقر کردن حکومت ضد ایرانی در دمشق دکتر ابراهیم رئیسی وارد سوریه شد... آقای منطقه ما هستیم. تکرار کنید ایران آقای منطقه ما حرف اول و آخر را میزنیم. اراده ی ما اگر باشد ، همه هم متحد شوید هیچ غلطی نمیتوانید بکنید... ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ با همراه باشید 🌹 ⊰᯽⊱≈•🇮🇷•≈⊰᯽⊱ @canale_komail
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اهالی دمشق از سید ابراهیم رئیسی رئیس جمهور استقبال پر شوری کردند. ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ با همراه باشید 🌹 ⊰᯽⊱≈•🇮🇷•≈⊰᯽⊱ @canale_komail
‏اسد رفت! ولی به استقبال رییسی! اسد کنار رفت! ولی کنار جمهوری اسلامی ایران! ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ با همراه باشید 🌹 ⊰᯽⊱≈•🇮🇷•≈⊰᯽⊱ @canale_komail
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 استقبال رسمیِ بشار اسد از رئیسی در قصرالشعب ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ با همراه باشید 🌹 ⊰᯽⊱≈•🇮🇷•≈⊰᯽⊱ @canale_komail
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ «إِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا» 🔸 لحظه ی ورود آیت الله رئیسی به زینبیه برای سخنرانی . ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ با همراه باشید 🌹 ⊰᯽⊱≈•🇮🇷•≈⊰᯽⊱ @canale_komail
وقتی هواپیمای حامل هیات اقتصادی رئیس جمهور در دمشق به زمین نشست یاد صوت افشا شده از ظریف افتادم که با نگرانی از افزایش ۶برابری پروازهای ایران به سوریه تحت حمایت حاج قاسم و گلایه‌های جان کری ازین موضوع سخن می‌گفت... دوران تاریکی بود که گذشت الحمدلله 💬 عبدالرضا هادیزاده ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ با همراه باشید 🌹 ⊰᯽⊱≈•🇮🇷•≈⊰᯽⊱ @canale_komail
نام اثر: دود شدن ۸ هزار میلیارد دلار آمریکایی‌ها در هنرمند: جمهوری اسلامی ایران✌️ " اِحسانِ عابِدی " ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ با همراه باشید 🌹 ⊰᯽⊱≈•🇮🇷•≈⊰᯽⊱ @canale_komail
به بهانه فرا رسیدن ششمین روز ، روزی که به نام آقازاده‌ای مزین است که در حلقه دشمنان گرفتار آمد و استخوان‌های سینه‌اش زیر سم ستوران نرم شد.  از همان نخستین لحظات انتشار تصاویر پیکر برای تدفین تجهیز شده محمد حسین حدادیان، خواهی نخواهی ذهن هر بیننده‌ای سمت سال ۶۱ هجری قمری پرواز می‌کرد. چهره نورانی و غرق جراحت جوانی که پیش از شهادت در حلقه محاصره نامردمان زمانش گرفتار آمده و هرکس از هر طرف و به هر وسیله ممکن جراحتی به او رسانده تا به شهادت رسیده است. تصاویری که تا همین الان دیدنشان خاطر روح و قلب هر انسانی را می‌آزرد و اشک را از دیدگان جاری. پشت این شهادت تأثیرگذار، زندگی کوتاه و سراسر تلاشی خودنمایی می‌کند که در هم آمیختگی این شهادت و آن تلاش، را تنها چند روز بعد از شهادت محمد حسین، به خانه این می‌کشاند. تا رفته و با تروریست‌های جنگیده بود، اما اینجا در ، ام‌القرای جهان اسلام شهید شد؛ به دست کسانی که مدعی صلح و دوستی بودند، اما با مأموران تأمین امنیت کشور همان رفتاری را کردند که داعش با مردم سوریه و عراق می‌کرد. رفته بود سوریه جنگیده بود تا نیاز نباشد اینجا در تهران مقابل تروریست‌ها بایستند، اما رد خشونت جایی وسط همین پایتخت امن غرب آسیا سربرآورد؛ تهران خیابان پاسداران، گلستان هفتم، مقابل منزل نورعلی تابنده، قطب دراویش گنابادی. مریدان تابنده آمده بودند تا بکشند و بسوزانند. در این مسیر مجهز به انواع سلاح سرد بودند و سلاح‌های گرمشان هم برای استفاده آماده بود که مأموران امنیت دیگر مهلتشان ندادند. با وجود انواع سلاحی که در دست داشتند، همچون تروریست‌های تکفیری ماشین را هم به عنوان یک ابزار ترور و خشونت به خدمت گرفتند. اتوبوسی را به دل مأموران ناجا زدند و سه نفر را شهید کردند و بعد با یک سمند به سوی حافظان امنیت شهر حمله کردند. محمدحسین زمین خورد، ماشین از رویش رد شد و ثانیه‌هایی بعد باز به عقب برگشت و برای بار دوم تن زخمی‌اش را زیر گرفت.... صبح بانوی دو عالم بود؛ ایستادگی مقابل توحش عریان دراویش گنابادی در پاسداران تهران اقتدای عملی‌اش به سیره حضرت زهرا(س) بود و جان دادنش هیئت روضه شب شهادت بانو. پیکر او زخمی و خون‌آلود کنار مزار شهیدان مدافع حرم در امامزاده علی‌اکبر چیذر آرام گرفت تا نمادی باشد بر آنکه این سرزمین با خون همه شهدا ایستاده است؛ از دمشق تا تهران. 🕊🕊 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ با همراه باشید 🌹 ⊰᯽⊱≈•🇮🇷•≈⊰᯽⊱ @canale_komail
⊰•🕊🍃•⊱ با اسم جهادی «» در اول فروردین ۱۳۶۸ شمسی مصادف با ۱۵ ماه شعبان و ۲۱مارس سال ۱۹۸۹ میلادی در شهر بعلبک واقع در منطقه‌ بقاع لبنان متولد شد. قرار بود حسن نامگذاری شود اما با تولد مبارکش همزمان با ولادت (عج) نام خود را نیز با خود به همراه آورد و مهدی نامگذاری شد. شهید یاغی که در میان اهالی جنوب لبنان به «امیرالشهداء» معروف است در سنین نوجوانی به صفوف رزمندگان مقاومت اسلامی لبنان پیوست. 🌷هرچند یک مهندس کامپیوتر بود اما مبارزه و مقاومت هدف اصلی زندگی‌اش را می‌ساخت. به همین دلیل وقتی طبل جنگ در و میان مسلمان و در حریم (ع) به صدا درآمد، او نیز داوطلبانه در قامت یک فرمانده برای دفاع از حریم اهل بیت(ع) راهی سوریه شد. "شهید مدافع حرم مهدی محمدحسین یاغی" 🕊🕊 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ با همراه باشید 🌹 ⊰᯽⊱≈•🇮🇷•≈⊰᯽⊱ @canale_komail
▪️معرة نعمان در جنوب غربی واقع شده است. مسجد جامع شهر سیزده در داشته است. مردم معره نعمان ، در‌های شهر را به روی گشودند و از آنان استقبال کردند و آذوقه و آب و غذای آنان را تأمین کردند. کاروان اسیران صبح زود به این شهر رسیدند. ▪️در آستانه شهر سیبور پیرمردی سالخورده سر را دید و شناخت و گفت:ای مردم، این سر فرزند مصطفی و پسر و جگر گوشه . خولی‌بن‌یزید اصبحی تقاضای آب کرد و آنان گفتند شما (ع) را با لب تشنه شهید کردید، هرگز سیرابتان نمی‌کنیم. مردم شهر گفتند:ما آن‌ها را به شهر راه نخواهیم داد. بزرگان و پیرمردان گفتند:ای مردم! خدا فتنه و جنگ را خوش ندارد. اینان از شهر‌های مختلف گذشته‌اند، بگذارید از این شهر نیز بگذرند. جوانان شهر گفتند:به خدا قسم امکان ندارد. پس بر پُل شهر ایستادند و راه را بستند و با سلاح آماده نبرد شدند. خولی به سربازان و همراهانش دستور داد با آنان بجنگید. جنگ سختی درگرفت و از سربازان خولی ۶۰ تن و از جوانان سیبور پنج تن کشته شدند. (س) وقتی این غیرت و دفاع شهر را دید پرسید:نام این شهرچیست؟ گفتند:سیبور. (س) در حق آنان دعا کرد که:خدایا آبشان را گوارا، اجناس‌شان را فراوان و ارزان و دست ستمگران را از شهرشان کوتاه فرما! ▪️ در شمال واقع است. رودخانه عاصی از این شهر می‌گذرد. دژی در این شهر بوده است که آب فراوان در آن ذخیره کرده بودند تا برای جنگ و مقاومت آماده باشند. در این شهر نیز مردم در‌ها را بستند و بر قلعه بالا آمدند و گفتند:هیچ‌کدام از شما را به شهر راه نخواهیم داد. در برخی کتب نوشته‌اند:در این شهر مسجدی بوده که به آن می‌گفتند. شخصی گوید من در سفر حج به رسیدم. وارد مسجد شدم. پرده‌ای آویخته بر یکی از دیوار‌های مسجد دیدم. پرده را بالا زدم پشت آن سنگ مورّبی نصب بود که فرورفتگی شبیه به گردن در آن سنگ بود و خون خشکی بر آن نمایان بود. از یکی از خادمان پرسیدم:این سنگ و این خون چیست؟گفت:این سنگی است که حاملان سر امام حسین (ع) به سوی شام، سر را بر آن نهادند. 🏴 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ با همراه باشید 🌹 ⊰᯽⊱≈•🇮🇷•≈⊰᯽⊱ @canale_komail
هیچ موقع حرف سوریه را هم نمی‌زد و هر موقع مأموریت می‌رفت، می‌گفت: "می‌روم جنوب". هیچ وقت از جنگ و درگیری‌ها هم چیزی نمی‌گفت و نمی‌گفت کجا می‌رود و می‌آید تا اینکه حدود دو سال پیش وقتی آمده بود برای همه ما سوغاتی آورده بود. من به او گفتم: "داداش، رفتی؟" گفت: "یک همچین چیزی. زیارت بودم". گفتم: "نکند سوریه رفتی و به ما چیزی نمی‌گویی؟"، گفت: "شما چه‌کار دارید؟ شما سوغاتی‌تان را بگیرید". یک بسته شکلات هم میان سوغاتی‌هایش بود که مارک داشت. به او گفتم: "داری ما را گول می‌زنی؟ به ما می‌گویی می‌روی جنوب. شکلات‌هایت هم که مال سوریه است". او می‌گفت: "مگر از این شکلات‌ها فقط در سوریه هست؟ مگر نمی‌شود در شهرهای خودمان شکلات‌های سوریه را بفروشند؟"، حرف‌هایش را در دل نگه می‌داشت. شهید یدالله قاسم‌زاده اصالتاً اهل شهر رشت از استان گیلان و ساکن تهران بود. او متولد 1361 و یکی از مستشاران زبده نظامی بود که چندی پیش داوطلبانه برای دفاع از حریم اهل بیت عصمت و طهارت(ع) به سوریه رفت و در روز دوشنبه اول آذرماه 95 براثر اصابت ترکش خمپاره در حوالی شهر حلب سوریه توسط تروریست‌های تکفیری به شهادت رسید. 🌹 🕊 🕊 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ با همراه باشید 🌹 ⊰᯽⊱≈•🇮🇷•≈⊰᯽⊱ @canale_komail
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تشییع شهدای ایرانی در حرم حضرت رقیه (س) 🔹پیکر شهدای مستشار ایرانی که در حمله جنگنده‌های رژیم صهیونیستی به دمشق روز گذشته به شهادت رسیدند، امروز در حرم حضرت زینب (س) تشییع شدند. (س) ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ با همراه باشید 🌹 ⊰᯽⊱≈•🇮🇷•≈⊰᯽⊱ @canale_komail
وداع خانواده با پیکر شهید راه قدس، از فرماندهان تیپ ابوالفضل العباس که در حمله آمریکا به به شهادت رسید 🕊🕊 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ با همراه باشید 🌹 ⊰᯽⊱≈•🇮🇷•≈⊰᯽⊱ @canale_komail
🕊🕊 معلم بازنشسته بود که مدافع حریم ولایت شد ● الفبا به دستم دادي تا ديو ناداني را در جمرات سياهي و تباهي سنگ زنم و براي عبور از گذرگاه پيچ در پيچ ترديد، تا رسيدن به سعادت‌گاه يقين، ريسماني از جنس كلام آويختي تا به اعتمادِ تمام، آن را چنگ زنم. ● دل حاج رضا از پیش‌روی تکفیری‌ها به سمت حریم خون بود، همیشه ناراحت و نگران بود، تا اینکه یک شب خواب دیده بود که مرگش به شهادت ختم می‌شود، اما اینکه کجا و چگونه برایش مشخص نبود. حاج رضا از درد پاهایش رنج می‌برد و از طرفی 58 سالش بود و با این شرایطی که حاج رضا داشت از لحاظ سنی یک سری محدودیت‌هایی برای رفتن برایش به‌وجود می‌آمد. وقتی هم‌رزمان و دوستانش از حاج رضا پرسیده بودند که چرا با این سن و سال راهی دفاع از حریم علیه‌السلام شده‌ای؟ ایشان گفته بودند: لبیک به ندای ولی امرم و من به فرمان ولی امرم حتی جان خودم را هم فدا می‌کنم. بعد از پیگیری‌های بسیار زیاد حاج رضا و آزمون‌های سختی که از ایشان گرفتند، راهی سوریه شد. ناگفته نماند علی‌رغم میل باطنی‌اش تمامی موها و ریش‌هایش را از ته زده بود که نکند به خاطر سفیدی مو و ریشش مانع مدافع شدن ایشان بشوند. وقتی بچه‌ها پرسیدند اگر با این شرایط هم برای اعزام تأیید نشوی گفت موها و محاسنم را رنگ مشکی می‌کنم تا مشکلی برایم پیش نیاید. معلم ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ با همراه باشید 🌹 ⊰᯽⊱≈•🇮🇷•≈⊰᯽⊱ @canale_komail