eitaa logo
کارتونهای جدید دخترانه پرنسسی عاشقانه باب اسفنجی انمیشن ماشا ومیشا پت ومت تام وجری
1.6هزار دنبال‌کننده
182 عکس
2.3هزار ویدیو
29 فایل
کارتونهای جدید جدید دخترانه با توجه به اینکه ما ایرانی ها کپی رایت را رعایت نمیکنیم کپی برداری از کانال مشکلی نداره و من راضی هستم حتی بدون درج منبع
مشاهده در ایتا
دانلود
روزگاری در یک جنگل زیبا یک و بداخلاق زندگی می کرد، او بود و حیوانات زیادی را برای اینکه غذای خود را تامین کند کشته بود به همین دلیل همه ی حیوانات از او وحشت داشتند. روزی حیوانات جلسه ای برگزار کردند تا راهکاری پیدا کنند تا از دست شیر بدجنس راحت شوند. یک خرگوش پیر که بسیار عاقل بود در آن جلسه راه حلی داد که همه حیوانات از آن استقبال کردند. همه حیوانات پیش شیر رفتند و به او گفتند که از بین خودشان هر روز یکی را انتخاب می کنند و به عنوان غذا نزد شیر میفرستند، شیر وقتی سخنان آنها را شنید موافقت کرد و بسیار خوشحال شد. فردای آن روز خرگوش پیر تصمیم گرفت که به عنوان اولین طعمه نزد شیر برود. او خیلی دیر نزد شیر رفت و شیر از این کار او حسابی عصبانی شده بود و از خرگوش پرسید که چرا اینقدر دیر کرده است. خرگوش گفت که در راه به شیر دیگری رسیده و او مانع از آمدن او شده است. شیر به خرگوش گفت که حتما باید آن شیر دیگر را ببیند. خرگوش و شیر راه افتادند، خرگوش او را به چاه عمیق و پرآبی برد و گفت که آن شیر در آنجا مخفی شده است، شیر به درون چاه نگاه کرد و تصویر خودش را در آب دید و فکر کرد که شیر دیگر را می بیند. او خیلی سریع برای از بین بردن شیر به درون چاه پرید از بین رفت.پس از آن همه حیوانات در جنگل به خوبی و خوشی در کنار هم زندگی کردند. نتیجه ای که از این داستان می توان گرفت این است که همیشه از قدرت قوی تر است.