eitaa logo
آرشيو مطالب سیاسی فرهنگی دانشگاه انقلابيون اصيل
228 دنبال‌کننده
304 عکس
37 ویدیو
20 فایل
1
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چه شد که گروهی از مردم با وجود داشتن ارادت به خاندان اهل بیت(علیهم‌السلام) و شخص امام حسین(علیه‌السلام) از حضور در میدان کربلا و یاری ولی خدا سرباز زدند و جز جاماندگان و حسرت‌خورندگان شدند؟ کتاب «توجیه المسائل کربلا» نوشته حجت‌الاسلام علی‌اصغر علوی برای پاسخ به همین پرسش مهم نوشته شده است. کتابی که با بررسی بهانه‌های و توجیهات گروه‌های مختلف مردم دلیل عدم حضور این افراد در کنار امام حسین(علیه‌السلام) را بیان کرده است. 📕۳
نویسنده در توضیح دلایل و چگونگی نگارش این کتاب در مقدمه ابتدایی خود آورده است:          «یکی از سنت‌های الهی، سنت امتحان و ابتلاء است. بر اساس این سنت، همه بشر باید امتحان شوند تا معلوم شود که عیار خلوص شان چه قدر است. به عبارت دیگر، چه قدر قول و فعل شان با هم یکی است. 📕۴
در این کتاب، ابتدا معنا و مفهوم توجیه را بررسی می‌کنیم. در ادامه به انواع و اقسام توجیه می پردازیم. سپس مهمترین مطلب این کتاب، یعنی توجیهات کسانی که امام حسین را یاری نکردند، مد نظرتان قرار می‌گیرد. توجیهات را در سه دسته بررسی می‌کنیم:            *توجیهات کسانی که با امام همراه نشدند.    *توجیهات کسانی که امام را ترک کردند.       *توجیهات کسانی که مقابل امام ایستادند.»   📕۵
👆👆👆 درواقع نویسنده با بررسی این سه دسته توجیه ، به شکلی جامع به شرح و تفسیر منطقی و موشکافانه دلایل عدم حضور گروه‌های مختلف مسلمانان در قیام امام حسین(علیه‌السلام) و تنها ماندن ایشان و در نهایت شهادت مظلومانه‌شان در صحرای کربلا می‌پردازد.  📕۶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
: انجام تکلیف و هزینه‌های بزرگ در بخشی از این کتاب ؛ ✨امام خامنه‌ای بیان می‌کنند: اگر امام حسین مانند انسان‌های ظاهربین متشرع می‌خواست عمل کند، به هیچ وجه نباید قیام می‌کرد! ایشان در این باره می‌فرمایند: «امام حسین(علیه‌السلام) ابتدا در مقابل آن حرکت، مواجه با مشکلاتی شد که یکی پس از دیگری رخ نمود. ناگزیریِ خروج از مکه، بعد درگیری در کربلا و فشاری که در حادثه کربلا بر شخص امام حسین(علیه‌السلام) وارد می‌آمد، از جمله این مشکلات بود. یکی از عواملی که در کارهای بزرگ جلو انسان را سد می‌کند، عذرهای شرعی است. انسان، کار واجب و تکلیفی را باید انجام دهد؛ ولی وقتی انجام این کار مستلزم اشکال بزرگی است ،احساس می‌کند که دیگر تکلیفی ندارد. شما ببینید در مقابل امام حسین (علیه‌السلام ) از این گونه عذرهای شرعی که می‌توانست هر انسان ظاهر بینی را از ادامه راه منصرف کند، چقدر بود! یکی پس از دیگری، رخ می‌نمود.👇 📕۷
آرشيو مطالب سیاسی فرهنگی دانشگاه انقلابيون اصيل
#پرده_اول: انجام تکلیف و هزینه‌های بزرگ در بخشی از این کتاب ؛ ✨امام خامنه‌ای بیان می‌کنند: اگر ام
👈اول اعراض مردم کوفه و کشته شدن مسلم پیش آمد. 👈دوم، حادثه کربلا و وقوع عاشوراست. 👈یا بعد از آن که در روز عاشورا حمله دشمن آغاز گردید و عده زیادی از اصحاب امام حسین(علیه‌السلام) به شهادت رسیدند - یعنی مشکلات، بیشتر خود را نشان داد - آن بزرگوار می‌توانست بگوید: «اکنون دیگر معلوم شد که نمی‌شود مبارزه کرد و نمی‌توان پیش برد». آنگاه خود را عقب بکشد. آن هنگام که معلوم شد امام حسین(علیه‌السلام) شهید خواهد شد و بعد از شهادت او، آل الله - حرم امیرالمؤمنین و حرم پیغمبر(ص) - در بیابان و در دست مردان نامحرم، تنها خواهند مانند - این جا دیگر مسئله ناموس پیش می‌آید - به عنوان یک انسان غیرتمند، می‌توانست بفرماید: «دیگر تکلیف برداشته شده است. تکلیف زنان چه می‌شود؟ اگر این راه را ادامه دهیم و کشته شویم، زنان خاندان پیغمبر و دختران امیرالمؤمنین(ع) والسّلام و پاکیزه‌ترین و طیب و طاهرترین زنان عالم اسلام، به دست دشمنان - مردان بی‌سرو پایی که هیچ چیز از شرف و ناموس نمی‌فهمند - خواهند افتاد. پس تکلیفی برداشته شد». استقامت امام حسین در مقابل عذرهای شرعی بود که حادثه عاشورا را آفرید تا بعد از هزاران سال هم چنان اثرگذاری خودش را ادامه می دهد. رهبر معظم انقلاب در مورد استقامت امام حسین(علیه‌السلام) می‌فرمایند: « مطلب مهمی است که در واقعه کربلا از این دیدگاه دقت شود که اگر امام حسین(علیه‌السلام) می‌خواست در مقابل حوادث بسیار تلخ و دشواری مثل شهادت علی اصغر، اسارت زنان، تشنگی کودکان، کشته شدن همه جوانان و حوادث فراوان دیگری که در کربلا قابل احصاست، با دیدِ یک متشرع معمولی نگاه کند و عظمتِ رسالتِ خود را به فراموشی بسپارد، قدم به قدم می‌توانست عقب نشینی کند و بگوید: «دیگر تکلیف نداریم. حال با یزید بیعت می‌کنیم. چاره چیست؟!» اما امام حسین(علیه‌السلام) چنین نکرد. این، نشانگر استقامت آن حضرت است. 📕۸
آرشيو مطالب سیاسی فرهنگی دانشگاه انقلابيون اصيل
👈اول اعراض مردم کوفه و کشته شدن مسلم پیش آمد. 👈دوم، حادثه کربلا و وقوع عاشوراست. 👈یا بعد از آن ک
👆👆👆 استقامت یعنی این! استقامت، همه جا به معنای تحمّل مشکلات نیست. تحمّل مشکلات برای انسان بزرگ، آسان‌تر است تا تحمل مسائلی که بر حسب موازین - موازین شرعی، موازین عرفی، موازین عقلی ساده - ممکن است خلاف مصلحت به نظر آید. تحمل این ها، مشکل‌تر از سایر مشکلات است».  اگر امام حسین می‌خواست توجیه بکند، دیگر حادثه کربلایی اتفاق نمی‌افتاد. حتی می‌توان گفت که دیگر اسلامی نبود!        توجیه نکردن امام حسین(علیه‌السلام) دین را نجات داد... استقامت در برابر ظاهربینی‌ها و توجیهات شرعی و عقلی باعث شد که دین اسلام بماند... حسین توجیه نکرد. کاش دیگران هم توجیه نکرده بودند تا... 📕۹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
: توجیهاتی‌برای‌باحسین‌نبودن! { اسلام به من نیاز داشت  }         عده‌ای در کربلا حاضر نشدند و بهانه‌شان این بود که اگر در کربلا بیاییم ، کشته می‌شویم. درحالی که در این شرایط اسلام به افرادی مثال ما نیاز دارد. ما باید باشیم تا بتوانیم آیات و احادیث را زنده نگه داریم. باید ترویج علم کنیم و... مگر اسلام امام حسین با اسلام شما فرق می‌کرد! اسلام حسین برای این که زنده بماند، نیاز به جهاد داشت، نیاز به فداکاری داشت، نیاز به خون داشت...            بعضی وقت‌ها اثر خون خیلی بیشتر از اثر علم است. پس این توجیه درست نیست که به بهانه تحصیل علم و یا تدریس علم، جبهه جهاد علیه باطل را خالی کرد.      امام حسین رفت تا به خدا برسد، رفت تا جانش را نثار کند، اسلام به امام حسین(علیه‌السلام) نیاز داشت، ولی به خون او نیاز داشت ... { از دشمن می‌ترسیدم  } شیعیان، گرفتار ظلم یزید بودند. امام را به فریادرسی خواندند. امام هم در پاسخ آنان راهی کوفه شد. خود امام، در راه از اشخاص مختلف مدد خواست. بعضی ندایش را پاسخ داده به او پیوستند، مانند زهیر بن قین، برخی هم عذر و بهانه آوردند و اوضاع بحرانی کوفه را یادآور شدند. امام به آنان می فرمود: اگر یاری نمی‌کنید، لااقل از این منطقه دور شوید، چرا که هر که فریاد دادخواهی ما را بشنود، ولی به یاری نیاید. گرفتار دوزخ خواهد شد. 📕۱۰
آرشيو مطالب سیاسی فرهنگی دانشگاه انقلابيون اصيل
#پرده_دوم: توجیهاتی‌برای‌باحسین‌نبودن! { اسلام به من نیاز داشت  }         عده‌ای در کربلا حاضر نشدن
ندای «هَل مِن ناصِرٍ» امام حسین(علیه‌السلام) نیز در روز عاشورا، خطاب به همه کسانی بود که یارای دفاع از حریم و حرم اهل بیت را داشتند. فریاد استغاثه آن حضرت که به «هَل مِن مغیثٍ» و «هل مِن ذابٍ» بلند بود، از همه آیندگان، لبیک اجابت می‌طلبد.   بسیاری از بزرگان تنها به دلیل ترس نیامدند از پسر فاطمه حمایت کنند. یزید قدرت و هیمنه پوشالی عجیبی داشت و ترسناک هم بود. 📕۱۱
آرشيو مطالب سیاسی فرهنگی دانشگاه انقلابيون اصيل
ندای «هَل مِن ناصِرٍ» امام حسین(علیه‌السلام) نیز در روز عاشورا، خطاب به همه کسانی بود که یارای دفاع
✨امام خامنه‌ای در مورد ترس بزرگان بیان می‌دارند: «این، یک عبرت عجیب در تاریخ است. آنجا که بزرگان می‌ترسند، آن جا که دشمن چهره بسیار خشن را از خود نشان می‌دهد، آن جا که همه احساسی می‌کنند اگر وارد میدان شوند، میدان غریبانه‌ای آنها را در خود خواهد گرفت؛ آن جاست که جوهرها و باطن افراد شناخته می‌شود. در تمام دنیایی اسلامی آن روز - که دنیای بزرگی بود و کشورهای اسلامی زیادی که امروز مستقل و جدا هستند، آن روز یک کشور بودند- با جمعیت بسیار زیاد، کسی که این تصمیم، عزم و جرات را داشته باشد که در مقابل دشمن بایستد، حسین بن علی(علیه‌السلام) بود. بدیهی بود که وقتی مثل امام حسین حرکت و قیام کند، عده‌ای از مردم هم دور او را خواهند گرفت و گرفتند. اگرچه آن‌ها هم، وقتی معلوم شد که کار چقدر سخت است و چقدر شدت عمل وجود دارد، یک یک از دور آن حضرت پراکنده شدند و از هزار و اندی آدم که با امام حسین(علیه‌السلام) از مکه به راه افتاده، یا در بین راه به حضرت پیوسته بودند، در شب عاشورا تعداد اندکی ماندند که با مجموع آن چه که روزعاشورا خودشان را به حضرت رساندند، 72 نفر شدند!» 📕۱۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
: توجیهات در کربلا { مجبورم انجام دهم } در دیدار امام با عمر سعید توجیهاتی که عمر سعد آورد، نشان از این است که وی می‌خواهد بگوید که مجبور است این کارها را انجام دهد. برای تحلیل گفته های عمر سعد باید توجیهات او در چهار بعد بررسی شود: ذکر توجیه، تقریر توجیه، خاستگاه توجیه، پاسخ امام به توجیه عمر سعد.   در مورد خاستگاه این توجیهات باید گفته شود که عمر سعد گویا خود را مجبور به کشتن امام می‌بینید و این توجیه خاستگاه همه توجیهاتی است که او آورده است. به عبارت دیگر، زبان حال عمر سعد این است که: «درست است. که مقابله با امام کار پسندیده‌ای نیست، ولی من مجبورم!»         با این پیش فرض است که عمر سعد بهانه‌هایی از جنس مال و خانه و خانواده می‌آورد...  📕۱۳
آرشيو مطالب سیاسی فرهنگی دانشگاه انقلابيون اصيل
#پرده_سوم: توجیهات در کربلا { مجبورم انجام دهم } در دیدار امام با عمر سعید توجیهاتی که عمر سعد آورد
سرانجام عمر سعد سپاه اموی را به جنبش درآورد و به سوی اردوگاه حسینی حمله ور شد. عمر سعد در مسابقه با شمر عقب نیفتاد و در ریختن خون پسر فاطمه شریک شد...    چه توجیهی کرد عمر سعد: عقب نیفتادن از کشتن عزیز زهرا... می‌خواستم همرنگ لشکر باشم (بهانه سیاهی لشکر)          در کربلا بهانه‌ بی‌طرف بودن اصلا جایگاهی ندارد. در صحنه کربلا یا با حسینی یا با یزید!     📕۱۴ 
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
: کربلا، سرزمین بی‌بهانگی انسان نیازمندِ حجت، برهان و بهانه‌شکنی است. توجیه‌گری، بهانه‌آوری و یافتن گریزگاه از حق، کوشش هماره انسان است؛ آنگاه که در اسارت نفس و کشش‌ها و کشمکش‌های پست و فرومایه دنیوی فرو می‌غلتد. همه پیامبران آمده‌اند تا فرصت «بهانه» را از انسان بگیرند تا هیچ کس نگوید: نمی‌دانستم.             کسی نگوید: چراغی نداشتم. خداوند در هدف بعث انبیا می فرماید: «تا برای مردم، پس از فرستادن پیامبران، در مقابل خدا بهانه وحجتی نباشد.»   📕۱۵
آرشيو مطالب سیاسی فرهنگی دانشگاه انقلابيون اصيل
#پرده_چهارم: کربلا، سرزمین بی‌بهانگی انسان نیازمندِ حجت، برهان و بهانه‌شکنی است. توجیه‌گری، بهانه‌
کربلا حجت بالغه است. برای همه آنانی که «نتوانستن» یا «نمی شود» را فریاد می‌زنند، اتمام حجت است. کربلا از نظرگاه سنی، «حجت» است و تقریباً هرکس در کربلا می‌تواند الگوی سنی خود را بیابد: نوجوانان، قاسم، عبدالله بن الحسن و عمروبن جناده را؛ جوانان و میان سالان، علی اکبر، عباس، عبدالله و جعفر را؛ پیران، حبیب، عابس و مسلم بن عوسجه را؛ معلولان، مسلم بن کثیر اعرج را؛ زنان، زینب(س)، رباب و ام‌وهب را و حتی کودکان، اصغر و سکینه را؛ کربلا از این جهت نیز در جنگ های تاریخ اسلام یک استثنا است...           همه رنگ ها نیز در کربلا یافت می شوند؛ سیاه مانند جون ، غلام ابوذر سفید مانند اسلم ترکی. همه گروه های اجتماعی نیز گویی در کربلا نماینده دارند: معلمان، بازاریان، تازه ایمان آورندگان، غلامان و... کربلا هرکس را که بخواهد با تکیه بر بهانه‌ها صحنه حق را رها کند، خلع سلاح می‌کند؛ حتی کودک با گریه خویشتن می‌تواند نقش آفرین باشد.    📕۱۶
آرشيو مطالب سیاسی فرهنگی دانشگاه انقلابيون اصيل
کربلا حجت بالغه است. برای همه آنانی که «نتوانستن» یا «نمی شود» را فریاد می‌زنند، اتمام حجت است. کر
همراه حالات انسانی نیز در کربلا چهره و جلوه نموده است؛ حضور  خانوادگی و دسته جمعی، نوعروسان، بیماران و گرفتاران. برای مثال، عبدالله بن عمیر کلبی و جنادة بن حارث انصاری با خانواده در جبهه حضور یافته‌اند، یا فرزند یکی از صحابه را به اسارت گرفته‌اند و اباعبدالله هرچند وی را برای رفتن و آزاد کردن فرزند تشویق می‌کند و حتی هزینه لازم را برای رهایی فرزند می‌پردازد، امام را رها نمی‌کند. غم، شادی، آرامش، اضطراب، تشنگی، گرسنگی، غربت، قساوت و شقاوت، محبت و مهربانی و همه جلوه‌ها و حالات، از فروترین تا فراترین، در کربلا دیده می شود. کربلا سرزمین بی‌بهانگی است: تشنگی، بهانه نجنگیدن و تنهایی، دلیل گریز، تسلیم و ذلت‌پذیری نیست. اگر بدانی زن و فرزند نیز از قساوت و بی‌رحمی دشمن مصون نمی‌مانند و اسارت و رنج در انتظار نشسته است، نمی‌توان صحنه را رها کرد و مسئولیت را نادیده گرفت.    شاید این فقره از زیارت اربعین رساترین وصف از کربلا و شهادت ابا عبدالله(ع) و یارانش باشد:   «و حسین(ع) جانش را فدای تو کرد تا بندگانت را از جهالت و نادانی و سردرگمی و گمراهی رهایی بخشد. کربلا پایان بخش سردرگمی و بلاتکلیفی است و تکلیف همه پس از کربلا معلوم است...   📕۱۷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
این جلسه از جلسات معرفی کتاب با مروری بر کتاب ؛ به پایان رسید. 🔸🔹🔸 هر هفته ۲پرسش از کتاب معرفی‌شده ، مطرح می‌کنیم. عزیزان می‌توانند تا دوشنبه هفته آینده ، کتاب رو مطالعه و پاسخ‌هاشونو برای بنده بفرستند تا به افرادی که پاسخ جامع و کامل دادند ، جوایزی اهدا کنیم. و اما سوالات این هفته ؛ از کتاب ⬇️ ⬇️
سوال اول: عاقبت(عطاءبن رباح) مردی که در واقعه‌ کربلا حضور داشت و بی تفاوت بود، چه شد؟ سوال دوم : از نظر امام خامنه ای ؛ باطن افراد کجا شناخته می‌شود؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا