eitaa logo
چـــادرےهـــا |•°🌸
1.6هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
1.1هزار ویدیو
74 فایل
﷽ دلـ♡ـمـ مےخواھَد آرام صدایتـ کنم: "ﺍﻟﻠّﻬُﻤـَّ‌ ﯾاﺷاﻫِﺪَ کُلِّ ﻧَﺠْﻮۍ" وبگویمـ #طُ خودِ خودِ آرامشے ومن بیـقرارِ بیقـرار.♥ |•ارتباط با خادم•| @Khadem_alhoseinn |°• ڪانال‌دوممون •°| 🍃 @goollgoolii (۶شَهریور۹۵) تبادل نداریم
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️حجاب یعنی : ترجیح دادن خدابرتمامی نظرها ونگاه وسلیقه های غیرخدا👀 ❤️حجاب یعنی : ارزش دادن به تلاش های زهرا💐 ❤️حجاب یعنی : می دانم که صلاحم درحجاب است چون خداصلاحم رااینگونه می داند ❤️❤️ 🖊 @chaadorihhaaa
✍🤔 📑 . . +سرکلاس استاد از دانشجویان پرسید:🤔 +این روزها شهدای زیادی رو پیدا میکنن و میارن ایران...😐 +به نظرنتون کارخوبیه⁉️🤔 +کیا موافقن؟؟؟ ✅ +کیامخالف؟؟؟؟ ❌ _اکثر دانشجویان مخالف بودن❕❌😡 _بعضی ها میگفتن: کارناپسندیه....نباید بیارن...😏 _بعضی ها میگفتن: ولمون نمیکنن ...گیر دادن به چهار تا استخوووون... ملت دیوونن❕"😤 _بعضی ها میگفتن: آدم یاد بدبختیاش میفته❕😰 +تا اینکه استاد درس رو شروع کرد ولی خبری از برگه های امتحان جلسه ی قبل نبود...📄 _همه ی سراغ برگه ها رو می گرفتند.🤔 +ولی استاد جواب نمیداد...😐 _یکی از دانشجویان با عصبانیت گفت:استاد برگه هامون رو چیکار کردی❓ _ شما مسئول برگه های ما بودی❓😡😤 +استاد روی تخته ی کلاس نوشت: من مسئول برگه های شما هستم...🤔📝 +استاد گفت: من برگه هاتون رو گم کردم و نمیدونم کجا گذاشتم؟🤔⁉️ _همه ی دانشجویان شاکی شدن. استاد گفت: چرا برگه هاتون رو میخواین⁉️⁉️ _گفتند: چون واسشون زحمت کشیدیم😓 _درس خوندیم📚📖🖊 _هزینه دادیم💵💶💷 _زمان صرف کردیم...🕒 +هر چی که دانشجویان میگفتند استاد روی تخته مینوشت...📝 +استاد گفت: برگه های شما رو توی کلاس بغلی گم کردم هرکی میتونه بره پیداشون کنه❓ _یکی از دانشجویان رفت و بعداز چند دقیقه با برگه ها برگشت ...📄📄📄 +استاد برگه ها رو گرفت و تیکه تیکه کرد. _صدای دانشجویان بلند شد.😱😱😱 +استاد گفت: الان دیگه برگه هاتون رو نمیخواین! چون تیکه تیکه شدن!😌 _دانشجویان گفتن: استاد برگه ها رو میچسبونیم. +برگه ها رو به دانشجویان داد و گفت:شما از یک برگه کاغذ نتونستید بگذرید و چقدر تلاش کردید تا پیداشون کردید،پس چطور توقع دارید مادری که بچه اش رو با دستای خودش بزرگ کرد و فرستاد جنگ؛ الان منتظره همین چهارتا استخونش نباشه⁉️🤔 +بچه اش رو میخواد، حتی اگه خاکستر شده باشه.😔 _+چند دقیقه همه جا سکوت حاکم شد! و همه ازحرفی که زده بودن پشیمون شدن!!😔😔😔 💔تنها کسی که موافق بود .... 💔فرزند شهیدی بود که سالها منتظر باباش بود... 😔😔😔 ☝️ 🖊 @chaadorihhaaa
🍃🌸 خورشید من ٺویے وبے حضورٺو صبحم بخیرنمےشود اے آفٺاب من گرچهره را برون نڪنے ازنقاب خود صبحے دمیده نگردد بہ خواب من 🍃🌸 @chaadorihhaaa
🔴 با سطح #تحصیلات و #سواد #سلبریتی های همه چیزدان و #الگو!! بهتر آشنا شویم 👆 #بازیگران #سینما #بیسواد #فضول_محله #مهناز_افشار #هدیه_تهرانی #باران_کوثری #نیکی_کریمی #پرستو_صالحی #ترانه_علیدوستی #آنفالو_سلبریتی #سلبریتی_بیسواد #شاخ_مجازی #سبک_زندگی #اندیشه #زندگی #سیاست #انتخابات #محیط_زیست @chaadorihhaaa
💔 ای کاش وقتی خدا در صحرای محشر بگوید چه کردی؟🙃 یوسف زهرا پاسخ دهد؛ منتظر من بود....✋❤️🍃 🖊 @chaadorihhaaa
|🎈🍃 🌸 آرے... دسٺ و پاگیر استـ ...  این چادر❤️ جاهایے دستــ✋🏻 مرا گرفتہ استـ ڪہ😍 فکرش را همــ نمیڪنے 😌✌️🏻 🖊 @chaadorihhaaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چشم هزاران شهید به چادر توست... #نشکونی_دل_شهیدا_رو ! 🌸 @chaadorihhaaa
هدایت شده از حرم
هدایت شده از حرم
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🍃 📖🕋📖🕋📖 🕋📖🕋📖 💠همراهان گرامی کانال 🌷ختم دسته جمعی⬅️ صلوات محمدی ( اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم )در کانال برگزار میشود ✅ تعداد ثبت مجموعه یا ضامن آهو میشود و توسط متصدی آمار در حرم مطهر 🍃🍂آقا علی بن موسی الرضا 🍂 🍃 از طرف شما عزیزان ثبت میشود و نزد ولی نعمتمان به امانت سپرده میشود ❇️فرصت خواندن تایکشنبه شب ۱۸/ ۹/ ۹۷ ❇️ جهت تعجیل در فرج و سلامتی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و برآورده شدن حاجت افراد شرکت کننده 📣لطفا تعداد صلوات را که می فرستید به آیدی زیر بفرمایید تا آمار در حرم مطهر امام رضا( ع )ثبت شود تشکر و عاقبت بخیری از حضور پر رنگتون 🌹 ⬅️ آیدی جهت پیام دادن برای اعلام تعداد صلوات در ختم دسته جمعی ⬇️⬇️ 🆔 @ZZ3362
📚 تیر خلاص را زد. دستش را انداخت داخل شبکه های ضریح وگفت:من همه محسنم رو به این بی بی دادم. اگه بگی یه ناخن یا یه تارمو موش رو اوردی برای من کافیه!! نفسم را به زور دادم بالا.سرم را انداختم پایین وگفتم:سر که نداره هیچ...بدنش رو هم مثل بدن علی اکبر اربا اربا کردن...💔 📚 🍁 @chaadorihhaaa
✨✨ ✨ 📝 تمام مدت بیهوشی ذکر می گفت. قسمتی از کبد و روده و معدش رو برداشته بودن. تا چند روز قدغن بود کسی بیاد ملاقاتش. اما زخمش عفونت کرد. تا دو هفته نمی تونست چیزی بخوره. یواش یواش مایعات می خورد. منوچهر باید شیمی درمانی می شد. ازآزمایش مغز استخوان، پیش رفت سرطان رو  میسنجن و بر اساس اون شیمی درمانی می کنن... دکتر شفاییان متخصص خونه که دکتر میری برای مداوای منوچهر معرفیش کرد. روز آزمایش نمی دونم دردی که من کشیدم بدتر بود یا دردی که منوچهر کشید.... دلم میسوزه. میگم ای کاش یه بارداد می زد. صدای نالش بلند می شد. دردش رو بیرون می ریخت. همین صبوری و سکوت ها، پرستارها و دکترها رو عاشق کرده بود. هرکاری از دستشون بر میومد دریغ نمی کردن... تا جواب آزمایش آماده شه، منوچهر رو مرخص کردن. روزایی که ازبیمارستان میومدیم، روزای خوش زندگیم بود. همه از روحیم تعجب می کردن. نمی تونستم جلوی خنده هام رو بگیرم. با جمشید زیر بغلش رو گرفتیم تا دم آسانسور. گفت میخوام خودم راه برم. جمشید رفت جلوي منوچهر، رسول سمت راستش، برادر دیگرش، بهروز، سمت چپش و من پشت سرش که اگر خواست بیفته نگهش داریم. سه تاماشین اومده بودن دنبالمون. دم خونه جلوی پای منوچهرگوسفند کشتن. مادرش شربت می داد. علی و هدی خونه رو مرتب کرده بودن. از دم در تا پای تخت منوچهر شاخه های گل🌹🌷 چیده بودن و یه گلدون پر ازگل گذاشته بودن بالای تختش... جواب آزمایش که اومد، دکتر گفت: باید زودتر شیمی درمانی شه. با هر نسخه ی دکتر کمرم می لرزید که اگه داروها گیر نیان چی؟... دنبال بعضی داروها باید توی ناصرخسرو می گشتیم صف های چند ساعته ی هلال احمر و سیزده آبان و داروخونه های تخصصی که چیزی نبود. دوستای منوچهر پروندش رو بیرون کشیدن و کارت جانبازی منوچهر رو از بنیاد گرفتن. اما این کارا طول کشید... برای خرج دوا و دکتر منوچهر خونمون رو فروختیم و اجاره نشین شدیم. منوچهر ماهی سه روز شیمی درمانی می شد. داروها رو که می زدن گر می گرفت... می گفت: انگار من رو کردن توی کوره بدنم داغ میشه... تا چند روز حالت تهوع داشت. ده روز دهان و حلقش زخم می شد. آب دهانش رو به سختی قورت می داد و به خاطر شیمی درمانی موهاش ریخت.... 💐شادے ارواح طیبہ شهدا صلوات💐 ••••●❥JOiN👇 🆔 @chaadorihhaaa ✨ ✨✨