قسم به خدا که نمایش و خودنمایی باچادراین رابه مخاطب القانمیکندکه چادرمصونیت است نه محدودیت!بلکه نشان میدهد که با#چادر هم میتوان جلوه گری وخودنمایی کرد
به خداتحسین خودنمایی با حجاب زهرایی فلانی ،ترویج حجاب نیست بلکه رواج شکسته شدن حرمتهاست برادر و خواهرمن
سرآشنا نبودن به فوت و فنهای این عرصه به غرض کاری رانکنیم که فردا روزی ازکردههای خودپشیمان شویم…
#مدافعین_حیا
@chaadorihhaaa
.
#مشهد#تهران#قم#شیراز#اصفهان#خوزستان
عراق #شیعه #بصره #بصرة #كوفه #كربلاء #عراقي# #کربلا #نجف #مشهد
#البصره #النجف_الأشرف#البغداد#الکاظمین
حاضر نیستم با تمام دنیایم عوضش کنم…
حجابم مال من است…
حق من است…
چه در گرماهای آتش گونه…
و چه در سرماهای سوزناک…
نه به مانتوهای تنگ و کوتاه دل میبندم....
نه به پاشنه های بلند...
میپوشم سیاه ساده ی سنگین خودم را...
تاببرم دل ازامام زمانم....
و هرگاه که مرا درخیابان مینگرد به جای دردگرفتن قلبش...
لبخندی بیاید روی لبش...
یاصاحب الزمان...
اقای بی همتای من...
یک نگاه تو...
می ارزد به صدنگاه دیگران...
من و چادرم ازته دل میگوییم....
.
.
لبیک یا صاحب الزمان(عج)
.
.
چادر آداب دارد!
آدابش را که شناختی وابسته اش میشوی😉
@chaadorihhaaa
#چند_خط_کتاب 📚
ــ آشیخ اسمت چیه؟
ــ یونس
ــ چی؟ها؟
دوباره گوشش را چسباند به دهانم .با صدای بلند تکرار کردم.گفت:اسلام؟اسلام اسم خوبیه.با صدای نزدیک به داد گفتم:اسلام نه،یونس
گفت:یونس پیغبمر بود.اولین ایرانی بود که مسلمان شد.کربلا رفته بودم رفتم سر قبرش! شیخ اتوبوس ما همه ی این هارو برای ما گفت.خیلی شیخ خوبی بود شیخ اتوبوس ما.ما چهل نفررو خیلی خوب جمع کرد.مثل چوپانی که گله رو جمع میکنه!
#برکت
#ابراهیم_اکبری_دیزگاه
#چند_خط_کتاب 📚
#بیشنهاد_مطالعه
🌸 @chaadorihhaaa
یک بار در خیابان به همراه همسرم بودم که دیدم آقا مهدی یک جاروی بزرگ شهرداری دستش گرفته و دارد خیابان را جارو می زند😳. علت را که جویا شدم گفت که پشت نیسانش بار شیشه داشته ، موقع حرکت، شیشه ها شکسته و خرد شده اند😣. کف خیابان ریخته اند.
من به آقا مهدی گفتم: ولش کن ! آبرومون می ره😞، خود شهرداری میاد تمیز می کنه ولی به حرفم توجهی نکرد و بعد از اینکه خیلی اصرار کردم،
گفت: اگه این شیشه ها توی لاستیک ماشین مردم فرو بره، #حقالناس گردنمه و فردای قیامت آبرومون می ره.☝️👌"
شهیـد مدافـع حـرم مهـدے قاضےخانے
@chaadorihhaaa
دعوتنامه عروسی مان را خودمان نوشتیم☺️. کارتهای عروسی را که توزیع می کردیم، جای برخی مهمانان را خالی دیدیم، شروع به نوشتن دعوتنامه کردیم برای امام علی(ع)، امام حسین(ع)، حضرت ابوالفضل(ع)، امام جواد(ع)، امام موسی کاظم(ع)، امام هادی(ع) و امام حسن عسگری(ع)😍. بعد دعوتنامه ها را به عموی آقا مرتضی که راهی #کربلا بودند دادیم تا در حرم این بزرگواران بیندازند. برای #حضرت_مهدی(عج) هم نامهای مخصوص نوشتیم. 👌❤️
حتی برگه هایی را برداشتیم و در آن احادیث و جملات بزرگان را نوشتیم👌 و بین مهمان ها توزیع کردیم😄 و جالب آنکه عده ای به ما گفتند آن جملات، راه زندگیمان را عوض کرد🌹. برای ما خیلی جالب بود که تاثیر یک کلام معصوم در مکانی به نام تالار عروسی، شاید تاثیرگذارتر باشد تا روی منبر🍃
هر دو نفرمان با گل زدن🌸🌸 ماشین عروس مخالف بودیم چون آن را خرج اضافه می دانستیم☝️. البته یکی از همسایه ها به اصرار دوستان چند تا شاخه گل به ماشین عروسمان زد. در راه آرایشگاه به تالار، زندگی مان را با کلام وحی شروع کردیم☺️. نزدیک اذان مغرب بود. آقا مرتضی خیلی با سرعت رانندگی می کرد🚗. فیلمبردار به او تذکر داد. آقا مرتضی به من گفت: نماز اول وقت مهمتر است یا فیلمبرداری؟
نمازمان را با هم توی تالار خواندیم😍. من در قسمت زنانه، آقا مرتضی در قسمت مردانه😌. وقتی وارد تالار شدیم، آقا مرتضی رو به مهمانان گفت: برای تعجیل در #ظهور حضرت، صلوات بفرستید🌹. ما اولین عروس و دامادی بودیم که قبل از آمدن مهمان ها در تالار حضور داشتیم. دلمان نمی خواست مهمان ها معطل شوند.🍃
شهید مدافـع حـرم مرتضے زارع🌹
@chaadorihhaaa
می گویند "چادر" دست و پا گیر است... راست می گویند... این "چادر" یک جاهایی دست مرا گرفته که فکرش را هم نمیتوانند کنند...
@chaadorihhaaa
محجبه جانم؛ حتی اگه یه فرشته هم باشی، بازم همیشه یکی پیدا میشه که از صدای بال زدنت خوشش نمیاد!
خودتو گرفتار حرف مردم نکن
این یعنی تضمین شادی خدا😍
@chaadorihhaaa