Panahian-Clip-MoraghebDineHamdigheBashim - 64k.mp3
1.86M
🔴🎤 #جهان_مدیا| بچهها! مواظب دینِ همدیگه باشیم؛ ماها امتحان جمعی میشیم، بعد معدل جمع را میگیرند و به ما میدن؛ بدبختیش مال هممونه!!
⏯ استاد علیرضا پناهیان
چادرےام♡°
🔴🎤 #جهان_مدیا| بچهها! مواظب دینِ همدیگه باشیم؛ ماها امتحان جمعی میشیم، بعد معدل جمع را میگیرند و
حواستون به هم دیگه باشه رفقا 🙃✌️
نگی هر کسی رو تو گور خودش میخوابوننا...یعنی امر به معروف،یعنی اگر دیدیم یکی داره گناهی میکنه کمکش کنیم
دستشو بگیریم با اخلاق خوبا 😊
ترکش نکنیا چون این گناه به پای ما نوشته میشه اگه دنبال امر به معروف نباشیم خیلی بدمیشه برامون.. خیلی بد..
وقتی میگه جمع باشیم یعنی حواسمون باشه یکی عقب موند دستشو بگیریم نه اینکه بگیم به من چه من تلاش میکنم خودم بیست باشم
#بہخودمونبرمیگردهها🙂✌️
دلے جمع شیم ♥•°
👤 مستر همفر:
"زنان مسلمان دارای حجاب محکم هستند و نفوذ فساد در میانشان ممکن نیست. به هر وسیله ای شده باید آن ها را از حجاب اسلام خارج کرد. آنگاه مردان و جوانان فریفته می شوند و فساد در کانون خانواده ها رخنه می کند."
#پویش_حجاب_فاطمے
منبع👈 خاطرات مستر همفر
یڪ سرے ازنعمت ها عام هستن...
وهمہ مےتونن ازشون استفاده ڪنن😕...
مثلــ👈خـورشیـد🌞!!
امـا بعضے نعمت هاخاص هستن😌...
یہ نعمت خـاصــ♥️
مثل👈 آقــاے مــا
@chadooriyam
|•|[🎈🌸]|•|
ᴅᴏɴ'ᴛ ғ ᴏʀɢᴇᴛ ᴛʜᴀᴛ ᴡɪɴᴅ
ᴄᴀɴ'ᴛ ʜᴜʀᴛ ᴀ ᴛʀᴇᴇ
ᴡɪᴛʜ sᴛʀᴏɴɢ ʀᴏᴏᴛs
فراموش نکن که باد نمی تونه به درختی با ریشه محکم صدمه بزنه🙂🌱
°•| @chadooriyam📚
#محکم_باش💜
32.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📺 کلیپ تصویری :
« فضای #مجازی بمب دستی است و خانمان سوز است.»
➕ #حاج_آقا_دانشمند
✅ #سخنرانی_تصویری
#برا_دیگران_بفرستید
@chadooriyam
#چـاבڕاڹہ°.•♡•
#شہیٖداݩہ°🕊🌹°
خۅݩ تو💔°
روے ایݩ خآڪ ـہا ریخٺہ اَمّا°☝️°
خیآݪ نَڪُݩ اے شہــید
کِہ مݩ از ایݩ حآݪۅ هَوآ بۍ نَصیبمـ
مݩ ـہر چہ بَر حُسِیݩـ💚 گِریہ ڪردهام
بآراݩ اشڪ ـہآیم
تآرو پُودِ🔗 چآدُرَم را آبیاري ڪردهاݩد
حآݪا ایݩ مݩ هَستموچآدُرے
ڪہ حآݪو هَواے شَہآدٺـ💔 دارَد
حآݪا ایݩ مَݩ هستموچآدُرے
ڪه پَرچَمـ🏴 یآزینَبـ💚مے رویانَد•••
مےبینے؟
حآݪوهواۍشَهادٺـ💔
گِرفتہ چآدر مــݩ
@chadooriyam
°|•|💜🌸|•|°
خدایے دارم مهربان؛
از تار و
پود چادرم بہ من
نزدیک تر......♡🌱
@chadooriyam
#مهربانخداےِمن🎈
~•🎈•~
دختری کہ در پِس پرده #حجاب
مخفے میشود ، ممکن است در زمین
گُمنامـ باشد..!🌏⚡️
امآ مطمئنم در آسمان مشهور است :)♥️
@chadooriyam
#منحجابرادوستدارم😻👏
چادرےام♡°
💖💐💕🔆 #داستــان_دنبــــاله_دار 📚داستان واقعی و بسیار جذاب♥️🍃 #بنده_نفس_تا_بنده_شهدا ☔️🌸 #قسمت_ چهل و
💖💐💕🔆
#داستــان_دنبــــاله_دار
📚داستان واقعی و بسیار جذاب
#بنده_نفس_تا_بنده_شهدا
#قسمت_ چهل و سوم
توراه خونه بودم که گوشیم زنگ خورد نگاه که کردم دیدم لیلاست
-الو جانم لیلا، چیزی شده ؟
لیلا:آره حنانه برای ثبت نام حضوری باید تا چهارشنبه بریم
و مدارک تحصیلی هم لازمه
-هااااا😳😳😳
مدرک تحصیلی ؟
لیلا: نه پس مدرک غیرتحصیلی
-لیلا من چطوری برم مدارکمو بگیرم
لیلا: هیچی سوار یه وسیله نقلیه اعم از اتوبوس یا تاکسی میشی
مقصدتو میگی
به مقصد که رسیدی پیاده میشی نازنینم
-یوخ بابا 😐😐😐
نادان میگم من اون موقعه خیلی بی حجاب بودم
لیلا: حنانه بس کن
من ب شخصه بهت افتخار میکنم
حال تو مهمه نه گذشته ات
-روم نمیشه بخدا
لیلا: بس کن
پرونده تو گرفتی زنگ بزن میام دنبالت
-باشه
توکلت علی الله
لیلا:آفرین خانم گل
منتظرتم فردا
خیلی استرس دارم فردا باید برم مدرسه
خجالت میکشم
ساعت ده صبح پاشدم حاضر شدم
کارت ملی برداشتم
نیم ساعت -یک ساعت بعد رسیدم مدرسه
پام گذشتم داخل
بسم الله الرحمن الرحیم گفتم
رفتم داخل
فضای داخلی دبیرستان تغییر نکرده بود
در دفتر مدیریت دبیرستانو زدم رفتم داخل
مدیر: بفرمایید خانم
-سلام خانم
مدیر: سلام بفرمایید درخدمتم
-خانم اومدم پرونده تحصیلیمو بگیرم
مدیر: فامیلی شریفتون ؟
-معروفی
مدیر با تعجب سرشو بلند کرد گفت حنانه معروفی😳
سرم انداختم پایین گفتم بله
مدیر :وای چقدر خوشحالم تغییر کردی
اینم پروندت دخترم
برای کجا میخای؟
-خانم حوزه شرکت کردم
مدیر: موفق باشی عزیزم
خداحافظ
#ادامه_دارد
.
.
.
✍با ادامه داستان همراه ما باشید ....
کپی فقط باذکر نویسنده وذکر صلوات مجاز است
نویسنده: بانو....ش
j๑ïท ➺
•♡| @Chadooriyam |♡•
چادرےام♡°
💖💐💕🔆 #داستــان_دنبــــاله_دار 📚داستان واقعی و بسیار جذاب #بنده_نفس_تا_بنده_شهدا #قسمت_ چهل و سوم ت
💖💐💕🔆
#داستــان_دنبــــاله_دار
📚داستان واقعی و بسیار جذاب
#بنده_نفس_تا_بنده_شهدا
#قسمت_ چهل و چهارم
شماره خونه لیلا اینا رو گرفتم شوهرش
برداشت و گفت بله بفرمایید
-سلام آقامهدی خوب هستید؟ لیلاجان هست ؟
مهدی:بله یه لحظه گوشی دستتون
لیلا: الو سلام حنانه جان خوبی؟
-سلام لیلا گلی من مدارکمو گرفتم
لیلا:إه خب میام دنبالت بریم ثبت نام
-لیلا😒😒 الان ساعت ۱۰-۱۱است
تا برسی میشه ۲-۳دیگه تایم نیست
لیلا:ای بترکی
که بچه مایه داری اون کله شهر میشینی
-خخخخ
فردا بیا بریم
لیلا: خوبه گفتیا وگرنه یادم نبود😁😒
فرداش منو لیلا رفتیم حوزه ثبت نام
بعدشم رفتیم پایگاه ثبت نام دیدار از جانبازان
کلاسای حوزه شروع شده بود
😐😐😐درس حوزه خیلی سخت بود
روزا از پس هم میگذشت
ما دوروز دیگه باید بریم آسایشگاه دیدار جانبازان
شک دارم برم یانه
گوشیمو برداشتم شماره زینب گرفتم
-سلام زینبی خوبی؟
زینب:مرسی تو خوبی حنان جان
-مرسی
زینب میگم میشه من نیام دیدار
زینب:چرااااا
-حس میکنم لایق نیستم
زینب :الله اکبر
یعنی چی؟
نخیر نمیشه نیایی
خداحافظ
نذاشت حرف بزنم روسری و چادر معمولیم سر کردم
جانمازم پهن کردم
دو رکعت نماز خوندم بعدش زیارت عاشورا
روبرو عکس حاج ابراهیم همت گفتم : حاجی
این حس لایق نبودن ازم دور کن
انگار نمیخاستم آروم بشم
چادر معمولیم با چادرمشکی عوض کردم
از خونه زدم بیرون تا ایستگاه مترو پیاده
رفتم اونجا سوار مترو شدم
تا بهشت زهرا
مستقیم رفتم قطعه سرداران بی پلاک
پیش شهیدگمنامی که همیشه میرفتم پیشش
فقط گریه میکردم
تا غروب مزار بودم
نمازمو خوندم به سمت خونه حرکت کردم
بدون خوردن شام رفتم بخوابم
#ادامه_دارد
....................
✍با ادامه داستان همراه ما باشید ....
کپی فقط باذکر نویسنده وذکر صلوات مجاز است
نویسنده: بانو....ش
j๑ïท ➺
•♡| @chadooriyam |♡•