هدایت شده از ساعت شمار جشنواره ها
💐اشکها و لبخندها
فراخوان ملی روایت شبها و روزهای نبرد و مقاومت برای ایران
در دو بخش:
الف. روایتهای هنرمندانه (ویژه هنرمندان، نویسندگان و اهالی قلم)
ب. روایتهای مردمی
اگر تجربه، مشاهده یا احساسی از دل جنگ و دفاع برای ایران دارید، چه در میدان، چه در خانه، چه بهعنوان رزمنده و امدادگر، چه بهعنوان همسر، مادر، پدر، یا همسایه که روزها و شبهایی پُر از بغض و شادمانی را از سر گذراندهاید، آن را برای ما روایت کنید.
ما در جستوجوی روایتهایی اصیل هستیم؛ لحظاتی ناب و نایاب که در حافظهی جمعی این سرزمین باید ثبت شوند.
مجموعهای از روایتهای برگزیده در قالب کتاب منتشر خواهد شد و به آثار برتر جوایزی نفیس اهدا میگردد.
نحوه ارسال آثار:
روایت خود را بههمراه نام و نام خانوادگی و شماره تماس در پیامرسان ایتا و بله به دبیرخانه فراخوان ملی روایت "اشکها و لبخندها" به شماره یا آیدی زیر ارسال فرمایید:
+989912215443
@Arthamedan1
✅مرکز رسانه و جریان سازی حوزه هنری همدان
____________________
https://eitaa.com/jashnvareha
امروز
روز دهم با صدای خروسی که آلا اسمش را گذاشته تینا بیدار شدم.
برای یک کار اداری ساعت هشت و نیم قرار داشتم.
گوشی را چک کردم.خبر حملهی آمریکا را خواندم. پس بالاخره دیوانه کله زرد بازی رو شروع کرد.🧐
چای دم کردم. همسرم را با همین خبر حمله بیدار کردم تا به موقع سر قرار برسیم.😉
برخلاف انتظارم و آمادگی کامل معطلی برای قطعی نت و کندی سیستم کارم بدون مشکل انجام شد.
فکر کردم یعنی همین قدر هم نتوانست توی زندگی عادی ما تاثیر بگذارد یا لطف خدا بود به من؟! 😎
بالاخره امروز از خیاط وقت گرفتم، سر راه
برای خرید تور لباس آلا رفتم پاساژ جواد مثل همیشه شلوغ نبود اما مغازهها باز بود با تک و توک مشتری.😕
آخرین ساعتهای اولین شب بعد از حملهی آمریکا را هم با آلا حسابی بازی کردیم، آخرش هم شدم مدل برای لاکهای رنگیرنگیاش🤭🤕
هیچ وقت فکرش را نمیکردم وقتی آمریکا به ایران حمله کند یک چنین روز معمولی و عادی را تجربه کنم.
واقعا چرا؟؟!!
درست است که میدانم مرگ دست خداست اما اینکه عادی زندگی میکنم و از این عادی بودن حس رضایت دارم برای خودم جای تعجب دارد.
فکر که میکنم، مطمئنم بر میگردد به توصیه و خواسته شما آقا جان❤️
همان که توی دومین پیامتان گفتید
《نگذارید دشمن احساس کند شما در مقابل او میترسید
زندگی عادی را با قوت ادامه دهید》
#امروز
#روز_دهم_جنگ
#زندگی_جاریست
#اینجا_ایران
https://eitaa.com/chand_jore_ba_man
چند جرعه با من بخوان
تلاوت استودیویی سوره فتح قاری: امیرحسین ساجدی @sajedifr
امروز با امیرحسین ساجدی سوره فتح رو میخونم
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
ماشاءالله ماشاءالله
بهش بگین ماشاءالله
موشک جونه ماشاءالله
بشارت فتحمونه ماشاءالله
یکی یکی و دونه به دونه
آمریکا رو میکوبونه
ماشاءالله ماشاءالله
ترامپُ میسوزونه
ماشاءالله ماشاءالله
💪💪💪💪💪💪💪💪
https://eitaa.com/chand_jore_ba_man
7.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جانم به ایران
فدای خاک ایرانم
رسیده بودم نزدیک خانه. یک ماشین با پرچمهای برافراشته ایران از کنارم رد شد. پا را گذاشتم روی گاز. افتادم دنبالش. با صدای مداحی حماسیاش بقیه ماشین ها را هم دنبال خودش کشید. چندتا چهارراه و میدان را رد کرد تا رسید میدانفلسطین.
نوجوانها و بچهها ردیف شدند کنار خیابان. حیف که آلا خوابش برده بود.
اینجا بستر تربیت بود برای سربازی وقت ظهور.....
امروز
امروز را نمیخواهم از صبح شروع کنم که چسبیدم به سابیدن خانه و مرتب کردن آشپزخانه و کشیدن جارو.
امروز را نمیخواهم از خبرهای تلخ و شهادت هم وطنانم و بغض توی گلو شروع کنم.
امروز را نمیخواهم از ظهر شروع کنم که نهار مهمان حاج خانم و حاج آقای جوانی بودیم که دیدارشان شوق دیدار دوباره کعبه را برایم زنده کرد.
امروز را میخواهم از همان لحظه که گوشی همراهم زنگ خورد شروع کنم.
همان وقتی که صدای مارش عملیات
با صدای همسرم پیچید توی گوشم:《تلوزیون رو روشن کن! تلوزیون رو روشن کن! ایران پایگاه آمریکا رو تو قطر داره میزنه》
مشتم را گره کردم:《الله اکبر، الله اکبر 》
این تنها کلامی بود که بزرگی این کار را نشان میداد.
توی تمام سایتهای خبری اسم ایران با نمادی از قدرت خودنمایی میکند.
امشب دلم میخواهد برای ملیّتی که خدا عطایم کرده شکر کنم.
من میتوانستم توی هر کجای این کره خاکی متولد شوم، و باز خدا این لطف را به من میکرد که مسلمان و شیعه باشم،اما ایرانی نباشم.
امشب و تمام این روزهای جنگی با تمام وجود، دارم حس میکنم ایرانی بودنم یک نعمت خیلی خیلی بزرگ است.
خدایا شکرت برای وطنم ایران🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#امروز
#بشارت_فتح
#روز_یازدهم_جنگ
#زندگی_جاریست
#اینجا_ایران
https://eitaa.com/chand_jore_ba_man
هدایت شده از مرکز تخصصی امربه معروف 💕 (موسسه موعود)
روحالله #مومن_نسب با انتشار جدول جنایتهای رژیم شیطانی صهیونیستی بعد از آتشبسهای مختلف، در ویراستی نوشت:
آتشبس بعد از آتشباران، یعنی نزن تا خشابمو پر کنم!..
امان ندید.
🆔️ @aamerin_ir
7.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بوی حاج قاسم پیچید توی مشامم.
چقدر از دیدنتان از همین پشت قاب گوشی خوشحال شدم اگر اشکم، مجال دهد.
هرچند لباس سیاه تنتان نشان از داغ همرزمانتان دارد. اما، وجودتان مرهمی است برای دلهای داغ دیدهمان.
امروز
امروز شاید سختترین و پیچیدهترین روز جنگ برایم بود.
روزی که شوک و تعجب، نگرانی و امید، غرور و اشک و خشم و لبخند را با هم برایم داشت.
امروز هربار که لفظ آتشبس یا صلح را روی زبانی یا توی کانالی میدیدیم تنها چیزی که توی ذهنم پررنگ میشد کلمهیجنگ وجودی بود.
به این فکر میکردم هر اسمی که روی این خاموشی چند ساعته یا چند روزه بگذارند هیچ فرقی توی خوی خونخوار اسرائیل و آمریکا نخواهد داشت.
آنها همان گرگیاند که دندان تیز کردهاند برای دریدن وطنم.
کاش بفهمیم و یادمان نرود....
امشب شاید بدون صدای پدافند ما خوابمان ببرد.
اما مردان سرزمینم با انگشتان روی ماشه
بیدارند.
و زنانی هنوز در تنهایی خانه زیر لب برایشان آیت الکرسی میخوانند.
#امروز
#انگشت_روی_ماشه
#روز_دوازدهم_جنگ
#زندگی_جاریست
#اینجا_ایران
https://eitaa.com/chand_jore_ba_man