نوشته روی شالشان جذبم کرد
خادمی شان قدم بود
قدم برداشتن برای کسانی که توان قدم برداشتن نداشتند
قدم به قدم تا بهشت
با خودم فکر کردم از صبح تا حالا چند بار این مسیر بهشتی را رفته و برگشته
#قدم_به_قدم_تا_بهشت
#عکس_توی_شلوغی_و_ازدحام_از_این_بهتر؟
چند جرعه با من بخوان
#شناسنامه #انسیه_شکوهی دوشنبه بود، ولی هوا بوی غروب جمعه می داد. نشستم لب جدول، کنار خیابانی که ن
اگه داستان رو خوندین
یک فاتحه برای پدر و مادرم بخونید
شش صبح از موکب رفت سالن مسابقات
درسته که برای کمک و جمع کردن وسایل نبود
ولی رنگ مدالش خستگی رو از تنم در کرد🥋🥇
#مسابقات_جوجیتسو_استانی
#گروه_ورزشی_شهید_گمنام
#چشمهایش
این چند روز خیلیها، خودی و نخودی از نگاه کردن به چشمها گفتن، از دیدن اندوه درون چشمها...
در مقابل کلیپ ساختن و جواب دادن حتی تا چند روز دیگه لطیفههاش هم در میاد
اما من، چند وقته قلبم تحمل خوندن حرف توی چشمها رو نداره
نگاه میدزدم از چشم هایی که معصومیت رو فریاد میزنه
و وجدانم عذاب میکشه
یک بار دیگه به این چشمها نگاه کنم....
#معصومیت_واقعی_درون_این_چشم_هاست