eitaa logo
چند جرعه با من بخوان
112 دنبال‌کننده
395 عکس
83 ویدیو
0 فایل
@E_shokoohi اگه حرفی با من داشتی
مشاهده در ایتا
دانلود
روز هشتم هنوز به پایان نرسیده که صدای پدافند‌ها بلند شده،بلند‌تر از شب های قبل صدای بازی بچه‌های همسایه با شعار الله اکبر از توی کوچه می‌پیچد توی خانه‌‌‌. می‌خواستم از امروز بنویسم از امروز که تمام همتم برای شرکت در جمعه‌ی خشم و نصر بود از امروز که دوباره انگار مباهله بود... تمام اسلام و حقیقت در مقابل تمام کفر... و ما مردم که تمام دارایی‌مان جان بود که همراه آورده بودیم. دوباره صدای پدافندها بلند شده بچه‌های همسایه را به زور کشانده‌اند توی خانه. دخترم خواب است پر چادر را می‌کشم رویش، مبادا زیر باد کولر سرما بخورد. اینجا زندگی جاریست. https://eitaa.com/chand_jore_ba_man
صدای انفجار صدای شکستن شیشه بوی دود و خون عکس زنان و مردان و کودکان بی گناه سرزمینم همه، مرا می‌برد به سی و یک سال پیش. همان روز که قلب مشهد، چون گدازه‌ای سوزان در آتش کینه منافقان گداخت. آن روز که عاشورا دوباره عاشورا شد. اما این بار یاران حسین زائرین خورشید توس بودند. هنوز ما را از کشته شدن می‌ترسانید؟؟ پرواز آرزوی دیرین ماست. ما نفس‌می‌کشیم، بزرگ‌می‌شویم تا برای دفاع از آب و خاک و دین و وطنمان کشته شویم و زنده‌تر. اما امروز کافیست چشم باز کنید! تا با فرود سجیل و فتاح ببینید مرگ و نیستی از آن چه کسی خواهد بود. به یاد شهدای عاشورای خونین سی‌ام خرداد سال هفتادو سه حرم مطهر رضوی https://eitaa.com/chand_jore_ba_man
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
همسرم تماس گرفت پرسیدم کی میای؟ گفت: نمی‌دانم پرسید: غذا چی گذاشتی گفتم: نمی‌دانم این‌قدر پایبند به حفظ اطلاعات😄😄😄 https://eitaa.com/chand_jore_ba_man
چند جرعه با من بخوان
من برم دعای چهاردهم صحیفه رو بخونم
امروز برای مراسمی رفتم خیابان احمدآباد مثل تمام سال جای پارک نبود😒 با خیاط تماس گرفتم برای دوخت چادر باز هم عقب انداخت که سرش شلوغ است و مشتری دارد😒 صف پمپ بنزین خلوت بود اما نه کارت سوخت همراهم بود و نه چراغ بنزین روشن😒 یک‌ چهارراه مانده به خانه صدای سرود خیبر خیبر یا صهیون... پیچیده بود توی فضا چند نوجوان با پرچم های ایران ایستاده بودند وسط خیابان ایستگاه صلواتی شان شربت می‌داد‌ البته لاین مخالف من 😒 خواستم بنویسم امروز هم زندگی جاری بود دیدم امروز بیشتر زندگی خواهرشوهر بود 😉 https://eitaa.com/chand_jore_ba_man
چند جرعه با من بخوان
همسرم تماس گرفت پرسیدم کی میای؟ گفت: نمی‌دانم پرسید: غذا چی گذاشتی گفتم: نمی‌دانم این‌قدر پایب
این‌قدر که این چند روز تمرین کردم بگم نمی‌دانم فکر کنم اگه بمیرم هم، هرچی نکیر و منکر بپرسن بگم نمی‌دانم اطلاعی ندارم 😂😂😂😂 https://eitaa.com/chand_jore_ba_man
بزن شبکه افق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا