حالمون یجوری خرابه..
انگار برف اومده تا زانو ولی مدرسه ها تعطیل نیست..
انگارهمه رفقامون افتادن توی کلاس(د)ماتوکلاس(م)..
انگار مامانمون رفته بازارو مارو نبرده..
انگار دندونمون رو کشیدن بهمون چسبوندن..
انگار نقاشی رو 19 گرفتیم..
انگار همه رفتن اردو ما تنها موندیم...
توصیف لانگ دیستنس رو قائم مقام فراهانی برای همسرش عالی میگه: از حالِ مبتلای فراق که جسمش اینجا و جانش جای دیگری است چه میدانی؟!
بلی فرقت یاران و تفریق میان جسم و جان بازیچه نیست، ایام هجر است و لیالی بیفجر، درد دوری هست، تابِ صبوری نیست، رنج حرمان موجود است، راه درمان مسدود...
دلم میخواد مغزمو از سرم دربیارم و بزارم جلوم ، براش یه لیوان چایی بریزم و بگم عزیزمن !!
میشه انقدر به همه چیز فکر نکنی ؟!
میشه بیخیال شی و انقدر من و خودتو اذیت نکنی ؟!
چون واقعا داری بفنام میدی ... :)