تصمیم گرفتم اینجا توی چنل خودم تبریک بگم به جای اینکه توی چنل بقیه تبریک بگم یا پیوی.
خب خب
جناب پسر زرزروس. دنیل اسنیپ
یا جناب دریکو ملفوحححح
یا جناب گور..بگذریم
یا جناب سید دریکو
یا... جدا دیگهای چیزی یادم نیست از القابت پس میرم سر اصل مطلب.
از اونجایی که فردا یا اگر بخوام دقیق تر بگم امروز تولدته باید بگم میخوام تولدت رو با اذیت کردنت بهت تبریک بگم و تا میتونم رو اعصابت اسب سواری کنم( فقط امیدوارم اعصاب داشته باشی و نیاز نباشه بشینم مشاوره بدم)
از همین الان بهت میگم آماده باش، باش و اره.
حالا یکم رسمی تر میگم.
با اینکه مدت زیادی نیست که میشناسمت اما میتونم بگم چیزای زیادی ازت یاد گرفتم و بخاطر یه سری چیزا خیلی خیلی ازت ممنونم . از اینکه هوامو داری واقعا ممنونم یا اینکه تحملم میکنی ؛ بخاطر اینم واقعا ممنونم.
روز تولدت رو هزاران هزار بار بهت تبریک میگم و امیدوارم این روز هزاران سال برات تکرار بشه(برای خودم ۲۰۸ ساله تکرار شده) و توی این روز و البته تک تک روز هات و تک تک ثانیه هایی که داری بخندی و شاد باشی و به تک تک آرزو هات برسی و همیشه موفق و سالم و سلامت باشی.
امیدوارم همیشه درکنار عزیزانت باشی و منم همیشه بتونم رو اعصابت اسب سواری کنم .
تولدت مبارک
در میان قفسه های کتابخانه
همیشه در پس سیاهی روشنایی است. زنان کوچک
فکر میکنم زندگی شبیه به یک زخمه.
تا خوب بشه کلی باید درد بکشی تا اینکه خوب میشه
ویکتوریا چاپل
در میان قفسه های کتابخانه
فکر میکنم زندگی شبیه به یک زخمه. تا خوب بشه کلی باید درد بکشی تا اینکه خوب میشه ویکتوریا چاپل
زندگی هم مثل یه کتاب که صفحه صفحه ورق میخوره روز به روز میگذره تا پایان.
ویکتوریا چاپل
در میان قفسه های کتابخانه
دلم تنگ شد واسه اون روزا
من با آب پریا
دونگی
یانگوم
تیم نجات رباتیک
انیمهی لاپوتا قصری در آسمان
و خیلی چیزای دیگه بزرگ شدم