هدایت شده از در میان قفسه های کتابخانه
4. Lindsey Stirling - Carol Of The Bells (128).mp3
2.8M
آرامش؟
در میان قفسه های کتابخانه
بعضی کارا مثل نقاشی کردن با رنگه. تا دستت کثیف نشده سعی میکنی دستت تمیز بمونه اما وقتی دستت کثیف میش
سعي نكن به يك خوك آواز خواندن ياد بدهي؛ هم وقت خودت را هدر مي دهي و هم خوك را اذيت مي كني.
مارک تواین
در میان قفسه های کتابخانه
سعي نكن به يك خوك آواز خواندن ياد بدهي؛ هم وقت خودت را هدر مي دهي و هم خوك را اذيت مي كني. مارک توا
گریه کردن ریه ها را باز می کند، چهره را شستشو می دهد، چشم ها را ورزش می دهد، و خشم را کاهش می دهد. پس به راحتی گریه کن.
چالز دیکنز
در میان قفسه های کتابخانه
گریه کردن ریه ها را باز می کند، چهره را شستشو می دهد، چشم ها را ورزش می دهد، و خشم را کاهش می دهد. پ
بعضی کتاب ها پشت و روی جلدشان بهترین قسمت آن است.
چالز دیکنز
کافه کتابی که امروز رفتم موضوع اصلیش راجب کتاب کتابخانهی نیمه شب بود و حرف زدیم راجبش و یه مسابقهای داشتیم .
خوراکی نقاشی و کلا خوش گذشت و به نظرم خیلی جالب بود.
این حس که با افرادی که مثل تو عاشق کتابن بشینی و راجب کتابا حرف بزنی خیلی جذاب بود و دوباره یه چیزیو جلوی چشمام پررنگ کرد: از کتابای تازه و جدید که خیلی ترند و معروف شده فاصله بگیر .
واقعا منظور خاصی ندارم. یکی به این نوع کتابای علاقه داره و یکی نداره.
راستش من از اعماق دلم دوست دارم هرچی کتابه رو بخونم. هم کتابای قدیمی و جذاب هم کتابای جدید و معروف؛ چون هرکدوم یه چیز جدیدن اما حسم نسبت به کتابایی غیر از کتابای معروف یه چیز دیگهس.
درنتیجه قراره بعد از اینکه سرم یکم خلوت شد( متاسفانه کلی کتاب خریدم و هنوز نتونستم بخونم) و کتابای قدیمی رو خوندم و خواستم کتاب بگیرم دوباره بیفتم داخل خط قدیمیم و کتابایی که میخوامو بگیرم
در میان قفسه های کتابخانه
کافه کتابی که امروز رفتم موضوع اصلیش راجب کتاب کتابخانهی نیمه شب بود و حرف زدیم راجبش و یه مسابقها
مسابقهای که داشتیم راجب این بود که اگه شما به جای نورا داخل کتابخانهی نیمه شب بودید اون مکانی که برای نورا کتابخونه بود برای شما چی بود؟
و راهنماتون کی بود؟
اون موقع جواب زیاد جالبی ندادم اما الان که میکنم میتونستم جواب بهتری بدم..ولی بیخیالش
یه چیزایی هستن توی یه لحظه هایی خیلی میخوایم بشنویم ولی کسی نیست بگه