eitaa logo
در میان قفسه های کتابخانه
166 دنبال‌کننده
653 عکس
157 ویدیو
1 فایل
شروع دوباره؟ ۱۴۰۳/۰۱/۲۲ من هنوزم منتظر بانو اسنیپ هستم! همسایه ها: https://eitaa.com/chapel/2958 ناشناس : https://daigo.ir/secret/2723426384 کپی ؟ به هیچ وجه
مشاهده در ایتا
دانلود
مردی به نام اُوِه فردریک بکمن این کتاب راجب یه مرد بداخلاقه که قصد خودکشی داره ولی اتفاقات زیادی داخل زندگیش میفته و هرسری که قصد. خودکشی داره به نحوی چیزی مانعش میشه. این کتاب رو به شدت پیشنهاد می‌کنم چون یکی از بهترین کتاباییه که خوندم و چندتا متنی که تازه فرستادم هم مربوط به این کتابه و میتونم بگم معرکه بود.
یه موضوعی راجب کتابا هست دوست دارم راجبش حرف بزنم. هر کتابی که خوندم برای من ارزش داره و میتونم بگم اکثر کتابایی که منو کشیدن سمت خودشون خوب بودن. یکی از معلمام یه حرف قشنگی میزنه میگه: شما نیستید که کتابو انتخاب می کنید اون کتابه که شمارو انتخاب می‌کنه. از بهترین کتابایی که خوندم که جفت مجموعه هم فانتزی و تخیلی بود می‌تونم به سه‌گانه‌ی صعود و هری پاتر اشاره کنم. هرکتابی تا حد خودش خاصه و خیلی جذابه به نظرم اما اینا جایگاه خاصی برام دارن با اینکه میتونم بگم هرکدومشون رو برای یه مدت طولانی به فراموشی فرستاده بودم. آدمای مختلف کتابای مختلفی بهم پیشنهاد کردن و منم قصد خوندنشون رو دارم اما متاسفانه نمیتونم برم یه کتابخونه و بدون کتاب برگردم.(و باید بخونمش حتما . نمیتونم بزارم بمونه) کتاب مردی به نام اوه ، اعجوبه و شانس ضربدر هفت هر سه‌تاشون کتابایی بودن که مال خودم نبودن و میتونم بگم کتابایی بودن که خیلی تحت تاثیر قرارم دادن‌. کتاب اعجوبه بهم یاد داد که هرچیم شد نباید در هیچ شرایطی کسیو قضاوت کنم تو نمیدونی توی ذهن و دل اون چیه . شانس ضربدر هفت بهم یاد داد هرچقدر شرایط بد باشه میتونه خوب بشه. و مردی به نام اوه بهم یاد داد زندگی قرار نیست همیشه با یه روال پیش بره و تو هرچقدرم برای چیزی تلاش کنی اگر داخل سرنوشتت و زندگیت نباشه و مقدر نشده باشه بهش نمی‌رسی. بقیه‌ی کتابایی هم که خوندم هرکدوم به نحوی خاص بودن. مثلا رمانای کلاسیک چالز دیکنز و ویکتور هوگو و مارک تواین. آرزوهای بزرگ مفهوم بزرگی داشت برام ؛ مفهومش این بود تو کافیه یک بار خوبی کنی حتی اگر از سر ترس باشه بهاشو میبینی. و یه مفهوم دیگه هم داشت، اگر برای چیزی تلاش کنی حتما یه جایی کمکت می‌کنه و باید از چیزایی که داریم درست استفاده کنیم و بیخود هدرشون ندیم. الیور تویست قصد داشت بگه زندگی میتونه عجیب تر و بزرگتر از اونی باشه که فکرشو می‌کنی و قرار نیست همیشه سختی باشه فقط باید بخوای خودتو از اون باتلاق بکشی بیرون . بینوایان ویکتور هوگو داشت می‌گفت قرار نیست آدما همیشه اونطوری که هستن بمونن. حتی یه آدم با دل سنگ هم میتونه مهربون بشه و عوض بشه. شاهزاده و گدای مارک تواین همون اول داستان منظور خودشو رسوند. ما آدما بدون اینکه ببینم بقیه‌ی افراد چی میگن قضاوت خودمونو می‌کنیم بدون اینکه ببینیم داره چی میگه( اون سرباز که حرف شاهزاده رو گوش نکرد و فقط از روی لباساش از قصر انداختش بیرون) بابالنگ دراز گفت همیشه اون آدمی که انتظارشو نداری میشه اون آدمی که منتظرشی. کتابخانه‌ی نیمه شب به اهمیت تصمیم ها اشاره کرد( چیزی که این روزا بخاطر فیلمی که دارم راجبش میبینم زیاد درموردش حرف میزنم) مجموعه کتاب نارنیا که هنوز نتونستم کاملش کنم، جلد شیر ،کمد و جادوگر گفت خودگذشته‌گی بعضی وقتا باعث میشه آدم چیزای زیادی به دست بیاره . و جلد خواهر زاده‌ی جادوگر نشون داد خودخواه بودن خوب نیست. معجزه های خوار و بار فروشی نامیا هم راجب قضاوت بود. اینکه ما فقط الان یه آدمو میبینم و ظاهرش . نمیتونیم ببینم از درون چیه و چه گذشته‌ای داشته. یاد او کالین هوور هم دقیقا همین بود. ما آدما از روی شواهد قضاوت می‌کنیم ؛ از روی چیزایی که می‌بینیم. کلبه‌ی عمو تام نشون داد قرار نیست چون یک نفر قیافه‌ و ظاهر و رنگ پوستش با ما متفاوته باهاش هرطور می‌خوایم رفتار کنیم ؛ اونم آدمه. سکه‌ای از آسمان به من گفت گاهی فقط باید با شرایط کنار اومد همین. زنان کوچک...این کتاب هر صفحه‌ش درس زندگیه... .
کی اول سال تحصیلی ۱۳۹۹ فکر می‌کرد داخل بهمن و اسفندش کرونا بیاد و این همه آدم میمیرن. خیلیا عزیزاشونو از دست میدن؟ هیچکس . زندگی اینطوری غیر قابل پیش بینی‌یه ویکتوریا چاپل
https://eitaa.com/aliensfromatlantis/51804 خیلیاشونو خیلی وقت پیش خوندم و چیز زیادی ازشون یادم نیست این شده...حالا اگه یادم بود که😊
در میان قفسه های کتابخانه
کی اول سال تحصیلی ۱۳۹۹ فکر می‌کرد داخل بهمن و اسفندش کرونا بیاد و این همه آدم میمیرن. خیلیا عزیزاشو
کتابایی که درحال حاضر قصد دارم دوباره بخونمشون یا بخونمشون از اول: هابیت دریا پشت ایستگاه قطار است( تا نصف خوندم قبلا) سه شنبه گذشت خردم کن( جدا کنجکاو شدم ببینم چیه انقدر همه عاشقشن) کل مجموعه‌ی هری پاتر دوباره( مرض دارم) سه گانه‌ی صعود( فقط موفق شدم جلد آخرشو کامل بخونم) بینوایان خوار و بار فروشی نامیا یاد او زنان کوچک ( این چهارتارو قصد دارم دوباره با دقت بیشتری بخونم) نبرد من( علاقه‌ی زیادی به هیلتر پیدا کردم) رابینسون کروزوئه ( ۳ سال پیش خوندم اصلا یادم نیست راجب چیه) اگر خدا بخواد فعلا همینا