کتاب با صحنهی یه کشتی که داخل طوفان گیر کرده شروع شد و چون نمیدونستم قضیه چیه یکم گیج بودم.
بعد از اون جلو تر رفت و کمکم مفهوم پیدا کرد برام با این حال فهمیدنش یکمی سخته چون از کلمات سنگین استفاده شده و البته لحن حماسیش هم که قضیهش جداس. با این حال قشنگه
در میان قفسه های کتابخانه
«هر زندگی میلیونها تصمیم رو شامل میشه. بعضی از این تصمیمها بزرگ هستن و بعضی کوچیک. اما هر بار که
در سرتاسر اعمال بشر، جزر و مدی موجود است
که اگر آدمی در مجرای آن واقع شود،
به ساحل سعادت میرسد؛
وگرنه سراسر عمر وی در گودالهای بدبختی و فلاکت سپری خواهد شد.
شکسپیر
در میان قفسه های کتابخانه
در سرتاسر اعمال بشر، جزر و مدی موجود است که اگر آدمی در مجرای آن واقع شود، به ساحل سعادت میرسد؛ وگر
گوشهایت را به همه بسپار اما صدایت را به عدهای معدود!
ویلیام شکسپیر
در میان قفسه های کتابخانه
گوشهایت را به همه بسپار اما صدایت را به عدهای معدود! ویلیام شکسپیر
هر که سرگیجه دارد، فکر میکند دنیا دور خودش میچرخد.
ویلیام شکسپیر