eitaa logo
💰من ثروتمندم 💰
2هزار دنبال‌کننده
10.6هزار عکس
3.5هزار ویدیو
472 فایل
سلام eitaa.com/joinchat/2088960693C29f247e100 گروه‌دورهمی‌وشکرگزاری👆🏼 جهت رزرو تبلیغات کلیک کنید👇🏿 @e_trust_Be_win ایدی استاد جهت شرکت در جشنواره کدتصویری، سابلیمینال کلیک کنید👆
مشاهده در ایتا
دانلود
💰من ثروتمندم 💰
💠 #زندگینامه #شهدا : (106) ا💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 ا🍃🌺🍂 ا🌿🍂 ا🌸. ⚪️🔹 ◎﷽◎ 🔹⚪️ 💠بِسـم ِ ربـــــ
💠 : (107) ا💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 ا🍃🌺🍂 ا🌿🍂 ا🌸. ⚪️🔹 ◎﷽◎ 🔹⚪️ 💠بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن💠 🌹🍃ارزش زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست🍃🌹 ☀️«"مقام معظم رهبری"»☀️ 💠 خاطرات (شهيد دفاع مقدس) 🔶 : سال ۱۳۴۳ش، شهرستان ماهشهر میزبان نوزادی نورانی از تبار شهیدان بود که خانواده‌اش او را محمدرضا نام نهادند: شهید محمدرضا حیاتی. این نوزاد مبارک در سال‌های نوجوانی و جوانی از سربازان و پیروان امامت و ولایت گردید و علیرغم مخالفت‌های دلسوزانه مادرش که از فرط عشق، به او می‌گفت: پسرم تو اکنون نوجوانی و باید درس خود را بخوانی، به مادر می‌گفت: مادرجان! حتی اگر من بخواهم درس هم بخوانم بهعلت آنکه همه هوش و حواسم به جبهه است، مردود خواهم شد. محمدرضا لبیکگویان به ندای امام شهیدان، بهطور مخفیانه نام خود را در لیست اعزامین به جبهه می‌نویسد و شب قبل از اعزام در منزل عمویش می‌خوابد و اینچنین به جبهه‌های حق علیه باطل می‌پیوندند. آری! اگرچه شهید حیاتی در کارنامه تحصیلی خود بهعلت شرکت در جهاد و حماسه، از ادامه تحصیل و کسب نمره قبولی درمی‌ماند اما در دانشگاه عشق و شهادت با نمره عالی پذیرفته گردیده و از معلم حقیقی عشق، حضرت اباعبدالله (ع) در درس شهادت بهترین نمره را دریافت می‌دارد، در این باره نقل این خواب از خواهر شهید شنیدنی و قابل دقت است که می‌گوید: «شبی در عالم خواب محمدرضا را دیدم که در حسینیه‌ای که پر از برادران بسیجی عزادار سیدالشهدا (ع) در حال آب دادن به دیگران است، او با دیدن من گفت: برو در آن اتاق کارنامه مرا بگیر و من نیز رفتم و کارنامه ایشان را از چند نفر که در آن اتاق بودند گرفتم، نوشته‌های درون کارنامه برایم قابل خواندن نبود ولی برادر شهیدم با دیدن کارنامه بسیار خوشحال شد و درحالیکه بالا و پایین می‌پرید، گفت: نمره‌ام بالا شد. یعنی اینکه من نیز شهید خواهم گردید.» خواهر دیگر شهید نیز نقل می‌کند: «شبی در خواب برادر شهیدم را همراه چند تن دیگر مقابل خودم دیدم، از او سؤال کردم محمدرضا تو کجایی؟ چرا به ما سر نمی‌زنی؟ برادر شهیدم پاسخ داد من جایی هستم که تاکنون شما آن را در دنیا ندیده‌اید. و من باز سؤال کردم: آیا امام حسین (ع) را می‌بینی؟ و او پاسخ داد: بله، آقا امام حسین (ع) را نیز می‌بینم.» شهید حیاتی از بسیجیان فعال شهرستان ماهشهر بود بهطوریکه تا پاسی از شب به فعالیت‌های مختلفی در قالب بسیج می‌پرداخت. با آغاز جنگ تحمیلی رژیم بعثی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، با بی‌تابی عجیبی‌‌ که داشت و علیرغم مخالفت مادرش که او را عاشقانه دوست داشت، به جبهه‌های دفاع از کیان میهن اسلامی پیوست و تا سرحد شهادت بر اثر ترکش خمپاره در تاریخ بیستم اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۶۱ هجری شمسی در خرمشهر عارفانه به جوار خدای شهیدان عروج نمود. برگرفته از راسخون. 🔶 : شهيد محمد رضا حياتي در فرازي از وصيت نامه خود مي نويسد: اي مردم مسلمان پشت سر امام باشيد و گفته هاي ايشان را مو به مو اجرا كنيد كه سعادت شما و اسلام در اين است و اي ملت حزب الله با حضور يكپارچه خود به ضد انقلابيون ثابت كنيد كه قابليت اين را داريد كه فرزندان خود را در راه خدا بدهيد . برگرفته ازhttp://www.amirsarami.blogfa.com ❤️ : خرمشهر - 20/2/61 ✅ : نرم افزار روزنگار شهدا(کانون گفتگوی قرآنی) ¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸ ♥️اللهم_عجل_الولیک_الفرج♥️ ¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸ @zekrabab125 داستان و رمان )صلواتی ) @charkhfalak500 قران‌ومفاتیح‌ )صلواتی ) @charkhfalak110 مطالب پُرمغز )صلواتی ) @zekrabab نهج‌البلاغه برادرقران )صلواتی ) 🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴 🌞 مطالب صلواتی 🌞 کپی با صلوات 🌞 ✍برای دیدن گلچینی از تمام موضوعات وارد کانال شوید ❣ با مدیریت