eitaa logo
چشمان منتظر
367 دنبال‌کننده
14هزار عکس
8.1هزار ویدیو
127 فایل
ازافـتـــخـارات‌این‌نــــسل‌همیـن‌بـس‌کـه اســ✘ـرائیل‌قراره‌به‌دسـت‌مانــابودبـشه...!👊✌️🇮🇷 #لبیک_یا_خامنه_ای ارتباط با مدیر @admin_naein
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽ ✨🌸اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً🌸🍃 ══━━━━━━━❁❃❁━━━━━━━══ http://eitaa.com/chashmanmontazerkhadijeh ══━━━━━━━❁❃❁━━━━━━━══‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بالاترین تهدیدی که دوران غیبت امام زمان علیه السلام را طولانی‌تر می‌کند ❗️ مراقب تفرقه باشید ══━━━━━❁❃❁━━━━━══ http://eitaa.com/chashmanmontazerkhadijeh ══━━━━━❁❃❁━━━━━══‌
جشن‌هفته‌وحدت‌ به‌کلام‌دکتررفیعی باحضوردختران‌ومادران پنجشنبه‌۲۱مهرساعت۱۵:۳۰ خ شهرداری منتظر‌حضورسبزتان‌هستیم ══━━━━━━━❁❃❁━━━━━━━══ http://eitaa.com/chashmanmontazerkhadijeh ══━━━━━━━❁❃❁━━━━━━━══‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
《تاثیرات روانشناختی بد حجابی》 🔴 درخواست یه خانواده برای نصیحت به دخترشان برای حجاب ══━━━━❁❃❁━━━━══ http://eitaa.com/chashmanmontazerkhadijeh ══━━━━❁❃❁━━━━══‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه نفر آوردن حرفایی که دوست دارن بزنه، اما میگه آمریکا خیلی پَسته/وقتی مهمان برنامه تمام کاسه کوزه هاشونو میزنه بهم. مگه ایران چکار به امریکا داره، کوبا چکار داره، که آمریکا مکرر خودشو صاحب دنیا میدونه، هر جا را دوست داره تحریم میکنه... به هر روشنفکر باید بربخوره که آمریکا ولایت خودش را به همه دنیا میدونه... آمریکا از بس پَسته 🔴خودشونم اینو فهمیدن ══━━━━━━━❁❃❁━━━━━━━══ http://eitaa.com/chashmanmontazerkhadijeh ══━━━━━━━❁❃❁━━━━━━━══‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هک کانال صعودی بی بی سی فارسی توسط ارتش هکری سربازان مهدی (عج) ══━━━━━━━❁❃❁━━━━━━━══ http://eitaa.com/chashmanmontazerkhadijeh ══━━━━━━━❁❃❁━━━━━━━══‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️ رسانه تروریست یا تروریسم رسانه ای! 📍 در سه هفته اخیر 81 درصد از محتوای پیچ ایران اینترنشنال و 71 درصد از محتوای پیچ بی بی سی فارسی در اینستاگرام دعوت به آشوب بوده است. https://eitaa.com/roshana_ir https://rubika.ir/roshana_ir •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://rubika.ir/chashman_montazer1379_1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
7801299576.m4a
25.94M
🇮🇷 🔊صوت جلسه گفتگوی صوتی ۵۰ 🍃🌹🍃 🎙سخنران: استاد نوید کمالی - جانشین سازمان بسیج رسانه کشور ✅ موضوع: شناخت نسل z (نسل ۸۰ و ۹۰) فرصت ها و تهدیدها باتوجه به اغتشاشات اخیر ══━━━━━━❁❃❁━━━━━━══ http://eitaa.com/chashmanmontazerkhadijeh ══━━━━━━❁❃❁━━━━━━══‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مطمین باشید از شنیدن صوت 👆خیلی میتونید بهره ببرید.🌹🌹🌹🌹 بعداز گوش دادن برای دوستانی که دوستشون دارید حتماً بفرستید.🙏🙏🙏
اگر می‌خواهید بدانید چرا جمهوری اسلامی سقوط نمیکند، این عکس را خوب نگاه کنید! از اشک یتیم عرش خدا می‌لرزد... حالا اگر خون آن پدر، به ناحق ریخته باشد محال است این خون‌، ظالم را رسوا نکند... محال است این پرچم سه رنگ را عزیزتر نکند... http://eitaa.com/chashmanmontazerkhadijeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😱خبرانحلال 🤔این کلیپ هر چند به زبان طنز است اما روایت گر یک حقیقت است!!! 🔺ایران بدون جمهوری اسلامی 😬فکر کردن به آن هم وحشتناک است... http://eitaa.com/chashmanmontazerkhadijeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 من هم مقصرم... روایت میدانی (۱) روز چهارشنبه ٣٠ شهریور است، صبح زود است که راهی صدا و سیما می‌شوم، حراست ورودی کارت ملی می‌خواهد، تقدیم می‌کنم، بعد بررسی سیستمی، می‌گوید ساختمان معاونت سیما را بلد هستی؟ می‌گویم نه. آدرس می‌دهد و بعد می گوید: لطفا حقیقت را بگو! لحظه‌ای به فکر فرو می‌روم که یعنی چی که بوق ماشین عقبی بسمت جلو هلم می‌دهد. به استودیو ١١ میرسم، هماهنگی با مجری و ارکان دیگر برنامه انجام می‌شود و ٧:٣٠ روی آنتن. از همان اول فضای بحث متفاوت است و مجری محترم مشخص است که نمودارهای ذهنی‌اش بهم ریخته، اما همراهی می‌کند و جایگاه دفاع مقدس را در جامعه امروز و نحوه رجوع به آن را می‌گویم و ثقل بحث اینجاست که : "برای برداشتن گام‌های درست در آینده باید گذشته را به درستی شناخت وگرنه آینده مورد تهدیدهای ناشناخته قرار می‌گیرد" برنامه تمام می شود، راهی محل کار می‌شوم، به کارهای پیشرفت منطقه‌ای و... می‌پردازم، خبر شلوغی‌ها بالا گرفته است، عصر شده و به سرم می‌زند بروم کف میدان شاید بشود با این دهه هشتادی‌ها که می‌گویند آتش بیار معرکه شده‌اند صحبت کرد، تجربه ٨٨ تا ٩٨ هست، آنجایی که وقت می‌گذاشتیم قبل از شلوغ شدن و تاریکی بعضی‌ها رها می‌کردند و برمی‌گشتند! می روم خ.حجاب و به سمت کشاورز قدم می‌زنم، تیپ ضایع پیراهن دوجیب با شلوار کتان جلب توجه می‌کند و همان اول مقداری متلک چیزدار نصیبم می‌شود، همین اول می‌فهمم این‌ها کلماتشان هم متفاوت است. کشاورز را رد می‌کنم، به تقاطع وصال-ایتالیا می‌رسم، جمعیتی که شعار می‌دهند در حال بیشتر شدن هستند، سراغ یک گروه مشترک دختر و پسر می روم، به شانه یکی از پسرها می‌زنم، برمی‌گردد: - یا علی ریشو؟ - محمد هستم و دست دراز می کنم. - دست می دهد، ارسلان هستم. - کجا بسلامتی؟ - مأموری؟ اسلحه داری؟ دست‌بند؟ - نه هیچکدام. می‌خوام باهاتون بیام - ما داریم میریم انتقام بگیریم، به قیافت نمیاد - چرا اتفاقاً منم میخوام انتقام بگیرم - دختر بدون روسری با رنگ سبز فانتزی: بابا حاجی به قیافت نمیاد ما رو اسکل نکن - نه به جان مسیح علینژاد، منم دنبال انتقامم؟ -ععع ایول مسیح رو میشناشی؟ حالا دیگر همراهشان شده‌ام. من بینشان هستم. این اولین بار است که اینگونه بین دختر و پسرها هستم. - آره، می‌شناسم، ولی به من یکی دیگه گفته بیام برای انتقام؟ - کی؟ - - کیه؟ - از مسیح باحال‌تره؟ اصلاً مسیح فقط زر میزنه؟ - درست حرف بزن! مسیح خط قرمز ماست! - یکی‌شان سریع دارد در گوگل سرچ می‌کند و با دو تا فحش رکیک به مسئولان می‌گوید: قطعه لامصب ببینم حسین علم الهدی کیه؟ - گفتم که باحالتره!اصلا حسین ما آدم کشته و بدجوری انتقام گرفته! - دمش گرم از حکومتی‌ها زده؟ - آره از اون بالایی‌ها؟ - حاجی عکسش رو نداری؟ - محمد هستم - ما بگیم ممد؟ - بفرما ادامه دارد ... ══━━━━━━━❁❃❁━━━━━━━══ http://eitaa.com/chashmanmontazerkhadijeh ══━━━━━━━❁❃❁━━━━━━━══‌
🔴 من هم مقصرم... روایت میدانی (۲) - یه خانم می‌آید جلویم، گوشی بدست، از حسین که حکومتی زده بگو، میخوام با صدایت پادکست درست کنم برای مبارزه! - اینطوری نمیشه بیایید یه گوشه. می‌پیچیم تو یه فرعی کنار جوب می‌شینیم! به چشم ١٠ نفر میشن، خیلی مهربون و توی هم نشستن و هنوز ننشسته سیگارها تعارف می‌شود، به من هم تعارف می‌کنند، میگم تو ترکم، می‌خندن - ارسلان: بگو می‌خوایم بریم - شروع می‌کنم و خاطرات مبارزه و کشتن ساواکی‌ها در کرمان و... را برایشان می‌گویم، آرام آرام چهره‌ها متفاوت می‌شود، یکی‌شان بلند می‌شود و دوتا فحش خاردار می‌دهد و می‌رود. اما بقیه نشسته‌اند و من داغ‌تر حرف می‌زنم تا شهادت حسین علم الهدی زیر شنی‌های تانک. - یکی از دخترها شالش را سرش می‌کند، پسری دارد با ته سیگارش با زمین بازی می‌کند که ناگهان چند نفر دنبال چند زن و مرد هستن که مشخص است حرفه‌ای هستند هر دوطرف، با صدای این اتفاق همه حساس می‌شویم. - یکی از دنبال‌کننده‌ها که با لباس عملیات مشکی s313 هست تا ما را می‌بیند جلو می‌آید، چه غلطی می‌کنید اینجا؟ سرم را بلند می‌کنم : من مسئولشان هستم. - شما؟ - دوست شما! - پاشید متفرق شید بزن بزن شروع شده - دختر و پسرها و من بلند می‌شویم، یکی‌شان جلو می‌آید خیلی نزدیک، لباس s313 کنار من است، ممد آقا اینو رد کن بره وگرنه درگیر میشیم - دست برادر s313 را می‌گیرم، کنارش می‌کشم، حرف می‌زنم و میگم دنبال چی هستم! دنبال اینکه قبل شدت گرفتن درگیری‌ها و تاریکی ولو یک نفر شده را رد کنم برود خانه! - به من نگاه می‌کند: بخدا تازه از اربعین و موکب داری آمده‌ام، خسته و داغان، خدا خیرت بدهد، هر گلی زدی به سر خودت زدی... و میرود - برمی‌گردم، از جمعیت ١٠ نفره دختر و پسرها، ٧ نفر مانده‌اند. - می‌گویم: نمی‌خواید برید تظاهرات مگه؟ - با مدل مسیح بریم یا حسین؟ -انتخاب با خودتان؟ - سر دوراهی گیر افتاده‌اند! دخترها بیشتر تو فکر هستن - یه جمله میگم و خداحافظی می‌کنم: حسین قبل اینکه شما بیایید خودش رو براتون فدا کرده و جون داده اما مسیح اون طرف نشسته و من و شما رو انداخته به جون هم - یکی از پسرها: بس که این مسیح فلان فلانه... خداحافظی می‌کنم که بروم، سه نفرشان با من می‌آیند، نزدیک فسلطین هستیم، دیگر حریف سوال‌هایشان در مورد حسین علم الهدی نیستم، مسیر را می‌برم سمت کتابفروشی سر میدان فلسطین، سه جلد"سفر سرخ"می‌خرم، یکی برای دختر خانم، دوتا برای پسرها می گویم: این شما و این حسین ... - می‌زنیم بیرون، می‌خواهم جدا بشوم، دختر خانم جلو می‌آید: - اسمم فاطمه است، تو گروه مینا صدایم می‌کنند. - عکس فاطمه خودم را نشان می‌دهم که منم یک فاطمه دارم. - بغضش می‌ترکد، خوشبحال فاطمه که بابایی مثل تو دارد... می‌خواهد حرف بزند، نمی‌تواند. پسرها سرشان پایین است... - دیگر وقت گذشته و هوا دم تاریکی است، میگم چه می‌کنید؟ - هر سه می‌گویند برمی‌گردیم خانه حسین بخوانیم. اما فاطمه یا همان مینا حالش فرق می‌کند. شماره می‌خواهند، می‌دهم ... - خداحافظی می‌کنیم، حالا اول طالقانی بسمت ایرانشهر هستم، اشک‌هایم می‌ریزد که چقدر کم‌کاری کرده‌ام برای این دهه هشتادی‌ها، حرف فاطمه (مینا) مثل پتک در مغزم کوبش دارد ... یک جواب دارم فعلا: در کنار همه دشمنان و ... من هم مقصرم ... و یک جمع‌بندی: فردا زودتر بیایم شاید بتوانم بیشتر اثرگذار باشم ... روایت از محمد علیان ══━━━━━━━❁❃❁━━━━━━━══ http://eitaa.com/chashmanmontazerkhadijeh ══━━━━━━━❁❃❁━━━━━━━══‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚 من ، جان! دلخوشم به این سلام ها ... دلخوشم به امواج گرم پاسختان ... دلخوشم به عطر نگاهتان ... دلخوشم به زلال یادتان ... دلخوشم به بودنتان ، به داشتنتان ... دلخوشم که پدرم هستید ... که فرزندتان هستم ... ... من چقدر با شما دلخوشم !!!😊 http://eitaa.com/chashmanmontazerkhadijeh