eitaa logo
چاشت امروز با حافظ ـــ☘️❤️🦋❤️☘️ــ
110 دنبال‌کننده
800 عکس
3 ویدیو
0 فایل
درود دوستان هر روزنامه را با چاشت زیبا و غزلی ناب از لسان الغیب رند همیشه چاره ساز حافظ آغاز کنیم .
مشاهده در ایتا
دانلود
چاشت امروز با حافظ ـــ☘️❤️🦋❤️☘️ــ آن کیست کز روی کرم با ما وفاداری کند بر جای بدکاری چو من یک دم نکوکاری کند اول به بانگ نای و نی آرد به دل پیغام وی وان گه به یک پیمانه می با من وفاداری کند دلبر که جان فرسود از او کام دلم نگشود از او نومید نتوان بود از او باشد که دلداری کند گفتم گره نگشوده ام زان طره تا من بوده ام گفتا منش فرموده ام تا با تو طراری کند پشمینه پوش تندخو از عشق نشنیده است بو از مستیش رمزی بگو تا ترک هشیاری کند چون من گدای بی نشان مشکل بود یاری چنان سلطان کجا عیش نهان با رند بازاری کند زان طره پرپیچ و خم سهل است اگر بینم ستم از بند و زنجیرش چه غم هر کس که عیاری کند شد لشکر غم بی عدد از بخت می خواهم مدد تا فخر دین عبدالصمد باشد که غمخواری کند با چشم پرنیرنگ او حافظ مکن آهنگ او کان طره شبرنگ او بسیار طراری کند درود بر شما دوستان نازنین و همراهان بزرگوارم صبحگاه پنجشنبه زمستانی تان پرنیان پوش بلورهای برف «بی بی جان » می گفت می دونی فرق صبر و تحمل چیه؟ تحمل یعنی مشکلم رو حمل کنم و هیچ امیدی به درست شدن نداشته باشم اما صبر یعنی امید داشته باشم که بوی بهبود ز اوضاع جهان می شنوم .
چاشت امروز با حافظ ـــ☘️❤️🦋❤️☘️ــ صوفی بیا که آینه صافیست جام را تا بنگری صفای می لعل فام را راز درون پرده ز رندان مست پرس کاین حال نیست زاهد عالی مقام را عنقا شکار کس نشود دام بازچین کان جا همیشه باد به دست است دام را در بزم دور یک دو قدح درکش و برو یعنی طمع مدار وصال دوام را ای دل شباب رفت و نچیدی گلی ز عیش پیرانه سر مکن هنری ننگ و نام را در عیش نقد کوش که چون آبخور نماند آدم بهشت روضه دارالسلام را ما را بر آستان تو بس حق خدمت است ای خواجه بازبین به ترحم غلام را حافظ مرید جام می است ای صبا برو وز بنده بندگی برسان شیخ جام را درودهای بی شمارم پیشکش و تقدیم شما نیک منشان پگاه سرد آدینه ۱۱ اسفندماهتان گرم و شورافزا و شیرین نوش؛ از مهربانی ، دوستی و محبت «بی بی جان » معتقد بود و همیشه یاداوریمون می کرد که؛ یادتون باشه حال خوب با نداشتن درد شروع نمیشه ها، بلکه با پذیرش دردها و تبدیل نکردن شان به رنج، شروع میشه. مراقب باش دردهای زندگیت به رنج تبدیل نشه. بهترین های جهان آفرینش را برایتان آرزومندم.
چاشت امروز با حافظ ـــ☘️❤️🦋❤️☘️ــ ای غایب از نظر به خدا می سپارمت جانم بسوختی و به دل دوست دارمت تا دامن کفن نکشم زیر پای خاک باور مکن که دست ز دامن بدارمت محراب ابرویت بنما تا سحرگهی دست دعا برآرم و در گردن آرمت گر بایدم شدن سوی هاروت بابلی صد گونه جادویی بکنم تا بیارمت خواهم که پیش میرمت ای بی وفا طبیب بیمار بازپرس که در انتظارمت صد جوی آب بسته ام از دیده بر کنار بر بوی تخم مهر که در دل بکارمت خونم بریخت و از غم عشقم خلاص داد منت پذیر غمزه خنجر گذارمت می گریم و مرادم از این سیل اشکبار تخم محبت است که در دل بکارمت بارم ده از کرم سوی خود تا به سوز دل در پای دم به دم گهر از دیده بارمت حافظ شراب و شاهد و رندی نه وضع توست فی الجمله می کنی و فرو می گذارمت درودهای بیکران تقدیمتان پگاه سرد شنبه زمستانی تان گرم از شکوفه های آتش؛ ۱۲ اسفندماه شادبخت باشید. «بی بی جان » سفارش می کرد که؛ یادتون باشه؛ گاهی ...!! فراموش می ڪنیم نیازمند یڪدیگریم گاهی....! یادمان میره از بودن یڪدیگرشادیم وگاهی.. !!! حواسماڹ نیست ڪسی جایی چشم انتظارماست، سپاسگزارم که مهرافروز دل و جانید.
چاشت امروز با حافظ ـــ☘️❤️🦋❤️☘️ــ بگرفت کار حسنت چون عشق من کمالی خوش باش زان که نبود این هر دو را زوالی در وهم می نگنجد کاندر تصور عقل آید به هیچ معنی زین خوبتر مثالی شد حظ عمر حاصل گر زان که با تو ما را هرگز به عمر روزی روزی شود وصالی آن دم که با تو باشم یک سال هست روزی وان دم که بی تو باشم یک لحظه هست سالی چون من خیال رویت جانا به خواب بینم کز خواب می نبیند چشمم بجز خیالی رحم آر بر دل من کز مهر روی خوبت شد شخص ناتوانم باریک چون هلالی حافظ مکن شکایت گر وصل دوست خواهی زین بیشتر بباید بر هجرت احتمالی درود بر دوستان نازنین و نیک سرشتم که مهرتان تاریخ انقضا ندارد و محبتتان همیشگی‌ست صبحگاه دوشنبه ۱۴ اسفند همایون و خجسته باشد «بی بی جان » می گفت و یاداوریمون می کرد که؛ یادتون باشه معجزه زندگی دیگران باشید بیقرار باشید برای شادی ساختن در زندگی آدما دست‌های خدا باشید ، برای برآوردن رویای انسان دیگری خنثی نباشید بی‌تفاوت نباشید اگر دیدید کسی گره‌ای داره و تو راهش را می‌دونی سکوت نکن انسانیت یعنی همین ایام بکامتان مهربان
چاشت امروز با حافظ ـــ☘️❤️🦋❤️☘️ــ دوش می آمد و رخساره برافروخته بود تا کجا باز دل غمزده ای سوخته بود رسم عاشق کشی و شیوه شهرآشوبی جامه ای بود که بر قامت او دوخته بود جان عشاق سپند رخ خود می دانست و آتش چهره بدین کار برافروخته بود گر چه می گفت که زارت بکشم می دیدم که نهانش نظری با من دلسوخته بود کفر زلفش ره دین می زد و آن سنگین دل در پی اش مشعلی از چهره برافروخته بود دل بسی خون به کف آورد ولی دیده بریخت الله الله که تلف کرد و که اندوخته بود یار مفروش به دنیا که بسی سود نکرد آن که یوسف به زر ناسره بفروخته بود گفت و خوش گفت برو خرقه بسوزان حافظ یا رب این قلب شناسی ز که آموخته بود درودهای بی پایانم تقدیم شما بهارورزان گل‌کده ی خوبی‌ها سه شنبه تان سرشار از آرامش و زیبایی و فرخندگی، « بی بی جان » نقل می کرد که؛ عاشق بشید ولی معتاد نه! عادت نکنید که هر روز دوست داشتن‌تون را برای هر که از راه رسید، مصرف کنید. دوستت دارم های‌تون رو پس‌انداز کنید برای اهلش، مراقب باشید که معتادِ هر دوست داشتنی نشید! عشقتون پایدار روز و روزگار تون بر مدار عشق
چاشت امروز با حافظ ـــ☘️❤️🦋❤️☘️ــ غم زمانه که هیچش کران نمی بینم دواش جز می چون ارغوان نمی بینم به ترک خدمت پیر مغان نخواهم گفت چرا که مصلحت خود در آن نمی بینم ز آفتاب قدح ارتفاع عیش بگیر چرا که طالع وقت آن چنان نمی بینم نشان اهل خدا عاشقیست با خود دار که در مشایخ شهر این نشان نمی بینم بدین دو دیده حیران من هزار افسوس که با دو آینه رویش عیان نمی بینم قد تو تا بشد از جویبار دیده من به جای سرو جز آب روان نمی بینم در این خمار کسم جرعه ای نمی بخشد ببین که اهل دلی در میان نمی بینم نشان موی میانش که دل در او بستم ز من مپرس که خود در میان نمی بینم من و سفینه حافظ که جز در این دریا بضاعت سخن درفشان نمی بینم درودهای بهارینه پیشکش شمادوستان نازنینم پگاه چهارشنبه دلنوش چشمه سار مهر و محبت؛ «بی بی جان» می گفت؛ چقدر خوبه مثل دریا پر از نشانی باشی و بی خبر از راهی چقدر خوبه مثل یه برگ پر از زندگی بخشیدن باشی و بی ادعا چقدر خوبه مثل یه اسب پر از نجابت باشی، اما بی چشمداشت چقدر خوبه مثل خاک بخشنده و مثل ابر پر برکت باشی اما بی توقع چقدر راه های خوب برای بودن هست !!! همواره ماه باشید
چاشت امروز با حافظ ـــ☘️❤️🦋❤️☘️ــ اگر چه باده فرح بخش و باد گل بیز است به بانگ چنگ مخور می که محتسب تیز است صراحی ای و حریفی گرت به چنگ افتد به عقل نوش که ایام فتنه انگیز است در آستین مرقع پیاله پنهان کن که همچو چشم صراحی زمانه خون ریز است به آب دیده بشوییم خرقه ها از می که موسم ورع و روزگار پرهیز است مجوی عیش خوش از دور باژگون سپهر که صاف این سر خم جمله دردی آمیز است سپهر برشده پرویزنیست خون افشان که ریزه اش سر کسری و تاج پرویز است عراق و فارس گرفتی به شعر خوش حافظ بیا که نوبت بغداد و وقت تبریز است درودهای بهاری ام پیشکش دوستان نازنینم پگاه پنجشنبه تان دلچسب و گوارا روزی ناب و پربار را برایتان آرزومندم «بی بی جان » برامون نقل می کرد و می گفت که؛ برای لذت بردن از زندگی هیچ وقت دیر نیست ، نگو من بزرگ شدم سنم بالای پنجاهه برای من زشته ، شادی کن ، ورزش کن و شاد باش ، مشکلات این دنیا تمام شدنی و حل شدنی نیست ... همواره ماه باشید و گلخنده هایتان شکوفا به عشق و نیکبختی باد...
چاشت امروز با حافظ ـــ☘️❤️🦋❤️☘️ــ چراغ روی تو را شمع گشت پروانه مرا ز حال تو با حال خویش پروا نه خرد که قید مجانین عشق می فرمود به بوی سنبل زلف تو گشت دیوانه به بوی زلف تو گر جان به باد رفت چه شد هزار جان گرامی فدای جانانه من رمیده ز غیرت ز پا فتادم دوش نگار خویش چو دیدم به دست بیگانه چه نقشه ها که برانگیختیم و سود نداشت فسون ما بر او گشته است افسانه بر آتش رخ زیبای او به جای سپند به غیر خال سیاهش که دید به دانه به مژده جان به صبا داد شمع در نفسی ز شمع روی تواش چون رسید پروانه مرا به دور لب دوست هست پیمانی که بر زبان نبرم جز حدیث پیمانه حدیث مدرسه و خانقه مگوی که باز فتاد در سر حافظ هوای میخانه درودهای تابنده تر از آفتاب تقدیم به شما بزرگواران گرانمایه و نیک اندیش پگاه آدینه بهاری تان بشادکامی «بی بی جان » می گفت؛ تو که میدونی باید در سختی ها مقاوم باشی، چرا ناامید میشی؟ تو که میدونی روزهای سخت نمی مونه چرا باز هم نگران و نا آرامی؟ تو که بهتر از من میدونی، پس چرا باز هم؟ میدونم که میدونی، ولی و اما و اگر نداره! آرام و استوار به مسیرت ادامه بده ذهن زیبات، زندگی را زیبا میکنه؛
چاشت امروز با حافظ ـــ☘️❤️🦋❤️☘️ــ مژده وصل تو کو کز سر جان برخیزم طایر قدسم و از دام جهان برخیزم به ولای تو که گر بنده خویشم خوانی از سر خواجگی کون و مکان برخیزم یا رب از ابر هدایت برسان بارانی پیشتر زان که چو گردی ز میان برخیزم بر سر تربت من با می و مطرب بنشین تا به بویت ز لحد رقص کنان برخیزم خیز و بالا بنما ای بت شیرین حرکات کز سر جان و جهان دست فشان برخیزم گر چه پیرم تو شبی تنگ در آغوشم کش تا سحرگه ز کنار تو جوان برخیزم روز مرگم نفسی مهلت دیدار بده تا چو حافظ ز سر جان و جهان برخیزم درودهایم شاخه گلی ست که از مهر و عشق که در پگاه بهاری شنبه ۱۹ اسفند به شما فرزانه گرانمهر پیشکش می‌کنم. « بی بی جان » یادش بخیر همیشه می گفت و تکرار هم می کرد که ؛ آن روزِ خوب، که منتظرش بودی همین امروزه، کِیفش رو نکنی، حَظّش رو نبری، میره ها !!!!! فراموش نکنی ننه جون که گاهی وقتا روزهایِ خوب نمیاند ، می روند! قدر بودن ها و داشته هامون رو بدونیم. روزتون به زیبایی دلتون🌷❤️🌷
چاشت امروز با حافظ ـــ☘️❤️🦋❤️☘️ــ که برد به نزد شاهان ز من گدا پیامی که به کوی می فروشان دو هزار جم به جامی شده ام خراب و بدنام و هنوز امیدوارم که به همت عزیزان برسم به نیک نامی تو که کیمیافروشی نظری به قلب ما کن که بضاعتی نداریم و فکنده ایم دامی عجب از وفای جانان که عنایتی نفرمود نه به نامه ای پیامی نه به خامه ای سلامی اگر این شراب خام است اگر آن حریف پخته به هزار بار بهتر ز هزار پخته خامی ز رهم میفکن ای شیخ به دانه های تسبیح که چو مرغ زیرک افتد نفتد به هیچ دامی سر خدمت تو دارم بخرم به لطف و مفروش که چو بنده کمتر افتد به مبارکی غلامی به کجا برم شکایت به که گویم این حکایت که لبت حیات ما بود و نداشتی دوامی بگشای تیر مژگان و بریز خون حافظ که چنان کشنده ای را نکند کس انتقامی درود بر شما نورافروزان و سرور آیینان هفت شهر عشق یکشنبه ۲۰ اسفند ماهتان مهرنواز خنکای نسیم بهاری. «بی بی جان » میگفت؛ چـقدر زیـباســت کسی را" دوست" بداریم نـه از رویِ نیاز نـه از رویِ اجبار و نه از رویِ تنهایی ، فقـط برای اینکه. ارزشِ دوسـت داشـتن داره، دوستتان دارم و برای شما که بهترینید آرزومند بهترین ها هستم 🌷🙏❤️🙏🌷
چاشت امروز با حافظ ـــ☘️❤️🦋❤️☘️ــ بارها گفته ام و بار دگر می گویم که من دلشده این ره نه به خود می پویم در پس آینه طوطی صفتم داشته اند آن چه استاد ازل گفت بگو می گویم من اگر خارم و گر گل چمن آرایی هست که از آن دست که او می کشدم می رویم دوستان عیب من بی دل حیران مکنید گوهری دارم و صاحب نظری می جویم گر چه با دلق ملمع می گلگون عیب است مکنم عیب کز او رنگ ریا می شویم خنده و گریه عشاق ز جایی دگر است می سرایم به شب و وقت سحر می مویم حافظم گفت که خاک در میخانه مبوی گو مکن عیب که من مشک ختن می بویم درود بر شما نوشندگان چشمه سار مهر دوشنبه بهاری تان نیوشای نیکی و فرخندگی؛ ساز بهاریتان دلکوک شادی و آرامش و نیکبختی؛ «بی بی جان » نقل می کرد برامون که؛ باور کن هیچ چیزی در این دنیا ارزش غصه خوردن نداره؛ در قلب خودت باور داشته باش که اتفاقات خوبی در انتظارت هستند؛ خدا هست، زندگیت رو بخاطر هیچ چیز و هیچ کسی تلخ نکن به خاطر خدا آروم باش و زندگی کن مشکلات الانت رو فراموش کن غصه خوردن رو بگذار برای بعد! الان فقط شاد باش و فقط زندگی کن پایندگی و پویندگی تان جاوید باد...
چاشت امروز با حافظ ـــ☘️❤️🦋❤️☘️ــ تو همچو صبحی و من شمع خلوت سحرم تبسمی کن و جان بین که چون همی سپرم چنین که در دل من داغ زلف سرکش توست بنفشه زار شود تربتم چو درگذرم بر آستان مرادت گشاده ام در چشم که یک نظر فکنی خود فکندی از نظرم چه شکر گویمت ای خیل غم عفاک الله که روز بی کسی آخر نمی روی ز سرم غلام مردم چشمم که با سیاه دلی هزار قطره ببارد چو درد دل شمرم به هر نظر بت ما جلوه می کند لیکن کس این کرشمه نبیند که من همی نگرم به خاک حافظ اگر یار بگذرد چون باد ز شوق در دل آن تنگنا کفن بدرم درودهایم رنگین کمانی ام تقدیم و پیشکش حضور بهارینه تان پگاه سه شنبه ۲۲ اسفند تان را چه سان آرزو نمایم که درخور بلندای همت و مرام و بزرگ منشی تان باشد. « بی بی جان » می گفت» یادتون باشه که ؛ امروز هر چقدر بخندی و هر چقدر عاشق باشی از محبت دنیا کم نمیشه پس بخند و عاشق باش امروز هر چقدر دلها را شاد کنی، کسی به تو خرده نمی‌گیره پس شادی بخش باش . امروز هر چقدر نفس بکشی، جهان با مشکل کمبود اکسیژن رو به رو نمیشه. پس از اعماق وجودت نفس بکش. و هر چه و هر چقدر که میخواهی آرزو کن.