eitaa logo
چاشت امروز با حافظ ـــ☘️❤️🦋❤️☘️ــ
110 دنبال‌کننده
801 عکس
3 ویدیو
0 فایل
درود دوستان هر روزنامه را با چاشت زیبا و غزلی ناب از لسان الغیب رند همیشه چاره ساز حافظ آغاز کنیم .
مشاهده در ایتا
دانلود
چاشت امروز با حافظ ـــ☘️❤️🦋❤️☘️ــ ای همه شکل تو مطبوع و همه جای تو خوش دلم از عشوه شیرین شکرخای تو خوش همچو گلبرگ طری هست وجود تو لطیف همچو سرو چمن خلد سراپای تو خوش شیوه و ناز تو شیرین خط و خال تو ملیح چشم و ابروی تو زیبا قد و بالای تو خوش هم گلستان خیالم ز تو پرنقش و نگار هم مشام دلم از زلف سمن سای تو خوش در ره عشق که از سیل بلا نیست گذار کرده ام خاطر خود را به تمنای تو خوش شکر چشم تو چه گویم که بدان بیماری می کند درد مرا از رخ زیبای تو خوش در بیابان طلب گر چه ز هر سو خطریست می رود حافظ بی دل به تولای تو خوش درودهای برآمده از دل و جانم پیشکش شما که سرآمد خوبان جهانید پگاه بهمنی هایتان آراسته به برگ برگ خاطرات ناب و شیرین « بی بی جان » برامون نقل می کرد که؛ هروقت خواستی در حق کسی دعا کنی بگو دعا میکنم ؛ همون جایی باشی که فکرت هست ، اینکه خودت یه جایی باشی و دل و فکرت هزار جا جان فرساست، کاهنده و سخته. آرزو میکنم همون جایی باشین که دلتون اونجاست. خدایا چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی و ما رستگار خیر ببینی و کامتون شیرین از ایام و روزگار
چاشت امروز با حافظ ـــ☘️❤️🦋❤️☘️ــ دوش آگهی ز یار سفرکرده داد باد من نیز دل به باد دهم هر چه باد باد کارم بدان رسید که همراز خود کنم هر شام برق لامع و هر بامداد باد در چین طره تو دل بی حفاظ من هرگز نگفت مسکن مالوف یاد باد امروز قدر پند عزیزان شناختم یا رب روان ناصح ما از تو شاد باد خون شد دلم به یاد تو هر گه که در چمن بند قبای غنچه گل می گشاد باد از دست رفته بود وجود ضعیف من صبحم به بوی وصل تو جان بازداد باد حافظ نهاد نیک تو کامت برآورد جان ها فدای مردم نیکونهاد باد درودها نثارتان فرزانگان و فرهیخته گان پگاه دوشنبه واپسین روزهای بهمنی تان جان‌کوک نغمه های آرامش افزای شادمانی؛ اقلیم لبخندتان نم خورده و عطرناک کاهگل و باران « بی بی جان» می گفت که خوشبختی مکان و شرایط نیست احساسیه که باید اون رو بلد باشی شبیهِ غم شادی خشم و تمامِ احساس هایِ دیگه برایِ غمگین نباشی باید بخواهی که غمگین نباشی و برای خوشبخت بودن هم باید بخواهی که خوشبخت باشی گاهی قدم بزن ، کتاب بخون و موسیقیِ مورد علاقه ات رو گوش کن . خوشبختی اتفاقی نیست که بیفته، یک حسِ نابِ درونیه، باید اون رو ایجاد کرد. به امید خوشبختی
چاشت امروز با حافظ ـــ☘️❤️🦋❤️☘️ــ مژده ای دل که دگر باد صبا بازآمد هدهد خوش خبر از طرف سبا بازآمد برکش ای مرغ سحر نغمه داوودی باز که سلیمان گل از باد هوا بازآمد عارفی کو که کند فهم زبان سوسن تا بپرسد که چرا رفت و چرا بازآمد مردمی کرد و کرم لطف خداداد به من کان بت ماه رخ از راه وفا بازآمد لاله بوی می نوشین بشنید از دم صبح داغ دل بود به امید دوا بازآمد چشم من در ره این قافله راه بماند تا به گوش دلم آواز درا بازآمد گر چه حافظ در رنجش زد و پیمان بشکست لطف او بین که به لطف از در ما بازآمد درود بر شمابزرگمنشان نیک اندیش و دریا دلان مهر پرور صبح هنگام سه شنبه و آخرین روز بهمن تان لبالب شور و نشاط و شادمانی. جونم از «بی بی جان » بگه براتون که می گفت؛ اون چه را که دوست داری دیگرون برات انجام بدن، خودت برا خودت انجام بده، اگه از گل خوشت میآد برا خودت گل بخر، به موسیقی ملایم گوش بده، شمع روشن کن، عطر مورد علاقه ی خودت رو بخر و هر روز از اون استفاده کن. خلاصه برا خودت مهم شو. خودت به خودت‌اهمیت بده. تا دیگرون برات اهمیت و شخصیت قایل بشن. سپاسگزار مهرنگری ها و مهرنگاری هایتان بوده و هستم.
چاشت امروز با حافظ ـــ☘️❤️🦋❤️☘️ــ غم زمانه که هیچش کران نمی بینم دواش جز می چون ارغوان نمی بینم به ترک خدمت پیر مغان نخواهم گفت چرا که مصلحت خود در آن نمی بینم ز آفتاب قدح ارتفاع عیش بگیر چرا که طالع وقت آن چنان نمی بینم نشان اهل خدا عاشقیست با خود دار که در مشایخ شهر این نشان نمی بینم بدین دو دیده حیران من هزار افسوس که با دو آینه رویش عیان نمی بینم قد تو تا بشد از جویبار دیده من به جای سرو جز آب روان نمی بینم در این خمار کسم جرعه ای نمی بخشد ببین که اهل دلی در میان نمی بینم نشان موی میانش که دل در او بستم ز من مپرس که خود در میان نمی بینم من و سفینه حافظ که جز در این دریا بضاعت سخن درفشان نمی بینم درود و مهر دوستان گرامی پگاه اولین روز اسفند ماه مهرافشان و شوق انگیز و دلچسب آفتاب نگاهتان همواره تابنده به شادمانی و فروزنده به مهر و کامرانی باد. «بی بی جان » می گفت؛ حل کن تمام مشکلات رو در فنجان روزگار قند عشق رو در دلت آب کن، تا شیرین ترین لحظات رو نوش جان کنی ‌امروز هم لبخندِ خورشید، سهم من و توست. دلت که گرم شد، در فنجان چای عزیزانت لبخند بریز و بگو صبحتون پراز عشق و مهربانی
چاشت امروز با حافظ ـــ☘️❤️🦋❤️☘️ــ سحرم دولت بیدار به بالین آمد گفت برخیز که آن خسرو شیرین آمد قدحی درکش و سرخوش به تماشا بخرام تا ببینی که نگارت به چه آیین آمد مژدگانی بده ای خلوتی نافه گشای که ز صحرای ختن آهوی مشکین آمد گریه آبی به رخ سوختگان بازآورد ناله فریادرس عاشق مسکین آمد مرغ دل باز هوادار کمان ابرویست ای کبوتر نگران باش که شاهین آمد ساقیا می بده و غم مخور از دشمن و دوست که به کام دل ما آن بشد و این آمد رسم بدعهدی ایام چو دید ابر بهار گریه اش بر سمن و سنبل و نسرین آمد چون صبا گفته حافظ بشنید از بلبل عنبرافشان به تماشای ریاحین آمد درودهای برآمده از دل و جانم پیشکش به شما که سرآمد خوبان جهانید پنجشنبه اسفندماهی تان پر شور و شیدایی « بی بی جان » نقل می کرد که؛ مثلث شادمانی انسان سه چیز انسان رو شاد می‌کنه اولی ، دوستای خوب و مهربون مثل شما دومی ، طبیعته به‌خصوص گل‌ها و گیاهان سومی ، مورد نیز، خندیدنه فکرش رو بکن ، هر سه مجانی هستند دلتـون غـرق عـشـق و محـبـت زندگیتون مملواز آرامش و به پاس گنجینه ی همراهی تان سپاسهایم را بپذیرید.
چاشت امروز با حافظ ـــ☘️❤️🦋❤️☘️ــ دست از طلب ندارم تا کام من برآید یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید بگشای تربتم را بعد از وفات و بنگر کز آتش درونم دود از کفن برآید بنمای رخ که خلقی واله شوند و حیران بگشای لب که فریاد از مرد و زن برآید جان بر لب است و حسرت در دل که از لبانش نگرفته هیچ کامی جان از بدن برآید از حسرت دهانش آمد به تنگ جانم خود کام تنگدستان کی زان دهن برآید گویند ذکر خیرش در خیل عشقبازان هر جا که نام حافظ در انجمن برآید درودهای فراوان بر شما همراهان بزرگوار و گرانسنگم صبح هنگام آدینه تان نوشین و شیرین. «بی بی جان » نقل می کرد که؛ غصه زیاده ولی ،خوردنی نیست غصه ها رو نباید خورد باید دورش ریخت باید با تمامِ بی توجهیِ ، کلافه شان کرد شاید از رو رفتند، به قولِ بزرگترا؛ قحطی که نیست نه جان همیشه چیزایِ بهتری برایِ خوردن پیدا میشه چرا هوا نخوریم؟ چرا شاد نباشیم؟ وقتی قراره با غصه خوردن، هر روز پیرتر بشیم وقتی قراره چیزی درست نسه پس بیخیالِ غصه ها شال و کلاه کن خیابونا منتظرند، بزن بیرون از خونه کامروا و دولتمند و همواره پیروزبخت باشید سپاس از شما که غم جهان را کاسته اید،
چاشت امروز با حافظ ـــ☘️❤️🦋❤️☘️ــ معاشران ز حریف شبانه یاد آرید حقوق بندگی مخلصانه یاد آرید به وقت سرخوشی از آه و ناله عشاق به صوت و نغمه چنگ و چغانه یاد آرید چو لطف باده کند جلوه در رخ ساقی ز عاشقان به سرود و ترانه یاد آرید چو در میان مراد آورید دست امید ز عهد صحبت ما در میانه یاد آرید سمند دولت اگر چند سرکشیده رود ز همرهان به سر تازیانه یاد آرید نمی خورید زمانی غم وفاداران ز بی وفایی دور زمانه یاد آرید به وجه مرحمت ای ساکنان صدر جلال ز روی حافظ و این آستانه یاد آرید درود بر شما دوستان نیک سرشت و فرهیخته ام پگاه شنبه اسفند ماه خجسته و همایون، جام بلورین روزتان لبالب از عشق و مهر و سرزندگی «بی بی جان» نقل می کرد که؛ دیدین بعضیا به هر چی دست میزنن طلا میشه ؟! و هر کاری میکنن توش موفق میشن و هر مشکلی براشون پیش بیاد خود به خود مشکلاتشون حل میشه و همیشه در آرامش و آسایش زندگی میکنن و شما به این آدما میگین آدمای خوش شانس! نه ننه جون چیزی به نام شانس وجود نداره اونا دقیقا همون کسایی هستن که تنها امیدشون فقط خداست نه بنده های خدا فقط خدا الهی به امید و عمرتون و سفره تون پر خیر و برکت
چاشت امروز با حافظ ـــ☘️❤️🦋❤️☘️ــ به جان پیر خرابات و حق صحبت او که نیست در سر من جز هوای خدمت او بهشت اگر چه نه جای گناهکاران است بیار باده که مستظهرم به همت او چراغ صاعقه آن سحاب روشن باد که زد به خرمن ما آتش محبت او بر آستانه میخانه گر سری بینی مزن به پای که معلوم نیست نیت او بیا که دوش به مستی سروش عالم غیب نوید داد که عام است فیض رحمت او مکن به چشم حقارت نگاه در من مست که نیست معصیت و زهد بی مشیت او نمی کند دل من میل زهد و توبه ولی به نام خواجه بکوشیم و فر دولت او مدام خرقه حافظ به باده در گرو است مگر ز خاک خرابات بود فطرت او درودهای بی‌شمارم پیشکش شما که همواره نازنین و مهربانید. طلوع نیزه های طلایی خورشید یکشنبه تان خجسته. « بی بی جان » موعظمون می کرد و می گفت ؛ اگه میخوای به آرامش برسی؛ هیچ وقت و هیچ کس رو برای چیزی که هست و کاری که می کنه سرزنش نکن. اگر آستانه ی تحملت رو بالا ببری و بپذیری آدما متفاوتند و قرار نیست همه بابِ سلیقه ی تو باشن. و بپذیری رفتار دیگرون ، تا وقتی به روان و آرامشِ تو آسیبی نمی زنه ، به خودشان مربوطه شما در آرامش مطلق خواهی بود عمر و عزتتون زیاد
چاشت امروز با حافظ ـــ☘️❤️🦋❤️☘️ــ کلک مشکین تو روزی که ز ما یاد کند ببرد اجر دو صد بنده که آزاد کند قاصد منزل سلمی که سلامت بادش چه شود گر به سلامی دل ما شاد کند امتحان کن که بسی گنج مرادت بدهند گر خرابی چو مرا لطف تو آباد کند یا رب اندر دل آن خسرو شیرین انداز که به رحمت گذری بر سر فرهاد کند شاه را به بود از طاعت صدساله و زهد قدر یک ساعته عمری که در او داد کند حالیا عشوه ناز تو ز بنیادم برد تا دگرباره حکیمانه چه بنیاد کند گوهر پاک تو از مدحت ما مستغنیست فکر مشاطه چه با حسن خداداد کند ره نبردیم به مقصود خود اندر شیراز خرم آن روز که حافظ ره بغداد کند درود شورآفرینان و سرورآفرینان والااندیش! پگاه دوشنبه اسفند ماه پر نقش از شعر و شادی و آرامش؛ « بی بی جان» می گفت؛ یادتون باشه که؛ سن و سال یه عدد نیست عشق هم با عدد بیگانه ست. عشق رو در وجودت شعله ورکن آتیش باش. زبانه بکش بسوزون هرآنچه رو که ازغم واندوه سخن بمیان میاره آنوقت خواهی دید که گرمای وجودت ، عالمی رو باعشق آشنا خواهدکرد. عاشق باش و مروّج عشق و شیدایی باش الهی که بهترین های پروردگار پیشکش بزرگمنشی هایتان، الهی خیر ببینید
چاشت امروز با حافظ ـــ☘️❤️🦋❤️☘️ــ زاهد خلوت نشین دوش به میخانه شد از سر پیمان برفت با سر پیمانه شد صوفی مجلس که دی جام و قدح می شکست باز به یک جرعه می عاقل و فرزانه شد شاهد عهد شباب آمده بودش به خواب باز به پیرانه سر عاشق و دیوانه شد مغبچه ای می گذشت راه زن دین و دل در پی آن آشنا از همه بیگانه شد آتش رخسار گل خرمن بلبل بسوخت چهره خندان شمع آفت پروانه شد گریه شام و سحر شکر که ضایع نگشت قطره باران ما گوهر یک دانه شد نرگس ساقی بخواند آیت افسونگری حلقه اوراد ما مجلس افسانه شد منزل حافظ کنون بارگه پادشاست دل بر دلدار رفت جان بر جانانه شد درودهای فراوان بر شما عزیزان مهرآیین و گل‌گویان سبزه آذین امیدا که آفتاب سه شنبه تان سنبل‌ افشان و لاله‌ افروز هرروزتان باشد. « بی بی جان» نقل می کرد که؛ آیا تا الان دقت کردی که خوبی های ما رو فقط کسانی می بینند که خودشان خوبند؟! میدانی برا چی؟ چون آدمیزاد هرچه در ذات خودش باشه در دیگرون زودتر پیدا میکنه الهی که خیر ببینید و ساز دلتون کوک خوشبختی بنوازه جان و جهان را به مهر خوبی‌های تون جاودانه کنید.
چاشت امروز با حافظ ـــ☘️❤️🦋❤️☘️ــ اگر روم ز پی اش فتنه ها برانگیزد ور از طلب بنشینم به کینه برخیزد و گر به رهگذری یک دم از وفاداری چو گرد در پی اش افتم چو باد بگریزد و گر کنم طلب نیم بوسه صد افسوس ز حقه دهنش چون شکر فروریزد من آن فریب که در نرگس تو می بینم بس آب روی که با خاک ره برآمیزد فراز و شیب بیابان عشق دام بلاست کجاست شیردلی کز بلا نپرهیزد تو عمر خواه و صبوری که چرخ شعبده باز هزار بازی از این طرفه تر برانگیزد بر آستانه تسلیم سر بنه حافظ که گر ستیزه کنی روزگار بستیزد درودهای فراوانم پیشکش آستان بالابلند مهرآرایتان که به غایت نازنینید. پگاه سرد چهارشنبه تون گرم و دل انگیز. «بی بی جان » می گفت که؛ میدونی فرق صبر و تحمل چیه؟ گفتم نه، گفت؛ تحمل یعنی مشکلم رو حمل کنم وهیچ امیدی به درست شدن نداشته باشم و اونقدر غرق مشکل بمونم که نتونم قدم از قدم بردارم اما صبر یعنی امید داشته باشم که بوی بهبود ز اوضاع جهان می شنوم انتظار و‌صبر وقتی با امیدواری همراه باشه خیلی قشنگه! اونوقت با خودت میگی من که هر کاری از دستم بر میاد انجام میدم و بقیه اش دیگه تسلیم عالم هوشمندکه هر چه پیش آید خوش آید
چاشت امروز با حافظ ـــ☘️❤️🦋❤️☘️ــ صوفی بیا که خرقه سالوس برکشیم وین نقش زرق را خط بطلان به سر کشیم نذر و فتوح صومعه در وجه می نهیم دلق ریا به آب خرابات برکشیم فردا اگر نه روضه رضوان به ما دهند غلمان ز روضه حور ز جنت به درکشیم بیرون جهیم سرخوش و از بزم صوفیان غارت کنیم باده و شاهد به بر کشیم عشرت کنیم ور نه به حسرت کشندمان روزی که رخت جان به جهانی دگر کشیم سر خدا که در تتق غیب منزویست مستانه اش نقاب ز رخسار برکشیم کو جلوه ای ز ابروی او تا چو ماه نو گوی سپهر در خم چوگان زر کشیم حافظ نه حد ماست چنین لاف ها زدن پای از گلیم خویش چرا بیشتر کشیم درودهای فراوان بر شما مهرویان مهرآیین و گل‌گویان سبزه آذین امیدا که آفتاب پنجشنبه اسفندی دلها را گرم و لب ها را غنجه افشان کند. «بی بی جان » نقل می کرد که؛ آدمی وقتی پیر میشه تازه می فهمه ڪه بایدبیشترزندگی ڪنه بیشترعشق بورزه و شاید این تقدیر آدمی ست ڪه دیربفهمه پس تا قبل از اینڪه دیر بشه بیشترعشق بورزیم و بیشتر محبت ڪنیم مبادا فرداها حسرت بخوریم که ایکاش و کاش الهی عاقبت همه مون بخیر و همیشه در پناه نگاه پر مهر خدا باشیم