eitaa logo
⛔ هوس/online ⛔
4.4هزار دنبال‌کننده
521 عکس
141 ویدیو
14 فایل
کاری از کانال #دختران_چادری #بزرگترین کانال #حجاب در ایـران '@clad_girls' ⊹ ⊹ ⊹ ❖ بر روی‌ خرابه‌هایِ‌خاطراتــ‌ تلخ‌ شما؛ پلی میسازیم به نام #تجربه؛ برای رسیدن به #معصومیت های از دست رفته↻✨ ارسال سوال و ارتباط با ما↓ @clad_girls14
مشاهده در ایتا
دانلود
👇👇👇👇👇
😔😔 من یک دختر از یک خانواده مذهبی بودم و قاعدتا ازدواجم هم با یک خانواده و فرد مذهبی .... زمانی که من ازدواج کردم خیلی شبکه های اجتماعی مثل الان فعال نبود.تلگرام هم نبود ... ماهم زندگی خوبی داشتیم.... تا اینکه به شوهرم یه موقعیت کاری پیشنهاد شد تو یه شهر دیگه.... و شوهرم تقریبا هفته دو سه روز فقط خونه بود .... و همون دو سه روز هم باز کامل بیرون بود و سرکار و فقط شبا برای خواب میومد خونه .... و مکالمات بین منو همسرم بیشتر از چند تا جمله نمیشد ! چون اون اصلا توانایی حرف زدن نداشت از شدت خستگی و اصلاااا منو نمیدید😢 هربار که برای کار میرفت شهرستان چون از لحاظ عاطفی و فیزیکی شدیدا بهش وابسته بودم ؛ خیلی برام سخت بود تحمل دوریش 😔 روزی چندبار بهش زنگ میزدم ولی هربار یا جواب نداده قطع میکرد یا جواب میداد و میگفت زنگ نزن دستم بنده....😠 بارها و بارها براش پیام های عاشقانه اسمس میکردم و براش مینوشتم که چقد دوسش دارم و دلم براش تنگ شده ولی دریغ از یک خط جوابی که برام بفرسته 😔 اوایل خیلیییی اذیت شدم ولی ب مرور فهمیدم اذیت شدن های من چیزی از حجم کار شوهرم کم نمیکنه😔 یه روز اتفاقی تو یه ارایشگاه یکی از دوستای دوران دبیرستانم رو دیدم ک اتفاقا اونم ی دختر مذهبی و چادری بود ... بهم پیشنهاد داد وارد یه گروه فرهنگی تو واتس آپ بشم ... منم که بیکاری و تنهایی حسابی اذیتم کرده بود قبول کردم مخصوصا اینکه به دوستم و کارهاش اعتماد کامل داشتم.... خلاصه من وارد اون گروه شدم و فهمیدم فعالیت های اون گروه اینطوری هست که هرکی برحسب توانایی و تحصیلات خودش باید عضو یه شاخه میشد ... شاخه حجاب و شبهات و سیاسی و ازینجور چیزا.... اون دوستم خودش تو شاخه شبهات بود و من ب خواست خودم وارد گروه حجاب و عفاف شدم..‌ ولی اون دوستم تو اون گروه نبود من بودم و حدود سی نفر ادم غریبه ... غریبه و مذهبی ....! دختر و پسر باهم .... تا یه مدت واقعا کار فرهنگی بود تا اینکه درکنار اون گروه مختلط یه گروه دورهمی فقط برای دخترا ایجاد شد.... و بدبختی من هم با عضویت تو همون گروه شروع شد... اونجا بود ک فهمیدم دخترای مجرد گروه دارن یکی یکی عاشق پسرای مجرد گروه میشن ! 😕 و این وسط فقط من بودم که ... ! تمام فکر و ذکرم شده بود اینکه ی جوری خودمو ب اونا نزدیک کنم... من اون زمان دوتا پسر دوقلو یکساله داشتم ولی اصلا حوصله بازی کردن با اونارو نداشتم و چون شهرمون هم ی شهر کوچیک بود خیلی جای خاصی برای تفریح و سرگرمی خارج از خونه نداشتیم سرتون رو درد نیارم.... اوضاع طوری بود که اگه خودمون مجرد نشون میدادم بهتر بود ! چون تا اون زمان هم چیزی از وضعیت تاهل خودم و اینکه دوتا بچه دوقلو دارم تو گروه نگفته بودم... و بلاخره عشق دخترای مجرد گروه ب پسرا ب من هم سرایت کرد... و کم کم پای احسان به زندگی من و پی وی من تو واتس اپ باز شد .... احسانی که تنها مرد متاهل گروه بود !!! 👇👇👇👇
اوایل تمام چت های تو خصوصی فقط حرفای کاری بود... کم کم شکل و نوع استیکرها... تشکر و ذوق کردنا عوض شد .... . . (⛔️حذف شده توسط ادمین کانال ... ⛔️) . . من ب احسان وابسته شده بودم و خودش هم داشت اینو میفهمید ولی سعی میکرد ب روی خودش نیاره.... ولی من دیگه نمیتونستم مخفی کنم وابستگی و علاقمو ب احسان... و یه روز اینو بهش گفتم و احسان گفت خیلی وقته میدونه و اونم ..... ! هم از خوشحالی داشتم بال درمیاوردم و هم از غصه مجید(همسرم) داشتم دق میکردم😔 قبلا برای خونه اومدن مجید لحظه شماری میکردم... ولی بعد اومدن احسان وقتایی ک مجید خونه بود برای رفتنش لحظه شماری میکردم.... 😔 تا اینکه یک روز احسان پیشنهاد داد که همدیگرو ببینیم.... شهرما جای کوچیکی بود و نمیشد تو یه پارک یا مکان عمومی قرار گذاشت .... نمیدونم شیطون تا کجا ب وجود من نفوذ پیدا کرده بود که احسان رو در نبود مجید به خونه دعوت کردم😔 ولی دوقلوهام ...! به بهونه خرید بردمشون پیش مادرم ... ب هیچی فکر نمیکردم جز دیدن احسان ... بلاخره رسید اون لحظه ... و من درکمال تعجب قبل رسیدن احسان داشتم به این فکر میکردم که چه لباسی بپوشم ؟!!! و ذهن من تا خیلییییی جاها پیش رفته بود کنار احسان .... و چون یه زن متاهل بودم ترس یه دختر مجرد رو نداشتم !!!!!!!! 😔 باورم نمیشد این من بودم که به اینجا رسیده بودم که حتی .... (⛔️ حذف شده توسط ادمین کانال ⛔️).... . . مجید ده صبح راه افتاده بود که بره شهرستان... همه فکرم پیشش بود ... با صدای زنگ ایفن تمام تنم یخ کرد ... با لرز و ترس رفتم درو باز کردم .... برگشتم سمت آینه تا خودمو مرتب کنم😞 اما چیزی که جلوی اینه دیدم ترس و لرزم رو صد برابر کرد... مجید گوشی موبایلش رو جا گذاشته و من میدونستم که بدون گوشیش محاله که بتونه ب کاراش برسه.... و حتما درحال برگشت به خونس ... بله برگشت... احسان اومده بود تو .... منو ک با اون ظاهر دید کلییی شوکه شد و البته ذوق کرد ... (⛔️ حذف شده توسط ادمین کانال ⛔️).... . . درو پشت سرش بست ... اما ... 😔 چند ثانیه بیشتر طول نکشید ک در با کلید باز شد و .‌‌‌‌.... بله .. مجید ... 😔 . . (⛔️ حذف شده توسط ادمین کانال ⛔️).... . . ببخشید دیگه توانایی نوشتن بقیش رو ندارم... فقط اینو بدونید که همه چیی همونجاااا تموم شد ....😔 مجید احسان رو دیده بود که اومده بود تو ساختمون... ولی پیش خودش فکر کرده بود که مهمون واحدهای دیگه هست (یعنی اینم متوجه شده بود که چند لحظه س وارد خونه خودش شده بوده) برای همین خیالش از بعضی جهات راحت شده بود .. !!! اما اینها چیزی از تقصیر و گناه من کم نمیکرد.... بزرگواری مجید ؛ احسان رو نجات داد ... البته خیلی هم راحت نبود .... اما من .... الان هشت سال هست که دارم بدون دوقلوهام زندگی میکنم 😔 بدون مجید و بدون احسان ! من خیلی سعی کردم مجید رو قانع کنم که نبودن هاش و بی محبتی ها و کم محلی هاش منو ب این راه کشوند ... قبول کرد تا حدودی .... اما تغییری تو تصمیمش ایجاد نکرد.... مجید گفت بخاطر خطاهای خودش از حق خودش میگذره ولی گفت درباره تربیت بچه هاش نمیتونه ریسک کنه !!!!! ........... چند روز پیش که این کانال شما رو دیدم و خاطرات تلخ زندگیم برام مرور شده خیلیییی دو دل بودم تو نوشتنش .... و واقعا هم اذیت شدم ولی گفتم شاید سرنوشت تلخ من عبرتی بشه برای کسایی که ازین روابط مجازی و بی سر و ته که اخر همشون چیزی جز هوس نیست دنبال خوشبختین 😔 اگر کسی رو با حرفام اذیت کردم معذرت میخوام😔 ولی از تک تک تون میخوام برای نرم شدن دل مجید دعا کنید که خونواده چهارنفری ما دوباره دورهم جمع بشه😔
✍پاسخ ما به این پیام به زودی به کانال ارسال میشود ... 🙏
💐 امام رضا علیه‌السلام : "زنان بنی‌اسرائیل به بی‌عفتی افتادند، فقط بخاطر کم‌توجهیِ شوهرانشان ... » 👆👆 📚مکارم الاخلاق/ص۸۰ 💖 @Clad_girls
در واقع برای پاسخ به ایشون باید دو نفر مخاطب قرار داده بشن.تمام اقایون محترم مذهبی از جمله همسر این خانم و خود خانم ضمن متذکر شدن حدیثی از امام رضا (علیه السلام) باید بگم آقایون مذهبی لطفا و لطفا بیشتر بع خانم هاتون داشته باشین🙁 شاید جرقه ی شروع این گناه از شما بوده. از اونجایی که احیانا نگاهتو حفظ نکردی از اونجایی که ناموس مردم رو به بازی گرفتی تا ناموست به بازی گرفته بشه ،از اونجایی که دل همسرت رو رها کردی و فراموش کردی زندگی تنها توجه به نیازهای مادی همسرت نیست!!😔😔 سلام خواهر خوبم از وقتی پیام شما رو دیدم واقعا متاثر و ناراحت شدم ولی صِرف کم توجهی همسر شما مجوز برای انجام گناه نمیشده واقعا😔😔 تمام مشکلات از اونجایی هست که به قول این جمله معروف" چون از خدا دوریم گرفتاریم... " میشه گاهی تنهایی خودمون رو سر سجاده دعا پر کنیم قطعا بعدش احساس خوبی که داریم که نتیجه ی اروم کردن خداست😌 بارها گفتیم و به کرار و صددرصد پیام ها نتیجه ی کارشون چیزی نبوده جز یک عذاب وجدان همیشگی😞 مخصوصاااا خانم های متاهل !!! حتی اونایی که جدا شدن تا به عشق جدیدشون برسن ،نرسیدن!!!!اکثرا اون آقایون نظرشون اینه که اگه این زن وفاداری بود به همون اولی وفا میکرد😔 توروخدا نگیم ما فرق داریم .تمام ادمای پشیمون مثل این دوستمون که الان فقط حسرت دیدن دوقلوهاشو داره با خودشون فکر میکردن که فرق دارن ولی متاسفانه نتیجه ی تمام ماها که فکر میکنیم متفاوتیم، یکیه!! شاید با جلسات مشاوره به همراه همسرتون بتونید ایشون رو راضی به ادامه زندگی کنید 😔 ان شاءالله به حق امام جواد و این روز دلشون نرم بشه، ولی میشه بازم بهشون حق داد که ناراحت باشن😞 ڪاش یک قدم عقب تر به خودمون بیایم قبل از اینکه واقعا دیر بشه!!!😔😔 🚨شما هم اگه نظری دارین راجع به این پیام دارین میتونید با دوستمون شریک بشین از طریق این آی دی: @clad_girls14 http://eitaa.com/joinchat/3779723272C22d0624772
💚 تنها و فقط یاد خدا آرامش بخش دلهاست ❤️ http://eitaa.com/joinchat/3779723272C22d0624772
👇👇 سلام در مورد آخرین تجربه ای که داخل کانال هوس فرستاده شده متاسفانه به لطف فضای مجازی ارتباط با جنس مخالف در بین متاهل ها این سال ها بیشتر شده و وقتی بخوای به خانم بگی چرا؟میگن تقصیر آقاست به من توجهی نمی کنه این درسته که شما به محبت نیازی داری زن هستی و دوس داری ابراز علاقه کلامی مردت رو بشنوی اما بعضی مردها واقعا این قضیه رو نمیدونن و فکرمیکنن همین که از صبح تا شب زحمت میکشن یعنی دوستت دارم یعنی برام مهمی یعنی زندگی با تورو دوس دارم بنظرم اگه یه خانم متاهل از سمت شوهرش کم مهری دید اول از همه سعی کنه نکات مثبت رو ببینه میدونم سخته اما اگه به نکات مثبت فکر کنه مثلا به اینکه برای رفاه و آسایش من و بچه هام زحمت میکشه همین باعث میشه سمت گناه نره حداقل از روی شوهرش خجالت بکشه و اینکه به خدا توکل کنیم و یادمون نره همیشه ما رو نگاه میکنه همییییشه یه شب خونه رو تمیز و قشنگ کنیم بهترین لباس ها و آرایش هارو داشته باشیم غذای مورد علاقه اقا رو درست کنیم یه سفره خیلیی قشنگ و با سلیقه بچینیم با یه لبخند زیبا به استقبالش بریم بهش بفهمونیم که درک میکنیم خستگی هاشو ما و بچه ها ازش ممنونیم که انقد برای آرامش ما تلاش میکنه و خیلی از وقتا از خودش میزنه همه اینارو با محبت بهش بفهمونیم شاید بنده خدا انقد درگیر کار و اجاره و ...هست کمی ساکت و بی انرژی شده اگه این کارها رو کردیم و بازهم جواب نداد از یه مشاور خوب و متدین کمک بگیریم بعضی از روانشناسا جهان بینی شون شبیه غربی ها شده و ممکنه راهکار هایی رو به شما بدن که باعث بشه افسرده بشین و به خیلی از گناه ها آلوده..... شاید یه عده بخاطر هزینه هاش نتونن جلسه های زیادی رو با مشاور صحبت کنن بعضی مراکز بهزیستی و...هستن که شما میتونید تلفنی باهاشون صحبت کنید بدون پرداخت هیچ هزینه ای و کاملا خوب هم مشاوره میدن یه نکته ای رو میخواستم به دخترخانمای مجرد بزنم اگه عادت کردین با نامحرم ارتباط داشته باشین و چت کنین و ....از همین امروز شروع کنین ترک کنین یه توبه واقعی ..... چون اگر این عادت رو داشته باشین وقتی ازدواج هم کنین حتی اگه بهترین شوهر دنیا برای شما باشه شما بازم سمت نامحرم میری چون عادت کردی یه بنده خدایی رو میشناسم که از دوران مجردی با خیلی ها دوست بود و بدجوری به چت با نامحرم عادت کرده بود در اخر هم با یکی از همین پسرا ازدواج کرد الانم بعداز گذشت چندسال بازهم با خیلیا دوسته حتی با پسرای مجردی که ده سال ازش کوچیک ترن!!چون به این کار عادت کرده و نمیتونه ترک کنه شما از همین الان ترک کنین وقتی یکاری رو برای خدا ترک کنی خیلییییی شیرینه خودم وقتی همه ی اهنگامو برای خدا پاک کردم چند روز بعدش اتفاق خیلییییییی خوبی برام افتاد چون به اهنگام خیلی وابسته بودم اما بخاطر خدا کنار گذاشتمش پس یاعلی شروع کنین و در اخر یه چیز دیگه هم بگم به هییییییییییییچ وجه عضو گروه های متخلط نشین ببینید این اصلا دلیل موجهی نیست که چون شما عکس دخترچادری گذاشتی پروفایل و آقا عکس با لباس خادم الشهدا پس هیچ گناهی صورت نیمگیره! کم کم از خواهر برادر شروع میشه ولی تهش به یه جایی میرسین که با خودتون میگین واقعا این منم؟!!! بهونه های الکی تعطیل زود باش از گروه مختلط لفت بده گروه شبهات دینی ؟لفت بده واقعا میخوای شبه هارو بشناسی برو کتاب بخون گروه شعر وادب؟بابا دیوان حافظ پوسید رو طاقچه خونتون 😅برو بخونش خب واسه خودمون دلیل الکی و آبکی نیاریم! یاعلی مدد
👆👆 😔😔 ان شاءالله خدا هممون رو از خواب غفلت بیدار کنه!! بعضیامونم الان داریم میبینیم ولی چشمامونو میبندیم و خودمونو میزنیم به خواب🙁شیرینی گناه به دهنمون مزه کرده😞 @chat_tory
/پاسخ به ایشون بسم ا... سلامعلیکم راجب این پیام آخر خواستم یه جمله ای بگم : اول اینکه در آیه ی ۷ سوره ی بقره صفحه ی ۳ قرآن کریم به کسی که خودش غرق در گناهه اشاره میشه که مُهری روی گوش ها چشم ها و قلبهایشان میزنند یهنی به طوری چیزی متوجه نمیشن و توی منجلاب خودشون میمونن حالا توی فک کنم البته دارم میگم فک کنم حدیثی بود که گفتن اگه از ۴۰ سال سنتون بیشتر بشه و همینجور به گناه هاتون ادامه بدین و به خودتون نیان در موارد کم راه برگشت وجود دارد . و اول از همه اینکه باید به خودمون بقبولانیم که حالا که من توی این منجلاب بودم اول از همه مقصر خدا نیست . که خود خدا هم گفته : من عدالت دارم . پس همه چیز از سوی بنده س قطعا دیگه . اگه دعای جوشن کبیر رو مرور کنید و صفات خدا رو کاملا دوباره به یاد بیارید میفهمید این مشکلات همه از سوی ماست . اگه قلب ما برای خدا بتپه اگه فکر گناه نذاری حتی یک لحظه توی ذهنت بیاد اگه دغدغه ی اصلیت کار برای خدا باشه یا برای لبخند مهدی فاطمه (عج) اون موقع اگه در دین واقعا واقعا ثابت قدم باشید مطمئنا خود خدا هم به طور ویژه ازتون حمایت میکنه . ببینید این که گفتین چرا خدا بهم راهو تشون نداد اونموقع ؟ میشه گفت مثلا خداوند مثل مادر و ما فرزند . بچه ای که تمام دغدغه اش اینه که دست بزنه به بخاری و حرف ما رو گوش نمیده که این خطر داره . میسوزی و ... پس مادری که عاشق بچشه و جونشم برای بچش میده یه بار میگه خب اصلا بزار امتحان کنه خودش بفهمه . پس میگیم خدا راهنمایی میکنه و حواسش به ما بنده های ناخالص مثل منم هست ولی چون خودمون با اختیار خودمون چشم و گوش بستیم پس هر حرفی هم باشه اگه مثل عسل شیرین و زیبا‌ هم باشه اگه خودمون نخوایم میتونه توی دهن ما تلخ ترین به حساب بیاد چون خودت نمیخوای شیرین حسابش کنی . واینکه خدا میتونه شما رو از گناه حفظ کنه در صورتی که خودت بخوای و همت کنی(از تو حرکت از خدا برکت ) والسلام ببخشید زیاد گفتم التماس دعا یا علی http://eitaa.com/joinchat/3779723272C22d0624772
⛔️📛⛔️📛⛔️📛 تشڪر از همه ی عزیزان🌷🌷 حجم پیام های ارسالی تون واقعا زیاده .اگه دیر پاسخ میدم حمل بر بی ادبی یا بی احترامی نشه کم کم دارم پاسخ میدم پیام هاتون رو به مرور روی کانال قرار میدم که مخاطب کانال هم خسته نشه!! واقعا برای بعضی پیام ها ناراحت شدم😭😭 توی این روز به حق امام جواد دعا کنید لطفا همه اراده ترک گناه رو داشته باشن.عشق و علاقه به زندگی همه برگرده که...😔😔 توروخدا اگه اول راه هستین تا کار به جاهای بدتری کشیده نشده به خودمون بیایم تا جایی که گناه چشم و گوشمون رو نبسته و.... اینا همه فتنه های اخر الزمان هست .راه های ارتکاب گناه زیاد شده و از اب خوردن راحت تر در اختیار همه هست.خدایا به حق امام جواد صاحب اصلی مون رو برسون و همه مون رو عاقبت بخیر کن😭😭😭 @chat_tory
👆👆 دوستان نظر بدین لطفا آقایون اگه همکاری کنن ممنون میشم ارتباط با ما : @clad_girls14 http://eitaa.com/joinchat/3779723272C22d0624772
👇👇 سلام شبتون بخیردررابطه بااخرین پیام کانال به نظرمن نبایدزودقضاوت کردهرکس زودقضاوت کنه ونابجاودرست نباشع نمیمیره تااون اتفاق براش نیوفته به نظرمن هم اگرمردمیخوادباکارعلاقه رونشون بده بایدباحرف هم علاقه اش رونشون بده خانمهابه حرف خیلی خیلی خیلی توجه دارن وکارمردهم خیلی اشتباه بوده وهمین هم یکی ازعواملی بود که اون خانم به اون مردگرایش پیداکردخیلی ممنونم ازکانال خوبتون التماس دعا یاعلی 🍃🔅🍃🔅🍃 سلام.من خیلی به اون خانم حق میدم.. انقدری بهش حق میدم که میگم حتی شوهر اون خانم حق نداشته حتی طلاقش بده..برای اینکه کم گذاشته..تو وظایفی که خدا برش تعین کرده بوده ؛ یکطرفه رفته ... حالام رفته بنده خدا رو طلاق داده که چی بشه ؟؟ باید یه مدت ازش جدا زندگی میکرد؛به اشتباهات خودش فکر میکرد..و برمیگشت عذرخواهی میکرد.. الآن خود همسر ایشونم مقصرن..خیلیم مقصرن.. و باید حلالیت بطلبن.. 🔴🔴 جای تاسف داره خانما همه کم اوردن و از اقایون شکایت دارن😞😞 پیام ندین دیگه کافیه✋
ارسالی از آقایون کانال👆👆👆 ظاهرا داره میشه یه دور تسلسل !!! بلاخره کی مقصره؟! شما بگین .... خانمها: @clad_girls14 آقایون: @keyvann
ارسالی از آقایون کانال👆👆👆 پاسخ بدین بهم اما دعوا نداریم که ... 😕
#ارسالی_شما👆👆👆
👇👇 سلام. این بحث پیش اومده خیلی خوب و لازمه اتفاقا. اما به نظر من اگه اون وسط بایستیم و دنبال مقصر بگردیم قضیه متعصبانه میشه. بعد از آرزوی موفقیت واسه اون خانومی که مرتکب گناه شده اما متوجه شده و توبه کرده(بالاخره خداس که باید ببخشه لطفا تو کارش دخالت نکنیم)،باید خیلی زیر بررسی کرد این اتفاقا رو و اشتباه هرکدوم رو در نظر گرفت. خانمای عزیز بهتون گاهی از طرف آقایون به ناحق بی توجهی میشه قبول، حق دارید. ولی زمانی که دارید حقوق پایمال شده خودتون رو میشمرید یه نگاهیم به اون بالا بندازین. شاید همسر شما هیچوقت متوجه نشه اما اگه تونستین چشم خدا رو ببندین هرکاری دلتون خواست بکنین.
✅✅ 👇👇 سلام دوستان🌸 درباره خاطره تلخی که دیروز در کانال گذاشته شد؛ پیام های دوستان زیاد بود و قاعدتا امکان ارسال همه اونها به کانال وجود نداره... از همراهی و دلداری هاتون ممنونیم🌸 اما؛ در نهایت خوبه که دنبال مقصر نگردیم و اینو بدونیم که اگر هرکس سرجای خودش و درنقش خودش؛ بهترین باشه و وظایفشو درست انجام بده؛ کار به جایی نمیرسه که شاهد این اتفاقات تلخ و فروپاشی خانواده ها باشیم ... اگر درجای خودش مراقب دل همسرش باشه و در جای خودش و درغیاب همسرش مراقب ناموس اون (یعنی خودش) باشه دیگه لازم نیست دنبال مقصر بگردیم! 🔴دوتا نکته رو هم هیچ وقت یادتون نره؛ اینکه خدا شاهد ثانیه به ثانیه نفس کشیدن های ماست و اینکه: «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فی کَبَدٍ»؛ یعنی خواهرمن؛ برادر من انسان از اولشم تو رنج آفریده شده!!! از ب بسم الله ... تا آخرش باید تو رنج باشه تا بتونه خودشو نشون بده .... پس دنبال فرار ازین رنج ها نباشیم بلکه بگردیم بهترین راه حل رو براش پیدا کنیم😊 @chat_tory
از امروز به صورت پارت های جداگونه و قسمت به قسمت به کانال ارسال میشه🌸 این داستان تلخ و واقعی؛ خیلی ها رو تحت تاثیر قرار داده ؛ به امید برگشت حتی یک نفر از این سرابِ عشق های مجاری .... همراه ما باشید 😊🙏 🔴 ۱۱صبح 🔴 ۷عصر ⏲
👇👇👇
  •●❥❥●• از بچگی درس خوندن رو دوست نداشتم بخاطر پدر و مادرم مجبور شدم تا لیسانس ادامه بدم... بعدش رفتم سراغ کلاسهای هنری خیاطی،خطاطی... هر هنری رو که یاد میگرفتم برا خودم و اطرافیانم انجام میدادم اما دوست نداشتم برم سرکار.. آرامشی که تو خونه بود رو دلم نمیخواست با هیچ چیز دیگه ای عوض کنم هر روز بعد از انجام کارهای روزانه میرفتم سراغ گوشی.. تقریبا تا عصر سرگرم مجازی میشدم.. فعالیتم توی اینستا بیشتر بود،راه به راه پست میذاشتم استوری که خوراکم بود..! یه روز یکی از فالورام به اسم افشین پستی در مورد داروهای گیاهی برای پوست گذاشته بود پست خیلی خوبی بود،میخواستم دارو رو برای صورتم استفاده کنم نحوه استفاده رو خوب متوجه نشدم براش کامنت گذاشتم و سوالمو پرسیدم یه روز گذشت اما جواب نداد.. تعداد لایکاش زیاد بود و خیلیا کامنت گذاشته بودند گفتم لابد هنوز وقت نکرده جواب بده روز بعدش دیدم اومده تو دایرکت و پیام گذاشته.. [سلام حال شوما؟ عذر میخوام تو خصوصی مزاحم شدم و خیلی بیشتر عذر میخوام که شما بانوی محترم رو در انتظار جواب گذاشتم..] بعدش نحوه استفاده رو خیلی خوب و کامل توضیح داده بود نمیدونم چرا اومده بود دایرکت.. خواستم جوابشو ندم اما دیدم دور از ادبه جواب کسی رو که انقدر محترمانه صحبت کرده رو ندم! خلاصه مجبورشدم براش پیام بذارم تا گفتم سلام! آنلاین بود و جوابمو داد سلام خانومم😊 _ممنون بابت جواب سوالم،خیلی لطف کردید +خواهش بانوی محترم _خدانگهدار +عه چه زود خداحافظی! سوالی نداری؟! _نه دیگه..متوجه دستور استفاده شدم +اگه سوالی برات پیش اومد حتما ازم بپرس،خوشحال میشم کمکت کنم _بله،ممنون. خداحافظ +قطعا که پوست بانو خوب و زیبا هست اما امیدوارم پوستتون شفاف تر از همیشه بشه😉 خدانگهدار🌺 اینبار حس خوبی نسبت به طرز صحبتش نداشتم... چند روزی گذشت یه روز توی اینستا استوری گذاشتم دیدم سریع اومد دایرکت شکلک😍 فرستاده بود دیدم اما جوابشو ندادم.. یعنی نمیدونستم چی باید جواب بدم! پیام فرستاد جواب شکلک سکوته بانو؟! ادامه دارد..
✉️ 👇👇 در خانواده مذهبی و متوسط به دنیا آمدم خانواده هیچ چیز برایم کم نگذاشتند با مسائلی که در خانواده بحث میشد آروم آروم با مسائل مذهب خود گرفتم و بزرگ شدم از رعایت حجاب ، رعایت حد و حدود بین نامحرم و خیلی چیزهای دیگه فرزند آخر خانواده همه عاشقم بودند چون عاشق دختر بودند از همه لحاظ تأمین بودم تمام مسائل را رعایت می کردم به هیچ عنوان با جنس مخالف هیچ گونه ارتباطی نداشتم آموخته بودم عشق ،علاقه هم چیزم رو باید برای پسری بذارم که در آینده همراه وهمسرم هست در سن ۱۹سالگی ازدواج کردم همسرم سه سال از من بزرگتر بود همه چیز خوب بود تمام افکار دوران مجردی رو کهدنگه داشته بودم برای همسرم در زندگی پیاده می کردم فقط وفقط برای همسرم وبیرون همان حجب و حیا رفتار همسرم خوب بود ولی نه در حد من به اندازه ای که یه نفر اگر منو با او میدید میفهمی زن و شوهر هستیم حرفش این هست مردباید در قلبش زنشو دوست داشته باش همیشه به کار فکر می کنه وقتی میاد خونه نهار ،نماز،چای،تلویزیون،موبایل اگر شب هست بخوابه وقتی باهاش می خوای حرف بزنی بذار این کار رو انجام بدم،بذار برم سر کار برگردم،الان خسته ام برای رفتن بیرون من بهش بگم بریم بیرون ،بریم رستوران کادو تولد ،سالگرد ازدواج به هر مناسبت من ،دریغ از یه پیام تبریک شاید اوایل ۲۰،۳۰پیام عاشقانه ، دوست دارم ،حتی یه جواب بریم مسافرت :بلیط هواپیما هتل خیلی خوب میدونی من نمی رسم منو فرودگاه پیاده می کرد تنها برم خودش نمی اومد کارش عقب نیوفته از هیچ چیز دریغ نمی کنه تمام وسایل آسایش و راحتی مهیا فقط لب تر کنم خودم رو این چند سال نگه داشتم ولی دیگه طاقتم تمام شد تشنه بودم به آب رسیده بودم می‌دیدم ولی بهم نمی‌داد ببخشید حتی ....هم[⛔️ پوزش بابت حذف ⛔️ ] از همه چیز منو گرفته سنم کم بود خواستم ادامه تحصیل گفتم من قبول دارم در این حد،کار من برات همه چیز مهیا می کنم کار می خوای چیکار فقط تو بگو از صبح تا شب تنها فقط یکی دو ساعت در روز میاد خونه میره به خاطر کارش تا دیر وقت تنهام همدم تلویزیون می خواستم برم بیرون،همسرم زود بیاد خونه ول الان دیگه نه هفته ای یکبار هم نمی خوام برم بیرون ،می خواستم قبلا شوهرم زود بیاد کنارم باشه ولی الان نه خسته شدم تا وارد گروهای مختلط شدم باب آشنایی شروع شد بعد علاقه ول باز گوشه ای از ترس رو از خدا و به همسرم خیانت نکنم در وجودم هست فقط چت نه دیدار،نه حرفهایی که فقط زن و شوهر واقعی ....بهم میزنن فقط چت با حرفهای محبت آمیز و عاشقانه و..... در همین حد حتی نیاز ... خودم رو سر کوب میکنم تا با شوهرم باشم نه با غریبه کار من مت زیادی نیست حدود یکسال دختری که در دوران مجردی از گناه وحشت داشت و بعد از ازدواج همه چیزش برای همسرش بودوگناه بدنش رو می لرزاند الان دائما در حال چت با مرد متأهل غریبه دیگه بدنش از گناه نمی لرزه دیگه عاشق شوهرش نیست چت می کنه کنار شوهرش ولی شوهرش اصلا توجه نداره شب بخیر می‌ره می خوابه من تا نزدیکی صبح چت می کنم بیدار میشه می بینه من نخوابیدم فقط صدا میگنه چرا نمی خوابی من :الان میام می خواین بازم بگم اینو میگم و تمام میدونم هیچ کس باور نمی کنه ولی خدای من که میدونه وباور داره مهم نیست کسی دیگه باور نکنه میگم من با مشاور زیاد در ارتباط بودم تا قبل از این اتفاق برای حل مشکلم چون عاشق زندگی و همسرم بودم رفتم مشاوره بهم گفتن این دفعه با همسرت بیا با هزار جور خواهش و تمنا بردمش بعداز مدتی حرف زدن مشاور گفت از همسرت راضی هستی گفت از هر نظر بگین کارش ۲۰هست مثل او دیگه پیدا نمی تونم بکنم مشاور بهش گفت در این چندسال چند بار به خانومت گفتی دوست دارم یه نگاه به من وبه مشاور گفت هیچ بار چشمای مشاور از تعجب گرد شد با کار همسرم که شغل آزاد داره ودر طول روز ۲،۳ساعتی بیشتر خونه نیست و تا ۱۲،۱شب خونه نیست ومن بدون بچه براحتی می تونم بزرگترین خیانت ها رو انجام بدم در این چند سال با همسر که من دارم کنارش چت کنم توجه ندارن بیاد خونه نباشم فقط یه زنگ کجایی: بیرون دیر نیای من فقط به چت رو آوردم ونمی تونم ترک کنم به امید اینکه صبح میشه و می تونم باهاش باشم بیدار میشم و به خودم وکارهام میرسم نه خودم بگم اونی که مارو آفریده شاهد هست همسرم ازم از لحاظ راضیه ولی بخاطر تمام چیزایی که براتون گفتم همسرم منو وادار به این خیانت کرد بعضی ها شعار میدن که نباید اینکار رو می کرد باید از خدا ترسید باید باید من میگم ما معوصوم نیستیم و شیطان قسم یاد کرد که جهنم را از بندگان پر کند مگر صالحین رو http://eitaa.com/joinchat/3779723272C22d0624772 ادامه داره👇👇👇👇
الان بزرگواران وجدان خودتون رو قاضی کنید شما بگین کدوم مقصر هست کدوم باید تاوان پس بده من یا همسرم مادر دوقلوها یا مجید شوهرش یا هزاران زن و مرد مثل ما که نمونه هستیم از مشتی نشانه خروار نمی گم کارمون درسته نه و ای چی باعث شد به این راه کشیده بشیم اگر ما بد بودیم بآید دوران مجردی هم مشکل داشتیم حال قضاوت باشما و کاربران حرفها فقط با منطق باشه تا به دل بشینه تا باعث بشه جلو این اعمال گرفته بشه یه دنیا ممنون و ممنون از کانال خوبتون ✅ 👇👇👇👇 خانما‼️ خانما‼️ خانمااااااا‼️🙁 داری اشتباه میکنی عزیز داری توجیه میکنی خودتو عزیز اگه دوستان نظری دارن ارسال کنن . سر این بحث حرف داریم😊 ارتباط با ما: @clad_girls14 http://eitaa.com/joinchat/3779723272C22d0624772
👇👇 بابت پست اخر کانال 😥خیلی فکر کردم ک ببینم این خانم حق داره یا نه ..!! از نظری ک ایشون‌ نسبت ب شوهرشون سرد شدن و ..🙊 حق داره ولی این که بگن اخرین راه حلشون برای درست کردن‌ رابطشون خیانت بوده اصلا این درست نیست ❌❗️ پیش مشاور رفتن واقعا عالی بوده 😉این اقدامشون اگه‌جلسات مشاوره رو به هر دلیلی ادامه ندادن میتونستن با یکمی سرشدن یا تغییری در مراحل رابطشون اعمال کنند تا اعتراضشون رو نسبت به شوهرشون اعلام میکردن📢 به هر حال بعد از چند وقت‌ همسرشون متوجه ی سرد بودنشون میشدن‌ و دلیل رو میپرسیدن 😑 و یه نکته ای اگر همسرتون میدیدن ک شما دارین تا صبح چت میکنین🗣 و توجه نمیکردن از نظر من رو بی توجه ای نزارین بهتره شاید خیلی ب شما اطمینان دارن یاـــ⚠️ واین که شاید تویه رابطتشون سیاست های زنانه‌ رو اعمال نکردن سیاست ہای زنانه فقط غذای خوب درست کردن ‼️و زیبا بودن 💅🏻برای شوهر نیست بلکه شما باید این رو به همسرتون جوری میفهموندید که زندگیمون مثل پازل اگر تیکه ای از پازل نیازهایه زندگیمون رو من به‌خوبی برای تو گذاشتم توهم در مقابل باید همین کار رو برای من انجام بدی الان شاید بگین همسر من اصلا بامن حرف نمیزنه‌و به فکر کاره‌و... چجور من باهاش صحبت کنم اخه به زور ؟!!😒 یه نمونه من یادم افتاد که یه بانویی مشکل شمارو داشته وهمسرش به قول اون خانم ب اون به چشم یک منبع برای برطرف کردن نیازهاش نگاه میکرده (البته این تفکر اون بانو بود ) ایشون دیگه به اخر خط رسیده بودن جوری که فکر میکردن باخودکشی شاید همسرشون متوجه اش بشه شاید تغییری تو رفتارش بده ولی بعدها وقتی با یک مشاوره صحبت کردن و امید وار شدن از همسرشون درخواست میکنن که باهم صحبت کنن اما شوهرشون هی روزهای صحبت رو به عقب میندازه این بانو هم یه کار جالبی میکنه با قلمشون تمام حرف های دلشون رو واشتباهات همسرشون رو مینویسن 😄 و برایه همسرشون تو محل کارشون پست میکنن همسرشون باخوندن نامه خیلی متعجب میشن میان خونه و میگه چرا این حرف هارو نزاشتی ت خونه بهم بگی و احساس ندامتشون رو به همسرشون نشون دادن و صحبت کردن و ... و در مراحل زندگیشون تغییراتی رو تو زندگیشون اعمال کردن البته این کار اولش هم ب فکرشون خیلی کودکانه ب نظر میرسه اما نتیجه ی خوبی بهشون داده چیـزی که دراخر میتــونم بگم ناامید نشید و برایه خواستتون بجنگید چون ناامیدی راهی رو برای نقشه های شیطان در افکارمون هموار میکنه ببخشید اگه صحبتام زیاد شد خواهری 💕 http://eitaa.com/joinchat/3779723272C22d0624772
✉️ 👇👇 همیشه بعد از خوندن این خاطرات یاد مادر عزیزم میافتم... مادری که خیلی هم با من فاصله سنی نداره...کمتر از بیست سال فاصله مونه اینو گفتم که بدونید طرز فکرمون خیلی هم از هم دور نیست یه وقتایی که خیلی کم میارم اول شیطان دم گوشم ضجه میزنه چقدر تو بدبختی چقدر شوهرت بده چقدر تو خوبی و لیاقتت بیشتر از این حرفاست... اما یاد مادرم و خیلی از مادرهای این سرزمین خوب دلمو آروم میکنه.. خانم های عزیز مگه مادرهای ما دل نداشتن مگه مادرهای ما آدم نبودن؟؟!!! تو چه شرایط سختی زندگی میکردن بچه داری شوهر داری کهنه شوری بدون هیچ وسیله سرگرمی بعد تازه شوهرشونم که میومد مثل یک پادشاه بهش احترام میزاشتن و در خدمتشون بودن بچه میاوردن دریغ از یک جمله محبت آمیز دو روز بعدشم بلند میشدن دنبال کار و زندگیشون هیچوقتم افسردگی پس از زایمان و کوفت و... هم نمیگرفتن بعضیاشون شاید تا آخر عمر حتی نمیفهمیدن ارضای عاطفه و.... یعنی چی ولی هیچوقتم حتی به ذهنشون خطور نکرد که خیلی کارا رو بکنن همیشه صحنه ای از فیلم حضرت یوسف جلو چشممه که به همسرش گفت ببین زنان مصر با دیدن یوسف دستشونو بریدن و همسرش سیلی نثارش کرد و گفت تو چرا خودتو با زنان پاکدامن مقایسه نمیکنی؟؟؟ خواهرای من خیلی از زنان سرزمین ما در راه خدا خون دادن جون دادن از پسر و همسرشون گذشتن ما چکار کردیم؟؟؟ تا تقی به توقی میخوره سریع افسردگی میگیریم دنبال همدم جدید....!!!!!!!!!!! همسایه طبقه بالا ما سال گذشته همسرشو در سوریه فدا کرد آیا اون دل نداشت؟؟؟؟ http://eitaa.com/joinchat/3779723272C22d0624772