eitaa logo
⛔ هوس/online ⛔
4.2هزار دنبال‌کننده
521 عکس
141 ویدیو
14 فایل
کاری از کانال #دختران_چادری #بزرگترین کانال #حجاب در ایـران '@clad_girls' ⊹ ⊹ ⊹ ❖ بر روی‌ خرابه‌هایِ‌خاطراتــ‌ تلخ‌ شما؛ پلی میسازیم به نام #تجربه؛ برای رسیدن به #معصومیت های از دست رفته↻✨ ارسال سوال و ارتباط با ما↓ @clad_girls14
مشاهده در ایتا
دانلود
از امروز به صورت پارت های جداگونه و قسمت به قسمت به کانال ارسال میشه🌸 این داستان تلخ و واقعی؛ خیلی ها رو تحت تاثیر قرار داده ؛ به امید برگشت حتی یک نفر از این سرابِ عشق های مجاری .... همراه ما باشید 😊🙏 🔴 ۱۱صبح 🔴 ۷عصر ⏲
👇👇👇
  •●❥❥●• از بچگی درس خوندن رو دوست نداشتم بخاطر پدر و مادرم مجبور شدم تا لیسانس ادامه بدم... بعدش رفتم سراغ کلاسهای هنری خیاطی،خطاطی... هر هنری رو که یاد میگرفتم برا خودم و اطرافیانم انجام میدادم اما دوست نداشتم برم سرکار.. آرامشی که تو خونه بود رو دلم نمیخواست با هیچ چیز دیگه ای عوض کنم هر روز بعد از انجام کارهای روزانه میرفتم سراغ گوشی.. تقریبا تا عصر سرگرم مجازی میشدم.. فعالیتم توی اینستا بیشتر بود،راه به راه پست میذاشتم استوری که خوراکم بود..! یه روز یکی از فالورام به اسم افشین پستی در مورد داروهای گیاهی برای پوست گذاشته بود پست خیلی خوبی بود،میخواستم دارو رو برای صورتم استفاده کنم نحوه استفاده رو خوب متوجه نشدم براش کامنت گذاشتم و سوالمو پرسیدم یه روز گذشت اما جواب نداد.. تعداد لایکاش زیاد بود و خیلیا کامنت گذاشته بودند گفتم لابد هنوز وقت نکرده جواب بده روز بعدش دیدم اومده تو دایرکت و پیام گذاشته.. [سلام حال شوما؟ عذر میخوام تو خصوصی مزاحم شدم و خیلی بیشتر عذر میخوام که شما بانوی محترم رو در انتظار جواب گذاشتم..] بعدش نحوه استفاده رو خیلی خوب و کامل توضیح داده بود نمیدونم چرا اومده بود دایرکت.. خواستم جوابشو ندم اما دیدم دور از ادبه جواب کسی رو که انقدر محترمانه صحبت کرده رو ندم! خلاصه مجبورشدم براش پیام بذارم تا گفتم سلام! آنلاین بود و جوابمو داد سلام خانومم😊 _ممنون بابت جواب سوالم،خیلی لطف کردید +خواهش بانوی محترم _خدانگهدار +عه چه زود خداحافظی! سوالی نداری؟! _نه دیگه..متوجه دستور استفاده شدم +اگه سوالی برات پیش اومد حتما ازم بپرس،خوشحال میشم کمکت کنم _بله،ممنون. خداحافظ +قطعا که پوست بانو خوب و زیبا هست اما امیدوارم پوستتون شفاف تر از همیشه بشه😉 خدانگهدار🌺 اینبار حس خوبی نسبت به طرز صحبتش نداشتم... چند روزی گذشت یه روز توی اینستا استوری گذاشتم دیدم سریع اومد دایرکت شکلک😍 فرستاده بود دیدم اما جوابشو ندادم.. یعنی نمیدونستم چی باید جواب بدم! پیام فرستاد جواب شکلک سکوته بانو؟! ادامه دارد..
✉️ 👇👇 در خانواده مذهبی و متوسط به دنیا آمدم خانواده هیچ چیز برایم کم نگذاشتند با مسائلی که در خانواده بحث میشد آروم آروم با مسائل مذهب خود گرفتم و بزرگ شدم از رعایت حجاب ، رعایت حد و حدود بین نامحرم و خیلی چیزهای دیگه فرزند آخر خانواده همه عاشقم بودند چون عاشق دختر بودند از همه لحاظ تأمین بودم تمام مسائل را رعایت می کردم به هیچ عنوان با جنس مخالف هیچ گونه ارتباطی نداشتم آموخته بودم عشق ،علاقه هم چیزم رو باید برای پسری بذارم که در آینده همراه وهمسرم هست در سن ۱۹سالگی ازدواج کردم همسرم سه سال از من بزرگتر بود همه چیز خوب بود تمام افکار دوران مجردی رو کهدنگه داشته بودم برای همسرم در زندگی پیاده می کردم فقط وفقط برای همسرم وبیرون همان حجب و حیا رفتار همسرم خوب بود ولی نه در حد من به اندازه ای که یه نفر اگر منو با او میدید میفهمی زن و شوهر هستیم حرفش این هست مردباید در قلبش زنشو دوست داشته باش همیشه به کار فکر می کنه وقتی میاد خونه نهار ،نماز،چای،تلویزیون،موبایل اگر شب هست بخوابه وقتی باهاش می خوای حرف بزنی بذار این کار رو انجام بدم،بذار برم سر کار برگردم،الان خسته ام برای رفتن بیرون من بهش بگم بریم بیرون ،بریم رستوران کادو تولد ،سالگرد ازدواج به هر مناسبت من ،دریغ از یه پیام تبریک شاید اوایل ۲۰،۳۰پیام عاشقانه ، دوست دارم ،حتی یه جواب بریم مسافرت :بلیط هواپیما هتل خیلی خوب میدونی من نمی رسم منو فرودگاه پیاده می کرد تنها برم خودش نمی اومد کارش عقب نیوفته از هیچ چیز دریغ نمی کنه تمام وسایل آسایش و راحتی مهیا فقط لب تر کنم خودم رو این چند سال نگه داشتم ولی دیگه طاقتم تمام شد تشنه بودم به آب رسیده بودم می‌دیدم ولی بهم نمی‌داد ببخشید حتی ....هم[⛔️ پوزش بابت حذف ⛔️ ] از همه چیز منو گرفته سنم کم بود خواستم ادامه تحصیل گفتم من قبول دارم در این حد،کار من برات همه چیز مهیا می کنم کار می خوای چیکار فقط تو بگو از صبح تا شب تنها فقط یکی دو ساعت در روز میاد خونه میره به خاطر کارش تا دیر وقت تنهام همدم تلویزیون می خواستم برم بیرون،همسرم زود بیاد خونه ول الان دیگه نه هفته ای یکبار هم نمی خوام برم بیرون ،می خواستم قبلا شوهرم زود بیاد کنارم باشه ولی الان نه خسته شدم تا وارد گروهای مختلط شدم باب آشنایی شروع شد بعد علاقه ول باز گوشه ای از ترس رو از خدا و به همسرم خیانت نکنم در وجودم هست فقط چت نه دیدار،نه حرفهایی که فقط زن و شوهر واقعی ....بهم میزنن فقط چت با حرفهای محبت آمیز و عاشقانه و..... در همین حد حتی نیاز ... خودم رو سر کوب میکنم تا با شوهرم باشم نه با غریبه کار من مت زیادی نیست حدود یکسال دختری که در دوران مجردی از گناه وحشت داشت و بعد از ازدواج همه چیزش برای همسرش بودوگناه بدنش رو می لرزاند الان دائما در حال چت با مرد متأهل غریبه دیگه بدنش از گناه نمی لرزه دیگه عاشق شوهرش نیست چت می کنه کنار شوهرش ولی شوهرش اصلا توجه نداره شب بخیر می‌ره می خوابه من تا نزدیکی صبح چت می کنم بیدار میشه می بینه من نخوابیدم فقط صدا میگنه چرا نمی خوابی من :الان میام می خواین بازم بگم اینو میگم و تمام میدونم هیچ کس باور نمی کنه ولی خدای من که میدونه وباور داره مهم نیست کسی دیگه باور نکنه میگم من با مشاور زیاد در ارتباط بودم تا قبل از این اتفاق برای حل مشکلم چون عاشق زندگی و همسرم بودم رفتم مشاوره بهم گفتن این دفعه با همسرت بیا با هزار جور خواهش و تمنا بردمش بعداز مدتی حرف زدن مشاور گفت از همسرت راضی هستی گفت از هر نظر بگین کارش ۲۰هست مثل او دیگه پیدا نمی تونم بکنم مشاور بهش گفت در این چندسال چند بار به خانومت گفتی دوست دارم یه نگاه به من وبه مشاور گفت هیچ بار چشمای مشاور از تعجب گرد شد با کار همسرم که شغل آزاد داره ودر طول روز ۲،۳ساعتی بیشتر خونه نیست و تا ۱۲،۱شب خونه نیست ومن بدون بچه براحتی می تونم بزرگترین خیانت ها رو انجام بدم در این چند سال با همسر که من دارم کنارش چت کنم توجه ندارن بیاد خونه نباشم فقط یه زنگ کجایی: بیرون دیر نیای من فقط به چت رو آوردم ونمی تونم ترک کنم به امید اینکه صبح میشه و می تونم باهاش باشم بیدار میشم و به خودم وکارهام میرسم نه خودم بگم اونی که مارو آفریده شاهد هست همسرم ازم از لحاظ راضیه ولی بخاطر تمام چیزایی که براتون گفتم همسرم منو وادار به این خیانت کرد بعضی ها شعار میدن که نباید اینکار رو می کرد باید از خدا ترسید باید باید من میگم ما معوصوم نیستیم و شیطان قسم یاد کرد که جهنم را از بندگان پر کند مگر صالحین رو http://eitaa.com/joinchat/3779723272C22d0624772 ادامه داره👇👇👇👇
الان بزرگواران وجدان خودتون رو قاضی کنید شما بگین کدوم مقصر هست کدوم باید تاوان پس بده من یا همسرم مادر دوقلوها یا مجید شوهرش یا هزاران زن و مرد مثل ما که نمونه هستیم از مشتی نشانه خروار نمی گم کارمون درسته نه و ای چی باعث شد به این راه کشیده بشیم اگر ما بد بودیم بآید دوران مجردی هم مشکل داشتیم حال قضاوت باشما و کاربران حرفها فقط با منطق باشه تا به دل بشینه تا باعث بشه جلو این اعمال گرفته بشه یه دنیا ممنون و ممنون از کانال خوبتون ✅ 👇👇👇👇 خانما‼️ خانما‼️ خانمااااااا‼️🙁 داری اشتباه میکنی عزیز داری توجیه میکنی خودتو عزیز اگه دوستان نظری دارن ارسال کنن . سر این بحث حرف داریم😊 ارتباط با ما: @clad_girls14 http://eitaa.com/joinchat/3779723272C22d0624772
👇👇 بابت پست اخر کانال 😥خیلی فکر کردم ک ببینم این خانم حق داره یا نه ..!! از نظری ک ایشون‌ نسبت ب شوهرشون سرد شدن و ..🙊 حق داره ولی این که بگن اخرین راه حلشون برای درست کردن‌ رابطشون خیانت بوده اصلا این درست نیست ❌❗️ پیش مشاور رفتن واقعا عالی بوده 😉این اقدامشون اگه‌جلسات مشاوره رو به هر دلیلی ادامه ندادن میتونستن با یکمی سرشدن یا تغییری در مراحل رابطشون اعمال کنند تا اعتراضشون رو نسبت به شوهرشون اعلام میکردن📢 به هر حال بعد از چند وقت‌ همسرشون متوجه ی سرد بودنشون میشدن‌ و دلیل رو میپرسیدن 😑 و یه نکته ای اگر همسرتون میدیدن ک شما دارین تا صبح چت میکنین🗣 و توجه نمیکردن از نظر من رو بی توجه ای نزارین بهتره شاید خیلی ب شما اطمینان دارن یاـــ⚠️ واین که شاید تویه رابطتشون سیاست های زنانه‌ رو اعمال نکردن سیاست ہای زنانه فقط غذای خوب درست کردن ‼️و زیبا بودن 💅🏻برای شوهر نیست بلکه شما باید این رو به همسرتون جوری میفهموندید که زندگیمون مثل پازل اگر تیکه ای از پازل نیازهایه زندگیمون رو من به‌خوبی برای تو گذاشتم توهم در مقابل باید همین کار رو برای من انجام بدی الان شاید بگین همسر من اصلا بامن حرف نمیزنه‌و به فکر کاره‌و... چجور من باهاش صحبت کنم اخه به زور ؟!!😒 یه نمونه من یادم افتاد که یه بانویی مشکل شمارو داشته وهمسرش به قول اون خانم ب اون به چشم یک منبع برای برطرف کردن نیازهاش نگاه میکرده (البته این تفکر اون بانو بود ) ایشون دیگه به اخر خط رسیده بودن جوری که فکر میکردن باخودکشی شاید همسرشون متوجه اش بشه شاید تغییری تو رفتارش بده ولی بعدها وقتی با یک مشاوره صحبت کردن و امید وار شدن از همسرشون درخواست میکنن که باهم صحبت کنن اما شوهرشون هی روزهای صحبت رو به عقب میندازه این بانو هم یه کار جالبی میکنه با قلمشون تمام حرف های دلشون رو واشتباهات همسرشون رو مینویسن 😄 و برایه همسرشون تو محل کارشون پست میکنن همسرشون باخوندن نامه خیلی متعجب میشن میان خونه و میگه چرا این حرف هارو نزاشتی ت خونه بهم بگی و احساس ندامتشون رو به همسرشون نشون دادن و صحبت کردن و ... و در مراحل زندگیشون تغییراتی رو تو زندگیشون اعمال کردن البته این کار اولش هم ب فکرشون خیلی کودکانه ب نظر میرسه اما نتیجه ی خوبی بهشون داده چیـزی که دراخر میتــونم بگم ناامید نشید و برایه خواستتون بجنگید چون ناامیدی راهی رو برای نقشه های شیطان در افکارمون هموار میکنه ببخشید اگه صحبتام زیاد شد خواهری 💕 http://eitaa.com/joinchat/3779723272C22d0624772
✉️ 👇👇 همیشه بعد از خوندن این خاطرات یاد مادر عزیزم میافتم... مادری که خیلی هم با من فاصله سنی نداره...کمتر از بیست سال فاصله مونه اینو گفتم که بدونید طرز فکرمون خیلی هم از هم دور نیست یه وقتایی که خیلی کم میارم اول شیطان دم گوشم ضجه میزنه چقدر تو بدبختی چقدر شوهرت بده چقدر تو خوبی و لیاقتت بیشتر از این حرفاست... اما یاد مادرم و خیلی از مادرهای این سرزمین خوب دلمو آروم میکنه.. خانم های عزیز مگه مادرهای ما دل نداشتن مگه مادرهای ما آدم نبودن؟؟!!! تو چه شرایط سختی زندگی میکردن بچه داری شوهر داری کهنه شوری بدون هیچ وسیله سرگرمی بعد تازه شوهرشونم که میومد مثل یک پادشاه بهش احترام میزاشتن و در خدمتشون بودن بچه میاوردن دریغ از یک جمله محبت آمیز دو روز بعدشم بلند میشدن دنبال کار و زندگیشون هیچوقتم افسردگی پس از زایمان و کوفت و... هم نمیگرفتن بعضیاشون شاید تا آخر عمر حتی نمیفهمیدن ارضای عاطفه و.... یعنی چی ولی هیچوقتم حتی به ذهنشون خطور نکرد که خیلی کارا رو بکنن همیشه صحنه ای از فیلم حضرت یوسف جلو چشممه که به همسرش گفت ببین زنان مصر با دیدن یوسف دستشونو بریدن و همسرش سیلی نثارش کرد و گفت تو چرا خودتو با زنان پاکدامن مقایسه نمیکنی؟؟؟ خواهرای من خیلی از زنان سرزمین ما در راه خدا خون دادن جون دادن از پسر و همسرشون گذشتن ما چکار کردیم؟؟؟ تا تقی به توقی میخوره سریع افسردگی میگیریم دنبال همدم جدید....!!!!!!!!!!! همسایه طبقه بالا ما سال گذشته همسرشو در سوریه فدا کرد آیا اون دل نداشت؟؟؟؟ http://eitaa.com/joinchat/3779723272C22d0624772
👇👇👇
  •●❥  ❥●• _جواب شکلک سکوته بانو؟! +کامنتای مربوط به استوری رو اکثرا جواب نمیدم... _من فرق دارم خب +ببخشید؟!!! _عصبی نشو دیگه.. منظورم اینکه من یه جورایی دکتر پوستتم😉 سریع خواستم بپیچونمش و از دستش در برم.. گفتم عذر میخوام من باید برم خدانگهدار! خداحافظی کرد و استیکر قلب فرستاد❤️ با دیدن استیکر قلب و جمله من فرق دارم،با خودم کلنجار رفتم،بلاکش کنم یا نه؟! توی فکر بودم که مدیر ساختمون برا گرفتن شارژ اومد.. بعدش کلا داستان افشین و قلب و بلاک یادم رفت! هر سری که استوری میذاشتم،افشین بدو بدو میومد دایرکت.. حرف خاصی نمیزد،منتها به هیچ وجه دوست نداشتم بیاد دایرکت.. اما روم نمیشد بهش بگم! هر چقدر من خشک و رسمی جواب میدادم،برعکس افشین خیلی راحت و خودمونی حرف میزد.. صحبتاش در مورد داروهای گیاهی بود و انصافا حرف دیگه ای در میون نبود.. فقط نوع بیانش طوری بود که انگار نه انگار داره با یه نامحرم صحبت میکنه.. توی بیوی اینستا نوشته بودم دایرکت آقایون=بلاک! نمیدونم چرا نمیتونستم بلاکش کنم! از یه طرف لحن بیانش اذیتم میکرد از طرفی میگفتم چقدر منفی فکر میکنی بنده خدا حرفی نزد که... فقط داره بهت کمک میکنه! الکی الکی خودمو با این توجیه گول میزدم.. چند روزی کامنت استوری رو بستم تا افشین نیاد دایرکت... یه روز عصر،عکس نیم رخ از خودم با خواهرزاده ام که تازه بدنیا اومده بود رو گذاشتم استوری... کامنت رو هم بسته بودم اما باز سروکله افشین خان پیدا شد.. _به به! بانو قدم نو رسیده مبارک!😍 دختر خودته؟ +نه...خواهرزادمه ببخشید اما من کامنت استوری رو بستم که کسی دایرکت نیاد! شکلک دلخوری فرستاد😒 گفتم معذرت میخوام اما لطف کنید دیگه پیام ندید! _مگه من حرف خاصی بهت میزنم؟ +نه _پس چرا عصبی شدی؟! +عصبی نیستم! اما من متاهلم ... ادامه دارد... 📛⛔️📛⛔️📛⛔️📛 ✍ بر روی خرابه هایِ خاطرات تلخ شما ؛ پلی میسازیم ب نام ؛برای رسیدن به های از دست رفته 💚👇👇 http://eitaa.com/joinchat/3779723272C22d0624772
دنبال همسر بی عیب گشتن خودش یک عیب بزرگ است ! @chat_tory 💔
🔴حتماااااا بخونید ... 🔴👇👇👇 ✍صرف نظر از انگیزه اصلی اینکه چرا زنان متاهل خیانت می‌کنند، نفس این امر در میان متولدین دهه شصت و پنجاه به شدت روبه گسترش است. موضوع نگران کننده برای من این است که این مهلکه افرادی را به درون خود می‌کشاند که نه می‌خواستند و نه حتی تصورش را می‌کردند که وارد رابطه‌ای دیگر شوند. اما به خودشان که آمدند دیدند خیانت دارد اتفاق می‌افتد. زن چهل و سه ساله‌ای که با پسر خواهر شوهرش وارد رابطه شده. پسر جوانی که پانزده سال بااو تفاوت سنی دارد، زن هیچ وقت فکرش را نمی‌کرد که شوخی‌ها و تنها شدن‌ها و جای پسرم است و من با فلانی می‌روم خانه، برایش دردسرساز شود. شخصا اعتقاد دارم انسان همچون سایر حیوانات موجودی غریزی و چندآمیزشی‌ست. اما آنچه او را از سایر حیوانات در این مورد مجزا کرد قوه یادگیری و تعقلِ در جهت سازگاری و بقاست. انسان روزی شروع به یادگیری کرد. شروع به فاصله گرفتن از غرایز. چیزهایی را آموخت که اگرچه خلاف ذاتش بود اما موجب سازگاری او شد. ما در ایران در آموختنی‌ها بسیار ضعیف عمل کرده ایم. رسوم و سبکی از زندگی وارد جامعه ما شد که متناسب با آنچه ما هستیم و بر ما می‌رود نبود. ما مهارت ارتباط با دیگران را یاد نگرفتیم. حدومرزها را نمی‌شناسیم‌. محدوده اینکه دختر خاله ما به همسرمان باید چقدر نزدیک بشود را نمی‌دانیم. محدوده اینکه زنمان با دوست دانشگاهی‌اش که مرد است و که قرار است بیرون برود و روی پروژه‌‌شان کار کنند را نمی‌دانیم. مرزهایش قابل تعریف نیست. او نباید از زندگی خصوصی تو و همسرت تحت عنوان درددل کردن مطلع شود. مفهومی به نام «جاست فرند» که ما چندین سال است آن را لق لقه‌ می‌کنیم و یک مفهوم وارداتی‌ست، هیچ کدام از این تعاریفی را شامل نمی‌شود که ما در مناسبت‌هامان آن را به جا می‌آوریم. جاست فرند شما مشاور شما نیست.حد و مرز مشخصی دارد. ما این مرزها را نمی‌دانیم. اصلا برایِ ما نیست. با آن بیگانه هستیم. چون خودآگاهی نداریم گم می‌شویم. با دوستتان (مرد) و همسرتان می‌روید جنگل. شب سه نفرتان توی چادر می‌خوابید و دم صبح «حالتی بر شما می‌رود» که پس از چندی رابطه جنسی بینتان اتفاق می‌افتد. توی گروه تلگرامی «انجمن شاعران فلان» آقای فلانی ساعت دو بامداد به شما مسیج می‌دهد که:« بانو، سروده زیبایتان را خواندم،حضور شما در این جمع غنیمت است» شما متوجه می‌شوید دارد اتفاقی در درونتان می‌افتد، ادامه‌اش می‌دهید و کار به جای باریک می رسد. اینجا جای ترمز است، جایی که دیگری می‌آید و دل و دین و عقل و هوش را به باد می‌دهد. اینجا باید فاصله بگیرید و به خودتان بگویید:« رابطه من با همسرم/ پارتنرم یک مرگیش است که باید ترمیم شود». ما زنگ خطرها را جدی نمی‌گیریم. یک آن است. ما بارها در این موقعیت و لحظه قرار گرفته‌ایم. لحظه‌ای که می‌دانیم دارد یک جریانی از انرژی فعال می‌شود. هر آدمی آن، «آن» را و«لحظه» را درک می‌کند. همه چیز از همان لحظه آغاز می‌شود. بها دادن یا متوقف کردن آن حس مرموز، دلچسب، هیجان‌انگیز. ما قدرت عجیبی در انکار این حس و خودفریبی داریم: جدی نیست. بگذار ببینیم حالا بعدها چه می‌شود. یک سلام و علیک ساده است. یک چت کردن عادی‌ست. ولش کن، حالا بعدا یه کاریش می‌کنم... اینجا آن نقطه‌ای‌ست که سنجش آن نیاز به مهارت دارد. اینکه زن با خودش بگوید: اگر شریک عاطفی من هم شاهد ما بود، من باهمین لحن با دوستش، با همکارم، فروشنده مغازه، مدیر فلان گروه تلگرام، فلان دوستم در فیس بوک و... صحبت می‌کردم؟! آیا اینکه دارم چت‌ها را پاک می‌کنم یک هشدار نیست که رابطه‌ام با شریک عاطفی دارد لنگ می‌زند؟ مرزها را برای سلامت روحی خودتان شناسایی کنید. در محدوده مشخصی با دیگران رفتار کنید. برای خانه‌تان، لباس پوشیدنتان، مهمانی رفتنتان و ... حدومرز بگذارید. می‌دانم آنقدر از سمت نهادهای بازدارنده، کارشناس بی‌سواد تلویزیون، فلان شخصیت.... این حرف‌ها را شنیده‌ایم که حالمان به هم می‌خورد. آن‌ها این مفهوم را خراب کرده‌اند. مردم را زده کرده‌اند. آنقدر که ممکن است شما حالتان از نوشته من به هم بخورد. اما لطفا حدومرزها را جدی بگیرید. مرز ما، قلمرو ماست. باید مراقب قلعه‌مان باشیم. 📛⛔️📛⛔️📛⛔️ ✍ بر روی خرابه هایِ خاطرات تلخ شما ؛ پلی میسازیم ب نام ؛برای رسیدن به های از دست رفته 💚👇👇 eitaa.com/joinchat/3779723272C22d0624772
  •●❥  ❥●•   _نمیخوام یه نامحرم سر هر استوری بهم پیام بده +ای بابا! ما که کاری نمی کنیم آخه.. _مگه قراره کاری هم انجام بدیم؛اینکار درست نیست..! +ببین من خودم متاهلم،3ساله ازدواج کردم؛همسرمم دوست دارم! _چه خوب! امیدوارم خوشبخت باشید! +بله هستیم! خیلی هم خوشبختیم! _خب خیلی خوبه که.. +اما آدما گاهی نیاز دارن با کسی حرف بزنن..درد و دل کنن.. _وا! خب همون حرفا رو به همسرشونم میتونن بگن دیگه! +د نه دیگه...وقتی با زنم دعوا میکنم نمیتونم برم با خودش حرف بزنم که.. یه وقتایی آدم یه حرفایی داره که نمیتونه به شریک زندگیش بگه.. _حرفاتون خیلی برام عجیبه!! +چیش عجیبه فرشته ی روی زمین☺️ _میشه اینطوری صدام نکنید😒 +چشمممم فرشته خانومم! _بحث محرم و نامحری چی میشه؟! همون حرفا رو به هم جنس خودتون بزنید،اینطوری بهتره.. +همجنسا اکثرا تو زرد از آب در میان،بعدشم چرا انقدر سخت میگیری حالا! _من سخت میگیرم؟ +آره دیگه...ما که نمیخوایم ارتباط جنسی با هم داشته باشیم انقدر بزرگش کردی؛میخوایم گاهی دو کلمه با هم اختلاط کنیم همین!نمیخوام بخورمت که! _ببخشید من نمیتونم با شما صحبت کنم خیانت که فقط رابطه جنسی نیست!لطفا دیگه پیام ندید.. +عهههه صبر کننن..کجا رفتی؟ میخوام باهات حرف بزنم. خیلی بد اخلاقی😕 حرفاش همش توی ذهنم رژه میرفت هی با خودم سبک سنگین میکردم..! چند روزی دور اینستا خط کشیدم.. خودمو سرگرم کتاب خوندن و دید و بازدید کردم. کیوان جدیدا کارش طول می کشید و شبا دیر می اومد خونه،منم بشدت حوصله ام سر میرفت! این اواخر دیر اومدنای کیوان و خستگیاش اذیتم میکرد.. زندگی خوبی داشتیم،چیزی کم و کسر نداشتیم به لطف خدا.. من و کیوان دختر خاله پسر خاله بودیم 6سال بود ازدواج کرده بودیم،تقریبا همه چی رو براه بود! کیوان عاشق بچه بود،دو سالی بود که مدام با زبون بی زبونی میگفت دلش میخواد بچه داشته باشیم! اما من بهانه می آوردم که هنوز زوده.. خودمون بچه ایم،بچه میخوایم چیکار! واقعیتش حس میکردم نمیتونم مسئولیت یکی دیگه رو به عهده بگیرم کمی میترسیدم،حرفای دیگران هم روم تاثیر داشت. خیلیا بهم میگفتن حالا جوونید،خوشگذرونی کنید!وقت واسه بچه دار شدن زیاده.. اینجوری شد که نخواستم حس مادری رو به اون زودی تجربه کنم.. ادامه دارد... 📛⛔️📛⛔️📛⛔️📛 ✍ بر روی خرابه هایِ خاطرات تلخ شما ؛ پلی میسازیم ب نام ؛برای رسیدن به های از دست رفته 💚👇👇 eitaa.com/joinchat/3779723272C22d0624772
👇👇 سلام واقعا اینا توجیهه گرچه سخته واقعا سخته ولی توجیهه ما باید بگردیم راهشو پیدا کنیم منم شاید راهشو بلد نباشم و باید از افراد کار بلد کمک بگیریم اینکه شیطان در کمین ماست کاملا درسته و اینکه خیلی تلاش میکنه و تلاشش و خیلی با صبر و حوصله انجام میده درسته ولی ما هم با کمک هم باید مسیر درست رو پیدا کنیم ⛔️📛⛔️📛⛔️ باسلام من وقتی داشتم مشکل این دوست عزیزرومیخوندم یادیه رمانی افتادم(دخترشینا)که همسرشهیدستارابراهیمی هرچندماه به خونه سرمیزدن حتی موقع به دنیااومدن بچه هاشون هم نمیتونستن بیان اماهمسرشون درنبودشون پاک موندن وپنج تابچه روبزرگ ڪردن بااین که خیلی دیربه دیرهم رومیدیدن پیشنهادمیکنم این رمان روبخونن دوستان🌷🌹 📛⛔️📛⛔️ سلام دوست عزیز. خودتم میدونی داری خودت رو توجیه میکنی. میدونی چرا وجدان که خیلیا دارن سعی میکنن جایگزین خدا کنن نمیتونه جایگزین خدا بشه؟ چون خدا رو نمیشه پیچوند ولی وجدان رو میشه سرشو شیره مالید. شما مادرتون رو تصور کن تو شرایط خودت با چه منطقی خودت رو قانع میکنی همچین کاری کنه بعد برای تو همون مادر سابق باشه؟ دلت واسه پدرت نمیسوزه؟ ببخشید همچین مثالی زدم قصد جسارت نداشتم فقط میخواستم معنای پاکدامنی رو خوب متوجه بشی عزیزم. مشکل عدم توجه همسرته نه؟ حالا چرا فکر میکنی خلا عاطفیشو باید با یه غریبه پر کنی؟ به نظرت چطوره وقتی تا صبح چت میکنی یه زن متاهل غریبه بیاد جای تو رو پیش همسرت پر کنه؟ جوابت واسه حل این مساله اشتباهه چون فرمولت اشتباهه چون استادتو اشتباه انتخاب کردی. وجدان خوبه خیلیم خوب اما ناقصه استاد کامل خداس. وقتی خدا هست وجدانتو جای اون قاضی نکن. ⛔️📛⛔️📛 سلام مسئله ای خانوم تقریبا مسئله خیلی هاست یکیش خودم ولی تمام سعی ام رو کردم تو لجن گناه نیفتم ویاد گرفتم چه طوری همسرم رو مجبور کنم بیاد بشینه به حرف هام گوش بده و در ضمن درست صحبت کردن هم آموختم عزیزم خدا رو شکر کن حداقل همسرت نیاز مالی رو محیا می کنه بعضی از خانوم های دیگه علاوه بر مشکل شما معزل بی پولی و فقر رو دارن و با زندگیشون همراه هستن.خدا رو شکر کن که همسری داری پاک که نه در گیر اعتیاد به مواد مخدره نه هوس بازه اگه یه درصد خودت این رفتار رو باهاش داشتی و اون مثل خودت با هات رفتار می کرد چه می کردی؟ چرا به این فکر نمی کنی که این کار اون از روی عشق به شماست شاید ایشون عشق به شما رو با قرار دادن شما در رفاه زیاد می دونه همین که به شما خیلی اعتماد داره توی کارتون و وسایلتون سرک نمی کشه به نظرت از دوست داشتن نمی یاد چرا نمی گید این امتحان خدا برای منه ... 📛⛔️📛⛔️📛⛔️📛 ✍ بر روی خرابه هایِ خاطرات تلخ شما ؛ پلی میسازیم ب نام ؛برای رسیدن به های از دست رفته 💚👇👇 eitaa.com/joinchat/3779723272C22d0624772
#احترام_به_زن 💚 @chat_tory
👇👇👇 سلام چیزی که میخوام براتون تعریف کنم اتفاقی هست که برای یکی از اشناهای ما افتاده ولی برخلاف خیلی از سرگذشتای دیگه این خانم ظاهرا عذاب وجدان چندانی نداره! من خیلی در جریان جزئیات ماجرا نیستم فقط درین حد می دونم که شوهراین خانم با دیدن گوشی زنش متوجه رابطش با یه مرد دیگه میشه از طریق اینستا ... که حتی .... [پوزش بابت حذف ⛔️] اونا از هم جدا میشن با وجود ی پسر چهارساله خانم ازخدا خواسته میزاره میره دنبال زندگی جدیدش و اون بچه طفل معصوم رو هم مادراقا داره بزرگ میکنه.... اون خانم حتی برای هفته ای یکبار هم تمایلی ب دیدن بچه ش نداره و هربار میاد دنبال بچه تا ببرتش بیرون هنوز یکساعت نشده بچه رو برمیگردونه!!! ظاهرا خیلیییی وقتش پره 😒 و اون بچه طفل معصوم هم همش ب مادربزرگش میگه این (مادرش) شبیه خانمای معمولیه ! (یعنی اثری از رفتارای مادرانه تو مادرش ندیده😞) میخواستم بگم گاهی این روابط مجازی انقدر چشم و گوش ی ادمو کر و کور میکنه که حتی مادر مهر مادریش رو زیر پاش له میکنه که به عشق و هوس خودش برسه ...😞 به کجا داریم میریم اخه ما؟؟؟!!! نظرات شما👇 خانمها: @clad_girls14 آقایون: @keyvann 📛⛔️📛⛔️📛⛔️📛 ✍ بر روی خرابه هایِ خاطرات تلخ شما ؛ پلی میسازیم ب نام ؛برای رسیدن به های از دست رفته 💚👇👇 eitaa.com/joinchat/3779723272C22d0624772
👇👇👇👇
  •●❥  ❥●• کم کم داشت افشین و حرفاش یادم میرفت اما باز طاقت نیاوردم و سمت گوشی دویدم..! همین که نت رو روشن کردم پیامش اومد بالا.. کلی پیام داده بود..!! [سلام بانوی زیبا خوبی؟ چرا نیستی؛نگرانت شدم! سلاممم کجایی چرا نیستی... هنوز نیومدی از پوستت چه خبر بهتره شده ؟! الو خانومییییی کجایییی.. پاسخگو باش دیگه!😕 نگرانتم.. خانومی کجایی؟! دقیقا کجایی...؟؟؟؟] تو این مدت دوری از مجازی افشین کاملا از ذهنم پاک شده بود.. اما اون بارها و بارها به من پیام داده بود! برام عجیب بود .. چرا الکی نگران من شده بود؟! جوابش رو ندادم... به ساعت نکشیده سر وکله اش پیدا شد! سلاممم فرشته بانووو😍 خوبی؟ کجا بودی تو! نمیگی آدم نگرانت میشه😢 من مردم و زنده شده ام،اونوقت تو حتی جواب سلام منم نمیدی!؟ جواب سلام واجبه ها خانوم خانوما.. سلام رو تایپ کردم اما دستم بشدت می لرزید.. سلام، سلان تایپ شده بود.. خندید گفت:سلام یا سلان؟ _ببخشید سلام! +خدا ببخشه😉 خب تعریف کن، کجا بودی که نبودی؟! داروها رو پوستت خوب عمل کرده؟ _بله پوستم بهتر شده؛ممنون از شما. +خب خوشحالم که تونستم برات کاری انجام بدم [هر چی من خشک و رسمی حرف میزدم افشین خیلی راحت بود؛انگاری این طرز صحبت براش عادی بود..] _عذر میخوام افشین خان،اما من باید شما رو بلاک کنم! +عه من تازه کلی ذوق کردم که بالاخره اسممو صدا زدی گند زدی به حالم که... _ببینید من متاهلم!شما هم متاهل هستید ضرورتی برای صحبت کردن ما با هم وجود نداره! تا الانم اشتباه کردم پاسخگوی شما بودم! افشین زبون چرب و نرمی داشت میدونست چه طوری حرف بزنه تا طرف مقابل رو متقاعد کنه... انقدر گفت و گفت تا مجاب شدم که بلاکش نکنم!!! قول داد دیگه نیاد دایرکت مگر اینکه من سوالی داشته باشم. مدتی که گذشت؛اومدنای افشین دوباره شروع شد.. بارها و بارها با دلیل و بی دلیل میومد سراغم.. از زندگیش میگفت از همسرش،از اختلاف سلیقه های کوچیکی که با هم داشتن.. از مادر زنش که مدام تو زندگی زناشویی شون دخالت میکرد.. یه جورایی من شده بودم صندوقچه اسرار افشین..! گاهی بهش راهکار میدادم.. گاهی ام فقط و فقط گوش شنوای درد و دلش بودم.. ادامه دارد... 📛⛔️📛⛔️📛⛔️📛 ✍ بر روی خرابه هایِ خاطرات تلخ شما ؛ پلی میسازیم ب نام ؛برای رسیدن به های از دست رفته 💚👇👇 eitaa.com/joinchat/3779723272C22d0624772
✉️ 👇👇 سلام تشکر میکنم از کانال خوبتون من امروز وارد این کانال شدم و خوشحالم که این افتخار نصیبم شده من یه زنم و یه مشکلی برام پیش اومده که بابتش خیلی ناراحتم 😔 داستان من از یه مزاحمت تلفنی شروع شد من ناخواسته وارد این جریان شدم الان هم نمیدونم اون مزاحم از کجا یا چطور آ درس خونه و مشخصات منو پیدا کرده و ازم درخواست های بیجا داره منم هیچ وقت تن به خواسته هاش ندادم و نخواهم داد به خاطر همین مدام تهدید میکنه که آ بروم و میبره یا میاد جلو در خونمون خیلی میترسم اونقدر که آ بروی خودم و خونواده م برام مهمه جونم برام ارزش نداره واقعا نمیدونم چیکار کنم 😔تو رو خدا واسم دعا کنید دلم نمیخواد از این بیشتر آ لوده گناه بشم واقعا نمیدونم باید چیکار کنم ....... 📛 👈سلام علیکم 👈سن شما و همسرتان ؟ 👈مدت ازدواج ؟ 👈فرزند هم دارید؟ 👈چطور آشنا شدید؟ 👈چه مدت آشنا هستید؟ 👈از اون آقا چقدر شناخت دارید؟ من 23 و همسرم 24 شش سال ازدواج کردیم یک دختر سه ساله هم دارم با واتس آپ پیام داد چند ماهی میشه و هر چیزی که از خودشون گفتن این طور که فهمیدم همش دروغ بوده 👈شماره شما رو از کجا بدست آوردن؟ اینطور که میگفت شانسی گرفته ولی من اینطور فکر نمیکنم 👈رابطتون با همسرتون چگونه است؟ خدا رو شکر خوبه مشکلی نداریم 👈و با این آقا در چه حدی رابطه داشته اید؟ در حد تلفنی و یه بار دیدار چند دقیقه ای که به اجبار و تهدید بود حتی تمام مشخصات ظاهری رو هم می دونست حتی رنگ مو که من هیچ وقت بیرون از خونه موهام بیرون نیست 👈از همون اول چرا جواب پیامهاشون رو دادید؟ چون تمام مشخصات منو درست گفت کنجکاو شدم که بدونم کیه 👈خب الان فهمیدید کیه؟ دوستم از طریق یکی از دوستانش پیگیر شده ولی هنوز جواب نداده 👈چرا همون اول کار موضوع را با همسرتان درمیان نگذاشتید؟ راستش فکر نمی کردم کار به اینجا بکشه 😔 الان میخوام بدونم چه بر خوردی باهاشون داشته باشم که باعث آبروریزی نشه ؟ یا اینکه سر لج نیوفته ؟ 👈پیامها و جوابهایی که به داده اید را میتونید به همسرتان نشان بدید؟ 👈یعنی مستنداتی در پاسخگویی شما هست که ثابت کننده مزاحمت ایشان باشد؟ بله هست نمیدونم میترسم 👈مگه نمیگید مستندات دارید که او مزاحمت ایجاد کرده؟ از بر خوردش میترسم و این که بگه چرا زودتر نگفتم .... درسته ولی چون مدت زیادی گذشته نمیدونم فایده داره یا نه یا اصلا باور میکنه یا نه ؟ به نظر شما چطور با اون مزاحم بر خورد کنم که منصرف بشه ؟ وقتی جواب نمیدم تهدید میکنه که میاد در خونه 👈منتظر پاسخ باشید باشه ممنون http://eitaa.com/joinchat/3779723272C22d0624772 🌸 پاسخ استاد پوراحمد آرزوی توفقات روزافزون برای این استاد محترم 👇👇👇
🚨 این پیام رو حتما بخونید . یه نتیجه گیری قراره بشه ازش👆👆👆👆
این همه تذکر ؛ چه فایده ؟! رسانه باشید📲 @chat_tory
👇👇👇
  •●❥  ❥●• کم کم داشتم بهش عادت میکردم مدام برام نحوه استفاده داروهای گیاهی رو میفرستاد.. اوایل با اکراه قبول میکردم اما بعدش با شوق و ذوق استقبال میکردم.. دیر اومدن های کیوان هم تقریبا دائمی شده بود چند باری باهاش بحث کردم.. گفتم خسته شدم از این وضعیت؛ تنهایی کلافه ام میکنه... اونم مدام میگفت خب چیکار کنم تو این اوضاع بیکاری و اقتصاد خراب.. توقع داری کارمو از دست بدم بیام بشینم تو خونه کنار تو؟! صد بار بهت گفتم بچه دار بشیم قبول نکردی.. گفتم چرا هر چی میشه پای بچه رو میکشی وسط؟! مگه برا فرار از تنهایی باید مادر بشم!!! همین بحثای بیخود و بی جهت من با کیوان،جرقه راحت حرف زدن با افشین رو روشن و روشن تر کرد! انگار مجوز درد و دل با افشین برام امضا شد! بحثایی که بین من و کیوان پیش میومد؛همه رو برا افشین تعریف میکردم اونم با حوصله تمام گوش میکرد.. و با حرفاش آرومم میکرد! این اولین بار بود با جنس مخالف به غیر از همسرم صحبت میکردم و انقدر راحت سبک میشدم! نه بحثی در کار بود.. نه تشری.. نه حرف بچه ای که من بهش آلرژی پیدا کرده بودم! متاسفانه ارتباطمون بیشتر شد.. ساعت ورود و خروج کیوان رو بهش گفته بودم،تا توی اون زمان پیام نده..! اونم زمانی که سرکار بود و بیرون از خونه بهم پی ام میداد.. همه چت ها رو هم قبل اومدن کیوان پاک میکردم. پیام خاصی بینمون نبود،اما خودم خوب میدونستم که کارم اشتباهه! برا همین چندین بار از ترسم چک میکردم تا خیالم راحت باشه که پیاما پاک شده..! رفته رفته پیامهای افشین از درد و دل و کمک فراتر رفت.. ادامه دارد... 📛⛔️📛⛔️📛⛔️📛 ✍ بر روی خرابه هایِ خاطرات تلخ شما ؛ پلی میسازیم ب نام ؛برای رسیدن به های از دست رفته 💚👇👇 eitaa.com/joinchat/3779723272C22d0624772