eitaa logo
⛔ هوس/online ⛔
4.2هزار دنبال‌کننده
521 عکس
141 ویدیو
14 فایل
کاری از کانال #دختران_چادری #بزرگترین کانال #حجاب در ایـران '@clad_girls' ⊹ ⊹ ⊹ ❖ بر روی‌ خرابه‌هایِ‌خاطراتــ‌ تلخ‌ شما؛ پلی میسازیم به نام #تجربه؛ برای رسیدن به #معصومیت های از دست رفته↻✨ ارسال سوال و ارتباط با ما↓ @clad_girls14
مشاهده در ایتا
دانلود
تعدادی از پیامهای شما👇👇👇 ⚜ کیوان فرشته را میبخشد اما همان طورکه میخ در دیوار فرومیرود وپس از در اوردنش،سوراخی ایجاد شده،اثر کار اشتباه فرشته هم تا ابد دامن گیر رابطه اش با کیوان میشود و بایدهمه از این غفلت فرشته عبرت بگیریم. ⚜سلام اما... زندگی اونا مثله قبل نمیشه ممکنه فرشته کاری نکنه ولی کیوان هرثانیه بهش شک میکنه یه ضرب المثل هم هست که میگه آبی که ریخته جمع شدنی نیست فرشته دیگه نمیتونه اعتمادی که پیشه کیوان از دست داده دوباره برگردونه بخشیدن کسی اسان است امااینکه بتوان دوباره به او اعتماد کرد داستان کاملا متفاوتی است. ⚜کیوان ,فرشته را می بخشه ولی اینکارش را هیچ وقت فراموش نمیکنه,, توزندگی مدام بهش بی اعتماده,,مدام ترس داره نکنه دوباره سروکله ی نامحرمی پیدا بشه,,ته دلش یه دل چرکینی وجود داره که همه جا باهاشه,,ازخودش بدش میادوفکر میکنه حریمش خدشه دارشده,, ⚜کیوان فرشته رو میبخشه اما... اما گریه ها و دلشکستگی زن افشین, وقتی چت شوهرشو با زن نامحرم میخونه... دل شکسته ی کیوان و عشقی که هرگز به گرمی گذشته نخواهد بود... ⚜کیوان فرشته رو میبخشه اما هیچوقت این خاطره ی بد از ذهن و دلش پاک نمیشه هیچ وقت دیگه رابطه ی فرشته و کیوان مثل اول نمیشه هرموقع که اسم اون نرم افزار و شبکه مجازی بیاد اون خاطره ی خیلی بد تو ذهن کیوان دوباره شکل میگیره ⚜دیگه خیلی حساس میشه جوری که شاید اجازه نده فرشته به تنهایی جایی بره یا توی شبکه های مجازی به راحتی,شرکت کنه شاید دائم چکش کنه خلاصه اون اعتمادکامل,از بین میره وگاهی وقتا جاشو به شک میده ⚜سلام نظر من درباره دایرکتی ها اینه که :«خیلی قشنگ بود ،این خانم خطا کار بود ولی خیلی بازهم مردونگی کرد و رابطش با اون مرد قطع کردکار ایشون بسیار عالی بود ،مرد ایشون هم شاید کم گذاشته باشن ولی این خانم به هیچ وجه حق این کار را نداشتن و همسر ایشون هم به نظرم برای تنبیه ایشون حق داشتند وآخرش هم معقولانه طلاق نگرفتند.» کاش همه ی مرد ها انقدر عاقل و با منطق و عاشق پای همسرشون حتی تو بد ترین شرایط بمونن. ⚜ سلام خسته نباشید داستان خیلی روان ساده و عالی بود نشون داد بسادگی توی دام شیطان گرفتار میشیم ان شا الله هیچ کدوم از بنده های خدا هیچ وقت توی همچین موقعیتی قرار نگیرن اما ..... اما با وجود بخشش ،کیوان نمیتونه خاطره این ماجرای تلخ رو از یاد ببره همیشه گوشه ذهنش این ماجرا خواهد موند که خانومش درحقش همچین خیانتی کرده همینطور که اگه این قضیه عکس اتفاق افتاده بود از ذهن فرشته پاک نمیشد . توی راهی که انتخاب کردید موفق و پایدار باشید . ⚜ کیوان میبخشه اما... سایه بی اعتمادی میتونه تااخرروی این زندگی باشه شایدکیوان با دیدن کوچکترین چیزی دوباره به همسرش شک کنه این زندگی مثل چینی شکسته س که چسب زده باشن ⚜ کیوان، فرشته را میبخشه ،اما هیچ وقت نمیتونه مثل سابق بهش اعتماد کنه وهمیشه بدون اطلاع گوشی فرشته راچک میکنه. ⚜ سلام ادامه داستان دایرکتی ها اما.... دیگه فرشته نیستی! ............. امکان ارسال تمام ۶۸۹ پیامی که دریافت کردیم به کانال واقعاااا وجود نداره؛ عذر خواهی مارو بپذیرید🌸🙏
🔔 صدای مشاور 🔔 عرض سلام و ادب؛ خدمت اعضای کانال هوس آنلاین! قرار هست مروری بر نتیجه گیری 〰داستان دایرکتی ها〰 را باهم داشته باشیم: 📜 آماده اید برویم به متن داستان؟ فرشته رابطه اشتباهی(ساپورت عاطفی از افشین) را مرتکب شده 🙍 کیوان متوجه این رابطه می شود🙅♂ فرشته بسیار پشیمان است🙇♀ کیوان باید تصمیم گیری کند ❓ خب همینجا دست نگه دارید ✋ ⁉️ سوال: کیوان چطور می تواند تصمیم گیری درستی داشته باشد؟ 1⃣ هیجانی تصمیم نگیرد و به خودش فرصت بدهد (هرچند ماه) تا بتواند این ماجرا را هضم کند و منطقی فکر کند.👈 کمک گرفتن از یک مشاوره خبره توصیه می شود. 2⃣کیوان باید در مدت زمانی که به خودش فرصت داده، توجه داشته باشد که در این موقعیت ما دو دسته آدم داریم: ⛔️دسته اول کسانی که نمی توانند پذیرای همسر نادم و رابطه دوباره باشند. همیشه نسبت به او بی اعتماد خواهند ماند. از نظر آنها آب رفته به جوی قابل بازگشت نیست. شکاکی در وجودشان تا ریشه دوانده 👈 این دسته از آدم ها ظرفیت بخشیدن و فرصت به طرف مقابل را ندارند. ☑️اما دسته دوم احساس می کنند که می شود به آدم ها فرصت داد. این زندگی ارزش فرصت مجدد دارد. همسرم پشیمان هست و می شود زندگی را دوباره از نو ساخت. گرچه در حال حاضر حالم بد هست اما به آینده امید دارم چون او قصد دارد واقعا تلاش کند. 👈 این دسته از آدم ها ظرفیت بخشیدن و دادن فرصت دوباره را را دارند. ✅✅✅پس شناختن خودمان برای تصمیم گیری درست بسیار کلیدی و مهم هست. 📜برگردیم به داستان: کیوان بعد از کشمکش های فراوان با خودش،تصمیم می گیرد فرشته را ببخشد. ⁉️سوال:آیا تصمیم کیوان درست است؟ شاید بله❗️ شاید خیر❗️ اگر کیوان جزو دسته اول باشد و ظرفیت بخشیدن را نداشته باشد👈 خیر. چون او دروغ گفته است و هیچ فرصتی به همسرش نمی دهد جز اینکه به یک زندگی مصنوعی که دوامی هم ندارد، ادامه می دهد. (یک دروغ بزرگ) اما اگر کیوان جزو دسته دوم باشد و ظرفیت این را داشته باشد که به فرشته اجازه اثبات دوباره خودش را بدهد، آن وقت می توان گفت ترمیم رابطه امکان پذیر است و جواب 👈 بله! پس نتیجه گیری های اعضای کانال مبنی بر این که کیوان می بخشد اما تا همیشه کوه اعتمادش ریزش دارد یعنی👈 ای وای! کیوان خودش را نشناخته 🙆♂❌ 🎶صدای مشاور، ادامه دارد.. 📛⛔️📛⛔️📛⛔️📛 ✍ بر روی خرابه هایِ خاطرات تلخ شما ؛ پلی میسازیم ب نام ؛برای رسیدن به های از دست رفته 💚👇👇 eitaa.com/joinchat/3779723272C22d0624772
🔴 ⚠️ ‼️ ... در پاسخ به دختر خانمی که بخاطر اعتماد داشتن به گروه های تلگرامی مختلط، فریب یک پسر را خورده و ... بنا به در خواست خودشان، سوالشان منتشر نمیشود. http://eitaa.com/joinchat/3779723272C22d0624772 💕 ... 💕 🍃 پاسخ استاد پوراحمد 👇
✉️ 👇👇 سلام ارسالی این دوست خوبمون و خواهرمون خوندم نمیدونم یه جوری شدم من پارسال برای اولین بار عاشق شدم نمیدونم گفتنش چه قدر خوبه ولی دختر خانمی که باهاش بودم چادری بود و نمازخون ایشون کاری کردن توی زندگی من من نماز خون بشم و شدم قبلا نمیخوندم ولی الان میخونم مرتب نمازمو دختر خانمی که با من بود خیلی مقید بود میگفت رابطمون گناهه بیا زود خواستگاری منم شرایط مالی خوبی نداشتم یه مشکلاتی پیش اومد و برا مدتی به هم زدیم بعد مدتی فهمیدم این رابطه گناه بود به حرفای کسی رسیدم که جانم رو هم براش میدادم بعد جدای ۳ ماه بعدش برگشت بازم ولی اینبار خانواده من مخالفت کردن با رفتن به خواستگاری الان یک ساله تموم شده ولا نه رابطه ای دارم باهاش نه حرفی میزنم باهاش هیج وقتم دست به خودکشی نزدم چون امید داشتم برگرده و دوباره باهم باشیم سوالم اینه :؟اگر الان من که میدونم رابطه گناهه و هنوز تکلیفم با خودم مشخص نیست نمیدونم اون دختر دوستم داره هنوز یا نه من الانم میخوامش هنوزم دوستش دارم گاهی از دور میرم ببینمش خیلی دوستش دارم با اینکه میدونم گناه رابطه دوستی ولی باز راضیم برگرده و تکلیفم باخودم مشخص نیست از طرفی عاشقشم از طرفی وضعیت خوبی ندارم الان مالی درست شدا وضعیت خانوادگیم درست نشده چیکار کنم واقعا شما که به همه حواب میدین به منم جواب بدین من واقعا دوستش دارم ولی سمتشم نمیتوتم برم😔 به نوعی یا به نحوه بهتر ادمم کرد اون دختری که عاشقش شده بودم ولی... ✉️ خوب مشکل اصلی شما و همه اونایی که همچین مشکلایی دارن اینه که از اول راه رو اشتباه انتخاب کردین!!! و ادامه راه اشتباه ،واقعا صحیح نیست! حالا اینی که متوجه شدین و تمومش کردین خودش خوبه و یه گام مثبت هست! ادامه امثال این رابطه به ضرر هردو طرف هست برادر خوبم،خواهر خوبم نتیجه ی این رابطه ها تا همیشه توی زندگی طرف هست و هرچی به زندگیش لطمه بزنه شما مقصرین😠 فضای مجازی جای عاشق شدن نیس.از اول سعی کنید رابطه ای رو شروع نکنید با حفظ حریم ها‼️ خوب حالا به فرض اشتباه رو کردین و به قول خودتون عاشق شدین ،که البته درصد زیادیش فقط وسوسه شیطونه☝️ چرا الان طرف با اون عشق آتشین ازدواج میکنه دو ماه بعد همونطوری آتشین جدا میشه؟؟؟؟چون پایه ی ازدواجا اشتباه شده!قبلا خانواده ها معرفی میکردن ،خوبی طرف رو خودش نمیگفت اطرافیانش میگفتن!!! هیچ کسی نمیگه ماست من ترشه،توی رابطه مجازی هردوطرف فقط از خوبی های خودش میگه، بعد وارد زندگی میشن کلی تفاوت میبینن!!! اعتماد در زندگی زوج هایی که مجازی عاشق میشن خیلی کمه و هزار تا آسیب دیگه... حالا به فرضم که عاشق شدین>>خواستگاری>>ازدواج نه دوستی مجازی!!!! شرایطش رو نداریم بهانه است! شرایط رو جور کنید،فعلا نمیتونید باشه،قبول فعلا خواستگاری کنید خانواده هارو در جریان بذارید بعد تا یه حدی اسلام اجازه صحبت داده.قصد ازدواج در کاره (نه دوستی البته)خواستگاری برین متوجه میشین هنوز هم شمارو دوست داره یا نه؟ اونایی که درگیر این رابطه ها هستند همین الان اقدام کنید که فردا دیره .تمومش کنید زندگی خودتون و بقیه رو خراب نکنید‼️ 📛⛔️📛⛔️📛⛔️📛 ✍ بر روی خرابه هایِ خاطرات تلخ شما ؛ پلی میسازیم ب نام ؛برای رسیدن به های از دست رفته 💚👇👇 eitaa.com/joinchat/3779723272C22d0624772
✉️ 👇👇 🔴 بلند ،ولی قابل تامل هست،توی چند پست قرار میدم!!👇👇 با سلام به مدیران وهمراهان بزرگوار🍂🍁🍃🍁🍂🍃 من تو خانواده مذهبی بزرگ شدم خیلی مقید به همه مسائل بودم.تا بعد ازدواج ساکن تهران شدم .تنها وغریب. شوهرم کارش یه جوری هست که اول صبح بره ساعت 11 شب میاد خونه.منم خیلی تنها بودم کسی رو نداشتم رفت وآمد کنم . اوایل گوشی ساده داشتم به دور از فضای مجازی و آلوده شدن به چت با نا محرم ♀♀تا اینکه شوهرم برا تولدم گوشی اندرويد خرید .ای کاش نمی خرید یا لاقل قبل خرید فرهنگ درست استفاده کردنش رو یاد می گرفتم.😔 چهار سال بعد ازدواجمون بود که وارد فضای مجازی شدم .اولش تو لاین بودم توسط دوست ابجيم وارد گروه مختلط شدم.فقط می خوندم مطالب و چت ها رو .کم کم خوشم اومد منم فعال باشم .از این گروه به اون گروه خودمو سر گرم کرده بودم.تا اینکه تو یکی از گروهها که فعال بودم .بیشتر آقایون زیر آبی بودن گروه خانم ها فعال متن و چت.معمولن آقایون دنبال شکار هستن که زیر آب همه چیو تحت نظر دارن که کیو به چه روشی شکار کنن.به دور از آقایون کانال.من از همه گروهها در اومدم.یکی از گروهها خداحافظی کردم رفتم.صبحش دیدم یه نفر پی وی متن فرستاده.منم اشتباه کردم تشکر کردم .همین جوری ادامه داشت تا دو هفته تا رسید به سلام احوال پرسی ولی سرسنگين. تا سه سال ایشون خودشونو پسر دانشجو که مادرش مرده و پدرش نامادری داره که قبول نکرده با اینا زندگی کنه الان تنها زندگی می کنه .وهيچ کسی رو نداره خواست هر از گاهی درد ودل کنه من براش خواهری کنم.منم به شوهرم گفتم اجازه بده هر از گاهی به درد ودل هاشون گوش بدم.شوهرم کلی نصیحتم کرد که اینجا مجازی هست نمیشه اعتماد کنی از کجا معلوم راست میگه نگا به خودت نکن اينقد ساده نباش.هر طوری بود من شوهرمو متاسفانه راضی کردم 😔😔♀تو این سه سال هیچ بی ادبی و چیز دیگه ای ازش نمی دیدم خیلی محترمانه عمل می کردن .تا بعد سه سال یواش یواش تقاضای عکس می کرد .من زیر بار نمی رفتم می گفتم من شرطم این بود بدون عکس و زنگ مثل یه خواهر برات باشم . ...😔 📛⛔️📛⛔️📛⛔️📛 ✍ بر روی خرابه هایِ خاطرات تلخ شما ؛ پلی میسازیم ب نام ؛برای رسیدن به های از دست رفته 💚👇👇 eitaa.com/joinchat/3779723272C22d0624772
خودم با وجود اینکه گذاشته بودم کنار ولی هر روز ساعت آنلاین شدنش رو چک می کردم.پروفايلاشو .یهو فراموش کردن چهار پنج سال سخته.خیلی جاها کمکم کرده بود با راهنمایی هاش .اطلاعات عموميش در همه زمینه ها بالا بود .سوالی پیش می یومد ازش راهنمایی می خواستم.خودمم از اینکه اراده ترک ندارم ناراحت بودم .توفیق نماز شب که ازم گرفته شد دیگه به اونايي که کمک خواسته بودم بزارم کنار روم نمی شد نگاه کنم.تا اتفاقی با کانال شما آشنا شدم.خوندم و یاد اتفاقاي افتاده خودم افتادم و گریه می کردم.همون شب حذف کردم اون خط رو از خدا کمک خواستم گوشيمو گذاشتم رو زنگ برا نماز شب.پاشدم با خدا خلوت کردم و گریه کردم.گفتم تو منجلاب افتادم .فراموشت کردم تو پیله گناه خودم گیر افتادم پاکم کن مثل پروانه پر بزنم سمت خودت. خدا هیچ وقت فراموشم نکرد هر سری به یه تلنگری باعث بیداریم می شد من نمی فهمیدم.از اون روز ترکم دعا کنید برام دیگه دور چت کردن رو خط قرمز بکشم.شما ها پاکيد دعاتون درگیر میشه. نمی دونم الان با خوندن پيامم چه دیدی نسبت به من دارید.ولی اینو به قطع یقین میگم.هیچ وقت هیچ وقت تو هر جایگاه هستی هیچ بنده ای رو قضاوت نکنید..من اينکارو کردم خودم دچارش شدم.به خودم اومدم که چند چندم آب باشه شنا گر ماهری هستم. یکی دیگه هم به دوتا نماز شب و نماز اول وقت بی حضور قلب و قران خوندن دلمو خوش کرده بودم غرور گرفته بودم که خیلی خوبم و جام وسط بهشته ولی غافل از این همه گناه که خدا خودش ببخشه و کمکم کنه ببخشید طولانی شد . الان خدا رو شکر زندگیم خوب بود ولی خیلی بهتر وشیرین تر از قبل شده اینم به خاطر اعتماد و صداقت شوهرم نسبت به من بود .درست بود کار اشتباه وغیر قابل بخششی کردم وقتی پشیمون شدم .دست های شوهرم رو بوسه زدم ازش تقاضای حلالیت کردم گفتم الان به حرفت رسیدم.دیگه تموم شد. یکم باز نصیحتم کرد ناراحت بود ولی با لبخند منو بخشید قسمم داد دیگه تکرار نکنم .که تکرار بشه نون من حرامت بشه می خوری. الان خدا رو شکر چند تا دوست پر انرژی و عاشق زندگی پیدا کردم با هم رفت وآمد می کنیم از تجربیات زندگيمون بهم میگیم. برنامه ریزی کردم برا هر روز زندگیم که علت بیشتر این تجربه های تلخ یکیش دوست هست یکی هم بی برنامگی وبی هدف بودن. الان بهترین زندگی رو دارم ّخدایا شکرت برا همه کمک هات و این زندگی خوب امیدوارم با خوندن داستان من یکی دیگه عبرت بگیره و تجربه نکنه. التماس دعا 📛⛔️📛⛔️📛⛔️📛 ✍ بر روی خرابه هایِ خاطرات تلخ شما ؛ پلی میسازیم ب نام ؛برای رسیدن به های از دست رفته 💚👇👇 eitaa.com/joinchat/3779723272C22d0624772
باسلام خدمت استاد گرامی خانمی28ساله هستم و همسرم33ساله دارای دوفرزنددختر5ساله و پسر 20روزه چندروز پیش به طور اتفاقی تو گوشی همسرم چت هایی دیدم بین شوهرم و دوست خودم(به طور مجازی باهاش اشنا شدم که بعد فهمیدم نقشه بوده). وقتی چت ها رو خوندم متوجه شدم که خیلی وقته باهم هستن و تماس هم دارن یه درصد هم فک نمیکردم دور این کارها بره.من چت ها رو وقتی خواب بود دیدم و اونشب رو نتونستم اصلا بخوابم صبح که بیدارشد متوجه موضوع شد وخودش اومد همه رو توضیح داد (البته نمیدونم همه رو گفته یانه)که این یه رابطه عاطفی بوده و تو یه گروهی باهم اشنا شدن و دختره روزبه روز بهش محبت میکرده و چند وقتی که شوهرم از لحاظ اقتصادی مشکل داشتن دختره کمکش کرده و هدیه هایی هم به شوهرم داده.شوهرم قسم میخورد که دیگه هرچی بوده بین ما تموم شده و رابطه عاطفی بینمون یه سال پیش تموم شده.چندبار هم همدیگه رو ملاقات کردن.به اصرار دختره که میخواسته بامن اشنا بشه شماره منا میده و به بهونه هایی میاد پی وی من که من اونروز متوجه نبودم و باهاش خوب برخوردکردم و تو تعطیلات عید هم خانوادگی به خونشون رفتیم و دوسه روز اونجا بودیم.درکل خیلی مهربونی میکرد بامن. ولی الان که فهمیدم دنیا دور سرم خراب شد که چرا من اینقدر ساده بودم.شوهرم دست رو قران گذاشته که دیگه چیزی بین ما نیست و من اونو بلاک کردم و اونم دیگه بهم پیام نمیده ولی من موندم اگه رابطشون تموم شده پس اون چت ها چی بود؟بعداز دوسه روز هم خودش به دختره گفته که بمن هم پیام نده چون جریان رو فهمیدم.ولی الان که رفتم سر گوشی شوهرم دیدم شماره دختره با یه اسم دیگه تو گوشیش سیو شده.خواهشا راهنماییم کنین چیکار کنم.آیا حرفهاشو قبول کنم؟دیگه هرکاری میکنم اون اعتماد قبلی رو ندارم بهش نمیتونم دلمو صاف کنم باهاش..انگار همش باید بترسم دلیلشم که پرسیدم میگه تواخلاقت تنده و یکم حس مردونگی داری ولی من کانالهای زیادی عضوم و ایده هایه اونا رو اجرا میکنم بعدم میگه تو خیلی خوب بودی و من هرباری که پیام میدادم بعدشرمنده تو بودم ولی آدم یه وقتایی گول میخوره واشتباه میکنه و منا ببخش... نمیدونم چیکار کنم؟؟؟ 📛⛔️📛⛔️📛⛔️📛 ✍ بر روی خرابه هایِ خاطرات تلخ شما ؛ پلی میسازیم ب نام ؛برای رسیدن به های از دست رفته 💚👇👇 eitaa.com/joinchat/3779723272C22d0624772
✉️ 👇 سلام. من یه دختر19سالم. اگه این مطلبو نوشتم فقط برای اینه که امیدوارم کسی با خوندنش راه منو نره. تقریبا3سال پیش بود که تلگرام و این چیزا نیومده بود. یه روز توی مدرسه دوستم گفت رفتم تو یه چت روم وفقط برای مسخره بازی و سرکارگذاشتن.من کنجکاو شده بودم بدونم چ جوریه چون تا حالا نرفته بودم.خلاصه یه مدت رفتم و با یکی اشنا شدم که چندماه ازم بزرگتر بود.که اونم مثل من تازه وارد این فضا شده بود و واقعا هم با بقیه متفاوت بود. من هیچوقت با کسی نبودم به خدا هم قول داده بودم که طرفشم نرم.وقتیم رفتم حس میکردم که دارم از خدام دور میشم اخه ما خیلی باهم رفیق بودیم.خداعشقم بود. من فقط برای وقت پرکنی رفتم و اینکه حوصلم سرمیرفت امانمیدونم چرااینجوری شد.باهاش اشناشدم.روزی ک اولین بار باهاش تلفنی صحبت کردم خیلی استرس داشتم .ترس داشتم.ما مال دوشهر دور بودیم اما ادمی بود ک میشد بهش اعتماد کرد نمیدونم چرا اماحس اعتمادداشتم بهش. واقعا اهل نماز روزه بود .. بعد یه مدت به قصد ازدواج باهم صحبت میکردیم.بعد یه سال ک باهم بودیم کنکور دادم و رفتم شهر اونا(در این مدت مادر پدرش والبته مادر من باخبرشده بودند که مادرم باهام اتمام حجت کردن و فکرکردند تموم شده همه چیز اماادامه داشت و پدرشم گفته بود باید فعلا به درستون برسین تا بعد)خلاصه من رفتم اونجا.((من جزو شاگردای خوب مدرسه بودم اما ازوقتی اینجوری شد معدلم خیلی بد شد کنکور نتونستم بخونم.منی که عاشق درسم.. حتی بعد یک سال دیگه نماز نخوندم با اینکه اون نمازشو میخوند اما من؟نه. اینقدر گناهام زیاد شده بود که دیگه نشد.ودرضمن فقطم همون شهر انتخاب رشته کردم.) )وقتیم رفتم اونجاهمیشه هرروز برام وقت میذاشت اگه ناراحت بودم دانشگاهم نمیرفت هواموداشت اما اگه عصبانی میشد حرفی خلاف میلش و کاری خلاف خواستش انجام میشد دیگه هیچی. وقتی باهام خوب بود فقط چشم چشم بود از خیابون میخواستیم رد بشیم خودش طرف ماشینا می ایستاد که اتفاقی برای من نیفته اما وقتی عصبانی بود دیگه واسش فرقی نداشت اونقدر. خلاصه چندماه بعداینکه اونجا بودم تصمیم برای خواستگاری گرفتند مامان بابای من گفتند بهشون که صبرکنن که به اطرافیان خبر بدن اما اون منو تحت فشار میذاشت و اذیت میکرد که حتما بیان.دیگه اومدن و قرار شد که خانواده ماهم برا تحقیق برن اونجا. از اذیتا و حرصام بگذرم.اما مهمتراز همه بددل بودنش بود.توی دانشگاه فوق العاده اذیت شدم هرروز دعوا.حتی سر این بددلی کتک خوردم. من که همیشه هرچی خواستم داشتم و توی خانوادم این چیزا نبوده.اما پدر اون اینجوری بود.قبلا مادرشومیزد.اما اون بهم قول داده بود هیچوقت اینکارانکنه و خیلی قولای دیگه.که زیر همش زد.😔 وقتی سرمهریه به توافق نرسیدن خیلی راحت تمومش کرد.میدونین چرا؟چون اخرا فکرمیکرد حسش نسبت بهم فقط وابستگیه.اینو بعدا بهم گفت یعنی یه ماه بعدش که تونسته بود دوباره بهم زنگ بزنه. اما اونوقت خدا دیگه دلمو سرد کرده بود.چون خیلی اتفاقای بدی هم افتاده بود.هرچقدر التماس وگریه کرد دیگه دلم باهاش نبود. از اونوقت هرچندماه یه بار زنگ میزد منم ردش میکردم.اون برای بهم رسیدنمون هیچ تلاشی نکرده بود. الان از تموم شدنش اصلا پشیمون نیستم و روزی هزار مرتبه خداروشکرمیکنم چون تازه میفهمم داشتم چه کاراشتباهی انجام میدادم ما واقعا مال هم نبودیم و اونم ازدواج کرد.یعنی عشق و عاشقی و حرفای عاشقونه خیلی راحت تموم شد و اینارو نصیب یکی دیگه کرد.خیلی راحت بود براش.هنوزم که هنوزه فکرمیکنم میگم چه طور تونست ازدواج کنه. بعضی جزئیاتوگفتم که اگه کسی خوند بدردش بخوره.بدونین اگه کسی قبلش با هیچکس نبوده اگه حرفای عاشقونه میزنه دلیل بر عشق واقعی نیست.توروخدا حواستونو جمع کنین حتی اگه طرفتون راستگو هم باشه ممکنه عوض بشه اگه کسی واقعا قسمتتون باشه خدا خودش همه چیو واستون جورمیکنه همه چیو بسپرین به خدا.به عظمتش قسم همه کار واستون میکنه. از تجربیات بقیه استفاده کنین.اگه سراغ گناه نرین خداعشق خودشو بهتون میده.باورش دارم. درپناه حق باشین.یاعلی. 📛⛔️📛⛔️📛⛔️📛 ✍ بر روی خرابه هایِ خاطرات تلخ شما ؛ پلی میسازیم ب نام ؛برای رسیدن به های از دست رفته 💚👇👇 eitaa.com/joinchat/3779723272C22d0624772
✉️ 👇👇 سلام میکنم خدمت شما ادمین ها وکارشناسای محترم کانال منم وقتی پیام دوستان رو خوندم گفتم ماجرایی که برای خودم هم اتفاق افتاد تو فضای مجازی رو برای دوستانم بگم شاید تو موقعیت من باشن وکمکشون کنه من اولین باری که تلگرام رو نصب کردم یکی از دوستانم منو وارد یه گروه شعرکرد من اصلا روم نمیشد ابراز وجود کنم حتی حرف بزنم چون آدم خیلی مذهبی ای بودم از نامحرم شرم داشتم حتی بااینکه منو نمیدیدن ، بعد ازون دوستم منو وارد یه گپ سه نفره کرد ودیدم با یه آقایی که هم سن خودمون بود میگه ومیخنده من گمان بد نبردم وگفتم بهش فامیلتونه ؟؟ گفت ساده ایا دوست مجازیمه همدیگرو آجی و داداش صدا میزدن هیچوقت یادم نمیره چن بار ازون گروه لفت دادم ولی باز دوستم ادم کرد من دیگه کم کم قبح این ماجرا برام افتاد 🙁 این آقا سنی مذهب بود و به بهانه بحثای مذهبی شرو کردم باهاش تو خصوصی چت کردن تا اینکه دوستم گفت من میخوام یه مدت دلیت اکانت کنم و برم... دوستم که رفت حرف زدن من واون اقا هم چند برابر قبل شد تا اینکه صب میشستم پای گوشی بعد به خودم میومدم میدیدم ساعت دو بعدازظهره ومن هنوز پای چتم !!! یا ماه رمضون بود منی که هرسال ماه رمضون حداقل یه بار قرانو سعی میکردم بخونم دیگه فقط زبونی روزه بودم حتی شبای قدر هم چت میکردم😔 البته هیچوقت تو این مدت ما حرف بد یا چت ممنوعه نکردیم اما بلاخره باتوجه به متاهل بودن من این کار خیلی بی معنا بود منی که هدفم این بود که تو درسم خیلی موفق باشم حالا کارم شده بود که بشینم وچت کنم چند ماه بود که ما چت میکردم که اون آقا بمن ابراز علاقه کرد ومن عوض اینکه بزارم برم موندم🙁 وقتی ماحرارو برای دوستم تعریف کردم عذاب وجدان گرفت و گفت من نباید تورو بااون آقا آشنا میکردم اون آقا از اعتماد تو سواستفاده کرده راستی تو این حین خواهرم هم بااون آقا آشنا شده بود وچت میکرد خلاصه نمیدونم چیشد وچی گذشت که من اون آقا دعوامون شد و بهم گفت بلاکم کن و برای همیشه برو من خیلی زود سردشدم و بلاکش کردم بعدا دیدم خواهرم بهم گفت که به اون هم ابراز علاقه کرده من خندم گرفت و به خواهرم گفدم این حرفو بمنم زده بود این آدم مشکل داره به همه این حرفو میزنه ،وخواهرم هم بلاکش کرد این ماجرا تموم شد اما چیزی که یادگاراین قضیه بود این بود که من دیگه اون آدم سابق نبودم خیلی برام عادی شده بود حرف زدن با نامحرم😔😔 حدود چند ماه بعد تویه گروه بودم که یکی از افراد هم فکر یه لینک گروه مذهبی برام فرستاد به اسم منتظران آقا منم آنقدر حالم از بی دینی وکفر بهم خورده بود خیلی خوشحال شدم که همچین گروهی بهم پیشنهاد شد و رفتم اون گروه میخواستم لینکو به یکی ازدوستام بدم توگروهه اعلام کردم لینکو میخوام که مدیرش اومد پی وی و .... ...🙁 📛⛔️📛⛔️📛⛔️📛 ✍ بر روی خرابه هایِ خاطرات تلخ شما ؛ پلی میسازیم ب نام ؛برای رسیدن به های از دست رفته 💚👇👇 eitaa.com/joinchat/3779723272C22d0624772
.... پروفایلشو چک میکردم اینکارخیلی اشتباهه سر یکی ازخداحافظیا شوهر من گوشیمو برداشت و تمام چت های مارو خوند متاسفانه با اینکه هیچوقت بین من و اون آقا حرفای ممنوعه رد و بدل نشد اما همسرمن به شدت نسبت به من بی اعتماد شد اون شب یادمه شب نیمه شعبان بود ومن شکست همسرمو دیدم دیدم که چطوری اشک می ریخت 😭😭 ومیگفت من دوست داشتم من عاشقت بودم چرا بامن اینکارو کردی (من حامله بودم)همسرم برام آب قند آورد چون خیلی ترسیده بودم اون روز و هیچوقت یادم نمیره هنوزم که یادآوری میکنم تمام بدنم میلرزه تایه مدت همسرم به شدت بمن بی اعتماد بود و به قول خودش تا منو نبخشید فکرش اروم نشد (البته ناگفته نماند همسرمن خیلی آدم قد ومغروریه من خیلی دوست داشتم بهم بیشتر توجه کنه یامن قهرکنم و اون بیاد منت کشی یا برام هدیه بخره وقتی میاد خونه برام گل بخره وخیلی چیزای دیگه که هرزنی دوست داره متاسفانه زندگی ما خیلی زود رنگ روزمرگی دید و نمیخوام توجیه کنم اما بی ارتباط نیست رفتارهمسر با خیانت مخصوصا که همسر مذهبی هم باشه و بالذات اهل خیانت نباشه همسرمن بیشتر درگیریاش مربوط به زندگی پدرومادرش بود بیش از حد خودشو درگیر زندگی اونا کرده بود به حدی که من ازشنبه منتظر آخر هفته بودم که اخرهفته هم ایشون میرفت مغازه پدرش و من ازشون بی بهره بودم باتوجه به اینکه منزلمون نزدیک خونه پدرشوهرم اینا بود معنی استقلال نمیفهمیدم ،حتی من و همسرم هرمسافرتی باهم رفتیم باپدر و مادرش میرفتیم حتی اولین مشهدی که رفتیم دوران عقد با پدرومادرش رفتیم جوری بود که من حس میکردم زندگیمون وقف پدرومادرش شده و ازین ماجرا به شدت ناراحت بودم خلاصه همسرمن نمیتونست تعادل بین من وخانوادشو رعایت کنه!! واین خودش بسترسازاین بودکه من به سمت گوشی کشیده بشم وقتی با اون آقا چت میکردم اصلا برام مهم نبودکه شوهرم بهم بی توجهی کنه اصلا ازخدام بود سمت من نیاد ) بعداون ماجرا متاسفانه من باز با اون آقا ارتباط گرفتم تو اینستاگرام و پنهانی باهاش چت کردم اون مدام ابراز علاقه میکرد و میگفت بیا ببینمت اما من قبول نمیکردم یادمه یبار بهم گفت مریض شدم و برای مریضیم پنج میلیون پول لازم دارم من گفتم من همچین پولی ندارم گفت خطرناکه مریضیم واین حرفا اما من زیربارنرفتم و گفتم اگه همچین پولی داشتم دریغ نمیکردم میدونستم داره دروغ میگه خلاصه این رابطه ادامه داشت اونم نصف ونیمه هرچن ماه یبارمیومد بهم سرمیزد من خیلی سراین عشق مجازی داغون شدم واقعا داشتم ذره به ذره اب میشدم تا اینکه یه بار ازمن عکس بی حجاب خواست ومن قبول نکردم که اون آقا گفت پس حالا هرچی‌دیدی ازچشم خودت دیدی !!! منم به خدا توکل کردم گفتم خدایا من برای رضایت تو بهش گفتم نه تو ام خودت مراقب من باش بااینکه خیلی ازتهدیدش ترسیدم چون اون آقا عکس هرچند باحجاب اما ازمن داشت که میتونست پخششون کنه 😱😞 باز اشتباهی که کردم این بود که بلاکش نکردم بعد این حرف باز اون آقا اومد و بازهم چت کردیم تا اینکه نمیدونم سرچه موضوعی باهم حرفمون شد واون بلاکم کرد این باعث شد جوری فراموشش کنم که انگار نه انگار سه سال دوسش داشتم بعدها فهمیدم اون آقا باخانومای زیادی در ارتباط بوده وچه خوب شد که فریبشو نخوردم خانوما میخواستم بگم صرف گروه مذهبی داشتن کسیو تطهیرنمیکنه مخصوصا که این فضا فضای مجازی ومیشه راحت هرنقابی به صورت کشید وحتی اگرهم طرف آدم مذهبی ای باشه انسانه و غریزه داره چه رسد به اینکه اون آقا اصلا اینجور آدمی که نشون می داد نبود وخودش گفت رابطه جنسی هم زیاد داشته خیلی عجیبه نه؟!!! ✅ خواهر خوبم سلام پیامتون واقعا متاثر کننده بود ! بارها میتونستید این رابطه ی اشتباه رو خاتمه بدین ولی حتی با توجه به اینکه همسرتون متوجه شدن و شما از این قضیه خیلی ناراحت بودین باز هم ادامه دادین جای تعجب داره ... صرف کم اهمیتی همسرتون به شما دلیل برای این کار اشتباهتون نمیشه!!! اما راه توبه باز هست و خدا میبخشه به شرطی که واقعا توبه کنید و تا همیشه دیگه سمت این کار اشتباه نرین و امید داشته باشین که خدا میبخشه شمارو و خداروشکر که هرچند کمی دیر ولی نجات پیدا کردین!! سعی کنید آینده رو بهتر بسازید و برای مشکلاتتون با همسرتون حتما به مشاور مراجعه کنید . کاش آقایون ما یاد بگیرند که ایراداتشون رو بپذیرند و برای حل مشکلات زندگی شون به اهلش مراجعه کنند .گاهی ورود نفر سوم برای حل مشکلات واقعا لازم هست چون هردونفر نظرشون اینه که حق فقط با خودشه! امیدواریم زندگی خوبی داشته باشین😊 📛⛔️📛⛔️📛⛔️📛 ✍ بر روی خرابه هایِ خاطرات تلخ شما ؛ پلی میسازیم ب نام ؛برای رسیدن به های از دست رفته 💚👇👇 eitaa.com/joinchat/3779723272C22d0624772
👇👇 🔴 این یکیو بخونید👇 سلام خدمت دوستان عزیز. من هزاررر الحمدلله تجربه ی بدی ندارم تابرای عبرت بنویسم؛ ولی بعداز مطالعه ی مطالب کانال و همینطور گلایه ی آقایی که از مذهبیا شاکی بودن که چرا این مسائل رو تو مذهبی هاهم میبینیم(من موافق صحبتهای ایشون هستم) تصمیم گرفتم حرف دلم رو بنویسم؛من خانم38ساله ای هستم که درسن16سالگی بنابه تصمیم پدرمادرم باپسرعموی خودم ازدواج کردم ودرهمون سن ازشهرستان به تهران برای زندگی اومدیم.من تک وتنهاو کم سن وسال بودم. ماازهمون اول زندگی سازش نداشتیم حتی تاهمین دوسال پیش(من خانواده ی مذهبی ای نداشتم واز سن تکلیفم خودم هرچیزی از دین وتکالیف یادمیگرفتم انجام میدادم)باهمسرم سازش نداشتم چون سنم کم بود وانتظارات همدیگه رو برآورده نمیکردیم؛اصلا باهم صحبت عاشقانه ای نداشتیم،فقط جنگ ودعوا و حتی کتک هم میخوردم.. توسن 22سالگیم واوووج جوانی وزیبایی که دارم( به لطف خدای مهربانم )با وجود تمااام کمبودهایی که من از طرف همسرم میدیدم و رنججج میکشیدم ایشون به من خیانت کردن و با دخترخانمی که از محله ی خودمون بود دوست شده بودن ومن بعداز چندماه موضوع روفهمیدم..😔😔 اونجا بود که همون یه مقدارعلاقه ی همسرانه وتماااااام اعتمادم رو هم به ایشون ازدست دادم وحتی به فکر تلافی کارش افتادم؛ اون موقع ها دوست مجردی داشتم که همسن خودم بودوهمسایه بودیم؛خیلی درکم میکردو طرفداری منو میکرد؛ازش خواستم شماره ی یکی ازدوست های پسر یا همکلاسیهای دانشگاهش روبهم بده تا فقططط یه نفرباشه من باهاش حرف بزنم؛😔😭 من توتهران غریب وتنها بودم وتنها کس وکارم پسرعموم (همسرم)بود که اونم بمن خیانت کرده بود.. خلاصه خیلی به دوستم اصرارکردم اما ایشون قبول نکرد.میگف تو مذهبی هستی خودت میتونی حلش کنی. بعده مدتی خودم از فکرش افتادم چون اولش ازخدا بعدم به دختر4ساله م که نگاه میکردم شرم میکردم از فکری که کرده بودم. خدای مهربونم منو ازین اشتباه بزررررگ حفظ کردوهمینطور ممانعت اون دوستم که امیدوارم هرجا هست خدا عاقبتشو ختم بخیرکنه. الان دارم38روتموم میکنم وهنوز هم جوانم.. دخترم 16سالشه ومن گاهی گوشیم رو دراختیارش میذارم وایشون این کانال رو از دختران چادری گرفته بود تا درس عبرتها روبخونه؛ اوایل مخالفت کردم که اینا به درد من والبته سن شما نمیخوره؛اما وقتی مطالب رو مطالعه کردم؛ میبینم چقددررر همه مون درمعرض لغزش هستیم وچقدراین تجربیات لازمه برای آگاهی. من هنوز هم از سردی همسرم درعذابم به شدت؛مخصوصا حالا که همدم فضای مجازی شده؛البته الان دیگه اعتماد دارم بهشون چون گوشیشون کاملا دردسترسم هست و همه چیز رو خودم میبینم؛ اما این بی عاطفه گی های همسرم منو آزارم میده ودلم میخاد فریاد بزنم که خدایاااا پس من کی باید طعم محبت مردونه رو بچشم؟کی باید حرف عاشقانه بشنوم؛چقدر دیگه تحمل کنم؟؟😔😔 اما آخرش احساس میکنم این چیزا دیگه برای من تموم شده است و اگه بخام بهشون فکر کنم حتمن باید مثل دوستان یک هم صحبت مجازی پیدا کنم؛چون بشددددت احساس نیاز به صحبت کردن درخانمها هست ومن هم همیشه ازین کمبود از سمت همسرم رنج بردم. الان تنها پناهم عقایدم هست وهمدم شهیدم که عاشقشون هستم. همسرم خیلی سعی میکنه با افکاروعقایدم مخالفت کنه و گاهی هم مسخره میکنه؛خیلی تلاش کرد چادرم رو بزارم کنار(چون اوایل ازدواجم چادری نبودم)ومعتقده که توحجابم افراط میکنم!!!! یاحسرت خیلی چیزا تودلم هست مثل یک زیارت عادی رفتن.. اما خدایی که ازبچگی منو خاص خودش بزرگ کرد توخانواده ای که مذهبی نبود و منو کشوند جایی که همیشه همه ی راه هام فقط به خودش برسه(یعنی انقدر تنهاباشی که فقط خدا برات بمونه) بازم هوامو داره ودوستم داره ومنم عااااشقشم. من میتونستم مثل خیلیا تو بزرگی ودریای متلاطم تهران غرق بشم و هرجوربخوام بیام بیرون؛چون زیبایی ظاهری وقد وهیکل هم الحمدلله مهربان پروردگارم برام هیچی کم نذاشته.اما لطفش همیشه شامل حالم بود و هزاارررالحمدلله تا به الان به لطفش خیانتی به همسرم که مذهبی هم نیستن روا نکردم. ومطمئن حرف نمیزنم وازش میخوام بازم هوامو داشته باشه. من حرفهای این برادر عزیز که خیلی دلشون پر بود رو تایید میکنم وخیلی هم خوشحال شدم که از دهه ی تقریبا هشتادی این حرفارو میشنوم؛چون خودم دائم به دخترم تذکر میدم که الان مرررد واقعی خیلی کمه.مرد مومن وباغیرت اما با دیدن مطلب این آقا فهمیدم میشه تو نوجوون هاو جوونهای الان هم غیرت رو پیدا کرد. وصحبت آخرم باآقای عزیز اینکه خانمهایی امثال بنده هم هستن که مررردونه پای زندگی وعقایدشون ایستادن.وخداشاهده که اصلا قصد شعار دادن ندارم. *والعاقبة خیرُ للمتقین* 📛⛔️📛⛔️📛⛔️📛 ✍ بر روی خرابه هایِ خاطرات تلخ شما ؛ پلی میسازیم ب نام ؛برای رسیدن به های از دست رفته 💚👇👇 eitaa.com/joinchat/3779723272C22d0624772
✉️ 👇👇 🔴 یک تجربه ی عالی از شما😍 سلام کانال تون عالی با خوندن تجربیات دیگران مثل تلنگر می مونه که باید بیشتر حواسمون باشه دچار لغزش نشیم منم دوست دارم داستان زندگیم رو بگم ۱۵ سالم بود که با پسر عموم ازدواج کردم چون ایشون از من ۱۱ سال بزرگتر بود همدیگر رو درک نمی کردیم و همیشه با هم مشکل داشتیم زندگی در کنار خانوادشون هم به این مشکل ها بیشتر دامن میزد شغل ایشون جوری بود که سه چهار روز خونه نمیومدن اگه هم خونه بود بیشتر کنار خانوادش بود با برادراش هم شریک بودن از لحاظ خرجی هم در مضیقه بودم چون همه در امد‌ش زیر دست مادرشون بود 🙁 زندگی من همش میدون جنگ بود با خواهر شوهر و جاری و صد البته همسری که اصلا از من حمایت نمی کرد و ایشون مشکل بچه دار شدن هم داشتن که با تحریک اطرافیان می گفتن دوست داری بمون دوست نداری برو که من منت نمی کشم 😔 و بارها و بارها به من خیانت می کرد ومن همه این رو میدونستم ولی هیچ وقت فکر این رو نکردم که به ایشون خیانت کنم و یا حتی جدا شم حتی خانوادم از مشکلاتم خبر نداشتن من بودم و خدای خودم تمام این مشکلات باعث شده بودن من بیشتر به خدا نزدیک بشم وجود خدا رو بیشتر کنارم حس میکردم ایمان داشتم خدا هوامو داره با ایمان به خداوند و توسل ائمه خدا رو شکر الحمدالله رب العالمین وبا صبر خودم تمام مشکلات رو پشت سر گذاشتم وزندگیم رو اون طور که می خواستم ساختم 😍و همسرم رو به خدا نزدیکتر کردم ایشون توبه کردن ارتباط رو با نامحرم قطع کردن وبماند👌 که توی این دوران مشکلات زیادی هم بودن که از طولانی شدن پیام معذورم از گفتنشون ویکی از زیباترین معجزات خداوند در زندگی من سه تا بچه ی نازنین که سه قلو هستن، هست😍😍😍 هر چی رو از خدا خواستم رو دارم حتی بیشتر با فرستادن این پیام خواستم بگم به خدا اعتماد کنیم و به جای پناه بردن به نا محرم به خودش پناه ببریم باور کنید طعمی که با راز و نیاز با خدا پیدا می کنید هیچ جای دنیا نمی تونید پیدا کنیدو در اخر خدا عاقبت همه ما رو به خیر کنه وبا دین کامل از دنیا بریم. 📛⛔️📛⛔️📛⛔️📛 ✍ بر روی خرابه هایِ خاطرات تلخ شما ؛ پلی میسازیم ب نام ؛برای رسیدن به های از دست رفته 💚👇👇 eitaa.com/joinchat/3779723272C22d0624772
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤❤❤ 🚫بنظرتون خواستگاری مجازی خوبه یا بد؟😐☝ . 💯 این صحبت های آقای رو حتما ببنید👌 دل اگر مدعی عشق شما بوده و هست پس چرا در هوس یار مجازی ماندست؟ . بنظرتون تواین دنیایی که به فضای واقعیش هم اعتباری نیست؛میشه به مجازیش اعتماد کرد؟!!!!😕 . . .... عشق آنست که از روی حقیقت باشد هر که را عشق مجازی است «حمال الحطب» است 📛⛔️📛⛔️📛⛔️📛 ✍ بر روی خرابه هایِ خاطرات تلخ شما ؛ پلی میسازیم ب نام ؛برای رسیدن به های از دست رفته 💚👇👇 eitaa.com/joinchat/3779723272C22d0624772
✍️من یک دختر 20 ساله هستم و تا حالا هم با کسی رابطه دوستی نداشتم چون اعتقادی به این روابط ندارم من یه چند روزی هست که در فضای مجازی با یه پسر ایرانی آشنا شدم که 38 سالشه و خیلی زیاد اصرار می کنه که روابطمون بیشتر شه برای آشنایی بیشتر، من از این موضوع ناراحتم و از طرفی بیشتر دوستای هم سنم یا ازدواج کردن یا خیلی خواستگار دارن من دختر بدی نیستم ظاهر نامناسبی هم ندارم اما یه جورایی هم افسردگی دارم، هم عذاب وجدان که چرا من مثل دوستام نیستم و این که عذاب وجدان دارم تو این رابطه در حد چت در واقع من به قسمت و حکمت خدا هم اعتقاد دارم اما بازم مضطربم... 📞 پاسخ دکتر شیری مرقومه شما را خواندم اینکه شما نیاز به ارتباط یا ازدواج دارید برام قابل فهمه ولی اینکه در اینترنت یه پسر دنبال همسر مناسب بگرده قطعاً زیربار نمیرم زیرا نمیتوانم به نت اعتماد کنم شما باید دیده شوید، درست هم دیده شوید. در 20 سالگی که سن آغاز دهه سوم زندگیتون هست چه میکنید / چقدر وقتتان را به جای زندگی واقعی در درس مهارت آموزی، تو فضای نت حروم میکنید؟ 👈تا الان فکر کرده اید که نکنه اعتیاد به چت و اینترنت یافته باشید؟ در جایی مناسب، خانواده تون باید به این دیده شدن درست و پیشنهادهای واقعی ازدواج کمک کنند از همین دوستان متاهلتون بخواهید دوستان مناسب شوهرانشان را به تو معرفی کنند ( اگر میخواهی ازدواج کنی ) 👈نکته بعدی عبارت است از نوشته ات که به قسمت و حکمت خداوند معتقدی؛ این را کپی کردی از حرفهای مادربزرگی کسی یا خودت با بررسی فلسفی و برهانی به آن رسیدی؟ من حس میکنم برداشت تو اینست که در انتخاب یار عاطفی یک جبریتی وجود دارد که دو خطا رخ میدهد : 👈ندانستن اینکه خداوند اراده ما را در طول اراده خودش قرار داده یعنی خدا اراده کرده انسانها برای عمده زندگی خود ( ازدواج / عاشقی/ فرزند دار شدن/ اشتغال/ مهاجرت ) تصمیم بگیرند . 👈دوم اینکه سهم خودت را در ساختن زندگیت انکار کردی. مثل اینکه الان باید تعقل کنی که پسر 38 ساله چه فضای مشترکی با دختری 20 ساله میتونه داشته باشه ؟ جایی که باید خودت شوت بزنی ، منتظر هیچ خدایی نباش زیرا خدای واحد نظرش بر شوت بنده اش است !   📛⛔️📛⛔️📛⛔️📛 ✍ بر روی خرابه هایِ خاطرات تلخ شما ؛ پلی میسازیم ب نام ؛برای رسیدن به های از دست رفته 💚👇👇 eitaa.com/joinchat/3779723272C22d0624772
🔴 چندتا نکته خطاب به خانمای کانال 🔻 خیلی از آقایونی که همین الان شما باهاشون در ارتباط هستین .نسبت به شما همین حس رو دارند . یعنی با توجیه رعایت حال شما صرفا فقط همراه شما هستن😕 🔻اکثر مواقع اینطوریه که اوایل آقایون اصرار دارن و سعی میکنن طرف رو جذب خودشون کنند (طبق طبیعت و غریزه آدمی ) اما دقیقا همونجایی که حس کنند خانم وابسته شده. آقایون کم کم بی اهمیت میشن .شاید یکی از دلایلش میتونه این باشه که خانم ها از نظر روانشاختی معمولا تو گذشته سیر میکنند و آقایون برعکس در آینده . اینجاست که خانمه با مرور خاطرات گذشته روز به روز وابسته تر و برعکس اقا با فکر به آینده از عواقب کار میترسه چون اکثریت آقایونی که اینطوری با خانمی آشنا میشن هرگز نمیتونن بهش اعتماد داشته باشن حتی اگر این رابطه به ازدواج هم ختم بشه 🙁 اکثریت آقایون توی ادامه رابطه میگن که فقط برا اینکه دلم براش میسوخت نمیتونستم ترکش کنم . این اسمش نیستا 🙁 فقط در چهارچوب خانواده است که این رابطه ها موندگاه نه دوستی مجازی! اونایی که با آقایون متاهل در ارتباط هستن . همون اقایونی که معمولا همسر خودشون رو دوست ندارن و فقط شمارو دوست دارن 😏 فقط کافیه بخواین به حریم خانواده اش نزدیک بشین ،بعد خواهید دید که چطور مانع میشن ‌. شاید براتون جالب باشه با خیلی از دخترایی که این چند وقته ارتباط داشتیم تا میگم ارتباطتو قطع کن و دختره فاصله میگیره ،سریعا آقا با دخترای دیگه گروه ارتباط میگیره . این به نظرتون اسمش عشقه؟ یا صرفا رفع غریزه های طبیعی بدن ؟؟ 😕 خواهشا دقت کنید . اجازه ندید از اول رابطه ای شکل بگیره اصلا . بترسید از وقتی که پی وی با جنس مخالف خلوت میکنید 😔 این حدیث معروفه که وقتی زن و مرد خلوت کنن ،نفر سوم شیطانه ، تازه خلوت مجازی بدتره، چون هردوطرف همدیگه رو نمیبینن فکر میکنن شاید اشکال نداره یعنی اگه این ارتباط واقعی بود قطعا هر دو طرف بیشتر مراقبت میکنن. 🔴 وارد گروه های مختلط به هیچ وجه و هیچ عنوانی نشید . اگر اون گروه مذهبی و ولایی و.... هم باشه هیچ وقت زمینه اختلاط زن و مرد رو ایجاد نمیکنه . پس جدی بگیرید . خیلی هم جدی بگیرید . شیطون رو دست کم نگیرید که بد میبینید سعی کنید پاک بمونید تا طبق وعده ی خدا همسری پاک نصیب تون بشه .از این رابطه ها خیلیا خیری ندیدن .در عوض زندگی پاک و پر از عشق شهدا رو در نظر بگیرید ، این ارتباط رو رها کنید و از خدا بخواید تا براتون بهترین زندگی و بهترین تقدیر رو قرار بده شک نکن از اعتماد به خدا هرگز پشیمون نخواهی شد😊 ترک ارتباط مجازی شما ، قطعا به نفع هر دوی شما ست. پس با ترک طرف مقابل بهترین خوبی رو در حقش انجام دادین .هم برای دنیاش و هم برای آخرتش 📛⛔️📛⛔️📛⛔️📛 ✍ بر روی خرابه هایِ خاطرات تلخ شما ؛ پلی میسازیم ب نام ؛برای رسیدن به های از دست رفته 💚👇👇 eitaa.com/joinchat/3779723272C22d0624772
🔷 🔷 سلام دختری چند روز پیش گفت که داخل یک گروهی با فردی که خودش رو مشاوره معرفی کرده آشنا شده... خلاصه که با این مشاور ( نمی دونم واقعا مشاور هست یا نه ) چت کرده و قرار حضوری گذاشته بود داخل پارک و مشکلاتش رو گفته بود 😔 جناب مشاور زحمت کشیدن و الان چند وقت هست مزاحمت برای این دختر نوجوان دارن که من می خوامت😳 تو مال منی 😒 زندگی منی 😞 این حرفا آشنا نیس؟😏 اون دختر تازه فهمیده که چه اشتباهی کرده و اون مشاور هم دست بردار نبود . شماره ی اون مشاور رو به من داد و من همین الان براش پیگیری کردم ... دعا کنید نتیجه بخش باشه هر چند اون دختر دیگه جواب اون مشاور رو نمیده شکر خدا 🌺 ✅این تجربه رو به اشتراک گذاشتم که بگم به هیچ عنوان به هیچ فردی در این فضای مجازی تحت عنوان مشاور و فلان شخصیت مذهبی و غیر مذهبی و ... اعتماد نکنید ✅چرا که بدترین ضربه رو خودتون می خورید 😔😔😔 🚫🚫⛔️⛔️⛔️🚫🚫 بر روی خاطرات تلخ شما پلی می سازیم به نام ؛ برای رسیدن به معصومیت های از دست رفته 👇 http://eitaa.com/joinchat/3779723272C22d0624772
🌺قسمت دوم🌺 ♦️محمد♦️ در همین مدت با یه اقایی تو چت آشنا شدم،پسر خیلی خوب و مذهبی...در عرض دو ماه ما به حدی به هم علاقه مند شدیم که ایشون با خانواده قرار شد صحبت کنن و بیان برای خواستگاری اممممممماااااااااا...سه روز توو خونه شون دعوا بود سر دختری که محمد قصه ی ما عاشقش بود...هر روز از خوبیا،حجب و حیای دختر برای خوانواده میگفت اما اونا حرفشون یه چیز بود..."دختری که تو چت باهات آشنا بشه...سوار ماشینت بشه...بهت اعتماد کنه...هرچقدم بگی چادری باشه به درد نمیخوره و پاک نیست" اولین ضربه مهلک: زیرسوال رفتن شخصیت و ایمانم اون نتونست خوانوادشو راضی کنه و ماهم نتونستیم از هم جدا بشیم...وقتی ازدواج یا علاقه از درگاه خوانواده مطرح بشه خوبیش اینه اگه به هر دلیلی انجام نشه دیگه ارتباطی نیست این وسط.اما وقتی دو تا جوون خودشون و از اینطور فضاها همو انتخاب میکنن،هرچقدم دو طرف خوب باشن و مذهبی باشن یا اصیل باشن باز هم به خاطر علاقه ای که بوجود اومده جداییشون صدبرابر سخت تر میشه.کاری که ما با هرمنطقی نتونستیم از پسش بربیایم...علاقه مایی که قصدمون صادقانه و به دور از دروغ ،ازدواج بود،بخاطر مخالف خوانواده ها ،به سمت حرام کشیده شد.سه سال!! سه سال زندگی هم شده بودیم ،ولنتاین.تولد.عید.فلان بههمان.کنار هم بودیم و به صورت مخفیانه عاشق موندیم.تو این مدت محمد چندبار سعی کرد راضی کنه خونوادشو اما نشد.اونها پریسای قصه مارو خیلی آدم ناپاکی میدیدن...درحالیکه پریسای قصه هم مث همه جوونای دیگه خوب بود...فقط گرفتار یه بدی بود...که همون شده بود چماق... ⛔️⛔️🚫🚫⛔️⛔️ بر روی خاطرات تلخ شما پلی می سازیم به نام برای رسیدن به معصومیت های از دست رفته 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/3779723272C22d0624772
ارتباط کمرنگ شد واونم حس میکرد ساز دوری میزنم....ولی مدام بهم میگفت ی دنیا عشق شدی واسم!منم همیشه بهش گفتم حرف عشق نزن...وابستگی ایجادنکن توفقط هم صحبت منی!ولی فایده نداشت! کم کم خودمم درگیرخودش کرد همش سرم به گوشیم گرم بودو واقعا دوری ازش سخت شده بود درتمام مدت ازشوهرم بدگویی نکرد مرتب راهنماییم کرد بزرگترازمن بود و تجربیاتش زیاد....منو ازافسردگی نجات داد اما توی ورطه ی دیگه ای غرق میکرد! هر روز مصمم بودم ی اتفاقی بشه ک خداحافظی کنم وهمش ازامام زمان و خدا وحضرت رقیه کمک خاستم تااااااا اینکه روز آخر برام فیلم ازخودش فرستادو بهم گفت توهم فیلمتوبده ولی من اینکارو نکردم....بهش هم گفتم نمیکنم اینکارو.... بهش گفتم فک میکنم دیگ واقعا وقت رفتنم رسیده....وفردای اون روز25آبان ماه همزمان با اغتشاشات و قطعی تلگرام شدو من الان 1ماهو5روزه هیچ ارتباطی نگرفتم....حتی تلگراممو سعی نکردم نصب کنم....ولی این 1ماه خیلی توخودم سوختم خیلی دلم براش میسوخت وگاها تنگ میشد گاهی وسوسه می شدم با اینکه تقریبا دیگ علاقه ای به شوهرم ندارم وگاهی دلم میخاد همون توتنهایی خودم بسوزم....اما قطع شدن تلگرامو به فال نیک گرفتم وازوقتی وصل شد دیگ نرفتم ربات.... گاهی میگم شایدخدا اینجوری خاست چون میدونست دل رحمی من کاردستم میده... نکته ای ک خاستم بگم اینه ک من باهمه اطمینان به خودم لغزیدم!همیشه به خودم مفتخربودم....میگفتم محاله من خطابرم ولی وقتی به خودم اومدم در دامان خطابودم😔.... امیدوارم خدامنوببخشه واقعا اوایل نمیدونستم ممکنه اشکالی داشته باشه.... باخوندن مطالب شما دیگ دلم براش تنگ نمیشه.... اما ذهنم درگیره اون عکسا و صداهامه ک پیششه؟؟؟؟یعنی تا وقتی ببینه یا بشنوه گناهش برام حساب میشه😔😔😔خیلی ناراحتم خیلی لطفا این نکته رو لحاظ کنین....من به خودم شک نداشتم شک نداشتم شک نداشتم که خطانمیکنم!!!!!گاهی دیگران رو زیرسوال میبردم چطور اینکارارومیکنید؟!با اینکه خودم ی گروه مهدوینه بزرگ داشتم با هیچ مردی هم کلام نمیشدم یکه و تنها گروهو اداره میکردم!اما اطمینان بیش ازحدبه خودم باهام اینکاروکرد لطفا این نکته رو لحاظ کنین....من به خودم شک نداشتم شک نداشتم شک نداشتم که خطانمیکنم!!!!!گاهی دیگران رو زیرسوال میبردم چطور اینکارارومیکنید؟!با اینکه خودم ی گروه مهدوینه بزرگ داشتم با هیچ مردی هم کلام نمیشدم یکه و تنها گروهو اداره میکردم!اما اطمینان بیش ازحدبه خودم باهام اینکاروکرد ممنون🌺 ی نکته ای متذکر بشم....شوهرمن اغلب مواقع که منوتنها میزارن یا درگیر کارن بعلت مشکلات مای یا مراسمات مذهبی هیئتی وکلا اینکه منظورم راه باطل وخطا نیستش....گفتم ک حقی ازش پایمال نشده باشه....تشکر والبته قابل توجه آقایون مذهبی ک فک میکنن اگه بلد نباشن همسرداری ، مشکلی پیش نمیاد !! ✅ یه کم پاسخ از ما👇 دوست خوبم سلام خدارو شکر که تاثیرگذار بودیم و متوجه اشتباهتون شدید ،قطعا بهترین کارو انجام دادین توی ترک ارتباط تون .احسنت به اراده تون😊 ولی یادمون نره که کم اهمیتی طرف مقابل توجیه خوبی برای اشتباهاتمون نیس!! قرار نیس همه ،تمام خوبی هارو باهم داشته باشن ، همسر شما نکات مثبتی زیادی هم داشتن . یکیش این همه اعتماد به شما هست ! سعی کنید ارتباط تون رو با خدا و همچنین با همسرتون قوی کنید . یادمون نره مرغ همسایه همیشه غازه ،قطعا ایشون هم اگه با شما زندگی میکرد چه بسا نقطه ضعف های بیشتری هم داشتن. برای عکسا هم نگران نباشید .توکل به خدا کنید ان شاءالله حل میشه .یهو دیدی گوشی طرف کلا خراب شد! منظور اینه زیاد بهش فکر نکنید که راه وسوسه شیطون خدایی نکرده دوباره باز بشه! ⛔️⛔️🚫🚫⛔️⛔️ بر روی خرابه های خاطرات تلخ شما پلی می سازیم به نام برای رسیدن به معصومیت های از دست رفته 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/3779723272C22d0624772
ادامه.... ✔️دست از سرم بردار✔️ ✍گفتم دست از سرم بردار از جونم چی میخوای . من که بدی درحقت نکردم اینکارا میکنی ، گفت من که به تو نمیرسم .تو با احساساتم بازی کردی...کلی حرف زدم قانع شد بدرد هم نمیخوریم ..شرط گذاشت برای یه بارم شده از نزدیک منو ببینه . منم قبول کردم چون میترسیدم . یه روز اومد شهرمون منم رفتم دیدمش وبهش گفتم دست از سر من بردار ودیگه تهدیدم نکن.بعد اون دیدار فکر کردم دیگه تمومه کاریم نداره . منم خوشحال بودم از شرش راحت میشم . خواستگار اومد جواب مثبت دادم .رفتیم گروه خون اینا بعدشم.. عقد کردم . به اونم گفتم دیگه مزاحم نشو ازدواج کردم . اما عید باز شروع کرد به تماس گرفتن و اس دادن به خطم . دست از سرم برنمیداشت😭 . میگفت روز تولدم میام شهرتون برای اخرین بار بیا ببینمت . دیگه قول میدم کاریت ندارم .گفتم کارم خیانته من نامزد دارم ،قانع نمیشد باز زنگ میزد خونه بابام . منم از ترس ابروم یک هفته بعد نامزدیم رفتم دیدمش حضوری ازش قول گرفتم کاریم نداشته باشه ، اونم قبول کرد . درسته بعد اون رو حرفش موند ودیگه مزاحمم نشد . 🚫اما شما فکر بکنید... اگه شوهر من و خانواده من،، این جریان رو میفهمیدن نه تنها تا مدت ها بهم بدبین میشدن، بلکه حتی زندگیم ممکن‌بود ازهم بپاشه🚫 🍁 اما تجربه ام گفتم که بدونید ...این روابط یه سرابه ...یه باتلاقه ..یه وابستگی کاذب بوجود میاد که از پایه غلطه که هرچی ادامه پیدا بکنه تو این کثیفی فروتر خواهید رفت ..به هیچ کس اعتماد نکنید . اطلاعات شخصیتون بهشون ندید . که ازتون سواستفاده بشه . من توی عمرم حضوری با پسری قرار نذاشته بودم که ببینم . تنها کس همین پسر،بود .چون مجبور بودم . الان که شوهر دارم دو سال هم از اون قضیه میگذره ،هنوز عذاب وجدان دارم وسختمه ...احساس میکنم که در حق شوهرم خیانت شده . که این کار کردم . عمرا هم نمیتونم به شوهرم این ماجرا بگم . خدا منو ببخشه بابت این اشتباهاتم.. .😞😞😞 ❤️ به کانال ملحق شوید ⛔️⛔️🚫🚫⛔️⛔️ بر روی خرابه های خاطرات تلخ شما پلی می سازیم به نام برای رسیدن به معصومیت های از دست رفته 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/3779723272C22d0624772
🌺قسمت دوم🌺 🎋آرامش خود خود خود خداااست🎋 ✔️تا اینکه خرداد امسال تنهام گذاشت✔️ 👈مگه میشد اون چنین کاری بکنه ..ما برا ازدواج برنامه داشتیم ..برام غیر قابل باور بود...به شدت از لحاظ روحی بهم ریخته بودم ...😔 حتی چند ماه برای برگشتنش تلاش کردم ولی فایده نداشت چون من تازه متوجه شدم ،،یعنی از خواب غفلت بیدارشدم که اگه کسی تو رو با اینجور رابطه ها پیدا بکنه تو رو خیلی راحتم کنار میزاره...😔 اون چند سال اولم چون خورده ایمانی و نیت ازدواجی بود با کس دیگه ای رابطه برقرار نکرد...ولی مگه میشه رابطه و دل شکوندن امام زمان باشه ... بی ایمانی یواش یواش بوجود نیاد...وقتی هم که ایمان از‌بین بره احتمال رفتن به گناه خیلی بیشتر میشه... بله اون با یه دختر دیگه دوست شده بود و با یه سری بهونه کوچیک منو تنها گذاشت دوستان عزیز خیلی دقت بکنید شیطان منو با دو تا دلیل توجیه کرد...👇 یعنی منو از راه تقدس که این پسر ،میتونه کمکت کنه به خدا نزدیکتر بشی،، نمازاتو اول وقت بخونی... 👌که این عین غفلت هست👌 📛 چون مگه میشه انسان یه کار خلاف نظر خدا و امام‌ زمان انجام بده و روز به روز به خدا نزدیکتر بشه....نه.... من رسیدم‌ ،،به این نقطه...غیر ممکنه نه تنها نزدیکی به خدا نیست👇 بلکه دوری هست... ✅مهمترین رکن دین یعنی نماز داشت بی اهمیت میشد چون تو قران هم هست نماز انسان رو از فحشا و منکر دور میکنه...در واقع هدف شیطان دور کردن از نماز بود تا بتونه ضربه های سختری وارد بکنه...ولی خدا رو شکر ناکام موند این شیطون لعنتی. دومین دلیل توجهیی نیت ازدواج بود که اونم ،چون از مسیر اصلی یعنی خواستگاری و اطلاع خانواده ها نبود در واقع اشتباه بزرگی بود. چون از اعتماد خانواده سواستفاده و مخفیانه رابطه برقرار شده بود.. اون اگه تصمیم قطعی داشت برا ازدواج از طریق خانواده اقدام میکرد نه اینکه چند سال از من لذت شهوانی ببره و بعد منو مثل یه کالا بندازه دور،، بره از یکی دیگه لذت شیطانی ببره... این جریان تنهایی با یه خلا همرااه شد برام... ولی برا آرامشم از دوباره راه اشتباه در پیش گرفتم... غافل از اینکه آرامش اصلی👇 ✔️ خود خود خود خدااااست،،نه نامحرم...✔️ 😞از طریق تلگرام با یه پسر آشنا شدم اون با حرفاش آرومم میکرد ...در عرض دوهفته به هم عادت کردیم. 💠ولی خدا باز منو دوست داشت... میگن خدا اگه بخاد کسی رو هدایت کنه بعد چند سالم که باشه از یه طریقی که خودتم فکرشو نمیکنی حالیت میکنه که این راهش نیست ... 👌این راه بی آرامشی هست... ☑️آرامش منم...من خدا...من اگه بخام شرایط همه چیو برات فراهم میکنم...☑️ 🔰بله فهمیدم با خدا همراه بشم...همه چیو برام درست میکنه حتی اگه به خاسته هامم نرسم اون هست که آرامش جایگزین میکنه... 🔰بله من از طریق یه دوست متوجه شدم ....تلنگر زدن .... ومن این تلنگر رو با جان و دل پذیرفتم وباعث شد اون پسر رو بلاک کنم برا همیشه... 🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱 به کانال ملحق شوید ⛔️⛔️🚫🚫⛔️⛔️ بر روی خرابه های خاطرات تلخ شما پلی می سازیم به نام برای رسیدن به معصومیت های از دست رفته 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/3779723272C22d0624772
💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠 خــــــــــدایا !!! اگر خـــــواب سرد زمستـــــانے گناه ، دلـــــم را بہ انجماد کـــــشیده استـــــ ، نسیـــــم بهـــــارے اعتمـــــاد بہ لطف تـــــو در دلـــــم هیجان تـــــازه آفریـــــده استـــــ ... فرازهایے از مناجـــــات را‌غبیـــــن 💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠
هدایت شده از ⛔ هوس/online ⛔
باسلام خدمت استاد گرامی خانمی28ساله هستم و همسرم33ساله دارای دوفرزنددختر5ساله و پسر 20روزه چندروز پیش به طور اتفاقی تو گوشی همسرم چت هایی دیدم بین شوهرم و دوست خودم(به طور مجازی باهاش اشنا شدم که بعد فهمیدم نقشه بوده). وقتی چت ها رو خوندم متوجه شدم که خیلی وقته باهم هستن و تماس هم دارن یه درصد هم فک نمیکردم دور این کارها بره.من چت ها رو وقتی خواب بود دیدم و اونشب رو نتونستم اصلا بخوابم صبح که بیدارشد متوجه موضوع شد وخودش اومد همه رو توضیح داد (البته نمیدونم همه رو گفته یانه)که این یه رابطه عاطفی بوده و تو یه گروهی باهم اشنا شدن و دختره روزبه روز بهش محبت میکرده و چند وقتی که شوهرم از لحاظ اقتصادی مشکل داشتن دختره کمکش کرده و هدیه هایی هم به شوهرم داده.شوهرم قسم میخورد که دیگه هرچی بوده بین ما تموم شده و رابطه عاطفی بینمون یه سال پیش تموم شده.چندبار هم همدیگه رو ملاقات کردن.به اصرار دختره که میخواسته بامن اشنا بشه شماره منا میده و به بهونه هایی میاد پی وی من که من اونروز متوجه نبودم و باهاش خوب برخوردکردم و تو تعطیلات عید هم خانوادگی به خونشون رفتیم و دوسه روز اونجا بودیم.درکل خیلی مهربونی میکرد بامن. ولی الان که فهمیدم دنیا دور سرم خراب شد که چرا من اینقدر ساده بودم.شوهرم دست رو قران گذاشته که دیگه چیزی بین ما نیست و من اونو بلاک کردم و اونم دیگه بهم پیام نمیده ولی من موندم اگه رابطشون تموم شده پس اون چت ها چی بود؟بعداز دوسه روز هم خودش به دختره گفته که بمن هم پیام نده چون جریان رو فهمیدم.ولی الان که رفتم سر گوشی شوهرم دیدم شماره دختره با یه اسم دیگه تو گوشیش سیو شده.خواهشا راهنماییم کنین چیکار کنم.آیا حرفهاشو قبول کنم؟دیگه هرکاری میکنم اون اعتماد قبلی رو ندارم بهش نمیتونم دلمو صاف کنم باهاش..انگار همش باید بترسم دلیلشم که پرسیدم میگه تواخلاقت تنده و یکم حس مردونگی داری ولی من کانالهای زیادی عضوم و ایده هایه اونا رو اجرا میکنم بعدم میگه تو خیلی خوب بودی و من هرباری که پیام میدادم بعدشرمنده تو بودم ولی آدم یه وقتایی گول میخوره واشتباه میکنه و منا ببخش... نمیدونم چیکار کنم؟؟؟ 📛⛔️📛⛔️📛⛔️📛 ✍ بر روی خرابه هایِ خاطرات تلخ شما ؛ پلی میسازیم ب نام ؛برای رسیدن به های از دست رفته 💚👇👇 eitaa.com/joinchat/3779723272C22d0624772
🔴 چندتا نکته خطاب به خانمای کانال 🔻 خیلی از آقایونی که همین الان شما باهاشون در ارتباط هستین .نسبت به شما همین حس رو دارند . یعنی با توجیه رعایت حال شما صرفا فقط همراه شما هستن😕 🔻اکثر مواقع اینطوریه که اوایل آقایون اصرار دارن و سعی میکنن طرف رو جذب خودشون کنند (طبق طبیعت و غریزه آدمی ) اما دقیقا همونجایی که حس کنند خانم وابسته شده. آقایون کم کم بی اهمیت میشن .شاید یکی از دلایلش میتونه این باشه که خانم ها از نظر روانشاختی معمولا تو گذشته سیر میکنند و آقایون برعکس در آینده . اینجاست که خانمه با مرور خاطرات گذشته روز به روز وابسته تر و برعکس اقا با فکر به آینده از عواقب کار میترسه چون اکثریت آقایونی که اینطوری با خانمی آشنا میشن هرگز نمیتونن بهش اعتماد داشته باشن حتی اگر این رابطه به ازدواج هم ختم بشه 🙁 اکثریت آقایون توی ادامه رابطه میگن که فقط برا اینکه دلم براش میسوخت نمیتونستم ترکش کنم . این اسمش نیستا 🙁 فقط در چهارچوب خانواده است که این رابطه ها موندگاه نه دوستی مجازی! اونایی که با آقایون متاهل در ارتباط هستن . همون اقایونی که معمولا همسر خودشون رو دوست ندارن و فقط شمارو دوست دارن 😏 فقط کافیه بخواین به حریم خانواده اش نزدیک بشین ،بعد خواهید دید که چطور مانع میشن ‌. شاید براتون جالب باشه با خیلی از دخترایی که این چند وقته ارتباط داشتیم تا میگم ارتباطتو قطع کن و دختره فاصله میگیره ،سریعا آقا با دخترای دیگه گروه ارتباط میگیره . این به نظرتون اسمش عشقه؟ یا صرفا رفع غریزه های طبیعی بدن ؟؟ 😕 خواهشا دقت کنید . اجازه ندید از اول رابطه ای شکل بگیره اصلا . بترسید از وقتی که پی وی با جنس مخالف خلوت میکنید 😔 این حدیث معروفه که وقتی زن و مرد خلوت کنن ،نفر سوم شیطانه ، تازه خلوت مجازی بدتره، چون هردوطرف همدیگه رو نمیبینن فکر میکنن شاید اشکال نداره یعنی اگه این ارتباط واقعی بود قطعا هر دو طرف بیشتر مراقبت میکنن. 🔴 وارد گروه های مختلط به هیچ وجه و هیچ عنوانی نشید . اگر اون گروه مذهبی و ولایی و.... هم باشه هیچ وقت زمینه اختلاط زن و مرد رو ایجاد نمیکنه . پس جدی بگیرید . خیلی هم جدی بگیرید . شیطون رو دست کم نگیرید که بد میبینید سعی کنید پاک بمونید تا طبق وعده ی خدا همسری پاک نصیب تون بشه .از این رابطه ها خیلیا خیری ندیدن .در عوض زندگی پاک و پر از عشق شهدا رو در نظر بگیرید ، این ارتباط رو رها کنید و از خدا بخواید تا براتون بهترین زندگی و بهترین تقدیر رو قرار بده شک نکن از اعتماد به خدا هرگز پشیمون نخواهی شد😊 ترک ارتباط مجازی شما ، قطعا به نفع هر دوی شما ست. پس با ترک طرف مقابل بهترین خوبی رو در حقش انجام دادین .هم برای دنیاش و هم برای آخرتش 📛⛔️📛⛔️📛⛔️📛 ✍ بر روی خرابه هایِ خاطرات تلخ شما ؛ پلی میسازیم ب نام ؛برای رسیدن به های از دست رفته 💚👇👇 eitaa.com/joinchat/3779723272C22d0624772
✨↶✿°┌💎 ┘°✿↷✨ 🎀اصرار نداشته باش خودت تجربه کنی🎀 ❧▣ اصرار نداشته باش همه چیز را خودت تجربه کنی! با تجربة برخی چیزها، نه تنها پخته تر نمي شوي، بلکه گاهي مي سوزي و تَه مي گيري!🤭🤐 این قدر دربارة رابطه با مردان و پسران، زودباور نباش و ساده نگیر. اینجا تجربه کردن مساوی است با سوختن.🔥 مثل خیلی ها از جنس تو که با اعتماد بی جا و ساده لوحانه به جنس مخالف، سوختن که هیچ، جزغاله شدند؛ هم خودشان، هم آبرویشان، هم آینده شان، هم خانواده شان. شروع سوختن هم از یک «🔥باشه»، «🔥منم هستم» به ظاهر ساده، در پاسخ به دعوتی دوستانه برای شرکت در یک جشن و مهمانی به بهانة تولد و دور هم بودن، درس خواندن مشترک، پر کردن اوقات فراغت، پشت پا زدن به سنت های قدیمی، کم نیاوردن پیش دوستان و مانند آن است. امیرالمؤمنین(ع) فرمود: «عاقل کسی است که از دیگران پند گیرد» «العاقلُ مَنِ اتَّعَظَ بِغَیرِهِ». 📗عیون الحکم و المواعظ، ص47. به کانال ملحق شوید ⛔️⛔️🚫🚫⛔️⛔️ بر روی خرابه های خاطرات تلخ شما پلی می سازیم به نام برای رسیدن به معصومیت های از دست رفته 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/3779723272C22d0624772
❤️😘چگونه به همسر خود وفادار بمانیم؟❤️😘 🌻تا زمانی که به اصطلاح همه چیز گل و بلبل است و هیچ مشکلی در زندگی مشترک وجود ندارد ماندن در کنار همسر چندان هنر بزرگی نیست. هنر واقعی این است که با وجود مشکلات و در بد‌ترین شرایط باز هم همسران به یکدیگر وفادار بمانند.🌻 🚫اگر مشکلات و شرایطی دارید که احساس می‌کنید می‌تواند شما را به سمت و سوی بی‌وفایی سوق دهد نکاتی که در ادامه بیان می‌شود، کمک کننده خواهد بود:👇 ✅وفاداری در غیاب همسر👇 شرایط کاری و زندگی بسیاری از زوجین به گونه‌ای است که ناچارند هر از گاهی از یکدیگر دور باشند؛ پس به یاد داشته باشید هیچ دلیل موجهی برای تخطی از قانون وفاداری به همسر وجود ندارد و شما تحت هر شرایطی باید به همسرتان وفادار بمانید؛ حتی اگر مدتی از هم دور باشید تا زمانی که هنوز پیمان ازدواج میان شما و همسرتان وجود دارد، باید به یکدیگر وفادار بمانید. ✅صداقت داشته باشید👇 یکی از مهم‌ترین عوامل در حفظ وفاداری همسران به یکدیگر، صداقت است. تحت هیچ شرایطی به همسرتان دروغ نگویید و شرایط را به گونه‌ای پیش نبرید که همسرتان ناچار شود به شما دروغ بگوید. اگر همسرتان بخواهد درباره موضوعی با شما صحبت کند، واکنش شما عاملی بسیار تعیین کننده خواهد بود؛ چرا که موجب می‌شود او جرأت حقیقت گویی را پیدا کند؛ در غیر این صورت، او دروغ گفتن را انتخاب می‌کند. ✅گذشت کنید👇 اگر می‌خواهید همسرتان به شما وفادار بماند، باید خودتان همواره به او وفادار بمانید. همسران همواره به یکدیگر درس می‌دهند و از هم درس می‌آموزند. زمانی که شما به همسرتان وفادار باشید، او از رفتار شما وفاداری را می‌آموزد. زمانی که شما از اشتباه او چشم‌پوشی می‌کنید، او هم از شما می‌آموزد که از اشتباه شما بگذرد. همین نکات ساده و کوچک، میزان وفاداری همسران را نسبت به یکدیگر بسیار بالا می‌برد. شما دو انسان هستید از دو خانواده متفاوت و با آداب و رسوم گوناگون؛ پس طبیعی است که با هم اختلاف داشته باشید و‌گاه و بیگاه موجب رنجش و ناراحتی یکدیگر شوید. سعی کنید از هم کینه به دل نگیرید، مشکلات را میان خودتان حل کنید تا در ذهنتان باقی نماند. هیچ مشکلی را حل نشده باقی نگذارید؛ زیرا این قبیل مشکلات در آینده به معضلات بزرگی تبدیل خواهند شد. ✅با همسرتان دوست باشید👇 دوستان عیوب یکدیگر را نمی‌بینند و اگر ببینند، آن‌ها را نادیده می‌گیرند و اهمیتی نمی‌دهند. سعی کنید همواره در زندگی شور و هیجان داشته باشید و اجازه ندهید زندگیتان یکنواخت و خسته کننده شود. همپای هم باشید تا همسرتان نیاز نداشته باشد به فرد دیگری پناه ببرد. ✅همواره با اعتماد به نفس و قوی باشید👇 به خودتان برسید، تمیز و مرتب باشید، هیچ عاملی نباید باعث شود که شما خودتان را فراموش کنید؛ پس به خودتان اهمیت دهید تا دیگران هم بیاموزند باید به شما اهمیت دهند. ✅همسرتان را‌‌ همان گونه که هست، بپذیرید👇 شما این فرد را انتخاب کرده‌اید و روز اول او را با تمام خصوصیاتش دیده و پسندیده‌اید. هرگز همسرتان را با دیگران مقایسه نکنید. او را‌‌ همان گونه که هست، دوست داشته باشید و سعی نکنید او را تغییر دهید. کمال گرا نباشید. در دنیا کسی وجود ندارد که از همه نظر بی‌عیب و کامل باشد. روز اول که همسرتان را انتخاب کردید، مسلماً عیوب او را دیده‌اید اما به دلیل عشق به او و اشتیاقی که برای ازدواج و شروع زندگی جدید داشتید، سعی می‌کردید آن عیوب را نادیده بگیرید و آن‌ها را ساده و بی‌ارزش تلقی کنید؛ اکنون نیز باید چنین کنید. ✅🔴خیلی مهم✔️بعد از ازدواج، دیگر زمان عیب یابی از همسر سپری شده است؛ پس بهتر است سعی کنید او را با تمام خوبی‌ها و بدی‌هایش دوست داشته باشید.✔️ 👇👇👇 @chat_tory